علی کریمی باید به فوتبال برگردد

به گزارش بولتن نیوز؛اول اينكه همواره با بالادستي‌ها و افراد قدرتمند درگير مي‌شود و هرگز با ضعيف‌تر از خود و كوچك‌تر‌ها در نمي‌افتد. در اين مبارزه اهل مماشات و كوتاه آمدن هم نيست. بارها پيش آمده كه متضرر شده و خيلي چيز‌ها را از دست داده اما جلوي كسي سر خم نكرده و به قول خودش به اين مسئله هم افتخار مي‌كند.

ويژگي‌ ديگري كه باعث تمايز او با ديگران مي‌شود مربوط به برخورد با مردم عادي، ضعيف‌تر‌ها، هواداراني كه داراي مشكل هستند و خاصه كودكان مي‌شود. از دلايل نمايان كه شخصيت منحصر به‌فرد او را نشان مي‌دهد مي‌توان به تواضع و حوصله‌اش براي اين افراد اشاره كرد. مردي كه از نگاه بالادستي‌ها و صاحبان قدرت در فوتبال، آدمي مغرور و بي‌تفاوت جلوه مي‌كند، در انتهاي تمرين و مسابقه مي‌ايستاد و با تمامي دوستداران و علاقه‌مندان خود عكس مي‌انداخت و به آنها امضاي يادگاري مي‌داد.

عادتي كه هنوز هم ترك نشده است. همه آن مصاحبه‌هاي جنجالي و توفاني علي كريمي عليه مسئولان فوتبال و برخي افراد بانفوذ در ليگ‌ ايران را كنار بگذاريد و فراموش كنيد.

در خصوص كاريزماي جادوگر مي‌توان به اين موضوع بسنده كرد كه در دوران بازي ظرف مدت دو هفته جوان‌تر‌هاي تيم عاشقش مي‌‌شدند و حالا پس از آويختن كفش‌ها كافي است يك طرفدار فوتبالي دو دقيقه با او برخورد كند. 

شايد او يك جاهايي هم مغرور باشد كه به قول مهدي هاشمي‌نسب براي بعضي‌ها ضروري است اما هرگز كسي نديده يا نشنيده كه با مردم عادي چنين باشد. 

لابد مي‌پرسيد؛ اين همه مقدمه چيني براي چيست؟

ماجرا به دو، سه روز قبل بازمي‌گردد. روزي كه سردبير شماره تلفني در اختيار نگارنده گذاشت كه مربوط به يك خانواده معلول بود. خانواده‌اي كه عاشقانه علي كريمي را دوست دارند و در پرديس رودهن زندگي مي‌كند. وقتي با مرد خانواده تماس گرفتم؛ شور و شوق، احساس و عشق به شماره 8 را در صدايش با تمام وجود احساس كردم. مردي كه فقط مي‌خواست علي كريمي را ببيند، بدون درخواست و تقاضايي...

همان لحظه به چند ماه پيش فكر كردم. به علي كريمي كه خسته و ملول از فوتبال و در بيمارستان قلب تهران روبه محمد مايلي‌كهن و نگارنده مي‌گفت: «تا زماني كه اين آقايان هستند، نمي‌خواهم به فوتبال برگردم!»

آن روز و بعد‌تر بارها از جادوگر خواستم كه به فوتبال برگردد اما... مرد معلول بار ديگر مرا وادار به نوشتن كرد. 

مثل آن پسرك سرطاني كه چندي پيش علي كريمي بي‌سروصدا به ملاقاتش رفت يا آن پيشكسوتي كه وقتي در بستر بيماري بود، جادوگر به ملاقاتش رفت. تازه ساعتي پس از رفتن علي كريمي بود كه متوجه شد چند ميليون تومان زير بالش اوست.

مي‌دانم، خوب هم مي‌دانم علي كريمي از رسانه‌‌اي شدن و نوشتن اين اخبار بيزار است و اعصابش شايد از خواندن اين مطلب خرد شود اما اين نوشته‌ها دليل دارد. 

علي كريمي فقط متعلق به خودش نيست. مردي كه در نظر‌سنجي برنامه 90 و در ميان اين همه ستاره و چهره معروف، عنوان محبوب‌ترين فوتباليست سه دهه اخير فوتبال ايران را به دست مي‌آورد ديگر متعلق به خودش نيست. 

كريمي حق ندارد فوتبال را رها كند. حق ندارد به خاطر يك مشت غير‌فوتبالي از فوتبال برود و پشت‌سرش را هم نگاه نكند. 

نه، برادر من! روي سخنم با علي كريمي است. مشكل اين فوتبال با دوري شما حل نمي‌شود. 

مي‌دانم كماكان CD زبان انگليسي را در ماشين شخصي‌ات گوش مي‌دهي. مي‌دانم دلت با فوتبال است و بهتر مي‌دانم دلخوري‌هايي داري اما به حرمت همين خانواده معلول و آن پسرك سرطاني بايد برگردي.

باري! فوتبال ورزش ستاره‌هاست. اين عرصه سخت، مردان محبوب را مي‌خواهد. آنهايي كه بتوانند براي يك بازي معمولي پرسپوليس مقابل پگاه گيلان 85 هزار نفر را به استاديوم آزادي بكشانند.

نمي‌دانم چه كساني علي كريمي را از فوتبال دلزده كرده‌اند و يا چه افرادي اخلاق خاص جادوگر را مناسب مربيگري يا بازگشت به فوتبال نمي‌دانند اما آنچه مي‌دانم اتفاقاً اخلاق خاص علي كريمي است كه به كار اين فوتبال مي‌آيد. 

اين علي كريمي از زمان بازگشت از فوتبال آلمان كاملاً متحول و به يك حرفه‌اي به تمام معنا تبديل شد. نزديكان جادوگر تأييد مي‌كنند وقتي با علي كريمي جايي قرار مي‌گذارند او حداقل نيم ساعت زودتر سر قرار مي‌رسد و به شدت هم روي اين مسئله حساس است. 

همانطور كه اشاره شد تا حدودي به زبان انگليسي تسلط دارد و با اين حال مشغول فراگيري كامل‌تر اين زبان است.

از لحاظ شخصيتي نيز داراي كاريز‌ماي بسيار قوي است كه مي‌تواند هر تيم و هر بازيكن سركشي را مهار كند. 

اما مهم‌ترين خصيصه علي كريمي محبوبيت كم‌نظير است. به قول فريدون زندي او هرجا كه پا مي‌گذارد شلوغ مي‌شود و همه زود متوجه مي‌شوند يك سوپراستار آمده است. 

او مي‌تواند مربي خوب و بزرگي شود و به پشتوانه همان هواداراني كه دارد در اين عرصه هم مثل دوران بازي بزرگي كند، به شرط آنكه خودش بخواهد. علي كريمي بايد به جبران محبت همين خانواده معلول و مردم برگردد و به فوتبال اين مملكت خدمت كند.

در پايان بار ديگر تأكيد مي‌كنم علي كريمي فقط متعلق به علي كريمي نيست. 

يا‌حق

منبع:خبرورزشی