گروه اقتصادی: مجید شاکری، کارشناس اقتصادی در یادداشت پیش رو به پیمان های پولی دوجانبه پرداخته و آورده است: دلیل پیمانهای دوجانبه پولی تا حدود زیادی هم كشور را مقابل تحریم چرخه دلار مصون میسازد و هم مانع از تشدید فشارهای دیگر خواهد شد.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
پیمانهای پولی دوجانبه در کمالیافتهترین شکل آن شامل قراردادی است بین بانک مرکزی ۲ کشور که حد مشخصی از حساب نزد همدیگر را به ارزهای محلی خودشان باز میکنند و این ارزهای محلی در مرحله نهایی نسبت به ارز جهانروای دیگری یا کالای بیرونی مثل طلا نوسانات نرخ ارزها را تنظیم کرده و بهازای مبادلات تجاری بین دوطرف از این حساب برداشت میکنند و در پایان هر دوره توافق شده اختلاف حساب ناشی از نوسان ارز با یک ارز جهانروا نظیر ین یا یورو یا کالای ارزشمندی نظیر نفت محاسبه و تسویهحساب خواهد شد.
درواقع پیمانهای پولی دوجانبه یك روش فوقالعاده برای پارهای از اهداف مختلف مالی به شمار میآید و اینگونه نیست كه همه كشورها برای مصونسازی خودشان در برابر تحریمها لزوما بهدنبال پیمانهای پولی دوجانبه باشند، بلكه اهداف متفاوتی برای این پیمانها متصور است؛ مثلا برای ایران پیمانهای دوجانبه پولی برای مصونسازی سیستم انتقال ارز در برابر حملات تحریمی اهمیت دارد. یا برای كشور چین این پیمانها برای جهانروا كردن ارزش یوان مهم است؛ به همین دلیل قراردادهای پیمان پولی بین كشورها دارای ماهیت و كاركرد متفاوتی است.
سؤال این است كه چرا پیمانهای دوجانبه پولی برای ایران بسیار مفید است؟ یكی از مشكلات جدی كه در بازار مالی بینالملل وجود دارد، این است كه آنچه در نظامهای رسمی نظیر سوئیفت جابهجا میشود، طبق آمارهای رسمی بین 85 تا 89درصد آن اساسا با دلار صورت میگیرد و بخش مهمی از نقل و انتقال ارز كه با دلار صورت نمیگیرد هم در بسیاری از مواقع ارز مبنا نظیر یورو ابتدا یورو به دلار تبدیل میشود و بالعكس، بنابراین مبنای نقل و انتقال همان دلار است. برای ایران بهدلیل مشكلاتی كه در دسترسی به چرخش دلار دارد، انعقاد قراردادهای پیمانهای دوجانبه پولی بسیار دارای اهمیت خواهد بود. از طرف دیگر وقتی فشارهای تحریمی به بانكهای مختلف وارد میشود و طرف مقابل ما بانك مركزی كشور دیگری است، ریسك اینكه آمریكاییها مثلا بخواهند بهخاطر دعاوی حقوقی خودشان بانكهای مركزی دیگر كشورها را تحت فشار قرار بدهند، بهویژه از حیث ریسك سیاسی بسیار بالا خواهد بود. به همین دلیل پیمانهای دوجانبه پولی تا حدود زیادی هم كشور را مقابل تحریم چرخه دلار مصون میسازد و هم مانع از تشدید فشارهای دیگر خواهد شد.
آیا پیمانهای دوجانبه پولی باعث خواهد شد به طرز غیرعادی به كشور طرف قرارداد وابسته شویم؟ درباره ایران واقعیت این است كه پاسخ منفی است؛ چرا كه ما قبل از تحریمها و بعد آن و حتی قبل از برجام و بعد از آن با 5كشور مشخص بیشترین مبادلات مالی را داشتهایم و در حال حاضر كه با 5كشور برای امضای پیمانهای دوجانبه پولی مذاكره میشود، 4كشور در فهرست كشورهایی قرار دارند كه بیشترین مبادلات مالی را با آنها داریم و كشور جدیدی هم نیست كه بخواهیم از حیث مبادلات به آن وابسته شویم.
سؤال دیگر این است كه آیا از طریق پیمانهای پولی دوجانبه خودمان را از سایر روشهای متداول پرداخت دنیا محروم میكنیم؟ واضح است كه نه. پیمانهای پولی دوجانبه مثل یك كمربند اطمینان ایفای نقش میكنند و همچنان میتوان از سایر سیستمهای رایج پرداخت مثل سوئیفت استفاده كرد اما برای دوران تحریم میتوان از كانال موازی پیمانهای دوجانبه پولی استفاده كرد. از سوی دیگر بهدلیل دسترسی ما به نفت و از آنجا كه نفت یك كالای تجاری نقدپذیر به شمار میآید، ما هر لحظه قدرت تسویه قراردادهای پیمان دوجانبه پولی را داریم و به همین دلیل ایران گزینه خوبی برای انعقاد پیمانهای دوجانبه پولی به شمار میآید.
پرسش دیگر این است كه چرا با وجود این مسائل هنوز در انعقاد و اجرای پیمانهای دوجانبه پولی پیشرفت قابل ملاحظهای داشته باشیم؟ بخشی از كندی روند پیشرفت مسئله به عدمباور به این پیمانها در تیمهای فنی داخل كشور برمیگردد كه این چالش در گذر زمان تا اندازه زیادی حل شده است. مشكل دیگر اینجاست كه وقتی نگرانی تحریمی درباره ایران مطرح میشود، خودبهخود امكان جلو آمدن بانكهای خارجی بزرگ و تمایل بانكهای مركزی دیگر كشورها برای انعقاد پیمانهای پولی دوجانبه تا اندازه زیادی كاهش مییابد. بهنظر بعد از برجام فرصت خیلی خوبی ایجاد شد تا دوباره سراغ این پیمانها برویم؛ چرا كه فشار تحریمها تا حد قابل توجهی كاهش پیدا كرده اما هر قدر به دور تازهای از تحریمهای احتمالی نزدیكتر شویم بهدلیل گرفتاریهای بانك مركزی و مشكلات بانكهای تجاری، امكان انعقاد قراردادهای دوجانبه پولی كمتر خواهد شد.
تفاهمنامهای كه اخیرا بین بانك مركزی ایران و تركیه درخصوص انعقاد قرارداد دوجانبه پولی امضا شده از آن حیث كه در روزهای نزدیك به تحریمها بسته شده، بسیار حائز اهمیت است و مسائل سیاسی فراتر از موارد مالی باعث شده تا این حد به تفاهم نزدیك شویم؛ هرچند این تفاهم اجرایی نشده است و تا زمانی كه یك بانك تجاری از سوی بانك مركزی تركیه بهعنوان بانك عامل معرفی نشود، عملا كاری انجام نشده اما همین اندازه كه به یك تفاهم رسیدهایم، بسیار ارزشمند است و باید تلاش كنیم تا كارهای آن جلوتر برود.
نكته مهم این است كه چون یكی از پایههای اساسی پیمانهای دوجانبه پولی بحث سواپ یا تاخت ارزی است كه در نتیجه آن ما ارزی را با ارز دیگر جابهجا میكنیم، به هر حال ریسكهایی نظیر نوسانات نرخ ارز و... مطرح خواهد بود كه درخصوص قراردادهای دوجانبه پولی این موضوع اساسا موضوعیتی ندارد به این دلیل كه بانكهای مركزی طرف قرارداد نوسان نرخ ارز را قبلا تضمین كردهاند و از آنجا كه پیمانهای دوجانبه دارای سقف عددی هستند، هیچگاه ریسك ناشی از نوسان نرخ ارز به قدری زیاد نمیشود كه با پدیده نكول مواجه شویم. وقتی ما به سمت یك سواپ ارزی ساده میرویم و تسهیل تبدیل مستقیم ارزها را هدفگذاری میكنیم و لزوما تضمینی وجود ندارد، به هر حال ریسكهایی وجود دارد كه این ریسكها باعث میشود تا معاونت ارزی بانك مركزی نگرانیهایی داشته باشد كه مبادا مورد بازخواست قرار گیرد كه چرا در برابر ریسك نوسان نرخ ارز دقت نكرده و ریسك را قبول كرده است؟ اما با توجه به شرایط تحریمی ایران باز هم خیلی مهم است كه در این مواقع پیمانهای پولی اجراییشدهای داشته باشیم و فكر میكنم رسانهها، مدیران و كارشناسان از این تفاهمنامهها دفاع كنند تا معاونت ارزی بانك مركزی جرأت ریسك كردن برای انعقاد پیمانهای دوجانبه پولی را داشته باشد. در تفاهم امضا شده بین بانك مركزی ایران و تركیه، طیفی از سوآپ یا تاخت ارزی برای معاوضه ریال ایران و لیر تركیه دیده شده است كه هم ریسكهایی دارند و هم مشكلاتی را برطرف میكنند ولیكن مسئله مهم این است كه در شرایط فعلی باید از این تفاهمنامه دفاع و بانكهای تجاری خوبی را معرفی كنیم و پشتیبانی و دفاع همه از این پیمانها میتواند كمك كند تا طرف مقابل هم بانكهای تجاری خوبی را برای همكاری انتخاب و معرفی كند.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com