شوخی شجونی با سن آیت‌الله جنتی

گروه سیاسی-یک بار آقای جنتی مرا دید و گفت شجونی تو کجایی من مواضع تو را که می خوانم خوشم می آید. گفتم آقای جنتی من فرزند  انقلابم و از انقلاب دفاع می کنم. گفتم من از شما هم دفاع می کنم. گفت «از من؟ مگر درباره من چه می گویند که تو از من دفاع می کنی؟» گفتم می گویند «اولین خواستگار حضرت حوا تو بودی! منتها چون سنت بالا بود او را به تو ندادند و آدم رفت و با حوا ازدواج کرد». آیت الله جنتی هم شروع کرد به خندیدن. گفت «دیگر چه می گویند؟» گفتم می گویند «حضرت آدم به خدا گفت خدایا این پیرمرد کیست که اینجا می پلکد؟ خدا گفت این جنتی است قبل از من هم اینجا بود». باز هم خندید و گفت «دیگر چه می گویند». گفتم می گویند «خدا رفت بهشت را بسازد دید تو در آنجا نشسته ای. گفت تو کی هستی. و تو پاسخ دادی من جنتی هستم. لذا خدا بهشت را ساخت و اسم آن را جنت گذاشت».

به گزاش بولتن نیوز،آقای امامی کاشانی شخصی را به نام شیخ حسین کاشانی به تشکیلات ما (جامعه روحانیت) آورد که هر چه ما  اصرار کردیم او فرد درستی نیست اما ایشان قبول نکرد. اما بعدها معلوم شد ایشان رابط ساواک و جاسوس جامعه روحانت بود.

امام انشعاب مجمع روحانیون از جامعه روحانیت را تایید کرد اما اصل این حرکت حرکت نادرستی بود. ... امام هم به این آسانی این موضوع را قبول نمی کرد. امام می گفت این موضوع باعث پرخاش می شود. اما اصرار احمدآقای خمینی باعث شد امام قبول کند.

آقای مهدوی کنی به شخص من گفت که من نزد امام رفتم و گفتم شما به این ها(مجمع روحانیون) اجازه فعالیت دادید و به این ها گفتید پرخاش نکنید ولی اولین حرکت آنها این بود که به ما نسبت اسلام آمریکایی می دهند. امام گفت استغفرالله ! این حرفا چیست؟... گفت امام خیلی ناراحت شد و بعد گفت من جبران میکنم و نمی گذارم این مسئله ادامه یابد. من به آقای مهدوی کنی گفتم امام جبران کرد؟ ایشان گفت نه. دیگر بعد از آن امام مشغول کارهای دیگر شد و این مسئله هیچ وقت جبران نشد.

35 سال است که مسئولین ما می خواهند این انقلاب را نابود کنند اما مردم نمی گذارند!.

پسر آقای مهدوی کنی که الان پیش نماز دانشگاه امام صادق است سال گذشته به من گفت آقای شجونی تو آدم تندرویی هستی. من هم گفتم تو کندرو هستی به همین دلیل فکر می کنی من تندرو هستم. تو باید قد بکشی تا به من برسی. گفتم اگر تندروی من نبود شاه از کشور فرار نمی کرد و پدر تو رییس دانشگاه نمی شد و تو هم پیش نماز این مسجد نبودی. من کجا تند رفتم؟ .

من و زیباکلام همزمان به دانشگاه شیراز دعوت شده بودیم. او قبل از من سخنرانی کرد با آن ها طی کرده بود که 500 هزار تومان بگیرد. پولش را گرفت و بعد گفت رضا خان به ایران خدمت کرده است. اما خداشاهد است که حتی یک ریال هم به من ندادند و فقط بلیت رفت و آمد مرا تامین کردند. من هم رفتم و تمام حرفهایش را خنثی کردم. اینکه استاد دانشگاه برای دانشجویان اینگونه حرف بزند این همان نفوذی است.

بعید نیست در جامعه روحانیت نفوذی داشته باشیم. موقع رای گیری (درباره کاندیداهای مجلس خبرگان) که دست ها بالا رفت آن وقت می فهمیم که این فرد نفوذی است. یعنی گرایش به آدمی دارد که مسئله دار است.

در خبرگان هم نفوذی داریم. وقتی فرد در خبرگان رهبری به جای اینکه به داد مردم برسد و از حوزه انتخابیه خودش صحبت کند حرف های بی ربطی بزند نفوذی است. نمونه آن هم علی محمد دستغیب که نماینده شیراز بود و دیگر به خاطر این حرف هایش از او دعوت نکردند. این ها می آیند به رهبری و فرزندان او اشکال می کنند. این کار فقط از نفوذی ها بر می آید.

در انتخابات 92 آقای مهدوی کنی به من گفت این ها قرار گذاشته بودند یکی یکی کنار بروند تا آرا پخش نشود در حالی که الان من هرچه تماس می گیرم نمی توانم این ها را پیدا کنم. فقط یک نفر از این سه نفر استعفا کرد که آن حداد عادل بود. بعضی ها مثل قالیباف و ولایتی جا خوش کردند و ماندند و جواب مهدوی کنی را هم ندادند.


در مسائل همگرایی اصولگرایان جبهه پایداری یک عدد پایینی است. به عقیده من تاثیر گذار نخواهند بود.

آقای عارف چه گلی بر سر این مملکت زده است که همه می گویند عارف،عارف، عارف. مگر این مملکت قحط الرجال است. اگر شورای نگهبان عارف را تایید صلاحیت کرد بیاید و فعالیت کند.

سیدحسن خمینی یادگار امام است. ما هم به امام احترام کردیم و هم به یادگارانش احترام می کنیم. اما ما به دنبال ولیعهد نیستیم. ما شاه را که بیرون کردیم ولیعهد هم بیرون رفت. ما امام را می خواهیم و یاران امام را. ممکن است یاران امام از فرزندان امام هم بهتر باشند. حالا در مورد سید حسن خمینی هم اگر شورای نگهبان روی خوش به ایشان نشان داد آن وقت برود و برای خبرگان فعالیت کند.