با توجّه به اهمیّت آگاهی از اهداف اوّلیه یهودیان افراطی از فرقهسازی در میان شیعیان، در این یادداشت به تبیین اهداف مذکور پرداخته شده است.
هدف اول: از بین بردن وحدت و یکپارچگی در میان پیروان مذهب تشیع
یکی از مهمترین اهداف فرقهسازان از به وجود آوردن فرقههای مختلف در میان شیعیان، از بین بردن وحدت و یکپارچگیای است که در میان پیروان این مذهب وجود دارد. کینیاز دالگورکی، جاسوس روس که بسیاری از سالهای عمر خود را در میان شیعیان ایران و عراق گذراند، به اهمیّت وحدت موجود در میان شیعیان پی برده و مأموریّت یافته بود تا از طریق فرقهسازی، این وحدت را از بین ببرد. وی در خاطرات خود در مورد دیدگاهش نسبت به وحدت شیعیان این گونه سخن گفته است: «من همیشه در فکر بودم که چگونه عدّهای شیعه بر تمام گروههای اهل سنّت و نیز بر امپراطوری بزرگی چون دولت عثمانی غلبه کردهاند و چطور این گروه اندک با روسیه جنگیدهاند و تعداد زیادی از آنها را هلاک کردهاند و دانستم که تمام اینها به خاطر وحدت مذهبی آنان و به واسطه عقیده و ایمانشان به دین اسلام است و علّت آن این است که هیچ گونه اختلاف مذهبیای در آنان وجود ندارد. هر چند بعد از دوران صفویه، نادر شاه در صدد بود که آنان را متّحد سازد، امّا نیرنگ بعضی از جاهلان و سیاستهای بیگانه مانع شد و باعث انشعاب آنان به گروههایی به نام صوفی و شیخی و … گردید».
هدف دوم: تلاش در جهت غصب منصب زعامت و رهبری شیعه
از دیگر اهداف فرقهسازی در میان شیعیان، «تلاش در جهت غصب منصب زعامت و رهبری شیعه» است. در توضیح پیرامون این هدف باید گفت دشمنان اسلام و به خصوص یهودیان افراطی همواره در صدد ایجاد اختلاف و یا سوء استفاده از اختلافات و رخنههای موجود در میان جوامع اسلامی بر آمده و به آتش این اختلافات دامن زده و آسیبهایی را بر دین مبین اسلام و مذهب تشیّع و پیروانش وارد ساختهاند. لکن پیروان مذهب تشیّع به واسطه بهرهمندی از رهبر و مرجعیّت دینی، پس از گذشت مدّتی، جریانات وابسته به دشمن را شناسایی کرده و در جهت از بین بردن آنها گام بر میداشتند. لذا دشمنان اسلام به مرور زمان دریافتند نکته بسیار مهمی که در زمینه نابودی مذهب تشیّع وجود دارد، آن است که تا زمانیکه شیعیان از رهبری واحد که فقیه و آگاه به مسائل روز باشد، تبعیّت کنند، منشأ تمامی اختلافات ایجاد شده در میان شیعیان پس از مدّت بسیار کوتاهی به وسیله فراست و بصیرت رهبرشان شناسایی شده و بلافاصله در جهت از بین بردن اقدامات و انحرافات دشمن، راه حل مناسبی از سوی این رهبر بصیر ارائه میشود.
از همین روست که دشمنان اسلام از نخستین سالهای ظهور این دین آسمانی به اهمیّت و جایگاه رهبر و پیشوای این دین، یعنی پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) و جانشینان ایشان پی برده و علاوه بر تلاش در جهت ایجاد اختلاف در میان مسلمانان، همواره به تصاحب جایگاه رهبری آخرین دین آسمانی و نابودی اسلام از درون میاندیشیدند و در صدد بودند تا با فرقهسازی و تلاش در جهت گرایش شیعیان به رهبران این فِرَق، در انتخاب عالیترین مقام جامعه اسلامی انحرافاتی ایجاد کرده و بدین ترتیب، جایگاه رهبری دین اسلام و مذهب تشیّع را تصاحب کنند. انقلابهایِ مردمیِ شکستخورده منطقه غرب آسیا را میتوان به عنوان یکی از مهمترین شواهد تاریخیای دانست که اهمیّت وجود رهبری واحد در میان مسلمانان و شیعیان را تأیید میکند. به عنوان مثال، محمّد ذئب البلبیسی که از روحانیون سنّی مذهب اردن هاشمی و یکی از پژوهشگران مذاهب اسلامی است، در جریان مصاحبهای که داشت، رهبریّت واحد را حلقه مفقوده خیزشهای مردمی در منطقه خاورمیانه خوانده و با بیان اینکه مناطق اهل سنّت از وجود شخصیّتهایی با توان و شایستگی رهبریّت یک ملّت بیبهره هستند، تأکید کرد: «به دلیلِ نبودِ چنین شخصیّتهایی برای رهبری واحد جوامع اهل سنّت است که آمریکا، رژیم صهیونیستی، همپیمانان اروپایی آنها و مزدورانشان در منطقه توانستهاند بر موج خیزشهای مردمی سوار شده و اهداف آنها را به نفع خود به سرقت ببرند۴».
هدف سوم: از بین بردن مبانی مذهب تشیّع از طریق ایجاد انحرافات جزئی و با زاویه اندک
«از بین بردن مبانی مذهب تشیّع از طریق ایجاد انحرافات جزئی و با زاویه اندک» یکی دیگر از اهدافی است که یهودیان افراطی از فرقهسازی در میان شیعیان دنبال میکنند. در توضیح پیرامون اقدامات این گروه از یهودیان در جهت دستیابی به این هدف باید گفت ایشان رهبران فرقههای ضالّه را مأمور میسازند تا در ابتدای امر عقایدی را در میان شیعیان منتشر کنند که در ظاهر زاویه بسیار اندکی با عقاید حقّه دارد. لکن با قدرت گرفتن فرقهها و گذشت زمان، زاویه انحرافات عقیدتی رهبران و پیروان این فرقهها بیشتر شده و ماهیّت حقیقی افکار و عقاید رهبران آنها روشنتر میگردد. به عنوان مثال، شیخ احمد احسائی در نخستین سالهای پیدایش فرقه شیخیّه مدّعی بود که صرفاً در برخی از مسائل دینی با علمای شیعه اختلاف نظر دارد. لکن با گذر زمان و بیشتر شدن زاویه انحرافات فرقهی شیخیّه، فرقههایی چون بابیّه و بهائیّه از دل افکار و عقاید شیخیّه متولّد شد که نه تنها رهبرانشان مدّعی آوردن آیین جدید بودند، بلکه اقدامات ضد اسلامی بسیاری را مرتکب گشته و مهمترین مراکز پیروان خود را نیز در سرزمینهای اشغالی و در کنار رژیم غاصب صهیونیستی که دشمن قسم خورده مسلمانان و به خصوص شیعیان محسوب میگردد، قرار دادند.
هدف چهارم: به راه انداختن جنگ برادرکُشی در میان مسلمان و پیروان مذاهب مختلف
یکی دیگر از اهداف فرقهسازان، «به راه انداختن جنگ برادرکُشی در میان مسلمان و پیروان مذاهب مختلف» است. در توضیح پیرامون چگونگی دستیابی فرقهسازان به این هدف باید گفت رهبران فرقههای ضالّه تلاش میکنند تا ابتدا خود را به عنوان گروهی از شیعیان به پیروان سایر مذاهب اسلامی معرّفی کرده و سپس با اهانت به بزرگان اهل سنّت، میان شیعیان و پیروان سایر مذاهب اسلامی درگیریهایی را ایجاد و رهبران و پیروان مذاهب اسلامی را از عقاید تشیّع متنفّر و منزجر کنند. به عنوان مثال، شیخ احمد احسائی (مؤسس فرقهی شیخیّه) در زمان حیات خود ابتدا تلاش کرد تا خود را به عنوان یکی از علمای بزرگ شیعه به جامعه مسلمانان معرّفی کند و پس از پذیرش این ادّعا، کتابی با عنوان «شرح الزیاره الجامعه الکبیره» را نگاشت و در آن به خلفای اهل سنّت اهانت کرد. همین اهانتها موجب شد تا داود پاشا (یکی از پادشاهان عثمانی) دستور حمله به کربلا و کشتار شیعیان را صادر کند.
در پایان خاطر نشان میگردد که یهودیان افراطی در ترویج عرفانهای نوظهور در میان مسلمانان و به خصوص شیعیان نیز به دنبال دستیابی به سه هدف نخستین هستند.
منبع:آوینی نیوز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com