کد خبر: ۲۸۹۲۷۶
تاریخ انتشار:
بسته روزانه بولتن نیوز در حوزه فرهنگ / 15 شهریور 94

فرهنگ در رسانه

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

گروه فرهنگی - امروزه رسانه ای نیست که فعالیت داشته باشد و به مقولات فرهنگی توجهی نکند. چه اینکه فرهنگ و رسانه دو روی یک سکه بوده و اصلاً نمی‌توان دم از کار رسانه ای زد ولی مقولات فرهنگی را نادیده گرفت. در این شرایط، یکی از مهمترین رسانه‌هایی که از قدیم الایام و به طور مدام، موضوعات فرهنگی را مورد بررسی قرار داده است، روزنامه‌ها بودند. تا جایی که بعید است تا امروز روزنامه منتشر شده باشد که هیچ بهره ای از فرهنگ نبرده باشد.

به گزارش بولتن نیوز، در روزگار ما نیز روزنامه های موجود با گرایشات سیاسی و فکری گوناگون، دست به این کار زده و در قالب‌های مختلف، به مسائل فرهنگی می پردازند. اما نکته اینجاست که این همه تولیدات فرهنگی منتشر شده در روزنامه‌ها برای دیده شدن پا به این جهان گذاشته اند. به عبارت دیگر، مطلبی که دیده نشود گویی اصلاً تولید نشده است. اما آیا با حجم انبوه سایت‌ها و مجلات و روزنامه‌ها و رسانه‌های مختلف دیگری که وجود دارد، می‌توان به همه آن‌ها پرداخت و مطالب شان را از نظر گذراند؟ جواب معلوم است…

فرهنگ در رسانه

به همین دلیل ما دربولتن نیوزسعی کرده‌ایم تا از این به بعد و در قالب صفحه«فرهنگ در رسانه»به بازخوانی و بازنشر اصلی‌ترین مطالب فرهنگی روزنامه‌ها بپردازیم. به عبارت دیگر، «فرهنگ در رسانه»تلاشی است برای تبلور روزانه تراوشات فرهنگی روزنامه های کشور. تا به این طریق، حداقل اصلی‌ترین مقولات فرهنگی که در روزنامه‌ها منتشر شده است، توسط مخاطبین دیده شود. البته ما از همین جا، دست همکاری خود را به سمت همگان دراز کرده و از همه کسانی که تمایل دارند به انحای مختلف در این زمینه به ما کمک کنند، دعوت می‌کنیم تا در کنار ما، به ارتقای صفحه«فرهنگ در رسانه»کمک کنند.

آرمان، آفتاب یزد، ابتکار، اعتماد، افکار، اطلاعات، ایران، تفاهم، جام جم، جوان، جمهوری اسلامی، حمایت، خراسان، راه مردم، حمایت، روزان، رویش ملت، سیاست روز، شرق، شهروند، قانون، قدس، کیهان، مردم سالاری، وطن امروز و همشهری روزنامه هایی هستند که روزانه به آن‌ها پرداخته و سعی می کنیم گلچینی از بهترین های آنها را در یک سبد فرهنگی به خدمت شما عرضه کنیم.

*****

آرمان/ايران «محمد رسول‌ا...» را به اسكار مي‌فرستد

ورايتي در مطلبي كه درباره فيلم «محمد رسول‌ا...(صساخته مجيدي نوشت، اعلام كرد؛ اين فيلم احتمالا نماينده ايران در اسكار خواهد بود. به گزارش مهر، ورايتي در جديدترين مطلبي كه درباره فيلم «محمد رسول‌ا... (صنوشته آورده است: مجيد مجيدي نخستين ايراني كه نامزد اسكار فيلم خارجي زبان شد (در سال ۱۹۹۷ براي «بچه‌هاي آسمان») به عنوان سازنده گران‌ترين فيلم تاريخ كشورش نيز شناخته شده است. اين فيلم كه از سبكي كلاسيك بهره مي‌گيرد، داستاني حماسي، تاريخي و بلند را با عنوان «محمد رسول‌ا...» تصوير كرده و با بودجه حدود ۴۰ميليون دلاري از نام‌هاي بزرگي در پشت صحنه بهره گرفته است.

ويتوريو استورارو و ‌اي.آر. رحمان از جمله اين افراد هستند كه در كنار بخش جلوه‌هاي ويژه، اين فيلم ۱۷۱دقيقه‌اي حماسي را به عنوان نخستين فيلم از سه‌گانه‌اي كه قرار است ظرف هفت سال ساخته شود، شكل داده‌اند. در عين حال مي‌توان نتيجه فيلم را پيش‌بيني كرد. آليسا سيمون منتقد ورايتي سپس با بيان پيشينه آثار مجيدي و نام بردن از فيلم‌هاي مشهور وي مي‌نويسد: اين فيلم زندگي حضرت محمد(ص) را از زمان تولدش تا سن ۱۲سالگي تصوير مي‌كند و به دليل معذوريت‌هاي مذهبي از تصوير چهره ايشان خودداري مي‌كند. مجيدي سعي دارد تا آنجا كه ممكن است با صحنه‌هاي اكشن (تعقيب در بازارها، مبارزه با كاروان شترها، يورتمه رفتن اسب‌ها در بيابان) به فيلم روح ببخشد، اما ژانر اكشن نقطه قدرت اين فيلمساز نيست.

اين صحنه‌هاي كليشه‌اي، در تركيب با جلوه‌هاي تصويري ويژه زيبا، بيشتر مي‌تواند نسخه‌اي درجه دو از سبك سينمايي پذيرفته شده غربي باشد. نكته مشكل‌آفرين ديگر حداقل براي تماشاچيان خارجي اين است كه آنهايي كه با داستان اسلام و داستان مردي كه آخرين پيامبر مسلمانان است آشنايي ندارند، در آن كمي تا حدودي گم خواهند شد. با توجه به رشد توجه بين‌المللي نسبت به اسلام و اينكه اين فيلم احتمالا كانديداي رسمي ايران در بخش فيلم خارجي زبان اسكار خواهد بود، سرمايه‌گذاري كردن در زمينه تهيه اطلاعات پس‌زمينه‌اي مرتبط كار مثبتي بود و به بينندگان غيرمسلمان رابطه بين شخصيت‌هاي اصلي، اينكه بني‌هاشم چطور به قبيله قريش مرتبط مي‌شد و ... ، توضيح مي‌دهد. در حال حاضر، برداشت اصلي كه مي‌توان از فيلم داشت اين است كه اسلام، يهوديت و مسيحيت ارزش‌ها و ريشه‌هاي مشابه دارند.

منتقد ورايتي با توضيحي درباره شرايط بعثت حضرت محمد(ص) و رابطه خاندان ايشان با مشركان، توضيحي درباره تاريخ صدر اسلام براي خواننده غيرآشنا با اسلام بيان مي‌كند و در ادامه مي‌افزايد: مجيدي با نشان ندادن چهره حضرت محمد(ص) و فيلمبرداري او از پشت به سنت اسلامي احترام مي‌گذارد. در كنفرانس خبري، او توضيح داد كه با همراهي استورارو دوربيني را به‌طور اختصاصي تنظيم كردند تا از ديدگاه پيامبر فيلمبرداري كند اما از آنجا كه بخش مركزي فيلم به دوران زندگي حضرت محمد (ص) قبل از بدل شدن به پيغمبر اسلام مي‌پردازد، مي‌توانيم صداي بازيگراني كه نقش او را در سنين ۶، ۸ و ۱۲ سالگي ايفا مي‌كنند بشنويم. اما در صحنه‌هاي پاياني فيلم كه ۵۰سال بعد اتفاق مي‌افتند، كلمات او را عمويش ابوطالب بيان مي‌كند. با وجود اينكه استوراروي بزرگ، تصاويري زيبا در صحرا خلق مي‌كند، به نظر مي‌رسد اين فيلم نيازمند سينما اسكوپ باشد. علاوه بر اين، نه فيلمبرداري و نه موسيقي جعلي خاورميانه‌اي رحمان احساس ارگانيك بودن با داستان يا پس‌زمينه را ايجاد نمي‌كنند، بلكه بيشتر شبيه ضميمه‌هاي طراحي‌شده براي بازاريابي به نظر مي‌رسند. بدترين كار تكنيكي فيلم هم تدوين سنگين و گيج‌كننده آن است كه هيچ گونه دركي از شخصيت‌ها و روابط آنها فراهم نمي‌كند.

آنچه منتقد گاردين نوشت

هفته پيش و همزمان با نمايش فيلم «محمد رسول‌ا...» در جشنواره فيلم مونترال، منتقد نشريه گاردين نيز با دادن ۴ستاره از ۵ستاره به فيلم مجيد مجيدي در اين باره نوشت: اين نخستين باري نيست كه پيامبر اسلام روي پرده بزرگ رفته اما فيلم سال ۱۹۷۷ ساخته مصطفي عقاد، تاريخ قرآني را تنها از ديدگاه محمد(ص) بيان مي‌كرد. اما فيلم «محمد رسول‌ا...» مجيد مجيدي اينطور نيست. فيلم پرخرج ۴۰ميليون دلاري او با نيتي خوب، از زاويه‌اي نمادين به بررسي اوضاع آن دوره مي‌پردازد. ما ابتدا حضرت محمد(ص) بزرگسال را از پشت در قاب تصوير داريم؛ ايشان لباسي سرتاسر سفيد پوشيده است، بعد صداي بازي كودكي شنيده مي‌شود با تصاويري از سر پوشيده با چفيه پيامبر. صداي سخن گفتن او را هم مي‌شنويم كه در نخستين جملاتش در فيلم مي‌گويد:

«هواي اينجا بوي خوبي دارد» با توجه به روايت جذابي كه مجيدي از اسلام به نمايش گذاشته، تمركز بيش از حد بر مساله نحوه نمايش پيامبر، تنها حواس پرت‌كن است و تمركز بر فيلم را از بين مي‌برد. با وجود نمايش اتفاقاتي كه حدود يك دهه پس از نازل شدن نخستين وحي بر پيامبر رخ داد و خطري كه از سوي ساكنان مكه، او و پيروانش را تهديد مي‌كند، بيشتر فيلم فلش‌بك‌هاي طولاني از دوران كودكي و نوجواني پيامبر است و حول محور شخصيت‌هاي ديگر از جمله مادرش آمنه با بازي مينا ساداتي، پدربزرگش عبدالمطلب با بازي عليرضا شجاع نوري و عمويش ابوطالب با بازي مهدي پاكدل هم مي‌چرخد.

سلسله‌اي از وقايع خارق‌العاده، كه با از مسير خارج شدن حبشي‌هاي فيل‌سوار توسط دسته‌اي پرنده درست پيش از تولد محمد آغاز مي‌شود، نشان مي‌دهد اين همان پيامبري است كه همه انتظارش را مي‌كشيدند. مجيدي نخستين مجموعه از اين موج انقلابي را با سبكي حماسي و زيبا و به روش پيش از دوران استفاده از جلوه‌هاي سي‌جي‌آي (كامپيوتري) به نمايش مي‌گذارد. با اين حال سر در آوردن از «درك آزاد شخصي» او از وقايعي كه بيشتر در خود قرآن هم به آنها اشاره شده، براي آنهايي كه از تاريخ اسلام اطلاع زيادي نداشته باشند آسان نخواهد بود. اين فيلم از نظر ديدگاهش نسبت به موضوع داستاني مذهبي خود با صلابت جلو مي‌رود و همان استعدادي را نشان مي‌دهد كه كارگردان با استفاده از آن در دهه ۱۹۸۰ تصاوير زيبايي با بار متافيزيكي خلق كرده بود: مثال خوب از اين نگاه وقتي است كه محمد (ص) نوجوان رداي خود را روي گلي مي‌گذارد و باعث پراكنده شدن مواج دانه‌ها در هوا مي‌شود. از بعضي جهات، شايد یکی از پيغام‌های اين فيلم در بازسازي خارق‌العاده شهر قرن هفتمي حجاز باشد كه اعتبار عظيم آن را مي‌توان به ميلين كريكا كلاياكوويچ طراح تهيه و مايكل او كانر طراح لباس‌هاي فيلم تخصيص داد. فيلم او به طرز روشنفكرانه‌اي صادق، متعهد و شاعرانه است.

*****

آفتاب یزد/وقتی سریال ها هر روز ضعیف تر می‌شوند؛ قهرمان هایی که بدبختی برایشان می‌بارد

حدود یک ماه پیش بود که سریال "تنهایی لیلا" میهمان خانه های ما شده بود. داستان این سریال مربوط به لیلا ، دختری از خانواده ای ثروتمند بود که از آمریکا بازگشته و به محمد ، متولی امامزاده ای در یک روستا علاقه مند می‌شود. خط اصلی داستان و سیر اتفاقات و حوادث نیز حول محور این عشق می‌گذرد . این سریال با اینکه توانست مخاطبان زیادی را به خود جذب کند اما نقدهای بسیاری را به خود وارد کرده است.

* «شایان» خوددارتر از «محمد»!

به گزارش فردا، قسمت های اول داستان این سریال بود که لیلا با خراب شدن ماشینش به امامزاده پناه آورد و محمد برای مصون ماندن از گناه از آنجا بیرون آمد. اما نکته ای در اینجا وجود داشت این بود که محمد برای دور شدن از وسوسه شیطانی، انگشتان دستش را در آتش می‌سوزاند و بعد از آن لیلا عاشقش می‌شود. ضعف داستان در قسمت دیگری از سریال بیشتر نمایان می‌شود که فردی مانند شایان، که در کشور غیر اسلامی‌بزرگ شده است می‌تواند با لیلا در یک خانه تنها بماند! سوالی که در این میان پیش می‌آید این است که اگر فرد مومن و متولی امامزاده، هنگام تنها شدن با دخترک دست به خودسوزی می‌زند، چطور می‌شود که شایان چندین بار به خانه لیلا دعوت می‌شود و به راحتی خودش را کنترل می‌کند؟ طبیعتا نشان دادن شخصیت سریالی شایان به عنوان شخصی خوددارتر در مقابل محمد که شخصیت متدینی دارد، مناسب به نظر نمی‌آمد. همچنین به تصویر کشیدن دختری که از غرب آمده به فکرش نمی‌رسد که محیط امامزاده برایش خطرناک باشد، اما متولی آن مسجد برخوردی خلاف آن داشته باشد! این قضیه تداعی کننده این است که او برداشتش بر اساس محیطی است که در آن بزرگ شده و در نتیجه حتما آن محیط خیلی سالم تر از محیطی است که مسلمان ها در آن بزرگ می‌شوند.

* لیلا بدبخت تر از ستایش

درست است که تنهایی لیلا مخاطبان زیادی داشت و مخاطبان زیادی پای تماشای این سریال می‌نشستند اما در مقابل این تعاریف، بسیاری از مخاطبان لیلا را بدبخت تر از ستایش دانسته اند و معتقدند که سریال ها در حال رقابت هستند تا بدبختی ها را به تصویر بکشند. عده ای مخاطبان معتقدند که در سریال های ایرانی یک بازیگر نماد تمام گرفتاری ها و مشکلات است، طوری که از قسمت های اولیه سریال هر روز اتفاقی جدید برای بازیگر نقش اول خواهد افتاد و پایان داستان یکباره خوشبختی به او رو می‌آورد! چرا باید ساختار سریال «تنهایی لیلا» و سریال‌های مشابه آن به حدی تکراری شده است که تبدیل به لطیفه‌های فضای مجازی شده است. از سوی دیگر می‌توان گفت این دسته از سریال های ایرانی، مانند سریال های ترکی بدون محتوا مخاطبان زیادی را به خود جذب می‌کند اما تمام شان از یک کلیشه بهره می‌برند. مثلا مردانی ثروتمند (مردانی که ستایش و لیلا را پسند می‌کنند) که به هر ترتیب و توطئه‌ای قصد تصاحب دختر را دارند. ادعایشان آن است که می‌خواهند برای کودک پدری کنند. همه اینها را با این نکته تصور کنید که زن همواره در موضع انفعال است و این رفتار و رقابت مردهاست که او را به این سو و آن سو می‌کشد.

* چرا گریم محمد شلخته بود؟

نقد دیگری که به سریال «تنهایی لیلا» وارد است نحوه نمایش شخصیت مذهبی و مثبت محمد در داستان بود. محمد که در همان ابتدای فیلم، به عنوان فردی ضعیف النفس نشان داده شد، دارای گریمی‌نامرتب و به هم ریخته بود. انتخاب گریم شلخته برای محمد، که فردی متدین بوده از یکی دیگر از ضعف های نمایش این داستان به حساب می‌آید.

* دلیل بی رمق شدن قسمت‌های پایانی «تنهایی لیلا»

چه بود؟

در حالی که در شروع داستان سریال تنهایی لیلا حس کنجکاوی مخاطب برانگیخته می‌شد اما حدودا بعد از رسیدن به نیمه های فیلم یک باره داستان این سریال بی رمق شد و افت محسوسی داشت؛

آدم ها دیگر آن حرکت و تاثیر اولیه را نداشتند. سیف الدین و همسرش و خیلی های دیگر که شخصیت‌های مثبت فیلم بودند یکباره انگار

نا امید و مایوس شده و دیگر فقط شاهد داستان بودند! از سویی قصه فرعی کتایون که اصلا به بقیه کار نمی‌چسبد و مشکل منطقی دارد؛ چرا کسی او را با وجود اینکه با زرین کار می‌کرده، به خاطر نمی‌آورد؟ دیگر کتایون دغدغه اصلی فیلم می‌شود! طوری که انگار مرگ محمد، دست و بال داستان را خالی می‌کند. آنقدر که دیگر حتی پدر و عمو و شخصیت های اول فیلم به کل محو می‌شوند و نویسنده سعی می‌کند با چند قصه فرعی و چند آدم دیگر مخاطبش را حفظ کند. یکباره شخصیت های منفی چنان قوت می‌گیرند که جایی برای جولان لطیف و سیف الدین و حتی روحانی نمی‌ماند. نیروهای شر حالا چنان با شدت جلو می‌روند که کارگردان سردسته اشرار فیلمش را حذف می‌کند و به مرگ او رضایت می‌دهد. یا این‌که یکبار لیلا از چشم مردم می‌افتد و همه به او بد نگاه می‌کنند و ... اما ناگهان قسمت آخر می‌رسد، طوری سریال پیش می‌رود که گویا باید در یک قسمت سر و ته داستان را به هم آورند. سه سال آینده نمایش داده می‌شود. ورق بر می‌گردد و تمام بدبختی ها در یک قسمت سریال به صورت خوشبختی ظهور می‌کند و داستان تنهایی لیلا تمام می‌شود!

*****

اطلاعات/۲ اثر تازه استاد فرشچیان امروز در سعدآباد رونمایی می‌شود

دو اثر تازه استاد فرشچیان صبح امروز با حضور جمعی از مسئولان و فرهیختگان عرصه علم و هنر در موزه استاد فرشچیان واقع در کاخ موزه سعدآباد رونمایی می‌شود.

سیدحسن صائب نماینده استاد فرشچیان ضمن اعلام این خبر افزود: ساعت ۱۰ صبح یکشنبه ۱۵ شهریور دو اثر استاد فرشچیان به نام‌های شام غریبان و آسمان چهارم با حضور احمد جنتی وزیر ارشاد، دکتر ظریف وزیر امور خارجه و سلطانی‌فر، رئیس سازمان میراث فرهنگی و جمعی از اهالی ادب و هنر برگزار می‌شود. همچنین ناصر میرباقری، مدیر انتشارات گویا نیز گفت:‌ پیش از ظهر جمعه، علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد با استاد فرشچیان در منزل استاد دیدار کردند و برنامه‌ریزی‌های این مراسم را به سرانجام رساندند. میرباقری خبرداد: این دو اثر تازه به همراه گزیده‌ای از آثار استاد فرشچیان در قالب جلد ششم کتاب آثار او توسط انتشارات گویا زیر چاپ است که به زودی روانه بازار نشر خواهد شد.

*****

جام جم/با «فرزین صابونی»، بازیگر سریال تعبیر وارونه یک رویا؛ حضور تئاتری‌ها در تلویزیون به نفع تئاتر است

فرزین صابونی متولد شهریور 1354 در سنندج و فارغ‌التحصیل رشته کارشناسی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبای دانشگاه تهران است. او فعالیت حرفه‌ای خود در زمینه تئاتر را همزمان با تحصیل در دانشگاه آغاز کرد و حاصل سال‌ها فعالیت او در این عرصه، حضور در بیش از 30 نمایشنامه است.

حضور او در عرصه نمایش تاکنون موفقیت‌هایی برای او به همراه داشته است که ازجمله آنها می‌توان به دریافت جایزه دوم بازیگری به خاطر بازی در نمایش «چراغ‌ها را خاموش نکنید» از جشنواره تئاتر دفاع مقدس در سال 82 و دریافت جایزه اول بازیگری مرد به خاطر بازی در نمایش «و اینک زندگی» از جشنواره فیلم وحدت در سال 75‏ اشاره کرد.

فرزین صابونی در کارنامه کاری‌اش حضور در عرصه تلویزیون و سینما را نیز دارد، بازی در فیلم‌های «پنجاه قدم آخر» به کارگردانی کیومرث پوراحمد و «از تهران تا بهشت» به کارگردانی ابوالفضل صفاری ازجمله فعالیت‌های او در عرصه سینماست.

او بتازگی در سریال خانگی «دندون طلا» به کارگردانی داوود میرباقری در دو کاراکتر «جهان» و «سپهبد» ایفای نقش کرده است.

او در سریال «تعبیر وارونه یک رویا» به کارگردانی فریدون جیرانی در نقش هاشم هنرنمایی می‌کند و در مدت حضور خود در این سریال توانسته است رضایت تماشاگران را کسب کند.

صابونی پیش از این سریال با مجموعه‌های «سفر آبی» به کارگردانی کاظم بلوچی، «باغ بلور» به کارگردانی رامبد جوان و «مرگ دستفروش» به کارگردانی اکبر زنجانپور در قاب تلویزیون ظاهر شده بود.

در کارنامه بازیگری فرزین صابونی نکته جالبی وجود دارد و آن هم بازی کردن در کار افرادی است که به نوعی همدوره خود شما حساب می‌شوند و دست‌کم اگر هم همدوره‌تان نیستند، پیشکسوت‌تر نیز نبوده و فضل تقدمی بر شما ندارند؛ مثل رحیم نوروزی، امیر آقایی و احمد ایرانی‌خواه.‌ دلیل خاصی دارد؟

اشاره جالبی کردید. من برای این حضورها تعمد داشتم و حتما در کار دوستانم که تازه وارد تئاتر شده بودند و به نوعی کار اولی محسوب می‌شدند یا دست‌کم نخستین کار جدی‌شان را داشتند اجرا می‌بردند، تلاش می‌کردم به عنوان بازیگر حتما حضور داشته باشم و برایشان بازی کنم.

چراکه تئاتر کاری گروهی است و اتحاد می‌طلبد و هنری است که به تو می‌آموزد باید همدلانه کمک کنی تا هنر نمایش پویاتر شود.

فرزین صابونی در مجموعه تلویزیونی دندون طلا داوود میرباقری بازی می‌کند؛ مجموعه‌ای که داوود میرباقری در سال 78 در تالار اصلی تئاتر شهر به صورت نمایش روی صحنه برد و استقبال خوبی از آن شد. حالا سوالی که از خیلی‌ها پرسیده‌ام این است که این روند تلویزیونی و سینمایی شدن نمایش‌ها را چقدر مثبت ارزیابی می‌کنید؟

راستش تا حالا به این موضوع چندان فکر نکرده‌ام که جنبه‌های مثبت و منفی آن را برای خودم حلاجی کنم، اما الان که دارم فکر می‌کنم، می‌بینم اگر کسانی که این ‌کار را انجام می‌دهند تخصص و تجربه کافی داشته باشند، قطعا کارهای ارزشمندی پدید خواهد آمد.

نظیر همین کار آقای میرباقری. این را هم برای این نمی‌گویم که خودم در این مجموعه بازی کرده‌ام، بلکه می‌خواهم بر استادی و کاربلدی آقای میرباقری تاکید کنم.

بعد هم باید این نکته را اضافه کنم که این روند تبدیل و تبدل‌ها در تاریخ هنرهای ‌نمایشی در حوزه تصویر و تئاتر کاملا مسبوق به سابقه است و پیشینه کهنی دارد و من می‌توانم از نمایش‌های فراوانی نام ببرم که به فیلم یا سریال تبدیل شده‌اند یا ادامه‌شان در این مدیوم‌ها ساخته شده و کارهای موفقی هم بوده است.

خلاصه این‌که چنین روندی در ایران ممکن است جدید باشد، اما به نظرم باید آن را به فال نیک گرفت.

الگوبرداری چنین روندی را چون در غرب مثبت جواب داده صحیح می‌دانید؟

من خیلی قائل به این نوع تقسیم‌بندی نیستم که بگویم باید الگوبرداری صرف کنیم. اتفاقا کاملا معتقدم هر کاری می‌کنیم باید رنگ و بو و عطر و طعم فرهنگ خودمان را داشته باشد، در عین حال به صرف این‌که ریشه در غرب دارد آن را نقد و رد نمی‌کنم.

به هر حال باید بپذیریم صنعت سینما و ساخت سریال‌های تلویزیونی از آن طرف آمده و بحث، بحثی فنی و تکنیکی است و در این میانه، ما باید به بهترین شکل ممکن از این امکان‌‌ها در راستای تعالی هنر خودمان که ریشه در فرهنگ غنی ما دارد، استفاده کنیم.

من معتقدم این روند حتی اگر در کوتاه‌مدت در ایران جواب ندهد، بی‌شک در بلندمدت و در آینده جواب خواهد داد و مثمرثمر خواهد بود و کارهایی نظیر «دندون طلا»، سنگ‌بنای محکمی برای این آینده خواهند بود.

نقطه ‌قوت این روند در «دندون طلا» چیست و چقدر استقبال سال‌های قبل از نمایش «دندون طلا» در اقبال امروزی از این مجموعه تلویزیونی تاثیر دارد؟

ببینید؛ کسی منکر این نیست که نمایش «دندون طلا» در سال‌های اجرایش، کار موفقی بوده، اما واقعا این مجموعه با آن نمایش و موضوعی که طرح کردید ربط چندانی ندارد. بگذارید به بخش اول این سوال پاسخ بدهم.

نقطه ‌قوت این مجموعه این است که در این مجموعه، خالق اثر دارد آن را به کار تصویری تبدیل می‌کند و به اعتقاد من این درست‌ترین راه و روش این کار است و اگر قرار باشد این روش که صاحب یک اثر نمایشی که با زیر و بم آن آشناست در تبدیل کردنش به یک اثر سینمایی یا تلویزیونی موفق نباشد و این کار جواب ندهد، باید کلا دور آن را خط بکشیم.

شما در تئاتر چهره شناخته شده‌ای هستید، اما در حوزه تصویر، با این که سابقه بازی در سینما را هم دارید، تا پیش از بازی در سریال تعبیر وارونه یک رویا چندان شناخته شده نبودید، اما الان کاملا شما را می‌شناسند و این هم به نفع شماست و هم به نفع تئاتر. این باعث شده فکر کنید می‌توانست این اتفاق زودتر بیفتد؟

حقیقتش چرا. به این موضوع فکر کرده‌ام. چون سالیان سال حاضر نبودم بپذیرم این موضوع به نفع تئاتر هم هست و من بعد از سال‌ها مقاومت، تازه به این نتیجه رسیده‌ام.

حتی این موضوع فراتر از من برای جامعه تئاتری هم مهم شده و نمونه آن همین استفاده از چهره‌های سینمایی در تئاتر است که این اتفاق در ذات خود هم مثبت است و هم منفی.

درباره وجه مثبت آن فراوان صحبت شده که کمک به اقتصاد تئاتر و جذب بیشتر مخاطبان و... مصادیقی از این وجه مثبت است، اما قائلان به وجه منفی داشتن این رفتار معتقدند که تئاتر نباید شأن خود را به خاطر گیشه پایین بیاورد و چهره‌های حوزه تصویر را، تضمین‌کننده بقای خود بداند.

من اما خودم با ستاره‌هایی که به هر دلیلی به تئاتر گرایش پیدا می‌کنند، فراوان هم بازی بوده‌ام و در حد توانم به آنها کمک هم کرده‌ام. از بحث دور نیفتیم.

من از سال 73 کار تصویر و تئاتر را باهم انجام داده‌ام و در عین حال که جدی‌ترین دغدغه‌ام تئاتر بود، برای کسب تجربه و اصطلاحا دستگرمی، کار تصویر هم انجام دادم و اتفاقا با کارگردانان بزرگ و خوبی هم کار کردم که از این بین حسرت بزرگم بازی در آثاری از بهمن فرمان‌آرا، کیومرث پوراحمد و... بود که کارهای خوبی بودند و متاسفانه به دلایلی دیده نشدند.

چه چیزی در سریال فریدون جیرانی وجود داشت که باعث شد شما و کل مجموعه، اصطلاحا گل کنید؟

موارد متعددی در این توفیق تاثیرگذار بودند که از این بین می‌توان به مواردی نظیر گروه بازیگران خوب، مدیریت موفق مجموعه توسط آقای جیرانی، فیلمبرداری و صدابرداری بسیار خوب، زمان پخش مناسب و نقش‌های باورپذیر و بازی‌های یکدست خوب و... اشاره کرد.مثلا همین بازی‌های خوب به مذاق مردم خوش آمد و سریال، خوب دیده شد.

با توجه به همزمانی ساعت پخش سریال تعبیر وارونه یک رویا با ساعت اجرای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره‌روز، توانستید سریال را ببینید؟

بله. تقریبا تمام قسمت‌هایش را دیدم. البته نه در ساعت پخش، بلکه تکرارهای سریال را دیده‌ام. در ساعت پخش، سریال من سر اجرای نمایش سعادت لرزان مردمان تیره‌روز بودم و نمی‌رسیدم سریال را ببینم.

در یک مصاحبه گفته بودید نقشی را که فرهاد قائمیان بازی می‌کند، قرار بود شما بازی کنید؟

ابدا حقیقت ندارد. خودم هم به خاطر شنیدن این موضوع خیلی ناراحت شدم. در آن مصاحبه از من درباره چگونگی رسیدن این نقش به من سوال شد و من گفتم برای این سریال، همه نقش‌های مرد انتخاب شده بودند و دو نقش مانده بود که من برای نقش هاشم جاوید انتخاب شدم و فرهاد قائمیان هم نقش محسن روانبخش را و اصلا به من نقش آقای قائمیان پیشنهاد نشد که بخواهم بگویم چون من نپذیرفتم، نقش به فرهاد قائمیان رسید. کما این‌که آن نقش را قائمیان به بهترین و باورپذیرترین شکل ممکن بازی کرد.


کارگردانی فریدون جیرانی را چطور دیدید؟

جای دیگری مفصلا در این‌بار حرف زدم و گفتم آقای جیرانی از کارگردانانی است که هر بازیگری از ته دل دوست دارد در کارنامه بازیگری‌اش، یک فیلم هم با کارگردانی ایشان باشد.

آقای جیرانی هنگام تصویربرداری آنقدر خوب با بازیگران ارتباط برقرار می‌کند و از بازیگر به گونه‌ای بازی می‌‌گیرد که اگر آدم به راهنمایی‌های ایشان توجه کند، نقش را آن‌طور که بایسته است در می‌آورد و هیچ وقت در کار اشتباه نخواهد کرد.

تجربه و سابقه‌ای که فریدون جیرانی در کسوت کارگردانی و فیلمسازی دارد باعث می‌شود اگر سختی‌هایی هم در کار وجود دارد فراموش شود.

بعد هم من همه جا گفته‌ام من جزو بازیگرانی هستم که به حرفی که کارگردان کار می‌زند گوش می‌دهم و برای آن اهمیت زیادی قائلم.

چون معتقدم کارگردان دارد بیرون از صحنه چیزی را می‌بیند که من نمی‌بینم و این موضوع در مورد آقای جیرانی هم خوب صدق می‌کند. آقای جیرانی شخصیتی را که من بازی کردم، بخوبی می‌شناخت و این شناخت باعث می‌شد پیشنهاد‌های خیلی خوبی برای بهتر درآوردن نقش به من بدهد و من هم تمام تلاشم این بود که آن پیشنهادها را به بهترین شکل ممکن در نقشم دربیاورم.

پیش می‌آمد که تغییراتی می‌خواستم در اجرای نقشم بدهم؛ مثلا در فرازهایی از دیالوگ‌هایم. اینها طرح می‌شد و وقتی آقای جیرانی هم بر آن صحه می‌گذاشتند و اجرا به یک اتفاق خوب تبدیل می‌شد.

خلاصه این‌که تعامل خوبی بین بازیگران و آقای جیرانی بود و این در مورد من بازیگر هم کاملا صدق می‌کرد.

خلاصه کلام این‌که آقای جیرانی اجازه می‌دادند من آن‌‌طور که فکر می‌کنم درست است، عمل کنم و البته کنترل شده و در خدمت کل مجموعه. فریدون جیرانی، یکی از کارگردانان مطرح در سینماست که کارنامه پر و پیمانش در زمینه ساخت فیلم مشخص است و نیازی به تعریف و معرفی من ندارد.

*****

جوان/4 تكه كارتن، همه نمازخانه يك پرديس مجهز سينمايي!

انتشار تصوير تأسف‌انگيزي از نمازخانه يكي از مجهزترين پرديس‌هاي سينمايي كشور، سؤالی به وجود آورده كه پرديس‌هايي كه براي امور «فرهنگي» ساخته مي‌شوند، تا چه حد به فرهنگ نماز توجه دارند؟!

انتشار تصوير تأسف‌انگيزي از نمازخانه يكي از مجهزترين پرديس‌هاي سينمايي كشور، اين سؤال را به وجود آورده است كه پرديس‌هايي كه براي امور «فرهنگي» ساخته مي‌شوند، تا چه حد به فرهنگ نماز توجه دارند؟!

پرديس سينمايي چارسو در تقاطع خيابان‌هاي جمهوري اسلامي و حافظ، داراي امكانات ويژه‌اي مانند پنج سالن حرفه‌اي سينما است كه با آخرين تكنولوژي صوت و تصوير مجهز شده‌اند. اين سينما كه 900 صندلي دارد داراي كافي‌شاپ، فود كورت و پاركينگ است. فعاليت اين مجتمع سينمايي از دهه فجر سال گذشته و همزمان با جشنواره فيلم فجر بوده است. يكي از نكاتي كه باعث تفاخر سازندگان اين پرديس سينمايي شده اين است كه توانسته در يكي از شلوغ‌ترين محلات مركز شهر تهران پاركينگي با گنجايش هزار خودرو ايجاد كنند. اما در كنار همه نقاط قوتي كه سازندگان و مديريت اين مجتمع مي‌توانند براي جلوه‌گري آن نام ببرند، انتشار تصوير محلي به عنوان نمازخانه پرديس چارسو است كه باعث تعجب و تأسف شده است.

در معرفي امكانات پرديس چارسو عنوان شده است كه در طبقه ششم اين مجتمع، نمازخانه ويژه فضاهاي فرهنگي وجود دارد. اما كساني كه براي انجام فريضه نماز به اين طبقه مراجعه كرده‌اند با صحنه‌اي تأسف‌آور روبه‌رو شده‌اند.

پرديسي كه به فكر محل پارك مراجعان بوده و پاركينگ بزرگي را براي اتومبيل‌ها در نظر گرفته، براي مهم‌ترين فريضه ديني مراجعه‌كنندگان محلي محقر را در كنار سرويس بهداشتي ايجاد كرده آن هم با چند تكه ديوار پيش‌ساخته كه در مقابل سازه‌هاي مدرن اين پرديس سينمايي اصلاً قابل مقايسه نيست.

توجه نكردن به نمازخانه در محيطي كه عنوان «فرهنگي» را در نام خود و فعاليت تعريف شده براي آن يدك مي‌كشد، قابل تأمل است. وجود سازه‌اي محقر براي نمازگزاران در حالي صورت مي‌گيرد كه توجه به اقامه نماز يكي از مهم‌ترين برنامه‌هاي فرهنگي كشورمان به شمار مي‌رود و سالانه همايش‌ها و كنفرانس‌هاي متعددي براي نشان دادن اهميت اقامه نماز و نماز جماعت برگزار مي‌شود و در روايات ديني و متن قرآن مجيد بر مجازات كساني كه نماز را سبك مي‌شمارند، تأكيد شده است.

*****

جوان/براساس شنيده‌هاي خبرنگار «جوان»؛ جشنواره ضدصهيونيستي «افق نو» احيا مي‌شود

دو سال پس از تعطيلي جشنواره «افق نو» و «كنفرانس هاليووديسم» از سوي وزارت خارجه دولت يازدهم به دليل آنچه جلوگيري از تنش‌آفريني اعلام شد، اخبار بازگشت این جشنواره به گوش می‌رسد...

دو سال پس از تعطيلي جشنواره «افق نو» و «كنفرانس هاليووديسم» از سوي وزارت خارجه دولت يازدهم به دليل آنچه جلوگيري از تنش‌آفريني اعلام شد، اخباري مبني بر بازگشت و برپايي مجدد اين جشنواره استراتژيك به گوش مي‌رسد.

به گزارش «جوان» پس از صحبت‌هاي مقام معظم رهبري در جمع نمايندگان ملت در مجلس خبرگان رهبري مبني بر لزوم آماده بودن جوانان مؤمن و انقلابي براي انجام كارهاي بزرگ و تلاش‌هاي بي‌وقفه در راستاي اهداف نظام و انقلاب در عرصه‌هاي مختلف، اخبار خوشايند و دلچسبي از احياي مجدد جشنواره افق‌نو كه موجب ترس و وحشت در بين صهيونيست‌هاي جنايتكار نژادپرست شده بود، شنيده مي‌شود.

اخبار كه نويدبخش حركت دوباره جشنواره‌اي سرشار از پتانسيل‌هاي ضدصهيونيستي و تروريسم دولتي و همچنين مقابله با استكبارستيزي است باعث به وجود آمدن شور و نشاط تازه‌اي در ميان جوانان جناح مؤمن و انقلابي شده است. جشنواره بين‌المللي فيلمسازان مستقل تحت عنوان جشنواره «افق نو» كه برخلاف جوان و كم‌سابقه بودنش در ايران و حتي سراسر جهان جشنواره شناخته شده‌اي محسوب مي‌شد به موضوعاتي چون جنبش وال‌استريت، بيداري اسلامي، نقش لابي‌هاي صهيونيستي در بحران امريكا و اروپا مي‌پرداخت. بديهي است كه برگزاري اين جشنواره و كنفرانس هاليووديسم كمك قابل‌توجهي به مراكز مطالعاتي و دانشگاهي و محافل سياسي است تا با ايده‌ها و تئوري‌هاي اين جريان فكري جديد در غرب آشنا شوند.

در اين خصوص ادبيات گسترده‌اي نيز توليد شده است كه گردآوري ادبيات اين حوزه مي‌تواند در دستور كار اين جشنواره قرار بگيرد. در دوره‌هاي گذشته برگزاري اين رويداد بازخوردهاي زيادي را به همراه داشت كه از آن جمله مي‌توان به واكنش عصبي و تند رسانه‌هاي صهيونيستي اشاره كرد. از سوي ديگر به همان اندازه تعطيلي اين جشنواره باعث به وجود آمدن موج رسانه‌اي و انعكاس خبري گسترده‌اي در بين شبكه‌هاي مشهور تلويزيوني دنيا، روزنامه‌ها، سايت‌ها و خبرگزاري‌هاي متعدد به وجود آورد كه اين اتفاق نشان‌دهنده اهميت اين كنفرانس بود. تعطيل‌شدن اين جشنواره به عنوان يكي از بزرگ‌ترين همايش‌هاي ضدصهيونيستي از سوي وزارت خارجه، بازتاب‌هاي رسانه‌اي زيادي داشت.

در همين زمينه «هاآرتص» در مطلبي با عنوان «ايران تعطيلي كنفرانس ضدصهيونيستي را اعلام كرد» اين اقدام را در راستاي تلاش‌هاي دولت جديد ايران در نقشه راه خود براي نزديكي به غرب عنوان كرد. اين روزنامه اسرائيلي در آن بازه زماني علت اين امر را به نقل از رسانه‌هاي ايراني تحت‌تأثير قرار گرفتن «رابطه متقابل با جهان خارج» عنوان كرد.

*****

حمایت/آیت‌الله علیدوست در گفت‌وگو با «حمایت»: حل معضلات فرهنگی کشور نیازمند هم‌افزایی حوزه و دانشگاه است

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم بابیان این‌که تحصیل توأم با تهذیب؛ نسخه موفقیت حوزویان و دانشگاهیان است، حل معضلات فرهنگی کشور را در سایه هم‌افزایی حوزه و دانشگاه، امکان‌پذیر دانست.

آیت‌الله «ابوالقاسم علیدوست» در گفت‎وگو با «حمایت» با اشاره به آغاز سال تحصیلی دانشگاه‌ها و حوزه‌های علمیه اظهار کرد: آغاز سال تحصیلی مراکز علمی کشور، طلیعه یک تحرک و نشاط و تلاش مضاعفی در مسیر کسب علم توأم با تقوا و معنویت است که هم حوزویان و هم‌دانشگاهیان با حرکت در این مسیر می‌توانند به سعادت دنیا و آخرت نائل شوند.

سه هدف مهم قرآنی، فراروی حوزویان و دانشگاهیان

وی همچنین بیان کرد: همان‌طور که از آموزه‌های متعالی قرآن کریم استفاده می‌شود، همه پیامبران، اوصیا و امامان برای سه هدف مهم آموزش، پرورش و ارتقای بینش و بصیرت مردم آمده‌اند و ما با الهام از هدایت‌های قرآنی می‌توانیم این سه هدف را در زندگی علمی و اجتماعی خود به‌خوبی دنبال کنیم.

این استاد شاخص حوزه علمیه قم افزود: اولین هدف که به نظرم حتی از آموزش مهم‌تر است بحث پرورش و تربیت است که باید توأم با تزکیه نفس باشد.

اهمیت تزکیه نفس در کلام اهل‌بیت (ع)

وی با اشاره به حدیثی نورانی از نبی مکرم اسلام (ص) در خصوص تربیت و تهذیب انسان‌ها اظهارکرد: حضرت رسول (ص) در سخنانی خطاب به امام علی (ع) بر اهمیت امر تهذیب تأکید می‌کند که این مهم نشان‌دهنده جایگاه رفیع مسئله اخلاق و تهذیب است.

آیت‌الله علیدوست با تأکید بر اینکه امور آموزشی مقدمه‌ای برای تهذیب است، نیز خاطرنشان کرد: تهذیب به‌قدری دارای اهمیت است که خداوند متعال در سوره مبارکه شمس پس از 11 قسم پشت سر هم بر تزکیه نفس تأکید کرده، امری که بنده نمونه آن را در جای دیگری مشاهده نکرده‌ام.

اهمیت آموزش در برنامه‌های حوزه و دانشگاه

وی در ادامه سخنان خود به مقوله آموزش در حوزه و دانشگاه هم اشاره و بیان کرد: مسئله آموزش و تقویت آن، ‌یکی از الزامات هر نهاد علمی و پژوهشی است. چه در حوزه و چه در دانشگاه با توجه به نیازهای و اقتضائات خاص خود همچنین نیازها و مطالبات جامعه باید مسئله آموزش جزو اولویت‌ها باشد. عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی یادآور شد: پس از تعلیم و تربیت توأم با تزکیه نفس، نوبت به بحث ارتقای سطح بینش و معرفت مردم می‌رسد به این معنی که آموخته‌ها باید به دیگران منتقل‌شده تا آن‌ها اهل دانش و بصیرت و فضیلت شده و در این مسیر کوشا باشند.

لزوم ارتقای بینش و بصیرت مردم

وی ادامه داد: درواقع نهادینه کردن تعالیم دینی و آموزه‌های علمی در بین مردم ازجمله رسالت‌های کلیدی حوزویان و دانشگاهیان است که باید در این راستا اولاً احساس مسئولیت کرده و ثانیاً هوشمندانه به وظیفه تاریخی خود جامه عمل بپوشانند.

عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم همچنین با اشاره به ظرفیت فوق‌العاده حوزه‌های علمیه و دانشگاه‌ها و مراکز علمی کشور گفت: باوجود همه کمبودها و مشکلات امروز یک وضعیت استثنایی در حوزه‌های علمیه و نیز دانشگاه‌های ما وجود دارد و ما باید از این فرصت کم‌نظیر و بلکه بی‌نظیر تاریخی که نصیبمان شده تا هر چه بیشتر و بهتر در مسیر نشر معارف حقه اهل‌بیت (ع) در کشورمان و سپس در جهان استفاده کنیم و بدانیم که اگر خدای‌ناکرده دراین‌باره کوتاهی و کم‌توجه‌ی کنیم از ما سؤال و بازخواست می‌شود.

بشر تشنه امروز را سیراب کنیم

وی همچنین تأکید کرد: در برهه کنونی، حوزه‌های علمیه در یک وضعیت درخشانی قرار دارند که باید بشر امروز که تشنه دریافت معارف اصیل و ناب است را سیراب کرده و به نیازهای نو به نو او توجه جدی نشان دهند.آیت‌الله علی دوست خاطرنشان کرد: بی‌شک اگر همه ما از این فرصت‌ها به‌درستی استفاده کنیم و قدردان این موقعیت استثنایی باشیم، هم جامعه و هم خودمان رنگ و بوی سعادت واقعی را خواهیم گرفت.

حوزه و دانشگاه، معضلات فرهنگی را چاره کنند

وی همچنین با بیان این نکته که حوزه و دانشگاه به‌عنوان دو بال اصلی کشور در عرصه علم و فرهنگ به شمار می‌روند، اظهار کرد: همان‌طور که مقام معظم رهبری نیز بارها فرموده‌اند امروز مسائل فرهنگی ازجمله دغدغه‌های جدی ما به شمار می‌رود که در این خصوص نیز به‌شدت نیازمند همت و تلاش حوزه و دانشگاه در شناسایی معضلات فرهنگی و پیدا کردن راهکار مناسب برای رفع آن‌ها هستیم.

این استاد و محقق حوزوی تصریح کرد: تحصیل توأم با تهذیب نفس و کسب فضایل درواقع گام اولی است که نخبگان حوزه و دانشگاه را در مسیر آماده شدن برای رویارویی با معضلات فرهنگی و اجتماعی آماده می‌کند؛ گام بعدی این است که اولاً در درون خود این دغدغه را جدی نگاه داشته و ثانیاً در راستای تعامل هم افزایانه با یکدیگر به حل مشکلات عدیده فرهنگی همت گمارند.

نگرانی‌های خاص رهبری را رفع کنیم

وی همچنین با اشاره به طرح دغدغه‌های اخیر مقام معظم رهبری و این‌که ایشان به‌صراحت فرمودند دغدغه مسائل فرهنگی، گاه خواب شب را از چشمانم می‌برد، تصریح کرد: مباحث فرهنگی ازجمله مسائل بسیار مهمی است که ازنظر برخی از مردم شاید بی‌اهمیت و کم‌اهمیت باشد اما تأثیری بسیار عمیق و گسترده بر جامعه دارد.

نیازمند برنامه‌ریزی هوشمندانه هستیم

عضو هیئت‌علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی در خاتمه سخنان خود بیان کرد: این‌که ملاحظه می‌کنیم رهبر معظم انقلاب و همچنین علما و مراجع تقلید تا به این حد روی مسائل اخلاقی و فرهنگی جامعه تأکید دارند و به بیان نگرانی‌های خود می‌پردازند، نشان‌دهنده عمق مسئله است و این‌که ما باید تهاجم فرهنگی و به تعبیری شبیخون فرهنگی دشمن را خیلی جدی بگیریم و برای مقابله با آن برنامه‌ریزی هوشمندانه داشته باشیم.

*****

رسالت/برنامه تلويزيوني که مورد توجه رهبر انقلاب قرار گرفت

رهبر معظم انقلاب در ديدار رئيس جمهور و اعضاي هيئت دولت به مناسبت هفته دولت با اشاره به لزوم توجه به اقتصاد مقاومتي و اشتغال، به برنامه‌ اي تلويزيوني اشاره نموده و فرمودند: «در تلويزيون يک برنامه‌اي چند روز قبل من ديدم که برنامه‌ خوبي بود؛ گزارشي تهيه کردند. يک نفري مي‌آيد آنجا و مي گويد که من با ده ميليون تومان توانسته ‌ام اين اشتغال را ايجاد کنم که اين ‌قدر درآمد دارد. مربوط به [پرورش‌] گُل است، مي گويد گُل توليد مي کنيم. بعد او اشاره مي کند و مي گويد کساني که مايلند اين کار را انجام بدهند، در فلان ‌جا و فلان ‌جا زمين هاي دولتي هست و در اختيارشان گذاشته مي شود؛ بروند مثلاً گل توليد کنند. من يادم هست دوستان اقتصادي در يک برهه‌ اي قبل از دولت شما، آمده بودند [بحث مي کردند] راجع به اينکه با چه قدر پول مي شود يک شغل ايجاد کرد؛ صحبت صد ميليون و بعضي مشاغل پانصد ميليون و اين چيزها بود! خب با ده ميليون مي شود شغل ايجاد کرد. حالا اين يک نمونه است».

پيگيري‌هاي خبرنگار فارس حکايت از آن دارد که برنامه تلويزيوني مورد اشاره رهبر انقلاب، «از کجا شروع کنم؟» نام دارد و يکي از مستندهاي گروه اقتصادي شبکه يک سيماست که به کارگرداني حميد تهراني و يک گروه کوچک ساخته و در دستور پخش قرار گرفته است. اين برنامه با نگاهي راهبردي توجه

ويژه ‌اي به توليد، اشتغال و اقتصاد مقاومتي داشته است. حميد تهراني در گفتگو با خبرنگار فارس گفت: در اين برنامه توجه خود را به نمايش فرصت‌ هاي شغلي و

اشتغال ‌زايي با حد اقل سرمايه و توجه به اقتصاد خرد و کارگاه‌ هاي کوچک قرار داده ايم تا اکثر مردم توانايي راه اندازي اين گونه مشاغل را داشته باشند.

*****

رویش ملت/حجاج، امسال هم "بیچاره” می‌شوند؟

شاید بیشتر از دو دهه باشد که درباره‌ی جلوگیری از بازارگردی بی‌رویه زائران ایرانی به‌ویژه در زمان حج واجب تاکید جدی می‌شود، بی‌آنکه تغییری در این شرایط حاصل شود. بازارهای مدینه و مکه هر روز وسیع و پر رونق‌تر می‌شوند و ایرانی‌ها نیز همچنان لقب مهمترین مشتریان این بازارها را به دوش می‌کشند.

سازمان حج و زیارت تا به حال آمار رسمی از میزان خرید ایرانی‌ها در بازارهای عربستان اعلام نکرده، اما قطعا حجم آن به حدی است که نگرانی مسؤولان این سازمان و البته مقام معظم رهبری را نسبت به تخریب چهره‌ی زائران ایرانی و جمهوری اسلامی ایران برانگیخته است.

با آن‌که هر سال به زائران توصیه می‌شود از حجم این بازارگردی‌ها کم کنند، اما هنگام بازگشت حجاج به کشور، سالن‌های ترخیص بار در فرودگاه‌های داخلی تماشایی است و به وضوح می‌توان اثر چنین توصیه‌هایی را مشاهده کرد!

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدعلی قاضی‌عسکر، نماینده ولی فقیه در امور حج و زیارت امسال نیز پیش از آن‌که به مراسم حج تمتع بپیوندد، به زائران توصیه کرد بیشترین فرصت خود را برای بهره‌برداری معنوی به کار گیرند.

او گفت: چون بار دیگر مقام معظم رهبری بر پرهیز از بازارگردی و اتلاف وقت تاکید داشتند، ما نیز تکیه بیشتری روی این مساله خواهیم داشت تا مردم دنبال سوغات معنوی باشند و با بازارگردی وقتشان را تلف نکنند.

مقام معظم رهبری نیز ۳۱ مردادماه در دیدار با کارگزاران حج ۹۴، گفته بودند: «یکی از کارهای مهم در حج، همان جنبه‌های شخصی و فردی است. اینکه ما روی جنبه‌های اجتماعی حج تکیه می‌کنیم، ما را از جنبه‌های فردی حج غافل نکند: تضرّع، خشوع، خشیت، دعا. فرصت خوبی است، هیچ جا مثل مسجدالحرام نمی‌شود، هیچ جا مثل مسجدالنّبی نمی‌شود، این فرصت در اختیار شما است، در اختیار حاجی است

ایشان در ادامه بیانات‌شان فرموده‌اند: «خیلی بی‌سعادتی می‌خواهد که کسانی این را رها کنند بروند در بازار، درِ این دکّان، درِ آن دکّان. حالا فرمودند که جلوی بازارگردی را گرفته‌اند، (امّا) خب گزارش‌هایی که به من می‌رسد، این است که متأسفانه نه. بعضی از حجاج ما باز گرفتار این بیچارگی هستند. برو در این بازار پهلوی این دکّان‌دار، پهلوی آن کاسب، زن یک‌جور، مرد یک‌جور، یک جنس بُنجُلی را به دو برابر قیمت بخر، سوار هواپیما کن بردار بیاور تهران یا فلان شهر دیگر. (این‌) غلط است، خیلی غلط است. مردم ما باید این را توجّه کنند که کار غلطی است. خرید را همه‌جا می‌شود کرد، بازار را همه‌جا می‌شود رفت، جنس را همه‌جا می‌شود خرید، پول را این‌جوری همه‌جا می‌شود دور ریخت، این پول دور ریختن است دیگر، همه‌جا می‌شود پول را انسان دور بریزد، برو سراغ آن کاری که جاهای دیگر نمی‌شود کرد و آنجا می‌شود کرد. آن، نگاه کردن به کعبه است. آن، نماز گزاردن در مسجدالحرام است. آن، بوسیدن جای پای پیغمبر است. پیغمبر اکرم در این شهر راه رفته است. حرف زده است، این فضا پر از امواج صدای نبیّ مکرّم اسلام است. حیف نیست انسان در این فضا تنفّس نکند! این دیگر کجای دنیا پیدا می‌شود؟ این‌ها را حجّاج ما قدر بدانند، و الّا بازار رفتن و گردش کردن و مانند این‌ها که خب همه‌جای دنیا می‌شود این کارها را انجام داد. در تهران هم می‌شود انجام داد، در اصفهان هم می‌شود انجام داد، در تبریز هم می‌شود انجام داد، در مشهد هم (می‌شود)! همه‌جای دنیا می‌شود این کارها را انجام داد. برو سراغ آن کاری که در این جاها نمی‌شود انجام داد و مخصوص حج است. اینها توصیه‌های ما است

مقام معظم رهبری تقریبا هر سال پیش از آغاز حج توصیه‌ای در این‌باره و ضرورت چاره‌اندیشی برای خرید سوغات حجاج دارند، اما هنوز راه کار جدی به مرحله اجرا گذاشته نشده است، آن‌چنان که ایشان به استناد گزارش‌هایی که دریافت کرده‌اند، پی برده‌اند که هنوز جلوی این بازارگردی‌ها گرفته نشده است.

سازمان حج و زیارت در سال ۹۲ اعلام کرد، در برنامه‌ای سه ساله بازار خریدی در فرودگاه ایران راه‌اندازی خواهد شد تا زائران پیش از سفر و یا پس از آن در فرودگاه سوغاتی خود را تهیه کنند.

فارغ از آن‌که چنین طرحی چقدر می‌تواند بازارگردی زائران ایرانی را در شهرهای مکه و مدینه کم و یا کنترل کند، اجرای این طرح در این سال‌ها به خاطر تغییر اصلی‌ترین فرودگاه اعزامی زائران یعنی مهرآباد و جایگزین کردن فرودگاه امام (ره) به تعویق افتاد؛ اما در هر حال بودند فرودگاه‌هایی که این سازمان می‌توانست طرح ایجاد بازار سوغات زائران را به صورت پیشرو به اجرا درآورد تا در این فرصت فرهنگ آن در بین زائران نهادینه شود.

مساله آن است که با وجود تاکیدهای فراوان، اما تاکنون تنها اقدام اساسی مسؤولان حج در کشور برای مقابله با بازارگردی زائران ایرانی در هنگام حج و عمره تنها توصیه و نهی کردن صرف، بدون اتخاذ راه کار اصولی بوده است.

*****

شهروند/عکس جسد کودک ٣ ساله سوری هنرمندان ایران و جهان را هم به واکنش واداشته است «آیلان» جهان هنر را غمگین کرد

چند روزی می‌شود که عکس تکان‌دهنده «آیلان» سه ساله کودک سوری جهان را به هم ریخته است. خانواده جنگ‌زده آیلان کردی می‌خواستند خودشان را به جزیره «ایستان کوی» یونان برسانند اما قایق آنها در تلاطم آب‌ها غرق و جسد این کودک ٣ ساله به همراه برادر ٥ ساله‌اش در سواحل ترکیه پیدا شد. از همان زمان که عکس نیلوفر دمیر از جسد بی جان آیلان در کنار ساحل رسانه‌ای شد موجی از واکنش‌های مشابه در سراسر جهان نسبت به این اتفاق غم‌انگیز ایجاد شد. موجی توام با خشم و شرم و غم. در این بین هنرمندان ایران و جهان هم واکنش‌های متعددی نسبت به این ماجرا داشته‌اند. آنها که در زمینه کارهای تصویری هستند با طراحی پوسترهای مختلف زوایای تلخ این ماجرا را از نگاه و برداشت خودشان به تصویر کشیده‌اند و چهره‌های سینمایی و اهالی موسیقی و ادبیات هم به روش‌های خودشان.


ایرانی‌ها در کنار آیلان

در ایران تعدادی از بازیگران و چهره‌های شناخته شده در صفحات شخصی خود در شبکه‌های اجتماعی به این اتفاق واکنش نشان داده‌اند. مهتاب کرامتی که از قضا سفیر صلح و حسن نیت یونیسف هم هست دلنوشته‌ای بلند بالا درخصوص آیلان نوشته که در بخشی از آن اینگونه گفته: «مرگ خيلي بزرگ‌تر از دست‌هاي كوچك بي‌پناه نشسته در ساحل است. مرگ خيلي بزرگ‌تر از كودكي است كه همه كودكي‌اش، همه زندگي‌اش را در پناه يك ساحل جا داده و پشت درياها تنها تصوير جنگ و هراس و درد دارد. دست‌هاي كوچكش نبايد اينقدر بي‌پناه روي شن‌هاي خيس مي‌نشست و دريا آغوشش را براي هراس و مرگ او باز مي‌كردبهرام رادان هم

بی‌تفاوت از کنار این اتفاق نگذشته و با قرار دادن عکسی در صفحه اینستاگرام خود متنی ادبی با بهره‌گیری از شعر سهراب سپهری نوشته است: «كودكان احساس، جاى بازى اينجاست. به ياد قربانيان جنگ، پناهجويانى كه به آرزوى يافتن يك ساحل امن خانه و كاشانه خود را رها مي‌كنند و دل به دریا می‌زنندلیلا حاتمی هم خیلی کوتاه و مختصر و ذیل عکسی در این زمینه نظرش را در این خصوص گفته:

«خدایا خجالت‌زده‌ام». اما نوید محمدزاده با زبان کردی با آیلان صحبت کرده است: «آیلان گیان، هناسم، برا گورای بیچگم، خه وت خوش، آرام بخواب شیر مرد کورد.‌ عزت الله ضرغامی، رئیس سابق سازمان صداوسیما به این اتفاق واکنش جالبی نشان داده است: «کفش‌های کوچک، ویرانگر قدرت‌های بزرگ. دریا ضعیف‌تر از آن بود که گهواره‌اش شود و اینچنین بود که بزرگان دریا هم افتخار بدرقه سالم پیکر پاک و معصومش را به ساحل، تا ابد برای خود خریدند. آیلان کودک سه ساله سوری به تنهایی امپراتوری رسانه‌ای استکبار و سردمداران سیاهی و آوارگی را به چالش کشید و فاتح قلب‌ها و فطرت‌های پاک انسانی شد، کفش‌های کوچکش، ویرانگر هزاران بمب و موشک و سلاح هسته‌ای‌ استرضا صادقي، خواننده پاپ نیز در اینستاگرام نوشت:

اين فرشته كوچولو تقاص وحشى‌گرى و سلطه‌طلبى سردمدارانى رو داده كه حتى اسمشون رو هم نمى‌دونست... درندگان دريايى از شرم بى‌گناهي‌اش حتى نوك دندانى هم بهش نزدن لعنت به آدم نماهاى كثيف و گرگ صفت... به كدوم گناه؟ به چه جرم؟ وجودم درد گرفت از اين تصوير... خدايا تو مي‌بينى و ميدونى پس خودت جوابشونو بده... دوستان من توى سرزمين خودمون هم كودكانى هستن كه نزديك به همين سرنوشتن... كمك، كمك، كمك» این هم واکنش گلاره عباسي: «كودكان سوري و... و بي‌حوصلگي مي‌باره از اين روزها...» و امير جعفري: « نفرین به جنگ...» تا این لحظه بسیاری دیگر از چهره‌های عرصه فرهنگ و هنر هم به‌ این اتفاق واکنش نشان داده‌اند که بسیاری از آنها تنها با گذاشتن علامت تعجب، علامت شرم و سکوت و چند نقطه بدون حرف خاصی به این اتفاق واکنش نشان داده‌اند.

حرکت‌هایی بیش از اظهار تاسف

اما این واکنش‌ها تنها مختص هنرمندان ایرانی نبوده است. بسیاری از چهره‌های سرشناس هنر در جهان هم در صفحات توییتر، اینستاگرام و فیس‌بوک تاثر عمیق خود را از اتفاقی که برای «آیلان» رخ داده ابراز کرده‌اند و برخی از آنها حتی پا را فراتر از ابراز تاثر گذاشته‌اند. جمعی از نویسندگان مطرح انگلیسی به کمپینی که پاتریک نس راه‌اندازی کرده، پیوسته‌اند و در عرض یک روز ١٥٠‌هزار پوند برای پناهندگان سوری کمک جمع کرده‌اند. «جان گرین»، «درک لندی» و «جوجو مونیز» ازجمله نویسندگانی هستند که در این زمینه با نس همکاری می‌کنند. نس اعلام کرده از این‌که تنها در توییتر خود درباره بحران پناهندگان تاسف خود را ابراز کند، خسته شده است. باب گلدوف موزیسین ایرلندی می‌گوید چهار خانواده اهل سوریه را شخصا قبول می‌کند تا در خانه‌های خودش در بریتانیا زندگی کنند چون بحران مهاجرتی که گریبانگیر اروپا شده یک «بی‌احترامی بیزارکننده» است.

گلدوف درخصوص تصویر «آیلان» گفته: «من با شرمساری شدید به آن‌ نگاه می‌کنم و آن را خیانتی وحشتناک نسبت به کسی که هستیم و چیزی که می‌خواهیم باشیم می‌بینماما تامپسون بازیگر مطرح سینمای انگلستان هم به عملکرد دولت انگلستان در قبال پناهجویان سوری شدیدا انتقاد کرده است، به گفته او پناه دادن به کسانی که نیازمند آن هستند نشان جامعه‌ای متمدن و انسانی است: «آنها فقط به خاطر این‌که می‌خواهند راحت باشند اینجا نمی‌آیند، آنها رنج‌های بسیاری را تحمل کرده‌اند. ۳‌هزار نفر از آنها در کاله هستند. ما کلی جا برای‌شان داریمواکنش‌های هنرمندان ایران و جهان به ماجرای تلخ «آیلان» همچنان ادامه دارد.

*****

کارو کارگر/روخانوف در مراسم روز ایران در نمایشگاه کتاب مسکو؛ رهنمودهای رهبر انقلاب ایران راهنمای خوبی برای مردم روسیه خواهد بود

فیلسوف و نویسنده برجسته روس در مراسم روز ایران در نمایشگاه مسکو کتاب «روشنای علم» را برای جامعه روس مفید دانست و گفت:‌ رهنمودهای ارزشمند رهبر انقلاب ایران می تواند راهنمای خوبی برای مردم ما و پیروان مذهب‌های کشور ما باشد.

به گزارش تسنیم به بیست و هشتمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب مسکو، مراسم فرهنگی روز ایران در نمایشگاه کتاب مسکو بعد از ظهر امروز شنبه 14 شهریور مصادف با 5 سپتامبر در محل غرفه ایران آغاز شد.

در این مراسم سید عباس صالحی معاون فرهنگی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، رضا ملکی رایزن فرهنگی ایران در مسکو، الکساندر پروخانوف فیلسوف و نویسنده معاصر روسیه، مهدی سنایی سفیر جمهوری اسلامی ایران در مسکو و جمعی از مردم و اصحاب فرهنگ و هنر روسیه در شلوغ ترین روز نمایشگاه مسکو تا به امروز مهمان این مراسم بودند. امیر مسعود شهرام نیا رئیس موسسه نمایشگاه‌های فرهنگی ایران نخستین سخنران این مراسم بود که ضمن خیر مقدم به مهمانان ایرانی و روسی، گفت: برنامه امروز به مناسبت مهمان ویژه بودن ایران در این دوره از نمایشگاه برگزار شده است.

از مسئولان نمایشگاه مسکو و آژانس فدرال چاپ و نشر روسیه، به مناسبت فراهم آوردن شرایطی برای برگزاری این حضور تشکر می‌کنم.مهدی سنایی سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه نیز در سخنانی گفت: من هم به نوبه خود حضور شما را محترم بر می‌شمارم. نمایشگاه کتاب و این جمعیت، نشان از آن دارد که فرهنگ کتاب و کتابخوانی با وجود گسترش شبکه‌های اجتماعی حفظ شده است و در روسیه و ایران برای کتاب و کتابخوانی ارزش گذاشته می‌شود.وی ادامه داد:‌ این نمایشگاه کتاب و اینگونه اقدامات پلی است که مردم دو کشور و دو تمدن بزرگ ایران و روسیه را به هم مرتبط می‌کند.

اینجا نویسندگان مشهور و فرهیختگان برجسته‌ای حضور دارندو می‌توان هنرمندان بنامی را در این جمع شاهد بود.هم‌چنین در این جمع همکارانی از جامعه روسیه و نویسندگان برجسته‌ای روسی حضور دارند. سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه به رونمایی از کتاب «روشنای علم» در این مراسم اشاره کرد و گفت:‌ این کتاب انعکاس‌دهنده دیدگاه‌ها و فرمایشات رهبر معظم انقلاب اسلامی ایران در حوزه علم است که از نظر ما بر اهمیت این رویداد فرهنگی خواهد افزود. پروخانوف فیلسوف و نویسنده برجسته روس در ادامه مراسم روز ایران در نمایشگاه مسکو شرکت در این مراسم را مایه افتخار خود دانست و گفت:‌ افتخار بزرگی نصیب من شده است که در مراسم رونمایی کتاب رهبر انقلاب ایران حاضر باشم. اندیشه‌های نابی از ایشان در این کتاب منتشر شده است که این آیات قرابت زیادی با آیات قرآن دارد. مردم کشور ما به یک غذای روحی و معنوی نیاز دارند و این کتاب برای مردم من مفید خواهد بود. ایران مبتنی بر علم و دین سیاستگذاری می‌شود. رهنمودهای ارزشمند آیت‌الله خامنه‌ای می تواند راهنمای خوبی برای مردم ما و پیروان مذهب‌های کشور ما باشد تا برای هدایت کشور خود از این رهنمودها بهره ببرند. این تصمیمات و توصیه‌‌ها مبتنی بر ارزش‌های اخلاقی و علمی است و از این جهت قابل اعتنای جدی است.

*****

مردم سالاری/ سعيد عقيقي: سريال‌هاي ما قدرت رقابت با سريال‌هاي ترکيه‌اي را ندارند

کتاب فروشي «هنوز» درخيابان کريمخان، بين ايرانشهر و ماهشهر، پلاک 134 قرار دارد، اين يک تبليغ براي کتاب فروشي نيست و کتاب فروشي «هنوز» فقط جايي براي خريد کتاب نيست. مکاني است که در آن اتفاق‌هايي خوب مي‌افتد. اتفاق‌هايي خاص؛ اگر از هياهوي شهر خسته باشيد مي‌توانيد سري به اين کتاب فروشي بزنيد. کتاب فروشي هنوزساعت 19هرسه شنبه ميزبان يکي ازچهرهاي فرهنگي وهنري کشورمان است. اين هفته ميزبان سعيد عقيقي بود. اگر سينماي ايران را دنبال کرده باشيد مطمئنا سعيد عقيقي را مي‌شناسيد. سعيد عقيقي با نوشتن فيلمنامه «شب‌هاي روشن» نام خود را در سينماي ايران جاودانه کرد. فيلمي ‌که سال‌ها پيش به کارگرداني فرزاد موتمن ساخته شد ولي همچنان طرفداران بسيار زيادي دارد.

پنجمين نشست از «سه‌شنبه‌هاي هنوز» روز سه‌شنبه دهم شهريور ماه با عنوان فيلمنامه‌نويسي معاصر ايران با حضورسعيد عقيقي برگزار شد.

سعيد عقيقي در پنجمين برنامه از سه‌شنبه‌هاي هنوز درباره فيلمنامه نويسي سخن گفت. در اين نشست که با استقبال خوب فيلمنامه‌نويسان روبرو شد؛ خسرو دهقان و ماني باغباني نيز حضور داشتند.

به گزارش ايسکانيوز، سعيدعقيقي با بيان اين مطلب که بيشتر فيلمنامه نويسان به شکل پيشامدرن با فيلمنامه‌نويسي برخورد مي‌کنند گفت: متاسفانه درعرصه داستان نويسي و سينما هم به شيوه حکايت‌گويي پيش مي‌رويم؛ وقتي حکايت‌هاي قديمي ‌را مي‌خوانيم با واکنش‌هاي اغراق آميزي روبرو مي‌شويم، دقيقا اين رويکرد اغراق آميز را در رفتارها و ديالوگ‌هاي شخصيت‌هاي سينماي ايران هم مي‌بينيم. به گفته عقيقي؛ «چارلي موريتس» در کتاب تکنيک‌هاي فيلمنامه نويسي، تمريني دارد که براساس آن،» يک دوست قديمي‌تان در معرض ازدواج است و شما نمي‌خواهيد دراين مراسم شرکت کنيد چون قبلا با عروس دوست بوده‌ايد. «در اغلب موارد واکنشي که افراد با اين موضوع از خود نشان مي‌دهند اغراق‌آميز است و به همين خاطر اين صحنه شکل نمي‌گيرد. وقتي ما خودمان را جاي پسري که به عروسي دعوت شده مي‌گذاريم، عروس خائن مي‌شود وداماد آدمي‌احمق و ما آدم خوب داستان. ما موقع اجراي اين تمرين «موريتس» براي نوشتن اين صحنه همان روشي را دنبال مي‌کنيم که در حکايات با آن روبرو هستيم. بنابراين از همان قدم اول با شخصيت‌ها به شکلي تثبيت شده برخورد مي‌کنيم و در نتيجه، رويکردي که ما نسبت به موضوع داريم غيردراماتيک مي‌شود و درام شکل نمي‌گيرد و از سوي ديگر، بي‌آن که ديالوگ‌ها و نتيجه گيري متن در مسير رخدادها باشد، از همان آغاز معلوم است که قرار است به چه نتيجه‌اي برسيم. در نتيجه، حتي در فيلم‌هايي که ظاهرا به زندگي شهري و معاصر مي‌پردازند، شاهد برخود‌هايي هستيم که از نظر داستاني بر مبناي حکايت نوشته شده‌اند‌ و به لحاظ نمايشي تحت تاثير الگوهايي چون تعزيه يا نمايش تخت حوضي هستند که حتي به روز هم نشده‌اند.


نگارنده فيلمنامه شب‌هاي روشن گفت :به عنوان مدرس کلاس‌هاي فيلمنامه‌نويسي به فيلمنامه‌نويسان توصيه مي‌کنم که براساس ايده ناظر شروع به نوشتن فيلمنامه نکنند چون با اين شيوه به فيلمنامه از آغاز جهت مي‌دهيم و مشکل بسياري از فيلمنامه‌هاي فيلم‌هاي سينماي ايران نوشتن با ايده ناظر است.

او با بيان اين مطلب که هر گاه مي‌خواهيم درباره وضعيت فيلمنامه نويسي ايران صحبت کنيم هم زمان بايد نگاهي به سينماي جهان داشته باشيم، گفت: در وضعيت کنوني فيلمنامه‌نويسي چهار الگوي مشخص دارد ، فيلمنامه‌هاي کلاسيک که در زمان ما به آن مي‌گويم نئوکلاسيک و همچنان در آن‌ها شاهد چهارعمل اصلي هستيم. برخلاف تصوري که در ايران وجود دارد‌، بيش‌از 85 درصد فيلمنامه‌هايي که در دنيا نوشته مي‌شود در شمار فيلمنامه‌هاي کلاسيک قرار مي‌گيرند.

مولف فيلمنامه شب‌هاي روشن ادامه داد: اگر به سينماي خودمان توجه کنيم در مي‌يابيم که الگوي فيلمنامه‌نويسي در کشورهايي چون ايران، هند و ترکيه براساس الگوي خاورميانه‌اي نوشته شده است، يعني با چهارعمل اصلي زياد کار نداريم. ما يک الگوي فيلمنامه نويسي داريم که بايد همه اين ژانرهاي سينما را جواب بدهد. در سينماي ما فيلم‌ها يک پرده اکشن هستند، يک پرده ملودرام‌، يک پرده کمدي و يک پرده موزيکال. براي همين کساني که با اين شيوه مي‌نويسند؛ چهارعمل اصلي برايشان مثل سم است.

عقيقي با بيان اين مطلب که تعداد فيلم‌هايي که الگوي فيلم‌هاي کلاسيک را دنبال مي‌کنند، بسيار کم است و اتفاقا فيلم‌هاي خيلي محبوبي هم نيستند، گفت: مدتي است که نسل جديد نسبت به اين فيلم‌ها واکنش بهتري نشان مي‌دهند؛ مثلا فيلم «ناخدا خورشيد» نمونه موفقي است که دقيقا براساس الگوهاي کلاسيک ساخته شده است. اگر نقدهايي که درباره اين فيلم نوشته شده را مطالعه کنيم متاسفانه به دليل عدم اطلاع از الگوهاي ژانر، اين فيلم را با فيلم‌هاي وسترن ايتاليايي مقايسه کرده‌اند، درحالي که اصلا هيچ ربطي به هم ندارند. بايد به اين نکته اشاره کنم که سريال‌هاي تلويزيون نقش قابل توجهي در پايين آمدن سطح فيلمنامه‌ها داشته‌اند. سطح سريال‌هاي تلويزيوني ما آن قدر پايين است که حتي قدرت رقابت با سريال‌هاي ضعيف ترکيه‌اي را ندارد.


منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین