کد خبر: ۴۴۶۳۲۶
تاریخ انتشار:
رقیه توکلی از «مادری» می‌گوید

تضاد عاشقانه دو خواهر

رقیه توکلی یک فیلم‌اولی است. «مادری» را در شهر مادری‌اش ساخته است. او اهل یزد است و آن‌جا را دوست دارد. به همین خاطر هم هست که همه فیلم‌های کوتاهی که پیش از «مادری» نام او را به‌عنوان کارگردان بر خود دارند در یزد تولید شده‌اند...
گروه سینما و تلوزیون: رقیه توکلی یک فیلم‌اولی است. «مادری» را در شهر مادری‌اش ساخته است. او اهل یزد است و آن‌جا را دوست دارد. به همین خاطر هم هست که همه فیلم‌های کوتاهی که پیش از «مادری» نام او را به‌عنوان کارگردان بر خود دارند در یزد تولید شده‌اند. توکلی دارای مدرک کارشناسی سینما و کارشناسی‌ ارشد ادبیات نمایشی است و ساخت بیش از ۳۰ فیلم کوتاه و مستند را در کارنامه کاری خود دارد که برای آنها جوایز معتبر و متعدد داخلی و خارجی دریافت کرده است. نازنین بیاتی، ‌هانیه توسلی، ملیسا ذاکری، مریم بوبانی، آنا زارع، سجاد اسماعیلی و هومن سیدی بازیگران فیلم سینمایی «مادری» هستند که به تهیه‌کنندگی سیاوش حقیقی در شهر یزد فیلمبرداری شده است. داستان «مادری» درباره زندگی دو خواهر است که یکی عشقش را رها کرده و دیگری عشقش او را رها کرده است. رقیه توکلی خودش نویسندگی این فیلم را به عهده داشته و سیاوش حقیقی، تهیه‌کننده «مادری» است.

تضاد عاشقانه دو خواهر

به گزارش بولتن نیوز، توکلی می‌گوید: بدش نمی‌آید در سینمایی که زنانه می‌نامندش بماند، چرا که او زن است و فیلم‌هایش هم ناخودآگاه زنانه. کارگردان مادری معتقد است مردهایی که درباره زنان فیلم می‌سازند به دلیل این‌که شناخت زیادی نسبت به زن‌ها ندارند عمدتا در این زمینه نمی‌توانند موفق عمل کنند، بنابراین او به‌عنوان یک کارگردان زن از این‌که در این سبک از فیلمسازی بماند، هراسی ندارد. «شهروند» بعد از نمایش «مادری» در سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر با کارگردان این فیلم سینمایی گفت‌وگو کرده است. شرح گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

شما فیلم‌اولی هستید. این فیلم‌اولی بودن ممکن است مشکلاتی را برای شما به وجود آورده باشد. در مورد این مشکلات احتمالی صحبت کنید.
ببینید! همیشه قدم اول را برداشتن هم قشنگ است و هم سختی‌های خاص خودش را دارد، بنابراین شما به‌عنوان یک فیلم‌اولی هم جذابیت‌ها و استرس‌های خاصی را تجربه می‌کنید و هم در کنارش تجربه شروع یک کار جدید می‌تواند  تکرارناشدنی به حساب بیاید. من پیش از ساخت فیلم «مادری»، فیلم کوتاه خیلی زیاد کار کرده بودم و این فیلم‌ها در جشنواره‌های مختلف جایزه گرفته بودند و اتفاقات خوبی برایشان افتاده بود. من آن فیلم‌های کوتاه‌ را داشتم و به همین خاطر هم عوامل فیلم به من اعتماد کردند، وارد فیلمم شدند و کارشان را آغاز کردند، اما رزومه من محدود به همین فیلم‌های کوتاه‌ بود. وقتی تجربه یک فیلم سینمایی داشته باشید باعث می‌شود در کار بعدی وضع بهتری داشته باشید و برای کارهای بعدی هم می‌تواند اتفاقات خوبی بیفتد. همین ناشناخته بودن یک کارگردان فیلم‌اولی باعث می‌شود کار کمی سخت‌تر شود اما امروز من فیلمم را ساخته‌ام و فیلمم در جشنواره فیلم فجر حضور داشته، بنابراین وضع از این به بعد تفاوت بسیاری دارد. البته فیلم‌های کوتاهی که پیش از این ساخته بودم به کمکم آمد. من پیش از این در کار سینمایی هیچ‌وقت دستیار کارگردان هم نبودم و نهایتِ وقتی هم که برای یک فیلم کوتاه صرف می‌کردم بین ٥ تا ٦ روز بود. این اولین‌بار بود که هم زمان زیادی سر فیلمبرداری بودم، هم بازیگران حرفه‌ای برای فیلمم کار می‌کردند و هم در شهرستان کار می‌کردیم. از سوی دیگر، مسائل مالی هم تأثیر خودش را داشت. درست است که همه کارها تهیه‌کننده دارد، اما وقتی کار اول باشد، ناخودآگاه درگیر مسائل مالی هم می‌شوید. این درگیری ذهن را پر از تشویش و استرس می‌کند. با این وجود از نتیجه کار راضی بودم و پذیرفته شدن «مادری» در جشنواره هم رضایتم را بیشتر کرد.

سرمایه‌گذارها معمولا وقتی حاضر به همکاری در حوزه‌های فرهنگی می‌شوند که بدانند سرمایه‌ای که هزینه کرده‌اند بازخواهد گشت. این کار طبیعتا برای یک فیلم‌اولی کار چندان ساده‌ای نیست. با این توضیح شما چطور توانستید سرمایه‌گذار جذب فیلم «مادری» کنید؟
ظاهرا برای فیلم‌اولی‌ها چیزی شبیه قانون به وجود آمده که براساس آن، فیلم‌اولی‌ها باید سرمایه داشته باشند و بعد به سراغ تهیه‌کننده بروند. من چند سالی بود که با شرکتی در شهر یزد در زمینه کارهای سینمایی، عکاسی و فرهنگی همکاری می‌کردم. مدیرعامل شرکت از کارهای من خوشش آمده بود و اعلام کرد شرکت حاضر است برای ساخت فیلم به من کمک کند. کمک آنها تبدیل به سرمایه‌گذاری در این فیلم شد. البته آنها هم آشنایی با فضای فیلمسازی نداشتند و همه اینها دست به دست هم داد که کار سخت‌تر شود.

احتمالا به دلیل وجود همین سرمایه‌گذار بود که لوکیشن فیلم در شهر یزد بود؟
نه؛ یزد شهر مادری من است و در آن‌جا زندگی می‌کنم و همه فیلم‌های کوتاهم را در آن‌جا ساخته‌ام. حسم این است که در تهران همه فیلم می‌سازند. اگر من در شهر خودم فیلم نسازم، کجا این کار را انجام دهم؟ این برای من خیلی مسأله مهمی بود و خیلی دوست داشتم حتی اگر کوچکترین کاری هم در این زمینه از دستم برمی‌آید آن را انجام دهم. اگر قرار است همین چند فیلم رزومه من باشد، دوست دارم در شهر خودم آنها را ساخته باشم و سختی‌هایش را هم به جان خریدم. عوامل و تجهیزات را به آن‌جا بردن و آنها را اسکان دادن با در نظر گفتن این موضوع که همه آنها دور از خانواده‌هایشان هستند روی فضای کاری تأثیر می‌گذارد اما من همه اینها را به جان خریدم تا این اتفاق بیفتد. فیلمبرداری ٤٠ روز طول کشید.

یکی از سوالات دیگری که احتمالا پیش می‌آید این است که بعضی بازیگران با یک فیلم‌اولی کار می‌کنند؟ دلیلش هم این است که ممکن است فیلمشان دیده نشود. البته این یک قانون کلی نیست اما ممکن است اتفاق بیفتد...
البته حرفتان درست است اما من رزومه خوبی داشتم. تحصیلاتم سینمایی است. کارگردانی سینما خوانده‌ام و فوق لیسانس ادبیات نمایشی دارم. فیلم‌های کوتاه زیادی ساخته بودم و فیلم‌هایم در جشنواره‌های مختلف دیده شدند. جالب است هر ملاقاتی با بازیگرانم داشتم آنها آن‌قدر در مورد من سرچ کرده بودند که وقتی می‌خواستم در مورد خودم توضیح بدهم، می‌دیدم آنها خودشان بیشتر از اینها را می‌دانند. من سرمایه‌هایی در دست خودم داشتم. تلاش‌هایی که در سال‌های اخیر انجام داده بودم بالاخره به کمکم آمد. از روزی که در‌ سال ٨٣ به تهران آمدم تا سینما بخوانم تا ‌سال ٩٥ که فیلم مادری ساخته شد، ١٢‌سال می‌گذرد. من در این مدت آهسته‌آهسته تلاش خودم را انجام دادم، یعنی یک شبه کاری انجام ندادم.

طی این ١٢‌ سال به شیوه خاصی از کارگردانی رسیده‌اید؟
 مسأله‌ای که هست و باید درباره‌اش صحبت کنم، زنانگی است. حس‌های زنانه برای من خیلی مهم است و سعی کردم آن را در فیلم نشان بدهم. البته نمی‌دانم اسمش را می‌شود سبک خاصی گذاشت یا نه، اما وقتی فیلم‌هایم را کنار هم می‌بینند، می‌گویند خیلی شبیه هم هستند. معلوم است این فیلم «رقیه توکلی» است. در هر حال فضای روحی خودم در فیلم‌هایم هست. شاید خیلی‌ها این نوع نگاه را نپسندند اما خب روحیه من است و در من وجود دارد.

دغدغه شما در «مادری» چه بود؟ واقعا قصه‌ای که مادری روایت می‌کند و خودتان هم آن را نوشته‌اید، مسأله شماست؟
همان‌طور که گفتم ١٢‌سال پیش که به تهران آمدم در خانه دانشجویی زندگی کردم؛ با دختران زیادی هم‌خانه و با خانم‌های زیادی در ارتباط بودم. ماجراهایی که در اطراف من شکل می‌گرفت، مربوط به همین زن‌ها بود. ما درباره احساسات حرف می‌زدیم. اینها کم‌کم به درگیری ذهنی من مبدل شد. در آخرین فیلم‌های کوتاهم دانه‌به‌دانه این موارد را آورده‌ام، اما ماجرای نوا و گلنار، درواقع ماجرایی بود که دوست داشتم در آن تضاد عشقی و فکری دو خواهر را نشان دهم اما نمی‌توانستم در فیلم کوتاه این کار را انجام دهم. می‌طلبید در فیلم بلند سینمایی این ماجرا را نشان دهم. من تا امروز فیلمنامه فرد دیگری را کار نکرده‌ام اما اگر هم بخواهم کار کنم حتما باید دغدغه خودم باشد و باید آن را بازنویسی کنم. یک دغدغه و عشق درون من اتفاق افتاده بود، شاید یک نوع بی‌قراری و ناآرامی بود. به نظرم تا قبل از این فیلمی تا این حد دخترانه و احساسی نداشته‌ایم؛ یعنی دختری که تا این حد با احساسات خودش کلنجار می‌رود. همیشه فکر می‌کردم این‌طور فیلمی بسازم و تلاشم را هم کردم تا به آنچه مد نظرم بود برسم.
منبع: شهروند

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین