کد خبر: ۶۹۲۸۸۶
تاریخ انتشار:
ارمنستان چاره‌ای جز متارکه جنگ و پذیرش توافق را نداشت

امضای توافق صلح، تصمیم عاقلانه و درستی که نخست وزیر ارمنستان گرفت

توافق صلح در قره باغ در شرایطی به ابتکار روسیه به انجام رسید که علاوه بر موضع جداگانه مردم دو کشور در قالب رویکردهای دوگانه شادی و غم، مسئولین دو کشور نیز به دنبال رسانه ای کردن این توافق رویکرد دو گانه ای داشتند.

گروه بین الملل: توافق صلح در قره باغ در شرایطی به ابتکار روسیه به انجام رسید که علاوه بر موضع جداگانه مردم دو کشور در قالب رویکردهای دوگانه شادی و غم، مسئولین دو کشور نیز به دنبال رسانه ای کردن این توافق رویکرد دو گانه ای داشتند.

امضای توافق صلح، تصمیم عاقلانه و درستی که نخست وزیر ارمنستان گرفت

به گزارش بولتن نیوز، اگرچه آنچه از این توافق و مفاد آن رسانه ای شد و عمده تحلیل ها در این باره بر محور برد باکو چرخید، اما این نکته مورد غفلت قرار گرفت که این توافق برای دو طرف با منافعی همراه است. بطوریکه می توان حداقلی از منافع کوتاه مدت و کسب حداکثری منافع را در بلندمت برای ارمنستان به واسطه این توافق قائل بود.


با این حال بلافاصله بعد رسانه ای شدن مفاد توافق، در ارمنستان اعتراض ها به این توافق به تنش هایی در این باره تبدیل شد و پاشینیان از سوی معترضان به خیانت متهم گردید. با این وجود پاشینیان اعلام کرد که تصمیم گیری در راستای امضای توافق نامه صلح برای پایان دادن به جنگ در منطقه قره باغ را با بررسی اوضاع با نیروهای مسلح ارمنستان(رئیس ستاد کل ارتش ارمنستان) و با توجه به مشکلات جدی که دورنمایی برای حل آنها نبود، انجام شده است. وی در ادامه اظهار داشت«اگر این توافق نامه امضاء نمی‌شد، تأثیر منفی بر توانایی رزمی کشور داشت و چاره‌ای جز این کار نبود».


با توجه به موضع گیری های متفاوت نخست وزیر و ستاد ارتش ارمنستان و مردم این کشور به توافق نامه صلح، تحلیل رویکرد مثبت گرای پاشینیان در این باره که دستاوردهای این توافق قابلیت برآورده سازی حداقل منافع برای ارمنستان را دارد از جمله مواردی است که نیازمند تحلیل و ارزیابی است.


پیش از ورود به بحث این نکته را باید یادآوری کرد که در عرصه بین المللی و تحلیل مناسبات در سطح بین المللی، نگاه به منافع ملی و مصالح ملی از اولویت های اساسی و حیاتی به شمار می آید. بطوریکه در راستای کسب و دستیابی به منافع ملی مقوله هایی وجود دارند که برنامه و اهداف دولت ها را به عنوان بازیگران تعیین می کند. از این رو دولت ها در میدان های بازی و تنش چون توان کسب صد در صدی و تمام و کمال تحصیل منافع را ندارند، دسته بندی ها در این باره برای کسب منافع بر دو گونه حداکثری و حداقلی تعریف می شوند. که توافق نامه مذکور منافع حداقلی را برای ارمنستان داشته است، اگرچه برای آذربایجان هم حداکثری نبوده است اما در شمای کلی و ظاهری موجب غرور باکو شده است که پرداختن به آن در مجال این یادداشت نیست.


اول اینکه باید خاطر نشان کرد که به گفته که پاشینیان«اگر دشمنی‌ها ادامه پیدا می‌کرد، به احتمال خیلی زیاد، استپاناکرت(خان ‌کندی)، مارتونی و آسکران سقوط می‌کرد و متعاقباً هزاران تن از سربازان ما محاصره می‌شدند و سقوط می‌کردیم. ما مجبور به امضای این توافق شدیم»؛ بنابراین حداقل ترین دستاورد برای ارمنستان با توجه به شرایطی که نخست وزیر این کشور آن را توصیف کرده است، جلوگیری از گسترش تهاجم و سقوط دیگر مراکز در قره باغ بوده است. پس اتخاذ تصمیم درست به ترک مخاصمه و اقدام به امضای توافق نامه صلح از سوی ارمنستان به واسطه جلوگیری از گسترش احتمالی میدان منازعه به ضرر ارمنستان و تلفاتی که امکان افزایش آن تخمین زده می شد و حتی در شرایطی که نبض ادامه نبرد در دستان باکو بود، بهترین و در عین حال در دسترس ترین تصمیم برای منافع ملی ارمنستان بوده است که از سوی پاشینیان گرفته شده است.


