کد خبر: ۴۹۵۸۸۷
تاریخ انتشار:
در باره نسخه جدید و موزیکال فیلم «ژاندارک»، ساخته برونو دومونت

شوخی با بنیادهای یک اثر دراماتیک

برونو دومونت از روی داستان معروف «کامیل کلودل» فیلمی با بازی ژولیت بینوش در نقش اصلی ساخت و آنگاه به تهیه مینی‌سریال تلویزیونی «لیل. کن‌کن» پرداخت که محصول غریب و شگفت‌انگیزی بود و فقط امکان داشت از درون مغز دومونت بیرون آید.
به گزارش بولتن نیوز،نخستین خصلتی که به برونو دومونت نسبت داده شده، این است که این کارگردان و سناریست 59ساله فرانسوی سرشار از پیچیدگی‌ها و تضادها است و هر چیزی از او برمی آید و هرگز هم قصد ندارد از غافلگیر کردن بیننده‌ها دست بردارد.
 
مشخصات فیلم

‌ عنوان: «ژانت: کودکی ژاندارک»
‌ محصول: کمپانی‌های تائوس فیلمز و آرت فرانس
‌ تهیه‌کنندگان: ژان بریهات و برونو دومونت
‌ سناریست: برونو دومونت، براساس نمایش «رازهای خیریه ژاندارک» نوشته شارل پگوی
‌ کارگردان: برونو دومونت
‌مدیر فیلمبرداری: گی‌یوم دفون‌تن
‌ تدوینگر: باسیل بلکری
 موسیقی متن: گروه ایگور
‌ طول مدت: 115 دقیقه
‌ بازیگران: لیز لپلا پرودوم، ژان وواسین، لوسیل گوتی‌یر، ویکتوریا لفبره، الین شارل، الیزشارل و دوراند لاسوا. 
 
جدید‌ترین فیلم او که در قسمت موسوم به «دوهفته کارگردان‌ها»ی جشنواره معتبر اخیر کن فرانسه به نمایش درآمد، تازه‌ترین سند صحت ادعاهای فوق و مصداقی روشن از آن است.

این فیلم یک نسخه موزیکالی از داستان معروف ژاندارک است که تاکنون بارها در نسخه‌های سینمایی به تصویر کشیده شده و در مدیوم تلویزیون هم مورد توجه فراوانی قرار داشته و حتی به تئاتر هم کشیده شده است اما دومونت برداشتی اختصاصی و متفاوت از آن دارد. حتی نوع استفاده دومونت از بازیگرانش و انتخاب‌هایی که در این زمینه انجام می‌دهد، برخاسته از نگاه متفاوت او به شئون زندگی و برداشت‌های غیر متعارفی است که از اجتماع دارد. دومونت سال‌ها پیش در زمان ساخت فیلم‌های «زندگی مسیح» و «انسانیت» هم با رویکرد به تعدادی نابازیگر و حتی مشتزنان آماتور و با انتخاب دور افتاده‌ترین گوشه‌های شمال شرقی فرانسه ناظران را به حیرت واداشته بود.


خنجر بر پیکر کمدی

برونو دومونت از روی داستان معروف «کامیل کلودل» فیلمی با بازی ژولیت بینوش در نقش اصلی ساخت و آنگاه به تهیه مینی‌سریال تلویزیونی «لیل. کن‌کن» پرداخت که محصول غریب و شگفت‌انگیزی بود و فقط امکان داشت از درون مغز دومونت بیرون آید. «Slack Bay» فیلم بعدی دومونت نوعی کمدی و به روایتی خنجر وارد کردن بر پیکر این ژانر سینمایی بود.

در نهایت او با نسخه موسیقایی‌اش از ژاندارک پای به دوره هفتادم معتبرترین جشنواره سینمایی جهان که یک بار دیگر در خاک کشور او برپا شد گذاشت و در عین بیان قصه زندگی دو مونت در لابلای آواهای نوین و قدیمی، رگه‌ای از طنز تلخ را هم ضمیمه آن کرد و میهمانان جشنواره را با یکی از عجیب‌ترین و جالب‌ترین کارهای جشنواره امسال مواجه ساخت و حتی نام کامل فیلم نیز که «ژانت: کودکی ژاندارک» است، نشانه مستقیمی از این نکته است که دومونت می‌خواهد راهی متفاوت را طی کند و هر چیز عجیب و غیر مرتبطی را هم به کار گرفته است. از آن قبیل است موسیقی متنی الکترونیکی که به هر چیز و هر کسی می‌خورد الا کاراکتر ژاندارک و البته استفاده از تصویربرداری مبتکرانه کی‌یوم دفون تن که در فیلم‌های قبلی دومونت هم یاور و همراه او بوده است.

منبع الهام

با این حال کار تازه دومونت بیش‌از هر یک از فیلم‌های قبلی او شبیه به ساخته‌های ژان‌ماری اشتراب و دانی یل هوئیله نیز هست و به سبک و سیاق آنها از بینندگان می‌خواهد به آنچه در متن داستان می‌گوید اطمینان داشته باشند. نسخه ژاندارکی دومونت از دو اقتباس برگرفته از نمایش تئاتری شارل پگوی فرانسوی پیرامون این چهره مشهور اجتماعی و مددکار مردم الهام گرفته شده و براساس آن ژاندارک و به‌روایتی ژانت نوجوان را در شرایطی با بازی لیز لپلا پرودوم و در مراحلی هم با بازی ژان وواسین می‌بینیم که وی مشغول شبانی و چوپانی است و امرار معاش برایش بسیار سخت می‌نماید. او در یک روستا زندگی و در دشت‌های اطراف آن تفرج می‌کند و دور و برش فقط انبوهی از سبزی‌ها و گیاهان و کودکان پرشور و شوق و آوازه خوان مشاهده می‌شوند. در سال 1425 میلادی بسر می‌بریم و فرانسه در پس‌زمینه‌ای از یک جنگ صدساله قرار دارد که حتی اگر به‌ُطور تمام یک جنگ سنتی نبوده باشد، ریشه در خطرات و ناآرامی‌ها داشته است. بریتانیا به یک قدمی مرزهای فرانسه رسیده و در آستانه فتح قسمت عمده‌ای از آن قرار دارد.

غریب و تمسخر آمیز

از همین تصاویر و سپس آوازی که ژاندارک در نمای بعدی می‌خواند، مشخص می‌شود که دومونت قصد ارائه ژاندارکی را دارد که هر چیزی هست الا یک ژاندارک سنتی و آنچه در متن داستان‌های وی آمده است. درست است که در نسخه‌های ارائه شده از هنرمندان آلمانی و فرانسوی دیگری همچون کارل درایر، اوتو پرمینجر، ژاک ریوت و لوک بسون نیز با یک ژاندارک سنتی و برابر با اصل مواجه نشده‌ایم اما میزان دوری جستن دومونت از سنن ژاندارک در این فیلم تازه بسیار بیشتر از هنرمندان فوق است.در یکسری سکانس آهنگین و همراه با پخش ترانه‌هایی ژاندارک نفرت خود را از بریتانیایی‌های متعرض ابراز می‌دارد و هر کدام از آنها از قبلی غریب‌تر و تا حدی تمسخر‌آمیزتر است.

بپاخیزی فرهنگی

داستان سنتی و اصیل ژاندارک و آنچه او را در تاریخ ادبیات بارز کرده، بیدار شدن ذهنی او و بپاخیزی‌اش از درون خمیر مایه بی‌تفاوتی و وقوع تحول فرهنگی در وی است و اینکه او چطور تبدیل به نماد کمک به مردم و مظهر مهربانی می‌شود و با اینکه دومونت با این موضوع و اصل بنیادین داستان ژاندارک انواع برخوردهای تمسخر‌آمیز را در فیلم جدیدش داشته اما باید او را به خاطر حفظ قاطعیت و جدیت‌اش در عین شوخی کردن با بنیادهای این قصه تحسین کرد.
 
منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین