در گزارش مرکز نظرسنجی صداوسیما آمده است که از هر 7 نفر نمونه آماری که مورد نظرسنجی قرار گرفتند، 6 نفر بیننده شبکههای داخلی رسانه ملی و تنها یک نفر بیننده شبکههای خارج از کشور و ماهوارهای بودهاند. اما در این نظرسنجی پربازدیدترین برنامهها به عنوان محبوبترین انتخاب شدهاند.
گروه سینما و تلویزیون: سالهاست که صداوسیما بیشترین سرمایهگذاری خود را در تولید آثار نمایشی و
سرگرمی به ایام نوروز و ماه مبارک رمضان اختصاص داده است به گونهای که
میتوان این دوران را به بهار صداوسیما تشبیه کرد و سال نیکوی تلویزیون را
در بهار مجموعههای مناسبتی پیدا کرد.
به گزارش
بولتن نیوز به نقل از روزنامه وطن امروز، مرتضی
میرباقری، معاون سیمای رسانه ملی در نشست خبری که در آخرین روزهای سال
گذشته با حضور مدیران شبکههای مختلف سیما و خبرنگاران برگزار شد، مژده
سالی سرشار از تولیدات نمایشی پررونق را داد و اهالی رسانه و مردم انتظار
بسیار بیشتری از مجموعههای نوروزی سیما پیدا کردند. نامهایی نظیر
علیالبدل، خندوانه، دورهمی و سایر تولیدات سیما نیز نویدی برای موفقیت
صداوسیما در نوروز 96 به حساب میآمدند.
اگر چه پس از پایان ایام عید، صداوسیما با انتشار نتایج نظرسنجی خود از
مردم درباره مجموعههای نوروزی بیان داشته است که مخاطبان سیما نسبت به سال
گذشته 25 درصد افزایش پیدا کردهاند و رضایت مخاطبان نسبت به این تولیدات
افزایش چشمگیری داشته اما به نظر میرسد با وجود رشد نسبی مجموعههای
نوروزی، هنرمندان و مدیران سازمان باز هم نتوانستند به انتظاری که برای
مردم بهوجود آورده بودند پاسخ دهند.
در گزارش مرکز نظرسنجی صداوسیما آمده است که از هر 7 نفر نمونه آماری که
مورد نظرسنجی قرار گرفتند، 6 نفر بیننده شبکههای داخلی رسانه ملی و تنها
یک نفر بیننده شبکههای خارج از کشور و ماهوارهای بودهاند. اما در این
نظرسنجی پربازدیدترین برنامهها به عنوان محبوبترین انتخاب شدهاند، در
حالی که این رشد کمی محسوب شده است و این آمارهای رسمی را نمیتوان به
عنوان رشد کیفی محصولات سیما به حساب آورد.
در این نظرسنجی پربینندهترین برنامههای سیما از جانب مردم مشخص شده است
که در شبکه اول مجموعه «علیالبدل»، مسابقه آشپزی «دستپخت»، جنگ «بوی
عیدی» و «شکرستان» بیشترین میزان مخاطبان را داشتهاند. در شبکه 2 مجموعه
«محله گل و بلبل 2»، سریال «مرز خوشبختی»، برنامه «بهار اینجاست» (ویژه
تحویل سال) و نیز مسابقه «دستپختهای خودمانی» پربازدیدترین تولیدات این
شبکه بودهاند. در شبکه 3 سیما برنامههای «سهستاره»، مجموعه «دیوار به
دیوار»، «مسابقه آقای گزارشگر» و «زمانی برای خندیدن» نیز بیشترین نگاه
مخاطبان را به خود جلب کردهاند.
برنامه «سه ستاره» به مجریگری احسان علیخانی زودتر از سایر برنامههای
نوروزی آغاز شد. استقبال مخاطبان در سال 94 از برنامه علیخانی موجب شد تا
سال 95 نیز همان روند در تولید «سهستاره» ادامه پیدا کند. روندی که از
سویی با حضور تمام سلبریتیهای صداوسیما جذابیت خاصی برای مخاطب به وجود
میآورد و از سوی دیگر مردم را به عنوان داور تلویزیون به قضاوت مینشاند و
تاثیر فراوانی در آینده سیاستگذاریهای سازمان داشت.
اما روند تکراری «سهستاره» و ماجراهای حاشیهای موجب برانگیختن انتقادات
فراوانی شد. میلاد دخانچی یکی از نامزدهای «سهستاره» در متنی برخی
انتقادات خود را به این برنامه مطرح کرد که البته با واکنش تند علیخانی روی
آنتن مواجه شد. دخانچی درباره روند «سهستاره» نوشته بود: «علیخانی خوب
میداند که رقابت «هفت» و «پرسمان» و «فوتبال 120» و «سمت خدا» به اسم
برنامه تخصصی از اساس غلط است. این رقابت نه حرفهای است، نه فنی و نه زرد و
«تیویپلاسی». امسال هم که چی؟! دوباره «ضیا» و «رامبد» و «عادل» با هم
رقابت کنند؟! این تکراری نیست؟ پارسال هر چه بود «سهستاره» تازگی داشت.
امسال انتظار ترکاندن داشتیم. انتظار کلکل سالم. انتظار یاد گرفتن از
مخاطب و منتقد. پارسال همه حمایت کردیم. جنگلوکبازی در آوردیم تا
«سهستاره» آرام آرام به «فجر تلویزیون» تبدیل شود. همه ما خوب میدانیم که
تلویزیون احتیاج به اعتبار دارد. اما «سهستاره» اصرار به تکرار خود دارد.
تکرار خوب نیست. معتبر نیست. «سهستاره» امسال اعتبار نیست. ضد اعتبار هم
نیست. یک چیزی است که هست و ما هم به دستور تهیهکننده باید باشیم.
«سهستاره» بد نیست، خوب هم نیست، معمولی است».
همه «علیالبدل» را برگ برنده سیما در ایام نوروز میدانستند. سابقه سیروس
مقدم در کنار تنابنده آنچنان موفقیتی را رقم زده بود که میتوانست پیشاپیش
محبوبیت و استقبال از «علیالبدل» را پیشبینی کند، چه رسد به آنکه عوامل
برنامه بیان کنند که این سریال از همه مجموعههایی که تاکنون ساخته شده یک
سروگردن بالاتر است. مقدم کارگردان دقیقه نودی است. میتوان گفت اکثر
مجموعههای او در حالی پخش میشدند که او هنوز پشت دوربین مشغول تولید بود و
در واقع سریال را داغ داغ به مخاطب میرساند.
«علیالبدل» به نظر جزو
استثناهای کارهای مقدم محسوب میشد که او بدون محدودیت زمانی مجموعه را
تولید کرد و قرار بود پس از ماهها این سریال روی آنتن برود. روایت مردم در
ناکجاآباد بیش از هر چیزی یادآور شیرینی شبهای برره بود که طنازی تنابنده
در مسائل اجتماعی و سیاسی میتوانست مجموعهای درخشان از طنز با مضامین
جدی را در سالهای اخیر رقم بزند. البته که «علیالبدل» با تمام نویدهای
پیشبینیاش بسیار ضعیف ظاهر شد. انگار مقدم و تنابنده مطمئن بودند که هرچه
بسازند مورد اقبال مخاطبان قرار میگیرد اما کشدار شدن بیجهت «علیالبدل»
حوصله مخاطب را نیز سر برده بود؛ هر چند سعی شده بود «علیالبدل» برای همه
اقشار جذاب باشد و به نوعی تلاش داشتند تا اثری سینمایی و پرمفهوم ایجاد
کنند.
شهر «ترقیون»، نمادسازی از «آب معدنی» تا وجود «دو» خان و اصل قصه
یعنی «علیالبدل» نیز هر کدام به جدایی میتوانستند مفاهیم زیبا و عمیقی
باشند که در کنار سرگرمی، مخاطب را از برخی مسائل روزمره آگاه میکنند. اما
«علیالبدل» قصه غنی نداشت و همین باعث میشد بیجهت داستانهای فرعی کش
پیدا کند و مخاطب را در تلاش برای فهمیدن قصه سرخورده کند.
مقدم همواره
اذعان داشته که تنابنده میتواند همواره از چوب کبریت نیز موقعیت طنز تعریف
و خلق کند، طنزی که هجو نباشد و بدون توسل به هنجارشکنی مخاطب را به لبخند
و تامل وا دارد؛ تواناییای که تنابنده نتوانسته از آن در «علیالبدل»
استفاده کند.
مشکل «علیالبدل» فقط در قصه نبود. «ناکجاآباد» بودن چشمه قلقل آن را
بیهویت کرده بود. در حالی که نقطه قوت مقدم در مجموعههایش هویت ایرانی و
اهمیت به خانواده است اما در «علیالبدل» خانواده هیچ جایگاهی ندارد.
هیچکدام از فرهنگهای قومی و ملی جذابیتی ندارد. در چشمه قلقل تنها کسانی
عاقلند و متوجه شرایط میشوند که یا از ترقیون و خارج از چشمه قلقل آمده
باشند یا لازم است از اینترنت و وبلاگ سردربیاورند. در واقع قهرمانهای
«علیالبدل» تا حدی تهرانی هستند و نه ایرانی. در واقع «علیالبدل» تهرانی
است، محبت و همدلی که همواره درآثار مقدم در بین مردم وجود داشت جایش را به
تشنج و درگیریهای مدام در سریال جدیدش داده است.
در نهایت هر چند سیروس مقدم هر گونه ارتباطی بین ایران برگر و «علیالبدل»
را رد میکرد اما نمیتوان شباهت «علیالبدل» را تنها در میزانسن و طراحی
چهره و لباس دانست. شخصیتها و تعامل بین آنها خواسته یا ناخواسته نسخه
کشدار ایرانبرگر را ساخته بود.
در حالی که انتظار میرفت، شبکه 2 با حضور «کلاهقرمزی» تبدیل به
پربینندهترین شبکه سیما در این ایام شود؛ آنچه در رسانهها مطرح شد،
زیادهخواهی تهیهکننده کلاه قرمزی نسبت به فرآیند دستمزدها و اسپانسر بود
اما به هرجهت ناهمانگیهای صورت گرفته میان عوامل «کلاهقرمزی» و مدیران
موجب شد بهرغم تکذیب مسؤولان، این مجموعه در روزهای واپسین سال 95 از لیست
پخش شبکه 2 خارج شود.
سریال «مرز خوشبختی» که پیش از این رقیبی به نام «کلاهقرمزی» داشت، به
عنوان یکهتاز این میدان در شبکه 2 مشخص شد. اما باز هم مخاطبان «محله گل و
بلبل» را به این سریال ترجیح دادند و موجب شد این اثر حتی بدون وجود
«کلاهقرمزی» تجربه تلخی را در زمان پخش خود داشته باشد. «مرزخوشبختی»
مجموعهای معمولی بود که تلاش داشت مسائل جوانان را در قالب طنز مطرح کند
اما آنچنان معمولی بود که در دوران پررونق نوروز، مجالی برای دیده شدن پیدا
نکرد و از دید مخاطبان و منتقدان پنهان ماند.
همانطوری که انتظار میرفت «خندوانه» و «دورهمی»، به عنوان پربازدیدترین
برنامههای نوروزی انتخاب شدند. اگر چه خندوانه با دکور ضعیف و حذف
جنابخان فصل چهارم خود را آغاز کرده بود و تجربه ناموفقی در حضور 4 عروسک
پیدا کرد اما به جهت قوت تیم فکری و ایدهپردازی خود به سرعت توانست از
رکود فاصله بگیرد و مسابقه «ادابازی» تمام نقاط ضعف خندوانه را پوشاند.
مسابقهای که علاوه بر هیجان ذاتی خود، مخاطب را با شخصیتهای واقعی
سلبریتیها مواجه میکرد و آنها را دور از فضای نمایشی به مخاطب عرضه
میکرد. پرخاشگری از جانب هنرمندان طنز نظیر رامبد جوان، بیژن بنفشهخواه،
سپند امیرسلیمانی و... در کنار ضعف اعتماد به نفسی که در برخی بازیگران
مشاهده میشد توانست بخوبی «معمولی » بودن سلبریتیها را به رخ مخاطب
بکشاند.
تغییر در دکور از شیوه چینش خطی به سوی نزدیک کردن مخاطب به
میهمانهای اصلی برنامه نیز از جمله اتفاقات مثبت خندوانه در تغییرات خود
نسبت به آغاز فصل چهارم بود. حمایت از تولید ایرانی و مسابقههای جذاب و
آموزنده توانسته است خندوانه را به یکی از مجموعههای سرگرمی تبدیل کند که
دغدغهاش علاوه بر نشاط اجتماعی، بالابردن سطح فرهنگی مخاطبان نیز است.
«دورهمی» مهران مدیری اگر چه تولید خود را بسیار دیر آغاز کرده است و
نمیتوان آن را جزو برنامههای نوروزی به حساب آورد اما صحبتهای شفاف و
جنجالی مدیری با میهمانان و مردم توانسته است همین معدود قسمتهای دورهمی
را به چشم مخاطبان بیاورد و نوید استقبال چشمگیری را در آینده خود میدهد.
به نظر میرسد نقطه قوت «دورهمی» در تکگوییهای مهران مدیری است که خطوط
سیاسی را درنوردیده و براحتی میتواند عرصه سیاست، اجتماع و فرهنگ را
بهصورت شفاف زیر تیغ انتقاد قرار دهد. بازنشر بسیار فراوان صحبتهای او در
فضای مجازی موجب شده است تا «دورهمی» را به یک مجموعه جنجالی و پرمخاطب
تبدیل کند. مجموعهای که حضور و نقد منصفانه آن بخوبی حس میشود و برگزیده
شدن مهران مدیری در برنامه «سهستاره» توسط مخاطبان، اطمینان مدیران را
نسبت به حمایت از دورهمی در ادامه کار افزایش داده است.
در نهایت باید گفت اگر چه شاید سیاستگذاری مدیران پیشین سازمان پیرامون
ایام نوروز موجب شده است بیشترین و بهترین برنامههای تولیدی در این ایام
پخش شوند در حالی که ایام نوروز بهترین زمان برای دیدوبازدیدهای خانوادگی و
تفریحات بیرون از منزل است اما این جدول باعث نشده تا مخاطبان از تفریحات
خارج از منزل و دیدوبازدیدهای خانوادگی خود کاسته و به تلویزیون روی آورند
ولی باز هم میزان مخاطبان نوروزی بیش از باقی ایام است. در حالی که پیش
از این، شبکههای ماهوارهای در ایام نوروز برنامههای مناسبتی چندانی
نداشتند و سیاست سازمان موجب شد تا این ایام تبدیل به نبردگاه رسانههای
سرگرمی در جذب مخاطب باشد.
پیامد این رویداد موجب شده است تا سبک زندگی
ایرانیها در این ایام نیز دچار تغییرات منفی شود. اما اکنون که این نبرد
روی داده است و مخاطب عادت دارد تا بهترین برنامههای تلویزیونی سال را در
این ایام مشاهده کند، امکان خالی کردن میدان وجود ندارد و به نظر میرسد
صداوسیما باید به جای افزایش کمی برنامهها و پرکردن جدول پخش در 24 ساعت
شبانهروز، تمرکز خود را بر چندین برنامه موفق بگذارد. برنامههایی که در
کنار جذابیت و سرگرمی برای مخاطب، بتواند رویه فرهنگی کشور را اصلاح کند و
مفاهیمی را در آن متجلی کند که به تقویت استحکام خانواده و رفتاهای فرهنگی
بینجامد.