دوم اینکه، همانطور که پاشینیان گفته است«از دست دادن شهر شوشی در نبرد با آذربایجان، به آن لحظه تعیین کننده‌ای تبدیل شد که پس از آن دیگر ادامه مبارزه برای کشور ما بی معنا بود؛ بطوریکه پس از آن مشخص شد که جنگیدن بیشتر فایده ندارد و ما نمی توانستیم به یک نقطه عطف در جنگ دست پیدا کنیم». ارزیابی واقعی اوضاع نشان می دهد که ارمنستان در زمان لازم بهترین و صحیح ترین تصمیم را اتخاذ کرده است و توافق صلح را پذیرفته است. چرا که شرایط و اوضاع در مناطق مورد مناقشه در نزاع 44 روزه میان طرفین گویای این موضوع است باکو در میدان های نبرد دست برتر را داشته است و این به معنای آن است که اولاً خطر سقوط نظامی در قره باغ وجود داشته است و دوماً اینکه ارمنستان جهت جلوگیری از کشته شدن بیشتر نیروهای نظامی مستقر در قره باغ و با قصد حفظ جان افراد غیر نظامی در این منطقه، ملزم به پذیرش توافق شده است. در واقع از آنجایی که ارمنستان در این درگیری ها در موضع تدافعی بود و با توجه به اینکه حملات باکو به منطقه قره باغ برای تسلیم کردن ارمنستان و تن دادن آنها به خواسته های آذربایجان از شدت بالایی برخوردار بود، آنچه در میدان های نبرد رسانه ای می شد، روند سریالی پیشروی های نیروهای آذربایجان بود. بطوریکه ادامه نبرد موجب می شد تا ارمنستان بدلیل پیشروی های بی وقفه باکو در قره باغ، در مسیر مذاکرات موضع ضعیف تری از امروز داشته باشد و به یک بازنده تمام عیار تبدیل شود؛ و دستاوردهای حداقلی را نیز در این باره نداشته باشد. بنابراین این گفته پاشینیان در این باره واقعیت های موجود را در باره موقعیت شکننده ارمنستان و نیروهای نظامی آن را در منطقه قره باغ را نشان می دهد که گفت«امضای این توافق خیانت نیست»،«این سند درباره واگذاری اراضی [به آذربایجان] نیست بلکه سندی است برای حفظ آن مقدار که می‌توان آن را حفظ کرد».


درک شرایط واقعی بحران برای ارمنستان زمانی قابل فهم خواهد بود که جدیت باکو در این نبرد را مشاهده و ارزیابی کرد. واقعیت ماجرا از این قرار می باشد که در این دور از منازعه، جمهوری آذربایجان با پشتیبانی و حمایت ترکیه و البته برتری لجستیکی نیروی نظامی اش از همان ابتدای آغاز درگیری موقعیت برتری نسبت به ایروان در جمیع جهات داشت. از این رو دولت ارمنستان چاره‌ای جز متارکه جنگ و پذیرش توافق را نداشت؛ چرا که نمایش قدرت، پیشروی های پی در پی و تصرف بخش های مهمی از قره باغ، به خصوص شهر راهبردی «شوشا» نشان دهنده عزم جدی و انگیزه های عملیاتی، میدانی، حمایتی باکو برای کسب دستاوردهای مورد نظر در منازعه اخیر است.


پس پذیرش و امضای توافق از سوی ارمنستان برای حل و فصل مناقشه قره باغ با توجه به قرار داشتن ایروان در موضع ضعف و شکست در این نبرد، تصمیمی بود عاقلانه با اهمیت ملی، که در زمان درست اتخاذ شد. بطوریکه جدای از بحث های فنی و ارزیابی زیر و بم های زوایای توافق صلح در قره باغ و تبیین این موضوع که این توافق با این شکل و شمایلی چگونه اجرا خواهد شد و یا دوام خواهد داشت، باید تاکید کرد که پاشینیان و دیگر دست اندرکاران امضای توافق صلح عمق بحران را برای ارمنستان درک کردند. بطوریکه با درک واقعیت های موجود و قرار داشتن در موقعیت ضعف در این نبرد از توافق پیشنهادی با میانجی گری مسکو به عنوان یک فرصت استفاده کردند تا میزان تلفات در عرصه های نظامی و میدانی و حتی سرزمینی را به حداقل ترین شکل آن برسانند.


با توجه به آنچه در این باره گفته شد باید خاطر نشان کرد که اولاً پاشینیان و نیروهای ارمنستان به این نتیجه رسیدند که در صورت ادامه جنگ ممکن است استپاناکرت (خان ‌کندی) به عنوان مرکز قره باغ را نیز از دست بدهند و در مجموع ورق درگیری ها بدون اندک دستاوردی به ضرر آنها و به سود باکو رقم بخورد؛ و دوماً اینکه «ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه» شخصاً وارد میدان شد و نیروهای روسیه نیز تضمین این آتش بس را به عهده گرفت. تضمینی که با حضور صلح بانان روسی و ایجاد مراکزی برای برقراری صلح در مناطق مورد نظر در توافق نامه، هم در راستای تامین منافع ایروان خواهد بود، هم در بر گیرنده دوام آتش بس و عاملی بازنده برای جلوگیری از سرگیری منازعات و زیاده خواهی های باکو در زمان های دیگر خواهد بود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین