کد خبر: ۳۶۱۵۸۲
تاریخ انتشار:

توطئه شوم مستأجر برای قتل مرد ثروتمند

«امید» پس از انتقال به اداره یازدهم آگاهی و پس از چند روز سکوت سرانجام لب به اعتراف گشود و مدعی شد «ایرج» توسط یکی از دوستانش به نام «مهدی» به باغی در ساوه کشانده شده و توسط او به قتل رسیده است
به گزارش بولتن نیوز، در جریان یک توطئه جنایی مرد ثروتمندی را به یک گاراژ متروک در حاشیه تهران کشاندند و پس از بستن دست و پایش و با تهدید به مرگ از او خواستند قولنامه فروش ملک چند میلیارد تومانی‌اش را امضا کند و بر روی آن اثر انگشت بگذارد. این در حالی بود که گروگانگیران پس از گرفتن امضا از مرد ثروتمند به فکر افتادند اگر از اسارت رهایش کنند به طور حتم او با مراجعه به پلیس آنها را لو خواهد داد بنابر این نقشه هولناکی برای قتلش کشیدند. با گذشت 10 روز از ماجرا، برادر مقتول به کلانتری 134 شهرک قدس – شهرک غرب- رفت تا خبر ناپدید شدن او را به پلیس اطلاع دهد. این مرد به مأموران گفت: برادر 52 ساله‌ام «ایرج» از مدتی پیش ناپدید شده و هر چه با تلفن همراهش تماس می‌گیرم جواب نمی‌دهد. حالا هم بشدت نگرانش هستم و کمک می‌خواهم.

پس از طرح این شکایت پرونده‌ای در کلانتری تشکیل شد و با دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای جنایی تهران تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی تهران بزرگ مسئول رسیدگی به این ماجرای مرموز شدند.

شاکی پس از حضور در آگاهی به کارآگاهان گفت: برادرم در خانه‌اش در سعادت‌آباد زندگی می‌کند. او یک گاراژ در تهرانسر دارد که هر روز به آنجا سر می‌زد. یکی، دو روز پس از گم شدن برادرم خیال کردم طبق روال همیشگی برای مدتی کوتاه به خارج از کشور رفته اما پس از چند روز بی‌خبری به ناچار مجبور به طرح شکایت شدم تا سرنوشتش روشن شود.

کارآگاهان با دریافت این اطلاعات راهی محل زندگی ایرج در سعادت آباد حوالی میدان کاج شده و به تحقیق از همسایگان پرداختند. بدین ترتیب مشخص شد او آخرین بار 27 فروردین با خودروی پژو 206 خودش از مجتمع مسکونی محل سکونتش خارج شده و دیگر به خانه بازنگشته است.
کارآگاهان در ادامه تحقیقات و برای کشف سرنخی به گاراژ ایرج رفتند و از مــرد جوانی به نام امید که مستأجر گاراژ بود، تحقیق کردند.

امید گفت: روز 27 فروردین برای دیدن ایرج به گاراژ رفتم تا درباره هزینه تعمیرات ساختمان با هم صحبت کنیم که شخصی با ایرج تلفنی تماس گرفت و پس از این تماس از من خواست تا خودروش را به منطقه اکباتان ببرم و آن را به خانمی تحویل بدهم. از آن روز هم دیگر ایرج را ندیدم.

کشف خودروی 206

تجسس‌ها در این باره ادامه داشت تا اینکه چند روز بعد خودرو 206 مرد ناپدید شده از سوی مأموران گشت پلیس آگاهی تهران بزرگ در حالی در شهرک اکباتان پیدا شد که خودرو در محل خلوتی رها شده بود.

در ادامه تحقیقات، امید که ادعا می‌کرد مستأجر گاراژ است با ارائه اسناد و مدارکی مدعی شد که سه دانگ گاراژ را از ایرج خریده و در ازای آن مقداری قطعات یدکی خودرو را به او تحویل داده است.

امید به کارآگاهان گفت:‌از مدتی پیش ایرج پیشنهاد فروش 3 دانگ گاراژ را مطرح کرده بود و من هم با قبول این پیشنهاد پذیرفتم به جای مبلغ مورد معامله (800 میلیون تومان) قطعات یدکی خودرو تحویلش بدهم و قولنامه‌ای هم بین ما دو نفر مبنی بر فروش 3 دانگ گاراژ تنظیم شد! اما کارآگاهان در جریان تحقیق پی بردند ایرج (صاحب ملک) هیچ‌گونه نیاز مالی یا قصد فروش 3 دانگ گاراژ را نداشته است.

همچنین مشخص شد ارزش گاراژ حداقل سه میلیارد تومان بوده است پس معامله 3 دانگ این ملک به مبلغ 800 میلیون تومان و در قبال پرداخت قطعات و لوازم خودرو به هیچ عنوان منطقی به نظر نمی‌رسید و سندی هم درخصوص تحویل قطعات خودرو وجود نداشت.

سفر مرموز به ساوه

در ادامه رسیدگی به این ماجرا کارآگاهان دریافتند «امید» به صورت ناگهانی مسافرتی به ساوه داشته و پس از انجام این مسافرت نیز از شاگرد گاراژ خواسته بود هیچکس نباید از این مسافرت اطلاع یابد. امید که برای چندمین بار تحت بازجویی قرار گرفته بود ابتدا منکر هرگونه مسافرت به ساوه شد اما در ادامه و با مشاهده مستندات علمی پلیس به ناچار به این سفر اعتراف کرد اما مدعی شد فقط برای تفریح و خوشگذرانی و بدون اطلاع خانواده‌اش، به باغ یکی از دوستانش به نام «مهدی» رفته است.

با توجه به تحقیقات به عمل آمده، کارآگاهان که امید را مظنون شماره یک ماجرا می‌دانستند او را دستگیر و به اداره آگاهی منتقل کردند.

داستانسرایی

«امید» پس از انتقال به اداره یازدهم آگاهی و پس از چند روز سکوت سرانجام لب به اعتراف گشود و مدعی شد «ایرج» توسط یکی از دوستانش به نام «مهدی» به باغی در ساوه کشانده شده و توسط او به قتل رسیده است.

با توجه به اظهارات «امید» کارآگاهان راهی شهرستان ساوه شدند و «مهدی» را دستگیر کردند. اما او اعتراف کرد ایرج را در همان گاراژ با کمک امید کشته است.

مهدی گفت: امید با طرح ونقشه قبلی ایرج را به بهانه صحبت در خصوص نحوه بازسازی سقف گاراژ به آنجا کشاند که همانجا، با کمک هم، دست و پای «ایرج» را بسته و با تهدید از او خواستیم قولنامه جعلی فروش 3 دانگ گاراژ را امضا کند. پس از گرفتن امضا و اثر انگشت، امید گفت که امکان آزاد کردن ایرج وجود ندارد چرا که او پس از آزادی نزد پلیس می‌رود و از ما شکایت می‌کند. بعد هم پیشنهاد کرد ایرج را بکشیم و جسدش را به ساوه منتقل کنیم. من هم قبول کردم تا ایرج را به قتل برسانیم؛ بنابراین پس از خفه کردن ایرج، جسدش را با خودرو پراید (متعلق به مهدی) به نزدیکی روستایی به نام «اصفهانک» در شهرستان ساوه برده و همانجا دفن کردیم. خودرو پژو206 متعلق به ایرج را هم به شهرک اکباتان بردیم و در آنجا رها کردیم.

سرهنگ کارآگاه حمید مکرم، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ در این باره گفت: «با توجه به اعتراف صریح متهمان در خصوص ارتکاب جنایت، مأموران به شهرستان ساوه رفتند و موفق به کشف جسد ایرج شدند که درون گودالی به عمق 2 متر دفن شده بود.وی در پایان اظهار کرد: «با توجه به کشف جسد و تشکیل پرونده با موضوع قتل عمد، قرار بازداشت موقت هر دو متهم صادر شد و پرونده برای ادامه رسیدگی در اختیار اداره دهم آگاهی تهران بزرگ قرار گرفت.»


منبع: روزنامه ایران

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین