بررسی مثلث طلایی زنگنه، خاموشی و اعضای باشگاه نفت و نیرو با پوشش آیدین

گروه اقتصادی: زنگنه بعد از رأی اعتماد از مجلس راهی عسلویه شد و در اولین سفر نفتی خود با مدیران نفتی قدیمی پسر جوانی هم به چشم می‌خورد که دائم در کنار زنگنه بود. این فرد کسی نبود جز آیدین ختلان دانشجوی وزیر نفت و فارغ‌التحصیل رشته معدن که بعداً و بدون هیچ سابقه نفتی سمت رئیس دفتر و منشی مخصوص وزیر نفت را مال خود کرد.

به گزارش بولتن نیوز، ختلان در مدت کوتاه حضور خود شروع به کادر سازی کرد و از طریق سیطره بر باشگاه نفت و نیرو به مرد نخست این نهاد غیردولتی و خصوصی تبدیل شد. او که متولد شهریورماه 1359 است با سفارش زنگنه همه‌چیز را در دست گرفت و با یک سال سابقه نفتی همه مدیران را به خط کرد.

برخی گزارش‌های منتشرشده نشان می‌دهد که بسیاری از تصمیمات کلان حوزه نفت کشور و به‌ویژه برخی انتصاب‌های مهم و عزل‌های پرحاشیه صنعت نفت از این محفل قدرتمند و افراد فعال در باشگاه نفت و نیرو هدایت، طراحی و اجرا می‌شود و ختلان مرد همیشه حاضر در ملاقات‌های محرمانه نفتی زنگنه با مقامات بین‌المللی تبدیل‌شده است.

حضور فعال او در ملاقات وزیر نفت با فیلیپ هاموند، لوران فابیوس و سایر مدیران تراز اول نفتی و سیاسی جهان که پس از توافق ژنو راهی کشورمان شدند مشهود بود.

البته این ظاهر کار است اما نگاهی دقیق‌تر به کارنامه و سوابق هیات مدیره این کلوپ ظاهراً غیردولتی نشان می‌دهد این محفل قدرت احتمالاً اهدافی فراتر از برگزاری کنگره و تشکیل اتاق فکر دارد و بازخوانی سوابق اعضای هیات مدیره این کلوپ روایتگر حضور افرادی با سوابق طولانی با زنگنه است که به‌صورت مستقیم و غیرمستقیم دستی درفروش نفت و صنایع پتروشیمی و پالایشی و گاز و پروژه‌های حال حاضر وزارت نفت دارند!

به گونه دیگر باید گفت ختلان و افرادی مانند او اشخاصی بدون حاشیه قبلی هستند که وظیفه انتقال سیاست‌ها بین اعضای کلوپ و وزیر نفت را بر عهده‌دارند و به این شکل کنترل‌کنندگان اصلی نفت در حاشیه امن به کار خود ادامه می‌دهند.

در این رابطه ابوالحسن خاموشی ازجمله مهم‌ترین افرادی است که باید از او یادکرد و از اهرم‌های اصلی محسوب می‌شود.

ابولحسن یک عضو مؤثر از خانواده خاموشی‌ها است که برادر بزرگ‌تر او سید علینقی را بیشتر اهالی اقتصاد با ریاست بلندمدتش بر اتاق بازرگانی ایران می‌شناسند و هادی نژادحسینیان که برای اهالی صنعت نفت فردی نام‌آشنا است نوه دایی خانواده خاموشی‌ها بود. نژاد حسینیان در زندگی ابوالحسن اثرگذاری بسیاری داشت. او ابوالحسن را به کارخانه فیلور هدایت می‌کند و بعدها که هادی به وزارت راه می‌رود، ابوالحسن را هم همراه خود می‌کند و او می‌شود مدیرعامل راه‌آهن ایران.

سرپرست وزارت راه و ترابری به مدت نه ماه، معاون وزیر در امور آب و سرپرست وزارت نیرو به مدت 4 سال، رئیس هیات عامل و عضو هیات عامل سازمان گسترش و نوسازی صنایع به مدت 8 سال، قائم‌مقام رئیس هیات عامل و عضو هیات مدیره به مدت 4 سال در سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران، شرکت پتروپارس: قائم‌مقام مدیرعامل و عضو هیات مدیره به مدت دو سال (غیرموظف)، مدیرعامل و عضو هیات مدیره به مدت 4 سال و 3 ماه در شرکت مهندسی و توسعه نفت (متن)، عضو هیات مدیره و قائم‌مقام مدیرعامل به مدت 5 سال در شرکت نفت و گاز پارس و مدیرعامل و عضو هیات مدیره در حال اشتغال در شرکت گروه پتروشیمی سرمایه‌گذاری ایرانیان است.

او بخش مهمی از دوران مدیریتی خود را در سایه مدیریت آقای زنگنه سپری کرده است و از همفکران نزدیک به وزیر نفت ایران محسوب می‌شود.

اما علی‌نقی خاموشی رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری ایران است که در خردادماه 1390 از تأسیس شرکت هلدینگ بزرگ سرمایه‌گذاری نفت، پتروشیمی و انرژی در ایران خبر داد و گفت: این شرکت به‌عنوان بزرگ‌ترین هلدینگ خاورمیانه تسهیلات موردنیاز در بخش‌های نفت، پتروشیمی و انرژی را فراهم می‌نماید.

خاموشي دران زمان افزود: این شرکت تاکنون در 11 طرح پتروشیمی سرمایه‌گذاری کرده است و هم‌اکنون بیش از 50 درصد سهام شرکت بازرگانی پتروشیمی به این مجموعه متعلق است. علاوه بر آن با سرمایه‌گذاری در احداث 11 نیروگاه ازجمله نیروگاه‌های یزد و زنجان اندوخته عظیمی برای بخش خصوصی کشور فراهم‌شده است.

شرکت سرمایه‌گذاری ایران، شرکت خدمات مالی ایرانی است که در سال ۱۳۸۵ با سرمایه ۱۲۶ شخصیت حقیقی و حقوقی به ارزش معادل ۸۳۰ میلیارد ریال تأسیس شد. در اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۸۹ این رقم به ۱٫۰۰۰ میلیارد ریال افزایش یافت. این شرکت در سال مالی ۱۳۹۰ با درآمدی بالغ‌بر ۳۱ هزار میلیارد ریال (در حدود ۳ هزار میلیارد تومان) در رتبه ۲۶ از بزرگ‌ترین شرکت‌های عمومی ایران قرار گرفت و در فهرست برترین شرکت‌های ایران، نسبت به سال گذشته، ۱۳۴ پله صعود کرد!

تمرکز اصلی این شرکت درزمینهٔ سرمایه‌گذاری و خرید سهام شرکت‌های تخصصی، مادرتخصصی، هولدینگ و خدماتی فعال در حوزه‌های حمل‌ونقل، انرژی، پتروشیمی، نفت و گاز معطوف می‌باشد.

شرکت سرمایه‌گذاری ایران هم‌اکنون مالک شرکت‌های زیادی است که برای نمونه می‌توان به: گروه پتروشیمی سرمایه‌گذاری ایرانیان، شرکت بازرگانی پتروشیمی، شرکت نخل بارانی پردیس، شرکت انرژی‌گستر جم، شرکت فراساحل ایران، پتروشیمی کارون، پتروشیمی شیراز، صنایع پتروشیمی کرمانشاه، پتروشیمی زاگرس، پتروشیمی ایلام، پتروشیمی ارومیه، پتروشیمی فسا، پتروشیمی جهرم، پتروشیمی گچساران، پتروشیمی لردگان، پتروشیمی صدف عسلویه و پتروشیمی داراب، شرکت پارس پرند دیبا، شرکت کالا بازار ایرانیان، شرکت حمل‌ونقل پتروشیمی، شرکت اسپک و شرکت فن آسا اشاره نمود.

خاموشی 71 ساله، این عنوان‌ها را نیز در کارنامه دارد (به جهت فزونی تعداد شرکت‌هایی که به‌واسطه ریاستش در بنیاد درانها نیز نفوذ داشته است از ذکر بسیاری از آن‌ها در اینجا خودداری شده است): رئیس هیات مدیره شرکت سرمایه‌گذاری ایران، رئیس هیات مدیره شرکت‌های: ریسندگی و بافندگی مطهری و پوشاک جامعه، مدیرکل شرکت‌های: ریسندگی و بافندگی مقدم و تیم، مدیر تولید نساجی ممتاز، عضو شورای عالی پول و اعتبار و رئیس بنیاد مستضعفان.


سعید مرجوی، پیمانکاری با مسئولیت علی البدل

او یکی از پیمانکاران معروف صنعت نفت در دوران اول وزارت آقای زنگنه است، بنیان‌گذار و مدیرعامل شرکت پیمانکاری هیربدان که در سال 86 بنا به دلایلی مدتی بازداشت و سپس آزاد شد، او مجری برخی طرح‌های پیمانکاری مهم صنعت نفت است، پروژه ایستگاه تزریق گاز آغاجاری (EPC)، پروژه یک واحد نیروگاه سیکل ترکیبی پالایشگاه بندرعباس بصورت (EPC)، پروژه احداث کارخانه لوله‌سازی 56 اینچ در منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی (E,MC)، پروژه مهندسی و تأمین تجهیزات مبدل‌های حرارتی ایستگاه‌های اهواز و بی‌بی حکیمه (EP)، پروژه پالایشگاه گاز ایلام (MC)" تنها نمونه‌هایی از مهم‌ترین پروژه‌های انجام‌شده هیربدان است، او این روزها یکی از اعضای علی البدل هیات مدیره باشگاه نفت و نیرو است.

محمد صحفی، از رسانه تا کنگره

معاون مطبوعاتی وزارت ارشاد دولت اصلاحات، او بیشتر یک چهره فرهنگی و رسانه‌ای است تا چهره‌ی نفتی، بااین‌حال مدتی هم در دوره نخست حضور آقای زنگنه در وزارت نفت و با حکم زنگنه مدیریت کل روابط عمومی وزارت نفت را بر عهده داشت، نام او پای بیانیه معروف استعفای یک‌صد معاون وزیر دولت اصلاحات در قضیه جنجال تحصن مجلس ششم دیده می‌شود او از هواداران طیف خاص سیاسی عصر اصلاحات است، محمد صحفی امروز عضو علی البدل کلوپ نفت و نیرو است.

محمد ایروانی، مردی با آرزوهای بزرگ

برادر کوچک‌تر عباس ایروانی، مالک معروف سرمایه‌گذاری عظام است که بیشتر در صنعت خودرو فعالیت داشته است، محمد اما بی‌علاقه به حوزه فعالیت اخوی، با را ه اندازی شرکت دانا انرژی وارد صنعت نفت شد و در سال 86 بی‌سروصدا یک‌صد درصد سهام شرکت پتروایران را خرید، معامله‌ای که بلافاصله با تشکیک در شفافیت آن نقض شد و پتروایران در بدنه وزرات نفت باقی ماند.

دانا انرژی یکی از شرکت‌های تازه‌وارد به بازار بخش بالادستی نفت ایران است و در حد محدود در صنعت حفاری فعالیت دارد اما در حوزه اکتشاف فعالیت‌های قابل‌توجهی انجام داده است، از زمان حضور مجدد آقای زنگنه در وزارت نفت این شرکت با اقبال بیشتری مواجه شده است. ایروانی هرچند مدیریت گروه انرژی دانا را بر عهده دارد اما هرگز یک چهره نفتی شناخته نمی‌شود و درنهایت از او به‌عنوان یک پیمانکار تازه‌وارد در این صنعت اما ارادتمند به وزیر محترم نفت یاد می‌شود؛ او عضو اصلی هیات مدیره کلوپ نفت و نیرو است.

غلامرضا منوچهری از فلسطین تا طالقانی

شاخص‌ترین چهره صنعت آب کشور که هم‌زمان با حرکت زنگنه از خیابان فلسطین (ساختمان مرکزی قدیم وزارت نیرو) به خیابان طالقانی (ساختمان مرکزی وزارت نفت) او هم همین مسیر را رفت و به وزارت نفت آمد، شاید اگر حضور اتفاقی آقای زنگنه در وزارت نفت نبود امروز آقای منوچهری از مدیران شاخص بخش آب کشور بودند، او این روزها در مسئولیت مدیرعاملی شرکت مهندسی و ساخت تأسیسات دریایی ایران با بحران دکل گمشده‌ای طرف است که گفته می‌شود پول آن قبل از مسئولیت منوچهری پرداخت‌شده است و به موضوعی داغ برای افکار عمومی بدل شده است؛ منوچهری عضو اصلی هیات مدیره کلوپ انرژی و راهبر کنگره نفت و نیرو بود ضمن اینکه شرکت مهندسی و ساخت تاسیاست دریایی از اصلی‌ترین اسپانسرهای مالی این رویداد است.

مهدی میرمعزی، عالیجناب نفتی

مدیرعامل اسبق شرکت ملی نفت و کسی است که بخشی از متن اصلی قرارداد معروف کرسنت را امضا کرده است، در سال 1380 و پس از قریب به بیست سال تصدی هم‌زمان وزارت نفت و مدیرعاملی شرکت ملی نفت ایران توسط وزرای نفت، مهدی میرمعزی با حکم بیژن زنگنه به مدیرعاملی شرکت ملی نفت انتخاب شد و بسیاری همین مسئله را نشانی از تبعیت خاص میرمعزی از دستورات و تصمیم‌ها و تفکرات آقای زنگنه دانستند، سال 84 و پس از تغییرات در دولت او هم از شرکت ملی نفت رفت و مدتی بعد بنا به دلایلی که ذکر آن در این گزارش نمی‌گنجد همراه با عده‌ای دیگر از مدیران، تن به بازنشستگی داد.

مدتی بعد و پس از تشکیل هلدینگ انرژی پاسارگاد توسط بانک پاسارگاد به دعوت مجیدقاسمی مسئولیت این هلدینگ را بر عهده گرفت و با استفاده از روابط همیشه گرم و ارادت خود به آقای زنگنه به‌سرعت یکی از بزرگ‌ترین و ثروتمندترین هلدینگ های انرژی کشور را تشکیل داد، او اما در نخستین روزهای حضور دوباره زنگنه در نفت حکم عضویت در کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی را هم گرفت و به گمان بسیاری از کارشناسان از اصلی‌ترین طراحان قراردادهای جدید نفتی است.

مهدی میرمعزی مجدداً با حمایت مقام عالی وزارت، ریاست هیات مدیره شرکت تأسیسات دریایی و ریاست هیات مدیره شرکت پتروپارس را به‌عنوان دو غول پیمانکاری ایران بر عهده گرفت و هرچند در محافلی از استعفای خود خبر داده بود اما هنوز مستنداتی مبنی بر پذیرش این استعفاها دیده نمی‌شود، از او به خاطر حضور نامحسوس در بسیاری از اتفاقات صنعت نفت ایران با عناوینی مثل "مرد قدرتمند " یا "عالیجناب نفتی" یاد می‌شود، او بی‌گمان یکی از مؤثرترین مدیران این روزهای صنعت نفت ایران است و هرکجا در عملیات‌های توسعه‌ای از احداث خطوط شریانی گازی کشور گرفته تا افزایش ناوگان حفاری دریایی و خشکی نفتی سخنی در میان باشد می‌توان نشانی از حضور این عالیجناب صنعت نفت ایران را رصد کرد.

هلدینگ انرژی پاسارگاد و شرکتی از شرکت‌های زیرمجموعه‌اش با نام بناگستر کرانه که یک شرکت قدرتمند در حوزه بانکرینگ است جزو اسپانسرهای اصلی (پلاتین) کنگره نفت و نیرو بودند. مهدی میرمعزی عضو اصلی هیات مدیره کلوپ نفت و نیرو است.