کد خبر: ۶۱۵۰۸۴
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
توصیه میکنم بیشتر به زنان تذکر بدهند

یک عده کشف حجاب میکنند و با فحاشی و فیلم برداری مظلوم نمایی می کنند

اگر آقایان تذکر بدهند شروع میکنند به فحاشی و فیلمبرداری و مظلوم نمایی. آن آقا هم یا منفعل میشود یا اگر هر رفتاری انجام دهد چون یک طرف دعوا خانم است متهم است. درست دیدن صورت مساله خودش بخش مهمی از جواب را به همراه دارد.

یک عده کشف حجاب میکنند  و با فحاشی و فیلم برداری مظلوم نمایی می کنندگروه اجتماعی: علی مهدیان طلبه عصر انقلاب نوشت: اگر آقایان تذکر بدهند شروع میکنند به فحاشی و فیلمبرداری و مظلوم نمایی. آن آقا هم یا منفعل میشود یا اگر هر رفتاری انجام دهد چون یک طرف دعوا خانم است متهم است. درست دیدن صورت مساله خودش بخش مهمی از جواب را به همراه دارد.


به گزارش بولتن نیوز، اگر خانمها تذکر بدهند طبیعتا عمدتا خانمهای چادری و محجبه تذکر میدهند طرف مقابل هم دعوا راه میاندازد و معرکه میگیرد و این زنان هم عمدتا محجوب به حیا هستند و سختشان است جلوی زن و مرد صدایشان بلند شود و با این و آن دعوا کنند. لذا ترجیح میدهند چیزی نگویند و حرمت خودشان حفظ شود.


اگر ماموران حکومتی وارد عمل شوند شروع میکنند به سر و صدا و مظلوم نمایی جلوی دیگران در مقابل حکومت و اینکه اینها به مردم فشار میآورند و همه در رنجند و فقط به حجاب گیر میدهند و امثالهم.

 

دقیقا چه کنیم؟ ما هم فیلمبرداری کنیم؟ بحث را ناموسی میکنند که اینها از ناموس مردم فیلم برمیدارند. شماره ماشین یادداشت کنیم و پیامک کنیم خوب آن مجموعه ای که باید عمل کند حکومتی است و حکومت هم متهم است. تذکر لسانی هم که مشکلات بالا را دارد.

 

آیا صورت مساله را درست تقریر کردم؟ نه. به نظرم درست تقریر نشده.

 

اولا این دعوا آیا صرفا فرهنگی اجتماعی است؟ یعنی آیا ما با مشتی هنجار شکن طرفیم؟ این اشتباه است کاملا روشن است که اراده سیاسی آمریکایی پشت داستان است. بحث #حجاب نیست به عنوان یک مرض سبک زندگی غربی بلکه یک تصمیم در مقابل ما است از جنس تحریم و تهدید. پشت سر این بازی پمپیو است و مسیح علینژاد های او.

 

چرا دشمن روی حجاب گیر داده؟ بی حجابی در ایران بیش از آنکه ناشی از بی عفتی باشد ناشی از غربزدگی است. میل به غرب و عدم احساس هویت اصلی ترین عامل بی حجابی در ایران است و الا اینجا زن ایرانی ذاتا عفیف است. انفعال در مقوله حجاب خروجیش توسعه بی حجابی و شکستن هنجار و حرمت اجتماعی حجاب است و این یعنی ناامنی دختران ما. این یعنی پیوست فرهنگی سند تربیتی بیست سی. یعنی جامعه کمک کند تا دخترانی بی هویت داشته باشیم.

 

اما این پاسخ کافی نیست. به نظرم این داستان یک تاثیر کوتاه مدت دارد و آن مدد گرفتن از یک گسل و دو قطبی اجتماعی است و تبدیل آن به آشفتگی و شورشهای پراکنده. وجود این دو قطبی باعث شده صحنه منفعل باشد. یعنی شما اگر سفت هم جلوی این داستان بایستی و دعوا کنی به نفع طرف مقابل است چون او همین را میخواهد. دعوا و شورش های اجتماعی.

 

هر گناه اجتماعی قطعا تقریر روشن اجتماعی دارد. تقریر اجتماعی گناه، تبیین همان ضرری است که از قبل آن گناه به شخص من و شما میرسد. آیا این ضرر کاملا روشن و ملموس است؟ یا فقط میگوییم خدا گفته یا قانون میگه؟ اینها برای توجیه سریع همه کافی نیست. الان اگر کسی قلیون یا سیگار در محیط سربسته بکشد قبل از اینکه بگوییم حرام است یا خلاف قانون است میگوییم برای من ضرر دارد و طرف منفعل میشود.

 

خوب حالا چه کنیم؟

امثال حسین شمقدری و دلاوری روی انقلاب جنسی متمرکز شده اند. امثال وحیدجلیلی نیز روی داستان کشف حجاب رضاخانی و مسجدگوهرشاد متمرکز شده اند. من ایده به درد بخور دیگری ندیده ام در صحنه. اما اینها هم کافی نیست.

 

پیشنهاد میکنم

 

اولا این قصه را در محافل حزب اللهی بنشینیم و حل کنیم. خوب به همه زوایایش فکر کنیم. بدون فهم دقیق صورت مساله کار خراب میشود.

 

ثانیا گفتمان سازی و تبلیغات را جدی بگیریم روشی که همیشه نزد فعالین صحنه مظلوم بوده. ببینید برای داستان محیط زیست یا حتی بستن کمربند ایمنی، چقدر گفتمان سازی ها کمک کننده است و فضا را به نفع ما میکند.

 

ثالثا توصیه میکنم بیشتر زنان تذکر بدهند. تذکرهای زنانی که مساله برایشان روشن است آفات کمتری دارد. بدون دعوا و از سر محبت و رفاقت با توجیهاتی که عرض میکنم. اگر طرف دعوا راه انداخت ادامه ندهند و بروند همین هم موثر است.

 

رابعا به لحاظ محتوا ی گفتمانی

 

۱.روی تربیت بچه هایمان متمرکز شویم. این را همه زود درک میکنند. عدم امنیت خانواده. و دختران مان.


۲.روی توهین شخص به هویت و داشته های مان متمرکز شویم. و اینکه علت مشکلات کشور هم روی کار بودن یک عده آدمهایی است که اعتقاد زیادی به هویت خودی ندارند و غربگرا هستند.


۳.روی این موضوع که اساسا این مساله را کسانی راه انداخته اند که تهدید و تحریم میکنند.


۴.روی آشوب طلبی و فتنه دو قطبی و دعوای اجتماعی اش کار کنیم. هنوز طعم تلخ فتنه۸۸ در ذایقه ها است.

 

حالا در کنار این ها روش پیامک و پیگیری آن هم خوب است. نشانه اش هم اینکه این تنها روشی بود که خیلی ها را منفعل کرد و آه از نهادشان بلند کرد.

 

درباره حوزویان منفعل و توجیه کننده و جاده صاف کن و صدا و سیمای بی خیال هم حرف هایی هست که فعلا بماند.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۴:۲۵ - ۱۳۹۸/۰۴/۰۴
0
0
خیر. پیشنهادهای شما غلط است. شما خیال کرده اید برای اجرای هر قانونی اول باید تمام افراد مخاطب قانون را توجیه کرد؟
و تازه فرضا توجیه شود، مگر رانندگان این همه فواید کمربند ایمنی و بیمه و قوانین را نمی دانند؟ پس جزا تا چشم پلیس دور می شود کمربند را باز می کنند و کاسکت را بر می دارند؟ و یا سیگاریها و کراکیها بهتر از هر کس مضرات موادمخدر را نمی دانند؟ پس را می کشند؟ و آیا همین زنان نمی داند که یک روسری به سر کردن ساده تر از ساعتها آرایش و پوشیدن لباسهای تنگ و بدن نما است؟
قطعا می داند. پس تلاش برای چه می کنند؟
با افرادی رو به رو هستیم که آگاهانه علیه حاکمیت دین اعلان جنگ داده اند. نه افرادی ساده لوح و نا آگاه.

راستی شما به عنوان یک طلبه آیا تفاوت احکام فردی و اجتماعی را نمی دانید؟

اسلام در برخورد با کدام گناه علنی دستور به سکوت و سازش داده که این دومیش باشد؟ حکم روزه خواری یا بیش از 60 روز روزه است؟ اما رزه خواری اگر سه بار علنا انجام شود حکم آن اعدام است خوب می دانید که کسی که هر گناهی را در جامعه کوچک کند و علنا ترویج نماید مفسد فی الارض و حکم او فقط اعدام است.
اگر قاطعیت دهه شصت تا ند دهه و نسل ادامه می یافت و چند نسل مردم عادت به حجاب می کردند دیگر این مسائل نبود. کما اینکه اروپاییان هم با هفتاد سال سختگیری و جریمه های نجومی رانندگی صحیح را نهادینه کردند و انورخوجه هم با چهل سال مبارزه بی امان با دیانت توانست ریشه دین و حجاب در آلبانی را بخشکاند. اما نه شش سال بارزه رضاخان با حجا کافی بود و نه 6 سال جدیت جمهوری اسلامی برای ایجاد حجاب در دهه شصت. بعد از آن شل شد و کم کم مانتوها آمد و کوتاه شد و زلف ها بیرون رفت و...


تازه این جماعت هنجار شکن فعلی به طور مشخص گروه سازمان دهی شده بهایی و مجاهدین خلق هستند و شناسایی کانون های آنها برای حکومت و دستگیری یکشبه همه سرشاخه های آنها آسان است. اما مساله اینجا است که آنها عمدا و یا از ترس نهادهای جهانی حقوق بشری جرات برخورد با فرقه ضاله بهایی را ندارند.
و آن وقت همین مقامات مسوول اما بی مسوولیت، به ما می گویند بروید تذکر لسانی بدهید و یا اصلا می گویند سخت نگیرید! دلشان پاک است!!

در حالی که هر کس ذره ای اطلاع تاریخی داشته باشد خوب می داند که از زمان قاجار که طاهره قزوینی کشف حجاب کرد تا الان برنامه بابیان و بهاییان در خصوص بی عفت کردن و بی حجاب کردن زنان ایران متمرکز شده است و این فرقه جز زبان زور را نمی فهمند.
کافیست با چند نفر از اعضای آنها برخورد قاطع شود و طبق حکم اسلام اعدام شوند تا خود به خود ببینید مشکل حجاب به سادگی حل می شود.
اما هر چه بیشتر شل بگیرید ، معنایش این است که پذیرفته اید اسلام یک دین فردی است خدا حقی برای ربوبیت و حکومت بر جوامع بشری ندارد. دقیقا با همین هدف است که اینهمه برای زدن حجاب اصرار می شود و این همه هزینه که علیه حجاب هست حتی علیه خود ولایت فقیه نیست.
چون برداشت حجاب معنایی جز اعلام رسمی سکولاریزه شدن حکومت و شکست رسمی ایده حاکمیت اسلامی ندارد.


پس هیچ جایی برای ترس از گسل و جنگ داخلی وجود ندارد. قطعا ار مسلمان باشیم نباید از فتنه ها بترسیم. اگر ما حقیم پس این همه ترس برای چیست؟ تهش می شود عاشورا. بگذار بشود. بگذار خونهای ما ریخته شود اما پیش خدا رو سفید باشیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین