کد خبر: ۲۹۲۷۴۴
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ / 28 شهریور 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکندچه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفتدر این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودندتا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازنداما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اندبه عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده استاما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…

فرهنگ در رسانه

به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کرده‌ایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلی‌ترین مطالب فرهنگی روزنامه‌ها بپردازیمبه عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشورتا به این طریق، حداقل اصلی‌ترین مقولات فرهنگی که در روزنامه‌ها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شودالبته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت می‌کنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

*****

آفتاب یزد/جواد رضویان: قضاوت غلط دل ما را می‌شکند

برنامه «خندوانه» این شب ها به یکی از برنامه های پربیننده و گاهی پرحاشیه تلویزیون تبدیل شده است. هر چقدر تعداد بیننده های این برنامه بالا می رود قدرت و تاثیر آن نیز بیشتر مشخص می شود. تاثیری که این روزها به راحتی می توان در شبکه های اجتماعی بازخوردهای آن را دید. از بحث و نظرهای مردم درباره مهمانان و سخنان آنها گرفته تا رضایت و ناراحتی هایی که در این شبکه ها گاهی مثل یک بیانیه دست به دست می شود. برنامه سه شنبه شب ۲۴ شهریور ماه نیز از این حاشیه ها خالی نبود. در این برنامه سیدجواد رضویان و علیرضا خمسه دو بازیگر نقش های کمدی حضور یافته بودند تا در مسابقه «خنداننده برتر» شرکت کنند. مسابقه «خنداننده برتر» یا استندآپ کمدی هر بار بین دو نفر برگزار می شود و مردم به آنها رای می دهند و در نهایت یک نفر به عنوان کسی که موجب خنداندن بیشتر مردم شده است انتخاب می شود. اولین خنداننده این برنامه سید جواد رضویان بود، او همان ابتدا بیان کرد که دست خالی و تنها برای ادای احترام به مردم به برنامه آمده است. وی تاکیدکرد: به دلیل مشغولیت بر سر پروژه هایی از جمله «در حاشیه» مهران مدیری و «سه شو» نتوانسته است کاری را برای این مسابقه آماده کند و می خواهد چند کلمه حرف حساب بزند که ممکن است کسی با آنها نخندد و همچنین اینکه به این مسابقه به شکل رقابتی نگاه نشود بلکه بیشتر باید در آن احترام رعایت شود.

فرهنگ در رسانه

* اجرای کوتاه رضویان در «خندوانه» و حاشیه های پیش آمده

رضویان در استندآپ کمدی خود که در مدت زمان کوتاه تری هم برگزار شد با زبانی طنز به تفاوت احترام گذاشتن کودکان دهه ۷۰ و ۸۰ با کودکی نسل خود اشاره کرد و مثال زد که اگر در زمان قدیم پدرش هنگام دیدن فوتبال استقلال و پرسپولیس از او می خواست که به نانوایی برود چگونه در لحظه ای کوتاه خود را از مقابل قاب تلویزیون به مقابل نانوایی می رساند. در حالیکه اگر خود او امروز از دخترش حین یک بازی موبایلی بخواهد که برایش تنها یک لیوان آب بیاورد در نهایت باید خودش این کار را انجام دهد و حتی برای دخترش هم آب ببرد و علاوه بر آن به دلیل به هم ریختن تمرکز حین بازی و باختن احتمالی جواب هم

پس بدهد. رضویان همچنین به بیان خاطراتی از ورود خود به حرفه بازیگری و حضور در برنامه های تلویزیونی و درخواست های همسایگان و اطرافیان اشاره کرد. با این همه رضویان در این مسابقه در برابر خمسه که با یک الاغ به برنامه آمده بود تا استندآپ کمدی خود را اجرا کند رای بالاتری آورد. اجرا و سخنان کوتاه سیدجواد رضویان باعث شد مردم در شبکه های اجتماعی به او انتقاد کنند و در صفحه اجتماعی وی در این شبکه ها گلایه کنند که به خاطر خمسه کاری را اجرا نکرده است تا او رای بیاورد و یا اینکه به مردم احترام نگذاشته است. مهر چهارشنبه گذشته میزبان علی مسعودی معروف به علی مشهدی بود که او هم از جمله برندگان این استندآپ کمدی بود در قسمتی از گفتگو با وی صحبت از مسابقه رضویان و خمسه شد و او در همین گفتگو تماس کوتاهی با جواد رضویان برقرار کرد تا درباره آنچه که اتفاق افتاده است سخن بگوید.

فرهنگ در رسانه

* به خود اجازه ندادم در برابر یک پیشکسوت کاری انجام دهم

جواد رضویان در این تماس تلفنی بیان کرد: من از شما می خواهم که این سخنان را به مردم منتقل کنید، این مسابقه را رامبد عزیز هماهنگ کرده بود اما نباید تنها به عنوان یک مسابقه و رقابت به آن نگاه کنیم. ما در این مسابقه دور هم جمع شدیم و آمده ایم که به مردم عشق بورزیم. رضویان با اشاره به گلایه ها از اینکه مردم او را به بی احترامی به خودشان متهم کرده اند، توضیح داد: حق ما خندیدن است اما زمانی که یک پیشکسوت در مقابل من قرار دارد هیچ گاه این اجازه را به خود نخواهم داد که بخواهم در برابر کسی که همیشه از او آموخته ام کاری انجام دهم. حتی وقتی این پیشکسوت ها در صحنه فیلمبرداری پروژه ها حضور دارند ما با رخصت از آنها به ایفای نقش می پردازیم. به همین دلیل هم من به خود اجازه نمی دادم کاری انجام دهم. آقای خمسه زحمت زیادی برای اجرای استندآپ کمدی خود کشیده بود و من اصلا موضوع کار وی را نمی دانستم. من تنها خواستم خود را کنار بکشم چون قطعا این حق آقای خمسه است که به مرحله بالاتر برود. بازیگر سریال «در حاشیه» اضافه کرد: من اطلاعی نداشتم که آقای خمسه قرار است چه کاری انجام دهد که حالا مرا به اینکه به آقای خمسه آوانس داده ام و یا به او ترحم کرده ام محکوم می کنند و اصلا من در چنین حدی نیستم که بخواهم به کسی ترحم کنم. رضویان با بیان اینکه نمی داند چرا در صفحه اجتماعی اش مردم اجرای او را نوعی بی احترامی عنوان کرده اند، گفت: من همان شب تمام شرایط کاری خود را صادقانه به مردم بیان کردم چرا بعضی فکر می کنند که بیان این مسایل برای فرار من از مسابقه بوده است و یا بیان می کنند که خمسه را سپر کرده ام و یا از من می پرسند چرا اصلا از مسابقه انصراف نداده ام. بعضی از مردم در این کامنت ها سوال پرسیده اند که چرا من در روز قرعه کشی نیامده ام در حالیکه نمی شود همه چیز را توضیح داد و من نمی توانستم به رامبد جوان بگویم که در برنامه اعلام کند که من به خاطر مسمومیت بستری بوده ام. بازیگر سریال «در حاشیه» با بیان اینکه چرا اینقدر راحت یکدیگر را قضاوت می کنیم، بیان کرد: این قضاوت ها دل ما را که تمام تلاشمان آوردن لبخند روی لب های مردم است، می شکند، این قضاوت ها کمی بی انصافی است و ما را بی انگیزه می کند. رضویان در پایان گفت: تمام تلاش ما این است که مردم را شاد کنیم و بعضی از این برخوردها دل ما را به درد می آورد.


آفتاب یزد/گفتگو با سیدعلی صالحی، به مناسبت روز شعر و ادب

شعر، زمان پذیر نیست

سیدعلی صالحی، متولد سال‏ 1334 از شاعران شاخص شعر گفتار است. از آثار وی می‌توان به «یوماآنادا»، «پیشگو و پیاده شطرنج»، «مثلثات و اشراق‌ها»، «عاشق شدن در دیماه، مردن به وقت شهریور»، «دیرآمدی ری‌را... نامه‌ها»، «نشانی‌ها»، «سفر بخیر مسافر غمگین پاییز پنجاه و هشت»، «آسمانی‌ها»، «رویاهای قاصدک غمگینی که از جنوب آمده بود»، «ساده بودم، تو نبودی، باران بود» اشاره کرد. ایبنا به مناسبت 27 شهریور روز شعر و ادب با او گفتگو کرده که در ادامه می خوانید.

فرهنگ در رسانه

آیا با نامگذاری 27 شهریور ماه با عنوان روز شعر و ادب موافقید؟

یعنی 26 یا 28 شهریور ماه، دیگر نمی‌تواند روز شعر و ادب باشد؟! شعر و ادبیاتی که شما می‌فرمایید، مگر هوای تهران است که شاید فقط یک آن «هوای پاک»...؟! این نوع تقسیم‌بندی‌های زمانی و تقویمی اگر در باب هر موضوعی، قابل تاکید باشد، لااقل در مورد شعر، اسباب حیرت می‌شود. شعر و ادبیات که H.I.V نیست!‌ نوشتن، آن هم ادبیات، خاصه شعر، نوعی ابتلاء بی‌زمانی است. سال و ماه و روز کدام است، زمان‌پذیر نیست. انتخاب یک روز معین، آن هم با بخشنامه اداری!

فضای بومی در شعرهای شما موج می‌زند، چرا هنوز این فضا را در شعرتان حفظ کرده‌اید؟

من این فضا را حفظ نکرده‌ام، این «فضا»‌ مورد نظر، محافظِ من است تا همیشه هرچه پیشِ رو!‌ فضای بومی، ریشه رویاهای من است. غیر از این باشم، به خودم دروغ گفته‌ام.

شخصیت معشوق در شعر شما همواره بارز است. این معشوق با معشوق‌های شعر کلاسیک چه تفاوت‌هایی دارد؟

معشوق درگذشته شاعران و در شاعران گذشته، تنها موجودی است که «مرد» نیست. آن هم گاهی! معشوق در شعر معاصر، آن هم در نهایت عشق، به یک پرستار تبدیل می‌شود. زن در گذشته، معشوق است، این دهه‌های اخیر، مثلاً دوره مدرن و مدنی، در مقام پرستار پاسخ‌گوی نیازهای تاریخ مذکر است. یکسره توهین است، از سرِ نادانیِ اهلِ تذکر! نفوذ روح برده داری در کلامِ عیاشان است. زن برای من در شعر من، معشوق نیست، رفیق است، انسان است، باید بارز باشد. تفاوت معشوق من با گذشتگان همین است که من این واژه و لقب را دوست ندارم، بوی «کنیز» می‌دهد!

معشوق در شعر کلاسیک ما چه تفاوتی با شعر معاصر دارد؟ می‌دانم که در شعر کلاسیک این معشوق به هیچ وجه کنشگر نیست و صرفاً دوست داشته می‌شود.

تفاوت‌ها را به صورت کلی گفتم. در گذشته، معشوق ابزار رفع نیاز بود. این اواخر، معشوق، مسئول پانسمانِ پندارهای مردانه شد، هر دو تعبیر و تعریف، پر از وَهن است. طبیعی است که در ایدئولوژیِ اسب و فیل و شلاق و مال، همه معناها در اختیارِ جهانِ‌ مردانه است. و «زن» فقط کنیز می‌شود. پیداست که این معشوق، کُنش‌گر نیست، نمی‌تواند باشد. او را کنیز می‌گویند، یعنی گنج، یا کَنز، یعنی حساب بانکی در پرده و مخفی که مرد با اراده خود از آن برداشت می‌کند. برخورد «داعش» با زن، کمابیش از سرتاسر این سیاره رواج دارد، حالا جایی غلیظ و جایی رقیق. لطفاً دقت کنید، در میان همه ملل، اکثر دشنام‌ها، رو به زن است، چه شرق و چه غرب. یادمان می‌رود که همین زن، مادر ماست.

فرهنگ در رسانه

با توجه به شمارگان پایین کتاب‌ها، اشتیاق و انگیزه جوانان به چاپ شعر و از دیگر سو چاپ انبوه شعرهایی که از حد متوسط هم پایین‌ترند، به نظر شما شاعر جوان برای بروز خلاقیت خود باید چه کار کند؟

شیوه کتابت و کاغذ و ناشر و صنعت چاپ و ویترین کتابفروشی‌ها و مراکز توزیع کتاب را فراموش کنید. وقتی کتابفروشی‌ها ـ نه همه ـ لیوان و آجیل و هفت‌سین و سفره عروس هم می‌فروشند، خُب اهل قلم باید فاصله‌اش را حفظ کند با بعضی ناشران!‌ چگونه است که بی‌پناهانِ آسیایی و افریقایی به سوی اروپای سبز هجوم می‌آورند، خُب شاعرانِ جوان هم به فضای مجازی و سیاره شبکه‌ها هجوم بیاورند، که آورده‌اند. در جنگِ نان، ما به آنها یورش آورده‌ایم. دنیای اینترنت را فتح کنند، آنقدر که چشم ... چشم را نشناسد! راه بروزِ خلاقیت، پایان‌ناپذیر است.

در جایی خوانده‌ام که می‌گویید فروغ بهترین شاعر شعر گفتار ماست. شعر گفتار علاوه بر دیالوگ چه مولفه‌ها و شاخص‌های دیگری دارد؟

درگفتگویی کوتاه از این دست، من چه بگویم!؟ و در این باب چه بگویم که در این 30 سال نگفته باشم. شعر گفتار زایاترینِ منبع زبان است. تا دیالوگ هست، شعر ما هم هست.

آیا عنصر دیالوگ در شعر کهن ما هم وجود دارد؟ مثلاً در شاهنامه یا آثار نظامی گنجوی دیالوگ جایش را به چه عنصر دیگری داده است؟

مولانا نمونه بارز شعر گفتار (در عصر شعر کهن) است، و حافظ، شعر تخاطبی، عمری به بلندای زبان دارد. نه تنها اینجا، در همه زبان‌های بشر! در کار رمان‌نویسی (منظوم) مثل نظامی، بیشتر منولوگ سیطره دارد، شاهنامه بحث‌اش جداست.

دیالوگ در شعر امروز در قرن 21 چه تاثیراتی می‌تواند بر مخاطب داشته باشد؟

نَفس و حرمت و درک ارزش «دیالوگ» عالی ترین نشانه‌های آزادیِ بیان است. همانطور که منولوگ می‌تواند مولودِ هراس و استبداد باشد. انسانِ زبان بسته به منولوگ پناه می‌برد، آرام آرام به انسانِ سوبژه‌ها بَدَل می‌شود. سانسور در انواع آن، رفت و آمد میان ابژه و سوبژه را قطع می‌کند. مرگ عینیت به فربه شدن وَهم منجر می‌شود... که خود دلالت بی‌رحم ناامیدی است. وقتی دیالوگ قدغن یا به احتیاطِ مفرط آلوده شود، چه پیش می‌آید، دیواری به بلندای ابدیت بین صاحبِ سخن و مخاطب سربرمی‌کشد. این جدا سری مولف و مخاطب، یعنی سقوط در تورنادویِ سکوت! مولف حدس می‌زند که مخاطب ممکن است حرفِ مستعار مرا بفهمد، مخاطب هم حدس می‌زند که ممکن است منظور هزار پهلوی مولف این بوده یا این نبوده! همه به «انسانِ حدسی» تبدیل می‌شوند.

اعتماد/خندوانه و پروژه استندآپ كمدي آن از نگاه رضا بهبودي، علي نصيريان، اصغر همت و بهروز غريب‌پور

استندآپ كمدي چيست؟

پيام رضايي/ استندآپ‌كمدي (Stand up comedy) . اين نامي است كه اين روزها درست يا به اشتباه لقلقه دهن خيلي‌ها شده است. اين گونه نمايشي اين روزها به لطف برنامه پرمخاطب «خندوانه» كه رامبدجوان آن را اجرا مي‌كند، براي خيلي‌ها جالب شده و مورد سوال است. خندوانه در سري دوم خود به سراغ بازيگران كمدي و طنز سينما، تئاتر و تلويزيون رفت و از آنها خواست تا با اجراي زنده در مقابل مخاطبان استوديويي و خانگي تلويزيون پا به رقابتي بگذارند كه مردم آن را داوري مي‌كنند. رامبد جوان كه همچنان بخش گفت‌وگويي خود را كه بسيار هم مورد اقبال قرار گرفت دنبال مي‌كند، با اضافه شدن اين بخش خندوانه را وارد مرحله تازه‌اي از جذابيت كرد كه فايل‌هايي كه در شبكه‌هاي اجتماعي بازنشر مي‌شوند و حرف‌هايي كه همه جا از آن زده مي‌شود، گواه آن است. اما اين مسابقه فراز و فرودهاي جالب و متعددي داشته است. خيلي‌ها كه پيش‌تر چهره برجسته‌اي در كمدي و طنز محسوب مي‌شدند نتوانستند انتظارات را برآورده كنند و برخي ديگر كه شايد بازيگر هم نبودند فراتر از حد تصور ظاهر شدند. همه اينها سبب شده تا اين ايده مطرح شود كه استندآپ كمدي گونه‌اي خاص از كمدي است كه نيازمند دانش و تجربه خاص است و لزوما بازيگران طنز نمي‌توانند استندآپ كمدي‌هاي قابل قبولي ارايه دهند. به دليل اين گستره و تفاوت در اجرا، اين روزها پرسش‌هايي درباره چيستي و چگونگي استندآپ كمدي مطرح مي‌شود. اما واقعا استندآپ كمدي چيست؟

فرهنگ در رسانه

تاريخچه اين گونه نمايشي به قرون ١٨ و ١٩ بازمي‌گردد، وقتي در گروه‌هاي موزيكال كوچك چنين ارتباطي با مخاطبان برقرار مي‌شد. استندآپ كمدي معمولا توسط يك نفر اجرا مي‌شود. «در اين نمايش كمدين با اجراي سريعي از داستان‌گويي، لطيفه و شوخي‌هاي كوتاه و گذرا و بداهه‌سازي‌هايي كه جمع تماشاگران پذيراي آنها باشند به انتقال مضامين مي‌پردازد. اجراكننده معمولا سرنوشت مسائل و معضلاتي را كه بسيار مهم و جدي اجتماع كلي را درگير خود ساخته به چالش مي‌كشد، به اين اميد كه باعث شگفتي و خنده تماشاگران شود و مشكلات اجتماع را با لبخند تبديل به آرامش كند.» اين تعريفي است كه در صفحه ويكي‌پديا براي آن آمده است. بسياري از هنرمندان مطرح جهان اجراي استندآپ كمدي داشته‌اند كه از ميان آنها مي‌توان به جيم كري، مستر بين و رابين ويليامز اشاره كرد. استندآپ كمدي در ايران هم قبل از انقلاب رواج داشته است. ظاهرا نورمن ويزدوم چند باري به اجراي استندآپ كمدي پرداخته است. اما بعد از انقلاب هم حميد ماهي‌صفت و حسن ريوندي از كساني هستند كه خيلي‌ها معتقدند آنچه انجام مي‌دهند، استندآپ كمدي است. زنده‌ياد منوچهر نوذري نيز از كساني است كه قبل از انقلاب استندآپ كمدي اجرا كرده است. با اين حال ما از چند تن از هنرمندان حوزه تئاتر خواستيم تا نظرشان ر ا درباره آنچه در خندوانه اجرا مي‌شود و واقعيت استندآپ كمدي بگويند و البته نظرها متفاوت بود...

رضا بهبودي

فرهنگ در رسانه

من چندان كار كمدي انجام نداده‌ام به همين دليل خودم را شايسته نظر دادن در اين مورد نمي‌دانم. با اين حال يك نكته را در مورد استندآپ كمدي مي‌دانم. كساني كه اين گونه نمايشي را اجرا مي‌كنند بايد نقبي به خودشان بزنند و اين هدفمند است. زيرا استندآپ كمدي در نهايت بايد سمت و سويي اجتماعي بيابد. اين نكته‌اي است كه در كار خيلي از دوستان مغفول مي‌ماند كه البته خيلي وقت‌ها از الزامات فضايي اجرايي است. برنامه خندوانه فرصت مغتنمي است اما واقعيت اين است كه مثل بسياري از كنش‌هاي هنري در تلويزيون اقتضائات اين مديوم كار را كمي سخت مي‌كند. استندآپ كمدي اگرچه بايد منجر به خنده شود اما فقط خنداندن محض نيست.

علي نصيريان

فرهنگ در رسانه

من خندوانه را نديده‌ام. اما قبل از انقلاب پيش‌پرده‌خواني وجود داشت و چيزهايي مثل بحر طويل مي‌خواندند كه كمي هم اكت داشت. البته بعدها جنبه سياسي هم پيدا مي‌كرد. آقاي انتظامي تعريف مي‌كرد كه يك‌بار داشته پيش‌پرده‌خواني مي‌كرده با اين مضمون كه مملكت خيلي گل و بلبل است و خيلي همه‌چيز عالي است. در آن موقع اصطلاح«قاسم كوري» متداول بود كه به معناي دروغ گفتن بود و البته من داستان آن را نمي‌دانم. چيزي معادل چاخان كردن يا خالي بستن كه امروز معمول است. همين طور كه آقاي انتظامي پيش‌پرده‌خواني مي‌كرده يك گروه كر هم پشت گذاشته بودند كه مي‌خواندند: قاسم كوريه! قاسم كوريه! كه شهرباني مي‌آيد برنامه را به هم مي‌زند و يك سيلي هم توي صورت آقاي انتظامي مي‌خواباند.

ارحام صدر و نوذري هم تئاتر كار مي‌كردند. صدر تمام لطف كارش به آن «سياه» بود. دلقك اصلي كه روي صحنه بود. بخش عمده كار هم مبتني بر بداهه‌پردازي پيش مي‌رفت. آنچه به نام استندآپ كمدي معروف است را من در ايران نديده‌ام. در امريكا با آن مواجه شده‌ام كه كساني در جاهايي جمع مي‌شوند و با جوك و بامز‌گي همه را مي‌خندانند. اما در ايران من حقيقتا چنين چيزي نديدم. ارحام صدر و نوذري بازيگري مي‌‌كردند.

بهروز غريب‌پور

فرهنگ در رسانه

استندآپ كمدي يك كمدي تك نفره است كه توسط بازيگري كه هم به طنز و هم به بازيگري مسلط است اجرا مي‌شود. البته پيش از انقلاب در ايران هم رايج بود. در بعضي جشن‌ها و سالن‌ها كساني بودند كه براي چنين هدفي در ليست اجرايي قرار مي‌گرفتند كه امروز هم رايج است. آنها اين كار را انجام مي‌دادند بدون اينكه اسم آن را بدانند. آنچه در غرب رواج دارد اين است كه به خاطر آزادي بيان مي‌توانند در مواقعي مثل انتخابات، مسائل سياسي و اجتماعي روز را در اجرايشان دستمايه قرار دهند. ما با تاخير داريم اين كار را مي‌كنيم. با كنايه و داستان و مضموني كه مخاطب به آن اشراف دارد. استندآپ كمدي تابع يك چارچوب معين نيست. اما آنچه معمول است اين است كه مستقل اجرا مي‌شود. يعني كمدين به صورت مستقل در يك سالن به اجراي برنامه مي‌پردازد و مخاطبان هم بليتي مجزا براي آن خريداري مي‌كنند و مي‌دانند كه قرار است جايي بروند و يكي دوساعتي بخندند. بخشي از يك برنامه تلويزيوني نيست. آنچه الان در برخي جشن‌ها رواج دارد هم همين است اما با تفاوت‌هايي كه اشاره شد. كمدين‌هايي كه در غرب استندآپ كمدي اجرا مي‌كنند بسيار به كارشان مسلط هستند. نكته اينجاست كه استندآپ كمدي بيشتر رويكرد اجتماعي و شايد بتوان گفت مطمئنا رويكرد اجتماعي دارد. اين طور تصور كنيد يك مجله طنز است كه بنا به موضوع، شرايط و مخاطب حركت مي‌كند و از جايي به جاي ديگر مي‌رود اما حتما ابتدا و انتها دارد. هر جايي سير نمي‌كند. اين تفاوت عمده‌اي است با آنچه در ايران رواج دارد. در ايران آنچه گفته مي‌شود پراكنده است. اما استندآپ كمدي يك چارچوب پنهان از تماشاچي و آشكار براي كمدين دارد كه همه‌چيز حول آن مي‌گردد. اين كمدي در غرب به رسميت شناخته شده است. اين رواج تا بدان حدي است كه دوره‌هاي آموزشي كه براي آن وجود دارد دستمزدهاي بسيار بالايي را از متقاضيان مطالبه مي‌كنند. زيرا نوعي از كمدي است كه شما به طراحي صحنه و دستمزد عوامل نيازي نداريد و اگر به شهرت برسيد درآمدي غيرقابل تصور خواهيد داشت. اگر عبيد زاكاني ما زنده بود، اگر عمران صلاحي ما زنده بود و اگر براي اين‌كار تربيت مي‌شدند قطعا مي‌توانستند در جهان به شهرت برسند.

اصغر همت

رامبد جوان گرامي را كه من دوستش دارم و اين به ساليان دور برمي‌گردد حتما حسن نيت دارد براي راه‌اندازي برنامه‌اش و بخش‌هاي مختلف آن. تلاش او ستودني است. براي اينكه در اين اوضاع و احوال لحظاتي مفرح را براي مردم عزيز ما رقم مي‌زند و در جاهايي هم موفق بوده است. اما به زعم من در بحثي كلي كار او فكر نقش ايوان زدن است بر خانه‌اي ويرانه. در مورد كارهاي اخيرش تحت عنوان استندآپ كمدي كه مورد سوال شماست قسمت‌هايي از اجرا را ديده‌ام و بيشتر در موردشان شنيده‌ام. بنابراين شايد اظهارنظرم كلي بوده و خالي از اشكال نباشد. ما در جامعه‌مان شرايط اجراي اين «نوع» را نداريم، مثل خيلي چيزهاي ديگر. مگر اينكه آن طور كه شاهد بوده‌ايم به خودمان، خانواده‌مان، شهرمان و لهجه‌مان، آن هم به صورتي كاملا ابتدايي و در جاهايي توهين‌آميز بپردازيم. كاري كه ساليان سال است بين مردم ما تحت عنوان جوك رواج دارد وما در آن يد طولايي داريم. اين‌بار هم جعبه جادويي دست روي موضوعي گذاشته كه نمي‌توان سرنوشتي بهتر از ويران شدن جايگاه رفيع «طنز» را براي آن متصور شد.

فرهنگ در رسانه

بي‌ترديد خندوانه برنامه موفقي است و استندآپ‌كمدي گونه‌اي از كمدي است كه براي مخاطبان جذاب است. نگاهي به تاريخ ادبيات فارسي نشان مي‌دهد كه طنزو طنز‌پردازي با نگاهي به مسائل اجتماعي همواره مورد اقبال اهالي ادبيات بوده است. بخشي از اين اتفاق هم قطعا تابع سليقه مردمان اين سرزمين است كه با وجود تاريخ پرفراز و نشيب‌شان هيچگاه از طنز دور نشده‌اند. بايد توجه داشت كه دست‌كم چند دهه است كه استندآپ كمدي بدل به گونه‌اي رسمي در هنرهاي نمايشي جهان شده است. برخي اجرا‌كنندگان برجسته اين گونه نمايشي حتي راهي زندان نيز شده‌اند. بايد دانست استندآپ كمدي نيازمند توانايي‌هاي خاص خود است و لزوما انجام كارهاي عجيب و غريب يا بازي در سريال‌هاي طنز تلويزيوني نمي‌تواند تضمين‌كننده توانايي در اجراي استندآپ كمدي باشد. پس شايد بهتر است همچنان كه در خندوانه شركت مي‌كنيم اين نكته را مد نظر داشته باشيم كه جهان رسانه‌اي امروز و والاتر از آن سليقه و غريزه مخاطب مجال هيچ اختلاطي را نمي‌دهد. اصل و فرع جاي خود را دارند.

اطلاعات/دیدار دکتر مسجدجامعی با شاعران در روز شعر و ادب

همزمان با روز شعر و ادب فارسی احمد مسجدجامعی عضو شورای شهر تهران ، برنامه تهرانگردی خود را به دیدار با برخی شاعران اختصاص داد.

به گزارش ایسنا، او هدفش از این دیدارها را خارج کردن روز شعر و ادب فارسی از حالت مرده دانست.

فرهنگ در رسانه

مسجدجامعی ابتدا به نشر ثالث رفت و در آنجا شاهد رونمایی از ترجمه مجموعه شعر افتخارعارف – رئیس موسسه فرهنگی اکو – بود. در این مراسم، شاعرانی مانند مفتون امینی، سهیل محمودی، فواد نظیری (شاعر و مترجم)، علی زارعان و اندیشه فولادوند شعرخوانی کردند. همچنین حامد فومنی – فرزند مرحوم شیون فومنی – دو شعر از کتاب‌های پدرش خواند.

در ادامه، مسجدجامعی به خانه عبدالجبار کاکایی رفت و با این ترانه‌سرا دیدار کرد. کاکایی در این دیدار درباره ترانه سخن گفت و چند ترانه نیز خواند.

ادامه این تهرانگردی به خانه – موزه مهدی اخوان ثالث واقع در خیابان زرتشت اختصاص پیدا کرد که نوع دکوراسیون و تغییرات بنیادی و اساسی خانه و همچنین نبودن هیچ اثری از آثار و لوازم شاعر در این مکان، سبب شد تا این عضو شورای شهر تهران تأسف خود را از این موضوع اعلام کند.

دیدار با ادیب برومند، فریبا مقصودی – تنها زنی که قرآن و شاهنامه فردوسی را خوشنویسی کرده است – و حمید سبزواری از دیگر برنامه‌های تهرانگردی مسجدجامعی در روز شعر و ادب فارسی بود. این برنامه در نهایت، به انجمن شاعران ایران ختم شد.

فرهنگ در رسانه

جام جم/ برای درگذشت پدر شهیدان جهان‌آرا

مبارک‌تان باشد، جمع‌تان جمع شد

مبارک‌تان باشد، جمع‌تان جمع شد، حالا دور هم نشسته‌اید بعد از سال‌ها دوری، پدر با پسران رشیدش، سیدمحمد، سیدعلی و سیدمحسن، درست مثل دوران کودکی، گرد پدر حلقه زده‌اید، خاطرات را مرور می‌کنید، چقدر حرف دارد با شما، چقدر حرف دارید با حاج هدایت‌الله جهان‌آرا، محسن و علی شاید بیشتر، جای زخم‌های محسن را کسی ندید، شکنجه‌های ساواک، آن اتوی داغ، آن شلاق‌ها... علی هم حتما دارد می‌گوید که بعثی‌های بی‌خدا چه کردند در زندان‌های صدام با پاره‌های تن این مردم... جمع‌تان حسابی جمع است.

حالا ما مانده ایم و حسرت از دست دادن حاج هدایت الله جهان آرا، مردی از تبار همه زیبایی ها، سرو آزاد و نخل استواری که زیر سایه اش چنین مردان بی ادعا و بزرگی قد کشیدند، مردی که از وقتی خرمشهر سقوط کرد تا همین روز پنجشنبه که آخرین نفس را کشید با دست خالی و توکل به خدا متعهدانه زیست و درس زندگی داد.

باید پدر باشی تا بفهمی وقتی خبر شهادت سومین فرزندت را می شنوی چقدر بزرگی و اعتقاد می خواهد که این گونه سخن بگویی: «معتقدم که خداوند تمام انسان ها را آزمایش می کند و این هم امتحان من بود و با تحمل و شکر تلاش کردم در این آزمایش الهی سربلند باشم. این که من در این آزمایش الهی سربلند بودم یا نه نمی دانم، اما می دانم این تلاش را کردم.»

فرهنگ در رسانه

دیروز آن پرچم سه رنگ می بالید که پیراهن وداع شما شده بود، آن همه اشک و آن حضور زیبای مردم، نتیجه جان و عشقی است که شما و فرزندانتان به این خاک بخشیده اید و آن وصیت آخر: «برایم زیارت عاشورا بخوانید»


جوان/راه‌هاي نفوذ فرهنگي دشمن در گفت‌و‌گوي «جوان» با كارشناسان

نخواستند ارزش‌هاي جبهه به داخل شهر‌ها بيايد

ضعف مديريت فرهنگي، بي‌توجهي به اهالي فرهنگ و هنر متعهد به انقلاب، حضور پررنگ محصولات فرهنگي غرب در بازار فرهنگي كشورمان و ساختار آموزش عالي و علوم انساني غربي از نظر كارشناسان به عنوان مهم‌ترين منافذ حضور و توطئه فرهنگي دشمن عنوان شد.

نویسنده : محمدصادق عابديني

ضعف مديريت فرهنگي، بي‌توجهي به اهالي فرهنگ و هنر متعهد به انقلاب، حضور پررنگ محصولات فرهنگي غرب در بازار فرهنگي كشورمان و ساختار آموزش عالي و علوم انساني غربي از نظر كارشناسان به عنوان مهم‌ترين منافذ حضور و توطئه فرهنگي دشمن عنوان شد.

نفوذ فرهنگي دشمن بار ديگر از سوي مقام معظم رهبري مورد توجه قرار گرفت و ايشان در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران، نفوذ فرهنگي دشمن را خطرناك‌تر از نفوذ اقتصادي و سياسي عنوان كردند. از اين‌رو «جوان» در گفت‌و‌گو با كارشناسان و فعالان فرهنگي، راه‌هاي نفوذي كه در ساختار فرهنگي كشورمان وجود دارد و نقاطي را كه ممكن است به عنوان منفذ حضور فرهنگي دشمن به شمار آيد، مورد بررسي قرار داده است.

فرهنگ در رسانه

ضعف مديريت فرهنگي

محمدحسين نيرومند، مدير انجمن سينماي انقلاب و دفاع مقدس، در گفت‌و‌گو با «جوان» ضعف مديريت فرهنگي را مهم‌ترين عامل ايجاد نقاط نفوذ دشمن در فرهنگ عنوان كرد و افزود: بي‌توجهي به فرهنگ در اشل ملي اوضاع فرهنگي را مستعد ايجاد منافذ در فرهنگ مي‌كند و از سوي ديگر بي‌توجهي به اهالي فرهنگ و هنر متعهد به انقلاب كه مي‌توانند با نفوذ فرهنگي دشمن مقابله كنند بر اين ماجرا دامن مي‌زند. نيرومند گفت: با وجود تأكيد مقام معظم رهبري بر مسئله فرهنگ، اين بخش به شدت از كمبود بودجه رنج مي‌برد كه همين مسئله به ضعف فرهنگي كمك مي‌كند.

اين فعال فرهنگي تأكيد كرد: هم‌اكنون به دليل تنوع محصولات فرهنگي غرب از اسباب‌بازي گرفته تا فيلم، ماهواره و رسانه مديريت فرهنگي كشورمان توانايي مقابله را از دست داده است.

آموزش عالي، مهم‌ترين عرصه نفوذ

دكتر محمدصادق كوشكي، پژوهشگر و استاد دانشگاه نيز در گفت‌و‌گو با «جوان»، مهم‌ترين عرصه نفوذ فرهنگي جهان استكبار عليه انقلاب اسلامي را حوزه آموزش عالي و دانشگاه‌ها عنوان كرد و افزود: با وجود آنكه پش از انقلاب اسلامي شاهد رويش‌هاي فرزندان انقلاب در عرصه دانشگاه بوديم اما تسلط علوم غربي يا ترجمه شده از غرب بر فضاي علمي دانشگاه‌ها و حضور اساتيد تربيت شده با فرهنگ غربي، باعث شد نيروهاي جوان پس از خروج از دانشگاه استعداد خاصي براي لغزش در ورطه فرهنگ غربي پيدا كنند.

كوشكي گفت: دومين عرصه نفوذ استكبار عرصه هنر، به خصوص هنر‌هاي نمايشي و در رأس آنها سينماست. قابليت‌هاي سينما و تسلط جهان استكبار بر آن باعث شده حوزه سينما يكي از مهم‌ترين عرصه‌هاي نفوذ باشد كه با انتقال فرهنگ، تمدن و يك زندگي غربي، مجري جنگ رواني دشمن عليه نظام، انقلاب و مردم بوده است.

فرهنگ در رسانه

اين پژوهشگر تصريح كرد: محصولات نمايشي در قالب فيلم‌هاي غيرمجاز، شبكه‌هاي ماهواره‌اي و حتي فيلم‌هايي كه از طريق صدا‌و‌سيماي جمهوري اسلامي به مخاطب عرضه شده‌اند، آسيب‌هاي فرهنگي را به بار آورده‌اند.

فاصله ميان نسل انقلابي و نسل جديد

رضا برجي، عكاس و مستندساز انقلاب اسلامي در گفت‌و‌گو با «جوان»، يكي از راه‌هاي نفوذ دشمن را ايجاد فاصله ميان نسل اول انقلاب و نسل‌هاي بعدي عنوان كرد و گفت: ما نيازمند تحولي بزرگ در آموزش و پرورش هستيم تا بتوانيم ميان نسل اول انقلاب و باقي نسل‌ها ارتباط برقرار كنيم و ارزش‌هاي نسل اول مثل ايثار و مقاومت را به آنها منتقل كنيم. مشكل ما از زماني آغاز شد كه رئيس‌جمهور وقت در نماز جمعه گفت چه اشكالي دارد بسيجي‌ها هم بنز سوار شوند؟! در حالي كه بسيجي‌ها فقط جنگيده بودند و هيچ پولي براي بنز سوار شدن نداشتند، مسئولان مي‌خواستند بنز سوار شدن فرزندان خودشان را توجيه كنند و نمي‌دانستند كه بسيجي‌ها حتي از زندگي خود براي حضور در جبهه‌ها گذشته‌اند. مشكل ما اين است كه مديران نتوانستند زندگي‌شان را با زندگي مردم در يك سطح قرار دهند و مثل رجايي زندگي كنند. اين آغازي بر تهاجم فرهنگي بود. بيست و چند سال پيش شهيد آويني گفت جنگ آينده ما با امريكا نيست با اسلام امريكاست. مسئولان نتوانستند اتفاقاتي را كه در جبهه‌ها مي‌گذشت به داخل شهر‌ها انتقال دهند، به طوري كه حتي مهاجراني وزير ارشاد گفت حالا كه با عراق صلح كرده‌ايم، لازم نيست ديگر فيلم جنگي بسازيم، حرفي بسيار احمقانه و از سر جهالت گويا نمي‌دانست كه جنگ ما جنگ عقيده بود و ما با اسلام امريكايي مي‌جنگيديم.

فرهنگ در رسانه

برجي گفت: استراتژيست‌ها مي‌گويند بهترين دفاع، دفاع در خاك دشمن است، ما زماني خاكريز فرهنگي‌مان در قلب اروپا يعني بوسني بود و انقلاب در آنجا حضور داشت اما نتوانستيم آن را حفظ كنيم. ما در استفاده از رسانه شكست خورديم، هم‌اكنون ببينيد چند درصد مردم ماهواره نگاه مي‌كنند! رسانه براي غرب به شمشير دولبه تبديل شده، غرب ليبرال با يك سرش بر سر ما مي‌زند و ما اگر مديران فرهنگي شش‌دانگي داشته باشيم مي‌توانيم آن لبه ديگرش را بر سر خود غرب بكوبيم.


حمایت/«حمایت» به بهانه رونمایی از کلیپ «آغوش امن» بررسی کرد

موسیقی؛ ابزاری برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت

گروه فرهنگی- فرزانه دیانتی: خبر رونمایی از تازه‌ترین اثر موسیقایی «رضا صادقی» خواننده موسیقی پاپ کشورمان با موضوع «شهدای غواص» چند روزی است که بر خروجی رسانه‌ها قرار گرفته است.

فرهنگ در رسانه

«آغوش امن» تازه ترین نماهنگ با موضوع شهدای غواص است که موسسه سفیرفیلم با همکاری خانه موسیقی و سرود بسیج آن را تهیه و تولید کرده و قرار است در هفته دفاع مقدس رونمایی شود.

این موضوع بهانه‌ای شد تا«حمایت»در گفت و گو با عوامل این نماهنگ، نقش موسیقی در ترویج فرهنگ ایثار و شهادت را بررسی کند.

در حوزه دفاع مقدس از همه پتانسیل ها استفاده نکرده‏ایم

کارگردان و تهیه‌کننده نماهنگ «آغوش امن» در این گفت‌و گو اظهارکرد: ما به فکر تولید یک نماهنگ برای شهدای غواص بودیم ولی آنچه که برای ما اهمیت داشت؛ شعر خوبی بود که رشادت‏های این قهرمانان را تشریح کند. خوشبختانه ایده شکل‌گیری این شعر از شعرخوانی علی ضیاء در برنامه «امشب» شبکه یک سیما با موضوع شهدای غواص آغاز شد. شعری که در برنامه امشب خوانده شد شعری از «یاحا کاشانی» بود که با استقبال زیاد مخاطبان روبرو شد و بعد از آن مجری برنامه «امشب» از این شاعر دعوت کرد تا در برنامه «شعر» دوباره آن را قرائت کند.

علی طادی ادامه داد: بعد از آن برنامه، دعوت ما از این شاعر برای همکاری در این پروِژه مورد استقبال وی قرار گرفت. در خصوص خواننده اثر هم چون رضا صادقی از شعر خوشش آمده بود و صدای وی هم غم خاصی دارد که برای محتوای کار ما مناسب بود، وی انتخاب شد. وی درباره وجه تمایز این اثر با با سایر نماهنگ‌ها هم تصریح کرد: این نماهنگ قصه دارد، به‌صورت تصاویر کارت‌پستالی تصویربرداری نشده است و کار ما داستانی و بر اساس قصه جلو می‌رود. طادی با اشاره به اینکه این کار محصول سفیر فیلم و خانه موسیقی بسیج است، اضافه کرد: این کار بر اساس اقتصاد مقاومتی انجام شده است. این کار در هفته دفاع مقدس از تلویزیون پخش خواهد شد و بعد از آن برای دانلود اینترنتی در صفحات مجازی قرار خواهد گرفت.

وی یادآورشد: کار قبلی نیز به نام کربلای 94 در خصوص شهدای غواص بود. ما کار را دلی انجام دادیم. در تهیه این نماهنگ خود شهدا ما را کمک کردند. این تهیه‏کننده در بخش دیگری از سخنانش با انتقاد از عدم حمایت برخی مسئولان و نهادها برای تهیه این نماهنگ و کارهای ارزشی دیگر هم بیان کرد: ما برای ساخت این نماهنگ دنبال اسپانسر بودیم اما خیلی از افراد به ما گفتند تاریخ این موضوع گذشته، شهدا دفن شده‌اند و موج این قضیه تمام‌شده است.من معتقدم این تفکر خیلی غلط است که با آغاز یک موج و مناسبتی کار انجام دهیم و سپس آن را رها کنیم. به نظر من تا چندین سال دیگر هم جا دارد در رابطه با این موضوع کار کرد و فرهنگ‌سازی انجام داد، این قضیه را نباید به راحتی فراموش کرد. طادی ادامه داد: در خصوص جنگ جهانی فیلم‌سازان بزرگ فیلم‌های زیادی ساخته‌اند و همچنان هم فیلم ساخته می‌شود ولی در ایران این‌گونه نیست و فقط به‌صورت مناسبتی کار می‌شود. حتی اسپانسرها حاضر نیستند در خارج از فضا و مناسبت برای تولید فیلم هزینه کنند. این‌یکی از خلأهای ما است.

وی با بیان اینکه من فکر می‌کنم در حوزه دفاع مقدس از ظرفیت موسیقی استفاده نکرده‏ایم خاطرنشان کرد: این فضا به یک سری از خواننده‌های خاص محدودشده است. به نظر من باید از پتانسیل‌مان در زمینه، موسیقی و برای ترویج فرهنگ ایثار و شهادت بهترین بهره را ببریم .

شعر دفاع مقدس محدود به روز و هفته نیست

فرهنگ در رسانه

«یاحا کاشانی» شاعراین نماهنگ هم در این گفت‌و گو اظهارکرد: اتفاقی بود که صورت گرفت؛ وقتی خبر شهدای غواص در رسانه ملی منتشر شد ذهن من را به خود درگیر کرد و با انتشار تصاویر آنها، ‌خواستم یک ترانه‌ای در این موضوع بگویم. این شعر از 5 تا 7 صبح سروده شد. وی ادامه داد: این شعر را در صفحه رسمی خودم منتشر کردم که البته در برنامه «امشب» خوانده و با استقبال خوبی مواجه شد. من معتقدم که موهبت خود شهدا باعث شد تا این کار من به دل مردم بنشیند. این دومین کار من در خصوص شهدا است. کار دیگری هم دارم که در خصوص جانبازهای عزیزمان است.

وی در پاسخ به این پرسش که شعر و ترانه تا چه میزان در ترویج فرهنگ ایثار و تصویر کشیدن رشادت‏های رزمندگان و شهدا موثر است، تصریح کرد: طبیعتاً شعر و ترانه در همه عرصه‌ها به‌خصوص ترویج فرهنگ و شهادت مؤثر است. می‌توانم بگویم با انتشار اولین شعر من ، حوزه موسیقی پاپ با دفاع مقدس آشتی کرد و بسیاری از تفکرات غلط پاسخ داده شد. وی ادامه داد: در حوزه موسیقی و بالأخص موسیقی پاپ جای خالی زیاد است و مسئولان موسیقی ما در خصوص این قضیه باید راهکار درستی را اتخاذ کنند.

به گفته کاشانی، مسئولان فرهنگی در خصوص ترانه و ترانه‌سرایی در حوزه دفاع مقدس کم‌کار هستند. آنها حتی جشنواره‌هایی نمی‌گذارند تا که خود مردم در آن دخیل باشند؛ همیشه یک عده شاعر خاص که معروف شده‌اند به شاعر دفاع مقدس در این جشنواره‌ها شعر می‌خوانند درحالی‌که ما پتانسیل‌های بسیار خوب و زیادی در این زمینه در تهران و شهرستان‌ها داریم .

وی تصریح کرد: باید این پتانسیلها مدیریت درست شوند و از کلیت و عامه مردم در این زمینه دعوت شود.

کاشانی خاطرنشان کرد: موسیقی دفاع مقدس ما را نباید محدود به یک روز و یک هفته کرد؛ در حوزه موسیقی خواننده‌ها می‌توانند در تأثیرگذاری مطالب فرهنگی مؤثر باشند. به طور حتم این مسئله در بین جوانان بسیار تأثیرگذار خواهد بود و برد رسانه‌ای زیادی خواهد داشت.

باید کمیت و کیفیت را باهم داشته باشیم

کارگردان این اثر هم در گفت و گو با «حمایت» با بیان اینکه وقتی موسیقی به تصویر تبدیل می‌شود تأثیر آن دو برابر خواهد شد، اظهارکرد: چون موسیقی و ابزار شنیداری تخیل را قوی می‌کند. مثلاً وقتی یک فیلم‌نامه را از رادیو گوش می‌کنید باعث تصویرسازی در ذهن می‌شود حال فکر کنید این اثر را با تصویر تلفیق کنید درنتیجه وقتی ویدئو کلیپ ساخته می‌شود در انتهای کار می‏توان به راحتی اثر آن بر مخاطب را دید ، این یعنی تأثیر موسیقی و تصویر که مخاطب بیشتری را جذب می‌کند.

فرهنگ در رسانه

محمدمهدی فکریان ادامه داد: متاسفانه در حوزه دفاع مقدس کمبود ساخت و پخش نماهنگ احساس می‌شود. البته نباید این کمبود را با کار ضعیف جبران کرد. ما نماهنگ خوب در این زمینه نداریم. اگر می‌خواهیم در این حوزه کمبود را جبران کنیم باید موسیقی خوب، شعر خوب و خواننده خوب انتخاب کنیم. به نظر من کارهایی که شده می‌توانست بهتر انجام شود. وی تصریح کرد: باید در این حوزه کمیت و کیفیت را باهم داشته باشیم. در این زمینه مستند زیاد انجام‌شده است ما باید درزمینه، ویدئو کلیپ و موسیقی این کار را ادامه دهیم زیرا برای نسل امروز موسیقی به‌خصوص موسیقی پاپ تأثیرگذارتر و مناسب‌تر است.


فرهیختگان/حواشی تورهای فرهنگی - ادبی در گفت‌وگو با احمد پوری و سیامک گلشیری

اردوی نویسندگان

برگزاری تورهای ادبی و هنری یا فرصت‌های مطالعاتی در بیشتر کشورهای دنیا مساله رایج و محقق‌شده‌ای است که بسترساز تجربه‌آموزی نویسندگان، هنرمندان و درنهایت قشر نخبه جامعه از زیست هنری و ادبی در کشوری دیگر است. این تورها به شکل جمعی که بیشتر حال و هوای اردویی دارد برگزار می‌شود و ضمن آن کارگروهی و آموزش در سفر یک جنبه از این سفرهای هنری است و فرصت‌های مطالعاتی فردی که جدی‌تر از اردوی تفریحی- هنری است نیز بخش دیگری از این نوع سفرها می‌تواند باشد. البته بخش دوم همان‌طور که گفته شد جدی‌تر و در عین حال نیازمند برنامه‌ای خاص و مدون و البته پذیرش کشور مقصد است-به عنوان مثال چند سال پیش نویسندگانی از ایران هم به قصد فرصت‌های مطالعاتی سفرهایی به کشورهای عموما اروپایی داشته‌اند اما متاسفانه نتیجه آنچنان به ذات این سفر شبیه نبوده است.

اما بخش اول سفر یا همان تورهای گروهی ادبی که قصد و موضوع اصلی این گزارش است نیز چند سالی است با همکاری و اجرای موسسه‌های خصوصی و غیرخصوصی محقق می‌شود که نمونه‌هایی از آن را می‌توان به‌عنوان مصداق مطرح کرد و درخصوص چند و چون آنها به حرف و بحث نشست. یک شکل این اسفار که متولی آن بیشتر موسسات فرهنگی و هنری خصوصی هستند سفر به کشورهای عموما نزدیک با برآورد و هزینه مشخص مالی و با اهدافی هنری از جمله زیست کوتاه‌مدت در کشوری است که از نظر بافت، سنت و ریشه‌های اجتماعی به بحث و ریشه‌های خصوصا داستان‌نویسی در امر سوژه کمک کند. این سفرها عموما هیچ الزام محسوس و غیرمحسوسی در امر نوشتن برای همراهان خود که به‌عنوان دانش پژوه یا بعضا نویسندگان حرفه‌ای و نیمه‌حرفه‌ای در این اردوها حضور دارند ایجاد نمی‌کند و تنها به قول برگزار‌کنندگان این اردوها تورهایی هستند که در وهله اول تجربه سفر با موضوع نوشتن را در خود می‌پرورانند. دو سال پیش یکی از این تورها با حضور نغمه ثمینی و احمد پوری به فراخوان عمومی رسید و قرار شد که احمد پوری به همراه برخی از علاقه‌مندان سفری به ترکیه داشته باشند.

فرهنگ در رسانه

البته این سفر به دلیل بیماری پوری و بستری شدن در بیمارستان لغو شد. با این حال او می‌گوید قرار بود پیش از این سفر کارگاهی طی چند جلسه در تهران برگزار ‌شود و علاقه‌مندان بعد از ثبت‌نام در دوره‌های ناظم‌شناسی و آشنایی با ادبیات ترکیه حضور پیدا کنند و بخش دیگر این تور ادبی هم سفر به استانبول بود و قرار بر این گذاشته شده بود که در تور «ناظم حکمت» از بنیاد ناظم حکمت و همچنین موزه این شاعر مطرح قرن بیستم بازدید شود و به مکان‌ها و محل‌هایی که ناظم حکمت در آنها بوده هم سر بزنند.

گذشته از بیماری احمد پوری و لغو این سفر او از این سفرها و تورهای اینچنینی تحلیلی این‌گونه دارد: «سفری که خانم نغمه ثمینی در قالب اردوی فرهنگی- ادبی با جمعی از علاقه‌مندان به کشور هند داشتند سفر خوبی بود و نتیجه‌ای خوب همراه با رضایتمندی داشت و متاسفانه برای سفر من مساله‌ای ناگهانی پیش آمد که باعث لغو این سفر شد. اما در نهایت فکر می‌کنم تجربه زیستن در حال و هوایی دیگر و تمرکز در امر نوشتن یا فکر کردن به موضوعات پیرامونی در یک بافت و شرایط خاص اقلیمی می‌تواند تجربه بسیار نابی باشد برای کسانی که دستی به قلم دارند.»

پوری با دعوت از موسسات و ارگان‌های فرهنگی و هنری به برگزاری این نوع تورها می‌گوید: «البته برگزاری این تورها و اردوهای مسافرتی در قالب اردوهای فرهنگی- ادبی بسیار موثر است؛ به شرط آنکه پیش‌زمینه یا تمرکزی بر وجوه سیاسی و اغراضی از این دست در میان نباشد. تجربه من از زندگی در کشورهای دیگر به من می‌گوید در کشورهایی مثل فرانسه و انگلیس شما می‌توانید به‌عنوان هنرمند یا نویسنده پس از انجام امور اداری مسافرتی داشته باشید و مدتی در یک خانه با امکانات مناسب و کافی‌از شرایطی استفاده کنید تا بتوانید برای نوشتن کتابی که در سر دارید تمرکز کافی را داشته باشید، اما متاسفانه در کشور ما برخی از این سفرها که اتفاقا با همکاری ارگان‌های دولتی هم برگزار می‌شود، خالی از توقع و انتظار نیست. این به نظر اتفاق خوبی نمی‌آید و در همه جای دنیا رسم بر این است که ارگان‌ها و سازمان‌های دولتی و خصوصی برگزار‌کنندگان این تورها و سفرهای فرهنگی- ادبی هستند و از طرف دیگر دخالتی هم در نتیجه قضیه ندارند.»

به تازگی موسسه بهاران و ژیوار اقدام به اعلام فراخوانی برای برگزاری سفری فرهنگی، ادبی به هند کرده‌اند که در این فراخوان نام سیامک گلشیری به‌عنوان راهنمای این تور به چشم می‌خورد.

سیامک گلشیری درباره هدف این تور و آنچه در آن اتفاق می‌افتد، می‌گوید: «آنچه من می‌دانم و مبتنی‌بر صحبت‌های انجام گرفته با برگزارکنندگان این تور است آن است که قرار نیست افراد مبتدی در این سفر حضور داشته باشند یا اگر حضور هم داشته باشند تعدادشان بسیار کم است. بیشتر این افراد از شاگردان کارگاه‌های خود من هستند و قرار است که در این سفر از هند به دلیل بافت خاص فرهنگی- اجتماعی‌اش دیدار داشته‌باشیم.»

فرهنگ در رسانه

گلشیری در پاسخ به این سوال که آیا هیچ الزامی در این سفر مبنی‌بر ارائه گزارش سفر در قالب داستان برای شرکت‌کنندگان وجود دارد یا خیر می‌گوید: «خیر. به هر صورت بعد زمان و مکان یک واقعیت است. برای همه نویسنده‌ها نیز وضع به این شکل است که موضوع باید در ذهنشان بنشیند و بعد از آنکه ته‌نشین شد نوشته شود و البته در این مدت این درگیری نویسنده با خودش و موضوع همچنان ادامه دارد. اما این‌طور نیست که الزامی وجود داشته باشد که بعد از برگشت از سفر داستان بنویسند و... در عین حال نیز چه در سفر، چه بعد از آن ما درباره سوژه‌ها و داستان‌هایی که در ذهن و روی کاغذ نقش می‌بندد حرف می‌زنیم و با همکاری هم سعی می‌کنیم سوژه‌ها را پخته‌تر کنیم تا زمانی که روی کاغد می‌آید. از آنجا به بعد هم برای نوشتنش با هم همفکری می‌کنیم.» اما اینکه این سفرها به‌جز موضوعیت تفریحی، ثمره و بار فرهنگی و ادبی برای نویسندگان عموما جوان خواهند داشت یا خیر، سوالی است که دغدغه اصلی است. آنچه مشخص است این سفر برای همه علاقه‌مندان به ادبیات ممکن نیست و شاید شرایط مالی به بسیاری اجازه این همراهی را ندهد.

البته احمد پوری به نکته خوبی در این زمینه اشاره می‌کند: «این وظیفه نهادهای دولتی و شبه‌دولتی است که برخی را با اعلام شرایط و امکانی خاص بورس کنند و بی‌آنکه اغراضی خاص را دنبال کنند این افراد با استعداد را به سفر بفرستند و ترغیب به نوشتن کنند.»

اما سیامک گلشیری نکته پایانی را درخصوص بازده این‌گونه سفرها با این نکته تمام می‌کند: «ما نباید دنبال اقدامات زودبازده درخصوص داستان‌نویسی یا اصولا کار هنری باشیم. باید این‌طور فکر کنیم که ما به این سفر می‌رویم تا با هم فکر کنیم و به ادبیات نزدیک‌تر شویم و با پس‌زمینه‌ای که موضوعش صرفا نوشتنش است به اطراف‌مان نگاه کنیم. این می‌تواند بهترین بازده و مثمرثمرترین سفر برای علاقه‌مندان به ادبیات داستانی و... باشد.»

قانون/حواشي وزارت ارشاد را از متن آن فربه‌تر كرده‌اند

حواشی وزارتخانه بیش از متن آن است.

امسال دولت سیاست ریاضتی شدیدی را در پیش گرفته است.

اولین نفر دکتر روحانی پیشنهاد وزارت را به من داد.

بسیاری از مخالفت‌ها رنگ سیاسی به خود گرفته است.

نه من نه دکتر ظریف به ریاست جمهوری فکر نمي‌کنیم.

فرهنگ در رسانه

برخی مخالفان دولت ترجیح مي‌دهند همه فعالیت‌ها را نادیده بگیرند و صرفا به دنبال پیدا کردن نقطه ضعفی هستند که آن را بزرگ کنند.

اختلافاتی بین شورا و مدیرعامل صداوسیما وجود داشت که با دخالت امام خمینی(س) حل و فصل شد.

برخی فکر مي‌کنند فعالیت‌های وزارت فرهنگ وارشاد اسلامي‌فقط در اجرای کنسرت خلاصه می‌شود.

عده ای که در انتخابات از کاندیدای دیگر حمایت مي‌کردند و انتظار نداشتند دکتر روحانی به عنوان رئيس جمهور انتخاب شوند و همه تلاش خود را نیز برای جلوگیری از این امر به‌کار ‌گرفتند اما ناکام ماندند.

«علی جنتی» آنگاه که به عنوان

وزیر ارشاد‌ ‌و فرهنگ اسلامي‌معرفی شد کمتر کسی تصور مي‌کرد وی در 2 سال بعد از تشکیل دولت به یکی از مهم ترین و کارآمدترین وزرای کابینه تبدیل شود.وزیری که هر حرکتش مي‌تواند با اما و اگرهای بسیار مواجه و برای پاسخگویی بارها در بهارستان حاضر شود.

علی جنتی در سال ۱۳۲۸ در خانواده‌ای روحانی چشم به جهان گشود. پس از گذراندن دوران متوسطه و دبیرستان با آغاز به کار مدرسه علمیه منتظریه (حقانی) که از بنیانگذاران آن شهید آیت‌ا... دکتر بهشتی،شهید قدوسی و جمعی از استادان حوزه علمیه قم بودند، تحصیلات حوزوی خود را آغاز کرد و به مدت ۱۰ سال از محضر استادان بزرگ حوزه در زمینه ادبیات عرب، منطق، ‌فلسفه، اقتصاد اسلامي‌و فقه و اصول بهره گرفت و پس از پایان سطح، دروس خارج از فقه و اصول را نزد حضرات آیات شبیری زنجانی، یوسف صانعی و آذری قمی‌گذراند. در سال ۱۳۵۴ پس از یک دوره دشوار جنگ وگریز با ساواک با مشورت شهید بهشتی و آیت‌ا…‌هاشمي‌رفسنجانی به خارج از کشور عزیمت و در کشورهای سوریه و لبنان اقامت كرد. پس از پیروزی انقلاب اسلامی، در آغاز سال ۱۳۵۹ به عنوان مدیر صدا و سیمای جمهوری اسلامي‌مرکز اهواز منصوب شد و شاهد آغاز جنگ تحمیلی و روزهای تلخ و اندوه‌بار آن خطه بود. معاونت امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی‌، سفیر ایران در کویت و معاونت سیاسی وزارت کشور از دیگر مسئولیت‌های وی در سال‌های گذشته و پیش از رسیدن به مسند وزارت بوده است.از سوی دیگر وی فرزند یکی از با سابقه‌ترین و ارشدترین مسئولان جمهوری اسلامي‌است. اکنون بیش از 2 سال از روزی که او باحکم دکترحسن روحانی وارد ساختمان وزارت ارشاد شده است و دیگر برخلاف دو سال پیش وی را با نسب خانوادگی‌اش قضاوت نمي‌کنند، خود وی کارنامه مشخصی برای قضاوت دارد. اگر روزگاری تنها عده معدودی بودند که از سابقه جنتی در وزارت ارشاد و دوران سفارتش در کویت اطلاع داشتند اما حالا زمان و عملکرد او مهم‌ترین قاضی ما در بررسی عملکرد بخش فرهنگی دولت تدبیر و امید بود. روزهایی که برای نخست بار نام علی جنتی به عنوان کاندیدای نخست نشستن بر صندلی وزارت مطرح شد روزنامه قانون گفت‌‌وگویی با وی داشت حال پس از دو سال بار دیگر آقای وزیر به سوالات «قانون» پاسخ گفته تا این بار از عملكرد دوسال وزارت و ارشاد و آنچه با آن رو به رو بوده است با وی سخن بگوییم.

فرهنگ در رسانه

دردوره‌ای که علی لاریجانی بر مسند وزارت ارشاد تکیه زده بودند شما هم مسئوليت‌های متعددی در این نهاد داشتید. آیا در آن سال‌ها به این می‌اندیشیدید که روزی سکاندار این وزارتخانه باشید؟

نه، هرگز فکر نمی‌کردم روزی در این سمت قرار گیرم.من مدت 6 سال از سال 71 به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌و سپس قائم مقام سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، فعالیت داشتم و با سه تن از وزرا آقایان دکتر علی لاریجانی،مهندس میرسلیم و دکتر عطاءا... مهاجرانی کار کرده‌ام. در سال 77 به وزارت امور خارجه رفتم و به کویت اعزام شدم. درسال 89 نیز به درخواست خودم پیش از موعد بازنشسته شدم و در مرکز تحقیقات استراتژیک در حوزه سیاست خارجی فعالیت می‌کردم و هرگز به خاطرم خطور نمی‌کرد که روزی مسئولیت وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌را بپذیرم.

در گذشته تصور شما از فضای این نهاد چه بود؟ بعد از گذشت دو سال از عمر دولت تدبیر و امید و ریاست شما،انتظار شما از این وزارتخانه چیست؟

در دوره‌ای که به عنوان معاون امور بین‌الملل وزارتخانه فعالیت داشتم چون عمده فعالیت‌های فرهنگی من در خارج از کشور بود، کمتر درگیر مسائل داخلی بودم در عین حال خاصیت مسائل فرهنگی به گونه‌ای است که همه افراد در مورد آن اظهار نظرمی‌کنند و به هر ترتیب که عمل کنید گروهی آن را می‌پسندند و گروهی نمی‌پسندند به ویژه در برخی حوزه‌ها از جمله کنسرت‌های موسیقی، فیلم‌های سینمایی و برنامه‌های نمایشی، دیدگاه‌های کاملاً متفاوت وجود دارد و لذا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌همواره باید پاسخگوی عده‌ای از اهل نظر یا مردم عادی باشد. در این دوره متأسفانه حواشی فعالیت‌های وزار‌تخانه بیش از متن آن است، هر حرکتی که صورت می‌گیرد عده‌ای با آن مخالفت می‌کنند به خصوص آنکه در بسیاری از موارد مخالفت‌ها رنگ سیاسی به خود گرفته است. عده‌ای که در انتخابات از کاندیداهای دیگر حمایت می‌کردند و انتظار نداشتند آقای دکتر روحانی به عنوان رئيس جمهور انتخاب شوند و همه تلاش خود را نیز برای جلوگیری از این امر به کار گرفتند اما ناکام ماندند، اکنون به صورت مختلف همه فعالیت‌های وزارت ارشاد را در حوزه‌های مختلف زیر سوال می‌برند در حالی که در دوران گذشته اشکالات زیادی وجود داشت ولی هرگز زبان به اعتراض نمی‌گشودند. ده‌ها سایت فقط کارشان رصد فعالیت‌های فرهنگی، هنری و جوسازی و تحریف و احیانا دروغ پردازی است. البته من منکر اشکالات نیستم ولی کدام نهاد یا دستگاهی هست که اشکال نداشته باشد، متاسفانه بسیاری از نقدها غیرمنصفانه است. عده‌ای نیز انتظار دارند فقط با سلیقه آنان فیلم ساخته شود با سلیقه آنان کتاب نوشته شود و با سلیقه آنان تئاتر و موسیقی اجرا شود،گویی در کشور هیچ سلیقه دیگری وجود ندارد و ما وظیفه‌داريم فقط نظرات آنان را تأمین کنیم این گونه توقعات فشار زیادی بر همکاران این وزا‌رتخانه و مدیران ومسئولان آن وارد می‌کند. برخی عناصر سیاسی و مذهبی نیز هستند که فکر می‌کنند فعالیت‌های وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌فقط در اجرای کنسرت خلاصه می‌شود و وظیفه دیگری ندارد. در حالی‌که ده‌ها فعالیت دینی تحت پوشش این وزارتخانه صورت می‌گیرد از گسترش فرهنگ قرآنی و حمایت از هزاران مجمع قرآنی در کشور گرفته تا اداره بیش از 20 هزار کانون فرهنگی، هنری در مساجد کشور و حمایت از چاپ و انتشار هزاران کتاب در زمینه‌های مختلف تاریخ و معارف اسلامي‌در داخل و خارج از کشور و اداره مساجد و امامزاده‌ها و اوقاف وامور خیریه و سامان بخشیدن به حج و عمره و زیارت عتبات، همه و همه در این وزارتخانه صورت می‌گیرد ولی برخی مخالفان دولت ترجیح می‌دهند همه این فعالیت‌ها‌ را نادیده بگیرند و صرفا به دنبال پیدا کردن نقطه ضعفی هستند که آن را بزرگ و چهره فرهنگی و دینی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌را مخدوش كنند.

برای بیشتر هواداران شما و مردم، بسیار جذاب است که بدانند اولین شخصی که با شما تماس یا ارتباط برقرار کرد تا پیشنهاد وزارت را بدهند در چه زمانی و چه شخصیتی بود ؟

برای اولین بار شخص آقای دکتر روحانی با من در این زمینه صحبت کردند، چون رابطه من با ایشان به سال 1343 بر می‌گردد. در طول 50 سال گذشته در موارد متعددی از نزدیک با یکدیگر همکاری داشته‌ایم و پیش از انتخابات سال 92 نیز من در مرکز تحقیقات با ایشان همکاری داشتم لذا ابتدا خود ایشان مسئله را با من مطرح کردند.

در دوره حضور همزمان شما و جناب دکتر روحانی در صدا و سیما اختلافاتی به وجود آمده بود که با پا درمیانی آیت‌ا...‌هاشمي‌مرتفع شد! این مسیر از آن زمان به امروز چگونه گذشت؟

در آن زمان در شورای سرپرستی صدا و سیما اختلافی وجود نداشت. اختلافاتی بین شورا و مدیرعامل صدا و سیما وجود داشت که با دخالت امام خمینی(س) حل و فصل شد و امروز نیز همه ما ارتباط بسیار دوستانه و صمیمانه‌ای با یکدیگر داریم. از آن زمان سه دهه گذشته و اکنون هیچ یک از ما در سمت‌های قبلی حضور نداریم ولی رابطه عمیق دوستی ما همچنان پایدار است.

فرهنگ در رسانه

در حوزه کاری‌تان با دکتر روحانی به اختلاف بر می‌خورید ؟ خاطره‌ای اگر در این خصوص دارید، بفرمایید.

من در طول 2 سال گذشته هرگز با موردی برخورد نداشتم که مورد مخالفت جدی رئیس‌جمهور محترم باشد، بدیهی است هر جا هم که نظر دیگری داشته باشند من به عنوان وزیر کابینه ایشان، خود را موظف به اجرای نظرات‌شان می‌دانم. لطف و محبت ایشان همواره شامل حال من بوده.

انجمن صنفی روزنامه نگاران در زمان شما آغاز به کار مي‌کند؟

انجمن صنفی روزنامه نگاران با شرایط سابق ادامه پیدا نخواهد کرد ولی پیروي تفاهمنامه‌ای که با وزارت کار منعقد کرده ایم در شکل جدید کاملا استانی در تمامي‌استان‌ها ادامه پیدا خواهد کرد.

شما و جناب دکتر ظریف معروف به داشتن شخصیت کاریزماتیک در بین وزرا هستید. آیا این دلیل سبب می‌شود به ریاست جمهوری فکر کنید یا تا به حال فکر کرده اید؟

نه من و نه دکتر ظریف به ریاست جمهوری فکر نمی‌کنیم.

نحوه تعامل با مجلس آینده چگونه خواهد بود؟

ترکیب مجلس آینده را از هم اکنون نمی‌توان پیش‌بینی کرد ولی این‌جانب در طول 33 سال گذشته که همواره در پست‌های مدیریتی خدمت کرده‌ام،ارتباط نزدیکی با نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامي‌داشته‌ام البته اختلاف سلیقه با نمایندگان کاملا طبیعي و ممکن است من با نماینده‌ای اختلاف سلیقه جدی‌اي هم داشته باشم ولی هر نماینده‌ای یک شخصیت حقوقی دارد و یک شخصیت حقیقی. شخصیت حقوقی او به عنوان نماینده مردم برای من همواره مورد احترام بوده چه در دوران استانداری یا معاونت سیاسی وزارت کشور یا زمانی که در وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامي‌خدمت کرده‌ام اما اگر مقصود شما تعامل دولت با مجلس آینده است،سیاست دولت تدبیر و امید و شخص رئیس جمهور تعامل سازنده با کلیه نمایندگان مجلس شورای اسلامي‌است و هر دیدگاهی داشته باشند فصل‌الخطاب ما قانون است و قانون اساسی وظایف دولت و مجلس شورای اسلامي‌را کاملاً مشخص کرده و مقام معظم رهبری نیز همواره بر همکاری صمیمانه مجلس و دولت تاکید فرموده‌اند.

بودجه افزایش پیدا می‌کند ؟ اگر این امر محتمل شود اولویت شما برای بهره‌گیری از این افزایش بودجه در کدام حوزه کاری است.

فرهنگ در رسانهامسال از نظر درآمد دولت یکی از سال‌های بسیار دشوار در طول دو دهه گذشته است زیرا منابع درآمد دولت به شدت کاهش یافته است به دلیل تحریم‌های ظالمانه‌ای که بر کشور تحمیل شده فروش نفت محدودیت دارد، قیمت نفت نیز از نیمه سال گذشته تقریباً به نصف کاهش یافته و علاوه بر آن‌،که وجوه ناشی از فروش نفت نیز عموما بلوکه می‌شود ، دسترسی به آن آسان نیست لذا عمده درآمد کشور در درآمدهای مالیاتی و گمرکی خلاصه می‌شود بنابراين امسال دولت سیاست ریاضتي شدیدی را در پیش گرفته ولی امید می‌رود با اجرای برجام و رفع تحریم‌ها در این سال گشایشی حاصل شود و دولت بتواند به تعهدات خود عمل کند. البته بودجه مصوب دولت افزایش نخواهد یافت اگر وضعیت ایده‌آل هم پیش آید و دولت در بهترین حالت بتواند درآمدهای مصوب را تحصیل کند که این امر بسیار خوش‌بینانه است، تازه وضعیت بودجه‌های فرهنگی همچون سال قبل خواهد شد و تغییر چشمگیری رخ نخواهد داد.

حاشیه نگاری مصاحبه با وزير

برای رسیدن به این نقطه که وزیر ارشاد پاسخگوی سوالات باشد راهی نه طولانی اما پرپیچ خم طی شد اما در این میان نمي‌توان نسبت به مدل پاسخگویی وزیر ارشاد بی تفاوت بود.دکتر علی جنتی با سعه صدر در مقابل انتقادات پاسخگو بود و حتی زمانی که از طولانی شدن زمان مصاحبه گله مند شدم در هفته سینما و روزهایی که اوج مشغولیت وی بود، خود شخصا در تماسی تلفنی شرایط را توضیح داد که بگوید پیغام شما را دریافت کرده ام و برداشت شما از بی تفاوتی وزیر نسبت به مطبوعات اشتباه است. نکته دیگر اینکه وزیر به صراحت از تغییر سخنانش توسط رسانه‌ها گله مند بود و مي‌گفت در این سال‌ها سخنانش بسیار تحریف شده است. اینکه وزیری نه تنها به خاطر انتقادات روزنامه نگاری، خود با وی تماس بگیرد اتفاق مبارک و تازه ای است که این موضوع باعث آن مي‌شود كه سخنان و گله‌ها را بشنود و بدون واسطه پاسخگو باشد نیز از امتیازات دیگر است. تابو شکنی‌هایی از این دست که وزیر محترم انجام داد ،حال آدم را خوب می‌کند من و همکاران محترم روزنامه این بدعت مبارک را به فال نیک می‌گیریم تا در مقام ستایش به آن بپردازیم که زین پس این مهم عادتی برای وزرای آتی شود. امید آنکه خصلت‌های نیک وزرایی چون امور خارجه و ارشاد به سایر ورزا چه حال حاضر و چه آیندگان انتقال یابد.


قدس/کارشناسان در گفت‌وگو با قدس:

بی اعتنایی بزرگترین شکست برای وهابیت است

گروه معارف/ رقیه عطاء الهی - حج به عنوان فریضه‌ای سیاسی -عبادی دارای ابعاد مختلفی است که در میان تمامی عبادات و فرایض، آن را منحصر به فرد می‌کند،

تجمعی همگانی در یک موسم و یک مکان آن هم در سرزمین وحی و کنار خانه‌ای که قبله‌گاه همه مسلمانان جهان است، فرصتی به حج می‌دهد تا بتواند دامنه تأثیرگذاری خود را از اصلاح روحی و معنوی تا تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی - آن هم در ابعاد بین‌المللی- گسترش دهد تا جایی که امروز از حج انتظار مبارزه با جریان عظیم اسلام هراسی و بسترسازی برای وحدت می‌رود و بحق این ظرفیت را دارد.

فرهنگ در رسانه

آنچنان که رهبر معظم انقلاب در پیام به کنگره عظیم حج مورخ 24/8/1389 فرمودند: «کعبه، رمز وحدت و عزت، و نماد توحید و معنویت، در موسم حج میزبان دل‌های مشتاق و امیدواری است که از سراسر گیتی، به فراخوان ربّ جلیل پاسخ گفته و لبیک گویان به زادگاه اسلام شتافته‌اند. امت اسلامی اکنون می‌تواند تصویری فشرده را از گستردگی و تنوع خویش و عمق ایمانی که بر دل پیروان این دین حنیف حاکم است، با چشم فرستادگان خود که از چهار گوشه جهان در اینجا گرد آمده‌اند، مشاهده کند و این سرمایه عظیم و بی‌مانند را به درستی بشناسد.»

ترس سازمان‌های بین‌المللی از حج!

حجت الاسلام والمسلمین علی اکبر بابازاده، استاد حوزه و روحانی حج درباره تأثیرات این فریضه و تجمع صلح آمیز مسلمانان در سرزمین وحی بر وحدت می‌گوید: این تجمعی که در حج با حضور نمایندگانی از سراسر جهان اسلام رخ می‌دهد، زمینه تبادل نظر و ایجاد مودت و محبت مسلمین را فراهم می‌کند تا در سایه آن، مشکلات خود را مطرح کنند و در پی راهکار برآیند؛ این تجمع چون تبلور وحدت اسلام است دشمنان را نگران می‌کند، اگر دنیا، دنیای صلح و عدل باشد و بر موازین صلح و عدل حرکت کند، آنها نباید چنین نگران شوند زیرا این تجمع برای حل مشکلات جهان اسلام و فراتر از آن، بشریت است نه چیز دیگر!

وی بیان می‌کند: اما با کمال تأسف سازمانهای بین‌المللی از جمله شورای امنیت ملل متحد چون بر موازین صحیح حرکت نمی کنند، از هر تجمعی در عالم اسلام نگران می‌شوند بویژه وقتی این تجمع، ظرفیت ایجاد صلح و وحدت بین‌المللی را داشته باشد.

فرهنگ در رسانه

مولف «تحلیل بر مناسک حج»، «با هم به حج و عمره»، «به سوی میقات» و «گفت و گو در مدینه» با اشاره به کارشکنی‌های وهابیت به عنوان کارگزاران استعمار برای تحت شعاع قرار دادن کارکردهای حج بویژه در مسأله وحدت تصریح می‌کند: تفکر وهابیت نه ریشه انسانی دارد نه ریشه دینی -فرهنگی، بلکه آنها عوامل دست استعمارند که با تأیید انگلیس و آمریکا تأسیس و تحریک شده و می‌شوند تا در جهان اسلام اختلاف‌افکنی کنند. نیکسون، رئیس جمهور اسبق آمریکا در کتاب «پیروزی بدون جنگ» می‌گوید: «دو راه برای شکست مسلمانان وجود دارد: ایجاد اختلاف در میان مسلمانان و نیز گرفتن فرهنگ اسلامی از آنها» و وهابیت سعی می‌کند این دو کار را برای اربابان خود انجام دهد!

فرهنگ در رسانهبه گفته حجت الاسلام بابازاده از مجموع اهل سنت عربستان سعودی، کسی نمی تواند خود را پیرو مذهبی غیر از وهابیت معرفی کند! علاوه بر این، بیش از 50 هزار مسجد در عربستان سعودی باید به فرمان وهابیت حرکت کنند، بنابراین، این فرقه جعلی با حمایت و تشویق جهان استعمار در پی اختلاف افکنی میان مسلمانان است و خاموش کردن این آتش یک راه دارد: وحدت.

وی درباره وظیفه حجاج برای خنثی سازی تلاشهای وهابیت یادآور می‌شود: باید توجه داشت وهابیون افرادی فرهنگی و متدین نیستند که بر مبنای دین حرکت کنند، از این رو، حجاج باید توصیه هایی که از سوی سازمان حج و زیارت و روحانیون حج ابلاغ می‌شود، توجه کرده و کوچکترین بهانه‌ای به دست آنها ندهند که مورد بی‌احترامی قرار بگیرند؛ بی‌اعتنایی بزرگترین شکست برای وهابیت است، توجه به سخنرانی‌ها و تبلیغات وهابیت برای آنها در حکم پیروزی است، پس باید بدون دادن بهانه به آنها سعی کرد تا حق حج ادا شود.

بی تردید امروز وهابیت در ریختن آب به آسیاب دشمن نقش اول را در منطقه ایفا می‌کند و می‌کوشد با شبهه افکنی و حمله به آموزه‌های مذاهب مختلف اسلامی و تفرقه افکنی، خوش خدمتی خود را به اربابانش اثبات کند.

وعاظ درباریِ وهابیت می‌دانند شبهاتشان دروغ محض است

حجت الاسلام والمسلمین مرتضی مداح، استاد حوزه علمیه نیز درباره چگونگی استفاده از فضای حج برای خنثی سازی شبهه افکنی‌های وهابیت می‌گوید: بهترین رفع اتهام مقابل شبهاتِ بی‌اساس وهابیت، عمل و رفتار حجاج شیعه بویژه حجاج ایرانی است، نباید هیچ‌گونه حرکتی کنند که به دست آنها بهانه دهد؛ از این رو، توجه به توصیه‌ها و آموزشهای قبل از حج ضرورت دارد تا حجاج در زیارت مسجدالنبی(ص)، قبرستان بقیع و... رفتارهایی نکنند که شبهه آفرین باشد، مثل اینکه خاکی را از بقیع بردارند یا دخیل ببندند.

فرهنگ در رسانهوی با اشاره به تهمتهایی که وهابیت به شیعه وارد می‌کند، ادامه می‌دهد: وهابیت در آموزش به گروه‌های امر به معروف خود، به شیعه تهمت می‌زند، در حالی که وعاظ درباری آنها خود می‌دانند آنچه می‌گویند سراسر تهمت و بی‌اساس است. خود من بارها در مسجدالحرام با وعاظ درباری آنها وارد گفت‌وگو شده‌ام و جالب آنکه آنها می‌گویند، ما هم قرآن شما را دیده‌ایم و هم اذانتان را از رادیو شنیده‌ایم و می‌دانیم شبهات بی‌اساس است!

حجت الاسلام مداح با ابراز خرسندی از اقدامهای مثبت برای تحقق امر وحدت در فضای مهیای حج پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران بیان می‌کند: راهپیمایی وحدت در اوان انقلاب اسلامی بسیار راهگشا بود که البته سعودی‌ها مانع آن شدند، و بعد از آن آیین برائت از مشرکان را در پیش گرفتیم. جالب آنکه مسلمانان سراسر جهان از مذاهب مختلف امروز جمهوری اسلامی را مرکز ثقل وحدت می‌دانند که فشارهای وهابیت نتوانسته مانع فعالیتهایش شود. خوشبختانه امروز حوزه‌های علمیه شیعه در فضای مجازی در مسأله وحدت هم خوب کار کرده و هم خوب پاسخ گرفته‌اند.

به گفته این روحانی حج، وهابیت به آخر خط رسیده بویژه با جنایاتی که علیه سوریه، یمن و... انجام می‌دهد و جهان پیام امام و انقلاب را گرفته و امروز بسیاری از مسلمانان دیگر مذاهب به تشیع گرایش یافته‌اند.

حجت الاسلام مداح با اشاره به برگزاری آیین برائت از مشرکان به عنوان یکی از دستاوردهای بزرگ انقلاب اسلامی عنوان می‌کند: یکی از ابعاد زیبای حج، برائت از مشکران است زیرا خانه توحید چیزی جز لااله الا ا...، نفی اله‌های دروغین و اثبات یگانگی خدا نیست و جالب آنکه امروز دامنه این آیین به مسلمانان دیگر کشورها نیز کشیده شده و شیعیان لبنان و ... نیز مراسم برائت از مشرکان را برگزار می‌کنند.

این استاد حوزه ابراز می‌کند: این استقبال، زمینه ساز جنایت آل سعود نسبت به حجاج در سال 1366 شد؛ امروز هم برای برگزاری مراسم برائت از مشرکان محدودیت ایجاد کرده و جز در عرفات اجازه این کار را نمی دهند و این بیش از پیش ثابت می‌کند که وهابیت ایادی و مزدور استکبار است و اگر ابرقدرتها از حمایت آنها دست بکشند، مردم عربستان قطعاً آنها را تحمل نمی کنند.

فرهنگ در رسانهامسال نیز شاهد بودیم که وهابیت با حرکتها و ساخت و سازهای نامعقول در اطراف مسجدالحرام سبب اتفاق تأسف برانگیز سقوط جرثقیل و کشته و زخمی شدن تعداد زیادی از حجاج شد، در حالی که نباید در اطراف مسجدالحرام چنین ساخت و سازهایی آن هم در موسم حج انجام شود.

حجت الاسلام مداح با اشاره به نقش مؤثر اعزام کاروانهای نور شامل قاریان و حافظان ایرانی به سرزمین وحی بیان می‌کند: حضور این کاروانها زمینه ساز چند کار مثبت است، نخست معرفی چهره‌های ممتاز قرآنی که به زیباترین و صحیح ترین نحو آیات وحی را تلاوت می‌کنند، علاوه بر این، برنامه‌های این کاروان شبهه افکنی‌های وهابیت درباره تفاوت قرآن ایرانی‌ها با قرآن سایر مسلمانان را خنثی می‌کند.

وی خاطرنشان می‌کند: برنامه کاروانهای نور به‌اندازه‌ای اثرگذار است که اشک را در دیده حجاج دیگر کشورها می‌نشاند و تشویق آنها را بر می‌انگیزاند و این بهترین تبلیغ است برای حقانیت شیعه و جلب پیروان دیگر مذاهب به این مذهب و آموزه‌هایش.


قدس/یک پژوهشگر حوزه نهج البلاغه عنوان کرد:

خراسان مهد ترویج نهج البلاغه بوده است

قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: یک پژوهشگر گفت: در طول هزار سال گذشته پیوسته علمایی از خراسان تلاش کرده اند تا فرهنگ علوی و به ویژه گفتار امیرالمومنین علی (ع) رواج یابد، از این رو شایسته است تا کنگره هزاره نهج البلاغه در خراسان برگزار و به بررسی علمای فعال در این عرصه پرداخته شود.

فرهنگ در رسانهبه گزارش قدس انلاین، محمد‌مهدی علیقلی، یکی از نهج البلاغه پژوهان فعال ضمن اشاره به توجه بی مانند عالمان خراسانی به نهج البلاغه، به خبرنگار گفت: با وجود اینکه برای نخستین بار این اثر گرانسنگ در سال 400 هجری توسط سیدرضی جمع آوری و تا کنون نزدیک به 1000 سال از آن می گذرد، اما باید خراسان را مهد اولیه ترویج و انتشار نهج البلاغه در دنیا دانست.

وی افزود: پس از پخش نسخه های این اثر در شهرهای گوناگون، سرانجام در قرن 5 هجری، یعقوب بن احمد نیشابوری، آن را به خراسان آورد و در نیشابور با برگذاری حلقه هایی در میان شاگردان خود، به ترویج آن پرداخت و پس از او پسرش این راه را ادامه داد، به نحوی که ثمره آن، اثر ظهیرالدین حسن زید بیهقی بود که در سال 552 هجری اولین شرح بر نهج البلاغه را به وجود آورد.

علیقلی اشاره داشت: 24 سال پس از وی، کیزری شرحی دیگر بر نهج البلاغه نگاشت که الگویی برای ابن هیثم و دیگر شارحین بود و سپس علامه سرخسی در اوایل قرن 7 هجری، کتاب اعلام نهج البلاغه را در خراسان منتشر نمود.

وی بیان داشت: بر این اساس در قرن 5 بیشترین توجه به نهج البلاغه در خراسان و در قرن 5 و 6 هجری، 3 شرح مهم در خراسان خلق شد و نهایتا در قرن 7 شاهدی این هستیم که شرح ابن ابی الحدید در بغداد منتشر می گردد که این نشانگر توجه ویژه ایران و به ویژه عالمان خراسان به مجموعه سخنان امیرالمومنین علی (ع) است.

وی درباره فعالان کنونی این عرصه اظهار داشت: در یک دهه اخیر از جمله افراد فعال می توان به آیت الله نقوی خراسانی با خلق اثری 18 جلدی به زبان عربی، استاد حکیمی با انتشار کلام جاودانه، استاد دامغانی با ترجمه بخشی از ترجمه عربی شرح ابن ابی الحدید اشاره داشت. همچنین در این بین می باید سیده صدیقه صاحب کار خراسانی را با انتشار کتابی 7 جلدی تحت عنوان شرح روان بر نهج البلاغه، نخستین شارح زن دانست.

فرهنگ در رسانه

علیقلی درباره مراکز کتابخانه ای مرتبط با آثار امیرالمومنین علی (ع) گفت: امروزه نزدیک به 20 هزار جلد در کتابخانه امیرالمومنین علی (ع) وجود دارد که مورد استقاده محققین قرا می گیرد. علاوه براین 750 نسخه خطی و چاپ سنگی در مرکز اسناد و کتابخانه آستانقدس رضوی موجود است. چنانکه قدیمی ترین نسخه های موجود از نهج البلاغه که در حدود سال 550 هجری مکتوب شده است، در اختیار این مرکز غنی است.

وی با تاکید بر جایگاه ویژه خراسان در عرصه ترویج فرهنگ نهج البلاغه اذعان داشت: در طول هزار سال گذشته پیوسته علمایی از خراسان تلاش کرده اند تا فرهنگ علوی و به ویژه گفتار امیرالمومنین علی (ع) رواج یابد، از این رو شایسته است تا کنگره هزاره نهج البلاغه در خراسان برگزار و به بررسی علمای فعال در این عرصه پرداخته شود.


قدس/یک پژوهشگر نهج البلاغه در گفتگو با قدس انلاین:

بودجه اختصاص یافته در زمینه ترویج معارف نهج البلاغه بسیار ناچیز است/ متاسفانه گروهی از مدیران دچار ضعف اعتقادی هستند!

قدس انلاین_مصطفی لعل شاطری: یک پژوهشگر در حوزه نهج البلاغه به خبرنگار ما گفت: امروزه فرهنگ مدرک گرایی به آفتی در راستای عدم توجه به متونی از جمله نهج البلاغه مبدل شده است

به گزارش قدس انلاین، حجت الاسلام سید جمال الدین دین پرور مولف آثاری گرانسنگ در حوزه نهج البلاغه اظهار داشت: یکی از راهکارهای منحصر به فرد در زمینه ترویج معارف رضوی، بی تردید برگزاری مسابقات حفظ نهج البلاغه است.

وی افزود: باید امروزه به جای برگزاری مسابقات حفظ کل نهج البلاغه، مسابقانی به صورت موضوعی و یا موردی برگزار گردد. به عنوان مثال حفظ یک خطبه و یا چند حکمت و گفتار امیرالمومنین علی (ع). چرا که این امر با استقبال بیشتری از سوی نسل جوان همراه خواهد بود.

وی در این راستا بیان داشت: بی شک فراگیری تدریجی معارف نهج البلاغه این انگیزه را در افراد ایجاد خواهد نمود تا در سایر نکات ناب این اثر ارزشمند ورود نموده و از آن نیز بهره مند گردد. از این رو نیاز است تا این گونه از مسابقات به صورت سالانه و پیوسته در سطح تمامی شهرهای کشور برگزار شود.

فرهنگ در رسانه

حجت الاسلام دین پرور ضمن گلایه از عدم تبلیغ بجا و در شأن این اثر یگانه اظهار داشت: متاسفانه امروزه نهج البلاغه قریب واقع شده است. چراکه قشری از مردم بر این باور هستند، چون این اثر گرانسنگ در مقاطع تحصیلی حضور ندارد، براین اساس مطالعه آن لزومی نیست.

وی افزود: امروزه فرهنگ مدرک گرایی به آفتی در راستای عدم توجه به متونی از جمله نهج البلاغه مبدل شده است. چراکه خیلی از افراد این موضوع را در فرآیند کسب مدرک چندان دارای اعتبار ندانسته و متعاقبا به سراغ آن نمی روند و نیز هنوز آنچنان که باید بهره گیری از نهج البلاغه در دروس دانشگاهی وارد نشده است.

این پژوهشگر حوزه نهج البلاغه گفت: از سویی دیگر تبلیغات در راه ترویج فرهنگ معارف نهج البلاغه بسیار اندک و ضعیف است؛ چراکه متاسفانه این امر از سهل انگاری گروهی از مسئولین نشأت می گیرد که این خود عاملی دیگر در زمینه قریب واقع شدن این اثر جاودانه است.

وی ضمن اشاره به عدم تخصیص بودجه های لازم در راستای گسترش فرهنگ بهره برداری از مفاهیم نهج البلاغه برای رفع مشکلات و دغدغه های جامعه به خبرنگار ما گفت: متاسفانه هیچگاه بودجه ای مفید و کارآمد برای تبلیغ و گسترش نکات ناب این این اثر ممتاز در نظر گرفته نشده است و این امر از ضعف باورهای اعتقادی بعضی از مسئولین و مدیران است. این در حالی است که دشمن با تمام قوا در زمینه مسائل فرهنگیِ اسلام ستیزانه در حال فعالیت است.


وطن امروز/گفت‌وگوی «وطن امروز» با رضا اعظمیان کارگردان فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه»

با یاد شهید خرازی آرام می‌گیرم

مرتضی اسماعیل‌دوست: در آستانه گرامیداشت هفته دفاع‌مقدس، همکلام با مردی شدم که همرزم شهید خرازی و از دوستان شهید احمد کاظمی بوده است و حالا از دریچه سینما به دنبال ثبت روایاتی غرورآفرین بر پرده تماشای نسل‌های بعد از جنگ است. فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» بخشی از زندگی عاشقانه و مومنامه شهید منوچهر مدق در جبهه‌های مقاومت و زندگی است که چند روزی است به اکران درآمده. همان شهیدی که عضو لشکر 27 محمد رسول‌الله(ص) بوده و در وصیتنامه خود آورده است: «از ریا دوری کنید و از ته قلب و با عشق کار کنید». برای رسیدن به زوایایی نزدیک‌تر از دوران حماسه و عشق، گفت‌وگویی با رضا اعظمیان، نویسنده و کارگردان فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» شکل گرفت تا پیوندی میان دیروز حماسه‌ها و امروز خاطره‌ها رخ دهد.

فرهنگ در رسانه

***

در این سال‌های بسیار، آثار کمی ساختید و دچار معضلات بسیاری در فیلمسازی شدید. علت بن‌بست‌های سینما برای شما چه بود؟

شروع فعالیت من از اوایل دهه 70 در انجمن سینمای جوان اصفهان بود اما در این سال‌ها به دلایلی نتوانستم به‌راحتی کار کنم. از دوران دانشجویی چند فیلمنامه نوشتم و به دوستان داده بودم که خیلی خوش‌شان آمده بود.

از اولین کارها تا به حال هم اصرار به ساخت آثاری در زمینه دفاع‌مقدس داشته‌اید.

بله! در همان دورانی که مشغول تحصیل در دانشکده سینما تئاتر بودم، چند فیلمنامه‌ام برای ساخت مورد تصویب قرار گرفت و همان سال‌ها فیلمی دفاع‌مقدسی با نام «صخره‌های شاهد» ساختم. سپس فیلم نیمه‌بلندی با نام «لحظه لبخند» را در سال 75 با دوربین 35 و با موضوع دفاع‌مقدس ساختم. بعد از آن تصمیم گرفتم فیلم «خزه‌های هور» را که اثر اکشن جنگی با تکنیکال بالا بود بسازم که مصادف با تغییر دولت شد و با وجودی که در گذشته تصویب شده بود، مسؤولان سینمایی به دلیل هزینه بالای کار با ساخت آن مخالفت کردند. «خزه‌های هور» اگر ساخته می‌شد، جزو کارهای پُرمخاطب جنگی محسوب می‌شد. بعد از منتفی شدن آن فیلمنامه «آتش عشق» را نوشتم که مربوط به اولین روز جنگ بود که آقای ذوالقدر خیلی از فیلمنامه خوش‌شان آمده بود. آن زمان از طریق موسسه روایت فتح برای ساخت اقدام کردیم و قرار بود با مشارکت سیما فیلم ساخته شود که آن هم به سرانجام نرسید. فیلمنامه «آتش عشق»، روایت ارزنده‌ای بود درباره سربازی که آخرین روزهای خدمتش را در منطقه دنبال می‌کرد که ناگهان حمله عراقی‌ها شکل گرفت و او نتوانست از منطقه برود.

هیچ وقت سعی نکردید از اعتبار رزمند‌گی خود برای به سرانجام رساندن فیلم‌ها بهره ببرید؟!

مثل خیلی‌ها اهل ریا نیستم و حضور در جبهه برایم مفهوم دیگری داشت و با عشق در کنار دوستان می‌جنگیدم. در آن دوران فقط خانواده‌های ما چشم‌انتظار و نگران بودند و سختی کشیدند و ما در جبهه دوران خوب و لذت‌بخشی داشتیم. در آن ایام هر موتوری که از مقابل خانه رزمنده‌ای که در جبهه حضور داشت عبور می‌کرد یا هر زنگ خانه‌ای که به صدا درمی‌آمد، خانواده نگران این بودند که خبر شهادت عزیزشان را خواهند شنید! اما برای رزمندگان حضور در جبهه بسیار دلنشین بود، چون در کنار انسان‌های بزرگی بودند که دیگر شبیه آنها در این ایام پیدا نمی‌شود.

آن دوستان رزمنده زمانی که شما مشغول فیلمسازی شدید هم با شما در ارتباط بودند و آثار شما را دنبال می‌کردند؟

یادم می‌آید سردار احمد کاظمی در دورانی که فیلمنامه «آتش عشق» را نوشته بودم آن را خوانده بود و خدا بیامرز خوشش آمده بود. در آن زمان سردار ذوالقدر به من پیشنهاد کرد که داستان فیلمنامه را به جای ارتش، سپاه قرار دهم تا برای ساخت فیلم سرمایه‌گذاری کنند اما چون در آن دوران شکل انجام وظیفه در سپاه فرق داشت، نمی‌شد وضعیت سرباز را در فیلمنامه تغییر داد.

فرهنگ در رسانه

ارتباط‌تان با سردار کاظمی تا چه زمانی ادامه یافت؟

با سردار کاظمی رفیق بودم و از دوران جنگ او را می‌شناختم. سردار مردی مبارز، شجاع و دلیر بود. در آن سال‌ها همچنان دنبال ساخت فیلم بودم و در سال 1376 قرار بود در کمیته‌ای با نام تالیف و تدوین عملیات آبی که اعضای آن سردار علائی، سردار فدوی، سردار سلامی، سردار رودکی و سردار ابوشهاب بودند، سریال «روزهای سخت دفاع» درباره عملیات کربلای 3 را بسازم که آن هم به سرانجامی‌ نرسید. سردار سلامی خیلی تلاش کرد در دوران سردار صفوی این سریال ساخته شود که موفق نشد. رفتم سراغ ساخت «مرزی برای زندگی» که با حوزه هنری کار کردم و داستان این اثر درباره مواجهه یک بسیجی ایرانی و یک سرباز عراقی بود. این فیلم با وجودی که در سال 82 در بخش اصلی جشنواره فجر پذیرفته نشد اما در میان فیلم‌های اول و دوم سیمرغ گرفت و در چند جشنواره بین‌المللی جایزه کسب کرد.

فیلم «مرزی برای زندگی» در سینماها اکران نشد و حتی به شبکه نمایش خانگی هم نیامد!

اصلا هیچ نسخه‌ای از این فیلم در بازار وجود ندارد و از تلویزیون هم پخش نشد. متاسفانه 25 هزار نسخه از فیلم نابود شد. فیلمی که در افتتاحیه جشنواره معتبر فوکویاما به نمایش درآمده بود، در رسانه‌های داخلی هیچ بازتابی نیافت. در پایان فیلم «مرزی برای زندگی»، سرباز عراقی به دلیل شخصیت والای جوان بسیجی متحول می‌شود. این فیلم در هر جایی به نمایش درمی‌آمد نشان می‌داد ایرانی‌ها اصلا دنبال جنگ نبوده‌اند و انسان‌های صلح‌طلبی هستند.

برای ساخت فیلم «کارناوال مرگ» هم با تهیه‌کننده دچار مشکل شدید و اسم‌تان از تیتراژ خارج شد؟

خودم گفتم که اسم من را در تیتراژ نیاورند. 70 درصد آن فیلم را من ساختم و کار خوبی شده بود اما دخالت‌ها و عدم حمایت تهیه‌کننده باعث شد دیگر ادامه ندهم. آقای حبیب‌الله کاسه‌ساز می‌خواست فیلم را به شکل تلویزیونی دربیاورد و دنبال تغییرات زیادی در آن بود. فیلم «کارناوال مرگ» رفتارهای نامناسب برخی افراد در جامعه را مورد نقد قرار داده و پایان آن بیانیه‌ای برای اخلاق بود اما متاسفانه بی‌برنامگی برای ساخت این فیلم پیش آمد. برای ساخت یک فیلم باید همه مسائل و زمان ساخت اثر را در نظر گرفت و همه چیز را طبق برنامه پیش برد.

با مشکلات بسیاری که طی سال‌های طولانی فیلمسازی داشتید، واهمه‌ای برای تقبل ساخت فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» نداشتید؟

انجمن سینمای دفاع‌مقدس در سال 1389 به من پیشنهاد ساخت فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» را براساس داستان «اینک شوکران» داد. در این کار هم مشکلاتی پیش آمد و کار ساخت آن به دلیل مشکلات مالی مدتی متوقف شد. قبل از ساخت این فیلم، فیلمنامه «فریاد بی‌صدا» که قرار بود توسط مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی ساخته شود به دستور آقای شفیع آقا‌محمدیان مبنی‌بر عدم همکاری مرکز در ساخت فیلم‌های بلند منتفی شد، در صورتی که پروژه چندمیلیاردی «لاله» توسط آن مرکز در دست تولید قرار گرفت! فیلمنامه «فریاد بی‌صدا» داستان یک بسیجی واقعی بود و می‌توانست بازتاب جهانی پیدا کند. به نظرم بسیجی بودن یک تفکر است که می‌تواند در هر فردی با هر آیین و مذهبی شکل بگیرد و افراد مخلص بسیجی کم پیدا می‌شوند. باید فرهنگ واقعی بسیج را برای نسل جوان به تصویر درآورد. برای ساخت فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» من از ابتدا مخالف تهیه‌کنندگی آقای شرف‌الدین بودم، چرا که ایشان مسؤول انجمن سینمای دفاع‌مقدس بود و فرصت همراهی با فیلم را نداشت. مشکل من در فیلم «کارناوال مرگ» هم این بود که تهیه‌کننده در کنار ما نبود. اینجا باید از آقای پژمان لشکری‌پور تشکر ویژه کنم که با پذیرفتن مدیریت پس از تولید به ساخت فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» کمک کرد.

فرهنگ در رسانه

برای رسیدن به شخصیتی ملموس مانند منوچهر مدق و همسرش، چقدر به جمع‌آوری اطلاعات دست زدید؟ و آیا فیلم ساخته‌شده اقتباسی سینمایی از کتاب «اینک شوکران، منوچهر مدق به روایت همسر شهید» بوده یا برداشتی از کتاب داشته‌اید؟

نمی‌شد همه بخش‌های کتاب را در فیلم بگنجانیم و برخی قسمت‌های آن خیلی غمگین و تلخ بود. من برداشتی از کتاب داشتم و براساس دریافتم، شور و شعف و شادمانی را در عشق فرشته ملکی نسبت به همسرش منوچهر مدق دیدم و سعی کردم این عشق فراموش‌شده را برای نسل جدید بازگو کنم.

با همسر شهید مدق هم پیش از ساخت فیلم دیدار کردید؟ و آیا خانواده این شهید گرانقدر، اثر ساخته‌شده را تماشا کردند؟

بله! یک جلسه قبل از ساخت فیلم با خانم فرشته ملکی صحبت کردم و ایشان خاطراتی را از آن زمان گفتند که ما در فیلم گذاشتیم و بعد از اتمام کار در جشنواره فجر هم فیلم را دیدند و اظهار رضایت کردند.

با همه محدودیت‌ها و معضلات، خودتان از «دلتنگی‌های عاشقانه» به عنوان اثری با ساختار سینمایی دفاع می‌کنید؟

من خودم از 20 به فیلم نمره 8 می‌دهم اما با این وجود همین «دلتنگی‌های عاشقانه» از بسیاری فیلم‌هایی که اکران شده بود از لحاظ ساختاری یک سر و گردن بالاتر است! وقتی همه ابزارها را از من می‌گیرند، کاری نمی‌توانم بکنم. ما سکانس اول را به دلیل نداشتن لوکیشن مناسب حذف کردیم و مشکلات دیگری هم داشتیم.

مهم‌ترین هدف شما از ساخت فیلم «دلتنگی‌های عاشقانه» رسیدن به وجوه شخصیت شهید مدق بود یا یادآوری عشقی حقیقی و ماندگار که فراموش شده است؟

من می‌خواستم ضمن نشان دادن شخصیت مردی مانند شهید مدق از دریچه همسرش به وقایع بپردازم. خانواده‌های رزمندگان در این سال‌ها خیلی سختی کشیدند و در سینما کمتر به آنها پرداخته شد. فرشته ملکی چنان در عالم واقعیت شیفته رفتار و نگاه منوچهر مدق می‌شود که همه مشکلات را عاشقانه می‌پذیرد. این برای نسل امروز ما بیگانه است، چون بیشتر از واقعیت در فضای مجازی به سر می‌برند و من می‌خواستم مفهوم عمیق عشق را نشان دهم. خانم فرشته ملکی خواستگاران بسیار متمولی داشتند و با وجودی که خانواده‌شان در ابتدا مخالف بودند اما همچنان وفادار و علاقه‌مند به شخصیت بزرگی چون منوچهر مدق باقی ماندند. فرشته با منوچهر به رشد رسید و چادر سرش کرد. یک عشق اصیلی در فرشته شکل گرفته بود که با سختی‌های زندگی جنگید و این برای نسل امروز ما بیگانه شده است. حتی دخترانم که فیلم را دیدند از این همه ایثار این خانم تعجب کردند! به نظرم فرشته در ابتدا دلبسته شده و بعد در کنار منوچهر به بلوغ دست یافت سپس به استقلال فکری رسید. فرشته تا جایی خودخواهانه منوچهر را برای خودش می‌خواست اما بعد که منوچهر به او می‌گوید تو را به فاطمه زهرا(س) اجازه بده بروم، آنجاست که فرشته واقعا عاشق می‌شود و دل می‌کند، چرا که به کمال باور خود می‌رسد. زندگی آنها چنان عاشقانه بود که منوچهر مدق بیشتر از خود برای خاطر فرشته قبول می‌کند شیمی‌درمانی شود و قبل از شهادتش به نوعی از او اجازه عروج می‌گیرد.

فرهنگ در رسانه

چرا تاکنون در سینما کمتر توانستیم شاهد ارائه تصویری روشن و ماندگار از قهرمانان دفاع‌مقدس باشیم؟

برای اینکه متاسفانه برخی‌ها فقط دنبال منافع شخصی هستند و براساس سلیقه خود می‌خواهند واقعیت را به شکل دیگری در سینما ببینند. من با مردان بزرگی در جبهه همراه بودم که با وجودی که خیلی بزرگ بودند اما اصلا خودشان را بزرگ نمی‌دیدند مانند شهید خرازی که واقعا مرد ارزشمندی بود. ما اجازه پرداختن به همه ابعاد زندگی چنین افرادی را در سینما نداریم. من دوست دارم مثلا موضوع مک‌فارلین را نشان دهم و کلی هم تماشاگر می‌آید اما آیا می‌شود آن را به شکلی واقعی ساخت؟ من می‌خواهم همه ابعاد عملیات کربلای 4 را نشان دهم، آیا حمایت لازم می‌شود؟ متاسفانه دنبال ریاکاری در فیلمسازی هستند و من اینگونه نیستم.

چگونه در سینمای هالیوود امکان پرداختن به همه ابعاد زندگی قهرمانان وجود دارد؟

در آمریکا، مایکل مور فیلم «سیکو» را در نقد شرکت‌های بیمه‌ کشورش می‌سازد و اجازه این کار به او داده می‌شود. در هالیوود بیش از 49 درصد سکانس‌ها در ضدیت با نظام و قانون آن کشور است و در نهایت آنچه برایشان مهم است، پیام نهایی فیلم است که نشانه‌ای از قدرت و صلابت خواهد بود اما اینجا برای نحوه گریم یک بازیگر باید پاسخ بدهیم! متاسفانه اندیشه در این زمانه دور شده است، در صورتی که در همان اول انقلاب حضرت امام می‌گفت با اندیشه انتخاب کنید. من برخلاف خیلی از فیلم‌ها سعی کردم در آثارم شخصیت‌هایی زمینی و واقعی درست کنم.

با توجه به اینکه به هفته گرانقدر دفاع‌مقدس نزدیک می‌شویم، می‌خواستم از زبان شما خاطره‌ای را از دوران جبهه و همجواری با مردانی بزرگ چون شهید خرازی بشنوم.

بچه‌های جبهه خالص‌ترین و بی‌ریاترین آدم‌های دوران بودند. آنها به کاری که می‌کردند اعتقاد کامل داشتند. من دوران 8 ساله دفاع‌مقدس را به 3 بخش تقسیم می‌کنم. اولین بخش از ابتدای جنگ تا زمان عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا بود که نقطه عطف مهمی است و آنجا شهید خرازی نیروهایی را آماده می‌کند و درست در شب عزل بنی‌صدر از فرماندهی کل قوا با فرماندهی عملیاتی نشان می‌دهد بچه‌های رزمنده چگونه می‌توانند حماسه بیافرینند. مرحله دوم از حصرآبادان تا عملیات بیت‌المقدس است و بعد از والفجر 8 تا پایان جنگ هم مرحله سوم است. بچه‌های ما طی سال‌ها شکست و مقاومت به پیروزی دست یافتند. آن مردان در جبهه پخته شدند، مانند سردار سلیمانی که حالا قدرت بزرگی است. شما در آن ایام اگر شهید خرازی را می‌دیدید فکر نمی‌کردید که او اصلا فرمانده باشد، چرا که فردی کاملا خاکی بود. بچه‌های جنگ دنبال مطرح کردن خود نبودند.

فرهنگ در رسانه

برای شما شهید خرازی یک اسطوره بود؟

نمی‌خواهم بگویم اسطوره، چراکه شعاری و دور از دسترس می‌شود. برای من شهید خرازی یک انسان واقعی و یک مرد بزرگ بود. یادم می‌آید روزی به دلیلی از ایشان دلخور شدم و نامه‌ای انتقادی برایش نوشتم. چون واقعا چنان حیایی در چهره داشت که آدم شرم می‌کرد به او مستقیم چیزی بگوید. شهید خرازی وقتی نامه‌ام را خواند من را صدا کرد و گفت: اگر عینک سبز بگذاری، سبز می‌بینی و اگر قرمز بزنی، قرمز می‌بینی. یک عینک بی‌رنگ بزن که دنیا را همانطور که هست ببینی. او به من گفت که تنها از طرف خدا برای این لشکر انتخاب شده است. این حرف خیلی تکانم داد و از دیدگاه اشتباه خود خجالت کشیدم. امروز از جامعه هم همین را می‌خواهم که عینکی بی‌رنگ بزنند و مسؤولان به فیلمسازان این مملکت اعتماد کنند. من هنوز هم وقتی دچار مشکل می‌شوم با یاد شهید خرازی آرام می‌گیرم. شهید خرازی خاکی بود و وقتی می‌خواست به جایی برود منتظر ماشین خاصی نبود و پشت وانت می‌نشست البته نشان دادن مردان جبهه هنر می‌خواهد و وقتی در فیلم خود افراد معتاد را در حال ورق بازی نشان می‌دهیم، دیگر نباید ادعای این را داشته باشیم که فیلم دفاع‌مقدسی ساخته‌ایم! چگونه می‌توان پذیرفت که مثلا در لشکر شهید کاظمی کسی جرات کند که دست به خلاف بزند. افراد ناجوری هم مانند کاراکترهای فیلم «اخراجی‌ها» اگر آنجا بودند اصلا خجالت می‌کشیدند رفتار بدی از خود نشان دهند.

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین