بارندگیهای نیمه نخست فروردین ماه امسال شاید بهترین عیدی بود که آسمان میتوانست با آن خوشحالمان کند. کمتر منطقهای در کشور از چنین بذل سخاوتمندانهای محروم ماند. برف و باران اگرچه مسافران نوروزی را غافلگیر کرد ولی چشمههای خشکیده دوباره جوشیدند و رودها سر به طغیان برداشتند و سدها پرآب شدند.
به گزارش بولتن نیوز: هر چقدر که آسمان پاییز سال 95 کم لطف بود ولی آسمان زمستان و در پی آن فروردین، سخاوتمندانه بارید و زمینهای خشک را سیراب کرد. بر اساس آمارهای مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور در بازه زمانی ابتدای مهرماه 95 تا روز 19 فروردین 96 مجموع بارشها 185 میلیمتر است که نسبت به مدت مشابه فقط 2 میلیمتر و نسبت به درازمدت کمتر از 5 میلیمتر کاهش دارد.
در این میان هرمزگان، قم، کرمان، فارس و مرکزی بیشترین میزان بارندگی را نسبت به مدت مشابه درازمدت به خود اختصاص دادهاند و در این جدول استانهای خوزستان، یزد، کهگیلویه و بویراحمد، البرز و اصفهان با کمترین دریافت بارندگی در انتهای لیست قرار گرفتهاند اما نکتهای که موضوع اصلی این گزارش است، افزایش بارندگی عجیب در استانهای فارس، سیستان و بلوچستان، قم، خراسان رضوی، کرمان، هرمزگان و چند استان دیگر است که آمارهای بارندگیشان در طول چند سال گذشته نشان میدهد یا دچار خشکسالی شدید شدهاند یا از کم بارشی رنج میبرند تا جایی که منجر به مهاجرت برخی از روستانشینان شده است! این در حالی است که استانهای ایلام، کرمانشاه، خوزستان، مازندران و استانهایی که در نوار شمالی و غربی کشور قرار گرفتهاند و در فصول پاییز و زمستان و بهار بیشترین دشت را از بارندگیها میگیرند، اتفاقاً در این دوره کمترین دریافت را داشتهاند تا جایی که نگرانی بسیاری از کارشناسان و صاحبنظران را در پی داشته است.
پهنهبندی خشکسالی هواشناسی در سطح کشور از سال 65 تا پایان سال 94 گویای این نکته است که بیشتر مناطق کشور، دچار خشکسالی شدید و متوسط و خفیف درازمدت هستند و خشکسالیهای کوتاهمدت هر از گاهی این وضعیت را تشدید میکند.
اظهار نظر صاحبنظران داخلی و خارجی 2 فرضیه را مطرح میکند؛ دستهای از دانشمندان و کارشناسان عنوان میکنند.بارندگیهای مطلوب 2 سال گذشته حاکی از برگشت ایران به وضعیت نرمال 48 سال گذشته است و آمارها نیز نشان میدهد که به طور آهسته در حال خروج از وضعیت خشکسالی هستیم. اما در طرف مقابل، کارشناسانی هستند که با قاطعیت ابراز ناامیدی میکنند و اینکه باتوجه به تغییر رفتار اقلیم، شاهد بدتر شدن وضعیت بیآبی در کشور خواهیم شد. نمونهاش هم پیشبینی سازمان فضانوردی ایالات متحده (ناسا) که میگوید تا 30 سال آینده ایران در رده چهارمین کشور دچار خشکسالی شدید قرار خواهد گرفت.
در این باره مهندس شاهرخ فاتح، رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور در گفتوگو با «ایران» میگوید: «پیش از ورود به این مبحث باید بگویم خشکسالی تا حد زیادی در کشور ما وابسته به بارندگی است. اما خشکسالی؛ خشکسالی 4 مرحله دارد، خشکسالی هواشناسی، خشکسالی کشاورزی، خشکسالی منابع آب یا هیدرولوژی و در نهایت خشکسالی اقتصادی و اجتماعی.
در مرحله پایانی یا بحرانی، مردم به دلیل نبود منابع آبی روستاها را تخلیه میکنند و مجبور به مهاجرت میشوند و همین است که میبینیم خیلی از این آدمها به حاشیه شهرها کوچ میکنند.
خشکسالی هواشناسی و کمبارشی هم 2 مرحله دارد؛ خشکسالی کوتاه مدت و بلندمدت. در خشکسالی کوتاه مدت، کشورمان تا همین چند ماه پیش، درگیر بود و مهرماه شرایط بارش در وضعیت بسیار وخیمی قرار داشت و مجموع بارشها نسبت به مدت مشابه 45 درصد کاهش یافته بود. حتی برخی از استانها تا 90 درصد کاهش بارندگی داشتند که با بارشهای بهمن و اسفند و نیمه اول فروردینماه وضعیت به حالت نرمال بازگشت.
اما خشکسالیهای بلندمدت که 30 سال است کشورمان با آن درگیر است و آثارش در پهنه بسیاری در مناطق مشهود است و از آن رنج میبرند. استانهایی مثل خراسان جنوبی، یزد، کرمان، بخشی از خراسان رضوی، خوزستان، شمال بوشهر، چهارمحال و بختیاری و...
بارشهای مداوم یکساله نمیتواند دردی از خشکسالی درازمدت که صدمات جبرانناپذیری به محیط زیست و طبیعت وارد کرده، دوا کند. برای حل این مشکل و محو شدن خشکسالی باید بارندگیها برای چندین سال مناسب و مداوم باشد تا بتواند کمبارشیهای گذشته را جبران کند و بتوانیم به وضعیت گذشته برگردیم. از سویی باید الگوی مصرف و کشتمان را تغییر دهیم چراکه بیشترین مصرف آب در بخش کشاورزی است.»
سؤالی که ذهن بسیاری از مردم را درگیر خود میکند، این است که زمستان سال گذشته کلی برف و باران آمد و فروردین هم که از خجالت زمستان درآمد و مناطق خشکی که سالها باران نمیبارید بینصیب نماند و همه سدها پر از آب شده، پس چرا مدام میگویند بیآبی و خشکسالی را جدی بگیریم؟
مهندس فاتح در پاسخ به این پرسش میگوید: «رفتار جو و اقلیم قابل پیشبینی نیست و اقلیم رفتارهای مختلفی از خود نشان میدهد و تئوریها را به هم میزند. به طور مثال پاییز 95 بارشها بسیار کاهش داشت و پیشبینی این طور بود که زمستان هم شاید به همین منوال باشد ولی دیدید که زمستان بارشهای زیادی را شاهد بودیم. اما نکتهای که به آن توجه نمیشود، این است که یکی دو ماه بارش نمیتواند جوابگوی 84 ماه کمبارش و بیبارش باشد. نمیشود 3-2 ماه بارندگی خوب را به وضعیت درازمدت تعمیم دهیم.
از ابتدای مهرماه تا 19 فروردین ماه 185 میلیمتر مجموع بارشهای کل کشور است. ما نسبت به سال گذشته حتی 2 میلیمتر کاهش داریم. وضعیت بارشی بد نیست و شرایط خشکسالی با همین شکل جلو میرود ولی باید حواسمان باشد و مصرف را بالا نبریم. جغرافیای کشورمان خشک است. حتی زمانی که سیل میآید، نباید تصور کنیم وضعیت خوب است.»
اما مسألهای که مطرح است و بسیار نگرانکننده بهنظر میرسد، مسأله تغییر اقلیم است و تصور سرزمینی که تبدیل به شورهزار و بیابانی لمیزرع شده است، ترس به جان آدم میاندازد. وقتی پاییز باران نمیبارد یا اینکه تابستان باران رگباری چند روستا را با خود میبرد، باید هم ترسید نکند وضعیت از چیزی که هست بدتر شود! مگر نه اینکه استانهای غربی که وضعیت خوبی داشتند حالا بر اساس آمارها نسبت به استانهای مرکزی و شرقی در این چند ماهه دچار کاهش بارندگی شدهاند.
رئیس مرکز خشکسالی و مدیریت بحران سازمان هواشناسی کشور با رد ادعای تغییر اقلیم به شکلی که گفته میشود، عنوان میکند: «بررسی تغییر اقلیم، نیاز به تحقیقات چند ساله دارد. اقلیم مجموعه پیچیدهای دارد که باید از همه جوانب بررسی شود و مجموعه تغییرات را با رفتارهای اقلیم در درازمدت آن منطقه سنجید. شواهد گویای این است که سیر بارشها در کشورمان در سالهای آینده نزولی خواهد بود ولی اینچنین نیست که تغییر اقلیم خواهیم داشت. البته ما در بحث الگوی بارشها دچار تغییراتی شدهایم که گاهی نگرانکننده میشود. معمولاً الگوی بارشها 3 شکل دارد:
«الگوی زمانی» که سال گذشته تغییر خود را نشان داد و بارشها به جای اینکه از ابتدای پاییز آغاز شود، از پایان پاییز شروع شد و همین به تعویق افتادن بارندگیها منجر به تأخیر در کاشت پاییزه شد.
در «الگوی مکانی» بارش در منطقهای که باید مناسب باشد، ضعیف میشود و در مناطق خشک دیگری با قدرت میبارد که در نهایت تبدیل به سیل میشود. به طور مثال بوشهر که در پاییز کمبود شدید بارشی داشت، هماکنون آمار نشاندهنده رشد 40 درصدی آن است. درست است که این بارندگیها آمارها را بالا میبرد ولی عملاً بیفایده است چراکه بارشها به داخل دریا میریزد و نمیشود استفادهای از آن برد. بارشی خوب است که مداوم باشد. در حال حاضر بارشها بیحوصله هستند. طبیعت الاکلنگی شده؛ یا بارشی نداریم یا اگر بارش داریم یکریز و پرحجم است. همین بارشهاست که باعث سیل میشود.
در بارش «الگوی شکلی» میتوان گفت قبلاً در همین تهران برف میآمد و به این راحتی آب نمیشد و کوهستانها تا مدتها برف را در خود نگه میداشت ولی الان شکل بارشها از جامد به مایع درآمده و قابل ذخیره نیست. باید گفت این تغییرات جهانی است که عوامل بسیاری دارد و باید گفت رفتار جو و اقلیم به هیچ وجه قابل ردیابی و تشخیص نیست.» شاید اگر بگوییم دچار ورشکستگی آب شدهایم، خیلی بیراه نباشد. اگر نگاهی به نقشه خشکسالی هواشناسی بیندازیم، کاملاً به این نکته خواهیم رسید که دیگر از وضعیت توصیه و اخطار گذشتهایم. شاید سدها فعلاً پر باشد ولی زیر پایمان خالی است. دیگر چیزی از سفرههای زیرزمینی هزاران ساله باقی نمانده است. آیا در حال ورشکستگی آبی هستیم؟
منبع: سلامت نیوز