کد خبر: ۵۱۰۸
تاریخ انتشار:

کودکي ام را زير پايت لگد نکن...

مثل فرشته ها به چشمانت زل مي زنند و دست آخر به خجالت مي اندازندت. زير سنگيني نگاهشان تاب نمي آوري. يکي را با دسته گل سر چهارراه مي بيني، ديگري را دست در دست مادر کارمندش براي رفتن به مهد کودک...


صبح که از خواب بيدار مي شوي و پا بيرون مي گذاري، به خيابان نرسيده ترافيک دامنت را مي گيرد. به دانشگاه مي روي يا سرکار يا مدرسه، تفاوتي نمي کند، درگيري با ارباب رجوع، استادي که بلد نيست از راست مي نويسند يا چپ، فروشنده اي که اول صبح درآمد يک روزش را از تو مي خواهد و هزار آدم عبوس کج خلق ديگر که بر تمام مشکلات روحي، رواني، جسمي و عاطفي ات اضافه مي شوند. جواني يا ميانسال، دلت به حال آن يکي مي سوزد. اما راستش را بخواهي دلت به حال يکي بيشتر مي سوزد ...

کم نيستند، قاعده هرم جمعيت کشورت به حساب مي آيند. مثل فرشته ها به چشمانت زل مي زنند و دست آخر به خجالت مي اندازندت. زير سنگيني نگاهشان تاب نمي آوري. يکي را با دسته گل سر چهارراه مي بيني، ديگري را دست در دست مادر کارمندش براي رفتن به مهد کودک.

به حال هر کدام يک جور دلت مي سوزد. براي آن که گل مي فروشد به خاطر کار کردنش، براي آن يکي هم چون در دنياي صنعتي امروز به جاي رختخواب گرمش بايد در اتوبوس و تاکسي کشيده شود. بارها در مترو بي دليل شاهد کتک خوردنش از پدر و مادري بوده اي که نمي دانند عقده هاي کارشان را کجا خالي کنند. بارها ديده اي که کودک را تنها با پرسيدن يک سوال به شنيدن طوماري از فحش و ناسزا محکوم مي کنند. بارها پدري را ديده اي که نمي داند حتي بچه اش به کدام مدرسه مي رود، ابتدايي است يا راهنمايي. به همين جا ختم نمي شود...


آزار مي بينند. گاهي نه آن قدر که بگويي حيف! اما گاهي چنان زياد که تمام وجودت برايش آب مي شود. مسائل مختلف از گوشه و کنار آن ها را آزار مي دهد. از آلودگي هوا تا بي توجهي مسئولان به رفاهشان، تغذيه نامناسب و گرفتاري در دنياي ماشيني.

اما زماني آزارها تا اندازه اي پيش مي روند که عنوان "کودک آزاري" مي گيرند. حتي گاهي آينده شان را هم تهديد مي کنند. "كودك آزاري" در هر فرهنگ و اجتماعي رخ مي دهد. اين آزارها از ديد کارشناسان در چهار دسته گنجانده مي شوند. جسمي، عاطفي، لفظي و جنسي.

اما در اين ميان فرشته هايي کوچک و معصوم که نه قانون مي دانند و نه حق، نه عاطفه ديده اند و نه چيزي را خارج از دنياي بي رحم اطرافشان لمس کرده اند، به گمان اين که گناه از آن هاست، روزه سکوت مي گيرند.

اعتماد به نفسشان زير کمربند پدر له مي شود و مهرباني شان در دعواي پدر و مادر کمرنگ تر. او مي ماند و دنيايي که فکر مي کند جنگل است. يا از همه مي ترسد يا متنفر مي شود. آينده را چگونه تاب بياورد؟ نمي داند.


کودکان آزار ديده والديني بي رحم مي شوند

"معضل کودک آزاري" به اندازه اي رشد يافته و البته پنهان مانده که نه مي توان گفت رسانه ها به خوبي به آن پرداخته اند و نه مي توان ادعا داشت که آمار دقيقي در اين زمينه وجود دارد. اين آسيب بعد از گذشت قرن ها به پارادايمي در تفکر والدين و مراقبين کودکان تبديل شده است. در ذهن اکثر افراد پذيرفته شده که "کودک براي تربيت به تنبيه احتياج دارد" يا "توجه بيش از حد به کودک او را لوس و خودسر بار مي آورد".

بر همين اساس است که يا کودک آزاري پذيرفته مي شود و يا به دليل ناآگاهي گزارش نمي شود و طبعا پژوهشگران نمي توانند تحليل درستي از آن داشته باشند. حتي در مواقعي چون آزارهاي جنسي، کودکان به مرگ تهديد مي شوند و به اجبار به خواسته فرد متجاوز تن مي دهند.

از پيامدهاي اين آسيب هم جداي تمام مشکلات رواني و استرس و فشارهاي عصبي که براي فرد ايجاد مي شود تربيت شدن نسل جديدي از والدين است كه در دوران كودكي مورد آزار و اذيت قرار گرفته‌ و هرچند با خود عهد مي بندند که کودکشان را آزار ندهند اما خود به "کودک آزاري" بي رحم تبديل مي شوند.


نگاهي گذرا به آمار و ارقام...

پژوهش‌ها نشان مي‌دهد از هر 4 دختر و هر 8 پسر، يك نفر از آن ها در سنين قبل از 18 سالگي مورد آزار قرار مي‌گيرند.
سالانه يك كودك از هر 20 كودك، از نظر جسمي صدمه مي‌بيند.
از آمار کل کودک آزاري ها 40 درصد آزارهاي جسمي، 30 درصد عاطفي، 30 درصد غفلت، 20 درصد آموزشي، 10 درصد بهره‌کشي اقتصادي و 20درصد آزارهاي جنسي بوده‌است.
پژوهش هاي منتشر شده حاکي از آن است که در مقابل يک مورد کودک آزاري که فاش مي شود، حداقل 20 مورد ديگر پنهان مي ماند.
همچنين بيش از 90 درصد کودک آزاري ها در محيط خانه اتفاق مي افتد. پدران با 48/5 درصد، بالاترين و مادران با 28/3 درصد در رديف بعدي عاملان کودک آزاري جسماني در خانواده هاي کودک آزار معرفي شده اند.


هرگاه صحبت از "کودک آزاري" مي شود به دنبال تنبيه فيزيکي مي رويم

سامرند سليمي؛ روانشناس در اين باره به خبرنگار اجتماعي برنا گفت: بنا به تعريف کلي و بر طبق استانداردهاي جهاني هر گونه کار و اهمالي از سوي والدين و مراقبين کودک که منجر به مرگ و آسيب فيزيکي و جسمي به کودک شده و يا آزار جنسي و استثمار کودکان "کودک آزاري" مي شود. "کودک آزاري" را در چهار دسته بررسي مي کنند، فيزيکي، عاطفي، لفظي و جنسي.

وي افزود: "کودک آزاري" فيزيکي تنها شامل تنبيه بدني به تنهايي نيست. بسياري اوقات مشت زدن، گاز گرفتن از روي عشق و محبت و يا شوخي هم –که در فرهنگ ما زياد است- آسيب فيزيکي مي رساند اما "کودک آزاري" نمي شود. در نوع لفظي هم همين مساله مطرح است. مسخره کردن به خاطر رنگ پوست و مو و چاقي و لاغري و ...، لقب گذاشتن و يا ناميدن فرد با واژه اي نامناسب از جمله مصداق هاي "کودک آزاري" لفظي هستند.

سليمي با اشاره به اين که "کودک آزاري" هيجاني و عاطفي شامل مواردي احساسي است، اظهار داشت: براي مثال انتقال اين حس به کودک که "بي ارزش است"، "دوست داشتني نيست"، "بچه بدي است"، "بي تربيت است"، "ناخواسته بوده" و مواردي از اين قبيل. در ضمن"کودک آزاري" جنسي هم که شامل هر گونه استفاده مستقيم يا غيرمستقيم از کودک و يا به کارگيري در تجارت جنسي است.

وي ادامه داد: در ايران هرگاه صحبت از "کودک آزاري" مي شود به سرعت به دنبال نمونه هاي تنبيه مي رويم. در حالي که در جامعه ما نوع ديگري از "کودک آزاري" رايج است و آن "neglect" يا غفلت از کودکان است. البته بايد توجه داشت که آمارهاي جامعه ما نيز همانند آمارهاي جهاني است.

اين روانشناس اجتماعي با بيان اين که به پديده "neglect" کمتر پرداخته شده، تصريح کرد: غفلت از کودکان به معناي عدم فراهم سازي مراقبت و محافظت کافي از کودکان است. يعني والدين به صورت ناآگاهانه و يا از روي آگاهي نيازهاي عاطفي، فيزيکي و يا تحصيلي فرزند خود را برآورده نکنند و يا آن ها را در مقابل خطر حفظ نکنند.

بسياري از والدين کودک را براي تنبيه از خانه بيرون مي کنند

سليمي در ادامه تاکيد کرد: هنوز بسياري از والدين براي تنبيه کودک خود را از خانه بيرون مي کنند، برخي والدين از چگونگي نگهداري کودک خود در مهدها بي خبرند، برخي ديگر از اين که فرزندشان از صبح تا شب در بيرون از خانه چه مي کنند، اطلاعي ندارند و ... از سوي ديگر مادراني که کنترل شديدي بر فرزند خود دارند و او را از محيط بيرون از خانه محروم مي کنند... همه اين موارد به نوعي غفلت است. از اين گونه غفلت ها بسيار است. غفلت از تربيت، تحصيل، مراقبت هاي پزشکي، شرايط عاطفي و ...

وي افزود: در سال هاي اخير رسانه ها به بحث "کودکان کار" پرداختند. در حالي که اين کودکان بيشتر در روستاها وجود دارند. مثلا کودکاني که از سنين پايين به کارهايي چون قاليبافي، دامداري، چوپاني و کشاورزي گمارده مي شوند، حتي گاهي دختران در اين گونه فعاليت ها مورد آزار و اذيت جنسي هم قرار مي گيرند.


اهانت لفظي به يک کودک اثري در حد يک تنبيه شديد بدني دارد

اين روانشناس پديده "کودک آزاري" را بيشتر متعلق به خانواده هايي که در آن ها بيماري رواني، مصرف الکل، مصرف موارد به ويژه "شيشه" وجود دارد دانست و گفت: در اين زمينه نهادي براي پيگيري و محافظت وجود ندارد. سمن هايي در اين زمينه فعال هستند که مردم چندان آشنايي با آن ها ندارند. رسانه ها هم چندان در اين زمينه بحث نمي کنند. از سويي پليس هم نتوانسته از طريق رسانه ها به مردم اين آگاهي را بدهد که "کودک آزاري" جرم است يا نه؟ اگر کسي با اين صحنه مواجه شد چه کند؟ هم چنين در بيمارستان ها بخشي با اين عنوان وجود ندارد تا مراقبت هاي لازم را از اين کودکان داشته باشد.

وي تاکيد کرد: از پيامدهاي اين آسيب مي توان به اختلالات اضطرابي، افسردگي، شکايت هاي فيزيکي کودکان بدون علت خاص و اختلال شخصيت در آينده اشاره کرد. تمام انواع "کودک آزاري" به يک اندازه مخرب است. "حتي يک اهانت لفظي به يک کودک اثرش در حد يک تنبيه شديد بدني است"

سليمي در پايان گفت: حتي تمامي اين موارد هم که کودکان را آزار ندهد نمي توان اطمينان داشت که آن ها آزار نمي بينند. تامين غذا از سوي دولت ها و تامين سلامت رواني در جامعه از جمله مواردي است که بايد جدي گرفته شود.


گزارش برنا

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما
نام:
ایمیل:
* نظر :
تلگرام

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین