حجت الاسلام دکتر سوزنچی از اساتید دانشگاه، هر روز یک آیه قرآن را با ترجمه و چند حدیث تفسیری و چند نکته در تدبر آن آیه منتشر می کند. بولتن نیوز نیز در راستای ترویج چنین اقدامات ارزشی این سلسله مطالب را به صورت روزانه منتشر می کند.
به گزارش خبرنگار بولتن نیوز، در مطلب روز 17 اردیبهشت به آیه 10 سوره عنکبوت پرداخته شده و در آن آمده است:
وَ مِنَ النَّاسِ مَنْ يَقُولُ آمَنَّا بِاللَّهِ فَإِذا أُوذِيَ فِي اللَّهِ جَعَلَ فِتْنَةَ النَّاسِ كَعَذابِ اللَّهِ وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ لَيَقُولُنَّ إِنَّا كُنَّا مَعَكُمْ أَ وَ لَيْسَ اللَّهُ بِأَعْلَمَ بِما في صُدُورِ الْعالَمينَ
تدبر1️⃣ وقتی کسی ادعای ایمان میکند، خدا او را به فتنه میاندازد و او در راه خدا متحمل اذیت و آزار میشود. برخی در ادعایشان صادق بوده، بر ایمان و عمل صالح استوار میمانند (که در آیات قبل، از آنها سخن گفت). در مقابل، برخی این اذیت و آزار را همچون عذاب الهی غیرقابل تحمل وانمود میکنند. اما خدا از دل اینها خبر دارد که ایمانشان صادقانه نیست.
2️⃣ کسی از ایمان صادقانه برخوردار است که در خوشی و سختی، ایمانش را نگه دارد. وگرنه کسی که در سختیها ناشکیباست و تنها در خوشیها اعلام همراهی میکند، - به تصریح آیه بعد – منافق است.
3️⃣ کسی که میگوید به خدا ایمان آوردم، باید خود را برای آزار و اذیت مردم آماده کند، اما چرا؟
چون اینجا دنیاست، نه آخرت؛ موقت و گذراست نه سرانجام؛ اینجا محل آزمون است؛ محل نشان دادن تواناییهاست؛ اگر مشکلات نباشد، فرقی بین خوب و بد، صبور و ناشکیبا، ایثارگر و خودخواه؛ و ... باقی نمیماند.
4️⃣ به نظر میرسد یکی از مهمترین فتنههایی که در تاریخ اسلام رخ داده و بوضوح بسیاری در آن فتنه لغزیدند، فتنههای مربوط به زمان امیرالمومنین ع است، تا حدی که ایشان، هم قبل از قبول خلافت، به تیره و تار بودن زمانه اشاره کردند و هم در اواخر حکومت، از اینکه اغلب مردم با این اذیتها خود را از یاری حضرت کنار کشیدند گلایه نمودند از طرف دیگر، علی بن ابراهیم قمی میگوید منظور از تعبیر «وَ لَئِنْ جاءَ نَصْرٌ مِنْ رَبِّكَ» قیام قائم ع است. (تفسير القمي، ج2، ص149)
بر این اساس، شاید بتوان گفت که این آیه، چهبسا دورنمایی از چگونگی پایداری در رکاب امام تا تحقق مهدویت را نشان میدهد و آرزواندیشی بسیاری از مدعیان انتظار را باطل میکند.
تحلیل سبک زندگی دینی
انتظار مهدی ع، انتظار آمدن یک «امام» است که میخواهد با تکیه بر «دین الهی»، عدالت و عبودیت را در جهان فراگیر نماید؛ امامی که یکبار در تاریخ اسلام حکومت را به دست گرفت، و معلوم شد که وقتی پای اذیتها و سختیها به میان آید، مدعیان ایمان چه اندازه صادقاند.
کسی که در مقابل سختیهایی که به خاطر دینداری به او میرسد ناشکیباست؛ و در عین حال به خیال خود آرزو دارد که امام زمان ع (که مظهر نصرت الهی است) بیاید و ظهور کند، آیا از کسانی نیست که مصداق این آیه است؟
یکبار دیگر مفاد آیه را مرور کنیم:
و از مردم، کسانی میگویند به خدا ایمان آوردیم، اما هنگامی که در [راه] خدا اذیت شوند، فتنه مردم را همچون عذاب خداوند قرار میدهند؛ و اگر یاریای از پروردگارت آید قاطعانه گویند البته ما با شما بودهایم. آیا خدا از آنچه در سینههاست از همه آگاهتر نیست؟
تحلیل اجتماعی
نهتنها فرد، بلکه اگر جامعهای هم ادعای دینداری بکند، اذیت میشود. اگر در برابر اذیتها ایستاد، گام به گام به ظهور نزدیک میشود؛ و اگر ناشکیبایی ورزد و تحریمها و تقبیحها و تهدیدهایی را که از جانب دشمنان اسلام میبیند، همچون عذاب خدا غیرقابل تحمل قلمداد کند، دیگر صلاحیت ادعای ایمان واقعی و زمینهسازی برای ظهور را نخواهد داشت.
در اینکه در هر جامعه دینی (حتی جامعه نبوی ص) همواره عدهای منافقِ ذینفوذ وجود دارند، بحثی نیست.
بحث بر سر این است که آیا این منافقان همه را با خود همراه کرده، و مردم را از مسیر اصلی منصرف ویا منحرف خواهند کرد؟
آیا داستان حکومت حضرت علی ع تکرار و پرونده حمایت مردم از امام در کربلا بسته میشود؟ یا این بار به ظهور خواهیم رسید؟
ما با انقلابمان مسیر حرکت به سمت ظهور را آغاز کردیم. آیا تا پایان مسیر بر این راه خواهیم ماند؟
یادمان باشد
پاسخ این سوال، تنها به همت من و تو بستگی دارد!
5️⃣ چرا به جای اینکه مثلا بگوید « أُوذِيَ فِي سبیل اللَّهِ در راه خدا اذیت شود» یا « أُوذِيَ لِلَّهِ: برای خاطر خدا اذیت شود» فرمود « أُوذِيَ فِي اللَّهِ» در خدا اذیت شود»؟!
الف. «فی» در اینجا در همان معنای «لام» سببیت است و «أُوذِيَ فِي اللَّهِ» یعنی «أوذي لأجل الإيمان بالله: به خاطر ایمان به خدا اذیت شود»، اما تعبیر «فی= در» یک عنایت کلامی لطیفی دارد که «خدا» (ایمان به خدا) را ظرف برای اذیت و برای کسی که اذیت بر او واقع میشود، قرار داده است تا نشان دهد که این آزار و اذیت ابتدا متوجه خدا شده [= به سمت خدا جهتگیری شده] و چون متوجه خداست، به آن شخص رسیده است [بلاتشبیه، نظیر اینکه حرارت، ابتدا به ظرف میخورد و بواسطه آن، شیء درون ظرف را گرم میکند] که به این ترتیب، هم سبب و علت اذیت کردن و هم غایت اذیت کردن را یکجا بیان کرده است. (المیزان، ج16، ص105)
ب. «الإيذاء في الله» به معنای «الإيذاء في سبيل الله: اذیت در راه خدا» است و این تعبیر یک عنایت لطیف کلامی دارد: وقتی میفرماید «اذیت در خدا» یعنی سبب این اذیت، صرفا ایمان آنها به خداست؛ در حالی که اگر میفرمود «اذیت در راه خدا» معنایش این بود که سبب اذیت، پیموده شدن راه خدا توسط او (یعنی عملی که او انجام می دهد، نه صرفا ایمان وی) است؛ چنانکه در جای دیگری که افراد به خاطر «حرکت در مسیر الهی اذیت شدهاند از تعبیر «اذیت در راه من» استفاده شده است: «فَالَّذِينَ هاجَرُوا وَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ أُوذُوا فِي سَبِيلِي» (آل عمران/195) (المیزان، ج16، ص105) [این مطلب، قابل مقایسه است با تفاوتی که بین جاهَدُوا فينا (عنکبوت/65) با جاهَدُوا في سَبيلِ اللَّه (بقره/218) وجود دارد.]
6️⃣ هنگامی که در [راه] خدا اذیت شود، فتنه مردم را همچون عذاب خداوند قرار میدهد.
منظور از «فتنه مردم» چیست؟
الف. سختیها و بلاهایی که از جانب مردم به او میرسد (المیزان، ج16، ص105) [هممعنا با کلمه «اذیت» که در عبارت قبل آمد: أُوذِيَ فِي اللَّهِ]
ب. وضعیت زندگی اجتماعی، یعنی زندگی در میان مردم، که سرتاپایش امتحان صبر است.
ج. شبهات و تردیدهایی که مردم در زندگی او میافکنند.
7️⃣ خدا صرفا به سخن ما کار ندارد؛ او به آنچه در سینه ما میگذرد، آگاه است و بر اساس همان با ما رفتار میکند.
به قول امیرالمومنین ع: «بِمَا فِي الصُّدُورِ تُجَازَى الْعِبَاد: بواسطه آنچه در سینههاست بندگان جزا داده میشوند.» (نهج البلاغه، خطبه75)