نشست شناخت جنبههای دراماتیک شاهنامه فردوسی در نمایش عروسکی به همت انجمن علمی نمایش عروسکی دانشکده سینما تئاتر با حضور دکتر بهروز غریبپور و جمعی از استادان و فعالان این رشته در سالن کنفرانس پژوهشکده هنر دانشگاه هنر برگزار شد...
به گزارش بولتن نیوز، نشست شناخت جنبههای دراماتیک شاهنامه فردوسی در نمایش عروسکی به همت انجمن علمی نمایش عروسکی دانشکده سینما تئاتر با حضور دکتر بهروز غریبپور و جمعی از استادان و فعالان این رشته در سالن کنفرانس پژوهشکده هنر دانشگاه هنر برگزار شد. نشست بررسی جنبههای نمایش عروسکی در شاهنامه فردوسی، در سالن پژوهش پردیس باغ ملی دانشگاه هنر، با حضور استاد بهروز غریبپور بررسی شد. در ابتدای این نشست بخشهایی از اپرای «رستم و سهراب» به کارگردانی غریبپور برای دانشجویان نمایش داده شد و بعد از آن، استاد بهروز غریبپور در گفتوگویی که ستاره اسکندرنژاد، یکی دیگر از استادان دانشگاه هنر، مدیریت آن را برعهده داشت، درباره تجربیات خود در ساخت اپراهای عروسکی برای دانشجویان توضیحاتی ارائه داد.
غریبپور درباره جنبههای دراماتیک شاهنامه و آثار کلاسیک ادبیات فارسی گفت: «ما با بهکارگیری تعزیه نشان دادیم ملتی باهوش و باذکاوت هستیم و با استفاده از موسیقی و شعر و اجرا، هنری همافزا آفریدیم و تا دوره مشروطیت این مسئله رنگ امروزی به خود نگرفت و تعزیه محدود به واقعه کربلا بود. نویسندگان گمنامی برای بیرونآمدن از دایرههای محدود نگاه به ادبیات فارسی تا به حال تلاش کردهاند». او ادامه داد: «ما تعزیههای سیاسی، مذهبی، کمیک و... داریم. یکی از دلایلی که تعزیه تا امروز مهجور مانده، این بود که روشنفکران گمان میکردند تعزیه کهنه و فرسوده یا در ادامه باورهای خرافی است که جلوی رشد و ترقی را میگیرد. تا مدتها هرآنچه میراث کهن ما بود، به دست فراموشی سپرده میشد و شاهنامه هم یکی از همین آثار است. زمانی که من دانشجو بودم جز استادمان پرویز ممنون، کسی به تالار رودکی نمیرفت و من افسوس میخوردم چرا دیگر اپرا یا بالهای در این سالن اجرا نمیشود؟! بعد از انقلاب، من روی هفتخان رستم تجربههایی کردم و برای المپیک شرق آسیا اثری فرستادم. بعد هم گروهی از وین دعوت کردم و اپرای فلوت سحرآمیز را اجرا کردند؛ مسئولان وقت آن نمایش را دیدند به آنها که تابهحال چنین نمونهای ندیده بودند، نشان دادم چه چیزی در ذهن دارم و تازه آن زمان بود فهمیدند منظورم از اجرای اپرای عروسکی چیست.
البته آن اجرا کلا تفاوتهایی با کار و هدف ذهنی من داشت. مسئولان خیلی سریع پاسخ مثبت دادند. من برای اجرای اپرای عروسکی رستم و سهراب نکات زیادی در ذهن داشتم. مثلا دلم نمیخواست تهمینه روسری سر کند یا رقصندههای روی صحنه مجبور باشند رقصهای عجیب انجام دهند! بازیگری که بتواند نقش رستم با آن ابهت را بازی کند، نمیشناختم. بنابراین با تئوریای که در ذهن داشتم، سعی کردم به عمل برسم. درباره اسطورهها هیچ گزینهای بهتر از اپرای عروسکی وجود ندارد. یعنی برای نمایش آنها یا باید انیمیشن عروسکی ساخته شود یا انیمیشن صحنهای؛ آن هم به صورت اپرا. همه این انگیزهها باعث شد اپرای عروسکی برایم اولویت پیدا کند».
کارگردان اپرای عروسکی مولوی افزود: «ابتدا برای ساخت عروسکها مجبور بودیم به وین برویم، اما امروز گروه عروسکی «آران» هم سازنده عروسک، گریمور عروسک و هم دوزنده لباس عروسک دارد. گاهی تصور ما این است گذشتهمان را میشناسیم و گاهی هم فکر میکنیم ادبیات کهن به درد مردم امروز نمیخورد.
درحالیکه ما هنوز گامهای اولیه برای شناخت فردوسی بزرگ را برنداشتهایم. در سال ۱۳۱۰ تندر کیا، یکی از داستانهای فردوسی را برای صحنه آماده کرد و پیشنهاد داد در یکی از صحنهها برای انتقال بهتر حس فیلم پخش شود.
تیمسار بهارمست، یکی از نظامیان عاشق فردوسی، سال ۱۳۱۳ براساس شاهنامه، نمایشی را روی صحنه برد. از ۱۳۱۰ تا نزدیک انقلاب، ۱۵۰ نمایشنامه براساس داستانهای شاهنامه نوشته شده در همه این آثار ضعف ساختاری وجود دارد که اهمیت داستانهای فردوسی را زیر سؤال میبرد. این ضعف هم در درک شعر و هم در درک موسیقی شاهنامه وجود دارد. مگر میتوان ادبیات را به نثر خواند و معنا و حال اثر حفظ شود؟! باید نگاه چندبعدی داشت تا کاراکتری مثل رستم، تهمینه و سهراب را شناخت. آفرینش چنین کاراکترهایی ساده نیست.
کاراکتر باید فرازونشیبهای زیادی را طی کند و بیننده را به دنبال خودش بکشد». غریبپور درادامه گفت: فردوسی زندهکننده اساطیر، بخشی از تاریخ و صفت ایرانی است. او حتی در آفریدن نقشها منصف است.
مثلا افراسیاب را که دشمن ایران است وقتی در رابطه با سیاوش تصویر میکند، میبینیم انسان خونخواری نیست. این ویژگیهایی است که شاهنامه را دارای بار دراماتیک اساسی کرده است.
غریبپور درباره ارتباط اپرا و دستگاههای موسیقی ایرانی و ورود اپرا به تئاتر و موسیقی ایرانی گفت: «بهرهگیری از اپرا بهویژه در روح حماسی شاهنامه تخلف زیادی نیست. باید به نوع اثر توجه داشت. من در اپرای عاشورا این تجربه را داشتم. زبان عروسکی میتواند هم زبان خارجی و هم زبان ایرانی را بیان کند و حالا که نوبت عاشورا رسیده بود باید میدیدم در این وضعیت چه اتفاقی میافتد.
وقتی نمایش اجرا شد خیلی از افرادی که مخالف بودند هم در سکوت فرو رفتند و فهمیدند میشود این کار را کرد. زمانی که اپرای مولوی هم روی صحنه رفت، همین اتفاق افتاد.
پیش از فردوسی هم شاهنامهها و خداینامههایی داشتیم و پردههای ایرانی را در کشورهای عربی میخواندند. اسطورههای شاهنامه واقعیت سرزمین ما را نشان میدهد. شاهنامه یعنی نامهای درباره بزرگان و تاریخ و اندیشه فلسفی ما.
در ادامه جلسه استاد غریبپور به سؤالات دانشجویان حاضر در جلسه پاسخ داد و در پایان نشست كه در آن سینا ییلاقبیگی، استاد دانشگاه هنر، زینب لک، دبیر پیشین انجمن نمایش عروسکی دانشگاه هنر و دبیر دوازدهمین جشنواره عروسکی هم حضور داشتند، دانشجویان با اهدای یادبود و تقدیرنامهای که به شیوه خاصی طراحی شده بود، از غریبپور قدردانی کردند و محمدحسین اثنیعشری، دبیر انجمن نمایش عروسکی دانشگاه هنر، از فعالیتهای انجمن عروسکی گفت و اعلام کرد چنین جلساتی بعد از این در انجمن ادامه خواهد داشت.
منبع: شرق