کد خبر: ۴۷۵۷۳۶
تاریخ انتشار:
آقای رئیسی در خط امام و یک انقلابی برای حفظ نظام عمل کرد

اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند

همین‌که غرب‌گراها و رسانه‌های خارجی چیزی برای تخریب آقای رئیسی این عزیز انقلابی ندارند و ناچار به‌پیش کشیدن مباحث اعدام‌هایی شدند که قانونی بوده خود سند درست‌کار بودن ایشان است و برای ما بهترین دلیل مبنی بر مؤمن و انقلابی بودن ایشان است.

گروه سیاسی: سازمان مجاهدین خلق ایران با استراتژی مبارزه مسلحانه در شهریور ۱۳۴۴ به‌وسیله سه تن از دانشجویان پیشین دانشگاه تهران به نام‌های محمد حنیف نژاد، سعید محسن و علی‌اصغر بدیع زادگان برای براندازی رژیم شاهنشاهی بنیان‌گذاری شد.

 
اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند 

به گزارش بولتن نیوز، مدیران این سازمان در سال 1349 با دفتر نمایندگی سازمان آزادی‌بخش فلسطین در دبی ارتباط برقرار کردند و از این طریق تعدادی از اعضای سازمان را برای دیدن آموزش‌های نظامی به پایگاه الفتح لبنان اعزام کردند.

بعد از اعلام «بیانیه تغییر مواضع ایدئولوژیک» در سال ۱۳۵۴، شکافی عظیم در میان اعضای سازمان مجاهدین ایجاد شد. اکثریت مجاهدین به مارکسیسم رو آوردند و اقلیتی از آن‌ها تحت عنوان مجاهدین مسلمان به اصول مذهبی پافشاری کردند.

مجاهدین مارکسیست به تسویه‌حساب با برخی از اعضای برجسته سازمان که بر روی اصول اسلامی پافشاری داشتند، پرداختند. ازجمله مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف را ربودند. شریف واقفی را به شهادت رساندند و لباف را نیز زخمی کردند و در دام پلیس انداختند.

پس‌ازاین اتفاقات بخشی از روحانیون، خواهان برخورد تند با مارکسیست‌ها شدند و برخی همچون آیت‌الله طالقانی، آیت‌الله منتظری، لاهوتی، مهدوی کنی و هاشمی رفسنجانی رأی به جدایی از مارکسیست‌ها دادند. طی فتوای معروفی که در اوایل سال ۱۳۵۵ از طرف روحانیون صادر شد، زندگی اشتراکی با مارکسیست‌ها پایان یافت.

 
اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند
 

مجاهدین خلق تحت رهبری مسعود رجوی اقدامات خرابکارانه زیادی را در ایران انجام دادند. این سازمان رفته‌رفته به رودررویی مستقیم با نظام جمهوری اسلامی پرداخت و در تاریخ ۳۰ خرداد ۶۰ با صدور اطلاعیه‌ای، رسماً وارد جنگ مسلحانه با نظام شد.

در زمان جنگ با عراق مجاهدین از صدام حمایت کردند. با استخبارات عراق، همکاری تنگاتنگی داشته و مأموریت‌های اطلاعاتی را برای عراقی‌ها در خاک ایران به انجام می‌رساندند.

انفجار در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی از دیگر اقدامات این سازمان است که در آن آیت‌الله بهشتی و بیش از ۷۲ تن از مسئولان نظام به شهادت رسیدند.

روز هشتم شهریور ۱۳۶۰، نیز محمدعلی رجایی که به دنبال عزل بنی‌صدر به ریاست جمهوری انتخاب‌شده بود و محمدجواد باهنر نخست‌وزیر در اثر انفجار بمب در محل دفتر نخست‌وزیری به شهادت رسیدند. این بمب توسط یک عنصر نفوذی سازمان به نام مسعود کشمیری کار گذاشته‌شده بود.

تیم‌های ترور سازمان ائمه جمعه را نیز هدف قراردادند و شخصیت‌هایی مانند آیت‌الله صدوقی (امام‌جمعه یزد)، آیت‌الله دستغیب (امام‌جمعه شیراز)، آیت‌الله مدنی (امام‌جمعه تبریز) در حالی ترور شدند که سنین آن‌ها در دهه هفتاد عمرشان بود.

در سال ۱۳۷۷ موج جدیدی از تخریب و ترور به دستور صدام توسط سازمان مجاهدین در ایران آغاز گشت. سید اسدالله لاجوردی دادستان اسبق دادگاه‌های انقلاب و رئیس سابق سازمان زندان‌ها شهید صیاد شیرازی توسط همین گروه به ترور شده و به شهادت رسیدند.

در همین سال‌ها نیز با ترور شهید احمدی روشن معاون بازرگانی سایت هسته‌ای نطنز ثابت کردند که هنوز مثل قبل خطرناک هستند و اگر بتوانند از هیچ کاری برای ضربه زدن به ایران کوتاهی نمی‌کنند.

 
اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند
 

گروهکی که تابه‌حال ۱۲۰۰۰ نفر از مردم ایران ر به شهادت رسانده و جنایات بی‌شماری را نیز علیه ایران به انجام رسانده است از زنده‌زنده کندن پوست سروصورت مردم تا ترور هرکسی که قیافه حزب‌اللهی داشت و یا کسانیکه عکسی از امام خمینی (ره) را در خانه و یا مغازه خود داشتند. جنایات بسیار دردناکی از این گروه به ثبت رسیده که تعدادی از این موارد را در اینجا برای شما آورده‌ایم:

خاطرات فؤاد بصری از پادگان اشرف

گوشه‌ای از جنایات وحشیانه سازمان مجاهدین خلق

ما با بی‌رحمی هر چه تمام‌تر با پاسداران رفتار می‌کردیم...در موقع شکنجه ذره‌ای احساس دلسوزی علیرغم ناله‌ها و فریادهایی که آن‌ها می‌کشیدند، نداشتیم... بااینکه همان روز اول برای من مشخص‌شده بود که کفاش اطلاعاتی ندارد، بااین‌حال من با کابل می‌زدم و مسعود دهانش را گرفته بود ...

مسعود گفت اطلاعات که نتوانستیم بگیریم ولی انتقام که گرفتیم...». من با کابل می‌زدم ... و آن‌ها هنگامی‌که خیلی از فشار ضربات دردشان می‌آمد الله اکبر می‌گفتند...مسعود به من اشاره کرد آب داغ را یواش‌یواش بریز تا بیشتر زجر بکشد، من نیز آب داغ را یواش‌یواش روی پاهای محسن ریختم طوری که تمام تاول‌های پایش ترکید...

جواد گفت الآن حالیت می‌کنم و سپس میله‌ای سربی برداشت و به دهان و فک و چانه و دندان‌های او زد که وقتی طالب دهانش را باز کرد، دندان‌های شکسته‌اش به همراه خون آبه روی شلوارش ریخت...

 
اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند 

مسعود ناگهان اتو را به کمر محسن جلیلی چسباند که محسن از شدت درد باحالت عجیبی دهانش را باز کرد و سپس از هوش رفت...یک‌بار که به هوش آمد و پنجه‌هایش را روی شلوارش می‌کشید، مسعود قربانی به من گفت آب داغ را بده و پس‌ازاینکه آب داغ را از من گرفت آن را روی دست‌های محسن ریخت که دست‌های محسن پف کرد و چروک شد و حالت پختگی گرفت...

جواد سیخ را دو بار سرخ کرد و به ران طالب زد و بار سوم سیخ را سرخ کرد و روی دکمه‌های جلو شلوار طالب گذاشت که شلوار طالب سوخت و سپس سیخ‌داغ به بدن طالب اصابت کرد جواد آلت طالب را سوزاند...

جواد محمدی چاقو را کنار چشم طالب گذاشت و فشار داد که خون از چشمش بیرون ریخت و

وقتی بعداً طالب به هوش آمد با آن چشم جایی را نمی‌دید...

ما نه‌تنها با پاسداران این کار را کردیم، بلکه به کفاش نیز رحم نکردیم و درحالی‌که چند روز قبلش مشخص‌شده بود او از همه‌چیز بی‌خبر است، با او نیز چنین کارهایی کردیم ...

آن‌ها را روی صندلی بستیم و چشمشان را بستیم و با همان میله‌های سربی آن‌ها را بی‌هوش کردیم پس از بهوش آمدن مجدداً آب داغ روی سر آن‌ها ریختیم و سروصورت آن‌ها تاول زد و سپس موهای آن‌ها را به همراه پوست سرشان که سوخته بود کندیم...

اجساد را که به‌صورت دو بسته که یکی از بسته‌ها یک جسد و دیگری دو جسد بود از صندوق‌عقب به پائین آوردیم...و روی زمین کشاندیم در حین انتقال بود که متوجه

نفس کشیدن آن‌ها شدیم و اینکه در حال جان کندن بودند و بدنشان گرم بود...پوست سمت راست سر طالب به همراه موهایش کنده‌شده بود...

مصطفی سر او را محکم گرفته بود و جواد با عصبانیت چاقو را بالای گوش طالب گذاشت و آن را برید و بلافاصله چاقو را روی بینی طالب گذاشت و بینی او را برید...جواد شیشه را به طالب استعمال کرد و سپس همان شیشه را شکست و با تیزی‌های آن به بدن طالب می‌کشید که خون از سرتاپای بدن او راه افتاده بود...

 اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند

شکنجه می‌کنیم چون مجبوریم...ولی وقتی حاکم بشویم نمی‌کنیم...مسعود قربانی گفت بچه‌های بالا از کلیه افراد بخش ویژه خصوصاً شماها که در این جریان (منظور شکنجه) نقش اصلی دارید قدردانی کرده‌اند...

به‌هرحال پس از پذیرش قطع‌نامه 598 شورای امنیت توسط ایران و اعلام آتش‌بس میان ایران و عراق، سران مجاهدین خلق تصمیم گرفتند با طرح نقشه‌ای و با کمک صدام و بعضی از کشورهای عربی حوزه خلیج‌فارس طی یک عملیات تهران را فتح کنند نظام جمهوری اسلامی را از بین ببرند.

عملیات مرصاد یا عملیات فروغ جاویدان نام نبردی است که توسط سازمان مجاهدین خلق طرح‌ریزی شد و میان ارتش جمهوری اسلامی ایران و سازمان مجاهدین خلق درگرفت. پس از چند روز درگیری درنهایت نیروهای ارتش ایران بر سازمان مجاهدین خلق پیروز شد. تعداد زیادی از نیروهای مهاجم در این نبرد کشته شدند.

در آستانه عملیات فروغ جاویدان، مسعود رجوی گفت: «بر اساس تقسیمات انجام‌شده، ۴۸ ساعته به تهران خواهیم رسید… از پایگاه نوژه هم ترسی نداشته باشید؛ هر سه ساعت به سه ساعت دستور می‌دهم هواپیماهای عراقی بیایند و آنجا را بمباران کنند. پایگاه هوایی تبریز را هم با هواپیما هر سه ساعت به سه ساعت مورد هدف قرار خواهیم داد… از طرفی درب زندان‌ها که باز شود آن‌ها هم با ما هستند و با ما همراهی خواهند کرد. نیروهای زندان بالقوه با ما هستند.» این سخنان ۳ روز قبل از آغاز عملیات و یک هفته قبل از آغاز اعدام‌ها در تالار اجتماعات قرارگاه اشرف گفته شد.

مطابق روایت رسمی جمهوری اسلامی، زندانیان مجاهدین از حمله خبر داشته و خشنودی خود را از طریق برپایی جشن و سرودخوانی در زندان اعلام کرده بودند. آنان قرار بود پس از اشغال هر شهر، به ارتش او پیوسته و در فتح تهران شرکت کنند.

بعد از عملیات مرصاد، بافرمان امام خمینی (ره) زندانیان سیاسی که بر سر موضع پیشین خود باقی‌مانده بودند، اعدام شدند و وسایل و لوازم شخصی آن‌ها به خانواده‌هایشان بازگردانده شد.

این اعدام‌ها نه برای راحت شدن از شر زندانیان، بلکه در پی شورش آن‌ها در زندان هم‌زمان با عملیات مرصاد بوده است. افرادی محاکمه می‌شدند که پیش‌تر در عملیات تروریستی شرکت داشتند و فقط کسانی اعدام می‌شدند که بر سر مواضع خویش باقی‌مانده بودند. ضمن اینکه این عمل پیش‌ازاین هم در مورد تروریست‌ها انجام شد و البته بسیاری از آنان نیز به خاطر نداشتن خط‌مشی پیشین از اعدام نجات یافتند و بعدها آزاد گشتند.

در زمان این اعدام‌ها امام خمینی بالاترین مقام کشور بود و از طرفی بخش عمدهٔ اعدام‌ها به دستور شخص ایشان و البته طبق سازوکار مشخصی (محاکمه توسط هیئت سه نفره و صدور رأی بنا بر رأی اکثریت که در مورد اعدام توصیه کرده بود، بنا را بر اجماع بگذارند) صورت گرفته بود.

اعدام منافقین کار بجایی بوده که رسانه‌های معاند معکوس جلوه می‌دهند 

از دیگر افراد رده‌بالای آن زمان که در هنگام اعدام زندانیان دارای مسئولیت‌های مرتبطی بودند می‌توان به این افراد اشاره کرد:

حسینعلی نیری، حاکم شرع

مرتضی اشراقی (دادستان)، دادستان تهران

ابراهیم رئیسی، معاون دادستان تهران

مصطفی پورمحمدی، نمایندهٔ وزارت اطلاعات در کمیسیون اعدام

چنان‌که می‌بینیم اعدام منافقین کار بجایی بوده و به نقل از دکتر رحیم‌پور ازغدی اگر مسئولین وقت منافقانی که چنین جنایات وحشتناکی را مرتکب شده بودن اعدام نمی‌کردند، خائن بودند.

در آخر اینکه همه ما میدانیم غوغا و جاروجنجال برای اعدام‌ها در این زمان فقط به خاطر کاندید شدن آقای رئیسی در انتخابات می‌باشد و الا چرا زودتر این بحث به میان نیامد مگر نه اینکه از زمان اعدام‌ها چندین سال می‌گذرد به‌هرحال همین‌که غرب‌گراها و رسانه‌های خارجی چیزی برای تخریب این عزیز انقلابی ندارند و ناچار به‌پیش کشیدن چنین بحثی که خود سند درست‌کار بودن ایشان است شده‌اند برای ما بهترین دلیل مبنی بر مؤمن و انقلابی بودن ایشان است؛ و اگر رسانه‌های غربی و دشمنان ایران و اسلام وی را موردحمله قرارمیدهند بخاطر این است که می‌دانند می‌تواند ایران را نجات داده و خار چشمشان شود.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین