هم کفو بودن چطور معنی میشود؟
در لغت به معنای هم ترازی، مثل و مانند هم بودن است. در بحث ازدواج این واژه تمامی ابعاد را مد نظر قرار میدهد، از شکل و ظاهر گرفته تا مسایل اجتماعی و خانوادگی. وقتی مطرح می شود که دو نفر هم کفو هم هستند به این معنی است که دقیقا در تمامی موارد مثل هم هستند.
اگر بخواهید لیستی از تمام این موارد ارائه کنید، چه مواردی را در آن می گنجانید؟
مواردی از قبیل، سن، زیبایی، قد، همفکری، مساله مذهب، نیازهای روحی، نیازهای جسمی، خانواده، منزلت اجتماعی، وضعیت اقتصادی. یک زوج خوش بخت در تمام این موارد مانند هم هستند.
افرادی که مانند هم نباشند خوش بخت نمیشوند؟
این معیارهای باید و نبایدهای عقلی برای رسیدن به رویهای واحد است. این مورد شاید با یک مثال قابل فهمتر باشد. خاک حاوی میکروب زیادی است که میتواند بیماری های بدی را برای انسان ایجاد کند، در حالی که با گندزایی همین خاک، میتوان آن را حتی برای بازی کودکان آماده کرد. البته در این میان افرادی هستند که با خاک آلوده هم بازی میکنند و بیمار نمیشوند، اما نمیتوان آن را به همه تعمیم دارد و یا اگر بازی با خاک آلوده چند نفر را بیمار نکرد نمی توان به این نتیجه رسید که خاک میکروب ندارد. این مثال معالفارق است و به قول معروف در مثال جای مناقشه نیست.
به این ترتیب این معیارها مواردی هستند که زندگی را در برابر مشکلات واکسینه و طول و دوام آن را تضمین می کند اما به این معنی نیست که اگر در یک زندگی چند مورد از این موارد وجود نداشت آن ازدواج به شکست منجر میشود.
چرا این مانند هم بودنها مهم است؟
این مانند هم بودنها باعث میشود زوجین خانهای را که در ذهن خود دارند و برای طراحی آن قدم برمیدارند، هم اندازه باشد. هم تراز بودن دختر و پسر از نظر روحی، جسمی و خانوادگی باعث میشود آن ها نیازهای مشابهتری داشته باشند و راههای تامین نیازشان نیز با هم همخوانی بیشتری داشته باشد.
به خاطرداشته باشید که تشابه زندگی خانوادگی دختر و پسر در اولویت قرار دارد، زیرا این موضوع، افراد را هم روح، هم شان و هم فکرتر میکند.
در حال حاضر به این هم کفو بودن توجه می شود؟
ما در تناسبهایی که برای ازدواج دیده می شود نوعی از تناسب را داریم که عرفی شده است. براین اساس برخی از اختلافهای طبقاتی و خانوادگی نادیده گرفته میشود و برخی معتقدند بعضی از کسریها را می توان جای خالیشان را مزایایی که یکی از طرفین دارا هستند پر کند. این نگرش عرفی درست نیست، اما در حال حاضر بخش زیادی از ازدواجهای کشور به همین روش رخ می دهد.
کدام یک از این دو روش اسلامی تر هستند؟
اسلام توجه ویژه و خاصی به هم کفو بودن زوجین برای خوشبخی دارد. به عبارتی یکی از مهمترین اصولی که اسلام به آن تاکید کرده است هم کفو بودن دختر و پسر از بُعد اخلاقی و روحی است و معیارهای دیگر را در مرحله های بعدی قرار داده است. اسلام تک تک این موارد همسانی را شمرده و البته با برخی برخورد سلبی و با برخی دیگر برخورد ایجابی دارد. مثلا: در هم کفو بودن به مساله نژاد هم توجه دارد و به قوم و قبیله نیز دقت کرده است، اما نگاه به این هم کفو بودن سلبی است و آن را از معیارهای برتری نشمرده است. اما از طرفین خواسته نسبت به این مساله دقت نظر داشته و آن را ارجح ندانند.
از طرف دیگر به برخی از معیارها مانند همان چیزی که نخست مطرح شد یعنی همترازی روحی، دینی و خانوادگی توجه ایجابی دارد و آن ها را از مقدمههای اصلی خوشبختی و الفبای آن می داند.
کدام میعار مهمتر است؟
در اسلام سطح ایمان و مومن بودن «هم کفو بودن» را معنی میکند. حتی در روایتی از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است که ایشان می فرمایند: «با هم کفو خود ازدواج کنید که مومنان هم کفو هم هستند». دقت کنید در این حدیث تاکیدی روی خانه و خانواده و رخ و پول نشده است. ایمان حرف اول و آخر را می زند. این از همان موارد ایجابی است که پیشتر درباره آن گفتیم.
این همسانی که بر آن تاکید دارید به نظر خیلی آرمان گرایانه میرسد، اینطور نیست؟
آرمان گرایانه هست اما آرمانگرایی ناشی از واقعیت که آزمون هم شده است. این الگو در خانوادههایی که آن را اجرا کردهاند نشان میدهد که موفق بوده و امتحان خود را پس داده است. باید این را نیز در نظر داشته باشید که آرمان گرایی از خصایص دوره جوانی است که به آلام و آرزوها تعبیر می شود. با این تعریف، اسلام را باید متناسب با خواستهها و نیازهای جوانی بدانیم. به این ترتیب آرمانگرایی واقعبینانهای که شما به آن اشاره کردید از مزایای طرحی به حساب می آید که برای جوانان طراحی شده است تا آنان را به سوی آینده ای موفق هدایت کند.
باز هم تاکید می کنم که ازدواج بدون آرمانگرایی موفقیت آمیز نیست. باید نقطهای آرمانگرایانه را در نظر گرفت و با کمک همسری هم کفو که انتخاب میشود تلاش کرد تا به آن نقطه رسید. به این تریب میتوان آرمانگرایی ِ واقع بینانه مد نظر اسلام را محقق کرد.
در این هم کفو بودن، خانواده چه
جایگاهی دارد؟
این مساله بارها و بارها مورد اشاره قرار گرفته است. به هر حال در ازدواج فقط دختر و پسر به هم نزدیک نمی شوند، بلکه ازدواج برآیند نزدیک دو خانواده به یکدیگر است. اتفاقی که باید با همسانیها و اشتراکاتی همراه باشد تا به شکست نیانجامد. به نظر می رسد دادگاههای خانواده پر است از زوجهایی که دلیل جدایی آنها خانوادهها هستند. پس در یک ارتباط متعالی و منتج به نتیجه نمیتوان به این موضوع بی توجه بود. درباره خانواده سه نکته باید مد نظر قرار گیرد: اخلاق، دین و فرهنگ. این سه رکن اگر با هم سنخیت و هماهنگی داشته باشد مشکل دیگری پیش نخواهد آمد، زیرا این سه رکن از اساسی ترین عوامل بروز مشکلات هستند که به میزان زیادی سنخیت در این موارد از احتمال بروز آشوب، تنش، دعوا و درگیریهای آتی میکاهد.
البته موارد ذیل این روزها از سوی بسیاری از جوانان رعایت نمیشود، زیرا آنها شعار دوری و دوستی را به ظاهر سر میدهند و بر این باور هستند که قصد ازدواج با فلان دختر یا پسر را دارند و با خانواده وی کاری ندارند.
این فکر اشتباه، شروع درگیریهایی است که حتی عشق آنها را به مخاطره انداخته و زندگی را اگر از بین نبرد به میدان جنگ بدل میکند.
به این دسته از افراد چه هشدارهایی میدهید؟
این افراد باید به خاطر داشته باشند که طرف انتخاب شده برای ازدواج شان کسی است که در همان خانواده رشد کرده است، با آداب و رسوم آنها بزرگ شده و به طور حتم در برخورد با مسایل، روشی را انتخاب میکند که اگر والدینش هم بودند همان روش را انتخاب می کردند.حالا بر فرض که زوجین به خانواده هم کاری نداشته باشند، میتوانند این اطمینان را هم بدهند که خانواده هم با آنها کاری نداشته باشند؟به هر حال اسم ورسم خانواده تا پایان عمر همراه زندگی آنان خواهد بود و از آن راه فراری نیست، پس بهتر است برای کاهش مشکلات آینده به مساله هم کفو بودن در خانوادهها نیز توجه زیادی شود.
روشنک محمدی - روزنامه دریا استان هرمزگان
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com