همهمون داشتیم کنار هم زندگى میکردیم و حال میکردیم. شوخى میکردیم و جوک میگفتیم، ولى به هم اطمینان داشتیم چون دوست داشتیم همو. همه قومیتها و لهجهها توى نمایشهاى تلویزیونى کنار هم زندگى میکردن و با هم شوخى میکردن.

گروه فرهنگی-رادیو که کلاً روى لهجه میچرخید. همه مون صبح جمعه با شما رو گوش
میکردیم و دوسش داشتیم. شخصیت هاى ترک و لر و شمالى و جنوبى و تهرانى و
اصفهانى و شیرازى کنار هم داشتن زندگى میکردن و جوک میگفتن و با هم شوخى
میکردن و به هیچ کسى هم برنمیخورد. چون میدونستیم دوست داریم همو. به هم
اطمینان داشتیم. ما و شما نداشتیم. همهمون ما بودیم.
به گزارش بولتن نیوز،بر اساس قومیت دوستامون رو انتخاب نمیکردیم. بر اساس قومیت ازدواج
نمیکردیم. اینجورى تربیت شده بودیم. اینجورى بهمون یاد داده بودن. توى
خونمون بود... یادش بخیر. الان دیگه دوست نداریم همو. به هم اطمینان
نداریم. مرزبندى میکنیم. خودى و غیر خودى داریم. دیگه ما نیستیم. دیگه
دوست و صمیمى نیستیم. شوخى نداریم با هم. بهمون برمیخوره. دیگه مدتهاست
توى تلویزیون و رادیو کنار هم نمیشینیم. علیه هم کمپین راه میندازیم. از
هم شکایت میکنیم. به هم فحش میدیم. وارد مسابقهاى شدیم که هر کى تنفر
بیشترى داشته باشه و بیشتر بهش بربخوره و بلند تر عربده بکشه غیور تره.
مطمئنم که توى این مسابقه هیچ برندهاى وجود نداره. آخرش همهمون
میبازیم... یادش بخیر...