گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمیتوان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانههایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامهها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.
به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالبهای مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامهها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایتها و مجلات و روزنامهها و رسانههای مختلف دیگری که وجود دارد، میتوان به همه آنها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…
به همین دلیل ما در بولتن نیوز سعی کردهایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلیترین مطالب فرهنگی روزنامهها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلیترین مقولات فرهنگی که در روزنامهها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت میکنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.
آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آنها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.
*****
آرمان/دردناك است
پس از وقوع فاجعه پنجشنبه در منا و كشته شدن بيش از ۱۳۰ نفر از حجاج ايراني، بسياري از هنرمندان و فعالان رسانه با انتشار مطالب و عكسهايي در شبكههاي مجازي به قربانيان اين حادثه اداي احترام كردند. براساس اين گزارش مهناز افشار، آناهيتا نعمتي، رز رضوي، محمدرضا هدايتي، حديث ميراميني، محسن اسلامزاده، فريبا نادري، امير آقايي، محراب قاسمخاني، ستاره اسكندري، امير جعفري، ساره بيات، اليكا عبدالرزاقي، سياوش حقيقي، شبنم مقدمي، نويد محمودي، الهام پاوهنژاد، بهنوش بختياري، سيدجواد رضويان، مهراوه شريفينيا، وحيد يامينپور، شاهرخ بحرالعلومي، ميثم زمانآبادي، شبنم قليخاني، حبيب احمدزاده، سعيد بيابانكي، پريناز ايزديار، عبدا... اسكندري، پوران درخشنده، رامبد جوان، تهمينه ميلاني، محسن كيايي و محمدرضا عباسيان از جمله هنرمندان و فعالان رسانه بودند كه تعدادي از آنان عكس پروفايل خود در شبكههاي مجازي را به رنگ سياه تغير دادند و برخي ديگر از آنان با انتشار عكسهايي از فاجعه منا به همراه دلنوشتههايي در اين خصوص به قربانيان اين حادثه اداي احترام كرده و با بازماندگان آنان ابراز همدردي كردند.
تسليت چهرههاي موسيقي
برخي از چهرههاي موسيقي كشور نيز فاجعه خونين منا و كشته شدن جمعي از هموطنانمان در راستاي بجایآوردن «رمي جمرات» را تسليت گفتند. محمد عليزاده در صفحه شخصياش نوشته است: «به دليل همدردي با بازماندگان فاجعه مكه، كنسرت زنجان لغو شد. جاي تاسف براي مسئولان عربستان باقي ميماند. براي بازماندگان اين فاجعه دردناك فقط صبر از خداي بزرگ خواستارم.» بابك جهانبخش نيز در پيام تسليتي نوشته است: «هموطن تسليت. همچون هوايي كه تنفس ميكنيم، عشق خدا در اطراف ما در حال گردش است. باور كنيد، خداوند در همين حوالي است و حتي نزديكتر از رگ گردن به ماست. معشوق همينجا است... ياحق. » بنيامين بهادري نيز كه هماكنون مشغول برگزاري تور كنسرتهاي خود در آمريكاست، در بخشي از پيامش دراين زمينه نوشته است: «تسليت به همه عزيزان و بازماندههاي بيقرار.» مهدي مقدم نيز كه قرار بود، همين روزها اجراي صحنهاي داشته باشد، نوشته است: «تسليت عرض ميكنم به همه هموطنان و عزيزان داغديده در حادثه مكه. با وجود هيجان اوليه اجرا در تهران بعد از 14 سال، اجراي كنسرت براي من شادي و خوشحالي و ضرورتي در غم و اندوه هموطنانم ندارد. خداوند به همه بازماندگان اين حادثه صبر دهد.» محسن يگانه نيز در پيام كوتاهي اين فاجعه غمانگيز را تسليت گفته است.
واكنش تهيهكننده فيلم «محمد رسولا...»
همچنين به دنبال وقوع حادثه منا و اعلام عزاي عمومي از سوي مقام معظم رهبري، شركت سينمايي نور تابان به عنوان تهيهكننده و پخشكننده فيلم محمد رسولا...(ص) پيام تسليتي را صادر كرد. در اين پيام تسليت آمده است: « فاجعهٔ انساني مكه مكرمه و كشته و زخمي شدن صدها زائر ايراني و همچنين مسلمانان ساير كشورهاي جهان در مراسم حج محمدي، کام تمامي مسلمانان را در روز عيد قربان تلخ كرده است و عيد آنان را به عزا تبديل كرده است. حرم و شهري كه بعد از بعثت پيامبر گرامي اسلام (ص) بايد خانه امن الهي باشد امروز به دليل مديريت غلط و غيرالهي حكام سعودي شاهد فجايعي همچون حادثه منا است. اتفاقاتي كه در روز پنجشنبه دوم مهرماه و پيش از آن رخ داد نشانه كاملي از بيكفايتي حكام سعودي در ميزباني از مسلمانان و پيروان راستين حضرت محمد (ص) است. شركت سينمايي نور تابان به عنوان تهيهكننده و پخشكننده فيلم محمد رسولا... (ص) و همچنين ساير سازندگان اين فيلم اين مصيبت عظما را به مقام معظم رهبري (مدظله العالي)، ملت مسلمان ايران و تمامي كشورهاي مسلمان و خانوادههاي داغدار زائران جان باخته در حادثه منا تسليت ميگويد و از خداوند براي آنان طلب آمرزش ميكند.»
اظهارات برزيده در پي فاجعه منا
عبدالحسن برزيده در رابطه با فاجعه منا و كشته شدن هموطنانمان در آن به لزوم پيدا كردن راهحل براي جلوگيري از تكرار اين اتفاقات، تاكيد كرد. اين كارگردان سينما در گفتوگو با ايسنا، ضمن تاكيد بر پيدا كردن راهحلي براي جلوگيري از تكرار اين نوع فجايع گفت: من به عنوان يك شهروند و به عنوان كسي كه از نزديك شاهد اين اتفاقات بودهام، ميگويم بيشتر از اينكه بخواهيم دعوا كنيم، بهتر است به فكر يك راهحل باشيم. برزيده ادامه داد: حتي اگر ميتوانيم بايد به نحوي دولت عربستان را مجبور كنيم تا براي جلوگيري از اين اتفاقات، اقداماتي انجام دهد تا ديگر شاهد اين اتفاقات نباشيم. او همچنين اظهار كرد: كشته شدن انسانها واقعا دردناك است كه متاسفانه انگار در دنياي ما كم اهميت شده است. همه انسانها حق حيات دارند و نبايد حق زندگيشان با سهلانگاري از دست برود. كارگردان «مزارشريف» يادآور شد: من سه سفر به مكه داشتهام كه هر سه آنها حج واجب بوده كه در يك مورد شاهد كشته شدن افراد در رمي جمرات بودم و به چشم خودم ديدم كه چطور آنهايي كه به جهت جثه ضعيفتر هستند به دليل ازدحام جان خود را از دست ميدهند يا برخي ديگر كه از پل سقوط ميكنند. برزيده همچنين در پايان تصريح كرد: بيش از دعواهاي سياسي در رابطه با اين موضوع و مقصر دانستن دولت عربستان، كه مقصر هم است، بايد به فكر راهحل براي جلوگيري از تكرار اين فاجعهها شويم و از برگزاركنندگان حج بخواهيم كه كاروانها را مديريت كنند كه از كاروانها بخواهند با حركت در ساعات مختلف از ازدحام جلوگيري كنند.
تغيير در اداره مناسك حج
مجتبي راعي نيز در پي فاجعه «منا» و كشته شدن هموطنانمان تغيير در اداره مراسم مناسك حج را ضروري دانست. كارگردان «عصر روز دهم» در گفتوگويي با ايسنا گفت: به نظر من اين بهترين فرصت براي ايران است تا با انجام رايزنيهايي تلاش كند تا اداره مناسك حج عمومي شود. او ادامه داد: بايد شورايي متشكل از همه كشورهاي اسلامي تشكيل شود كه آنها به صورت جمعي مراسم مناسك حج را اداره كنند كه عربستان هم مانند ديگر كشورها عضوي از آن شورا باشد. راعي در پايان اداره واتيكان را مثال زد و گفت: مانند اداره واتيكان كه اداره آن بر عهده همه مسيحيان است، اداره امور مناسك حج هم بهتر است به اين صورت انجام شود.
آرمان/دومين روز فاجعه منا به روايت علي ضياء
علي ضياء - مجري تلويزيون - كه همزمان با فاجعه منا در مكه به سر ميبرد، در دومين روز از اين حادثه تلخ آخرين وضعيت حجاج ايراني را تشريح كرد. علي ضياء با بيان اينكه ايران عزيز روزهاي سختي را ميگذراند، خاطرنشان كرد: شب گذشته خبر فوتم را در رسانههاي مختلف شنيدم و با وجود اينكه امروز با مادرم چند بار ارتباط تلفني داشتم، اما باز هم مادرم با من تماس گرفت و گفت مطمئني كه خوب هستي. بنابراين مجبور شدم عكسي از خودم در اينستاگرام منتشر كنم. واقعا شرايط بدي است و همه در بيخبري هستند. ولي من با تمام قلبم ميگويم كه خانوادههاي چشم انتظار نگران نباشند. وي در ادامه گفت: دوستان صداوسيما تمام تلاش خود را ميكنند تا اخبار دقيق را از همه جا بگيرند و منتشر كنند. آنها اخباري كه يك درصد مشكل داشته باشد را منتشر نميكنند. وي كه در ارتباط زنده تلفني با شبكه سه حاضر شده بود، خطاب به حسينيان، مجري برنامه گفت: من اين روزها به درد ارتباط تلفني و حرف زدن نميخورم و بيشتر حالم مناسب شنيدن روضه و گريه كردن است. وي درباره تعدادی از حجاج زائر كه تكليف آنها مشخص نيست و مفقود شدهاند نيز گفت: پنجشنبه شب به كاروانهاي مختلفي رفتم و از بسياري از مجروحان حجاج عيادت كردم اما بايد بگويم چشمانتظاري براي كساني كه با خانوادههايشان به حج آمدهاند ويرانكننده است. اين مجري تلويزيون سپس با تاكيد بر اينكه خانوادههايي كه چشمانتظار زائران مفقود شده هستند نگران نباشند، اظهار كرد: اكثر اين زائران سالم هستند و در بيمارستانهاي مختلف جده و مكه استقرار دارند و انشاءا... آسيبديدگيشان هم كم است. ضياء سپس به اين نكته اشاره كرد كه درست است بايد به مردم آرامش بدهيم، اما آن چيزي كه در اينجا حاكم است ناآرامي است به جهت اينكه دولت سعودي تكليف را مشخص نميكند. خيلي دوست دارم به بينندگان آرامش دهم اما اينجا آنقدر نابهساماني ميبينيم و هرطور كه فكر ميكنيم در باور نميگنجد. علي ضياء در آخرين اخباري كه مطرح كرد، از شهادت يكي از جانبازان ايراني در كاروان جانبازان خبر داد.
ارمان/10فيلم ميلياردي در 6 ماهه اولسال
اگرچه در 6 ماه اول سال، 10 فيلم فروش ميلياردي را در سينمای كشور تجربه كردند اما اين رقم نسبت به سال گذشته كمي كاهش داشته است. به گزارش هنرآنلاين، سينماي ايران به نظر ميرسد با موفقيت، 6 ماه اول سال را پشت سر گذاشته است. وقتي صحبت از فروش ميلياردي ميشود، جدول فيلمهايي كه در 6 ماه اول روي پرده سينما رفتهاند، مقابل چشمانمان خودنمايي ميكند و با يك حساب سرانگشتي متوجه ميشويم كه از ابتداي فروردين تا پايان شهريور 10 فيلم به فروش ميلياردي رسيدهاند. اگر چه گاهي آمار متفاوتي از سوي پخشكنندها ارائه ميشود اما حتي با همان تفاوتها هم، مقياس فيلمهاي ميلياردي در نيمي از سال، در كل فروش فيلمها چشمگير است و آمار و ارقام اميدواركنندهاي براي سينماي ايران هستند. حالا شايد بتوان با خيال راحت گفت كه سينماي ايران تا حدي از بحران كاهش مخاطب در سالنهاي سينما دور شده است. البته چند عامل ميتواند در رقم فروش فيلمها در 6 ماه اول سال تاثيرگذار باشد. اكران فيلم در ژانرهاي مختلف كودك و نوجوان، اجتماعي، كمدي و... نشان داده است كه اگر فيلم خوب در سينماي ايران توليد شود، مردم همچنان ترجيح ميدهند فيلمهاي روز را بر پرده نقرهاي ببينند. قبل از اينكه به فيلمهاي ميلياردي نيمه اول امسال بپردازيم، فيلمهاي ميلياردي نيمه اول سال گذشته را با هم مرور ميكنيم. سال گذشته 12 مورد فيلم ميلياردي در نيمه نخست سال داشتيم كه يكي از بالاترين رقمهاي فروش فيلمهاي ميلياردي در سالهاي اخير بود. اما امسال هم اين رقابت ميان فيلمهاي ميلياردي نسبت به سال گذشته خيلي نزديك بوده است. تاكنون 10 فيلم در نيمه اول سال 1394 ميلياردي شدهاند كه با مقايسهاي ميتوان فيلمهاي ميلياردي سال گذشته در نيمه اول سال را با امسال سنجيد.
ميليارديهاي گيشه 1393
فيلمهاي خط ويژه، چ، طبقه حساس، معراجيها، پنج ستاره، زندگي مشترك آقاي محمودي و بانو، ردكارپت، آذر، شهدخت، پرويز و ديگران، فرشتهها با هم ميآيند، امروز، كلاشينكف و شهر موشها 2؛ فيلمهایي هستند كه در نيمه اول سال گذشته، ميلياردي فروختند. البته در ميان اين فيلمها، فروش شهر موشها 2، طبقه حساس و معراجيها با ساير فيلمها قابل مقايسه نيست و هر يك بيش از 5. 5 ميليارد تومان فروش داشتهاند.
ميلياردیهاي گيشه 1394
1- نهنگ عنبر به كارگرداني سامان مقدم با جمع فروش كل فيلم به مبلغ 6 ميليارد و 608 ميليون تومان فروش داشته است. داستان اين فيلم از ابتداي دهه 60 شروع ميشود و به زمان حال ميرسد. رضا عطاران، مهناز افشار، ويشكا آسايش، هانيه توسلي، رضا ناجي، نادر سليماني، اميرحسين رستمي، حسين سليماني و اميد روحاني از جمله بازيگران اين فيلم به شمار ميرود. شروع اكران اين فيلم از 30 ارديبهشت ماه آغاز شد و نزديك به دو ماه روي پرده سينما بود. در خلاصه داستان فيلم نهنگ عنبر آمده است، ارژنگ صنوبر مردي پنجاهساله است كه همراهش ميشويم تا تجربههاي متفاوت و پيچيدهاش از عشق و مصائبي كه در زندگي دچارش ميشود را برايمان بازگو كند...
2- فيلم محمد رسولا... (ص) به كارگرداني مجيد مجيدي كه جمع فروش اين فيلم تاكنون بيش از 6 ميليارد تومان رقم خورده است. اكران اين فيلم از 4 شهريورماه شروع شده كه حالا كمتر از يك ماه از اكران اين فيلم ميگذرد اما در طول اين مدت به رقمي نجومي در فروش فيلمهاي گيشه دست پيدا كرده است. تهيهكننده اين فيلم را شركت نورتابان برعهده دارد. عليرضا شجاع نوري در نقش عبدالمطلب، مهدي پاكدل در نقش ابوطالب، ساره بيات در نقش حليمه سعديه، مينا ساداتي در نقش آمنه بنت وهب، محسن تنابنده در نقش ساموئل يهودي، داريوش فرهنگ در نقش ابوسفيان، رعنا آزاديور در نقشام جميل، حميدرضا تاج دولت در نقش حمزه، صادق هاتفي در نقش بحيرا، محمد عسگري در نقش ابولهب، هدايت هاشمي در نقش حناطه، نگار عابدي در نقش همسر حناطه، پانتهآ مهدينيا در نقش فاطمه بنت اسد، جعفر قاسمي در نقش حارث شوهر حليمه به ايفاي نقش پرداختهاند. داستان، فيلم كودكي پيامبر اسلام است اما قصه از روزهاي آخر شعب ابوطالب آغاز ميشود، حدود ۲۰ دقيقه فيلم زمان حصر پيامبر اكرم (ص) در شعب ابوطالب است و ساير صحنهها به صورت فلاش بك قبل از تولد تا مقطع ۱۲ سالگي پيامبر اكرم (ص) را روايت ميكند.
3- ايران برگر به كارگرداني مسعود جعفري جوزاني سومين فيلم پرفروش گيشه سينما در نيمه اول سال را رقم زده است. اين فيلم 4 ميليارد و 634 ميليون تومان فروش داشته است. اين فيلم جزء فيلمهاي اكران شده در ايام نوروز بود كه در تاريخ 20 اسفندماه 1393 راهي پرده سينما شد. تهيهكنندگي اين فيلم را فتحا... جعفري جوزاني بر عهده داشت و علي نصيريان، محسن تنابنده، سحر جعفري جوزاني، فتحا... جعفري جوزاني، گوهر خيرانديش، سعيد دليري، حميد گودرزي، نيوشا ضيغمي، هادي كاظمي، شهره لرستاني، فريبا متخصص، ميرطاهر مظلومي، احمد مهران فر، سيروس ميمنت، محمدرضا هدايتي از بازيگران اين فيلم به شمار ميروند. اين فيلم بيش از 60 روز اكران عمومي بود. ايران برگر، داستان امرا... خان و فتحا... خان است كه بر سر انتخابات شوراها در يك روستا با يكديگر رقابت ميكنند...
4- گينس، اين فيلم به كارگرداني محسن تنابنده بازيگر سينما و تلويزيون روي پرده رفت كه نخستين تجربه فيلم بلند تنابنده بود. فروش اين فيلم بطور كلي 3 ميليارد و 166 ميليون تومان ثبت شد. گينس از سوم تيرماه اكران شد كه در خلاصه داستان فيلم گينس آمده است، فردين: گينس سيخي چنده!؟ پول كجاست اين بگو؟ غنچه: خاكبرسرت كه نافتو از پول بريدن. بدبخت همش اعتباره... ميدوني كيا اسمشون تو گينسه... علي دايي... رضا زاده... جنيفر لوپز.
5- فيلم رخ ديوانه به كارگرداني ابوالحسن داودي است كه اين فيلم دو ميلياردو 783 ميليون تومان فروش داشت. بيتا منصوري تهيهكنندگی اين فيلم را برعهده داشت. رخ ديوانه بهترين فيلم از نگاه تماشاگران سي و سومين جشنواره فيلم فجر شده بود. در اين فيلم طناز طباطبايي، صابر ابر، ساعد سهيلي، نازنين بياتي، امير جديدي، سحر هاشمي، فرنوش آل احمد و بيژن امكانيان به ايفاي نقش پرداختهاند. در خلاصه داستان رخ ديوانه آمده است چند جوان كه در يك قرار اينترنتي با يكديگر آشنا شده و به دنبال يك شوخي و شرطبندي در مسيري پيچيده و دلهرهآور ميافتند، مسيري كه درك جديدي از زندگي و اجتماع را براي هركدامشان رقم ميزند. اين فيلم از 20 اسفند 1393 اكران عمومي شد كه يكي از فيلمهاي برگزيده براي نمايش عمومي در اكران نوروز بود.
6- فيلم عصر يخبندان كه به عنوان مهمترين و جديترين گزينه اكران ماه رمضان و عيد فطر مطرح شد، در جشنواره سال گذشته فيلم فجر با استقبال بالاي مردمي مواجه شد. اين فيلم به كارگرداني مصطفي كيايي در فروش گيشه در رتبه ششم جدول فيلمهاي ميلياردي در نيمه نخست سال قرار گرفت. عصر يخبندان يك ميليارد و 992 ميليون تومان فروش داشت. اين فيلم همچون ساختههاي قبلي مصطفي كيايي؛ ضدگلوله و خط ويژه، تماشاگران زيادي را به سالنهاي سينما كشاند. اين فيلم از سوم تيرماه اكران عمومي شد. حضور چهرههايي همچون بهرام رادان، مهتاب كرامتي، آنا نعمتي، سحر دولتشاهي و فرهاد اصلاني و موضوع اجتماعي و ضربآهنگ سريع و روايت تلخ و شيرين فيلم، از جمله برگ برندههاي عصر يخبندان بود.
7- دوران عاشقي، عليرضا رئيسيان هم توانست با رقم یک ميليارد و 987 ميليون تومان به فروش خوبي دست پيدا كند. فيلمي عاشقانه و پركشش كه طيف زيادي از مخاطبان را جذب كرد. حضور شهاب حسيني، ليلا حاتمي و باز هم فرهاد اصلاني نيز اهرمهاي تشويقي خوبي براي تماشاي اين اثر بود. دوران عاشقي فيلمي بود كه نشان داد در كنار ژانرهاي كمدي، مردم براي رفتن به سالن سينما و ديدن يك فيلم عاشقانه هم آگاه هستند. اين فيلم از تاريخ 7 مردادماه در سينماهاي كشور اكران عمومي شد كه فيلم محمد رسولا...(ص) با اكران خود تا حدي فروش اين فيلمها را تحت تاثير قرار داد.
8- اما فيلم استراحت مطلق به كارگرداني عبدالرضا كاهاني با حضور بازيگراني چون ترانه عليدوستي، بابك حميديان، رضا عطاران، مجيد صالحي، فريده فرامرزي، اميرشهاب رضويان، علي ميلاني، سعيد عطاييان، صفر محمدي، امير قطبي، پانتهآ دانا پيام، مهرداد لواساني هشتمين فيلم پرفروش اكران شده در شش ماه اول سال است. اين فيلم از 20 اسفندماه همزمان با فيلمهاي رخ ديوانه و ايران برگر اكران شد كه در گيشه نزديك به 1 ميليارد و پانصد و هفتاد و سه ميليون تومان فروش دست پيدا كرد. اگر چه كاهاني از اكران فيلمش در آن دوره هم راضي نبود اما با اين وجود فيلمش جز يكي از فيلمهاي پرفروش نيمه نخست سال شد.
9- آتيش بازي به كارگرداني بهمن گودرزي و تهيهكنندگي مرتضي شايسته نهمين فيلم ميلياردي نيمه اول سال است. كارگردان اين فيلم ثابت كرده بود كه فيلمهاي گيشهپسند را به خوبي ميشناسد. اين فيلم نزديك یک ميليارد و 239ميليون تومان فروش داشته است. آتيش بازي از 30 ارديبهشت ماه اكران شد كه امين حيايي، الناز شاكردوست، سحر قريشي، شقايق دهقان، ميرطاهر مظلومي، عزتا... مهرآوران از جمله بازيگران اين فيلم به شمار ميروند.
10 - اما فيلم مردن به وقت شهريور هاتف عليمرداني هم جزء فيلمهاي برتر نيمه نخست سال در فروش گيشه بوده است. اين فيلم با فروش يك ميلياردو 51 ميليون تومان آخرين فيلم ميلياردي نيمه نخست سال بود. اين فيلم از 6 مردادماه روانه اكران عمومي شد كه هنوز هم اكران آن به صورت محدود در چند سانس ادامه دارد. در اين فيلم بازيگراني چون حميد فرخنژاد، هانيه توسلي، نويد لايقيمقدم، صبا گرگينپور، نازنين بياتي، مارتين شمعونپور، پروين ملكي، كتايون سالكي و ترلان پروانه به ايفاي نقش پرداختهاند. در خلاصه داستان مردن به وقت شهريور آمده است، سينا چند ماه بيشتر براي قبولي در كنكور فرصت ندارد. از يك سو بنياد متزلزل خانوادگي و از سوي ديگر آشنايي او با يك جوان خياباني عاشق موسيقي، ماجراهايي را براي او رقم ميزند.
