کد خبر: ۶۱۸۶۴
تاریخ انتشار:
به مناسبت بیستم مهرماه روز بزرگداشت حافظ شیرازی :

فرصت تاریخی استفاده جوانان از حافظ

امروزی ها که شاید سطحی تر شده باشند و شاید با اخلاق و رفتار گذشتگان از خود تفاوت بروز می دهند در شعر و غزل حافظ پیام هایی می بینندکه گویی برا همین امروز صادر شده اند .در شعر حافظ کمتر نشانی از صدور احکام قاطع و لایتغیر برای موضوعات و مسایل گوناگون می یابیم واو کمتر لب به نصیحت می گشاید . . .

بولتن نیوز – سرویس فرهنگی : نیک نامی و ماندن و نفوذ در دل ها و جان ها از جمله صفاتی است که همواره قرین مردان و زنان بزرگ تاریخ بوده است، اما در میان این ماندن ها که در طول تاریخ کم نبوده است برخی از ماندگاری ها از ویژگی های خاص و عجیبی برخوردارند . حافظ از جمله مردانی است که در تاریخ مانده و نافذ و خوش نام و خاص هم مانده است . او اعجاز گونه از مرز های زمان و مکان عبور کرده است و در شرایط متفاوت ومتضاد ،در میان فقرا وثروتمندان ، عالمان و عامیان ، هنگام سختی وفراخی ،موسم رکود و انقلاب درخلوت و جلوت در سیاست و اجتماع ، برای غم و شادی مانده و غزل هایش الهام دهنده بوده وچه بسا تا ابد چنین برقرار بماند .

حافظ که قرآن را به چهارده روایت از بر دارد خود به تنظیم و سامان دیوانش نپرداخت و تازه بعد از 20 سال از مر گش به چنین کاری همت گماشتند. او بارها به دربار پادشاهان و امیران راه یافت و بارها مورد بی مهری و حتی غضب آنان قرار گرفت .حافظ دریکی از چالش برانگیز ترین و پر حادثه ترین زمان ها قرار داشت و شاید بر همین اساس بود که راه رندی در پیش گرفت و غزل خویش را از صراحت و سادگی و بی بطنی خارج ساخت .این خصوصیت غزل حافظ از قضا در میان جوانان امروز نفوذ یافته آنها رابسوی فاخرترین شعر و ادب پارسی فرا خوانده است ،در میان وجوه مختلفی که غزل حافظ دارد و در میان کسانی که جذب او می شوند توجه جوانان و حتی نوجوانان به شعر و غزل حافظ هم ناباورانه است و هم مغتنم .


ناباورانه است چون در هنگام خاصی که ما سپری می کنیم و بر اثر ندانم کاری هایی که بسیاری از بزرگترهای مسوول و غیر مسوول مرتکب شده اند میان آنان و هر چه رنگ گذشته و سنت داشته باشد فاصله انداخته است . امروزی ها که شاید سطحی تر شده باشند و شاید با اخلاق و رفتار گذشتگان از خود تفاوت بروز می دهند در شعر و غزل حافظ پیام هایی می بینندکه گویی برا همین امروز صادر شده اند .

در شعر حافظ کمتر نشانی از صدور احکام قاطع و لایتغیر برای موضوعات و مسایل گوناگون می یابیم واو کمتر لب به نصیحت می گشاید واز مردبادها و زنده بادها چندان خبری نیست .وی حتی از تغییر رای نظر خویش در مواردی ابا ندارد واز اینکه در جایی سخنی گفته باشد و در جای دیگر از آن عدول کرده باشد طفره نمی رود. گویی حافظ جامع اضداد است و با مخاطب خود سیر و سفری را آغاز می کند که درآن هر دم شرایط تغییر می کنند و دل و د ماغ آدمی هم نیاز متفاوت پیدا می کند .

 او در زمانی از کامروایی سخن به میان می آورد وبا کامروایان جهان همداستان می شود ،هم اوگاهی از بی وفایی دنیا شکوه و شکایت و دم غنیمت شمردن را گوشزدمی کند ، عشق و محبت در دیوان لسان الغیب مقام و مرتبتی فوقالعاده دارد و توجه به صفات انسانی واکرام انسانیت در غزل هایش موج می زند .همین پیام ها است که در ابتدای هزاره سوم حافظ را بیگانه با شرایط و ارزشهای زمانه نشان نمی دهد و استقبال اعجاب آور جوانان و نوجوانان را می توان در همین نکات مهم و برجسته قلمداد کرد. از این موضوع مهم و فرصت کم نظیر باید حداکثر استفاده را برد . اگر نمی خواهیم گذشته و هویت خویش رابه دست فراموشی بسپاریم ، اگربرای حفظ ارزش های جامعه تلاش می کنیم و اگر می خواهیم گذشته ،حال وآینده را پیوندی عمیق و استوار بدهیم با محوریت حافظ و حتی روشی که او بر گزیده است می توان به این مقصود رسید. گویی حافظ واقعا و نه با شعار وتبلیغات زبان جونان را می شناسد وبه درستی و نیکویی با آنها ارتباط برقرار می کند، سّر این ارتباط در عدم مطلق انگاری و دوری از تحجر و دگم اندیشی است . درزمان پر بلایی که ما بسر می بریم و در هنگامه ای که از هر سو هویت وایمان و فکر و اندیشه جوانانمان در معرض تهدید و خطراست باید از ارزشها و سرمایه های ملی و عظیم خود حداکثر استفاده را ببریم و حافظ درست از همین سرمایه های بی بدیل ایران و ایرانی است.

*محمد منصوری


شاید در روز بزرگداشت حافظ و در کوران سیاست زدگی روزگار ما خواندن غزل هایی از حافظ خالی از لطف نباشد :


دل می‌رود ز دستم صاحب دلان خدا را

دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا

کشتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز

باشد که بازبینیم دیدار آشنا را

ده روزه مهر گردون افسانه است و افسون

نیکی به جای یاران فرصت شمار یارا

در حلقه گل و مل خوش خواند دوش بلبل

هات الصبوح هبوا یا ایها السکارا

ای صاحب کرامت شکرانه سلامت

روزی تفقدی کن درویش بی‌نوا را

آسایش دو گیتی تفسیر این دو حرف است

با دوستان مروت با دشمنان مدارا

در کوی نیک نامی ما را گذر ندادند

گر تو نمی‌پسندی تغییر کن قضا را

آن تلخ وش که صوفی ام الخبائثش خواند

اشهی لنا و احلی من قبله العذارا

هنگام تنگدستی در عیش کوش و مستی

کاین کیمیای هستی قارون کند گدا را

سرکش مشو که چون شمع از غیرتت بسوزد

دلبر که در کف او موم است سنگ خارا

آیینه سکندر جام می است بنگر

تا بر تو عرضه دارد احوال ملک دارا

خوبان پارسی گو بخشندگان عمرند

ساقی بده بشارت رندان پارسا را

حافظ به خود نپوشید این خرقه می آلود

ای شیخ پاکدامن معذور دار ما را

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین