بولتن نیوز: در بررسی جریانها و گروههای سیاسی مختلف که در عرصۀ سیاسی جامعه زیست میکنند، ابعاد گوناگونی را میتوان در نظر گرفت و مورد کنکاش قرار داد. اما بعضی از آنها چون به موجودیت آن تشکیلات مربوط میشود، از اهمیت و اولویت بالایی برخوردار است. یکی از مسائلی که همواره در خطر هر گروهی وجود دارد، ورود عناصر ناهمگن و ناپاک به درون آن تشکیلات است.
از آنجا که یکی از ارکان هر تشکیلاتی وجود نیروی انسانی مثمر ثمر برای آن است، این رکن برای هر گروهی حکم پاشنۀ آشیل را دارد. به این معنی که حیات هر گروهی به آن مربوط است و اگر آدمهای ناحسابی وارد جریان یا تشکیلاتی شوند آن گروه باید انتظار این را داشته باشد که کلاً ماهیتش نقض غرض شده و اهدافی را که برای آن ایجاد شده، زیر پا بگذارد.
اینکه چه میشود آدمهای ناهمگن وارد یک جریان میشوند، چند دلیل عمده دارد. اما یکی از اصلیترین این دلیلها، برتری آن تشکیلات نسبت به سایرین و طبیعتاً در اختیار داشتن امکانات مادی یا معنوی بالا است. این امکانات و امتیازات، حس طمعکاری بسیاری را برمیانگیزد و باعث میشود خیلی از آدمهایی که حتی در تعارض با آرمانهای آن تشکیلات هستند ترغیب شوند که وارد آن گروه یا جریان شوند.
البته باید به عامل دیگر که نقشۀ سوء دشمنان است هم اشاره کرد. به این معنی که رقبا و حسودانی که در حول و هوش هر جریان و تشکیلاتی وجود دارند، دنبال فرصتی هستند تا ضربهای را به رقیبشان وارد کنند و یکی از راههای عملی کردن این نقشۀ شوم، وارد کردن افرادی با لباس دوست ولی ماهیتاً دشمن به درون تشکیلات رقیب است تا از طریق آن، دسیسۀ خود را انجام دهند.
اگر برای این معضل نمونه بخواهیم، مثال فراوان است. اما ملموسترین این مثالها حزب جمهوری اسلامی است که در آن جریان متعارضی با آدمهایی متفاوت با پایهگذاران آن، وارد حزب شدند و اختلافهای درونگروهی زیادی به وجود آوردند. تا جایی که این مسأله باعث حادثه انفجار هفتم تیر و شهادت بهترین نیروهای انقلاب و در نهایت انحلال حزب جمهوری در چند سال بعد شد. در نتیجه تشکیلاتی با آن همه سابقه و با آن همه فراگیری موضوعی و انسانی، دچار فروپاشی شد.
یا مثال جدیدتر، همین ماجرای معروف جریان انحرافی در هیئت دولت است. دولتی که با آن آرمانهای متعالی و رأی مردمی بالا و حمایتهای بیدریغ رهبری روی کار آمد و به فعالیتهای خستگیناپذیرش ادامه داد، اما دچار طمعکاری عدهای شد و با ورود ایشان به هیئت دولت، کارها تا اندازه زیادی از مدار اصلی خود خارج شد.
هنوز چند روزی از تشکیل این جبهه نگذشته. همه به یاد داریم که وقتی خبر ایجاد این تشکیلات منتشر شد، چه بوق و کرنایی به راه افتاد که انشعاب در اصولگرایان رخ داده و آقایان دنبال منافع شخصی خود هستند و ... در حالی که این جبهه به وسیلۀ روحانیون و رجال سرشناسی چون حسینیان، کوچک زاده، الهام، فدایی، پناهیان، صفار هرندی، باقری لنکرانی و... و به تأیید بزرگانی چون آیتالله مصباح و آیتالله یزدی رسیده است. چند روز از این ایجاد مبارک نگذشته بود که بدخواهان وجود این تشکیلات را در مقابل وحدت اصولگرایان با محوریت آیتالله مهدویکنی معرفی کردند. اما درایت ایشان و اعضای جبهه با برپایی دیداری صمیمانه باعث شد تا این فتنه به نتیجه نرسد.
جبهه و فرماندهان آن باید بدانند که کمیت نیرو را نباید بر کیفیت آن ترجیح داد و هرچند راه برای عموم باز است، اما بدخواهان و دشمنان در لباس دوست از جنس عموم مردم نیستند. نباید اجازه داد مگسان دور شیرینی و متملقان و نان به نرخ روز خورها، وارد تشکیلات شوند و جبهه را آلوده کنند. دوستان جبهه باید مراقب باشند تا خدای نکرده دچار سرنوشت حزب جمهوری اسلامی و یا دولت دهم نشوند. توقع از این جبهه فراوان است. امروز برای انتخابات مجلس و شورا و فردا برای هزارن کار فرهنگی انقلابی روی زمین مانده. فراموش هم نکنیم هر تشکلی مه خود را تنها محدود به بازی های سیاسی و انتخابی کرد و آرمان ها را فراموش کرد بعد از مدتی از سوی مردم و جامعه کنار گذاشته شد.
سید مجتبی نعیمی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
شما پشت جبهه ایستادگی هستید یا اصولگرایان اقتدارگرای راست؟