کد خبر: ۴۱۹۳۲۵
تاریخ انتشار:

نظام آمریکا در باتلاق عدم اعتمادی و بدبینی های داخلی و خارجی

سرخوردگی، بی اعتمادی و سوظن و عدم حسن نیت مردم به صاحب منصبان در آمریکا در کنار نقش کاتالیزور بودن ترامپ چه در دوران کاندیداتوری و چه در دوران انتخاب شدن وی به عنوان رییس جمهور این کشور از جمله عواملی است که در مجموع به شکل گرفتن فضای موجود در آمریکا کمک کرده است.
نظام آمریکا در باتلاق عدم اعتمادی  و بدبینی های داخلی و خارجی

گروه بین الملل ـ مصطفی مطهری*در یادداشت پیش رو که به بهانه انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا، معتقد است با پیروزی ترامپ در انتخابات ریاست جمهوری در ایالات متحده آمریکا موج جدیدی از اعتراضات عمومی بیشتر شهرهای این کشور فرا گرفت. در واقع بر خلاف آنچه که در بیشتر رسانه و در تحلیل‌های موجود در باره منشأ اعتراضات اظهار می‌شود و آن را محدود به نتیجه انتخابات در ایالات متحده آمریکا قلمداد می‌کنند، باید تاکید کرد که علت خروش و اعتراضات مردمی در این کشور را می‌بایست در ساختار سیاسی و نظام حاکمیتی این کشور جتسجو کرد.

به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که به صورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرار گرفته به شرح زیر است:

سرخوردگی، بی اعتمادی و سوظن و عدم حسن نیت مردم به صاحب منصبان در آمریکا در کنار نقش کاتالیزور بودن ترامپ چه در دوران کاندیداتوری و چه در دوران انتخاب شدن وی به عنوان رییس جمهور این کشور از جمله عواملی است که در مجموع به شکل گرفتن فضای موجود در آمریکا کمک کرده است. به عبارتی فساد در دستگاه و نظام حاکمیتی در این کشور و موج نارضایتی مردم از این نظام و سیستم موجود به مثابه آتش در زیر خاکستری بوده است که اکنون با بوجود آمدن شرایط موجود در این کشور شعله ور شده و با غلیان عمومی همراه شده است.

با این حال نباید فراموش کرد تنش‌هایی که حکایت از عدم قبولی ریاست جمهوری ترامپ، از جانب بخشی از جامعه آمریکا داشت نتیجه‌ای اعمال و گفتمان ضد سیتمی و ضد حاکمیتی ترامپ در مناظرات و تبلیغات انتخاباتی اوست؛ بطوریکه ترامپ از همان دوران، آن را آغاز یک جنبش می‌نامید؛ جنبشی همگانی و عمومی بر علیه ساختار حاکم در آمریکا. ماحصل آن نیز تبدیل شدن جنبش اعتراض امریکایی‌ها علیه نظام حاکم شدکه از سیاستمداران هر دو حزب دموکرات و جمهوریخواه گرفته تا رسانه‌ها، از سیاست‌های حاکم بر اقتصاد و بازار پول گرفته تا سیاست خارجی را دربر می‌گیرد و حتی مطالبات استقلال طلبانه را در ایالات‌های کالیفرنیا و تگزاس را شامل می‌شود.

«لوئیس مارینلی» رهبر جنبش نوپای «آری کالیفرنیا» موسوم به «کالُگزیت» است که می‌خواهد با الهام از برگزیت، رویای جمهوری آزاد و مستقل کالیفرنیا به واقعیت بپیوندد. او اعلام کرده است که تأسیس کشور مستقل کالیفرنیا در سال 2019 به همه پرسی گذاشته می‌شود. در واقع حامیان این طرح پیشنهاد همه پرسی برای جدایی این ایالت از آمریکا را به دادستان کل ایالت کالیفرنیا ارائه کرده‌اند. بیانی جامع‌تر همه پرسی برای جدایی ایالت کالیفرنیا از آمریکا در سال 2019 بر اساس ماده دوم قانون اساسی به اجرا گذاشته خواهد شد. از این رو کمپین «بله کالیفرنیا» باید در رأی گیری نوامبر 2018 با حمایت اصولی و کافی روبرو شود تا همه پرسی در این باره در مرحله بعدی در سال 2019 برگزار شو.. نباید فراموش کرد که کالیفرنیا یکی از پایگاههای اصلی حزب دمکرات است که بیشترین حجم مهاجران از آمریکا لاتین را در خود دارد. به نظر گروهی از کارشناسان پیروزی ترامپ در گرایش مردم برای ملحق به جنبش «آری کالیفرنیا» مؤثر بوده است. بطوریکه بر طبق ادعای این گروه از تحلیل گران، مردم کالفر نیا با پیگیری و پیوستن به کمپین مارینلی می‌خواهند با گسست از واشنگتن از گزند ترامپ به دور باشند.

این ادعا در حالی مطرح می‌شود که مارینلی رهیر جنبش مذکور معتقد است که حتی اگر کلینتون نیز رئیس جمهوری می‌شد، هواداران جنبش باز هم افزایش می‌یافت چرا که آرمان «آری کالیفرنیا» مبارزه با نخبگان سیاسی واشنگتن است، خواه جمهوریخواه، خواه دمکرات باشند. به نظر وی «برگزیت» اولین نمونه موفق جنبش تجزیه طلبانه غربی بود. او شباهتهای فراوانی میان «برگزیت» و «کالگزیت» می‌بیند. به عقیده او انگلیس و کالیفرنیا هر دو خود را جدا افتاده از سیاستمداران حرفه‌ای ساکن پایتخت‌های دوردست (بروکسل و واشنگتن) می‌بینند، مقررات دست و پا گیر مانعی بر سر راه تجارت آنان شده و مالیات‌هایی که پرداخت می‌کنند دردهای آنان را چاره نمی‌کند، پس راه آنها راه یگانه بازگشت و رجوع به درونگرایی خودبسنده است.

نظام آمریکا در باتلاق عدم اعتمادی  و بدبینی های داخلی و خارجی

از دیگر ایالت‌های خواهان استقلال تگزاس است. تگزاس از سال 1836 تا 1845 کشوری مستقل بود و ایده جدایی از آمریکا مدت‌ها است در میان مردم این ایالت وجود دارد. در دسامبر 2015 نیزحزب جمهوریخواه ایالت تگزاس پیشنهاد داد تا رأی گیری مشورتی همزمان با انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری آمریکا در مورد جدایی این ایالت برگزار شود. با این اوصاف است که جنبش ملی تگزاس در نظر دارد بحث جدایی از آمریکا و رأی گیری ایالتی را در سال 2018 مطرح کند.

اما نکته مهم در عرصه سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا با توجه به موج شدید اعترضات داخلی در این کشور تمدید تحریم ده ساله موسوم به داماتو (قانونی که در سال 1996 میلادی برای مجازات شرکت‌هایی که در بخش انرژی ایران سرمایه گذاری می‌کنند، وضع شده است) در کنگره بر علیه جمهوری اسلامی ایران است که به نوعی بر گفته معترضان موجود در خیابان‌های آمریکا که میان مردم و صاحب منصبان از ابعاد مختلف ایده‌ای، نگرشی و معیشت و مطالبات سیاسی – اجتماعی تفاوت وجود دارد، صحه گذاشته شد و تأیید گردید. با این حال لایحه تجدید تحریم‌های ایران برای مدت ده سال دیگر که به طرح «تمدید پاک» معروف است، بهترین فرصت برای وضع اقدامات تنبیهی جدید علیه تهران به دلیل آزمایشات موشک‌های بالستیک بعد از برجام به حساب می‌آید. از این رو نمایندگان کنگره خواستار تجدید این تحریم‌ها به عنوان واکنش به آزمایش موشک‌های بالستیکی ایران شده و استدلال می‌کنند که این آزمایشات روح برجام را نقض کرده است. در این راستا در زمینه تحریم‌ها کنگره به نوعی منع فروش بوئینگ به ایران را نیز مطرح کرد که به تبع آن شرکت بوئینگ نیز خود را ملزم به اجرای تعهدات و تصویب آن بعد گذارانده شدن آن از مجاری قانونی موجود در آمریکا دانست.

فلذا بعد از اعمال و تمدید تحریم‌های ده سالهو ملحقات به آن علیه جمهوری اسلامی ایران در کنگره، سنا نیز آمادگی خود را برای موافقت با آن اعلام کرد. بطوریکه سناتور جمهوری‌خواه «میچ مک کانل» رهبر اکثریت سنای آمریکا می‌گوید مجلس سنای این کشور به تمدید ده ساله تحریم‌های ایران رأی خواهد داد. از این رو و به دنبال اظهارات «مک کانل»، سناتور «باب کورکر» رئیس کمیته روابط خارجی سنا، سناتور جمهوری‌خواه «تام کاتن»، سناتور جمهوری‌خواه «دَن سولیوان» و سناتور جمهوری‌خواه «مارک روبیو» و همچنین سناتور دموکرات «جو مانچین» و سناتور دموکرات «باب منندز» که با توافق هسته‌ای ایران و گروه 1+5 مخالف بودند، اعلام کرده‌اند که از طرح تمدید تحریم‌های ایران حمایت خواهند کرد. با این وضعیت بعد از به تصویب رسانده شدن آن در سنا این لایحه باید به امضای اوباما نیز برسد. هر چند که او اعلام کرده که لایحه مربوط به عدم فروش بوئینگ را وتو خواهد کرد که این سخن وی از وتوی لایحه مذکور در مورد بوئینگ نشان از ضعف وی و عدم توانایی او برای دفاع از دستاورد سیاست خارجی‌اش دارد. با این اوصاف نباید فراموش کرد که اوباما تمدید تحریم‌ها علیه ایران را وتو نخواهد کرد چرا که مقامات دولت آمریکا و باراک اوباما به این نتیجه رسیده‌اند که تصویت این طرح مفاد برجام را نقض نمی‌کند. از سوی دیگر نیز باید این نکته را یادآور شد که گشایش در همکاری‌های بانکی برای ایران به مراتب مهم‌تر از موضوع هواپیماهای بوئینگ است که مورد غفلت قرار گرفته است.

بطوریکه از یکی نتایج برجام، تاکید بر شروع روابط بانکی تازه با دنیا بود. نقطه‌ای که با موضوع شفاف سازی بانکی و پیوستن ایران به آن برای پیگیری مطالبات بانکی و دستیابی به آنچه که به آن از سوی 1+5 تعهد شده بود را باید برای کشور میسر می‌ساخت به نوعی خارق العاده از آن عبور و عدول شده است.

نکته پایانی این که هر آنچه در ارتباط با اعترضات موجود در آمریکا گرفته تا مطالبات استقلال طلبانه بخش‌هایی از آمریکا آن از یکسو و تمدید تحریم‌های علیه جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی این کشور از سوی دیگر، نشان از بی توجهی و عدم التفات به تعهدات صاحب منصبان این کشور به جامعه آمریکا و جامعه بین المللی است که بذر بی اعتمادی و سوظن به آنها را در دو عرصه مذکور برایشان به ارمغان آورده است. به عبارتی آنچه به مطالبات جمهوری اسلامی ایران در برجام از نام برده می‌شود صرفاً رفع تحریم‌ها نبوده و نیست بلکه واقعیت عدم اعتماد به نظام و ساختار آمریکا است که اکنون در داخل این کشور نیز این شکل گرفته و مطالباتی از جنس واقعیات موجود در آن کشور و جامعه آن کشور را طلب می‌کند.

*مصطفی مطهری دکتری علوم سیاسی

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین