شیشه‌گران ˝آیلان˝ را ترسیم کرد +تصاویر

گروه هنرهای تجسمی: شیرین، شیرین دو، سیحون، شماره شش و گلستان پنج گالری هستند که در گزارش این هفته گالری‏‌گردی به آنها پرداخته‏‌ایم.

زایش در گالری سیحون

به گزارش بولتن نیوز، مهسا تهرانی مجموعه آثار حجم خود را  با عنوان "زایش" در گالری سیحون به نمایش گذاشته است. حجم‌های او عمدتا از پارچه ساخته شده‎اند گرچه این آثار فرمی دیواری داشته و همچون تابلو روی دیوار نصب می‌شوند. آثار تهرانی به موضوع زایش اختصاص دارند و هنرمند در بیان آنها جسارت بسیاری در استفاده از فرم و عناصر موجود در آثارش داشته است. او در بیان مفهوم زایش، مادرانگی را با بیان جسورانه و سرکش خود با بکارگیری شیوه‌هایی از صنایع دستی ارائه کرده است و در استفاده از متریال نیز بسیار گزینه‎گراست گرچه از تنوع انتخاب پرهیزی ندارد. فضای مشابه این آثار شاید هر روز در گالری‎های تهران دیده نشوند و همین موضوع مخاطب را تحت تاثیر قرار داده و متوجه خود می‏‌کند.

تهرانی هنجار مرسوم هنری در ایران را مورد هدف قرار می‎دهد و آنچه برای ارائه انتخاب کرده در پی دست و پنجه نرم کردن با فضای غالبا مردسالارانه هنر مجسمه‎سازی است.

نقاشی‎های کوروش شیشه‎گران در شیرین

گالری شیرین در جدیدترین نمایشگاه خود میزبان آثاری از کوروش شیشه‎گران نقاش معاصر است. شیشه‎گران که در این نمایشگاه آثاری از دو دهه اخیر کاری خود را به نمایش گذاشته است؛ آثاری که در همان سبک و سیاق بصری کارهای گذشته او هستند و مخاطب اثار شیشه‎گران با آنها غریبه نیست. فرم‎های انتزاعی از خطوط که در هم پیچیده و رنگ به رنگ می‏‌شوند ویژگی عمده آثار کوروش شیشه‎گران است، فرم‏‌هایی که همیشه انتزاعی نیستند و گاه شکل‌هایی از اشیا و طبیعت بی‎جان و همین‎طور فرم‎های انسانی و فیگورها را پیش چشم مخاطب می‏‌گذارند.

در این نمایشگاه گرچه آثاری از سال‎های قبل نیز وحود دارند اما شیشه‎گران کارهای جدیدی را نیز به نمایش گذاشته است که همچون دیگر آثار این هنرمند رویکرد اجتماعی و انتقادی در آنها دیده می‏‌شود. از میان این آثار می‌‏توان به اثر "جایی برای تماشاچی‏ بودن" اشاره کرد که درباره آیلان کودک کرد سوری اختصاص دارد کودکی که پیکر بی‎جان او بر ساحل اروپا جهان را تکان داد، شیشه‎گران با قرار دادن یک صندلی مقابل این اثر به مخاطب یادآوری می‏‌کند که او تنها یک تماشاچی است گرچه چهره بی‎جان آیلان وجدان او را نشانه گرفته است.

دوره قلبی در شیرین دو

"دوره قلبی" عنوان نمایشگاهی از حجم‏‌های فرناز ربیعی‌جاه است که در گالری شیرین شماره دو در حال برگزاری است. در این نمایشگاه حجم‎هایی از فلز و بعضی متریال دیگر به نمایش گذاشته است که همگی به شکل قلب هستند. قلب‏هایی که بزرگ و تزیین شده‎اند، یا کوچک و مچاله در گوشه‌ه‏ای گالری روی زمین ریخته‎اند، گاه به گلی تبدیل شده‎اند و گاه از حروف ساخته شده‎اند چنانکه می‌‏توانند شعری عاشقانه باشند.

"دوره‎قلبی" درباره قلب است قلبی که در بدن حیات می‏‌بخشد و از دیرباز مکانی برای عشق دانسته شده است. ربیعی‎جاه، در این آثار کوشیده از عشق سخن گوید عشقی که شاید در روزگار ما چنان که باید وجود ندارد و فقدانش همچون گردش نامنظم خون در رگ‌ها قلب بشر را نشانه گرفته است.

سمفونی درخت‎ها در گلستان

علیرضا اسماعیلی مجموعه‎ای از آثار نقاشی خود را در گالری گلستان به نمایش گذاشته است. نقاشی‌های او همگی درباره درخت هستند، درخت‎هایی که بین فرم‎های واقعی و انتزاعی در نوسانند و اسماعیلی در آنها بیش از آنکه بخواهد نمایشی از پدیده‎ای طبیعی به نام درخت داشته باشد گویی به ساخت و پرداخت یادمانی برای درخت علاقه داشته است. او برای درخت‌هایش طیف متنوعی از مکان‎ها را نیز انتخاب کرده است بعضی در یک فضای نامشخص و موهوم قرار دارند و در بعضی دیگر از تابلوها ردی از شهر، روستا و عوامل انسانی دیده می‏‌شود تا گرچه حضور انسان در این تابلوها حذف شده است اما ردی از او همچنان موجود باشد. با این حال به نظر می‌‏رسد آثاری از این مجموعه که به سمت انتزاع و یا دگرگون کردن فرم درختان و فضا حرکت کرده‎اند و فضایی رویاگون دارند موفق‎تر هستند و مخاطب را نیز بیشتر به خود جلب می‏کنند.

نقاشی‌های هانیه شماره شش

هانیه فرهادی نیک نقاش جوانی است که این روزها نخستین نمایشگاه انفرادی آثار خود را در گالری شماره شش برپا کرده است. فرهادی در این نمایشگاه مجموعه‎ای از آثار بزرگ خود را در کنار دو مجموعه از آثار کوچک‎اش به نمایش گذاشته است. آثار فرهادی که درفضایی انتزاعی و گاه فراواقعی شکل گرفته‌اند مشخصا درباره انسان هستند. همه آثار کوچک این نمایشگاه فرم‌های انسانی را به نمایش گذاشته‌اند فرم‌هایی تغییر شکل یافته، ریخته، مچاله و در حال ذوب شدن که در چالشی با فضا، خود یا شکل‌های حیوانی هستند. اما کارهای بزرگ‎تر این هنرمند همه فضاهایی بزرگ، خالی را نشان می‌‏دهند که فیگوری انسانی و بسیار کوچک‏تر از این فضای گسترده در آن دیده می‏‌شود. آنچه در این فضا در جریان است نسبت به فیگور کوچک و مچاله درون قاب کنشی ندارد و فیگور، رها شده در این بیابان یا آسمان گسترده دیده می‏شود. آثار فرهادی نمایان‎گر انسان و سرگردانی‎های اوست انسانی که معلق است و گویی همواره از ناکجایی به ناکجای دیگر سقوط می‌کند.

انتهای پیام/ 
 

منبع: خبرگزاری هنر