آفتاب یزد/احمدرضا درویش: سینمای ایران نه حرفهای بلکه تجربی است
آفتاب یزد – گروه فرهنگی: در یکصد و بیست و پنجمین برنامه سینماتک خانه هنرمندان ایران و در سومین روز از هفته فیلم دفاع مقدس که با همکاری گروه سینمایی هنر و تجربه در خانه هنرمندان ایران برگزار میشود، چهارشنبه گذشته اول مهر فیلم «کیمیا» ساخته احمدرضا درویش به روی پرده رفت. در ادامه نیز احمدرضا درویش، هارون یشایایی تهیهکننده فیلم و شاهین امین منتقد سینماییبه نقد و بررسی فیلم نشستند. در ابتدای این نشست شاهین امین ضمن گرامی داشتن یاد شهدای جنگ تحمیلی گفت: هارون یشایایی یکی از مهمترین تهیهکنندگان سینمای بعد از انقلاب است که متاسفانه سالهاست در این زمینه فعالیت نمیکند. تماشای این فیلم بعد از سالیان طولانی به ما یادآوری میکند سینمای ایران چه وضعیتی داشت و اکنون در چه وضعیتی به سر میبریم. در سال 73 و هنگام پخش «کیمیا»، اهالی مطبوعات از ساختار فیلم و دشواری ساخت آن بهخصوص صحنههای نیمه نخست فیلم حیرتزده بودند. نیمه نخست فیلم روایتی پُر کشش دارد و در نیمه دوم درگیریها درونی میشود و در زیر پوستهای بهظاهر آرام، حکایتی پر التهاب جریان دارد. تناسب فرم و روایت توانسته بهخصوص در نیمه نخست فیلم اثری بیافریند که در سطح مقیاسهای جهانی قرار میگیرد. این فیلم جهشی در کار درویش محسوب میشد که از دل طراحی دقیق و همینطور درک متقابل میان کارگردان و فیلمبردار بیرون آمده بود. در ادامه درویش به نقش یشایایی در سینمای ایران پرداخت و گفت: یشایایی بزرگ سینمای ایران است. خلا شیوه مدیریت او که منجر به آثاری همچون هامون، ناخدا خورشید، اجارهنشینها و.. شده است، امروز بهشدت احساس میشود. یکی از آسیبها و مشکلات سینمای ایران، عدم وجود چنین نگاه و شیوه مدیریتی است. یشایایی جزو معدود تهیهکنندگان سینمای ایران است که علاوه بر تسلط بر مولفههای مدیریت کلاسیک و حرفهای، از مولفههای بومی و فرهنگ داخلی بهخوبی آگاه است. تسلط و شناخت او از سینما و هنر فراتر رفته و مسائل فرهنگی، سیاسی و اجتماعی را دربر میگیرد. طرح «کیمیا» نیز از دل گفتگوهای مداومی که بین ما وجود داشت بیرون آمد. در واقع عظمت کیمیا، از عظمت تهیهکننده آن است. به نظر من سینمای ایران نه حرفهای بلکه تجربی است چرا که کماکان متکی بر فیلمساز است نه بر تهیهکننده و مالک اثر. جوایزی که در سطح جهانی کسب میکنیم نیز بر اساس رفتار تجربهگرایانه است. سینما بهعنوان یک صنعت، مولفههای خاص خود را نیاز دارد و زمانی که الگوهایی همچون یشایایی را بهشکل متکثر داشته باشیم، میتوان گفت به سمت حرفهای شدن حرکت کردهایم.پس از آن یشایایی به روند ساخت «کیمیا» اشاره کرد و گفت: هر فیلم در نهایت شناسنامه کارگردان آن محسوب میشود.
«کیمیا» نیز علاوه بر فیلمبرداری درخشان محمود کلاری و بازی شرافتمندانه خسرو شکیبایی، محصول زحمات درویش است. ویژگی مهم درویش در سینمای جنگ آن است که به این موضع تعلق خاطر داشته و با آن زندگی میکند. در سینمای جنگ ایران عمدتا فضایی تصویر شده که گویی این جنگ در مکان دیگری اتفاق افتاده است. در حالیکه جنگ به زندگی روزمره مردم گره خورده و اثرات آن به 8 سال جنگ محدود نمیشود. جنگ چه قبل از وقوعش و چه در حین و پس از آن، بخشی از زندگی انسانها محسوب میشود. بنابراین در سینمای جنگ نمیتوان به نمایش توپ و تانک کفایت کرد. خرمشهر بعد از اینهمه سال هنوز خرمشهر نشده است. آیا باید لب شط نشست و برای نابودی آن گریه سر داد؟ در تاریخ 400 سال اخیر ایران، صرفا در این نبرد بود که حتی یک وجب از خاک ایران کم نشد و این به نقش تاریخی و ایثارگرانه نسل جوان و آرمانگرایی برمیگردد که از تودههای مستضعف و فقیرترین اقشار جامعه سر بر آورده بودند. در ادامه امین ضمن توصیف «کیمیا» بهعنوان یکی از نخستین فیلمهای سینمای جنگ که به اثرات جنگ میپردازد، به طرح پرسشی در خصوص چگونگی در پیش گرفتن این رویکرد به جنگ پرداخت. درویش پاسخ داد: اصولا فیلمسازی در خصوص دفاع مقدس که مهمترین تجربه تاریخ معاصر ماست، نمیتواند اثرات آتی آن در زیست اجتماعی مردم را نادیده بگیرد. آثار سینمایی بزرگ جهان در مورد جنگ، پس از پایان جنگها ساخته شدهاند و سازندگان آنها نیز افرادی بودهاند که لزوما تجربه مستقیمی از آن جنگها نداشتهاند. امروز در سینمای ایران فیلمسازانی قوی و مجرب داریم که آرزوی ساخت فیلم در این زمینه دارند اما آن دوره را بهطور مستقیم تجربه نکرده و قادر به انجام این کار نیستند. باید به چرایی این عدم توانایی پرداخت. باید پرسید چرا فیلمسازی در زمینه دفاع مقدس صرفا در دو سه نفر حبس شده و نسلهای بعد چگونه میتوانند به این عرصه ورود کنند؟ در این میان باید دوباره به نقش مدیریت و تهیهکنندگی نیز اشاره کرد. حضور یشایایی در «کیمیا» در ویترین نبود ولی او در تکتک سلولهای فیلم و تمام لحظات آن حضور دارد. این جنس فیلم نیاز به چنین مدیریتهایی دارد و امروزه چون اقبالی برای این شکل از تولید و اینگونه فیلمسازی وجود ندارد، از مدیریت فردی مثل یشایایی محروم هستیم. درویش افزود: اقتصاد فعلی سینمای ایران در خانهها و خیابانهای سعادتآباد حبس شده است و کسی حاضر نیست سری به چادرهای عشایر بزند یا روی لنچ فیلم بسازد و این به هزینههای فیلمسازی برمیگردد. کماکان و با وجود چندین صنف در حوزه تهیهکنندگی، سینمای ایران دولتی مانده است. اگر وجود سینما برای کشور و دولت خوب است، پس هزینههای آن را هم خود دولت بپردازد. در وضعیت شتر گاو پلنگ فعلی، گرفتاریها و هزینههای سینما بر دوش بخش خصوصی است اما فواید و پُزش برای دولت. اگر دولت قصد دارد در تمامی لایههای سینما تصدیگری داشته باشد و حتی تا حد تصدیگری مدرسه سینما پیش میرود، پس خود نیز باید تمام هزینههای آن را بپردازد. باید پرسید فلسفه وجودی این اصناف چیست و به سمت حل این تناقض پیش رفت. سینما زمانی حرفهای میشود که در ارتباط با نیازهای مردم، نسبتی تعریف شده با دولت در حد هماهنگی با قوانین داشته باشد. چنین سینمایی که از درون خود ارتزاق کند، میتواند به سمت استقلال و هویتمندی حرکت کند تا زمانی که این اتفاق نیفتاده، اصناف سینمایی مدام باید از دولت، مطالبهگر مطالباتی باشند که در سینمای دولتی سی سال اخیر انباشته شده است.یشایایی در ادامه سخنان درویش گفت: نباید تغییر شرایط نسبت به 20 سال پیش را فراموش کرد. آدمهای فعال در این عرصه نیز به کل دگرگون شدهاند و تعصب کاری هر روز کمتر میشود. در آن دوره آدمی مثل خسرو شکیبایی را داشتیم که با دست شکسته حاضر شد به بازی در «کیمیا» ادامه دهد چرا که مردمی را در نظر داشت که در جنگ کشته و مجروح شده بودند. امروز دیگر خسرو شکیبایی را نداریم که نسبت به کار دلسوز باشد. جایگزین او کسانی شدهاند که حتی قراردادهای سفت و سخت هم نمیتواند آنها را به کار متعهد کند.
افتاب یزد/چهار فیلم از فهرست نامزدهای فیلم ایرانی در اسکار حذف شد. ادامه رقابت بین ۶ فیلم
هیئت معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی، فهرستی کوتاه از فیلم های مورد بررسی در مراحل نهایی را اعلام کرد. به گزارش مهر، هیات معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی در ادامه جلسات، فهرستی کوتاه از فیلم های مورد بررسی در مراحل نهایی را اعلام کرد. امیر اسفندیاری سخنگوی هیئت معرفی فیلم ایرانی به فرهنگستان علوم و هنرهای سینمایی، اعلام کرد: به دنبال طرح مباحثی گوناگون در خصوص فیلم های مورد بررسی هیئت، سوابق و بازخوردهای حضور در مجامع بین المللی و ویژگی های فیلمی که سینمای ایران را به خوبی نمایندگی کند و همچنین بررسی اجمالی در خصوص آثار معرفی شده از سوی سایر کشورها، فهرستی کوتاه شامل فیلم های زیر به ترتیب حروف الفبا تنظیم شده است که نماینده ایران در رشته اسکار بهترین فیلم خارجی زبان از میان این عناوین برگزیده خواهد شد. شش فیلمی که در این فهرست باقی مانده اند، عبارتند از:
«در دنیای تو ساعت چند است؟ » ساخته صفی یزدانیان،
«رخ دیوانه» ساخته ابوالحسن داودی
«شیار ۱۴۳» ساخته نرگس آبیار
«قصه ها» ساخته رخشان بنی اعتماد
«ماهی و گربه» ساخته شهرام مکری
«محمد رسول الله (ص)» ساخته مجید مجیدی.
طبق روال معمول، پیگیری های لازم برای معرفی فیلم در مهلت مقرر به عمل خواهد آمد.
در سال جاری، فرشته طائرپور، محمد بزرگ نیا، شهرام جعفری نژاد،
سید روح الله حسینی، شادمهر راستین، رسول صدرعاملی،
محمد رضا هنرمند، آرش امینی و امیر اسفندیاری در این هیات که به میزبانی بنیاد سینمایی فارابی در تعامل مستقیم با خانه سینما و سازمان سینمایی تشکیل شده است، عضویت دارند.
فیلم های «خداحافظی طولانی» ساخته فرزاد موتمن، «سیزده» ساخته هومن سیدی، «ملبورن» ساخته نیما جاویدی و «من دیهگو مارادونا هستم» ساخته بهرام توکلی از لیست اولیه حذف شدهاند.
ابتکار/تابلوی سرقت شده پیکاسو به خانهاش بازگشت؛ تابلویی از پیکاسو که از موزه دزدیده شده بود به پاریس بازگشت
به گزارش مهر به نقل از آسوشیتدپرس، تابلوی ۱۵ میلیون دلاری پابلو پیکاسو پس از طی مسافتی طولانی و غیرمعمول در موزه پاریس به نمایش درآمد. «آرایشگر» که بیش از یک دهه پیش از محل نگهداریاش در فرانسه سرقت شده بود و سال پیش از بلژیک در قالب یک بسته کریسمس ۳۷ دلاری به نیویورک رفته بود، دوباره به جایگاه اصلیاش بازگشت. تابلوی پیکاسو ۱۴ سال پس از سرقتش به فرانسه بازگشت. مقامات آمریکایی اعلام کردند این نقاشی بینظیر را در یک بسته پستی که از سوی مردی بلژیکی به این کشور ارسال شده بود، یافتهاند. این نقاشی ۱۴ سال پیش از موزه ملی هنر مدرن در پاریس دزدیده شده بود. این تابلو دیروز با حضور یکی از مقامات برجسته دولت فرانسه و سفیر آمریکا در مرکز پمپیدوی پاریس به نمایش درآمد. این که تابلو چگونه دزیده شده هنوز به صورت یک راز باقی مانده است. این اثر که ابعادی کوچک دارد سال ۱۹۱۱ کشیده شده و در جریان این دزدی اندکی آسیب دیده و باید ترمیم شود. اولیور پیکاسو نوه نقاش بزرگ یافتن این تابلو را برای تاریخ هنر مهم خواند و گفت: وقتی شنیدم این تابلو پیدا شده یکی از بهترین لحظات زندگیام را تجربه کردم.فلور پلرین وزیر فرهنگ فرانسه پنج شنبه بازگشت این اثر هنری به پاریس را رویدادی شاد خواند که بر نقطه تاریک دزدی هنری در این مورد پایان گذاشت. او دزدی آثار هنری عراق و سوریه را نیز محکوم کرد و گفت: مبارزه با دزدی آثار هنری که رفتاری سیستماتیک و سازمان دهی شده است و در مورد گروه داعش در برخورد با آثار عراقی و سوری نیز میبینیم نیاز به عزم جدی دارد.
اعتماد/چرا فيلمسازي در زمينه دفاع مقدس در دو، سه نفر حبس شده
احمدرضا درويش اين روزها نايابترين سينماگر سينماي ايران است، بعد از اتفاقاتي كه براي فيلم «رستاخيز» افتاد درويش حالا در سكوت كامل رسانهاي سر ميكند. تلفن كه ميزني ميگويد درباره هر چيزي حرف ميزنم، جز «رستاخيز»! رفتاري كه واكنش برخي كارگردانان سينما را نيز در پي داشت. با اينحال كارگردان«رستاخيز» چهارشنبه اول مهرماه در خانه هنرمندان حضور يافت تا اين بار حرف بزند. اما درباره «كيميا». اثري درخشان از سينماي جنگ كه هنوز هم در زمره آثار قابل دفاع اين ژانر به شمار ميرود.
«كيميا» جزو آثاري در حوزه دفاع مقدس است كه عملا به پيامدهاي جنگ و تاثيرات آن بر جامعه و نسلها ميپردازد. اين فيلم چهارمين ساخته احمدرضا درويش از خرمشهر در آستانه اشغال آغاز ميشود. رضا (با بازي خسرو شكيبايي) مردي خرمشهري است كه همسرش باردار است و بايد هرچه سريعتر او را به بيمارستان برساند. زير آتش شديد دشمن همسرش را به بيمارستان ميرساند اما خودش اسير ميشود. همسر رضا زير عمل جراحي جانش را از دست ميدهد و شكوه (با بازي بيتا فرهي) نوزاد را نجات ميدهد و به مشهد ميبرد. سالها بعد رضا از اسارت بازگشته و دنبال پيدا كردن تنها دخترش به مشهد ميرود. دختر او با نام كيميا در مشهد و با شكوه و برادرش (با بازي رضا كيانيان) زندگي ميكند.
درويش كه به همراه هارون يشايايي، تهيهكننده «كيميا» در اين مراسم حاضر شده بود تلويحا با اجتناب از هر اشارهاي به «رستاخيز» سينما و دولت را مورد نقد قرار داد. وي در بخشي از حرفهايش گفت كه سينماي ايراني تجربهگرايانه است و حرفهاي نيست.: «به نظر من سينماي ايران نه حرفهاي بلكه تجربي است، چرا كه كماكان متكي بر فيلمساز است نه بر تهيهكننده و مالك اثر. جوايزي كه در سطح جهاني كسب ميكنيم نيز بر اساس رفتار تجربهگرايانه است». كارگردان دوئل كه براي هارون يشايايي تهيه كننده «كيميا» سنگ تمام گذاشته بود به بررسي ابعادي از سينماي دفاع مقدس پرداخت و تاكيد كرد كه «فيلمسازي در خصوص دفاع مقدس كه مهمترين تجربه تاريخ معاصر ما است، نميتواند اثرات آتي آن در زيست اجتماعي مردم را ناديده بگيرد» وي با اشاره به اينكه سينماي جنگ در جهان اغلب پس از پايان جنگها شكل ميگيرد، گفت بسياري از كارگردانهاي برجسته اين ژانر تجربه مستقيمي در جنگ نداشتهاند و در ادامه پرسشي را مطرح كرد: « امروز در سينماي ايران فيلمسازاني قوي و مجرب داريم كه آرزوي ساخت فيلم در اين زمينه دارند اما آن دوره را به طور مستقيم تجربه نكرده و قادر به انجام اين كار نيستند. بايد به چرايي اين عدم توانايي پرداخت. بايد پرسيد چرا فيلمسازي در زمينه دفاع مقدس صرفا در دو، سه نفر حبس شده و نسلهاي بعد چگونه ميتوانند به اين عرصه ورود كنند؟»
احمدرضا درويش در ادامه حرفهايش نسبت به اقتصاد سينماي ايران هم واكنش نشان داد و با اشاره به اينكه اقتصاد فعلي سينماي ايران در خانهها و خيابانهاي سعادتآباد حبس شده است، گفت: «كسي حاضر نيست سري به چادرهاي عشاير بزند يا روي لنچ فيلم بسازد و اين به هزينههاي فيلمسازي برميگردد. كماكان و با وجود چندين صنف در حوزه تهيهكنندگي، سينماي ايران دولتي مانده است.»
كارگردان كيميا با اشاره به آشفتگي وضع اقتصادي سينماي ايران، اين وضعيت را «شتر گاوپلنگ» خواند و گفت كه سينما براي دولت خوب است پس هزينههايش را هم خود دولت بپردازد: « اگر وجود سينما براي كشور و دولت خوب است، پس هزينههاي آن را هم خود دولت بپردازد. در وضعيت شتر گاو پلنگ فعلي، گرفتاريها و هزينههاي سينما بر دوش بخش خصوصي است اما فوايد و پُزش براي دولت. اگر دولت قصد دارد در تمامي لايههاي سينما تصديگري داشته باشد و حتي تا حد تصديگري مدرسه سينما پيش ميرود، پس خود نيز بايد تمام هزينههاي آن را بپردازد.»
اشاره درويش را ميتوان تلويحا به وضعيت توليد و اكران بسط داد. سينماي دولتي/خصوصي ايران همچنان در مرحله اكران چندان استقلالي ندارد و اصناف سينمايي هم گويا چندان تيغ براني در اين حوزه ندارند. اصنافي كه قرار است پيگير حقوق سينما و سينماگر باشند. « بايد پرسيد فلسفه وجودي اين اصناف چيست و به سمت حل اين تناقض پيش رفت. سينما زماني حرفهاي ميشود كه در ارتباط با نيازهاي مردم، نسبتي تعريف شده با دولت در حد هماهنگي با قوانين داشته باشد. چنين سينمايي كه از درون خود ارتزاق كند، ميتواند به سمت استقلال و هويتمندي حركت كند. تا زماني كه اين اتفاق نيفتاده، اصناف سينمايي مدام بايد از دولت، مطالبهگر مطالباتي باشند كه در سينماي دولتي ٣٠ سال اخير انباشته شده است.»
هارون يشايايي هم پس از حرفهاي درويش از خسرو شكيبايي ياد كرد و گفت، آدمهاي فعال در اين حوزه به كل دگرگون شدهاند: «تعصب كاري هر روز كمتر ميشود. در آن دوره آدمي مثل خسرو شكيبايي را داشتيم كه با دست شكسته حاضر شد به بازي در «كيميا» ادامه دهد چرا كه مردمي را در نظر داشت كه در جنگ كشته و مجروح شده بودند. امروز ديگر خسرو شكيبايي را نداريم كه نسبت به كار دلسوز باشد. جايگزين او كساني شدهاند كه حتي قراردادهاي سفت و سخت هم نميتواند آنها را به كار متعهد كند.»
پس از پايان مراسم بود كه خبرنگاران و اصحاب رسانه كه انگشتشمار هم بودند دور درويش حلقه زدند و از او خواستند تا درباره وضعيت «رستاخيز» اظهارنظر كند. درويش هم طبق سنتي كه در پيش گرفته است سكوت و به گفتن يك جمله اكتفا كرد: «رستاخيز اكران شد و تمام. مگر اينكه اكران دوم داشته باشيم. داريم؟! اكران دوم داريم؟!»
وي در پاسخ به اين حرف كه سكوت شما كمكي به فيلم نميكند، گفت: «وظيفه من ساختن فيلم است. اكران متوليان خودش را دارد» و وقتي از او پرسيديم نقد شما به مديران است؟! افزود: «من نميگويم مدير خاصي يا كسي. چرخه اكران در سينماي ايران مشخص است و در اين چرخه مدت اكران رستاخيز يك روز بود. از نظر من فيلم اكران شده است.»
اين كارگردان كه مدام تاكيد ميكرد گفتوگو نميكند در انتهاي حرفهايش در جمع خبرنگاران چند جمله هم گفت كه بيش از هر چيز لحن حرف زدنش از ناراحتي او حكايت ميكرد: «من فقط يك چيز را نميدانم! چرا در كشور ما، كشور شيعي، كشور مردمي كه عاشق اباعبدالله هستند، براي اولين بار فيلمي درباره حضرت اباعبدالله ساخته ميشود و اكران نميشود اما در كشورهاي ديگر اكران ميشود...»
اطلاعات/سینماگران ایرانی روی فرش قرمز جشنواره راه ابریشم چین
سرویس فرهنگی ، هنری : فیلم«تهران ۱۵۰۰» ساخته بهرام عظیمی به عنوان فیلم افتتاحیه جشنواره راه ابریشم چین روی پرده رفت و با استقبال تماشاگران چینی روبرو شد.
به گزارش خبرنگار اعزامی اطلاعات به فوژو چین ، فیلم تهران ۱۵۰۰ که در بخش فیلم های انیمیشن جشنواره نمایش داده شد ، با حضور ابوالحسنی تهیه کننده آن نمایش موفقی در جشنواره داشت و با آنکه شخصیتها ، دیالوگ ها و ماجراهای فیلم برای تماشاگر چینی مانوس نبود ولی سالن تا پایان نمایش فیلم پر از تماشاگر بود و در پایان هم تماشاگران چینی به تشویق فیلم و تهیه کننده آن پرداختند.
ابوالحسنی پس از نمایش فیلم در باره بازتاب آن به خبرنگار اطلاعات گفت: این فیلم برای مخاطبان ایرانی ساخته شده بود و اصلا به پخش بینالمللی فکر نکرده بودیم ولی برگزار کنندگان جشنواره از بین این فیلم و رستم و سهراب ، تهران ۱۵۰۰ را انتخاب کرده و اصرار داشتند فیلم در جشنواره شرکت کند.از آنجا که بهرام عظیمی در سفر یونان بود من به عنوان تهیه کننده در جشنواره حاضر شدم.
وی افزود :به همراه بهرام عظیمی انیمیشن بعدی مان را با نگاهی به مخاطب جهانی به طور مشترک با چین می سازیم و تعدادی از قهرمانان فیلم چینی خواهند بود.
تهیه کننده فیلم تهران ۱۵۰۰ گفت : مهم ترین هدف من از شرکت در این جشنواره مذاکره با تولید کنندگان چینی است تا هر چه زودتر کار را به سرانجام برسانیم.به اعتقاداوانیمیشن ایران باارتقای سطح تکنیکی خودمیتواندبازارموفقیت درسینمای آسیا وبه ویژه چین داشته باشد.
وی دیروز در سمیناری با موضوع تولید انیمیشن در آسیا سخنرانی کرد.
«روز مبادا» و دومین حضور سینماگران ایرانی روی فرش قرمز
یک روز پس از نمایش فیلم تهران ۱۵۰۰ ، فائزه عزیز خانی کارگردان، نگار اسکندر فر تهیه کننده و شیرین آقا رضا کاشی بازیگر فیلم روز مبادا، روی فرش قرمز جشنواره حاضر شدند.
گزارش خبرنگار اطلاعات حاکی است این فیلم هم با استقبال تماشاگران چینی روبرو شد و بسیاری از شبکه های رادیویی و تلویزیونی چین به گفت و گو با دست اندرکاران فیلم پرداختند.
پیش از نمایش فیلم و در برنامه معرفی کوتاه اثر ، تهیه کننده و کارگردان فیلم اظهار امیدواری کردندکه فیلم بتواند با تماشاگران چینی ارتباط برقرارکند .
روز قبل از نمایش عمومی فیلم در جشنواره، این فیلم برای خبرنگاران و منتقدان به نمایش درآمد و نشست خبری آن صبح روز نمایش آن در جشنواره برگزار شد.در این نشست که بابک کریمی مشاور ایرانی مارکو مولر مدیر هنری جشنواره نیز حضور داشت فائزه عزیز خانی در پاسخ خبرنگار چینی که از انگیزه او برای ساخت این فیلم سوال کرده بود گفت :من فیلمم را به عنوان فیلمساز ساخته ام و حالا دوست دارم بدانم که شما در باره این فیلم و انگیزه های من از ساختن این فیلم چه فکر می کنید.
اسکندرفر تهیه کننده فیلم روز مبادا که تهیه کنندگی فیلم جدایی نادر از سیمین را نیز به عهده داشته است در پاسخ به این سوال که که چرا غیر از فیلم جدایی نادر از سیمین دیگر فیلم های ایرانی در چین پخش گسترده ای ندارند و به طور کلی آینده سینمای ایران را چگونه می بیند گفت: همین فیلم روز مبادا نشان می دهد که نسل جدیدی از فیلمسازان ایرانی وارد عرصه سینما شده اند که زبان جهانی را می فهمند و بیشتر از آنکه فیلم جشنواره ای صرف بسازند ، می خواهند با جهان ارتباط گستردهتر و عمیقتری داشته باشند.
وی افزود : تا پیش از این سینمای ایران فقط در جشنواره ها مطرح بود و حالا رفته رفته امکان اکران عمومی در جهان را پیدا می کند.
بابک کریمی نیز در پاسخ به سوال دیگری در باره نحوه انتخاب فیلم روز مبادا برای جشنواره گفت: من فیلم را انتخاب نکرده ام بلکه فقط آن را پیشنهاد دادهام و در نهایت فیلم با نظر مارکو مولر و هیات انتخاب برای حضور در جشنواره انتخاب شده است .
من چندین سال است که به آقای مولر در باره سینمای ایران مشاوره می دهم . فیلمسازان جوان ایرانی هم اکنون استعداد زیادی از خود نشان می دهند وبیشتر فیلم های ایرانی که در جشنواره ها ی خارجی شرکت می کنند فیلم های اول یا دوم سازندگانشان هستند.عزیز خانی در باره کار با اعضای خانواده برای تولید فیلم گفت : قبل از شکل گرفتن فیلمنامه تصمیمی برای استفاده از اعضای خانواده ام نگرفته بودم ولی پس از پایان کار فیلمنامه تصمیم گرفتم آن را با استفاده از اعضای خانواده ام بسازم ، چرا که مرا از راهی میانبر به هدفم میرساند.جشنواره بین المللی راه ابریشم امشب طی مراسمی در فوژو چین به کارخود پایان خواهد داد.
ایران/گفت وگو با علی ملاقلیپور کارگردان فیلم «قندون جهیزیه»، در برابر «ناداوری» سکوت نمی کنم
فیلم سینمایی «قندون جهیزیه» توانسته فروش بالای یک میلیارد تومان را تجربه کند که معمولاً کمتر برای یک فیلم اول آن هم در بخش سینمای خصوصی اتفاق میافتد. فیلمی با بازی چهرههایی مثل صابر ابر، نگار جواهریان و اکبر عبدی که کارگردانش تا پیش از این تجربه حضور در گروه کارگردانی حدود 30 فیلم سینمایی را داشته است. علی ملاقلیپور فرزند زنده یاد رسول ملاقلیپور با «قندون جهیزیه» به عنوان نخستین فیلم سینمایی که کارگردانی کرده، سعی داشته مسیر مستقلی از پدر را طی کند. او از امتیازات فیلم دفاع میکند، انتقادها را هم میپذیرد و از همه مهمتر از بیعدالتیها مینالد. روایت او را در ادامه میخوانید:
از سابقه خود در سینما بگویید. چقدر نسبت فامیلی با زنده یاد ملاقلیپور و چقدر علاقه و انگیزه خودتان باعث گرایش شما به سینما شد ؟
نخستین تجربه سینماییام حضور به عنوان دستیار سوم کارگردان و کارآموز در فیلم سفر به فردا (محمد حسین حقیقی) بود. کارهایی مثل بستن خیابان و... بعد در چند کار پدرم مثل «مزرعه پدری» و «قارچ سمی» دستیار بودم. اما فکر کردم استفاده از رابطهام با پدر در سینما جواب نمیدهد و ممکن است حق خیلیها را ضایع کنم. پس سعی کردم برای خودم یک مسیر مستقل را جست و جو کنم. دیگر با پدر همکاری نکردم و در حدود 27 فیلم سینمایی جزو گروه کارگردانی بودم. در همکاری با فیلمسازانی مثل بهرام توکلی، مسعود کرامتی، غلامرضا رمضانی، هومن سیدی و... . لابه لای این فیلمها چند فیلم کوتاه هم کارگردانی کردم و چند فیلمنامه نوشتم و در زمینه تدوین و بازیگری هم کار کردم تا رسیدم به فیلم «قندون جهیزیه».
اتفاقاً تأثیر تجربیات شما در پشت صحنه فیلمها را میتوان در فیلم قندون جهیزیه بخوبی مشاهده کرد. حضور گروه فیلمبرداری در خانه و مناسبتهای میان اعضای آنها و ترکیب آن با زندگی شخصی افراد خانوادهای که با مشکل بالا رفتن اجارهخانه مواجه میشوند. چقدر خودتان به این فضاها نزدیک بودید؟
بالاخره فضای پشت صحنه فیلمها، فضایی است که سالها کار کردم و میشناختم. زندگی عطا و معصومه و مسأله اجاره هم کم و بیش شبیه زندگی خودم و همسرم بود که تا سالها با معضلات زندگی اجاره نشینی رو به رو بودیم و فراز و نشیبش را میشناختم. درباره گروه فیلمبرداری اگر دقت کنید سعی کردم که انواع و اقسام آدمها را نشان دهم. سینما هم مثل هر عرصه دیگری آدم خوب دارد، آدم خاکستری و آدم بد که نمونهاش را در همین گروه میبینید. از سینماگری که براستی و درستی در زندگی معتقد است تا کارگردانی که حق همه را میخورد. سعی کردم که یک سند تصویری از فعالیتهای گروه سینمایی ارائه بدهم.
مهمترین امتیاز فیلم، ایدههای خلاقانه آن در خلق فضاهای کمیک و کمتر پرداخت شده است. از جمله زمانی که زنی در راه پله حرکت میکند و عطا به خاطر اینکه راه رفتن او مخل آرامش و کار گروه فیلمسازی نشود، زیر پاهایش پنبه میگذارد؛ یا ایده مواجهه عطا با صاحبخانهاش که یکی از جذابترین صحنههای فیلم را رقم میزند. چقدر از اینها در فیلمنامه بود و چقدر سر صحنه خلق شد؟
همه این ایدهها در فیلمنامه اولیه بود و قبل از پیش تولید به آنها فکر شده بود. سر صحنه هم سعی کردم همه ایدهها را گوش کنم و با کمک عوامل فیلم و بخصوص بازیگران، در جاهایی دچار تغییر شد اما اساس کار در فیلمنامه شکل گرفته بود.
حجم زیادی از تصاویر فیلم در خانه عطا میگذرد که ممکن است گاهی فیلم را شبیه کارهای تلویزیونی و تئاتری کند. چه راهکاری داشتید که از این شباهت پرهیز کنید؟
اولاً تماشاگر سینما این طور نگاه نمیکند که فیلم چقدر فضای داخلی دارد یا خارجی. بیشتر فضای داستان را دنبال میکند. ثانیاً موقعیت اجاره خانه، گروه فیلمبرداری را مجاب میکرد که بیشتر صحنه های فیلم در محیط داخلی روایت شود. تا زمانی که بیننده احساس نکند که به شعورش بیاحترامی شده است، با فیلم همراه میشود. البته در خیلی از فیلمهای سینمایی شاهدیم که به قالب تلویزیونی شبیه شدهاند. مثلاً در صحنهای قرار است تصادف رخ دهد اما به جای نمایش تصادف صرفاً واکنش یکی از شخصیتها و آن هم محدود به چهرهاش را به این موقعیت میبینیم که طبیعی است کار را کلیشهای و تکراری میکند. اما ما سعی کردیم طبق مختصات فیلمنامه عمل کنیم و از تصاویر و میزانسنهای کلیشهای دوری کنیم.
معمولاً فیلمسازان جوان در نخستین تجربه سراغ خودنماییهای فرمی میروند اما شما سعی کرده اید یک روایت کلاسیک را اساس فیلم قرار دهید؛ روایتی ساده و صمیمی.
ما در «قندون جهیزیه» دکوپاژ کلاسیکی داشتیم که اتفاقاً سختتر هم هست. در حالی که تصویربرداریهای غیر از این، اتفاقاً سادهتر است که مثلاً شبیه خیلیها خودمان هر جور که خواستیم فیلمبرداری کنیم تا کمتر عیبهای ما مشخص شود. مهم این است که طبق فیلمنامه کلاسیک و اجرایی کلاسیک جلو برویم. وگرنه یک نجار یک میز میسازد و نجاری دیگر صرفاً با ادعای ساختار شکنی ممکن است یک میز شکسته تحویل دهد که مناسب استفاده هم نباشد. در سینما هم ساختار شکنی و روایت فرمال باید در خدمت معنا و تعریف داستان باشد.
در واقع قرار بود که در گام اول رابطهای مؤثر با مخاطب برقرار کنید.
بله. سینما در وهله اول صنعت است و باید سلیقه و نیاز و دغدغه تماشاگر
مد نظر باشد که مهمترین فاکتور ساخت فیلم است. از لحظه نوشتن به تماشاگر فکر میکردم. تماشاگر اگر با قصه همراه شود، با شخصیتها هم همذات پنداری میکند. تمام هم و غم من ذائقه تماشاگر بود. اگر به تماشاگر احترام بگذاریم، تماشاگر هم به فیلم ما احترام میگذارد.
در طراحی خرده روایتها هم سعی شده که موقعیتهای کمیک خلق شود. مثلاً بد جنسی کاراکتر اکبر عبدی و علاقهاش به خانم بلوری(افسانه چهره آزاد) و علاقه خانم بلوری به سینما. خرده روایتهای دیگری هم داشتید که در تدوین حذف کرده باشید؟ اصلاً معیار شما برای ترکیب روایت اصلی با این موقعیتهای فرعی چه بود؟
چند تا سکانس دیگر هم داشتیم که به نفع کمک به ریتم قصه حذف کردیم. برای اینکه تماشاگر بیشتر به زن و شوهر فیلم یعنی عطا و معصومه فکر میکند و مشتاق است که از چند و چون سرنوشت آنها سر در بیاورد و به خاطر همین سعی کردیم خرده پیرنگها در خدمت پیرنگ اصلی کار باشد. حتی نحوه شخصیتپردازی هم با روایت اصلی در ارتباط بود. شخصیت عبدی هم معضل کرایه خانه داشت و شخصیت چهره آزاد هم علاقهمند به سینما. در واقع همه در راستای خط اصلی داستان و به قصه اصلی وصل بودند.
به نقاط ضعف فیلم هم بپردازیم. یکی از مهمترین کاستیهای فیلم این است که همه جور کمدی در فیلم دیده میشود. از تیپسازی نگار جواهریان گرفته تا کمدی شخصیت بر اساس رفتارهای صابر ابر. برخی از منتقدان عقیده دارند که تکلیف کارگردان در انتخاب لحن فیلم مشخص نبوده و انگار خیلی تلاش کرده اید که همه جور کمدی را امتحان کرده باشید.
فیلم قندون جهیزیه فیلمی قهرمان محور است. شخصیت اصلی ما عطا است و نگاه عطا زندگی را به سمت فضای تلخ میبرد. این شخصیت زمان بیشتری در فیلم حضور دارد و طبیعی است این بازیگر هم بیشتر حضور دارد و در فیلمنامه هم زمان بیشتر به او اختصاص داده شده. زمان کمتر دیگر بازیگران شاید باعث شده آنها کمتر مورد توجه قرار بگیرند. به نظرم کاراکتر معصومه هم شخصیتپردازی داشته اما به هر حال حجم سکانسهایش زمان کمتری دارد و ممکن است کمتر اثر بگذارد. از نگاهی فرامتنی هم خانم جواهریان درگیر چند فیلم دیگر هم بود و یک مقدار دیر رسیدند و البته همه تلاشش را کرد و من از ایشان راضی هستم. البته سعی کردیم کمی نوآوری هم داشته باشیم. مثلاً جواهریان متفاوت است، صابر ابر کاملاً برعکس پرسوناژ سابقش رفتار میکند و البته طبیعی است که جاهایی جواب ندهد. این نوآوریها به خاطر این بود که تماشاگر با شخصیتها و ایفای نقش تازه همراه باشد و شاید خستگیاش از دیدن چهرههای تکراری رفع شود. یا اکبر عبدی که همواره لهجه دارد اما در این فیلم سعی کردم خلاف این رویه اعمال کنم. مهم برای ما کلیشه شکنی بود. ممکن است جاهایی هم جواب نداده. بالاخره نخستین تجربه من بود و حتماً خیلی اشکال دارد که سعی میکنم در فیلمهای بعدی بیشتر دقت کنم.
در انتخاب بازیگران چقدر نام و سابقه مهم بود و چقدر توانایی بازیگر؟ مثلاً انتخاب عبدی صرفاً به خاطر این بود که یک کمدین عامه پسند محسوب میشوند؟
ما بازیگر کم نداریم، منتها جسارت دادن نقشهای متفاوت به این بازیگران را نداریم. مهم برای من جسارت و تجربهگرایی بازیگر بود به نظرم همه بازیگران فیلم این ویژگی را داشتند. اما به هر حال برای تهیهکننده هم مهم است که فیلم چهره و وزنه برای اکران و ارتباط بهتر برای مخاطب هم داشته باشد. اما سعی کردم در انتخاب بازیگران هم متفاوت کار کنم و مثلاً از استعدادهای تئاتر هم استفاده کنم. مثلاً < مصطفی اساسی> که نقش برادر عطا یعنی ایرج را بازی میکند، یا وحید نفر که نقش بنگاهی را دارد و از بهترینهای تئاتر هستند.
برخیها به پایان خوش فیلم هم انتقاد دارند. از اول این پایان طراحی شده بود یا اینکه به خاطر سلیقه مخاطب عام به این پایان رسیدید؟
ماجرا این است که اگر پایان خوش نداشته باشیم که اساساً سینما بیمعنا میشود.
یعنی فیلمهایی که پایان تلخی دارند، نمیتوانند تأثیرگذار باشند؟!
به نظرم همه فیلمهایی که پایان تلخ دارند، دچار اشکال هستند. تماشاگر باید با پایان خوش سینما را ترک کند. البته فیلم ما پایان خوش ندارد و پایان امیدوارکننده دارد. صرفاً تلخیها از بین میرود و دوباره زوج داستان به همان زندگی حداقلی بر میگردند. خیلیها فیلم سینمایی را با فیلم مستند اشتباه میگیرند که درست نیست.
فیلم سینمایی فراتر از مستند است و اصلاً مخاطب به سینما میآید تا از فیلم لذت ببرد. در پایان این فیلم طبیعی است که نمیتوانیم دنیا را عوض کنیم! اما حداقل میتوان یک امید واقعی ایجاد کرد.
شما در جشنواره فیلم شهر جایزه گرفتید و اعتراض کردید و در واکنش به ضایع شدن حقتان در اکران عمومی هم به شکلی عجیب وارد زمین فوتبال شدید! آن هم نه در یک بازی معمولی بلکه در بازی ستارگان فوتبال جهان با ستارگان فوتبال ایران که این رفتار با روحیات و شأن یک هنرمند تناقض دارد. البته فیلم اولیها در چند سال اخیر فکر میکنند که باید جواب منتقد و داور و همه را بدهند. در صورتی که صرفاً نخستین تجربه خود را سپری کردهاند و بهتر است رفتار خودشان را مدیریت کنند.
در جشنواره فیلم فجر سال گذشته، فیلم ما کنار گذاشته میشود اما نه به خاطر داوری و انتخاب و معیارهای سینمایی در واقع حرف شما موقعی کاملاً منطقی است و اعتراض من بیجا که با داوری سر و کار داشته باشیم و نه با توطئه! ببینید من با نقد فیلم مخالف نیستم. مثلاً همین حالا شما انتقاد کردید و من کاملاً پذیرفتم. با واکنشهای غیر سینمایی مخالفم و تا زندهام دنبال حقم هستم. بحث دفاع از فیلم «قندون جهیزیه» نیست، بلکه هر جا که ناداوری و بیعدالتی ببینم اعتراض میکنم.
بالاخره یک هنرمند نباید از این رفتارهای جاهل مآبانه داشته باشد.
قبول دارم. اما از هفتهها قبل گفتم که اگر به ما ظلم کنند ساکت نمینشینم. احتمال میدادم که میخواهند حق کشی کنند. من طرفدار حرفهای فوتبال هستم و حتی مثلاً در روزنامه ابرار ورزشی سالها پیش مطالب مینوشتم و با طبیعت و ماهیت ورزش و فوتبال آشنا هستم. جالب اینجاست که روزنامههای ورزشی درباره این حرکت نه بد نوشتند و نه شاکی بودند و این را به عنوان یک رخداد طبیعی در نظر گرفتند. حتی هیچکدام از بازیکنان خارجی نه اشاره کردهاند و نه برایشان عجیب است، برای اینکه بارها این اتفاق در همه جای جهان میافتد. با این تفاوت که من بازی را متوقف نکردم و در زمان توقف بازی، وارد زمین شدم.
در حال حاضر از اکران فیلم و بازخورد آن نزد منتقدان راضی هستید؟
با توجه به شرایط عجیبی که به فیلم تحمیل شد، فروش و بازخورد آن از این بهتر نمیشود. همین حالا که داریم مصاحبه میکنیم فیلم ما جزو پرفروشهاست و احتمالاً چند هفته دیگر هم روی پرده میماند. البته این فروش بیشتر مرهون خود تماشاگران و تبلیغات شفاهی است و تبلیغات وسیع دیگر فیلمها را نداریم. درباره منتقدان هم بیشترشان از فیلم تعریف کردهاند و اگر هم انتقادی وارد کردهاند، در کل از فیلم حمایت کردهاند. منتقدان مختلف با سلیقههای مختلف از جمله رضا درستکار، امیر قادری، ناصر هاشمزاده، نیما حسنی نسب و... این اتفاق خیلی خوبی است که هم تماشاگر خاص هم عام فیلم را میپذیرند و هم سیمرغ جشنواره را هم میگیرد.
البته شاید اگر این شرایط اکران به ما تحمیل نمیشد فیلم دوبرابر این فروش میکرد. از طرف دیگر اتفاق عجیبی هم که شاید برای کمتر فیلمی بیفتد این است که همه مطبوعات ایران درباره این فیلم نوشتند؛ مطبوعات سینمایی، سیاسی، اقتصادی، ورزشی. وقتی روزنامه سیاسی با نگاه سیاسی فیلم را بررسی میکند یا یک مجله اقتصادی از فلج شدن اقتصاد در زندگی زوج فیلم حرف میزند، یا وقتی هم جناح اصولگرا و اصلاح طلب جفتشان فیلم را دوست دارند، آن هم فیلمی که در بخش خصوصی ساخته شده، به نظرم همه اینها بهترین اتفاقاتی بود که میتوانست برای فیلم ما رخ دهد.
نسبت به ادامه مسیر خود در فیلمسازی خوش بین هستید؟
برای ساخت و اکران بهتر فیلم در سینمای ایران به معنای دقیق کلمه باید جنگید. حق گرفتنی است و همیشه سعی میکنم حق خودم و همنسلان خودم را بگیرم. دربرابر ناداوریها و بیعدالتیها میایستم، حتی اگر اجازه ندهند که دیگر فیلم بسازم. در برابر بیعدالتیها باید جنگید حتی اگر به ضرر آدم باشد.
ایران/گزارش یک - مختاباد در افتتاحیه هفتمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران:
هنر، آدمها را با هر اندیشهای کنار هم نگه میدارد
چند هفته آخر شهریور، خبرهای زیادی از حضور هنرمندان خارجی در ایران و برگزاری هفتمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران منتشر شد. این هنرمندان از کشورهایی مانند روسیه، بلاروس، آلبانی، پرتغال، ایتالیا، صربستان، تایوان، کره، آلمان، پرو و... برای شرکت در این سمپوزیوم وارد ایران شدهاند. یکی از ویژگیهای این دوره از گردهمایی مجسمه سازان، این است که مسئولان برای توسعه مجسمهسازی با شیوههای مختلف، تلاش کردهاند تا سراغ عناصری بروند که مدتی بود درخششی در آثار هنرمندان مجسمه ساز نداشته است. به همین علت، متریال سنگ انتخاب شد تا در کنار آهن، بار دیگر شاهد استفاده از آن در آثار مجسمه سازان باشیم. از نکات قابل توجه در هفتمین سمپوزیوم مجسمهسازی این است که استفاده از سنگ با اقبال هنرمندان مواجه شد و مجسمههای سنگی خوبی در تهران و سایر شهرها ساخته شد.
آیین افتتاح هفتمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران با حضور عیسی علیزاده مدیرعامل سازمان زیباسازی شهرداری تهران، عبدالحسین مختاباد رئیس کمیته هنری شورای اسلامی شهر تهران، محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی-هنری شهرداری تهران و جمعی از هنرمندان مجسمهساز داخلی و خارجی چهارشنبه اول مهرماه در برج میلاد تهران برگزار شد.
عبدالحسین مختاباد گفت: در نظام شهری امروز، شهر به مثابه یک موجود زنده که نفس میکشد، حرکت میکند و تمدنساز است، شناخته میشود. امروز شهرهایی مطرح هستند که المانهای فرهنگی بیشتر و بهتری داشته باشند. هرچه نمادهای روحی و فرهنگی یک شهر بیشتر باشد عظمت آن شهر بیشتر نمود پیدا میکند. به گفته مختاباد، این تبادلات فرهنگی وفاق انسانی را میان مردمان ایجاد میکند، زیرا هنر در حقیقت نخ تسبیحی است که آدمها را با هر اندیشهای کنار هم نگه میدارد. تهران شهری است که در عرصه فرهنگ و اندیشه حرفهای بسیاری برای گفتن دارد.
در هفتمین سمپوزیوم بینالمللی مجسمهسازی تهران هشت هنرمند در بخش آهن شرکت دارند که بجز ایران هنرمندانی از پرو، پرتغال، روسیه، رومانی و صربستان در میان آنها حضور دارند. همچنین ۱۴ هنرمند نیز در بخش سنگ به خلق آثار هنری خواهند پرداخت که بجز ایران هنرمندانی از تایوان، صربستان، بلغارستان، یونان، آلمان، ایتالیا، کره جنوبی، بلاروس و آلبانی در آن حضور دارند. از میان آثار ارسال شده به دبیرخانه هفتمین سمپوزیوم مجسمهسازی تهران، شورای انتخاب آثار متشکل از مرتضی نعمت اللهی، کامبیز صبری، بهداد لاهوتی، محمدرضاخلجی و مجید حقیقی، ۱۴ هنرمند را برای حضور درکارگاه سنگ انتخاب کردند که ۵ هنرمند ایرانی و ۹ هنرمند خارجی از کشورهای تایوان، صربستان، بلغارستان، یونان، آلمان، ایتالیا، کره جنوبی، بلاروس و آلبانی هستند. این هنرمندان از دوم مهرماه ساخت آثار خود را در محوطه برج میلاد آغاز خواهند کرد و تا ۲۴ مهرماه ۳۳ مجسمه را با تکنیک سنگ و آهن برای شهر تهران خواهند ساخت.
ایران/گزارش دو - در مراسم قدردانی از عوامل نمایش «تکههای سنگین سرب» عنوان شد
شعارزدگی، هنر دفاع مقدس را تهدید میکند
ادبیات جنگ آنچنان که در همه جای دنیا مورد توجه جدی مخاطبان و هنرمندان است، متأسفانه در کشور ما نتوانسته به جایگاه مطلوبی دست پیدا کند. هرچند آثاری که در این حوزه در ایران تولید میشوند به لحاظ کمی قابل توجه هستند، اما اینکه کیفیت آنها تا چه اندازه موفق به جذب مخاطب میشود، بحث دیگری است. این مقدمهای بود که در مراسم قدردانی از عوامل نمایش «تکههای سنگین سرب» به کارگردانی ایوب آقاخانی که پیرامون شخصیت و فعالیتهای شهید دکتر چمران ساخته شده است، شامگاه سهشنبه 31 شهریور توسط باشگاه فیلم فرهنگسرای انقلاب اسلامی مطرح شد.
ایوب آقاخانی در این مراسم گفت: فکر میکنم دلیل استقبال نکردن مخاطبان از آثار دفاع مقدس، تولید آثاری شعارزده است به نحوی که تماشای آثار این ژانر به اولویت آخر مخاطبان تبدیل شده است.
پس از اجرای نمایش با حضور اعضای باشگاه فیلم، ایوب آقاخانی، نویسنده و کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب» با اشاره به جایگاه ادبیات جنگ در دنیا خاطرنشان کرد: موضوعی که در تمام دنیا باعث ارتقای سینما و تئاتر میشود، متأسفانه در کشور ما باعث تنزل آن شد؛ در حالی که هنوز هم آثاری در مورد جنگ جهانی دوم ساخته میشود و بسیار نیز مورد استقبال مخاطبان قرار میگیرد. چرا ما با اینکه جنگ بسیار ارزشمندتری نسبت به آنها داریم، مخاطبان از آثار تولید شده در ژانر جنگ استقبال نمیکنند؟ من فکر میکنم دلیل اصلی این اتفاق ارائه کارهایی شعارزده به مخاطبان بود به نحوی که تماشای آثار این ژانر به اولویت آخر آنها تبدیل شده است.
کارگردان نمایش «جنوب از شمال غربی» با اشاره به جایگاه بالای شخصیتهایی چون چمران بیان کرد: تمام تلاشم در این نمایش این بوده که به مخاطبم نشان دهم افرادی همچون چمران روبات نبودند بلکه آنها نیز درگیر مسائلی چون زندگی، عشق و خانواده بودند و مجبور شدند برای هدف خود از آنها بگذرند. وی اضافه کرد: چون وقتی میخواهیم در مورد شخصیتی مثل شهید چمران صحبت کنیم متوجه میشویم افراد بسیاری هستند که فکر میکنند شهید چمران فقط برای آنهاست در حالی که معتقدم شهید چمران شخصیتی ملی و متعلق به همه مردم ایران است و نباید او را با این حواشی از هنرمندان جدا کرد. در ادامه پیام دهکردی، بازیگر نقش شهید چمران در نمایش «تکههای سنگین سرب» گفت: برای حضور در چنین نقشهایی باید همواره تابع متن بود و در مقابل مسئولیت پذیرفتن این نقش باید سعی کند نقشی یکدست را ارائه کند چون این به مراتب بهتر از کاری است که فقط یک بازیگر در آن بدرخشد.
دهکردی در ادامه خاطرنشان کرد: برای حضور در چنین نقشی باید به دیدگاهی غریزی و شهودی و حسی میرسیدم که بتوانم همچون دانستههایم در مورد شخصیت شهید چمران که حجم عظیمی از عشق را در وجود خود داشت در این نقش حضور پیدا کنم.
ایران/دستاوردهای دفاع مقدس را با هنر ماندگار کنیم
روزهای سبز هشت سال پایداری و دفاع مقدس، بخشی از تاریخ کشور عزیز ماست که در آن به معنای واقعی کلمه، اتحاد و همدلی همه بخشهای جامعه از صدر تا ذیل با هرگونه سلیقه سیاسی و فرهنگی به نمایش گذاشته شد. برههای از تاریخ که مملو از رشادت، همدلی، ایثار، نوگرایی و نزدیکی حاکمیت با متن جامعه است. اکنون و پس از سالها هیچ شخص و گروهی نمیتواند دستاوردهای عظیم و بیبدیل هشت سال دفاع جانانه و مقدس ما را نادیده بینگارد و حتی از کنار آن به سادگی بگذرد. در این هشت سال، هر کس به هر نحوی، هرچه از دستش برآمده به انجام رسانده و تک تک افراد جامعه در کسب دستاوردهای درخشان این دفاع هشت ساله بخوبی ایفای نقش کردهاند.
رئیسجمهوری بارها تصریح کردهاند که دفاع مقدس را باید حرکتی ملی و فراتر از نگاه گروهها و جناحها نگریست. برای جامعه امروز چندان باورپذیر نیست که دستاوردی چنین سترگ در دایره تنگ جدلهای جناحی گرفتار شود. اساساً هرگونه تلاش برای ایجاد چنین باوری بیشتر به خودزنی منجر میشود. کسانی که با عینک سیاسی و جناحی به میراث والای دفاع مقدس مینگرند میبایست در پیامدها و عواقب چنین نگرشی اندیشه کنند متأسفانه در هفته دفاع مقدس شاهد چنین مجادله نامیمون در برخی محافل و رسانهها هستیم که یک جناح سیاسی، جناح حریف را به بیگانگی با ارزشهای دفاع مقدس متهم میکند. به عوارض این بحثها بر ذهنیت نسل جوان بیندیشیم با این فرضیهسازیها بخش زیادی از جامعه جوان و نوجوان کشور با تصور این که دفاع جانانه در ایام تجاوز هشت ساله قدرتهای جهانی به کشورمان، توسط افراد و گروههای خاص انجام شده، لابد در شرایط بحرانی احتمالی پیش رو نیز، برای حضور و دفاع از این مرز و بوم به آنان نیاز و احتیاجی نیست! براستی چنین تصوری چه هزینهای برای کشور خواهد داشت؟
نکته دیگر اینکه چرا ما طرح و بازنمایی موضوع مهمی چون دفاع هشت ساله مردمان کشورمان را به یک هفته محدود کردهایم؟ پس از گذشت سالهای سال از آن ایام پربرکت، آنچه اکنون بسیار حایز اهمیت است، تبیین چگونگی و چرایی دستیازی به چنین دستاوردهایی است. بهترین راه برای پرداختن به چنین مهمی، روی آوردنِ درست به ابزار تبیین است. پر واضح است که بهترین ابزار برای چنین کاری، روی آوردن درست به هنر و ادبیات است و چه کسی است که نداند ساحت و حوزه هنر و ادبیات نه هفته میشناسد و نه ماه و سال و اصلاً تاریخمصرف ندارد.
جام جم/گفتوگو با ایوب آقاخانی، کارگردان نمایش «تکههای سنگین سرب»
چمران ما، پایش در زمین و سرش درآسمان است
ایوب آقاخانی این روزها نمایش «تکههای سنگین سرب» را ـ که برشی از زندگی شهید مصطفی چمران است ـ در سالن چهارسو تئاترشهر روی صحنه برده است. در این نمایش که گوشههایی از زندگی عاشقانه شهید چمران را روایت میکند پیام دهکردی در نقش چمران و عارفه لک در نقش غاده جابر بازی میکنند. با ایوب آقاخانی کارگردان تکههای سنگین سرب گفتوگویی انجام دادیم که در ادامه میخوانید.
از میان شخصیت های بزرگ دوران دفاع مقدس چرا زندگی شهید چمران را دستمایه نمایش تان قرار دادید؟
به من بگویید چه کسی؟ هیچ شخصیتی در جنگ پیچیدگی های چمران را نداشته است و برای من شان دراماتیک شخصیت اهمیت دارد. اگر من در نمایش «کابوس شب نیمه آذر» به زندگی احمد کشوری می پردازم به دلیل پیچیدگی هایی است که در زندگی خانواده اش پس از شهادتش رخ داده. اگر به زندگی و شخصیت چمران می پردازم به این دلیل است که یکی از پیچیده ترین شخصیت های جنگ هشت ساله است. کمتر کسی را می توانیم با این ابعاد پیدا کنیم؛ تحصیلکرده آمریکا، تجربه زندگی در غرب، انسان باسوادی که میان فضای تعریف شده ناسا جایگاه دارد، اما همه اینها را کنار می گذارد و به سراغ اعتقاداتش می رود. به رصد شخصی من هیچ کس این ابعاد شخصیتی را ندارد. به این باور دارم که در تاریخ هشت ساله جنگ ایران و عراق در کمتر شخصیتی تا این اندازه پیچیدگی وجود دارد. جمع سواد، اعتقاد و زندگی عجیب و غریب شخصی در کنار مهارت های رزمی از چمران شخصیتی مشعشع ساخته است. از منظر دراماتیک، جذاب ترین شخصیت ها شخصیت هایی هستند که جمع اضداد را در خودشان دارند و شخصیت هایی پر رمز و راز و سوال هستند. وقتی سمت این شخصیت ها رفته ایم درام های خوش برش تری تحویل داده اند. این همه پیچیدگی به اندازه ای که خودم فکر می کنم با صرف حتی بودجه های میلیاردی در سینما کاویده نشد. شاید دغدغه آن فیلم هم نشان دادن بخشی از شخصیت چمران نبوده است. اشکالی هم ندارد. نمی خواهم آن فیلم را نسبت به این بی توجهی محکوم و متهم کنم و شاید کارگردان قصد داشته آن سه روز ملتهب پاوه را نشان دهد. احساس می کنم نمایش من بعد از تلاشی که برای شناسایی و ارائه اطلاعات مفیدی از این شخصیت پیچیده به مخاطب کرده باز هم جا و راه برای دیگران برای پرداختن به شخصیت چمران باز است.
همین طور که اشاره کردید چمران شخصیتی چندبعدی دارد. چرا شما بعد عاشقانه و عاطفی زندگی اش را انتخاب کردید؟
برای این که آدم های دیگری برای پرداختن به ابعاد دیگرش هستند. فکر کردم آدم هایی را که می شناسم هرگز سراغ این ابعاد نمی روند، بنابراین چیزی که روی زمین می ماند این بعد است یا چیزی که در مسیر فکر، علاقه، اعتقادات و سلیقه تئاتری من است این بعد است. مثلا سینما به ابعاد جنگی اش می پردازد و از لحاظ سخت افزاری هم بضاعت بهتری نسبت به تئاتر دارد و چرا خودم را درگیرش کنم. شاید کسانی ابعاد عمیق عقیدتی اش را با درنگ بیشتر و درشت نمایی بهتری نسبت به من بپردازند. وجه انسانی دکتر چمران برایم جذاب تر و مهم تر بود. این وجه بیشتر به سلیقه، نگاه و مسیرِ حرکت تئاتری و هنری ام می آمد. هنوز هم فکر می کنم بهترین انتخاب را کرده ام.
چمران تکه های سنگین سرب خیلی دست نیافتنی نیست؟
چمرانی که ما نوشتیم پایش در زمین و سرش در آسمان است.
در طول تاریخ هشت ساله جنگ، انسان های بزرگی زیست کرده اند که تا به حال برای کنکاش در زندگی شان و روی صحنه بردن زندگی این شخصیت ها تلاشی نشده و تئاتر کشورمان در مواجهه با این شخصیت ها منفعل عمل کرده است. به نظرتان دلیل این انفعال چیست؟
متاسفانه امکانپذیر نبوده هنرمند نگاه خودش را داشته باشد. به این دلیل هنرمند برای پرداختن به تاریخ کشورش صددرصد آزاد نیست. خط قرمزها اصلی ترین دلیل پرهیز هنرمندان از فضاهای مستندگونه تاریخی است. خط قرمزها آن قدر دست و بال مان را می بندد که آرام آرام عطایش را به لقایش می بخشیم. شاید من سرم برای دردسر درد کند، ولی خیلی ها این گونه نیستند و ترجیح می دهند سری که درد نمی کند را دستمال نبندند. وقتی می خواهم به دکتر چمران که شخصیتی ملی و فراجناحی است بپردازم، متوجه می شوم این شخصیت ده ها متولی دارد. فکر می کنید چند نفر در تئاتر ما حوصله سر و کله زدن با همه متولیان را دارند؟
یعنی برای پرداختن به زندگی شخصیتی مثل چمران باید با همه این متولیان هماهنگ کرد؟
آنها چنین توقعی دارند، ولی من چنین کاری نمی کنم. چون چمران برای من است. به عنوان یک ایرانی چمران برای من و تاریخ کشورم است. نوجوانی من در جنگ سوخته و چگونه می شود شخصیت هایش را مصادره کرد. مصطفی چمران برای همه ماست. کسی نمی تواند بگوید برای ایوب آقاخانی نیست و او را مصادره کند. یکی از کسانی که با جنگیدن و شهادت چمران زندگی اش در تهران امنیت پیدا کرده ایوب آقاخانی است. من برای این که جلوی دخالت در فضای هنری کارمان را بگیرم سراغ هیچ نهادی نرفتم. تنها اداره کل هنرهای نمایشی وزارت ارشاد در جریان پژوهش، نگارش و عزم تولید نمایش بود. سراغ هیچ نهادی هم برای حمایت نرفتم.
با تمام این توضیحات، جامعه تئاتر نسبت به این ژانر نوعی گارد دارد؟
فکر می کنم تا حدودی حق هم داشته باشند. آن قدر بهشان کار مسموم و سفارشی ایدئولوژیک با استانداردهای ضعیف داده شده که تا می شنوند کسی درباره جنگ کاری ساخته، می گویند حتما او هم یکی از سفارش ها را انجام داده و کارش بد است. من به آنها حق می دهم چون سخت اعتماد می کنند. اصرار دارم به همه ثابت شود ژانر جنگ تمام نشده و هنوز می شود کار سالم و شریف با اصول دراماتیک و ساختارمند کرد. وظیفه ماست شخصیت ها و وقایع جنگ را با هر زاویه دیدی برای نسلی که با جنگ فاصله دارد زنده نگه داریم.
شما در کارهایتان دغدغه مسائل تاریخی را هم دارید؟
اصولا دغدغه زندگی کردن در زمانه را دارم. این که چطور آدم از ریشه هایش قطع شود و باز فکر کند هنرمند است. گروه تئاتری «پوشه» به شهادت کارنامه اش فضاهای مختلفی را تجربه کرده، اما هیچ گاه از نگاه اجتماعی معاصرش دست برنداشته است. چه زمانی که درباره رودکی کار کرده، چه زمانی که نمایش های رئالیستی روی صحنه برده و چه وقتی درباره چمران کاری اجرا می کند. فضاهایمان مختلف بوده و خودمان را در یک رابطه زناشویی صرف گیر نینداخته و سعی کرده ایم دائم نسبت به جامعه پیرامون خودمان واکنش داشته باشیم. تکه های سنگین سرب هم جدیدترین واکنش مان به فراموشی های جامعه پیرامون مان است.
تکه های سنگین سرب هر چقدر جلوتر می رود، ضرباهنگ سریع تری به خود می گیرد و احساس تماشاگر را بیشتر درگیر می کند. چرا این ریتم را از همان ابتدا برای نمایش در نظر نگرفتید؟
میزانسن کلی نمایش شبیه برخی فیلم های ماندگار تاریخ سینما در دکوپاژ کارگردان هایش است. در بعضی فیلم های خوب تاریخ سینما یک عکس رنگ و رو رفته از یک شخصیت وجود دارد و با حرکت آرام دوربین عکس جان می گیرد و ما وارد داستان می شویم. چیزهایی که در تکه های سنگین سرب می بینید همین منش است. یعنی ما از همان تصویری که مردم در اتوبان می بینند شروع می کنیم و آرام آرام آن قدر به آن نزدیک می شویم که می توانیم او را لمس کنیم. چمران در تکه های سنگین سرب از عکس به گوشت و پوست و استخوان تبدیل می شود. به همان نسبت ریتم و بازی ها تغییر می کند و حتی حس مخاطب، عکس العمل و شناخت مخاطب هم تغییر می کند. او را به تصویر دیگری از چمران می رسانیم و می خواهیم مخاطب با همان تصویر سالن را ترک کند. این تلاش میزانسیک جذابی است که در کارگردانی نمایش رخ داده است. خواسته عمدی این بوده نیمه دوم نمایش پرشتاب تر باشد. با یک فضای کلی شروع می کنیم و هر چه به شخصیت و لایه هایش نزدیک می شویم شتابندگی اثر و تاثیرش بیشتر می شود. در تکه های سنگین سرب پایان و آغاز از هم بی ربط نیست.
برای روی صحنه بردن این نمایش از چه منابع پژوهشی و تحقیقی ای استفاده کردید؟
همه کتاب های چاپ شده در ایران درباره شهید چمران را خواندم. حتی بعضی مطالب چاپ نشده را هم خواندم. در عین حال به افرادی که دنیای مشترکی با چمران داشتند، رجوع کردم، اما بیشتر منابعم مکتوب بوده است. فکر می کنم در رابطه با چمران بالغ بر 22 یا 23 جلد کتاب خواندم. یک سال و نیم پژوهش اش طول کشید و سه هفته نگارش اش زمان برد.
جوان/هنرمندان و فعالان رسانهاي در واكنش به حادثه منا در گفتوگو با «جوان»:
همه برجها و جرثقيلها فرو خواهند ريخت
در پي حادثه ناگوار كشته شدن حجاج بيتاللهالحرام در حين عزيمت به مراسم رمي جمرات كه در ميان آنها بيش از 130 نفر از هموطنانمان نيز حضور داشتند، مردم مسلمان ايران كه عيد قربان را جشن گرفته بودند، غرق در ماتم و اندوه شدند.
نویسنده : محمدصادق عابديني
در پي حادثه ناگوار كشته شدن حجاج بيتاللهالحرام در حين عزيمت به مراسم رمي جمرات كه در ميان آنها بيش از 130 نفر از هموطنانمان نيز حضور داشتند، مردم مسلمان ايران كه عيد قربان را جشن گرفته بودند، غرق در ماتم و اندوه شدند. اين ماجراي تأسفانگيز موجي از ابراز همدردي هنرمندان كشور را در پي داشت. «جوان» در تماس با برخي از هنرمندان سينما، تلويزيون، نويسندگان و شعرا و اهالي رسانه تلاش داشت بخشي از حجم اين اندوه، ابراز تأسف و همدردي را بازتاب دهد. در اين گزارش علاوه بر هنرمنداني كه دلنوشتههاي خود را در اختيار «جوان» قرار دادهاند، بخش از اظهارات ديگر هنرمندان در گفتوگو با ساير رسانهها منتشر ميشود.
شهرام شكيبا: كعبه دلتنگ است
كعبه حتماً به ياد دارد آن روز كه محمدامين حجرالاسود را در پارچهاي نهاد و دركمال سادگي اختلاف بين قبايل را براي نصب حجرالاسود از ميان برداشت. كعبه حتماً به ياد دارد سادگي مولود آسماني دل خويش را كه مريم و آسيه و باقي زنان مقرب درگاه الهي چگونه در پارچهاي سپيد ساده و بينقش و نگار پيچيدند فرزند فاطمه بنت اسد را. كعبه حتماً به ياد دارد سادگي طواف حسنين را، كعبه حتماً به ياد دارد صاحبان اين جهان و آن جهان را كه چگونه بيخدم و حشم و بيزرق و برق قدم در آن حرم شريف ميگذاشتند. اين روزها كعبه در احاطه برجها و جرثقيلها است كه رنگي از سادگيها ندارند، برجها و جرثقيلهايي كه يكي يكي ميافتند و خواهند افتاد و فروخواهند ريخت به پاي سادگي كعبه. كعبه اين روزها دلتنگ سادگيهاست، دلتنگ سادگي حضور ذوات مقدسه و دلتنگ از حضور خوك زاده و بزمجههايي كه عبورشان با خدم و حشم دور شو و كور شو، هزاران حاجي را كه لباس ساده احرام داشتند در ازدحام جمعيت به كام مرگ كشاند. كعبه اين روزها دلتنگ او است كه بين ركن و مقام ياد ميكند از ذبيح عطشان و فرو ميريزد همه برجها و جرثقيلها را و همه باورهاي خوكها و بزمجهها را.
أَينَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِكرْبَلاءَ؟ أَينَ الْمَنْصُورُ عَلى مَنِ اعْتَدى عَلَيهِ وَافْتَرى؟
عبدالحسن برزيده: بايد عربستان در مديريت حج از ديگران كمك بگيرد
به نظر نميرسيد اين سفر چنين تلفاتي داشته باشد. دردناك است، نه فقط براي 133 نفر از هموطنانمان كه در اين ماجرا جان خود را از دست دادهاند و نه فقط براي 1500 مسلماني كه كشته شدهاند و براي يك سفر عبادي به عربستان رفته بودند، برگزاري اين مراسم عبادي كه در صدر اخبار جهان منتشر ميشود و درد ناك است كه خبر اين حادثه در اذهان عمومي جهان تأثير منفي ميگذارد. ميخواهند با شكوهترين آيين ديني در سراسر جهان مستمسكي در اختيار كساني باشد كه اعتقادي به دين ندارند.
نه به عنوان كسي كه سه بار به حج تمتع مشرف شده و بارها چنين حوادثي را از نزديك مشاهده كرده و باز هم شاهد تكرار آن است، بلكه به عنوان يك شهروند در خواست ميكنم كه به غير از محكوميت عربستان سعودي به دنبال اقدامي باشند تا عربستان وادار شود در مديريت حج از ديگران نيز كمك بگيرد. اين كشور استطاعت كنترل چنين حجمي از جمعيت را ندارد. بايد عربستان را به ميز مذاكره كشاند و مجبور كرد در مديريت حج از نظرات علمي و عملي ديگران كمك بگيرد. من تجربه مرگ حجاج در ازدحام جمعيت را داشته ام، بسياري از كساني كه در اين اتفاق از بين رفتند ابتدا دچار مشكل تنفسي ميشدند و ميشد با يك امدادگري ساده و تنفس مصنوعي بسياري از آنها نجات داد كه اين مستلزم مديريت درست مراسم حج است.
سيدعلي موسويگرمارودي: قرباني زخم شياطين
سلام بر همه مظلوماني از كشور ما و ديگر كشورهاي مسلمان كه قرباني كوتاهي و بيتدبيري شدند. كوتاهي و بيتدبيري كساني كه به جاي آنكه خادم حرمها باشند قاتل محرمهايند. درود به روان پاك آن مظلومان كه به جاي توفيق رمي جمرات، خود قرباني زخم شياطين بيايمان شدند.
سيدضياءالدين دري: نظارت جهاني بر حج
دولت بايد فكرى بكند. بايد با مسئولان سعودى صحبت كنند و براى امنيت زائران ايرانى هزار نيروى انتظامى اعزام كنند و ايرانيان را با احترام به انجام مناسك ببرند و باز گردانند. بايست بىكفايتى سعودى در حفظ امنيت زوار در كنفرانس اسلامى جدى مطرح شود و راهكار درست را بيابند. شكايت به سازمان ملل متحد براى خلع يد از حكومت سعودى و نظارت جهانى يك ضرورت است. نيروهاى سازمان ملل بايد از بين ملل اسلامى تشكيل شوند و كنترل را در دست بگيرند. علماى شيعه بايد در نحوه انجام مناسك فتاوى مناسب صادر نمايند. آقا اين بيچارهها ميروند به خانه خدا نه قتلگاه، اين كشتار عمدى است تا چهره اسلام را حتى در انجام فرائض خشن و توام با بربريت نشان دهند.
جمال شورجه: اين خونها دامن آل سعود را بگيرد
سالهاست كه دنيا شاهد جنايات آلسعود است و ميبينيم كه اين كشور اقداماتي مانند فاجعه يمن را انجام ميدهد. همچنين «داعش» مولود ناميمون اين كشور كه حاصل زاد و ولد آلسعود است، الان مدتي است به جان اين مسلمانان افتاده است. مسلمانان اعم از شيعه، سني و مسيحيان از دست اين قوم در امان نيستند. امسال هم در حج تمتع، جناياتي رخ داد كه نشان از بيمسئوليتي و بيكفايتي اين كشور در اداره مناسك حج دارد و آلسعود هم از زير مسئوليت كشته شدن زائران شانه خالي ميكند. همه دنيا هم دليل رخ دادن اين اتفاق را ميدانند و ديدند كه اين فاجعه به دليل حركت وليعهد عربستان در آن مسير و بسته شدن راه زائران بود، ولي آنها سر خود را زير برف كردهاند و مسئوليت كار خود را نميپذيرند. اميدوارم كه خون اين عزيزان ما در منا گريبان آلسعود را بگيرد و منطقه را از لوث وجود آنها خالي كند.
انسيه شاهحسيني: ميزباني را از آلسعود بگيريم
به جز تأسف كاري از دست مان برنميآيد. تمام قدرت حج را بايد از اين خانواده بيلياقت بگيرند. مسئولان كشور ما بايد با مسئوليت و با خشم بيشتري به اين اتفاق نگاه كنند. اين خانواده «آلسعود» جنايات زيادي در رابطه با يمن، سوريه و عراق انجام دادهاند و مسئولان ما بايد تعارف را در مورد آنها كنار بگذارند. الان فرصت خوبي است كه شمشير را از رو ببنديم و دست اين خانواده كثيف را از حج كوتاه كنيم و از آنجايي كه حج هميشه عاملي براي اتحاد بين مسلمانان بوده است، همه كشورهاي اسلامي دست به دست دهند و با هم متحد شوند تا اين ميزباني را از آلسعود بگيريم و نگذاريم عربستان هيچ دخالتي در اين رابطه بكند. آلسعود ثابت كرده است كه بويي از انسانيت نبرده و همچنين وهابيت كثيفي است كه فضاي اماكن متبركه را آلوده ميكنند.
مجتبي راعي: اداره شورايي مراسم حج
به نظر من اين بهترين فرصت براي ايران است تا با انجام رايزنيهايي تلاش كند اداره مناسك حج عمومي شود. بايد شورايي متشكل از همه كشورهاي اسلامي تشكيل شود كه آنها به صورت جمعي مراسم مناسك حج را اداره كنند كه عربستان هم مانند ديگر كشورها عضوي از آن شورا باشد. مانند اداره واتيكان كه اداره آن بر عهده همه مسيحيان است، اداره امور مناسك حج هم بهتر است به اين صورت انجام شود.
جوان/پنجمین همایش هیأت های محوری و برگزیده کشور در قم برگزار شد
روضه امام حسین (ع) میتواند سطح تحلیل سیاسی در جامعه را افزایش دهد.
حجت الاسلام علیرضا پناهیان: روضه امام حسین (ع) میتواند سطح تحلیل سیاسی در جامعه را افزایش دهد.
حجت الاسلام میرباقری: هیأتها مطالبات رهبری مانند مقابله با سازش و سستی و ایستادگی در برابر استکبار را به مطالبات اجتماعی تبدیل کنند.
حجت الاسلام طائب: طرفداران جدایی دین از سیاست آئینی را معرفی کنند که همه چیز دارد ولی سیاست ندارد و این یعنی اصلا دین ندارد.
حجت الاسلام مصلحی: این که عده ای با شعار مرگ بر آمریکا مخالفت می کنند، ادامه اسلام آمریکایی است.
پنجمین همایش هیأتهای محوری و برگزیده کشور، پنجشنبه و جمعه هفته گذشته، بیست و ششم و بیست و هفتم شهریور ماه در قم برگزار شد.
به گزارش روابط عمومی جامعه ایمانی مشعر، پنجمین همایش هیأتهای محوری و برگزیده کشور با حضور مدیران بیش از پانصد هیأت مؤثر، محوری و برگزیده از همه استانهای کشور در شهر مقدس قم برگزار شد.
این همایش که به همت جامعه ایمانی مشعر برگزار شد، پنجشنبه و جمعه، بیست و ششم و بیست و هفتم شهریور ماه با سخنرانی و گزارشی از عملکرد جامعه ایمانی مشعر توسط آقای رحیم آبفروش جانشین دبیر جامعه ایمانی مشعر آغاز گردید. آیت الله شب زنده دار و حجج اسلام و المسلمین علیرضا پناهیان، حیدر مصلحی، سید محمد مهدی میرباقری، مهدی طائب و آقایان حاج غلامرضا سازگار، مجید مجیدی و حاج حسین یکتا از دیگر سخنرانان این برنامه بودند. همچنین در این همایش کمیسیونهای تخصصی با موضوعات «شبکه سازی در هیأتها»، «هیأت و اقتصاد»، «هیأت و رسانه»، «نقش اردو در هیأت»، «هیأت و مداح» توسط حجج اسلام و المسلمین نوری، نیک منش، مهدی پور، صالحی و حاج احمد واعظی ارائه شد.
شرکتکنندگان در این همایش، شام پنجشنبه، میهمان هيأت شباب الامام الخمینی (ره) بودند. در این هیأت پس از تلاوت قرآن کریم، حجتالاسلام محمدی به بیان احکام شرعی پرداختند. استاد سید مهدی حسینی به بیان ضوابط شعرخوانی و حاج داود احمدپور روایتگری این محفل را برعهده داشتند. این هیأت که در جوار مسجد مقدس جمکران برگزار شد، با سخنرانی حجتالاسلام استاد میرزامحمدی ادامه یافته و با مداحی حاج احمد واعظی پایان یافت.
غیر از کمیسیونهای تخصصی و حضور در هیأت شباب الامام الخمینی؛ برپایی نمایشگاه تخصصی، اهداي «بسته محتوایی تخصصی ارتقای هیأتهای محوری و برگزیده»، برخی از حاشيههاي پنجمین همايش هيأتهاي محوري و برگزيده کشور بود.
همچنین در این همایش آقای ایرانمنش در تبیین گفتمان انقلاب با بهره گیری از ظرفیتها و فرصت پیاده روی اربعین به سخنرانی پرداختند و آقای منافی مجمع جهانی علی اصغر معرفی نمودند و تاریخچه ای از آن مطرح کردند. حجت الاسلام هاشم الحیدری به تبیین تأثیرات بین المللی هیأت با نگاه ویژه به پیاده روی اربعین سخنانی ایراد فرمودند.
حاج غلامرضا سازگار: اگر بچه هیاتی های ما نبودند معلوم نبود که روز فتنه با این انقلاب چه می کردند.
حاج غلامرضا سازگار مداح و شاعر اهل بیت(ع) در پنجمین همایش هیأت های محوری و برگزیده کشور در مقایسه ارکان مختلف هیأت بیان داشتند: من یک رئیس هیأت و یک آشپز هیأت و یک خادم هیأت را بالاتر از یک مداح که من باشم می دانم، ما بالاخره می رویم یک جایی حالا تشویق می کنند، جبران می کنند، ولی آن ها خدمت می کنند پول هم می دهند، اینها برای ما خیلی احترام دارند.
استاد پیشکسوت شعر آئینی در ادامه با اشاره به بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد بصیرت افزایی در هیأت ها افزود: رهبر انقلاب یک مطلبی فرموده بودند یکی دو سال پیش من در یک اعلامیه ای خواندم که چه بسا جوان می رود در مجلس عزا و سینه زنی، دو ساعت سینه می زند، گریه می کند از عاطفه سرشار می شود اما از بصیرت نصیبی ندارد. این مادح اهل بیت در ادامه به این نکته اشاره کرد که: رهبر انقلاب فرمودند روضه معقول بخوانید، اولا خودت قبول داشته باشی، عقلت اجازه بدهد شما این روضه را بخوانید، چه بسا روضه های مستند اینقدر ما زیاد داریم که از روضه های افواهی و شنیدنی خیلی بهتر است.
در پایان سخنرانی ایشان به رسم تقدیر از پیرغلامان اهل بیت(ع) از ایشان تقدیر به عمل آمد.
حجت الاسلام پناهیان: هیأتهای مذهبی به مشترکات شیعه و سنی بپردازند.
این استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به نقش محوری هیأتها در جامعه درباره لزوم پرداختن آنها به اصول مشترک بین شیعه و سنی از جمله محبت امام علی(ع) اشاره کرد.
حجت الاسلام و المسلمین علیرضا پناهیان با لحاظ دیدی واقع بینانه به فعالیتهای هیأتهای مذهبی، اظهار داشت: حتی اگر مقولهای به نام دین را هم در نظر نگیریم، هیأتهای مذهبی یکی از موثرترین حرکتهای اجتماعی برای اصلاح و رشد فرهنگی جامعه به حساب میآید.
استاد حوزه و دانشگاه با اشاره به امام خمینی(ره) بر اینکه برخی از انقلابیون غیر مسلمان و ضد دین با جلسات عزاداری مخالف بوده وآن را مخالف رشد سیاسی میدانستند، افزود: به تعبیر امام(ره) همین روشنفکران اگر بدانند هیأتها و جلسات عزاداری چه فوایدی دارد و به ویژگیهای اجتماعی آن پی ببرند، خودشان هم با اینکه به دین معتقد نیستند جلسه روضه راه میانداختند.
وی با اشاره به اثر اجتماعی عزاداری اربعین امام حسین(ع) که به یک حرکت منطقهای و بارز در سطح جهان اسلام تبدیل شده است، خاطرنشان کرد: حتی بدون در نظر گرفتن اسلام و دین، عظمت این حرکت تعجبها را بر انگیخته است. چنین نیروی عظیمی که بیش از 20 میلیون نفر خطر را میپذیرند و عازم راهی سخت میشوند را هیچکدام از دشمنان اسلام ندارند.
حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه معادلات غربیها در عرصه جهانی به هم ریخته است، تصریح کرد: دشمن خود به اهمیت و قدرت هیأتهای مذهبی پی برده است اما نباید انتظار داشت که به این قدرت و عظمت اعتراف کند.
وی با تاکید بر اینکه روضه امام حسین (ع) میتواند سطح تحلیل سیاسی در جامعه را افزایش دهد، تاکید کرد: اگر کسی با واقعه عاشورا دقیق آشنا شود تعجب نمیکند و میداند که چه مراحلی پشت سر گذاشته شد تا به واقعه عاشورا ختم شد.
این استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه هیأتها سرچشمه حفظ مساجد نیز هستند، تاکید کرد: هیأتها و مساجد هم با هم تعاملاتی دارند و به ویژه هیأتداری برکات و خیرات فراوانی دارد.
حجت الاسلام پناهیان با بیان اینکه در ایام غدیر باید حداقل 3 روز جشن گرفته شود، افزود: وام دادن در این دوره توسط خود امام علی(ع) تضمین شده است.
استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه باید اهل تسننی که به امام علی (ع) علاقه دارند مود توجه هیأتها قرار گیرند، خاطرنشان کرد: باید از این طریق از داعشی که کودک 3 ساله را به جرم اینکه نامش فاطمه است میکشد برائت جست.
وی با اشاره به اینکه نباید بین اتباع مختلف در کشور تفاوت گذاشت، تصریح کرد: عید غدیر عید وحدت است و باید عزاداری امام حسین(ع) را مشابه آن محل اتحاد قرار دهیم.
حجت الاسلام پناهیان در مورد اینکه شیعه و سنی در محبت امام علی (ع) مشترک هستند، افزود: خود شیعیان هم به ندرت شیعه حقیقی هستند و بیشتر محب امام علی(ع) هستند و از این جهت با اهل تسنن وحدت دارند.
حجت الاسلام میرباقری:
هیأتها مطالبات رهبری مانند مقابله با سازش و سستی و ایستادگی در برابر استکبار را به مطالبات اجتماعی تبدیل کنند.
حجت الاسلام سید مهدی میرباقری که در پنجمین گردهمایی سراسری هیأتهای محوری و برگزیده کشور سخن میگفت، اظهار داشت: خداوند متعال شهادت سیدالشهدا(ع) را مبدأ تحولات عظیم این عالم قرار داده است و از این واقعه، ظهور نیز نشأت میگیرد.
استاد برجسته حوزه علمیه قم افزود: دو تحول بزرگ با محوریت عاشورا صورت میگیرد که یکی از آنها رسیدن به بصیرت است و این بصیرت سبب میشود تا عاشورا را تنها یک جنگ تاریخی، مانند برخی از مورخان نبینیم بلکه رویارویی حضرت سید الشهدا (عج) با جبهه ظلم ببینیم.
ایشان تصریح کرد: جامعه اسلامی در زمان سید الشهدا(ع) از مدار ولایت و طریق اتصال به توحید منحرف شده بود و راه ارتباط با خدا قطع شده بود. در مساجد قرآن خوانده میشد اما راه سلوک باطنی بسته شده بود و شریعت نیز بیمعنا شده بود زیرا نماز بدون ولایت و ایمان، ارزشی ندارد.
حجت الاسلام میرباقری خاطرنشان کرد: وسعت عاشورا بسیار زیاد است و عهدی با خداوند متعال و میثاقی برای هدایت بشر است و ولیّ خدا آن را به سبب عهدی که با خداوند متعال بسته بودند، تا آخر پیش رفته و ایستادگی کردند و همین عاشورا را با دیگر جنگها متفاوت میسازد.
وی تاکید کرد: عاشورا نقطه کانونی ایستادگی در مقابل ظلم است و هیأتها حلقه وصل مردم با این نقطه کانونی هستند، از این رو عاشورا از یک نقطه عزاداری، به یک نقطه کانونی برای صف بندی و همبستگی تبدیل شود. فعل اصلی هیأتهای مذهبی، بکاء و عزاداری است و ارتباط با نقطه کانونی از همین بستر مصیبت و بکاء آغاز میشود و به همین دلیل است که ائمه فرمودهاند هر قطره اشک ارزش بسیار زیادی دارد.
استاد برجسته حوزه علمیه قم با اشاره به لزوم تعمیق مصیبت سیدالشهداء (عج) در هیأتها، اظهار داشت: اگر روزی مصیبت و بکاء در هیأتی کمرنگ شود، تأثیر آن هیأت کمتر میشود اما در عین حال نباید از ابزار نادرست برای عمق بخشیدن به مصیبت بهره جست و لزوم استفاده از ابزار و روش صحیح، انکارنشدنی است زیرا ابزار نادرست، به بصیرت صحیح منجر نمیشود.
رئیس فرهنگستان علوم اسلامی تصریح کرد: بدنه عزاداران حسینی مخلص هستند و ممکن است عده قلیلی به قصد فتنهگری در عزاداری شرکت کنند اما نباید صف بندی و اتهام زنی و کار سلبی صورت گیرد بلکه باید همه در زیر بیرق سیدالشهداء جمع شویم. از سوی دیگر هیأتها نباید کارکرد حزبی پیدا کنند اما رهبر معظم انقلاب نظریاتی نسبت به اصل حرکت کلی جامعه اسلامی در درگیری با استکبار دارند که در همین هیأتها باید به مطالبه اجتماعی تبدیل شود و این مطلب با کار حزبی تفاوت دارد.
حجت الاسلام میرباقری تصریح کرد: احزاب مطالبات مردم را رنگ حزبی میزنند و با ادبیات حزبی مطرح میکنند و هیأتها هم میتوانند مطالبات رهبری مانند مقابله با سازش و سستی و ایستادگی در برابر استکبار را به مطالبات اجتماعی تبدیل کنند و آن را از حاکمیت مطالبه کنند.
استاد برجسته حوزه علمیه قم خاطرنشان کرد: به عنوان مثال بستر اقتصاد مقاومتی، اخلاق است نه مصرف گرایی و این مباحث در هیأت با ادبیات صحیح، قابل طرح و تبدیل به گفتمان است. اینها باید در هیأتها طرح شده و به مطالبات تبدیل شود تا حاکمیت ملزم به رعایت آنها شود.
وی افزود: یکی از آفتهای مهم هیأتها، سکولار شدن هیأتهاست که باید با آن مقابله کرد و آفت دیگر، مشغول کردن هیأتها به درگیریهای بین خودشان است و هیچ وقت نباید هیأتها در مقابل یکدیگر قرار بگیرند. هیأتهای مذهبی باید نسل جوان را راهبری کنند و به سمت نسل عاشورایی هدایت کنند.
حجت الاسلام حیدر مصلحی: این که عده ای با شعار مرگ بر آمریکا مخالفت می کنند، ادامه اسلام آمریکایی است.
حجت الاسلام و المسلمین حیدر مصلحی: عشق و دلدادگی و ایثار و محبت در طول دوران شکل گیری و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نقش مهمی داشت و موفقیت امام راحل به خاطر دلدادگی و عشق مردم بود.
وزیر سابق اطلاعات با اشاره به این که رمز موفقیت انقلاب اسلامی، همین عشق و محبت مردمی به اسلام و انقلاب بود، به ماجرای دستگیری عبدالمالک ریگی اشاره کرده و گفت: طراحی و برنامه ریزی ما بر این اساس بود که ریگی با آمریکایی ها در قرقیزستان قرار داشت و در بین پروازهای وی در دوبی، تاخیری وجود داشت که قصد ما تمام کردن کار وی در همان دوبی بود.
حجت الاسلام مصلحی افزود: شب قبل از عملیات دوستان مجری عملیات به ما گفتند ریگی گفته است این برنامه گردش در دوبی را برای بعد از بازگشت از دیدار با آمریکاییها بگذارید و این همه برنامههای ما را به هم میزد. من به دوستان مجری طرح گفتم که یک زیارت عاشورا بخوانید و سپس برای چاره جویی بیایید. بعد از توسل به حضرت سیدالشهدا(ع) دوستان مجری آمدند و من به ایشان گفتم این هواپیمای ریگی به قرقیزستان، از کدام کشور میگذرد که مشخص شد از ایران میگذرد و من گفتم آیا نمیشود این هواپیما را نشاند.
وی تصریح کرد: پس از هماهنگی با آقای جلیلی و سرلشگر فیروزآبادی و پاسخ مثبت این عزیزان و همکاری کامل آنها، قرار شد این هواپیما در ایران نشانده شود و هواپیمای شکاری ما 2 ساعت و اندی با هواپیمای قرقیزی در آسمان کشمکش داشت و حتی مجبور به سوختگیری هوایی و سپس تیراندازی هشدارآمیز شد و اندکی قبل از خروج هواپیمای قرقیزی از آسمان ایران، آن را مجبور به نشستن در بندرعباس کرد که همه این موفقیت از همان توسل و زیارت عاشورا بود که پشتوانه همه ما از همین هیأتها و عزاداریهاست.
رئیس سازمان حفظ آثار و ارزشهای روحانیت در دفاع مقدس با اشاره به فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی در 14خرداد امسال، اظهار داشت: اولین اصل مطرح شده از سوی امام راحل، اثبات اسلام ناب و نفی اسلام آمریکایی است. دومین اصل اتکا به خداوند متعال و نفی اتکا به قدرت های غیر الهی است.
حجت الاسلام مصلحی تصریح کرد: سومین اصل مطرح شده از سوی امام، اعتقاد به مردم و نفی تمرکزهای دولتی است و چهارمین اصل اتکا به مردم بود. مخالفت صریح با قلدران و مستکبران و شیطان بزرگ دانستن آمریکا و حمایت از همه مظلومان عالم پنجمین اصل مطرح شده از سوی امام راحل بود.
وزیر سابق اطلاعات، استقلال کشور و مخالفت با سلطه دشمن را ششمین اصل و وحدت ملی و توجه به توطئه های تفرقه افکن را هفتمین اصل محوری امام راحل دانست و گفت: این اصول هفت گانه از سوی رهبرمعظم انقلاب مطرح شده است و پس از این جملات، در یک جمله کلیدی گفتند اگر راه امام را گم کنیم یا فراموش کنیم یا عمداً کنار بگذاریم، ملت ایران سیلی خواهد خورد.
وی افزود: امام راحل یک اسلام ناب و یک اسلام آمریکایی را مطرح کرد که باید برای بچه های هیأت این مفاهیم باز شود تا فرق این دو اسلام را بدانند.
وزیر سابق اطلاعات گفت: این که از داخل کشور برخی با با شعار مرگ بر آمریکا مخالفت می کنند، ادامه همین توطئهها و اسلام آمریکایی است که امام راحل در صحیفه نور به شدت درباره آن هشدار داده اند و مُلاهای کثیف درباری و مقدس نماها که امام راحل به آن اشاره کرده است، مصداق همان اسلام آمریکایی است.
مصلحی تاکید کرد: باید هیأت های مذهبی اصطلاحات امام راحل را به کار ببرند و اینها را برای بچه های هیأت تبیین کنند زیرا دشمن به دنبال تحریف اسلام و انقلاب و اصول است و هدف آنها از این کار، از بین بردن شور انقلابی و اسلامی مردم است.
وی با اشاره به تشییع شهدای غواص در تهران، افزود: جمعیتی که در این تشییع جنازه آمد، ورای همه پیشبینیها بود و دوربینهای صدا و هم در نشان دادن آن عاجز شد. من با اطلاع از درون سازمان اطلاعاتی آمریکا به شما خبر میدهم که یک هفته بعد جلسه ای برگزار کردند و به شدت به هم ریخته بودند که همه تلاش های ما پس به جایی نرسیده است. چند روز قبل نیز در کرمان جلسه ای داشتم و برادران بسیجی و سپاهی می گفتند که در تشییع جنازه طلبه غواص در آن شهر، در طول 36 ساله انقلاب، چنان جمعیتی سابقه نداشته است و همه این ها از برکت مردم است.
رئیس سازمان حفظ آثار و ارزش های روحانیت در دفاع مقدس با اشاره به اهداف دیگر دشمن از جریان تحریف، اظهار داشت: بعد از مذاکرات به دنبال تغییر رفتار ایران و خط مشی کشور بودند و در اهداف خود گفته اند که آمریکا باید به دنبال تغییر رفتار جمهوری اسلامی باشد. دشمن از تحریف، هدف استحاله نظام را نیز دنبال می کند.
وی تاکید کرد: دشمن پس از فوت امام راحل پروژه تحریف را مرحله به مرحله دنبال کرده است که نخستین مرحله آن بی توجهی به محرومان است. برخی در داخل کشور با این پروژه همراه شدند و می گفتند که باید 2 یا 3 نسل از مردم محروم فدا شوند تا مشکلات اقتصادی حل شود و سپس به سراغ مسائل دیگر برویم. این کار در تضاد مستقیم با قرآن است و یک مجموعه اقتصادی در کشور درست کرده اند و به هر قیمتی آن را تقویت می کنند تا همیشه از آن برای اهداف خود استفاده کنند.
وزیر سابق اطلاعات با اشاره به مسأله معوقات بانکی، گفت: این معوقات در دست نزدیک به 300 و اندی نفر است که رقم وحشتناکی دارد و از آن استفاده لفظی و تبلیغاتی می کنند اما کسی عزم جدی برای جمع کردن آن نمی کند و نمیگذارند دیگران هم کاری انجام دهند و سوال من این است که چرا باید برخی از مسائل اساسی کشور در دست 3یا 4 نفر باشد که هر بلایی بخواهند سر کشور بیاورند؟
حجت الاسلام مصلحی با اشاره به مراحل بعدی پروژه تحریف، تصریح کرد: اینها به دنبال این هستند که افکار امام راحل را فقط در موزه ها بتوان پیدا کرد و از سوی دیگر می خواهند کارآمدی نظام را نفی کرده و در نهایت به دنبال از بین بردن ولایت فقیه هستند زیرا فهمیده اند که چیزی که اجازه اجرای نقشه های دشمن را نمی دهد، ولایت فقیه است و امام راحل به زیبایی مقوله امامت را زنده کرد.
وی با اشاره به بیداری اسلامی در کشورهای عربی خاطرنشان کرد: من جلساتی با اساتید الازهر داشتم و یکی از ایشان می گفت که شما در انقلاب خود چیزی به نام ولی فقیه دارید که انقلاب شما را جلو می برد و هدایت می کند و برای همین در حالی که آن اوائل انقلاب هر روز می گفتند که این انقلاب فردا یا هفته دیگر از بین می رود اما ما شاهد موفقیت و پیروزی شما بودیم.
رئیس سازمان حفظ آثار و ارزش های روحانیت در دفاع مقدس با اشاره به مرحله سوم پروژه تحریف، تصریح کرد: در دوران فتنه، خط ستیز مستقیم با امام راحل و رهبری پی گیری شد و از سوی دیگر نفی مسأله استکبار ستیزی و مقابله با صهیونیسم پی گیری شد که در نماز جمعه کذایی آن روزها که با کفش نماز خواندند، مشخص است. نباید اکنون فکر کنیم که فتنه تمام شده است بلکه فتنه پیشرفت پیدا کرده است و همان طورکه ما برای مقابله با فتنه تجربه اندوختهایم، آنها نیز تجربه پیدا کرده اند.
وزیر سابق اطلاعات افزود: در آینده دیگر فتنه گران به امام راحل بی احترامی نمی کنند و به رهبری اهانت نمی کنند بلکه به امام احترام می گذارند و آن چنان در ارادت به رهبری پیش می روند که حزب اللهیها انگشت به دهن می مانند.
رئیس سازمان حفظ آثار و ارزش های روحانیت در دفاع مقدس با اشاره به چهارچوب فعلی دشمن، خاطرنشان کرد: دشمن در حال حاضر به دنبال القاء این نکته است که بالاخره باید با کدخدا کنار آمد و این حرکت را به طور سنگین، پیگیری می کنند. کسی که قبلا در اشغال سفارت آمریکا نقش داشته است و امروز با پرورش آمریکایی می گوید که این سفارت باید باز شود، مشخصا عامل نقشه آمریکاست.
حجت الاسلام و المسلمین مصلحی با اشاره به یکی از اسناد تاریخی، اظهار داشت: آل سعود در به وجود آمدن اسرائیل نقش کلیدی دارد و این در تاریخ ضبط شده است و حال شما انتظار دارید این حکومت با اسرائیل مقابله کند؟ در غزه وقتی اسرائیل بمباران سنگینی انجام می دهد، وزیر خارجه آل سعود می گوید که ما برای بازسازی پول می دهیم اما اگر راست می گوید برای مقابله به مثل هزینه کند یا این بمباران سنگین در یمن به چه معناست؟
وی با اشاره به تقسیم کار میان سرویس های غرب، تصریح کرد: ایجاد اختلاف بین مذاهب اسلامی به عهده سرویس جاسوسی انگلستان گذاشته شده است. آن چه که امروز داعش نامیده می شود، 20 سال قبل گروه کوچکی در شمال عراق بود که پس از اشغال عراق توسط آمریکایی ها به انگلیسی ها در بصره تحویل داده شدند و ما در اخبار دیدیم که اینها تحت تربیت انگلیسی قرار گرفته اند و اکنون به جان مسلمانان انداخته شدند.
وزیر سابق اطلاعات افزود: دشمن امروز به دنبال فرسایش ظرفیت های نظام است که یکی از آنها عادی سازی بی حجابی است. در ایام مذاکرات شاهد بودیم که آقای ظریف بیشتر با جان کری، وزیر امور خارجه آمریکا مذاکره می کند این در حالی بود که این مذاکره با 6 کشور بود.
وی تصریح کرد: موسسه بروکینگز جزوه ای برای سیاستمداران آمریکایی طراحی کرده است و برای مقابله با جمهوری اسلامی طرحی سی و چند ساله ارائه داده بود. یکی از این طراحی ها، انحراف کینه مردم ایران از آمریکایی ها به سمت دیگر بود و برای همین دلیل مطرح شد که ژنو 2 به دست فرانسوی ها به هم خورد و فرانسوی ها دیر این را فهمیدند.
وزیر سابق اطلاعات خاطرنشان کرد: با اشراف به مسائل اقتصادی می گویم که مشکلات اقتصادی کشور تنها 20 درصد به تحریم ها بر می گردد و بقیه به مدیریت بر می گردد. یکی از این مسائل، افزایش دو و نیم برابری نقدینگی در دو سال اخیر است که در صورت سوق دادن به تولید، فرصت است و در غیر این صورت، یک تهدید به شمار می رود.
حجت الاسلام و المسلمین مصلحی در پاسخ به سوال یکی از حضار درباره برجام اظهار داشت: طراحی شده بود که ماجرای لیبی برای ایران پیاده شود اما موضع وزارت خارجه که بندهای تسلیحاتی قطع نامه را قبول نداریم، موضع گیری صحیحی بود و جلوی این توطئه گرفته شده است. برجام باید به مانند یک طرح به گفته رئیس مجلس در مجلس مطرح شود و پس از تصویب اجرایی شود و این موضع صحیحی است که ایشان اتخاذ کرده اند.
آیت الله شب زنده دار: نهضت عظیم سیدالشهدا یک جریان مستمر در طول تاریخ است.
آیت الله شب زنده دار: برای این که عمل احسن عملا بشود، ما باید توجه داشته باشیم که اهداف فراموش نشود، سیاسیکاری نشود، ریا و توجه ناس و این مسائل وارد کار ما نشود رخنه های نفوذ دشمن و بهره برداری آن ها به طور ناخودآگاه دامن گیر ما نشود.
عضو شورای نگهبان در روز دوم پنجمین همایش هیأت های محوری و برگزیده کشور با اشاره به آیه شریفه سوره هود «الذی خلق الموت و الحیات لیبوکم ایکم احسن عملا» افزودند: هدف ما از خلقت این است که ببینیم احسن ها کدام ها هستند، نه آن هایی که کار حسن انجام می دهند، حسن و احسن چه تفاوتی دارد؟ یک عمل برای این که صحیح باشد حسن باشد، درست باشد، نتیجه دار باشد، باید واجد تمام اجزا شرایط و خالص از موانع باشد تا عمل بشود یک عمل درست.
مدرس درس خارج حوزه علمیه قم در ادامه با اشاره به وقعه عاشورا: این نهضت عظیم سیدالشهدا(ع) یک نهضتی نیست یک مسأله ای نیست که در سنه 61 هجری رخ داده باشد و پایان یافته باشد و ما امروز بنشینیم آن را واکاوی کنیم، عللش را پیدا کنیم، اهدافش را پیدا کنیم، این نیست، بلکه یک جریان مستمر در طول تاریخ است که ابتدایش سنه 61 هجری است ولی استمرار دارد.
آیت الله شب زنده دار با اشاره به هدف قیام سیدالشهدا(ع) که امر به معروف و نهی از منکر است افزود: این اهداف، باید اهداف شما عزیزان باشد، هیأت، تشکل و همه این ها وسیله رسیدن به این اهداف است، اگر خدای نکرده فراموش بشود، مهم خود این هیأت بشود، مهم خود تشکل بشود، آدم به آن ها مدام فکر کند، این جایی است که وسیله، جای هدف را می گیرد، هدف دیگر فراموش می شود.
حجت الاسلام طائب: طرفداران جدایی دین از سیاست آئینی را معرفی کنند که همه چیز دارد ولی سیاست ندارد و این یعنی اصلا دین ندارد.
حجت الاسلام مهدی طائب مدرس حوزه علمیه قم در این همایش با اشاره به آمیخته بودن دین و سیاست : طرفداران جدایی دین از سیاست، آئینی را معرفی میکنند که نماز دارد، روزه دارد، خمس دارد، حج دارد، همه چیز دارد، ولی سیاست ندارد، و این یعنی اصلا دین ندارد.
استاد تاریخ حوزه و دانشگاه با اشاره به تهدیداتی که متوجه انقلاب اسلامی است، افزود: مسائل جاری روز سه تا تهدید برای ما آورده، سه چیز ما را تهدید می کند در این مذاکرات: تهدید اول، این که یادمان برود کجا می خواهیم برویم، هدف کجاست، در این مذاکرات هدف فراموش شود اصلا امام چرا این حرکت را آمد شروع کرد و استارت زد، جواب: میخواهیم امام زمانمان را بیاوریم. انقلاب ما مقدمه ساز دولت جهانی امام زمان است، هدف این است. در این مذاکرات چیزی که ما را تهدید میکند این است که این هدف فراموش شود.
حجت الاسلام طائب در ادامه به تهدید دوم اشاره کردند و افزودند: تهدید دوم این است جای خدا و کدخدا عوض شود. حجت الاسلام طائب توطئه آمریکا برای کاهش قیمت نفت تا 40 دلار را ناشی از اعتماد به آمریکا دانستند و افزودند: شعار راهبردی استراتژیک امام این بود که اسرائیل باید از صفحه روزگار محو شود و دلیل این امر نیز آماده شدن شرایط جهت ظهور امام زمان است. برای اینکه بتوانیم موقعیت را برای ظهور امام زمان امن کنیم لازم است که اسرائیل را از بین ببریم و راه نابودی اسرائیل نابودی آمریکا است.
کارگردان فیلم محمد(ص): خداوند این توفیق را به من داد تا هفت سال از عمرم را صرف پروژهای به نام پیامبر اکرم(ص) کنم، پیامبری که هرچه درباره آن تحقیق کنیم بیش از پیش به عظمت بیانتهای آن پی میبریم.
مجید مجیدی کارگردان برجسته فیلم محمد(ص) در صبح روز دوم همایش اظهارکرد: قرارگرفتن در این جمع برای من بسیار ارزشمند است و حضور در آن تداعیگر خاطرات نوجوانی وجوانی است که با عطر بوی محرم راهی حسینیهها میشدیم و خانه به خانه رسیدن ماه محرم را به مردم اطلاع میدادیم.
وی ادامه داد: برکت آن هیأتها و تکایا جوانانی شدند از نسل انقلاب که ایستادند، مردانگی و ایثارگری کردند، جانشان را دادند تا این مملکت به نام اهل بیت(ع) بماند و پرچم سید الشهدا(ع) بر فراز آن در اهتزاز باشد.
کارگردان فیلم سینمایی محمد(ص) با تأکید بر اینکه نام امام حسین(ع) معجزهگر است، عنوان کرد: ما قدر این نعمت الهی را واقعاً ندانستهایم و نتوانستیم منش و رفتار آن حضرت را در جامعه پیاده کنیم.
مجیدی در ادامه به نقل خاطرهای پرداخت و بیان کرد: در منطقهای از کشمیر که جمع کوچکی از مردم آن شیعه بودند، حسینیهای با شکوه و با عظمت را دیدیم که برای ما سئوال شد در این منطقه با تعداد کم شیعه چنین حسینیهای به چه منظور ساخته شده است.
وی بیان کرد: پس از مدتی متوجه شدیم شیعیان در آن منطقه به نحوی زیبا و اثرگذار پذیرای مردم بودند که توانستهاند بسیاری از مردم غیر شیعه و غیر مسلمان آنجا را جذب امام حسین(ع) کنند و به ما گفتند که وقتی محرم شروع میشود حتی بوداییها با پرچمهایشان میآیند و در این حسینه عزاداری میکنند.
کارگردان برجسته سینمای ایران افزود: این موضوع برای من بسیار جالب و حیرتانگیز بود. در جایی دیگر با شیعیان آن منطقه صحبت میکردیم، در صحبتهایم نام امام رضا(ع) و زیارت حرم ایشان را آوردم که به یکباره جمع منقلب شدند و آنجا من ارادت واقعی به حضرت را دیدم و در انتهای جلسه از بنده خواستند تا سلامشان را به امام رضا(ع) و شیعیان ایران برسانم.
مجیدی در ادامه با اشاره به اینکه پرچمداری امام حسین(ع) در هیأتها کار بزرگ و ارزشمندی است، بیان کرد: ما باید این فرهنگ را در نسلهای جوان به خوبی منتقل و فرهنگ اسلام و عاشورا را برای آنان تبیین کنیم.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به اینکه یکی از رسالتها در انتقال پیام عاشورا به نسل بعد و به دنیا کارهای فرهنگی است، اظهار کرد: خداوند این توفیق را به من داد تا هفت سال از عمرم را صرف پروژهای به نام پیامبر اکرم(ص) کنم، پیامبری که هرچه درباره آن تحقیق کنیم بیش از پیش به عظمت بیانتهای آن پی میبریم.
حمایت/لبیکهایی که ناتمام ماند
مناسک حج امسال شاهد دومین حادثه دردناک خود بود؛ اتفاقی که در جریان آن براساس آخرین آمار تاکنون بیش از دو هزار نفر از حجاج کشته و بیش از دو هزار تن دیگر زخمی شدند. حاجیانی که در ادامه مناسک حج امسال در سرزمین منا حضور یافته بودند با ازدیاد جمعیت ناشی از ناهماهنگی مواجه شدند و در پی آن حادثه ای مرگ بار برای چندمین بار در سرزمین وحی به وقوع پیوست، حادثه ای که از 1990 به این سو، بدترین حادثه مرگ و میر حجاج به شمار میآید.
پیام تسلیت آیات عظام و مراجع تقلید در پی حادثه خونین منا
در پی حادثه دلخراش منا و به شهادت رسیدن جمع کثیری از حجاج در مکه، آیات عظام و مراجع تقلید با صدور پیامهای جداگانهای ضمن ابراز تسلیت و همدردی با حادثه دیدگان از سوء مدیریت آل سعود در برگزاری چنین مراسم مهمی انتقاد کردند.
آیت الله صافی گلپایگانی: حوادث دردناک مکه تکلیف امت اسلامی را سنگین تر کرد
آیتالله «لطفالله صافی گلپایگانی» در پی وقوع حادثه اسفناک مکه مکرمه پیامی صادر کردند که در متن این پیام آمده است: حادثه اسفناک و ضایعه مولمه در خانه امن الهی که منجر به کشته و مجروحشدن تعداد زیادی از زائران بیتالله الحرام شد، تأسف و تأثر فراوان را به همراه داشت.
در این پیام آمده است: إنّا لله و إنّا الیه راجعون، با قلبی آکنده از اندوه و ناراحتی، این حادثه اسفبار را به ساحت مقدس حضرت ولیعصر(عج) و خانوادههای داغدار و به امت اسلامی در سراسر جهان تسلیت گفته و رحمت واسعه الهی برای قربانیان، صبر جمیل و اجر جزیل برای بازماندگان و شفای کامل مجروحان را از خداوند متعال مسئلت دارم.
بیشک وقوع چنین حوادث دردناکی، تکلیف را برای امت اسلامی زیادتر کرده که باید با تدبیر، مدیریت صحیح و هماهنگی کامل از تکرار چنین وقایع ناگواری جلوگیری کرده و راه برای انجام مناسک حج در خانه امن الهی که قبله مسلمانان و کعبه آمال چند میلیارد مسلمان است، فراهم کنند.
آیت الله نوری همدانی: آلسعود جز نوکری آمریکاییها نقش دیگری ندارد
آیتالله نوری همدانی نیز با صدور پیامی واقعه اسفناک کشته و زخمی شدن مسلمانان در منا را تسلیت گفت.
متن پیام این مرجع تقلید به این شرح است: مصیبتی که روز گذشته در حرکت مسلمانان برای رمی جمرات در سرزمین منا به وقوع پیوست مصیبت بسیار بزرگ و فاجعه عظیمی برای اسلام و مسلمانان است.
آیا وقت آن نرسیده است که مسلمانان جهان و دولتهای اسلامی به جنایتهایی که آل سعود در تاریخ ننگین خودشان داده و روز به روز در ارتکاب جنایات بیشتر در عراق ، یمن ، سوریه و بحرین چهره زشت و شوم خود را بهتر نشان میدهند تصمیمات جدی و اجتماعی در این مورد بگیرند.
همه میدانند که آل سعود که خود را خادم الحرمین الشریفین میدانند جز نوکری آمریکا و ارتباط با صهیونیستها و تقویت و ایجاد گروههای تکفیری و داعش و بوکوحرام که جز کشتار و تخریب و ایجاد تفرقه بین مسلمانان نقشی ندارند، امروز یکی از مشکلات دنیای اسلام است و بالاخره ما امروز از مسلمانان جهان میخواهیم که با توکل به خدا و احساس مسئولیت الهی ساکت نباشند و با وحدت و یکپارچگی در برابر قدرتهای شیطانی تصمیمی که موجب عزّت و یکپارچگی و عظمت اسلام و مسلمانان است بگیرند.
ما این مصیبت عظیم را به حضور مبارک حضرت ولیعصر(عج) و مسلمانان جهان خصوصاً داغدیدگان هموطنان عزیزمان تسلیت میگوییم و اطمینان داریم که جانباختگان این حادثه در درگاه خداوند دارای فضیلت و ثواب بسیاری هستند و شفای عاجل مصدومان این حادثه را از خداوند متعال مسئلت میکنم.
آیت الله یزدی: سازمان همکاری اسلامی برای اداره حرمین شریفین تدبیری شایسته بیندیشد
آیتالله «محمد یزدی» رئیس مجلس خبرگان رهبری نیز با صدور پیامی ضمن تسلیت و محکوم کردن مسئولان سعودی در این حادثه تلخ، خواستار موضع گیری مناسب از سوی سران کشورهای اسلامی و سازمان کنفرانس اسلامی در قبال این حادثه شد.
متن این پیام به شرح زیراست:
بسم الله الرحمن الرحیم
انالله و انا الیه راجعون
أَنَّا جَعَلْنَا حَرَمًا آمِنًا وَیُتَخَطَّفُ النَّاسُ مِنْ حَوْلِهِمْ عنکبوت/67
در مراسم حج امسال شاهد حوادث ناگواری هستیم که امنیت حجاج بیت الله الحرام را تهدید کرده است. در تازه ترین فاجعه که در سرزمین منا رخ داد حاجیان زیادی از کشورهای اسلامی از جمله کشورمان یا جان خود را از دست دادند و یا زخمی و مجروح شدند.
بروز حوادث روزهای گذشته در سرزمین وحی، حکایت از بی کفایتی و بی تدبیری مسئولان عربستان سعودی در اداره و مدیریت برگزاری حج ابراهیمی دارد.
ضرورت پیگیری جدی موضوع و پذیرش مسئولیت سهلانگاری و سوء مدیریت کسانی که خود را خادم الحرمین مینامند، اما به جای تأمین امنیت مسلمین در موسم حج با دخالتهای نابجا در امور سایر کشورهای اسلامی به ویژه یمن مظلوم و حمایت از گروههای تندرو و افراطی چهره اسلام را مشوه کرده و مسلمانان را در بحرین، عراق و سوریه به خاک و خون کشیده و بذر عداوت، دشمنی و ناامنی را در منطقه می کارند بر کسی پوشیده نیست. اینجانب ضمن عرض تسلیت و همدردی با تمام خانوادهها و بازماندگان این فجایع و طلب غفران الهی برای جان باختگان و آرزوی شفا و بهبودی برای مجروحان این حادثه دردناک؛ به ویژه خانوادهها و آسیب دیدگان کشورمان، از سران کشورهای اسلامی به ویژه سازمان کنفرانس اسلامی میخواهم علاوه بر محکومیت رژیم آل سعود، با توجه جایگاه و عظمت حرمین شریفین برای اداره صحیح و کارآمد آن تدبیری شایسته بیندیشند.
آیت الله شبیری زنجانی : باید تدبیری اندیشیده شود تا جهان اسلام شاهد چنین وقایعی نباشد
آیت الله شبیری زنجانی یکی دیگر از مراجع تقلید هم در پیامی درگذشت زائران حوادث مکه مکرمه را به خانوادههای آنان تسلیت گفت و ابراز امیدواری کرد تا تدبیری اندیشیده شود تا جهان اسلام شاهد چنین وقایعی نباشد.
متن پیام تسلیت آیت الله «سید موسی شبیری زنجانی» بدین شرح است:
بسم الله الرحمن الرحیم
باکمال تأثر و تأسف، در ایام باعظمت حج ابراهیمی امسال، شاهد حوادث غمبار و دلخراش مکه و منا بودیم که به کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از زائران بیتالله الحرام منجر شد و امت اسلام را عزادار نمود.ان شاء الله تدبیری صحیح اندیشیده شود که دیگر شاهد چنین وقایعی نباشیم.
خراسان/پرفروشترين کتاب هاي دفاع مقدس در يکسال گذشته
«من زندهام» و «آن ۲۳ نفر» در صدر
خراسان - مورخ شنبه 1394/07/04 شماره انتشار 19078
دفاع مقدس يک رويداد مهم در تاريخ معاصر نه تنها کشور ما بلکه در تاريخ جهان است. جنگي که از سوي رژيم بعث عراق به ايران تازه انقلاب کرده تحميل شد و کشورهاي ديگر که از انقلاب ايران دل خوشي نداشتند نيز از هيچ حمايتي دريغ نکردند تا بتوانند انقلاب را از پا در بياورند. اما مردان اين سرزمين براي حفظ استقلال و آزادي خود از هيچ تلاشي فروگذار نکردند و از انقلاب و آرمانهاي انقلاب دفاع کردند. همانطور که در تمام جهان پس از هر جنگ هنرمندان آنها با توليد آثاري نسبت به آن واکنش نشان ميدهند تا رشادت سربازان خود را پاس بدارند و وقايع آن روزگار را براي آيندگان روايت کنند، پس از جنگ هشت ساله ايران با عراق و حتي در زمان جريان داشتن اين جنگ، هنرمندان از نويسنده گرفته تا فيلمساز و ساير اقشار هنري به توليداتي در اين زمينه دست زدند. حال پس از گذشت حدود 27 سال از پايان اين رويداد تاريخي، کتابهاي اين موضوع تبديل به يک ژانر در فضاي دفاع مقدس شده و مخاطبان خود را پيدا کرده است. خبرگزاري فارس با استفاده از گزارش هفتگي «زير بازارچه کتاب»- از شهريور 93 تا شهريور 94 -که بيش از 50 کتابفروشي در تهيه آن نقش دارند و يک سال از انتشار هفتگي اين گزارش ميگذرد، پرفروشترين کتابهاي دفاع مقدس در يک سال گذشته را به خوانندگان خود معرفي ميکند.
همچنان «من زندهام» در صدر
سرنوشت بازار کتاب در سال 93 و بخشي از سال 94 با کتاب «من زندهام» گره خورده بود. اين کتاب خاطرات معصومه آباد از روزهاي اسارتش در زندانهاي عراق در سن 17 سالگي بود.
«آن بيست و سه نفر»ي که پرفروش شدند
«آن بيست و سه نفر» کتابي از خاطرات اسارت 23 نوجوان حاضر در جبههها است که به دست رژيم بعثي عراق اسير شدند و در اين کتاب که احمد يوسفزاده آن را نگاشته خاطرات 8 ماه ابتدايي اسارت براي خواننده روايت ميشود.
سلام بازار کتاب بر ابراهيم
«سلام بر ابراهيم» ديگر کتابي است که در طول سال گذشته پرفروش بوده است. اين کتاب خاطرات شهيد ابراهيم هادي است که از سوي گروه ابراهيم هادي منتشر شده است.
دستهاي طلايي عباس صافکار در بازار کتاب ديده شد
«عباس دست طلا» عنوان کتابي است که مورد توجه جامعه بوده و در ميان پرفروشها خودنمايي ميکند.
«تفحص» داودآبادي در بازار کتاب
«تفحص» عنوان کتابي است که داودآبادي آن را نوشته و موسسه شهيد کاظمي آن را منتشر کرده است. اين کتاب مشاهدات داودآبادي و برخي نيز خاطرات ديگران از روند تفحص پيکر شهدا است.
هياهوي «سيزده سالهها» در بازار کتاب
کتاب «سيزده سالهها»، حکايتي است از نبرد و حماسه آفريني نوجواناني که هنوز طعم تکليف را نچشيده بودند، ولي به بهترين نحو، تکليف خود را ادا کردند و بلوغشان با رسيدن به شهادت بود، آن هم بلوغ خونين.
باز شدن «پنجره چوبي» به روي بازار کتاب
داستان بلند «پنجره چوبي»، از وقايع تاريخي پيش از انقلاب آغاز مي شود و در ادامه به روايت دوران جنگ تحميلي عراق عليه ايران مي پردازد و ماجرا هاي آن تا سال 65 ادامه پيدا مي کند.
لبخند «مترسک مزرعه آتشين» به کتابفروشيها
«مترسک مزرعه آتشين» اثر داود اميريان، سرگذشت نوجوان سيزده چهارده سالهاي به نام آيدين است، که در مسير به اصطلاح مرد شدن تصميم ميگيرد به جبهه برود تا بتواند از رهگذر حضور در جبهه به مردانگي دست يابد.
رخنمايي «نيمه پنهان ماه» در بازار کتاب
«نيمه پنهان ماه1» که خاطرات شهيد چمران به روايت همسر شهيد است را انتشارات روايت فتح منتشر کرده است. اين کتاب خاطرات همسر شهيد چمران است که از زمان انتشار تاکنون مورد توجه مخاطبان بوده است.
سر و کله «نورالدين پسر ايران» در بازار کتاب پيدا شد
«نورالدين پسر ايران» کتاب خاطرات سيد نورالدين عافي است؛ پسري شانزده ساله از اهالي روستاي خنجان در حوالي تبريز در آذربايجان شرقي که مانند ديگر رزمندههاي نوجوان ايران با تلاش و زحمت فراوان رضايت والدين و مسئولان را براي اعزام به مناطق عملياتي جلب کرد.
«قصه فرماندهان» پرفروش شد
اين کتاب در حقيقت عنوان يک مجموعه کتاب است که در قطع پالتويي منتشر شده بود. اين کتابها مختصر بوده و در حجم کمي خاطرات فرماندهان دوران دفاع مقدس را بازخواني کرده و به خواننده ارائه کرده است.
«دختر شينا» دل بازار کتاب را برد
«دختر شينا» خاطرات قدم خير محمدي کنعان است که بهناز ضرابيزاده آن را نوشته و انتشارات سوره آن را چاپ کرده است.
«خاکهاي نرم کوشک» زير بازارچه کتاب
«خاکهاي نرم کوشک» اثر سعيد عاکف يکي از پرفروشترين کتابهاي دفاع مقدس از زمان انتشارش تاکنون بوده است.
اينک بازار کتاب شوکران را سر کشيد
«اينک شوکران1» عنوان کتابي است که در آن خاطرات شهيد منوچهر مدق به روايت همسر شهيد نقل شده و از زمره کتب مورد توجه انتشارات روايت فتح است.
«تبسمهاي جبهه» به روي بازار کتاب
کتاب «تبسمهاي جبهه» تأليف حميد داودآبادي با موضوع طنزهاي رزمندگان در دفاع مقدس از سوي موسسه شهيد کاظمي راهي بازار کتاب شده است.
شهروند/اجرای زنده حامی پس از ٥ سال در خیابانهای تهران
حمید حامی که ٥ سالی میشود کنسرت نگذاشته در اتفاقی منحصربهفرد همراه با یک گروه خیابانی در خیابانهای تهران به اجرای برنامه پرداخت. به گزارش موسیقی ما، حامی که با یکى از نوازندههاى خود درحال عبور از خیابان درختی در سعادتآباد بوده با دیدن یک گروه ارکستر هفت نفره به نام «پلاک شصت» که مشغول اجرا در پیادهرو بودند به تماشای آنها میایستد. حامی که میبیند نوازندههای این گروه خیابانی بسیار خوب و حرفهای یکسری از قطعات موسیقی را اجرا میکنند و عابران نیز بیتوجه به اجرای بسیار خوب آنها از کنارشان میگذشتند باعث میشود که حامی برای تشویق و احترام به اجرای حرفهایشان در پیادهروى این خیابان، به آنها پیشنهاد اجرای که یک قطعه را به همراهشان را بدهد. حامی قطعه قدیمی «غریب آشنا» و «میدونى دل اسیره» را با این گروه اجرا کرد.
قانون/هنرمند باید در دنیای هنر به فکر خلق یک اثر ماندگار باشد
رضاعرب فیروزجای
علیرضا رازانی ،متولد اول مرداد 1360از شهر کاشان است، بازیگر و گوینده ای که با تلاش و سختی های زیادی پا به این عرصه گذاشته است.
اولین انگیزه ای که باعث شد شما به دنیای هنر علاقه پیدا کنید؟
از کودکی در سنین 6یا7 سالگی با شنیدن صدای استاد تهامی آقای آنونس ایران شوری در من ایجاد می شد که بعضی اوقات با خودم حرف میزدم. دیگران با تعجب به من نگاه میکردند و میگفتند چرا با خودت حرف میزنی و کم کم به صدا علاقهمند شدم و حتی پیشپرده ها را در کودکی زمزمه میکردم در حالی که حمایت و تشویق اطرافیان و خانواده به بازیگری بوده و شاید هم میشود گفت ذات هنری در من وجود داشته است و باعث شد من به این سمت کشیده شوم...
تحصیلات دانشگاهی شما مرتبط با دنیای هنر است؟
من در دانشگاه موسیقی میخواندم؛ آوازهای جهانی یا همان اپراکه به خاطر مشغلهها و کارهای زیادی که وجود داشت اصلا فرصت رفتن به کلاس را نداشتم وحتی چند ماه اول را به هر طریقی بود منظم رفتم اما دیدم به قول معروف از آنجا رونده واز آنجا مونده شدم و تمام فشارهایی که روی من وجود داشت باعث شد از دانشگاه انصراف دهم اما لازم به ذکر است در همان زمانی که دانشگاه بودم چیزهای زیادی یاد گرفتم و تجربیات خوبی کسب کردم.به عقیده من علاقه به هنرو عشق و معرفتی که هنر به انسان میبخشد باعث میشود انسان در تکاپو باشد برای هنری که دنبالش است و از بعضی مسائل باید بگذرد که من از دانشگاهگذشتم.
اولین شروع فعالیت هنری شما در چه سالی بوده و در چه برنامه ای و حس و حالی که در آن مدت داشته اید چگونه بوده است؟
من سال 1383با بازیگری شروع به کار کردم و کم کم با فعالیت های زیاد در سال 1386 به صورت حرفه ای کار گویندگی را انجام دادم.در اولین تجربه کاریاي که داشتم یک تبلیغ تلویزیونی بوده که آن را خواندم و به اندازهای برای من سخت و پرفشار بوده که گویی به اندازه یک راند بوکس خسته شدهام.به عقیده خودم یکی از بهترین کارهای من بازیگری در فیلم فصل آلبالو بوده که خیلی دوستش دارم. نقش یک مرد کاشانی بود که خیلی مورد توجه دوستان قرار گرفت. چند روز پیش به دیدار دوست عزیزم محمد مرادی رفتم تدوینگر ایشان خانم سعداللهی که بنده را قبلا ندیده بودند و تمام صحنه هایش را حفظ بودند، گفتند نقش داي کاشی عالی بود.دوستم گفت علیرضا همان بازیگر نقش دای کاشی است. از شنیدن صحبت های ایشان واقعا انرژی عجیبی گرفتم اما بزرگترین افتخار زندگی بنده اين است كه چند فیلم در خدمت مرد بین المللی ایران آقایابوالفضل جلیلی بودم.
شما که در بازیگری هم فعالیت میکنید نظرتان نسبت به اخلاقیات در هنر چیست؟و می بینیم کمپین های هنریاي که در آنهاتوجهی به اخلاقیات نمی شود و با این شرایطی که وجوددارد شما چه نصیحتی به دوستداران هنر دارید؟
به نظر من اگر هنر با چیزی غیر از ایمان قلبی آلوده شود دیگر هنر نیست و هیچگاه به تعالی نخواهد رسید چون در هنر باید از حاشیه به دور بود. هنرمند باید در دنیای هنری خود به فکر خلق یک اثر ماندگار باشد به همین دلیل رعایت اخلاقیات در هنر پله ای است برای پیشرفت هنری و کسی که به شهرت فکر میکند دیگر هیچگاه مشهور نخواهد شد.
کاروکارگر/معرفی نامزدهای بخش آنونس و تیزر جشنواره فیلم یاس
از میان 60 اثر رسیده به مسابقه آنونس و تیزر در بخش اقلام تبلیغی و اطلاع رسانی، هیات انتخاب سه اثر را برای حضور در مرحله نهایی این بخش از جشنواره فیلم یاس انتخاب کردند.
به گزارش کاروکارگر به نقل ازستاد خبری سومین جشنواره بینالمللی فیلم ویدیویی یاس، اسامی نامزدهای مسابقه تیزر و آنونس بخش اقلام تبلیغی و اطلاعرسانی به شرح زیر اعلام میشود:
علیرضا همتی برای ساخت تیزر فیلم «تا مدار صفر درجه»
محسن صرافی برای ساخت تیزر فیلمهای «دلشوره» و «شبیه شیدایی»
شهرام مولودی برای ساخت آنونس فیلم «برنده»
بر اساس این گزارش، در اين دوره از جشنواره ۱۲۸هنرمند با 392 اثر در بخش اقلام تبلیغی و اطلاع رسانی جشنواره فیلم یاس شرکت کردند. اين آثار براي شركت در مسابقههای عکس فیلم ، پوستر فیلم و آنونس و تیزر فیلم به دبیرخانه ارسال شد.
حمید جبلی، مهدی پاکدل و خسرو خسرو شاهی انتخاب و داوري آثار رسيده در بخش اقلام تبليغي و اطلاعرساني جشنواره فیلم یاس را بر عهده دارند.
در بخش عکس فیلم، ۲۹۴ قطعه عکس در قالب ۴۹ مجموعه از ۳۹ عکاس تا کنون به دبیرخانه جشنواره رسیده است. همچنین در بخش پوستر فیلم جشنواره، ۳۸ قطعه پوستر از ۳۴ طراح پوستر و در بخش تیزر و آنونس فیلم، ۶۰ تیزر از ۵۵ هنرمند به دبیرخانه جشنواره رسیده است.
سومين جشنواره بينالمللي فيلم ويدیويي ياس، یازدهم تا شانزدهم مهر ماه سال جاري در استان مازندران برگزار ميشود. لطفا برای دریافت اطلاعات بیشتر به سایت جشنواره مراجعه کنید:
www.tjiff.com
کاروکارگر/استاندار تهران در حاشیه «همعهدی با شهدا» در گلزار شهدای بهشت زهرا:
مردم ما همیشه در کنار خانواده شهدا هستند
ویژهبرنامه «همعهدی با شهدا» در گلزار شهدای بهشت زهرا، روز گذشته میزبان استاندار تهران و رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران بود که با دو شهید هشت سال دفاع مقدس همعهد شدند.
به گزارش کاروکارگر به نقل از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، سید حسین هاشمی استاندار تهران و سید محمدعلی شهیدی رئیس بنیاد شهید و امور ایثارگران روز پنج شنبه دوم مهر ماه، با حضور در غرفه «همعهدی با شهدا» که در مقابل سالن دعای ندبه گلزار شهدا برپا شده بود، بعد از دریافت پلاک، با دو تن از شهیدان هشت سال دفاع مقدس همعهد شدند.
سید حسین هاشمی در حاشیه این مراسم با بیان اینکه برپایی چنین طرحی، بیانگر پیوند مستقیم میان شهدا و مردم است، گفت: امیدواریم چنین روابطی میان شهدا و مردم همیشه پایدار باشد و به امید خدا امام زمان(عج) ظهور کنند و انقلاب را به ایشان تحویل دهیم.
استاندار تهران در ادامه ضمن تقدیر از شهروندان پایتخت که در کمتر از ۲۴ ساعت از آغاز اجرای طرح «همعهدی با شهدا»، با ۲۳ هزار شهید هشت سال دفاع مقدس همعهد شدند، در پاسخ به سوالی درباره استقال گسترده مردم تهران گفت: این مساله نشان میدهد که مردم ما همیشه در کنار خانواده شهدا هستند. این ارزشی است که ما نیز به آن احترام میگذاریم.
در این طرح که از سوی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در فرهنگسراها و مناطق ۲۲ گانه شهر تهران به مناسبت هفته دفاع مقدس آغاز شده است، شهروندان پایتخت با شهدای هشت سال دفاع مقدس همعهد میشوند تا بر مزار آنها حضور یابند و از سبک زندگی آنان بهره ببرند.
ویژهبرنامه «همعهدی با شهدا» پنجشنبه ۲ مهر، از سوی مدیريت فرهنگی و هنری منطقه ۲۲ تهران و فرهنگسرای رضوان در کنار مزار شهدا برگزار شد.
کاروکارگر/صلاحی در پیش از خطبههای نماز جمعه تهران مطرح کرد:
تقدیر از استقبال مردم از برنامههای دفاع مقدس
رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، با اشاره به استقبال از طرحهای هفته دفاع مقدس از شهروندان قدردانی کرد و گفت: همه وظیفه داریم یاد شهیدان را گرامی داریم چرا که شهیدان متعلق به همه مردمند.
به گزارش کاروکارگر به نقل از سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در سخنان پیش از خطبههای نماز جمعه تهران با اشاره به فاجعه منا و کشته و مجروح شدن حاجیان تصریح کرد: مشخص است که این حادثه به دلیل بیکفایتی مدیریتی است، در اربعین سال گذشته ۲۰ میلیون نفر با کمترین امکانات در کربلا حضور داشتند و هر سال حرم مطهر امام رضا(ع) در مقاطعی پذیرای پنج میلیون نفر است که با مدیریت صحیح مراسم ها به پایان می رسد؛ این فاجعه را به مقام معظم رهبری و مردم تسلیت میگویم. وی در توضیح برنامههای هفته دفاع مقدس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران گفت: یکی از نگرانیهای جدی والدین شهیدان این است که به دلیل کهن سالی نمی توانند به قبر شهیدشان سربزنند و یا بسیاری از والدین شهدا از دنیا رفتهاند و امروز این مهم برعهده ماست تا این وظیفه را انجام دهیم. صلاحی افزود: امسال طرح هم عهدی با شهدا به همین منظور اجرا شد و در آن برای هر ۲۳ هزار شهید شهر تهران پلاکی با مشخصات آنها تهیه شد و در ۳۴ فرهنگسرا و دهها نقطه پر رفت و آمد تهران مانند نماز جمعه غرفههای هم عهدی با شهدا برپا شد؛ در این غرفهها شهروندان به صورت اتفاقی یک پلاک را انتخاب میکنند و هم عهد آن شهید میشوند. رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران با اشاره به استقبال گسترده شهروندان از این طرح تصریح کرد: وقتی فردی با شهیدی هم عهد میشود ارتباط عاطفی با آن شهید پیدا میکند با او انس میگیرد خانواده شهید اورا دعا میکند و در این کار اتفاقهای فرهنگی بسیاری شکل میگیرد.
صلاحی «ضیافت ستارگان» را دیگر ویژه برنامه سازمان فرهنگی هنری اعلام کرد و گفت: اسم کوچههای این شهر به نام شهداست و در این طرح اهالی کوچه به کمک مسجد محل جمع میشوند پس از آشنایی با خانواده آن شهید به یاد آن شهید جشنی میگیرند و وصیت نامه آن شهید را میخوانند. وی با بیان اینکه استقبال از طرحهای دفاع مقدس فوق تصور بود از شهروندان تهرانی قدردانی کرد و گفت: در هفته دفاع مقدس همه مردم نباید شهیدان را تنها بگذارند چراکه شهیدان متعلق به همه است و همه وظیفه داریم که یاد شهیدان را گرامی بداریم.
مردم سالاری/علي جنتي به تماشاي «تکههاي سنگين سرب» نشست
يک اجراي قدرتمندانه از روحيات شهيد چمران
مراسم رونمايي از کتاب نمايشنامه «تکههاي سنگين سرب» با حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مجموعه تئاتر شهر برگزار شد. مراسم رونمايي از کتاب نمايشنامه «تکههاي سنگين سرب» به نويسندگي ايوب آقاخاني چهارشنبه - اول مهرماه - با حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، معاون هنري وزارت ارشاد، مديرکل هنرهاي نمايشي، محمود فرهنگ، کارگردان تئاتر و فاطمه راکعي - شاعر - در تالار مشاهير تئاتر مجموعه تئاتر شهر برگزار شد. ايوب آقاخاني، نويسنده و کارگردان نمايش «تکههاي سنگين سرب» که اين روزها در تالار چهارسو مجموعه تئاتر شهر روي صحنه رفته است در ابتداي اين مراسم گفت: توليد نمايشنامه «تکههاي سنگين سرب» به اواسط سال 92 بازميگردد، زماني که آقاي قادر آشنا، مدير کل وقت مرکز هنرهاي نمايشي به من گفت نميخواهي درباره شخصيتهاي جنگ نمايشنامهاي را بنويسي؟» من به او گفتم: «مثلا چه شخصيتهايي؟» او شهيد مصطفي چمران را معرفي کرد و اين چنين بود که راه سخت من براي نگارش اين نمايشنامه شروع شد. به گزارش ايسکانيوز وي افزود: وقتي براي نگارش اين نمايشنامه شروع به مطالعه کتابهاي شهيد چمران کردم، انگار فضا تمامينداشت؛ به طوري که يک سال و نيم گذشت تا من بتوانم اين نمايشنامه را به اتمام برسانم و در زمستان 93 بود که سرانجام متن نهايي را به مهدي شفيعي و قادر آشنا براي مطالعه تحويل دادم.
اين نويسنده و کارگردان تئاتر تصريح کرد: نگارش نمايشنامه «تکههاي سنگين سرب» کار بسيار سختي بود، چون در مرحله اول من را با پهنه وسيعي از مطالعه روبرو کرد؛ ثانيا مهمترين کاري که نگارش اين اثر را براي من سخت کرد اين بود که من به عنوان يک نمايشنامهنويس کجاي اين داستان را طوري بنويسيم که براي مخاطب جذاب باشد. به اعتقاد من وجوه انساني و شخصي زندگي شهيد مصطفي چمران که پر از تناقضهاي عجيب و غريب است و او اين تناقضات را در زندگياش مستتر ميکرد، از موارد ديگري بود که من به آن توجه ويژهاي داشتم. آقاخاني بيان کرد: من اصرار داشتم نمايش ساده و صميمي را تعريف کنم و به هيچ عنوان مانند سينما به دنبال لشکرکشيهاي روي صحنه و پروداکشنهاي آنچناني نبودم. من ميخواستم نمايشنامهاي را براي اجراي در صحنه آماده کنم که مخاطبان نسل دهه 70 جذب آن شوند و قاطعانه ميگويم اين اثر يکي از سختترين نمايشنامههاي من بود. کارگردان نمايش «تکههاي سنگين سرب» در بخش پاياني صحبتهايش با تقدير از حضور وزير فرهنگ و ارشاد اسلاميدر اين مراسم رونمايي توضيح داد: حضور آقاي وزير، معاون هنري وي و ساير دوستان مسئول در اداره کل هنرهاي نمايشي براي جامعه تئاتر حرمت دارد و من آن را تعبير به روزهاي بهتر ميکنم و اميدوارم شما عزيزان تعبير ما را به واقعيت نزديک کنيد. وزيرفرهنگ و ارشاد اسلامي نمايش «تکههاي سنگين سرب» را اجرايي قدرتمندانه و توانمند از روحيات واقعي شهيد مصطفي چمران توصيف کرد.
به گزارش خبر آنلاين علي جنتي وزير فرهنگ و ارشاد اسلاميچهارشنبه شب اول مهر ماه با حضور در تالارچهارسو مجموعه تئاتر شهر از نمايش «تکههاي سنگين سرب» به کارگرداني ايوب آقاخاني ديدن کرد. علي جنتي بعد از پايان اجراي نمايش که با همراهي علي مرادخاني معاون هنري وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي،مهدي شفيعي مدير کل هنرهاي نمايشي و فاطمه راکعي شاعر، نويسنده و کارشناس مسائل فرهنگي صورت گرفت با حضور در پشت صحنه نمايش با بازيگران اين اثر نمايشي ديدار و گفت و گو کرد. وي گفت: نمايش « تکههاي سنگين سرب» اثري ارزشمند در معرفي جنبههاي عاطفي زندگي شهيد مصطفي چمران بود که من اين افتخار را داشتم از سال 54 در لبنان کنار او حضور داشته باشم. البته بعد از پيروزي انقلاب اسلاميو آغاز جنگ تحميلي بود که به خوزستان رفتم و همراه با اين شهيد والا مقام در بسياري از جنگهاي نامنظم عليه دشمن، دوستي و رفاقت خود را ادامه دادم. و امشب اين اثر نمايشي ضمن باز نمايي دوباره خاطراتم بااين رفيق عزيز و صميميفضايي را به وجود آورد که در آن بسياري از روحيات شهيد چمران به خوبي به تصوير کشيده شده بود. وزير فرهنگ و ارشاد اسلاميادامه داد: با اينکه بخش عرفاني زندگي شهيد چمران دراين نمايش کمتر پرداخته شد اما در عين حال قسمتهاي بسيار زيبايي از اين حالات عارفانه در نمايش ديده شد که من در سالهاي دوستي باشهيد چمران آنها را به وضوح ديده بودم. شهيد چمران قبل از اينکه به صورت کامل وارد جنگهاي لبنان شود بيشاز 9 سال در آن جا حضور داشت. او همراه با امام موسي صدر تمام تلاش خود براي حمايت از بچههاي شيعه لبنان انجام داد و خوب يادم ميآيد که در آن دوران هنرستاني را در منطقه سور راهاندازي کرد که همين بچهها در آن مشغول به کار شدند. مرحوم چمران به اين بچهها همواره عشق ميورزيد و ما امروز بخشي از اين عشق و علاقه را در نمايشنامه « تکههاي سنگين سرب» ديديم. عضو شورايعالي انقلاب فرهنگي با اشاره به فرا رسيدن هفته دفاع مقدس بيان کرد: اميدواريم هنرمندان ما چه درعرصه تئاتر و چه در عرصه سينما بتوانند حماسه هشت سال دفاع مقدس را براي نسلي که روزهاي جنگ را نديده به تصوير بکشد. گرچه همه خوب ميدانيم توصيف حالاتي که در آن زمان ميان رزمندگان ما بود کار بسيار سختي است ولي همين که بتوانيم در حد توان اين جلوههاي معنوي را به نسل امروز ايران نشان دهيم کار ارزشمندي است. من قاطعانه ميگويم چنين معنويتي در هيچ جاي دنيا و جنگهايي که اتفاق افتاده، سابقه ندارد. بنابراين ضرورت دارد تا آنجا ميتوانيم براي توسعه و ترويج فرهنگ ايثار و شهادت تلاش کنيم.
مردم سالاری/ماجراهاي تمام نشدني امير تتلو
اگر کسي فحش خورده حتما حقش بوده است
گروه فرهنگي-پويان فراستي: باز هم امير تتلو و حاشيههايش باعث شد من دست به قلم بگيرم. امير تتلو انسان عجيبي است؛ شايد باهوش باشد که خودش را تا اين اندازه به نفهميميزند... شايد هم واقعا متوجه نيست که چه ميگويد و چه کاري انجام ميدهد اما هرچه که هست او رگ خواب مخاطب را در دست دارد. صفحه اش در اينستاگرام نزديک به دو ميليون نفر دنبال کننده دارد و هر عکسي که در آنجا ميگذارد بيشتر از بيست هزار لايک ميگيرد. کافي است سري به صفحه اينستاگرام او بزنيد تا با جنس طرفدارهايش آشنا شويد...
افرادي که ادعا ميکنند براي او ميميرند و منتظر هستند تا او راجبع مسالهاي اظهار نظر کند تا آنها قربان صدقه اش بروند، امير تتلو ادعا ميکند که خواهان گسترش عشق در جامعه است، اما کافي است تا نگاهي به کامنتهاي صفحه بيندازيد؛ فقط فحش است و فحش است و فحش... امير حسين مقصودلو (ملقب به امير تتلو) از جمله خوانندههاي نسل اول موسيقي رپ در ايران بود که خيلي زود توانست با سبک و سياق خودش، ناميبراي خود دست و پا کند. سالهاي ابتدايي آغاز به کارش چندان پر حاشيه نبود و عمدتا فعاليتهايش را تنها به صورت ويدئو کليپ و تک قطعاتش دنبال ميکرد. اما به محض همه گيري شبکههاي اجتماعي، تتلو در فيسبوک و اينستاگرام فعاليت اش را آغاز کرد و همين شروعي بود براي جنجالهاي خبري اين خواننده و حاشيههايي که اين روزها به اوج خود رسيده است.
محمدرضا رشيدپور مجري سابق تلويزيون که سالهاست از رسانه ملي دور افتاده اخيرا اجراي يک برنامه گفتگومحور اينترنتي با عنوان «ديد در شب» را برعهده گرفته است. به گزارش سينماژورنال اين برنامه به همت مرکز رسانه آرماني توليد شده و از طريق سايت آپارات ارائه ميشود. تازه ترين مهمان اين برنامه اميرحسين مقصودلو يا همان امير تتلو بود که رشيدپور کوشيد در گفتوگو با وي برخي از مهمترين پرسشهاي حاشيه اي پيرامون او را طرح کند. سينماژورنال بخشهاي خواندني گفتوگوي تتلو را که در اين گفتوگو سعي کرد تا حد امکان خود را ريلکس و صادق نشان دهد ارائه ميکند. تتلو درباره اينکه آيا اهل فحش دادن است با صداقت گفت: در محاوره با آدمهاي مختلف فحش ميدهم و البته تمام ما در محاوراتمان يک رفيق صميميداريم که بهش فحش ميدهيم.
تتلو با اشاره به مطالبش در صفحه اجتماعي گفت: من هم در حد خودم شاعرم و ميتوانم چنان دوپهلو بنويسم که هيچ کس نفهمد اما چون همه مخاطبانم تحصيلکرده نيستند ترجيح ميدهم ساده بنويسم.
امير تتلو درباره طعنه اميرمهدي ژوله در «خندوانه» به وي و هوادارانش گفت: اينکه يکي ميآيد و در رسانه ملي ميگويد «ژوژوليتي» طبيعي است که بايد انتظار واکنش را داشته باشد.
وي درباره اينکه بايد برخي موارد را در صفحه اش رعايت کند گفت: من شرايطم با بازيگران و خوانندگاني که حقوق بگير هستند فرق ميکند. آنها حقوق ميگيرند و بايد برخي موارد را رعايت کنند اما من، نه. من فقط رعايت حال طرفدارانم را ميکنم.
او درباره فحشهاي هوادارانش به برخي نظير بهنوش بختياري و اميرمهدي ژوله اين گونه پاسخگويي هوادارانش را غيرموجه ندانست و گفت: وقتي تنها تريبون ما فضاي مجازي است و جز آن هيچ تريبون ديگري نداريم و در مقابل دوستان ديگر با تريبونهاي مختلفشان به ما فحش ميدهند يعني حق استفاده از اينستاگرام را هم نداريم؟ حتما خدا ناظر بوده ولي اگر کسي فحش خورده حتما حقش بوده است.
تتلو درباره اينکه چطور ميشود خوانندهاي که براي انرژي هستهاي ميتواند مخاطبان خود را به «بغبغو گفتن» دعوت ميکند گفت: «بغبغو» حرف بدي نيست و نه فحش است و نه بياحترامي... ابايي ندارم از اينکه بگويم «بغبغو»ام! حالا چنين آدمينبايد براي انرژي هستهاي بخواند؟
وي ادامه داد: من که آدمياز دستگاه حکومتي نيستم که «بغبغو» گفتنام ايرادي داشته باشد. در بخش انتهايي گفتگو تتلو حس شخصي خود را نسبت به تصاوير برخي شخصيتهايي که عکس آنها را ميديد بيان کرد. او زماني که تصوير محمدرضا شجريان را ديد گفت: استاد/ متاسفانه تحت تاثير موسيقياش نيستم و سبک سنتي را دوست ندارم و هنگاميکه عکس آمانو(رئيس آژانس انرژي هستهاي ) را ديد وي را نميشناخت و وقتي رشيدپور او را معرفي کرد و گفت تو که براي انرژي هستهاي خواندي چطور او را نميشناسي بيان داشت من براي مردم ايران خواندم و نميدانستم ايشان آژانس هم دارد! يعني زنگ بزنيم ماشين ميفرستد؟؟!
حرف آخر تتلو هم اين بود: اي کاش وقتي ميخواستم فوتبال بازي کنم لااقل يک تست از من ميگرفتند. آن موقع روزي چهار ساعت ميدويدم و آمادگي بدني فوق العاده اي داشتم اما از من تست نگرفتند.
وطن امروز/تحلیلی بر فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» ساخته شهرام مکری
چشمهایی آویزان در مسلخ حقیقت
مرتضی اسماعیلدوست: سینما، نابترین ابزار برای تصویرنمایی پراکندگی نگاه آدمی است و سینمای پست مدرن بهنگامترین نشانه برای رسیدن به عصاره تفکری بازنمایان شده در عصر تکنولوژی به شمار میرود. فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» که اولین فیلم بلند سینمایی شهرام مکری به شمار میآید، آشکارا نشانههایی از سینمای پست مدرن را در خود دارد و از این حیث میتواند نمونهای قابل ذکر از این نوع سینما برای آثار داخلی به شمار آید. در کالبدشکافی سینمای پست مدرن باید رجوعی به نگرههای متمایز جهانی تکثرگرا در دهه پایانی قرن بیستم داشت، آنجا که انسان چنان به پدیدهها با دیده تردید فلسفی نگریست که عصر لایتناهیهای اندیشهورزی شکل گرفت و هنرمند به مثابه بازوی اندیشهورز دورانها بر این جریان تاویلهای تازهای را به طراحی رساند. از این رو، بیپایانی آرا و نشانهها در جهان رخدادها در آثار ادیبان و هنرمندان، جلوههای فرمی و ساختاری غریبهای با فضای کلاسیک و مدرن یافت و میل به تجربهگرایی حد و مرز محدودیتها و حصار قراردادهای پیشین را از میان برداشت تا ابهام در واقعیت و وانمودگی به جای عینیتگرایی پرچمدار برداشتهای جدید شود.
سینمای پست مدرن از دل اصل نسبیگرایی خود را نمایان کرد، به نحوی که در این نوع سینما وحدت سهگانه ارسطویی به کنار گذاشته شده و گستره تفکری و تنوع روایتها، ژانرها و مولفههای نقیضه بر هم شکل گرفت تا فیلمساز با توسل به منطق دیالکتیک درصدد بازی با اشکال و نظریات شکل یافته در قلمروی هنر باشد و با بازیگوشیهای فرمی و روایی به ساحت نامکشوف گذشته نفوذ کرده و با ارائه مفروضاتی چندوجهی، جهانی متکثر را به مخاطبان گوشزد کند. فضای انتزاعی آثار پست مدرن که تشابهاتی به جهان سوررئال مییابد در پشت ظواهر ساده و مضحکانه خود، تفکراتی قابل بسط را دنبال کرده و با نقض قواعد دستوپاگیر سینما که در سینمای کلاسیک همچون قاموسی به شمار میرفته، سعی بر ساختارزدایی زمانی، مکانی و روایی دارد. از این رو در سینمای پست مدرنیسم، پیرنگها جای خود را به زنجیرهای بیپایان از پیش متنهای روایی داده و گستره مکانی و گسست زمانی بهعنوان انگارهای لامکانی و لازمانی در عصر مفروضگرایی به اجرا در میآید.
فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» همانطور که از عنوان آن برمیآید درصدد خوانش روایتی درهم تنیده براساس شیوه ارجاع بینامتنیت در دایرهای به هم ریخته از شمایل معمول زمانی و مکانی بوده و براین اساس شاهد کولاژی از شیوههای ارائه داستان در این نوع سینمای آشنازداینده هستیم. از این حیث تجربه غریب شهرام مکری در سینمای ایران جای تامل داشته و میتواند با همه نقصهای روایی بهعنوان اثری دنبالهرو از سینمای پست مدرن در میان فیلمهای همرنگ داخلی مورد توجه قرار گیرد. در فیلم تجربهگرای «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر»، جهان چند وجهی داستانها چنان بوده که امکان ارائه یک خطیهای متفاوتی از خلاصه داستان فیلم را فراهم میکند. برای نمونه میتوان درباره فیلمی نوشت که قصه دزدی 2 نابینا از یک جواهرفروشی است یا از زاویهای دیگر اشاره به تلاشهای ناموفق جوانی به نام اشکان داشت که به دنبال حفظ میراث خانوادگی مبنی بر اجرای خودکشی است! یا اینکه به رویای نابارور مجسمهسازی با نام بهمن نظر افکند و از طرفی حکایتی از افتادن تنگ ماهی در برکه تقدیر قاتلی داشت که تصادفی شوم پایانی بر جهان تاریکزدهاش میسازد. در این میان زنجیرهای از تصادفات در پیوندی ارگانیک موجب تاثیر و تاثر زندگیها از هم و برهم میشود و در روایتی غیرخطی همچون معمایی پازلگونه در ذهن مخاطب به هم پیوست مییابد. اتکای فیلمساز به لحاظ ساختاری از آثار مطرح این نوع روایت به هم دوخته شده مانند «21 گرم» و «بدو لولا بدو» و ارجاعاتی که به انواع فیلمهای مهم تاریخ سینما مانند «2001: ادیسه فضایی»، «سامورایی» و «قصههای عامهپسند» دارد، تبعیت از آرمان سینمای پست مدرن مبنی بر بازسازی گذشتهها در فیلتری تازه برای مخاطب است.
میل به تجربهگرایی در آثار فیلمسازان پست مدرن موجب ایجاد نگرهای از پلورالیسم در دل التقاطگرایی شده و در تکثرگرایی محض این اندیشه ناپایدار همه دستاوردهای گذشته قابلیت بازپروری در چرخهای در هم تنیده از حوادث زیست آدمیانی متفاوت را داشته است. پست مدرنها نه سر سازگاری با آثار کلاسیک دارند و نه باوری به اندوختههای سینمای مدرن. آنها با خلق فضایی طنازانه در دل اتفاقاتی تلخ و گزنده درصدد نزدیکی روایاتی کمیک و تراژیک در جهان امروز از عناصر ناپایدار زیستن هستند و از این رو پیرایش دوگانگی فرم و محتوای کژیهای جهانِ مدرن همچون فساد، خشونت و استحاله در بیگانگی در آثار پست مدرنیستی به شکلی کمدی بازتاب مییابد که آثار متعددی از تارانتینو، جیم جارموش و برادران کوئن از جمله نمونهها از اینگونه نگرهها در سینما به شمار میآید. فیلم اول مکری فارغ از خشونتهای عریان و کنایهآمیز فیلمسازان پست مدرن درصدد به طنز کشیدنِ تلخاندیشیهای آدمهایی بیگانه در چرخه باور است. تبهکارانی که در باطن خود جهانی رئوف دارند و با نجات جان ماهی در تنگنای ماموریت، وجهه کودکانه خود را به رخ میکشند تا همچون گنگسترهای فیلم «سگهای انباری» ساخته تارانتینو در نهایت سنگدلی، نگاهی کودکمآبانه را در تصور بیننده مستتر کنند.
ایجاد بسترهایی از فضایی هجوآلود، توسل روایت به عنصر تصادف، اتصال بیننده به ارجاعات سینمایی، بازنمایی حوادث در چرخهای دوار و بههم ریختگی دایره مکانی و شکل زمانی روایت در فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» نشانههایی از سینمای پست مدرن بوده و در این بین گروتسک وضعیتهای متناقض روایی، فرم هجویات در زوایای طنازانه دوربین فیلمساز و اتصال سرنوشت شخصیتها در دایرهای به هم پیوسته را که همچون داستانهای هزار و یک شب به هم پیوند مییابند میتوان بهعنوان ریشههایی از نسبیتگرایی در جهان سوءتفاهمات تفکری مورد لحاظ قرار داد.
مکری با ارائه فرمی درهم تنیده از مهندسی معکوس روایت درصدد این بوده که قطعیتگرایی نگاه مخاطب را در برداشت از حقیقت ماجراها به شک وا دارد و در این بین پرسوناژهایی به غایت افسونزده را در این سیر رخدادهای بیهمتا وارد دایره داستانهای خود کرده که در کابوس دستیابی به خواستههای خود به طور دائم درجا میزنند. از این منظر نیز میتوان در فضایی ابزورد، ارجاعاتی فلسفی در چارچوب برخورد جبر و اختیار را بهعنوان مساله پرسشمدار آدمی در دورنمایی به گستره ادوار به میان آورد، آنجا که کوششهای اشکان برای رهایی از جهان ناملایمات در فیلم مکری منتج به نتایجی مضحکانه شده و تمنای پلیس عاشقپیشه برای رسیدن به خواستهاش به پیش پا افتادهترین شکل به یغما میرود! از این زاویه نگاه میتوان به تصوری معلق از برتری جبر بر اختیار با توجه به نشانههایی از ناتوانی آدمی در تصاحب خواستههایی فراتر از تقدیر و نیز انگارهای از برآورده شدن امیال درونی با توجه به سکانس پایانی تحقق پیشگویی کارائیب رسید. به عبارتی دیگر، پایان دووجهی فیلم از طرفی ظاهری معناگرایانه در راستای رسالت آدمی مبنی بر دستیابی به رستگاری بوده که در تصور اشکان با زانو زدن مقابل مجسمه فرشتهای به زمین آمده از آسمان تصور میشود و از زاویه نگاه مخاطبی که آگاهی از انتقال مجسمهای آویزان از پنجره آپارتمان مجسمهساز دارد، اشاراتی دیگر از نقیصه آگاهی در میان نگاههایی متمایز خواهد بود.
اگر آثار موخر مهرجویی را با همه ضعفها، لایهای کمرنگ از سینمای پست مدرن در ایران بدانیم و فیلم «قاعده بازی» احمدرضا معتمدی را هجویهای در راستای گام نهادن در این نوع از سینما فرض کنیم، آثار مکری را میتوان دامنهای مرتفع از سینمای پست مدرنیسم در ایران لحاظ کرد که تلاش فیلمساز را در دستیابی به این نوع سینما از آثار کوتاه تا فیلم بلند «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» نمایان میکند. بلاهت بارِ کنشها و چندوجهی بودن روایتها که با مدد گرفتن از فرمهای دیگر هنری و براساس ساختار ایده اثر پروانهای به زوایای مختلفی از نگاه تسری مییابد، این پرسش را در پستوی ذهن مخاطب به جا میگذارد که بهراستی اصالت حقیقت در کجای قاب توجه قرار خواهد گرفت و آیا هر آنچه فرض بر اثباتش داریم، رنگی از واقعیت خواهد داشت؟ پنداری چندلایه از به چالش درآمدن حقیقت که در سکانس جسد مردِ پاروغنی با تقسیم کادر تصویر به نماهایی مختلف قابل ردیابی است، آنجا که نظریه راسخمدارانه استاد در تشریح چگونگی به قتل درآمدن مرد مرده در اتاق تشریح برای دانشجویان با نمایش همزمان حقیقتی بسیار ساده از زنجیره تصادفات در وقوع مرگ، فضایی خنداننده برای تماشاگر ماجرا باقی میگذارد!
فیلم «اشکان، انگشتر متبرک و چند داستان دیگر» با همه ضعفهایی که در ارائه وحدت ساختاری در روایاتی متکثر دارد میتواند بهعنوان فرمی تجربهگرایانه در سینمای محتاطانه ایران به شمار آید و به مرز آگاهیمدارانه فیلمسازی در سینمایی متفاوت و چندوجهی از جنس سینمای پست مدرن نزدیک شود.
وطن امروز/زندگینامه مصور رهبر معظم انقلاب بزودی منتشر میشود
کتاب «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای» بزودی توسط انتشارات سایان منتشر و راهی بازار نشر میشود. به گزارش مهر، جعفر شیرعلینیا، پژوهشگر و از مسؤولان طرح پژوهش و تحقیق تولید دایره..المعارف مصور زندگی رهبر انقلاب درباره این کتاب گفت: در ادامه روند انتشار کتابهای دایره..المعارف مصور توسط انتشارات سایان و چاپ کتابهایی چون دایره..المعارف مصور زندگی امامخمینی(ره)، انتشار چنین کتاب جامعی درباره زندگی رهبر معظم انقلاب در دستور کار قرار گرفت و کار تحقیقات در این زمینه آغاز شد. وی افزود: عنوان کامل این اثر «روایتی از زندگی و زمانه حضرت آیتالله سیدعلی خامنهای» است که زیر عنوان اصلی عبارت «از ۱۳۱۸ تاکنون» نیز قرار دارد. این کتاب متن مفصلی دارد و از نظر تصویری نیز، تصاویر زیادی را دربر میگیرد. اثر یادشده ۷۵ سال از زندگی رهبر انقلاب را دربر میگیرد که ۲۵ سال آن مربوط به دوران رهبری ایشان است.
وطن امروز/ابهام در اثرگذاری «شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران»
وقتی تنها در عنوانیابی به راهکار میرسیم!
گروه فرهنگ و هنر: در طول دورانهای مختلف و به موازات جریانهای فکری بودند سازمانها، نهادها و ارگانهایی که در لایهای پنهانی با شمایلی مستقلگرایانه قد علم کردند و همگی در جهت پُرکردن چارتی تشکیلاتی، بودجههایی به خود اختصاص داده و مسیری گمشده را ابتدا به انتقاد درآورده سپس در موقعیت جدید خود بدون هیچگونه کارآیی در همان نقطه توقف عمری به سر بردند و پس از مدتی هم نام و عنوانی از آنها باقی نماند. همان ستادهایی که داعیه عبور از بحران و گذر از موانع بسیار داشتند اما خود مانعی بزرگ در مسیر رسیدن شدند! حالا در عرصه فرهنگ شاهد ظهور شورایی به ظاهر راهبردی جهت توسعه سینمای نامطلوب امروز هستیم و خبر اعلام موجودیت این گروه جدید سینمایی در حالی بیان میشود که قالب عملکردی و شیوه راهبردی که نام آن را یدک میکشند مانند بسیاری از نهادهای خلقالساعه نامشخص و مبهم است. در اعلامیه این شورای تازه متولد شده آمده است: شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران که توسط جمعی از سینماگران ایرانی از بهار سال 1394 تشکیل شده و تاکنون جلسات متعددی برگزار کرده، با مطالعه و تحقیق پیرامون روند تحولات سینمای ایران و جهان و بررسی بحرانهای کنونی و وضعیت نگرانکننده سینمای ملی قصد دارد با ایجاد یک فضای گفتوگومحور، راهبردهایی جهت خروج سینمای ایران از بنبست فعلی ارائه دهد و ضمن تعامل با مراکز تصمیمگیری، بر ایجاد یک چشمانداز نوین در وظایف، مطالبات و تکالیف این هنر- صنعت با تکیه بر نقش بنیادین بخش خصوصی تأکید کند. متأسفانه در شرایط فعلی فقدان یک افق روشن در جهت فعالیتهای سینمایی و تأکید دستگاههای تصمیمگیر و مدیریتهای فرهنگی و سینمایی بر سیاستها و روشهای گذشتهنگر و به بنبست رسیده، روزبهروز به شکافهای متعدد بین سینمای ایران و مخاطبان بالقوهاش دامن زده است. فضای نامطمئن برای سرمایهگذاری در امر تولید و تضمین حقوق سینماگران، به بیکاری آحاد سینما انجامیده و تخریب ستون اصلی سینمای ملی که همانا بخش خصوصی و سینمای جریان اصلی است، مدتهاست آغاز شده است. به گزارش نسیم، علی معلم، سخنگوی «شورای راهبردی تحقیق و توسعه سینمای ایران» پیرامون تشکیل این تشکل سینمایی گفت: این جمع یک جمع خودانگیختهای است که به دنبال مسائلی که برای سینمای ایران پیش آمده و نگرانیهایی که در جمع سینماگران نسبت به افق آینده سینمای ایران وجود دارد ایجاد شده است. حالا باید منتظر ماند و دید در این جلسات چه راهکارهای تحقیقاتی از سوی این نهاد تازهتاسیس قابل طرح بوده و چه میزان از آنها در قالب اندیشهای ارزنده و راهگشا به جریان فعلی سینمای کشور ورود مییابد.
وطن امروز/امیرحسین شفیعی، کارگردان نمایش «دریادلان»:
نمیتوان درباره دفاعمقدس بیتفاوت بود
کارگردان نمایش «دریادلان» گفت: اگر به موضوع دفاعمقدس عمیق نگاه کنیم، نمیتوانیم درباره آن بیتفاوت باشیم چون درست است که 8 سال دفاعمقدس تمام شده است ولی اثرات آن هنوز وجود دارد به همین خاطر نمیتوان نسبت به آن بیتفاوت بود، مخصوصا شهدای غواص که تاثیر بسیاری بر جامعه گذاشت. به گزارش فارس، امیرحسین شفیعی، کارگردان جوان نمایش «دریادلان» درباره دلایل ساخت این نمایش ارزنده افزود: اعتقاد من آن است که اگر هنرمند برای قلب، دل و اعتقاداتش کار کند، هیچگاه منتظر آن نمیماند کسی به او برای کاری سفارش دهد. در واقع من دلیل پیشرفت نکردن تئاتر مقاومت و تئاتر مذهبی را در این سالها به این خاطر میدانم که آثار تولیدشده در این حوزه غالبا سفارشی بودند اما آن اثری که با قدرت دل هنرمند و بدون سفارش دیگران ساخته شود، میتواند ماندگار شود. به نظر من امروز اگر سراغ نمایشهای دفاعمقدس یا تئاتر مقاومت میرویم، باید با سلاح خلاقیت وارد این عرصه شویم، نه اینکه همواره به دنبال تولید یک سری اثر کهنه باشیم. در حالی که اگر سعی کنیم از خلاقیت به درستی استفاده کنیم، مطمئن باشید تئاتر مقاومت در نسل امروز نیز مخاطب خود را خواهد داشت. شفیعی درباره اجرای محیطی نمایش «دریادلان» توضیح داد: در این نمایش ما نیازمند استفاده از 3 نماد دستهای بسته، خاک و آب بودیم، به همین خاطر من باید به دنبال فضایی میگشتم که بتوانم کارم را در آب اجرا کنم و در نهایت به این نتیجه رسیدیم این نمایش را در فضای باز اجرا کنیم. هرچند اگر حتی شرایط اجرا در سالن نیز برای من فراهم میشد باز هم این نمایش را در فضای باز اجرا میکردم چون دوست دارم تماشاگری که کمتر تئاتر میبیند، بتواند فرصتی برای آشنا شدن با تئاتر پیدا کند. این کارگردان در تقارن هفته دفاعمقدس اشارهای هم به تئاتر مقاومت داشته و گفت: به نظر من بزرگترین آفت تئاتر دفاعمقدس شعارزدگی است ولی من به طور جدی این خواهش را دارم که اجازه دهید هنرمندان از ناگفتههای جنگ بگویند. اگر ناگفتههای جنگ به تصویر کشیده شود، باور کنید بیشترین مخاطبان را خواهد داشت. ما در این نمایش سعی کردیم با کمترین نشانه بیشترین حرفها را بزنیم چون نمایش ما هیچ دیالوگی ندارد و در اجرای آن سعی شده است از شعارزدگی دوری شود. گذشته از تمام این سختیها امیدوارم از تئاتر بویژه تئاتر مقاومت حمایت شود. همچنین معتقدم تئاتر خیابانی نیز میتواند بهعنوان یک جریان فرهنگساز باشد. گفتنی است نمایش میدانی «دریادلان» (با موضوع شهدای غواص عملیات کربلای4) به نویسندگی و کارگردانی امیرحسین شفیعی تا چهارم مهرماه ساعت 19 در محوطه باز پارک دانشجو برای تماشای عموم مردم ادامه دارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com