به گزارش خبرگزاری اهلبیت(ع) ـ ابنا ـ بینندگان قسمت سیام سریال مختارنامه
تفاوت زیادی از نظر انواع درگیریها و کشمکشهای داستانی(conflict) با
قسمتهای پیشین مختارنامه را شاهد بودند. البته در قسمتهای قبل میرباقری
تلاش کرده بود تا برای آنکه داستان از جذابیت خارج نشود، حداقل یک یا دو
ماجرای جنگی در آن وجود داشته باشد؛ اما قسمت سیام، مخاطب را با انواع
ماجراها و درگیریهای دراماتیک بر نشستن به پای گیرنده و پیگیری داستان،
ترغیب و تحریک کرد.
با پایان این قسمت، سه چهارم سریال به انتها
رسید و در یکچهارم باقیمانده، رفتهرفته داستان از کشتن قاتلان امام
حسین(ع) به سمت تلاشهای مختار برای بقای دولتش و درگیری با آلسفیان و
عبیدالله بن زیاد از شام از یک سو و آلزبیرو مصعب از حجاز و بصره از سوی
دیگر کشیده میشود.
اما داستان قتل و کشه شدن حرمله قاتل «شهید شش
ماهه کربلا» و کسی که تیر به قلب نازنین اباعبدالله(ع) پرتاب کرد، بار دیگر
شور و شوقی در دل مخاطب عاشق مکتب اهلبیت(ع) انداخت و دل او را از کشته
شدن خبیثترین و شقیترین اشقیا شاد کرد. با این همه، اشتباهات وگافهایی
چند در این قسمت، نشان از عدم دقت میرباقری در نوشتن فیلمنامه و کارگردانی
سریال دارد؛ مسألهای که مدام در رسانهها آن را تبلیغ میکنند و از دقت
بالای میرباقری در هنگام ساخت یک سریال خبر میدهند و آن را با سروصدای
زیاد و اغراق فراوان در بوق و کرنا میکنند! البته نباید از صحنه زیبای
شهادت علی اصغر بر دست پدرش و پرتاب خونش به آسمان به راحتی گذشت که اگر
این هم نبود، باید این قسمت را از ضعیفترین قسمتهای مختارنامه
مینامیدیم!
در اینجا تنها ده گاف این قسمت را بیان میکنیم
که اگر میخواستیم موشکافانه تر و فنی تر به تحلیل آن بپردازیم، قطعا بسیار
بیشتر از این حرفها بود(!):
۱.سکانسی که کیان وارد خانه اش شد و
با جنازه همسر و پسرش روبه رو شد و از فرط ناراحتی سر خود را به تختی کوبید
که باعث جاری شدن خون از سرش شد. این، با روند داستان مطابقت دارد. اما
آنچه را که دقت نکرده، باقی ماندن خون بر سر کیان در روز بعد این
ماجرا(زمان تشییع جنازه ها) است؛ آن هم در حالی که لباس کیان تغییر کرده و
پیراهن مشکی برای عزا به تن کرده است! از آن بدتر خبر از عدم اهتمام مؤمن
به زدودن نجاست خون از بدن و لباس خود و حتی نماز خواندن کیان میدهد!
۲.چین
و چروکهای صورت بازیگر نقش حرمله گذشته از آنکه طبیعی نبودنش به شدت به
ذوق میزد و بیننده با اولین نگاه به مصنوعی بودنش پی میبرد، مدل ثابت و
مشخصی در چند سکانسی که بازی کره بود، نداشت! مثلا در سکانسهای نخست این
قسمت حرمله دارای پیشانیای پرچروک است؛ اما در سکانس رویارویی با مختار
پیشانی صافی دارد! اگر اینها عدم دقت کارگردان در هنگام ساخت نیست، پس
چیست؟
۳.تشییع کنندگان زن و فرزند کیان، در پایان مراسم تشییع بر
جنازه ها پرچم سه رنگ ایران را پوشاندند! این در حالی است که تعیین سه رنگ
سبز و سفید و قرمز برای پرچم ایران در زمان قاجاریه بوده نه دوره امویان!
۴.کیان
پس از آکه به مخفیگاه حرمله حمله کرد و بر جایی که او و دار و دسته اش بودند
مسلط شد، شروع به رجزخوانی کرد... جالب آنکه مدام از خود میگفت و از
ایرانی بودنش؛ نه آنکه از اهلبیت(ع) تعریف کند و اینکه او الآن برای
قصاص از خون خاندان امام حسین(ع) و شهدای کربلا آنجاست!
۵.کیان
میگفت من از تبار آرش کمانگیرم! آقای میرباقری آیا نباید میگفت من پیرو
علی(ع) و خونخواه حسینم؟ افتخار به شخصیتی افسانه ای بالیدن دارد یا پیرو
اهلبیت(ع) بودن افتخار است؟
۶.همسر و فرزند کیان(شیرین و حیدر) به
خاطر خباثت و نجس العین بودن ذات حرمله کشته شدند نه اینکه کشته شدن آنها
تاوان خودخواهی و کبر و غرور کیان باشد! میرباقری چندین بار این مسأله را
در لفافه و یک بار هم به صراحت از زبان کیان بیان کرد! اگر قرار باشد تاوان
خودخواهی و غرور انسانها اینگونه دردناک و سنگین باشد، پس اولا باید ـ
العیاذ بالله ـ در عدالت خداوند شک کرد و ثانیا دیگر کسی تا به حال در زمین
باقی نمانده بود؛ همه انسانها گاهی غرور وجودشان را میگیرد؛ پس احتمالا
تا به الآن همه مردم کشته شده بودند!
۷.بن کامل در یکی از پلانهای
پایانی سریال به مختار گفت: «آه شیرین و حیدر دامن حرمله را گرفته»! آقای
میرباقری! آیا آه حضرت علی اصغر(ع) طفل شیرخواره اباعبدالله(ع) و نفرین خود
حضرت(ع) دامان ننگین حرمله را گرفت یا خون کسان کیان؟ نفرین امام(ع) به
کوفیان و اشقیا را که در تمام اسناد و کتب تاریخی میتوان یافت.
۸.مسلما
در زمان خلفا ـ و حتی تا به امروز ـ شکاف میان عرب و عجم و احساس برتری
نژاد هر یک بر دیگری بسیار بالا بوده و متأسفانه به رسم جاهلیت در اعماق
جان مسلمانان نفوذ کرده بود. آیا در حال حاضر که دشمنان اسلام با این حربه
میخواهند وحدت مسلمین را به هم بزنند، کار درستی است که ما هم پیوسته بر
طبل اختلافات عرب و عجم بکوبیم و آب در آسیاب دشمن بریزیم؟ علت این همه
اصرار کارگردان محترم بر جنگ میان مختار و یارانش با دشمنان اهلبیت(ع) به
جنگ عربی ـ عجمی بودن چیست؟
۹.سکانس به درک واصل شدن حرمله را
کارگردان محترم با الهام از فیلمهای کوروساوا و جنگهای ساموراییها طراحی
کرده بود نه با استفاده از اسناد دست اول تاریخی! آیا واقعا پرتاب چاقو از
سوی دو طرف به سمت یکدیگر، باعث خنده و تمسخر مخاطب نمیشود؟ آیا بهتر
نبود جنگ تن به تن طبیعیتری را شاهد بودیم؟
۱۰.و در آخر، سکانس
گفت و گوی کوتاه غلام حرمله و فرزندش با لهجه خوزستانی های ایران ـ لهجه
آبادانی ـ برای بیننده انبساط خاطر ایجاد کرد!
ایرادهای دیگر نمونه بارزی از ایرادهای بنی اسرائیلی است. مخصوصا اولی
نقدت خیلی قشنگ بود.من هنگام دیدن این قسمت از سریال مختارنامه،بخش زیادی از ایرادهات رو احساس کردم خصوصا اون لهجه ی آبادانی تابلو رو...
میرباقری با فیلم امام علی (ع) فاصله ی زیادی دارد...
اگر نمیتوانستند عین تاریخ را نشان دهند برای چه ساختند پس.
حرمله اصلا این گونه کشته نشده.
دوست عزيز افسانه آرش كمانگير و اغلب افسانه هاي شاهنامه؛ داستان هايي است كه مربوط مدت ها قبل از فردوسي بزرگ است. و اين شاعر گرانمايه اين افسانه ها را جمع آوري و به نظم در آورده( در كمال و غايت زيبايي و استادي)
رحمت بر تربت پاكش باد
اجر او با شش ماه کربلا
دست میر باقری درد نکنه امید روزی که فیلمهای مرتبط با تاریخ ایران بسازه که این افراد هم دیگه نتونن ایراد های مذهبی بگیرن
رنگ سبز لباس درباریان و شاهزادگان (طبقه اشراف)
رنگ سپید رنگ لباس موبدان و روحانیان زرتشتی (طبقه روحانی)
رنگ سرخ نیز لباس جنگسالاران و طبقه جنگ آوران
همچنین این سه رنگ در نقش برجسته های باستانی نیز ظاهرا دیده شده است
به خاطر همین پیشرفت نکردیم.
راستش سطحی نگری نویسنده این مطلب بشدت تو ذوق می زند
آخر برادر اصولا از زاوایای مختلفی میشه دلیل یک اتفاق را جستجو کرد مثلا اگر شما رفتار ناپسندی داشته باشی اگر سرت به درب بخورد میشه بگی تاوان کار اشتباهم بود .
وقتی کیان منیت و قدرت و شهرت و مهرطلبی خود مواجه میشه و یادش میره که اساسا هدف از کشتن حرمله چیز دیگری است و ناتوان از کشتن حرمله شد و زنده ماندن حرمله باعث شد حرمله بتواند همسر و فرزند او را به انتقام بکشد طبیعی است که کیان علت مرگ عزیزانش را خود بداند
حالا این شد گاف
عزیز من نگاه شما بسیار سطحی و غرض ورزانه است اگر با همین نگاه نوشته های خودت را به نقد بکشی مطمن باش 100 گاف در همین صفحه مشاهده خواهی کرد
یا حق
www.labayk-yaali.blogfa.com
فلیم به این عظمت را از نیمه پر لیوانش ببینیم
بله در متن با توجه به طول ساخت سریال و وقت زیاد اشتباه زیاد دارد
این ها را به همه ی خوبی هایش ببخشیم
از همه مهمتر اینکه آرش و رستم و... در قرن 5 در شاهنامه آمده است ولی این وقایع برای سال 65 هجری است اگر هم می خواهید اشکال وارد کنید از این دست باشد
راستی سریال دلنوازان بود که مادره توسط دکتر جونه عمل شد و بعد از مرخص شدن از بیمارستان طی یک هفته با هوالپیما رفت مسافرت یادتونه وووووووووووووووووووووووووو