بولتن نیوز: حجت الاسلام ناطق نوری از آن دست نیروهای انقلابی است که سرد و گرم روزگار را چشیده و سینه اش پر است از خاطرات ناب انقلاب در برهه های گوناگون. از ماجرای قبل از انقلاب و شروع تازه نهضت، تا پیروزی انقلاب اسلامی و تثبیت نظام، تا وظائف و مسئولیت های او در دولت و مجلس و در حال حاضر هم در بیت رهبری. شنیدن پاره ای از خاطرات او در این روزها خالی از لطف نیست:
آشنایی ناطق نوری با رهبر انقلاب
ناطق نوری از سالیان دور با رهبر انقلاب آشنا بوده است. خود او در این باره می گوید:
«آن مقداری كه حافظه من یاری
میكند، من از سال 1340 با ایشان آشنا شدم. چون من سال 39 به قم رفتم. سال 1340، سالی
است كه مرحوم آیتالله العظمی بروجردی از دنیا رفتند. سال اول منزل بودم. جایی اجاره
كرده بودم. سال دوم به مدرسه رفتم، مدرسهی حجتیه. از همان سال در مدرسهی حجتیه با
رهبر معظم انقلاب آشنا شدم. چون ایشان هم حجرهشان در همین مدرسه بود و خوشبختانه در
همان بلوكی هم بود كه ما حجره داشتیم. منتها ما طبقهی اول بودیم و ایشان طبقه دوم.
طبیعتاً مسیر راه ایشان، به گونهای بود كه باید از جلوی حجرهی ما عبور میكردند
تا به حجرهشان برسند. پس اولین آشنایی و برخورد من با ایشان از مدرسهی حجتیه بود.
اگر حافظهام خطا نكند، همان سال 1340 با ایشان آشنا شدم.
شخصیت رهبر معظم انقلاب برای ما- به خصوص ما طلبههای تهرانی كه حجرهمان هم در مسیر ایشان بود- برجستگی ویژهای داشت. اصل مطلب این است كه علاقه و ارادت من به ایشان از همان سال است و هرچه زمان گذشت، بیشتر شد. پایهی این علاقه و ارادت متعلق به همان سالهاست. علتش هم این بود كه ایشان از همان اول، به عنوان یكی از فضلای مدرسه و حوزه بودند. رفتار ایشان با یك متانتی توأم بود. همین متانتی كه الآن هم در آقا مشهود است. من میتوانم شهادت بدهم كه منش و رفتار ایشان از همان سالهای اول كه ما آشنا شدیم، همین طور بوده؛ البته كاملتر شده است. به لحاظ اینكه ایشان روی خودشان كار میكنند.
من متولد 1322 هستم. سال 40
تقریباً یك طلبه هفده هجده ساله بودم. ایشان سحر، قبل از اذان حتماً بیدار بودند و
موقع نماز، اذان میگفتند. صدا و آهنگ اذان ایشان هنوز گاهی در گوش من هست. در همان
طبقه اذان میگفتند. از همان اول اهل تهجد و نماز شب بودند. اینها برجستگیهایی بود
كه برای یك طلبهی جوان، خیلی جاذبه داشت. چون جوانها دنبال الگویی برای خودشان هستند.
ایشان یكی از الگوهایی بود كه وقتی آدم نگاه میكرد، احساس میكرد كه خوب است آدم اینطوری
بار بیاید. ایشان خیلی متین و سنگین بودند. خیلی با صلابت حركت میكردند؛ اما خوش اخلاق
هم بودند. یعنی هیچ موقع ایشان عبوس نبودند؛ بهخصوص نسبت به ما طلبههای تهرانی. جمع
دوستان ما آدمهای متدینی بودند. به هر جهت زیردست آقای مجتهدی بزرگ شده بودند. ایشان
یك علاقه و محبت خاصی هم نسبت به ما داشت. یعنی اصلاً عنایت داشت. مثلاً وقتی ما در
راه خدمتشان میرسیدیم، سلام میكردیم؛ ایشان میایستادند، احوالپرسی میكردند. به
اسم، دوستان ما را میشناختند. حتی این سالهای آخر هم گاهی سراغ آنها را به اسم،
از من میگرفتند.»
ماجرای مهدی هاشمی و ورود ناطق نوری
یکی از حوادث حساسی که در دوران بعد از انقلاب به وجود آمد ماجرای بیت منتظری و ارتباط او با باند جانی مهدی هاشمی بود. ناطق نوری از آن دست مسئولینی بود که برای جمع کردن این ماجرا تلاش زیادی کرد و چندین بار هم به دیدار منتظری رفت. او می گوید:
«من نسبت به پروندهی مهدی هاشمی،
واقعا حساسیت داشتم. زمانی که فرمان 8 مادهای امام صادر شد، گفتم اگر راست میگویید
پروندهی سید مهدی هاشمی را بیاورید. من میدانستم این ها چه کاره هستند و زمانی که
بحث ایشان از سوی حضرت امام مطرح شد و ایشان را گرفتند، آقای منتظری به عنوان اعتراض،
درس خود را تعطیل کرد. این رفتار ایشان خیلی به حضرت امام (رحمهالله علیه) برخورد؛
زیرا ایشان کار بیربطی انجام داد. کسی تخلف کرده و دستگیر شده است حال اگر فامیل تو
هم باشد، نباید فرقی داشته باشد و این گونه برخورد کنی.
زمانی یکی از پسران آیتالله مشکینی را گرفتند، ایشان اعلام کرد که هیچ فرقی نباید بین افراد باشد، هر کس تخلف کرد باید با او برخورد شود و تشکر هم کردند، ولی ایشان به عنوان قائم مقام رهبری نسبت به برخورد با یکی از وابستگانش به عنوان اعتراض درس را تعطیل کرد. من همیشه موقعی که مشکلی به وجود میآمد، در پی حل آن بودم، لذا نزد اعضای جامعهی مدرسین رفتم تا قضیه را به نحوی حل کنم. البته آقایان علما و جامعهی مدرسین نیز به من لطف داشتند والا من از نظر سن و سال، نسبت به آقایان علما، کوچکتر بودم، منتهی خدا لطف کرد و محاسن ما زود سفید شد و این جوری شد ریش سفیدی کردیم.
پس از مذاکراتی که به عمل آمد، به اتفاق آقای «جوادی آملی» و آقای «یزدی» از طرف جامعهی مدرسین انتخاب شدیم و نزد آقای منتظری رفتیم. البته آقای جوادی آملی، خیلی متین و سنگین صحبت کرد و آقای یزدی هم طبق معمول خیلی بلند و صریح و رشید حرفهای خود را زد. نوبت که به من رسید، چون من با ایشان در زندان بودم و خودمانی بودم، گفتم: «آقای منتظری حالا یک فامیل شما را گرفتند، این خیلی بد است که قائم مقام رهبری بیاید و در حکومتی که متعلق به خود شماست، قهر کند و کنار بنشیند». ایشان عوض این که استدلال کند و ما را قانع کند و یا بپذیرد گفت: «آخر شما شرایط من را درک نمیکنید، من زیر فشار داخل خانه هستم». این پاسخ برای من خیلی سنگین بود که قائم مقام رهبری بگوید، من زیر فشار زن و بچه هستم.
گفتم: واقعا این زیبندهی آقای منتظری است؟ در حکومت که نمیشود زیر فشار عروس و دختر و داماد بود. خدا شاهد است که این عین عبارت ایشان است. او گفت: «من زیر فشار داخل خانه هستم». خیلی مأیوسانه بیرون آمدیم. به آقایان گفتم: «واقع کسی که قائم مقام رهبری است، میتواند بگوید من زیر فشار زن و بچه هستم. این از یک فرد عادی پذیرفتنی نیست تا از یک قائم مقام. این رفتار او در واقع اعتراض به امام است». ادامهی ماجرا را آقای ریشهری تعقیب کردند. ایشان مستقیما از امام دستور میگرفتند و میرفتند به تدریج مکاتبه بین امام و آقای منتظری شروع شد. امام گاهی تعبیرهای تندی به ایشان میفرمود. یک بار فرمود که در دنیای خارج، وقتی که میخواهند حرف بزنند در ابتدا مشاورین نظر میدهند، سپس خودشان دو تا جمله حرف میزنند. شما همین طوری حرف میزنید. خیلی عجیب بود، مکاتبات ادامه پیدا کرد تا در نهایت به نامهی 6/1/1368 رسید.»
ناطق نوری و دوران دوم خرداد
یکی از اشخاصی که در دوران دوم خرداد بیشترین حملات اصلاح طلبان متوجه ش بود ناطق نوری بود. به خصوص آن که در زمان انتخابات ریاست جمهوری، او به عنوان رقیب اصلی سیدمحمد خاتمی به شمار می رفت. اصلاح طلبان برای شکستن ناطق نوری از هیچ حربه ای فرو گذار نکردند. اما عملکرد ناطق نشان می دهد که او در این دوران میدان را خالی نکرد و بازی را به رقیب نباخت.
زمانی که ماجرای کارهای براندازانه و منافقانه روزنامه سلام پیش آمد برخی از مسئولین در بن بست تصمیم گرفتار شده بودند. اوضاع، اوضاع حساسی بود. دوم خردادی ها به شدت فضای سیاسی را ایزوله کرده بودند. همه روزنامه ها و رسانه های جمعی در اختیار آنان بود. فقط کافی بود کسی علیه آنان سخن بگوید تا با شدیدترین رفتار و گفتار به او حمله کنند. اما ناطق در این دوران هم خیلی خوب وارد میدان شد. او خود چنین می گوید:
«بحث این بود که روزنامه سلام
از دیدگاه قوه قضائیه تخلفی کرده است، سؤال و ابهامات هم همینجا است، بالاخره باید
از این آقایان اصلاحطلب و قانونگرا سؤال کرد که مگر شما نمیگویید که باید قانونی
عمل کرد، مگر شما نمیگویید که کسی در کار دیگری دخالت نکند؟ قوه قضائیه به یک جمعبندی
رسیده و دارد عمل میکند، قوه قضائیه هم هر کاری را که دلش بخواهد نمیتواند انجام
دهد، ما سلسله مراتب داریم، اگر قایل هستید که قاضی جناحی عمل کرده و تخلف نموده، میتوان
به دادگاه انتظامی قضات شکایت کرد. اگر آنجا هم جناحی است، به رئیس قوه قضائیه و پس
از آن به رهبری- که او را نصب کرده- میتوان شکایت کرد. چرا در این جریان سلسله مراتب
مراعات نشد، چرا وقتی جلوی آن روزنامه گرفته شد، عدهای مردم را تحریک کردند، مقاله
و سرمقاله نوشتند، دانشگاه رفتند سخنرانی کردند و متحصن شدند؟ اینها واقعا از ابهامات
است.»
ماجرای کوی دانشگاه
ماجرای کوی دانشگاه و حوادث سال 78 انصافا از آن دست حوادثی است که هنوز جای کار زیادی دارد. بسیاری از زوایای آن هنوز به درستی مشخص نشده است. اصلاح طلبان برای آن که پروژه «استحاله از درون» نظام را عملیاتی کنند با سه طرح قتل های زنجیره ای، ماجرای کوی دانشگاه و ترور سعید حجاریان وارد میدان شدند. ماجرای کوی دانشگاه از آن اتفاقاتی است که اگر به درستی تبیین می شد و ریشه های آن مشخص می شد شاید خیلی از حوادث بعد از انتخابات سال 88 به وجود نمی آمد. ناطق درباره این ماجرا نیز موضع گیری شفاف و انقلابی به خرج داد. تحلیل های او نیز از این روزها شنیدنی است:
همیشه وقتی که یک جایی شورش و جار و جنجال میشود، مثل مشهد، اسلام شهر، اکبرآباد، قزوین و از این قبیل آنهایی که در متن صحنه هستند و آتش میزنند، غارت میکنند و شیشه میشکنند، سیاسی نیستند؛ اینها یک مشت آدمهای عقدهای و اراذل و اوباش هستند که در شلوغی میریزند و آتش میزنند که چیزی گیر بیاورند، اما آنهایی که پشت پرده و صحنه را هدایت میکنند، آنها سیاسی هستند.
یکی از محافظین من میگفت: هنگام تظاهرات در خیابان ایستادم و نگاه میکردم که جریان چگونه است. دیدم یک مرد 40 تا 50 ساله که موبایل در دست خودش دارد از این یک طرف جلو میآمد و با گفتن جملهای جمعیت را تحریک میکرد، بعد خودش میرفت پشت یک درختی میایستاد و با موبایل خبر میداد. این شخص را خیلی تعقیب کردم ببینم که چه میکند میخواستم با او برخورد کنم، اما جرأت نکردم برای این که احساس میکردم تنها هستم و کسی همراهم نیست؛ بنابراین با این که او را تحت تعقیب قرار دادم، اما گمش کردم.
لذا معتقدم این جریان هدایت شده
بود. برای همین من آرام نگرفتم و با این که در این زمینه مسئولیتی نداشتم دائماً جاهای
مختلف از دفتر خودم در مجلس تلفن میزدم. حراست خود را هم به صحنهی تظاهرات فرستاده
بودم تا به من خبر دهند.
چون گفته بودند اغتشاش گران به سمت بهارستان هم آمدند- مسئول حراست، آخرین وضعیت را به من گزارش میداد که مثلا الان اغتشاشگران در کجا هستند و چه کار میکنند. زمانی که نزدیک ایستگاه رادیو بودند، با آقای لاریجانی تماس گرفتم که شما آنجا چقدر نیرو دارید؟ و بعد معلوم شد تدابیری اندیشیده شده بود. من با آقای ذوالقدر و آقای رحیم صفوی فرمانده محترم سپاه نیز پی در پی تماس میگرفتم و آنها هم میگفتند هنوز به ما دستور داده نشده و علت دارد که دستور داده نشده،حتماً شما در جریان هستید. البته آقایان هم ناگزیر هستند که ضوابط را رعایت کنند. چون در این درگیریها که نان و حلوا تقسیم نمیشود، ممکن است دو نفر هم کشته شوند و آن وقت به این فرماندهان بگویند شما به چه مناسبت وارد شدید. از این رو این اغتشاشگران فکر میکردند که واقعاً میدان باز است و هر کاری که دلشان بخواهد میتوانند انجام دهند. در واقع، فرصت خوبی بود که اینها خودشان را نشان دهند،ولی به نظر من، نباید هیچ فرصتی به این گونه جریانها داد، از همان اول باید در نطفه خفه میشد. بالاخره در یک مقطعی دستور صادر شد که سپاه وارد عمل شود و در ظرف دو ساعت اغتشاشی که از «میدان بخارایی» تا «شهرری» کشیده شده بود، پایان یافت.
در همین زمان، جلسهای در حضور مقام معظم رهبری از سران سه قوه، فرماندهان نظامی سپاه، وزیر اطلاعات، وزیر کشور و تا آنجا که من یادم است، دبیر شورای عالی امنیت ملی تشکیل شد. من همانجا گفتم که «آقا، بنده اعتقاد دارم نهضت آزادی و این نیروها در پشت پردهی این جریان هستند و اگر ما بخواهیم این آشوب و شورش را بخوابانیم به نظر من باید سران اینها را دستگیر کرده، عدهای که در صحنه آشوب کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم. حتی اگر لازم باشد- دیدیم که اینها به هرحال بحران ایجاد کردند را هم بسرعت محاکمه کنیم و حتی اگر لازم باشد-آنها را به سینهی دیوار بگذاریم. اگر قصد براندازی نظام را دارند و با اسلام محارب هستند، با آنها برخورد شود.
