کد خبر: ۴۸۸۶۶۷
تاریخ انتشار:
نقدی بر جدیدترین فیلم میشاییل هانکه؛

«پایان خوش»؛ گرایشات ضدانسانی و طنز سیاه تکراری!

«پایان خوش» که بازگشت هانکه پس از پنج سال به سینماست، اصلی‌ترین شانس جشنواره‌ی امسال به‌حساب می‌آمد اما نخستین نمایش فیلم با نظرات بسیار متفاوت و ضدونقیضی همراه شده است. برخی فیلم را بسیار پسندیده‌اند و برخی دیگر موضع تندی نسبت به آن دارند.
گروه سینما و تلویزیون: بالاخره انتظارها به سر رسید و جدیدترین فیلم میشاییل هانکه در کاخ جشنواره کن به نمایش درآمد. «پایان خوش» که بازگشت هانکه پس از پنج سال به سینماست، اصلی‌ترین شانس جشنواره‌ی امسال به‌حساب می‌آمد و همه گمان می‌کردند با فیلمی مواجه باشند که نخل طلای سوم را برای این فیلمساز ۷۵ ساله اتریشی به ارمغان آورده و او را تاریخ‌ساز کند.
 
«پایان خوش»؛ گرایشات ضدانسانی و طنز سیاه تکراری!
 
به گزارش بولتن نیوز به نقل از برترین ها ، اما نخستین نمایش فیلم با نظرات بسیار متفاوت و ضدونقیضی همراه شده است. برخی فیلم را بسیار پسندیده‌اند و برخی دیگر موضع تندی نسبت به آن دارند. در هر صورت این وضعیت، شانس فیلم را برای بردن جایزه اصلی بسیار کاهش داده است. گزیده ریویوهای منتقدین برجسته را در اینجا می‌خوانید:

پیتر دبروژ، ورایتی

میشاییل هانکه در «پایان خوش» به همان کلک‌های قدیمی‌اش متوسل می‌شود؛ فیلمی که در آن این استاد خونسرد اتریشی به مدام به وسواس‌های فکری موجود در آثار پیشینش رجوع می‌کند (از نهیلیسم فرهنگی تا منیت‌های بورژوازی، از قتل سنگدلانه تا اتانازی مهربانانه) و حداقل در یک مورد، همچون «عشق» داستان را بدون گره‌گشایی به پایان می‌برد.
 
«پایان خوش» را به‌سختی می‌توان دنباله «عشق» دانست.  اگر فیلمی به اسم «بی‌عشق» ساخته نشده بود، این عنوان برای این فیلم غرغرو بسیار مناسب‌ می‌بود. چرا که اساسا اثری از درک همدلانه و انسانی که تا حدی در «عشق» وجود داشت، یافت نمی‌شود. این البته به خودی خود چیز بدی نیست، اما کسانی که با گرایشات همیشگی ضدانسانی هانکه آشنا باشند، چیز بیشتری دستگیرشان نمی‌شود.

پیتر بردشاو، گاردین

احتمالا نیازی نیست بگوییم که همچون «بازی‌های بامزه»، عنوان فیلم استهزایی است؛ «پایان خوش» کابوس طعنه‌آمیزی از خوشبختی بورژوازی مرفه اروپایی است؛ خشن، شدید و درخشان، مثل یک لامپ هالوژن. گرچه مسلما نحوه کارگردانی آن دستاورد جدیدی برای هانکه محسوب نمی‌شود، اما همچون همیشه با همان الهام‌بخشی خیره‌کننده انجام می‌شود.
 
 «پایان خوش»؛ گرایشات ضدانسانی و طنز سیاه تکراری!
 
به‌علاوه، به‌‌اندازه‌ی یک اپرای صابونی (اصطلاحی که به ملودرام‌های احساسی و درگیرکننده اطلاق می‌شود) درگیرکننده است؛ تسلسل جان‌های از دست رفته. همچون همه فیلم‌های هانکه، با یک پایان هولناک روبرو هستیم و در نمایش دیشب در کن نیز حین پخش صحنه پایانی کل تماشاگران از ترس فریادی دسته‌جمعی کشیدند. واکنش‌های پایانی نیز چیزی بین خنده و رعشه بود. این است یک کمدی سیاه  و کاملا جامعه‌ستیز.

دبورا یانگ، هالیوود ریپورتر

داستان فیلم بسیار آشنا به‌نظر می‌رسد؛ چرا که پیش از این بارها تکرار شده است. هرچند که نگاه اروپایی-گوتیک و پرداخت استادانه‎‌ی هانکه به‌همراه بازی‌های میخکوب‌کننده به رهبری ژان لویی ترینیان و ایزابل هوپر آن را با مدرنیسم امروزی آپدیت کرده و البته رنگی از طنز سیاه نیز به آن افزوده است. هرچند به‌نظر می‌رسد فیلم چیزهایی کم دارد.
 
حتی اگر درنظر بگیریم که آثار قبلی هانکه توقعات را از او بسیار بالا برده‌اند، باز هم انگار «پایان خوش» نمی‌تواند میخش را محکم بکوبد. داستان فیلم سوالات بی‌جواب فراوانی برای ما به‌جای می‌گذارد. بیماری عمومی اجتماعی که طبقه مرفه، فرودست و مطرود (مهاجرین آفریقایی که در اروپا حیران مانده‌اند) هرچه باشد، مفهومی نیست که بتواند در یک خانه جنگلی در کاله (شهری در شمال فرانسه) امکان طرح داشته باشد.

اریک کوهن، ایندی وایر

آخرین ساخته هانکه، درام تاریکی است که در آن هجوم سهمگین خشم و نفرت، اجازه نفس کشیدن را به هیچ مخاطبی نمی‌دهد. البته شخصیت‌های دوست‌ نداشتنی که اسیر ناامیدی خود می‌شوند، جزء ثابت فیلم‌های هانکه است، اما «پایان خوش» احتمالا سیاه‌ترین فیلم او تا به امروز است. فیلمی که بیش از هرچیز دنباله «عشق» به‌نظر می‌رسد. نگاهی تقدیرگرا به خشمی شعله‌ور که به زندگی یک خانواده ثروتمند اروپایی نفوذ می‌کند و گویی هیچ‌کس در آن از خود، دیگری و کل جهان احساس رضایت ندارد.
 
یک ضربت کاملا هانکه‌ای. درحالی که ساختار فیلم یادآور جنبه‌هایی از روایت‌های همپوشان در «کد مجهول» است، ایضا ارجاعی عریان به اخلاق‌گرایی ظریف موجود در بطن «عشق» دارد که آن فیلم را صرفا سانتی‌مانتال می‌کرد. هانکه از ترس مرگ در مفهوم «عشق»، به سوی آدم‌هایی تغییر مسیر داده که به انتظار پایان نشسته‌اند و نمی‌میرند.

تیم روبی، دیلی تلگراف

میشاییل هانکه با همان حقه‌های قدیمی برگشته است؛ از قبیل روان پریشی کودکان (ویدئوی بنی)، کابوس بورژوازی (پنهان)، تم خوش‌مرگی (عشق) و آزار نژادی (کد مجهول) که همه را در دورنمایی غریب، مغشوش و در برخی لحظات با تاثیرگذاری موذیانه ارائه می‌کند. فیلمساز ۷۵ ساله اتریشی احتمالا بعد از بازسازی پلان به پلان وانگلیسی زبان «بازی‌های مضحک» در سال  ۲۰۰۷، هرگز خود را تا این‌اندازه تکرار نکرده بود. دزدی از خود در حقیقت بالاترین حد خودشیفتگی یا چیزی شبیه به آن است.
 
«پایان خوش»؛ گرایشات ضدانسانی و طنز سیاه تکراری!
 
 
داستان خانواده‌ای پرجمعیت و بورژوازی کلاس بالا که پدر پیر، امور اقتصادی را به دخترش واگذار کرده است. در مجموع، استایل هانکه در این فیلم ناپیوسته و آشفته‌تر از همیشه است. فیلم شدیدا در برابر یکدست شدن مقاومت می‌کند و بین یک داستان جنایی، هجویه‌ی تند بر ثروتمندان اروپایی، درام اشک انگیزی درباره خانواده‌ای ناامید و تمامی حالاتی که پیشنهاد می‌کند، سرگردان است و مشخصا، نمی‌توان گفت که این سرگردانی عامدانه است. «پایان خوش» تکمله‌ای است بر روال همیشگی و قدیمی هانکه، با مقاومت عجیبی در برابر بهتر شدن. اگر کارنامه‌ی او تاکنون را بتوان به مجموعه‌ای از فصول سهمگین یک کتاب تشبیه کرد، حالا دیگر شاهد پانویس‌ها هستیم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین