موضوع |
اظهارات |
قبل از دستگیری |
تمام دوستان و آشنایان به محض اینکه ما را میدیدند خطر را گوشزد میکردند. با برادرم صحبت میکردیم و میگفتیم همه میگویند تو باید مراقب باشی. ما را دعوت به آرامش میکرد و میگفت مشکلی نیست و خیالتان راحت باشد. |
بابک خیلی اهل توضیح دادن نبود و مسائل کاری خود را اصلا بازگو نمیکرد. نامش که در لیست تحریمها قرار گرفت ما خبر را از تلویزیون شنیدیم. |
|
بازداشت زنجانی |
دهم دی ماه مادرم زنگ زد و از شدت گریه نمیتوانست صحبت کند. خودم را به خانه رساندم. اورژانس مقابل درب خانه بود. برادرم تماس گرفته و به مادرم گفته بود چند روزی نمیتواند خانه بیاید و مادرم غش کرده بود. به راننده برادرم زنگ زدم و ایشان هم تایید کرد که چندین ساعت همانجا که بابک را پیاده کرده، ایستاده ولی هنوز نیامده است. از دو ساعت بعد سایتها قیامت کردند که میلیاردر نفتی بازداشت شد. |
ملاقات با زنجانی در زندان |
پس از مدتها که فکر میکنم حدود سه ماه بعد از بازداشت بود، توانستیم بابک را ملاقات کنیم. متوجه شدیم در اتاقی در اوین به سر میبرد. به ملاقات رفتیم. بازپرس به ما گفت راجع به چیز دیگری جز احوالپرسی با او صحبت نمیکنید. |
بعضیها میگویند بابک در زندان از امکانات خاص برخورداره، در حالی که اینطور نیست. |
|
حمله رسانهها به زنحانی |
همه رسانهها با هم به بابک حمله میکردند. طوری شده بود که هر کسی که میخواست نامش شنیده شود، حرفی راست یا دروغ از بابک میزد. یکی میگفت خواهر ندارد؛ یکی میگفت یک خواهر دارد؛ یکی میگفت در زندان است؛ یکی میگفت در هتل به سر میبرد؛یکی میگفت او را در شمال دیدیم؛یکی میگفت همسر دارد. |
واگذاری اموال زنجانی در زندان |
پس از گذشت مدت کوتاهی از بازداشت، دادستانی در مجموعههای بابک مستقر شد. بعد از مدتی شنیدیم بابک به خواسته خودش اموالش را واگذار کرده و سردفتری که همیشه با قوه قضائیه کار میکرده داخل زندان رفته و بابک فقط اموال و داراییهای خودش را به قائم مقامش واگذار کرده و نامهای هم فرستاده مبنی بر اینکه اموال خانواده متعلق به خودشان است و جزو داراییهای من محسوب نشود. زمان خیلی بدی بود. |
شکایت خواهران زنجانی |
من و خواهرم مالک ملک VIP واقع در شهرک غرب بودیم. خواهرم فقط شریک ملکی من بود و من به تنهایی در آن ملک مدیرعامل بودم. بعد از واگذاری شرکت VIP در همان دفترخانهای که از برادرم وکالت گرفته بودند، شرکت را تمام و کمال به همان فردی که قائم مقام واگذار کرده سپردم اما همچنان مالک ملکم بودم. هر چه تلاش کردم برای خارج شدن شرکت از ملکم به جایی نرسیدم. نامه زدم. اقدام قانونی کردم اما هر کاری میکردم تا نامههای دادستانی میآمد متوقف میشد. آخر مجبور به شکایت شدم که در حال رسیدگی است. |
تغییرات زنجانی در روند دادگاه |
در دادگاه که بابک را دیدیم متوجه شدیم بابک دچار تیکهای عصبی شده و در صورتش این تیکها پدیدار بود. خبرنگاران از روی خبرهای رسمی خبرهای حاشیهای جور میکردند مثلا میگفتند خودکارش چه شکلی بود؟ کفشی که به پا دارد چه رنگی بود؟ چه طوری زومکنهایش آنقدر مرتب بود؟ یا میگفتند زنجانی اتاق فکر دارد و راهنمایی میگیرد و به او مشاوره میدهند. چرا خندید؟ چرا دفاع کرد؟ چرا از کنترل خارج شد و... . بعد از مدتها داشتیم بابک را چند ساعت متوالی میدیدیم و به نظر چقدر عوض شده بود. دیگر آن بابک صبور نبود. خیلی عصبی شده بود. |
دیدار اعضای خانواده با زنجانی |
زمانی که پرونده به دادگاه رسید، شرایط خیلی بهتر بود. هفتهاییکیا دو بار زنگ میزد. روزنامه داشت و هفتهاییکبار او را ملاقات میکردیم. روند دادگاه به نظر روند خوبی بود. بر عکس زمان بازرسی درب اتاق قاضی به روی ما و به خصوص وکیل باز بود. اغلب اوقات که به دادگاه میرفتیم میتوانستیم قاضی را ببینیم. در جلسات داخل اتاق قاضی من و خواهرم هم بودیم؛ قاضی با بابک رفتار خوبی داشت |
همیشه قاضی به ما میگفت که چقدر بابک عصبی است. ایشان راست میگفت؛ بابک خیلی عصبی شده بود و دائما میگفت حرفایم را نمیفهمند و نمیدانم چگونه توضیح دهم. من از شرق میگویم اینها از غرب متوجه میشوند. |
|
همیشه در ملاقاتها میگفت نمیخواهند حرفهای مرا بپذیرند و برایم این رفتارشان عجیب است که یا خودشان را به آن راه میزنندیا نمیخواهند بشنوند یا شاید هم نمیخواهند این مشکل حل شود. |
|
اعلام حکم اعدام زنجانی |
روزی که حکم را اعلام کردند آقای کوهپایهزاده تماس گرفت و گفت مادر و پدر را از تلویزیون دور کنید زیرا متاسفانه حکم بدی دادند و سعی در ایجاد آرامش داشت. |
بعد از شنیدن حکم بابک گفتم «وای به مامان و بابا چی بگیم؟». بابک گفت ناراحت نباشین من این پول را برمیگردانم و وضعیت اینگونه نمیماند و باید این پول برگردد. به بابک گفتم نکنه این پول برگردد و حکم را اجرا کنند گفت این پول دینی هست که بر گردن دارم و باید پرداخت کنم. |
|
پرداخت بدهی زنجانی |
بابک همیشه تصمیمش به پرداخت پول است و راهکارهای مختلفی را طی کرده. هنوز هم با این حکم تصمیم به پرداخت دارد و میگوید این پرداخت بیشتر جنبه آبرو و اعتبارم را دارد. نمیدانم صلاح است پرداخت شود یا خیر؟ حق بابک اعدام نیست، برادرم مهره کلیدی دور زدن تحریمها بود. |
درخواست از مردم |
از همه مردم میخواهیم کمکمان کنند زیرا حق بابک اعدام نیست. انعکاس این حکم قطعاً روی اموال خارجی بابک تاثیرگذاره و نمیدانم تکلیف آنها چه میشود. نمیدانم باید چه کرد. این اموال نه از بدهی کم میشود و نه دست ما به آنها میرسد. |
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com