بعضی از مسئولان خیلی جا خوردند و گفتند: این نوع حرف زدن جلوی آقا؟! اما من ریشهی اغتشاش را در نهضت آزادی میدانم، اینها دنبال براندازی هستند و در کشور بحران ایجاد میکنند و بالاخره باید با آنها برخورد کرد، حکومت تعارف ندارد.
ناطق نوری در دفتر بازرسی بیت رهبری
ناطق نوری سال ها است که به عنوان مسئول دفتر بازرسی بیت رهبری مشغول به فعالیت است. ماجرای حکم آقا در مورد مسئولیت جدید ناطق هم شنیدنی است. خود او می گوید:
ایشان حکمی قریب به این مضامین نوشته بودند: از آن جایی که اینجا آخرین ملجأ و مرجع تظلمات مردم است شما را به عنوان مسئول بازرسی انتخاب میکنم و از شما میخواهم که یک دفتر کوچکی تشکیل بدهید و مسائل کارگزاران نظام را پیگیری کنید. از اینجا کار بازرسی شروع شد. بازرسی ما موردی است. یعنی همین طوری برای بازرسی و بررسی مسائل و معضلات نمیرویم بلکه چنانچه کسی تظلمی به دفتر آقا داشته باشد؛ آقا مورد را به بازرسی ارجاع میدهد و ما هم بازرسی کرده و نتیجه را به ایشان گزارش میدهیم. در طول این چند سالی که ما بازرسی را تشکیل داده و گزارشهای مربوطه را تهیه میکنیم، آقا تمام گزارشها را حتی اگر پانصد صفحه باشد، میخوانند و گاهی هم حاشیه میزنند و اقدام میکنند حتی یک مورد وجود ندارد که ایشان اقدام نکرده باشند.
ترکیب اعضای دفتر بازرسی هم به این صورت است: چهار گروه کاری وجود دارد که عبارتند از: گروه فرهنگی، گروه اقتصادی، گروه قضایی و گروه سیاسی هر گروه یک رییس و دو تا کارشناس دارد، این اجازه را هم داریم که در مواردی از دستگاههای ذیربط کارشناس بگیریم تا در پروندهای با ما همکاری کنند. اکنون تمام اعضای دفتر بازرسی از رییس تا آبدارچی و پیک و راننده، بیست نفر هم نمیشوند...
خاطره جالب ناطق از مسئولیت در دفتر بازرسی بیت رهبری
روزی گروهی از جانبازان در شیراز، راهپیمایی و تظاهرات کردند. آقا فرمودند: بازرسی کنید و مشخص کنید که حق با کیست؟ پس از بازرسیهایی که انجام شد، گزارش دادیم که اولاً مدیر کل اطلاعات آقای موسوی که عامل فتنه است باید از این استان برود و بر اثر همین گزارشها او را برداشتند. اما متأسفانه او را آوردند مرکز و ارتقای درجه دادند، در قتلهای زنجیرهای هم ایشان متهم ردیف اول بود. دوم آن که به آقا پیشنهاد دادیم رییس بنیاد جانبازان آقای رفیق دوست و معاون ایشان آقای محمدنبی حبیبی باید محاکمه شوند. حال آن که با آقای رفیق دوست چهل سال است که رفیق هستیم.
یک روز ایشان به دفتر من آمد و گفت: حالا ما باید محاکمه شویم؟ شاه این طوری دربارهی ما نگفته بود. گفتم آقا محسن، عصبانی نشوید ناهار خدمتتان باشیم. به کارشناسان میگویم پرونده را بیاورند اگر جواب داشتید، من قبول میکنم در غیر این صورت همین است که هست. رفاقت من و شما سرجایش اما من بازرس رهبر هستم... آقا به من اعتماد کردند ما چشم و گوش او هستیم و کوچکترین گرایش به این طرف یا آنطرف، خیانتی نابخشودنی است. اگر حق هم با شما باشد رسیدگی میکنیم. خلاصه آقای امیری پرونده را آوردند. ما به قدری متقن و محکم کار میکنیم که هیچ کس نمیتواند از نظر قضایی، حقوقی و کارشناسی خدشه وارد کند. در این ارتباط پس از ارائهی گزارش ما آقا هم به آقای نیری دستور دادند به پرونده رسیدگی کند و ایشان هم برخورد کرد.
موضع گیری ناطق درباره حوادث مصر و تونس
ناطق نوری با اشاره به تحولات شمال آفريقا گفت: سران استكبار جهاني تلاش ميكنند با مديريت انقلاب كشورهاي آفريقايي، حكومتهاي سكولار و ليبرال مدنظر خود را سر كار آوردند كه مردم بايد در مقابل اين اقدامات هوشيار باشند.
او هم چنین معتقد بود: ملتهاي تحت سلطه حكومتهاي استكباري، تاكنون استبداد و استكبار اين حكومتها را تحمل كردهاند، اما پيشبيني ميشد كه هركدام از اين كشورها يك آتش زير خاكستر باشند كه در يك فرصت مناسب نمايان شوند. اين اتفاق اكنون رخ داده است، چون استبداد و استكبار نميتواند براي هميشه پايدار بماند، هرچند كه ممكن است مردم چندين سال نتوانند اعتراض خود را نمايان كنند. اين آتش زير خاكستر بعد از تونس يكي پس از ديگري در كشورهاي مختلف سر باز ميكند و نكته حائز اهميت اين است كه حاكمان مستبد و ديكتاتور اين كشورها كنار خواهند رفت.
البته او نسبت به سوء استفاده غرب و به خصوص آمرکا از این انقلاب ها هشدار داد و گفت: با اين وجود ملتهاي آزاديخواه جهان بايد هوشيار باشند كه آمريكا و استكبار جهاني سوار بر موج اين حركتهاي انقلابي نشوند. سران استكبار جهاني اكنون تلاش ميكنند مديريت اين حركتهاي انقلابي را به دست بگيرند تا حكومتهاي سكولار و ليبرال مدنظر خود را سر كار آوردند اما مردم در مقابل اين اقدامات نيز بايد هوشيار باشند.
نظر ناطق نوری درباره 22 بهمن امسال
ناطق نوری با اشاره به حضور پرشور و نشاط مردم در راهپیمایی 22 بهمن ماه اظهار داشت: ملت ایران پرنشاط تر از سال های قبل همواره از اصول و ارزشهای انقلاب دفاع می کنند.
ناطق به تجلیل از اقدام انقلاب مردم پرداخت و آنان را در عمل به وظیفه خود جلوتر از مسئولین دانست و گفت: مردم با راهپیمایی خود بر مسئولین اثبات کردند که از آنان جلوترند چرا که با همه اختلاف سلیقه ها در منافع ملی و ارزشهای انقلاب اختلافات کنار گذاشته می شود و کنار هم راهپیمایی می کنیم. مردم با راهپیمایی خود به مسئولان گوشزد کردند، تا با رعایت هر چه بیشتر وحدت، سعی کنند اختلاف سلایق منجر به امیدوار شدن دشمنان نشود.
ناطق نوری با اشاره به پیام مردم
به اپوزیسیون و غربی ها خاطر نشان کرد:برخی اختلاف سلیقه های داخل موجب امیدواری شما
نشود چرا که کماکان انقلاب و منافع ملی برای ما اصل بوده و با حفظ وحدت انقلابمان را
از هر گزندی حفظ خواهیم کرد.
موضع گیری ناطق درباره واقعه 25 بهمن 89
بالاخره آخرین موضوع گیری ناطق امروز و در گفتگو با شبکه خبر رقم خورد. او که معلوم بود به شدت از اقدام سران فتنه و پیاده نظام های آنان عصبانی است دوباره یکی از آن موضع گیری های انقلابی خود را نشان داد. او گفت: كساني كه روزگاري در كنار خدمتگزاران جمهوري اسلامي ايران حضور داشتند و به نظام و انقلاب خدمت مي كردند و امروز در مقابل ملت و نظام قرار گرفته اند، اگر كمترين هوش سياسي و غيرت داشتند بايد خود و اندك هوادارانشان را در روز ملي 22 بهمن فرا ميخواندند تا ضمن دفاع از آرمانهاي امام و انقلاب و رهبري از مردم مصر و قيام ملت مصر هم حمايت مي كردند.
وي در ادامه تصريح كرد: قوه قضائيه بايد بر اساس قانون و عدالت اسلامي با مسببين اين حادثه شرمآور برخورد قاطع كند. ملت ايران پاي اصول انقلاب، نظام، رهبري و ولي فقيه ايستاده و جان خود را در اين راه فدا خواهد كرد و از حريم نظام دفاع خواهد كرد.
ناطقنوري ضمن تشكر از حضور پرنشاط و متعهدانه ملت در راهپيمايي 22 بهمن امسال تصريح كرد: فتنهگران در حساسترين شرايط خاورميانه، عملي ضدانقلابي انجام دادند و خوراك تبليغاتي براي دشمنان ايران و اسلام فراهم كردند.
وي در ادامه گفتوگو با شبكه خبر اظهار داشت: دشمنان بايد بدانند ما شايد در داخل خانه خود اختلاف سليقه هم داشته باشيم اما آنگاه كه اصول و ارزشهاي نظام، اسلام، استقلال كشور و منافع ملي به خطر بيفتد، اعضاي خانه همه اختلاف سليقه ها و انتقادها را كنار مي گذارند و يكدل و يكصدا از نظام دفاع مي كنند، همانگونه كه پيش از اين دفاع كردهاند.
ناطقنوري شعارهاي كشورهاي غربي و رسانه هاي آنها را دروغين و سياستهايشان را چندگانه و مزوّرانه خواند و افزود: آنها فقط به دنبال منافع خود بوده و هستند.
وي در ادامه تصريح كرد: رسانههاي بيگانه قصد داشتند ضمن كمرنگ جلوه دادن راهپيمايي باشكوه 22 بهمن، از اتفاقات 25 بهمن شبيه سازي كنند و آن را به انقلاب مردم مصر متصل كنند كه اين حركت، عملي خبيثانه و زشت بود و البته ناكام ماند.
ناطقنوري در پايان مردم ايران را آگاه و هوشيار دانست و تصريح كرد: همين انسجام و حضور در صحنه و پيوند مردم با ولايت و رهبري، مهمترين عامل بقا و پايداري نظام و كشور است.
بولتن نیوز از صمیم قلب برای این نیروی انقلابی و متعهد آرزوی سلامتی و طول عمر می کند تا همواره بتواند با مواضع انقلابی خود دل انقلابیون و مردم عزیز کشورمان را شاد کند. مردم بزرگ ایران آن چیزی که از همه مسئولین و به خصوص امثال جناب آقای ناطق انتظار دارند اتخاذ چنین مواضع انقلابی و روشنگرانه است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
امثال اقای ناطق اگر گاهی مورد حمله قرار گرفته اند از طرف دوستداران نظام به این دلیل بوده که از ایشان انتظار دارند چرا که ایشان را در خط ولایت می دانند و اگر گاهی سکوت می کنند مردم ناراحتی خود را ابراز می کنند شاید باز همان ناطق نوری انقلابی شود
ما یه نفر داریم تمام چشم وگوش و حواسمون به همونه اونم امام خامنه ای (روحی له الفدا) است
بگه بمیر می میریم بگه بکش میکشیم
ذخیره انقلاب مردم هستن نه برج عاج نشینان
ما پابرهنگان وارثان تاریخیم
دعا میکنیم که این برگشتن از سر اخلاص باشه و حتما ایشاالله باشه.ما خواهان جذب حداکثری تمام افرادی سکوت کردن هستیم،اما از افرادی که در فتنه نقش اصلی رو بازی کردن نمیگذریم
این روزا همه بچه های خوبی شدن حتی خاتمی ملعون