تسلیم قاتل افیونی نزد پلیس

به گزارش بولتن نیوز به نقل از روزنامه ایران، از ساعت 3 بعد از ظهر 11 شهریور ماه سال‌جاری وقتی یک جنایت تلخ در خیابان همیلای محله پونک تهران رخ داد، پلیس خود را در برابر قاتلی افیونی دید که با لباس راحتی از خانه‌شان گریخته بود. مأموران در تحقیقات میدانی شنیدند سه برادر که مأمور کمپ ترک اعتیاد بوده‌اند پس از تماس پدر یک پسر افیونی به خانه آنان رفته و ناگهان از سوی وی که چاقوی آشپزخانه در دست داشت، مورد حمله قرار گرفته‌اند و «امیر» 29 ساله در دم جان باخته و «میثم» 28 ساله نیز بشدت زخمی می‌شود. 

با توجه به جنایی شدن این حمله خونین، تیمی از اداره پلیس آگاهی تحت نظر بازپرس بستان‌زاده از شعبه دوم دادسرای امور جنایی وارد عمل شدند تا قاتل فراری را دستگیر کنند. در ابتدای تجسس‌ها برادران قربانی جنایت تحت تحقیق قرار گرفتند و ادعا کردند که پدر قاتل به خاطر اعتیاد پسرش با کمپ تماس گرفته و از آنها خواسته تا برای انتقال پسرش به کمپ و انجام اقدامات درمانی برای ترک مصرف مواد مخدر اقدام کنند.

میثم نیز که زخمی شده است ادامه داد: زمانی که با پدر خانواده وارد خانه شدیم، بیمار در آشپزخانه حضور داشت. به سمتش رفتیم اما ناگهان او به سمت برادرم حمله‌ور شد و با چاقو ضربه‌ای به او زد. قصد کمک کردن به برادرم را داشتم که قاتل مرا نیز از ناحیه کتف زخمی کرد و پس از آن خانه را ترک کرد و گریخت. در حالی که «سعید» 26 ساله گریخته بود و سرنخی از مخفیگاهش در دست نبود، کارآگاهان آموزش‌های ویژه‌ای را به خانواده وی دادند تا سعید را وادار به تسلیم کنند. ساعت 3 بعد از ظهر 15 شهریور سعید با پای خود به اداره ویژه قتل پلیس آگاهی رفت و تسلیم شد. وی در اعترافاتش گفت: «به خاطر مصرف موادمخدر با پدرم دچار اختلاف شدید شدم. حدود دو شب قبل از حادثه، از خانه بیرون رفته و با خودرو در خیابان چرخی زدم. دچار بی‌خوابی و خستگی شدید شده بودم تا اینکه تصمیم گرفتم برای استراحت به خانه برگردم.

وقتی صدای باز شدن در ورودی را شنیدم به سمت آشپزخانه دویدم و پشت کابینت آشپزخانه نشستم. همه وجودم می‌لرزید. ناگهان دستم به چاقوی دسته سفیدی خورد و آن را برداشتم. در همین زمان سه مرد وارد آشپزخانه شدند. ترسیده بودم و به آنها گفتم: «جلو نیایید» اما یکی از آنها به سمت من آمد. در آن لحظه تنها می‌خواستم از خانه فرار کنم، اصلاً دست خودم نبود. در حالی که فریاد می‌زدم «خدایا کشتمش» به سمت در خروجی خانه دویدم. زمانیکه وارد آسانسور شدم، ناگهان متوجه چاقوی خون‌آلود در دستم شدم. ترسیدم و چاقو را روی زمین انداختم. از آسانسور و ساختمان بیرون دویدم. نمی‌دانستم می‌خواهم به کجا بروم ولی با همه سرعت به انتهای کوچه دویدم. یادم افتاد که یک آژانس در انتهای کوچه قرار دارد. به آژانس رفته و درخواست خودرو کردم. راننده گفت: «کجا برم» که گفتم «فقط برو». داخل خودرو به گریه افتادم. من قصد ضربه زدن به مقتول را نداشتم فقط برای اینکه خودم را نجات بدهم اقدام به این کار کردم. به خانه یکی از دوستانم در اسلامشهر رفتم. در این مدت فقط گریه می‌کردم. آن شب را در خانه دوستم خوابیدم تا اینکه پس از چند روز تصمیم گرفتم تسلیم شوم.»

سرهنگ کارآگاه آریا حاجی‌زاده، معاون مبارزه با جرایم جنایی پلیس آگاهی تهران بزرگ با اعلام این خبر گفت: با توجه به اعتراف صریح متهم به ارتکاب جنایت، قرار بازداشت موقت از سوی مقام محترم صادر شد و متهم جهت انجام تحقیقات تکمیلی در اختیار اداره دهم ویژه قتل پلیس آگاهی تهران بزرگ قرار گرفته است.