صائب تبریزی در دیوان اشعار خویش موجی طوفانی است که در دریای عرفان خواهد خروشید. او نکات عرفانی را با پیچش و هنر والای ادبی خویش بیان کرده است.
گروه ادبیات، نشر و رسانه: محمد حسین شرافت مولا متخلص به نورانی شیرازی از شاعران جوان کشورمان به مناسبت دهم تیرماه که به نام صائب تبریزی این شاعر بزرگ ایرانی نامگذاری شده، یادداشت زیر را نگاشته است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که شرح عرفانی است بر ابیات صائب تبریزی، به شرح زیر است:
سنگین شد از کنار پدر خواب راحتم
چون ماه مصر سیلی اخوانم آرزوست
صائب تبریزی

میرزا محمد علی صائب تبریزی از عارفان و فیلسوفان نامی ادب فارسی است . صائب تبریزی در دیوان اشعار خویش موجی طوفانی است که در دریای عرفان خواهد خروشید. او نکات عرفانی را با پیچش و هنر والای ادبی خویش بیان کرده است.
صائب تبریزی در غزل با مصراع آغازین : " نه تخت جم , نه ملک سلیمانم آرزوست " آرزوهای دوردست عرفان اسلامی را نمایان کرده است و با اشارات عرفانی و به کار بردن عنصر " عشق " , آه و افسوس ِ عرفانی کشیده است .
صائب تبریزی به بیت " سنگین شد از کنار پدر خواب راحتم چون ماه مصر سیلی اخوانم آرزوست " رسیده است. اما راز عرفانی رسالت و نبوت الهی چیست؟ عارف کامل الهی از آسودگی تن و جان خواهد گذشت و آزار راه عاشقی حضرت الله را نه تنها انتظار می کشد بلکه با خواست قلبی خویش به پیشواز و استقبال خواهد رفت تا همچو پروانه بدون در نظر داشتن وجود خویشتن و با خواست خویشتن به مقام فناء فی الله خواهد رسید.
آری حضرت یوسف که از رسولان و انبیاء الهی است و عارف کامل حضرت ربّانی گشته است از میان محبت پدر خویش و آزار برادران خویش , آزار و مصیبت برادران خویش را انتخاب کرده است تا در راه عشق الهی بسوزد و عرفان و عشق خویش به مقام حضرت الله را از عمق نیّت خویش به فرجام رسانَد . آری همانگونه که شیخ اجل سعدی شیرازی سروده است : " چون شبنم اوفتاده بدم پیش آفتاب مهرم به جان رسید و به عیوق بر شدم " .
آری باید سوخت و آفتاب انور را باید به معنای حقیق عرفانی , پرستش کرد زیرا تنها نور حقیقی دو جهان حضرت الله خواهد بود . تفاوت انبیا ء و رسولان الهی با بندگان دیگر در این نکته عظیم عرفانی نهان گشته است : آنگاه که عارف کامل , آزار را تحمل کرد به غم و اندوه فرو نخواهد رفت و این امور را نشانه ی پیشبُرد عشق خویشتن خواهد پنداشت.
انبیاء , عارفان کامل الهی گشته اند و آزار عشق حضرت الله را با نیّت حقیقی خویش انتخاب کرده اند و در راه آزار الهی عاشق صادق و عارف قلبی گشته اند و حتی در آسودگی ِمطلق , رخداد آزار الهی از ایمان , عشق و عرفان توحیدی آنان نکاسته است و بر خلاف انتظار , عشق و عرفان توحیدی آنان افزون گشته است . هم چنین در قلب انبیاء الهی , کینه ای از ماسوی الله راهی ندارد و حضرت یوسف که از عارفان کامل و انبیاء است کینه ای از برادران خویش به جان نداشته است . آنان هر زمان از حیات خویشتن را در پی ِ یافتن فناء فی الله انتظار عارفانه کشیده اند و عمق ِ آزار را نیّت عمق ِ قلب خویشتن کرده اند . " ای آفتاب خوبان می جوشد اندرونم یک ساعتم بگنجان در سایه عنایت " .
صائب تبریزی در غزلی با بیت آغازین : " نمی گردد کف بی مغز مانع سیر دریا را سفیدی جامۀ احرام باشد دیدۀ ما را " به بیان عشق و عرفان پرداخته است و نکات عرفانی ِ دقیق را نیز بیان کرده است . صائب تبریزی به بیت " ز دعوی بسته گردد چون زبان , معنی شود گویا به گفتار آورد خاموشی مریم مسیحا را " رسیده است . اما بلند ترین فریاد ها که تا بارگاه عرفانی حضرت حق می خُروشد همان عنصر "سکوت " بنا بر خواست الهی و عشق الهی گشته است و معنای حقیقی در عرفان توحیدی در سکوت ِ بی ادعای نفسانی گشته است.
حضرت مریم (س ) که عارف کامل الهی است به اذن خداوند اعظم , حضرت عیسی (ع) را به گیتی آورده است اما حضرت ربّ با او پیمانی بسته است که به عرفان اعظم توحیدی ختم خواهد گشت و آن اینست که: به فرمان خداوند متعال در مورد چگونگی باردار شدن حضرت عیسی (ع) کلامی با مردم نگوید . جان حضرت مریم و حضرت عیسی در خطر است و آبروی حضرت مریم که به پاکدامنی مشهور شهر خویش است، خواهد ریخت اما عرفان توحیدی سرشار از امتحانات دشوار گشته است و ایمان حضرت مریم تنها گوش فرادادن به وحی الهی و نَه چیز دیگری خواهد گشت . آری حضرت مریم آن عارف کامل الهی , ادّعایی برای آبرو و جان خویش نخواهد کرد و سکوت عارفانه ی ایمان الهی را به فریاد مظلومیت ترجیح خواهد داد
آری عرفان بی کران توحیدی تسلیم مطلق در عشق ِ الهی و ترجیح خواسته های الهی به تمام خواسته های خویشتن گشته است .آری , در میان سکوت حضرت مریم ناگاه طفل نوزاد او حضرت عیسی به سخن در می آید و خود را در جماعت مردم , پیامبر الهی معرفی می کند. آیه ی قرانی ِ سوره ی مریم : " قالَ إِنِّی عَبْدُ اللَّهِ آتانِیَ الْکتابَ وَ جَعَلَنِی نَبِیًّا " . آری , ایمان حضرت مریم با عرفان توحیدی عجین گشته است و پایان آن انتظار عارفانه , رسیدن نور از عرش اعظم الهی گشته است و زبان خاموش که از نور خداوند نا امید نگشته است , به امّید نور پنهان حضرت الله به فریاد معجزه آسای عیسای (ع) نوزاد منتهی گشت .
آری :
" راز نهان دار و خَمُش ور خمشی تلخ بود آن چه جگرسوزه بود باز جگرسازه شود "
خواسته های الهی بر تمام خواسته های ما سوی الله بالاتر خواهد بود و حضرت مریم که از عارفان کامل و اولیاء الهی است در انتظار عرفانی خویش برای رسیدن یاری حضرت الله نا امید نگشته است و در زمانی که آبرو و جان خویش و فرزند نورانی خویش در حال تباهی بود ناگاه نور حضرت الله در وجود حضرت عیسی تجلّی یافت و آن حضرت به سخن در آمد . و هر گونه ادّعای نفسانی منجر به نقصان عرفان توحیدی خواهد گشت و ایمان عرفانی ِ حضرت مریم به عرفان بی کران توحیدی که بی چون و چراست منتهی گشت و نور الهی در لحظه ی مَرز ِ عَدَم ِ جسمانی , ناگاه از غیب پدیدار می گردد .
انتهای پیام/*
منبع :
یوان صائب تبریزی _ انتشارات نگاه _ چاپ چهارم _ 1384 _ به اهتمام : جهانگیر منصور .