کد خبر: ۷۱۰۷۶۶
تاریخ انتشار:
معرفی کتاب؛

چگونه با تکنیک‌ها و شگرد‌های جنگ رسانه‌ای آشنا شویم؟

کتاب «آشنایی با تکنیک‌ها و شگرد‌های جنگ رسانه‌ای» اثر محمودرضا کبیری یگانه و معصومه نصیری منتشر شد.

به گزارش بولتن نیوز، جایگاه رسانه در جهان مانند گذشته نیست و تنها رسالت خبررسانی را به عهده ندارد؛ بلکه یکی از ابزار‌های قدرت است و می‌تواند روی ذهن مردم تاثیر بگذارد. رسانه‌ها در دنیای امروز می‌توانند تمدن ساز باشند یا تمدنی را از بین ببرند؛ از این رو آگاهی از شگرد‌ها و تکنیک‌های جنگ رسانه‌ای اهمیت زیادی دارد. آن هم در عصر کنونی که عصر ارتباطات است و در معرض انواع خبر‌ها هستیم.

خبر‌هایی که راست و دروغ را با هم آمیخته‌اند، تا آنچه مدنظرشان است را به مخاطب امروز القا کنند. در کتاب «آشنایی با تکنیک‌ها و شگرد‌های جنگ رسانه‌ای» اثر محمودرضا کبیری یگانه و معصومه نصیری با تکنیک‌هایی آشنا می‌شویم که در جنگ رسانه‌ای به کار می‌رود.

در بخشی از این اثر می‌خوانیم:

«امروز و در عصر جامعه شبکه‌ای، رسانه جایگاه بلامنازعی در معادلات مهم جهانی کسب کرده است و اساساً زیست، تصمیم‎سازی و تصمیم‌گیری بدون توجه به نقش رسانه فاقد معنا و مفهوم است. رسانه امروز دیگر یک ابزار صرفاً اطلاع‌رسان یا آگاهی‌بخش نیست. رسانه می‌تواند تمدنی را نابود کرده یا تمدنی را بسازد. رسانه می‌تواند خلق کند، تغییر دهد، نابود کند، هست‌ها را نیست و نیست‌ها را هست کند. رسانه می‌تواند بحران‌ها را از گردنه‌های صعب عبور دهد یا می‌تواند موضوعات کوچک را به بحران‌های بزرگ تبدیل کند؛ بنابراین تعیین نسبت‌ها در جامعه شبکه‌ای چه جهت صیانت از مخاطبان و چه در راستای سیاست‌گذاری رسانه‌ای ضرورتی لازم است.

عصر جدید ارتباط، هر روز افراد را در معرض اخبار و اطلاعات جدید می‌گذارد که جدای از صحت و سقم آن، ذهن افراد را درگیر کرده و تغییرات محسوس و نامحسوسی را در زندگی آن‌ها بر جای خواهد گذاشت. «مک‌لوهان» معتقد است که رسـانه‌هـا بـا داده‌هـا بـه ماسـاژ مخاطبـان می‌پردازند و پیام‌های رسانه‌ای بی‌آنکه آستانه حسی مخاطبان را تحریـک کنند، وارد ذهن آن‌ها مـی‌شـوند. مـک‌لوهـان ایـن رونـد را بـه‌گونـه‌ای صریح‌تر چنین بیان می‌کند: «پیام‌های رسانه‌ها، شبیه گوشت آبداری است که دزد‌ها برای پرت کردن حواس سگ‌های نگهبان به کار مـی‌گیرنـد»؛ او مخاطبــان را امتــداد تکنولــوژی ارتبــاطی و حتــی عناصــری در درون تکنولوژی توصیف می‌کند.

در سال ۲۰۱۶ م مجله «اکونومیست»، پدیده «سیاست‌های پساحقیقت» را به‌عنوان «تکیه بر اظهاراتی که فکر می‌کنیم درست هستند، اما در حقیقت هیچ پایه‌ای ندارند» مطرح کرد که این بحث، نظریه برجسته‌سازی مک کامبز و شاو را تغییر می‌داد. بر اساس نظریه برجسته‌سازی، «رسانه‌های جمعی» می‌توانند مشخص کنند که مردم «درباره چه چیزی» بیندیشند؛ اما در عصر پساحقیقت، «صاحبان قدرت» متوجه شدند که رسانه‌های اجتماعی به آن‌ها این امکان را می‌دهند که مشخص کنند که مردم چگونه درباره موضوعات بیندیشند. (محمود کبیری یگانه – برنامه انعکاس- هجمه رسانه‌های غربی علیه ایران)

در واقع بر اساس سیاست‌های پساحقیقت، حقیقت در درجه دوم قرار دارد و هدف اصلی، ایجاد یک دیدگاه نادرست از جهان است و به‌جای واقعیت، احساسات مورد تأکید است. پساحقیقت به‌وسیله رسانه‌ها و در سال‌های اخیر به‌وسیله رسانه‌های اجتماعی تقویت می‌شوند، تکه‌تکه شدن منابع خبری در این شبکه‌ها، جهانی را ایجاد می‌کند که در آن دروغ و شایعات و دیگر شکل‌های اخبار جعلی با سرعت بالایی گسترش می‌یابند و اعضا به یکدیگر بیشتر از منبع جریان رسانه‌ای اعتماد دارند.»

منبع: باشگاه خبرنگاران جوان

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین