درحالی که اعضای گروه «پالت» در نشست خبری شان از محدودیت هایی که در مسیر اجرای زنده این گروه در شهرستان ها وجود دارد، صحبت کردند، اعضای گروه «بُمرانی» در حاشیه رونمایی از دومین آلبوم شان، از شور و شوق فراوان شان برای حضور بر روی صحنه خبر دادند و این درحالی است که «پیروز ارجمند» درخصوص امکان اجرای کنسرت های پاپ در برج میلاد تهران وعده داد و همزمان «شهرام ناظری» نیز در مراسم روزنمایی از کتاب «باباطاهر» به اجرای زنده پرداخت.
گروه موسیقی، مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد گفت: جلساتی برگزار شده برای اجرای مجدد کنسرتهای پاپ در برج میلاد که امیدوارم موفقیت آمیز باشد.
به گزارش
بولتن نیوز، وعدهی «پیروز ارجمند» برای برگزاری مجدد کنسرتهای پاپ در برج میلاد، اپرای رستم و سهراب و توضیحات «لوریس چکناواریان» درباره این اجرا، رونمایی از کتاب «باباطاهر» با اجرای «شهرام ناظری»، رونمایی از دومین آلبوم گروه «بُمرانی» و شور و شوق آن ها برای اجرای زنده، محدودیت اجرای گروه «پالت» در شهرستانها و جشن روابط دیپلماتیک دو کشور ایران و تایلند با موسیقی، سرخط اخبار «بولتن موسیقی» امروز دهم خردادماه را به خود اختصاص میدهند.
وعدهی پیروز ارجمند برای برگزاری مجدد کنسرتهای پاپ در برج میلاد

وعدهی پیروز ارجمند برای برگزاری مجدد کنسرتهای پاپ در برج میلادپیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در خصوص برگزاری مجدد کنسرتهای پاپ در برج میلاد گفت: جلساتی در این مورد برگزار کردهایم و امیدواریم با مدیریت محمود صلاحی رئیس سازمان فرهنگی، هنری شهرداری با نگاه خوب و مبتنی بر جنبههای کارکردی و مبارزه با هنجارهای اجتماعی، از موسیقی با یک نگاه عمیق و جامعه شناسانه استفاده کنند.
وی افزود: برگزاری کنسرت پاپ در برج میلاد در سالهای گذشته به دلایلی متوقف شد و مدیران قبلی نیز تلاشی برای برگزاری مجدد کنسرتها نکردهاند.
ارجمند اظهار داشت: سالن برج میلاد استانداردهای لازم را دارد و زیرساختهای این سالن به گونهای طراحی شده که میتواند هم شرایط خوب برای رضایتمندی علاقهمندان به موسیقی از جمله خوانندگان پاپ و مهمتر از آن رضایتمندی طرفداران موسیقی را محیا کند، جلساتی برگزار شده و مدیریت برج میلاد نیز علاقهمند هستند که با یک شیوه مناسب، نظارت و مسئولیتپذیری برای برگزاری کنسرتها و تنظیم شیوه نامهای خوب آماده و علاقهمند به برگزاری کنسرت هستند.
مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد در پایان گفت: امیدواریم بتوانیم در فرهنگسرای بهمن و خاوران نیز با حضور رئیس سازمان فرهنگی، هنری شهرداری شرایط برگزاری چنین کنسرتهایی را داشته باشیم.
از کودکی عاشق صدای «شیر خدا» بودم/ نغمههای عاشورا نقش جدی در تولید این اثر داشت
لوریس چکناواریان گفت: دلایل زیادی باعث شد تا این اپرا را بنویسم. یکی از این دلایل این بود که از بچگی عاشق صدای شیر خدا بودم و هر موقع که به زور خانه می رفتم شیفته صدای مرشد و ضرب زورخانه او میشدم.

فیلم اپرای «رستم و سهراب» با حضور لوریس چکناواریان آهنگساز این اثر، پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی، سید عباس سجادی مدیر عامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران، سفیر بلژیک در تهران و جمعی از علاقمندان به اپرا 9 خرداد در فرهنگسرای نیاوران به نمایش گذاشته شد.
چکناواریان در ابتدای نمایش این اپرا که در دو پرده و چهار صحنه اجراه شده در خصوص چگونگی ساخت این اثر گفت: دلایل زیادی باعث شد تا این اپرا را بنویسم. یکی از این دلایل این بود که از بچگی عاشق صدای شیر خدا بودم و هر موقع که به زور خانه می رفتم شیفته صدای مرشد و ضرب زورخانه او می شدم. در 13 سالگی اسم رستم را در زورخانه شنیدم و بعد از آن داستان رستم و سهراب را مطالعه نمودم. از همان موقع عهد کردم اگر روزی اپرا بخواهم بنویسم حتما ابتدا اپرای رستم و سهراب را بنویسم. کار آسانی نبود چرا که نوشتن اپرا به دانش زیادی نیازمند است. اپرا شامل شعر و داستان و دکور و موسیقی و ... می شود و هنر های گوناگون در آن تجمیع شده است. به همین دلایل است که اپرا کار کردن هزینه بردار است و تا به حال اپرای رستم و سهراب در ایران به روی صحنه نیامده است.در اروپا دولت ها کمک زیادی برای ساخت اپرا می کنند و امیدورم این کمک ها در اینجا نیز اتفاق بیافتد.
وی در ادامه صحبت هایش با اشاره به تاثیر آئین های مذهبی در تکامل این اثر اظهار داشت: هر ساله در محرم هزاران نفر طبل و سنج و زنجیر می زنند و این سنت در ذهن من ماندگار شد و باعث شد الهامات زیادی از این اتفاق در ذهن من روی دهد.در ابتدای کار نمی دانستم باید چه کار کنم. تحصیلاتم در اروپا به پایان رسید و یکی از دوستان در آن زمان ما را تشویق کرد تا برگردیم و در ایران کار کنیم. من هم به ایشان گفتم در صورتی برمی گردم که سفارش ساخت این اپرا را برای من بگیرید. هرچند وی تلاش زیادی برای انجام این کار کرد اما عده ای کارشکنی کردند و مانع از به سرانجام رسیدن این کار می شدند. آنها نظرات مخالفی نسبت به ساخت این اثر داشتند. عده ای نوع وزن شعر را برای اپرا و عده ای محتوای آن را مناسب نمی دیدند. از اساتید مختلفی برای ساخت این اپرا کمک گرفتم و نظراتشان را جویا می شدم که از میان آنها می توانم به حسین تهرانی واحمد عبادی اشاره کنم. جا دارد ادر اینجا یادی هم از استاد خالقی بکنیم.
خالق اپرای رستم و سهراب در ادامه افزود: به علت مشکلاتی که داشتم، قبل از اتمام اعتبار گذرنامه ام به سالزبورگ در اتریش نزد کاربورف آهنگساز شهیر آن موقع رفتم و موضوع اپرا را با وی در میان گذاشتم. ایشان از من خواستند تا چند خط از آن را برایش اجرا کنم بعد از شنیدن چند قطعه نسبت به کار نظر بسیار مساعدی پیدا کردند و حاضر شدند تمام مخارج من را متقبل شوند. وقتی نوشتن اپرا تمام شد متوجه شدم در آنجا نمی توانم این کار را اجرا کنم چون غرب زدگی بود و کار ایرانی اجرا نمی شد.در واقع کسی تا به حال اپرا برای زبان فارسی ننوشته بود.من هم از سویی کار جدیدی کرده بودم و از طرفی جوان بودم و تجربه کافی برای اجرای چنین کاری را نداشتم. بعد از آن مدت زمان زیادی طول کشید تا دعوت به اجرا شدم.
چکناواریان در در خصوص زحماتش برای اجرای این اپرا و نوع نگاهش به اشعار فردوسی نیز خاطر نشان کرد: 25سال طول کشید تا سازگاری ارکستر با اشعار درست شود. تجربه سختی را پشت سر گذاشتم تا رسیدم به این مرحله که بتوانم هارمونی های مخصوصی برای این داستان به وجود بیاورم. در همه اپراهای دنیا آهنگساز با شاعر با هم می نویسند و همکاری این دو با هم مشترک است تا اگر شعر یا موسیقی نیاز به تغیراتی داشت آن تغیرات اعمال شود تا شعر به موسیقی بخورد و یا بالعکس. در اپرا باید حروف به صورت صدادار ادا شود و نمی شود حروف بی صدا را خواند. نکته دیگری که وجود دارد این است که تلفظ واقعی کلمات فارسی چیزی است که بر اساس دوران هخامنشی است. به عنوان مثال ما نمی گوییم رزم می گوییم رازم. این تلفظی است که در ایران باستان بوده است. خواننده هایی که برای این کار در نظر گرفته بودم از ملیت های مختلفی هستند و این اتفاقی طبیعی است. در اپرای وین که «اتلو» را اجرا می کردند خواننده ها همچون این اپرا از زبان های مختلف برای اجرای برنامه انتخاب شده بودند. علت آن هم این است اکثر شنونده ها می دانند داستان از چه قرار است و از این رو نمایشنامه مهم نیست و موسیقی اولویت دارد ، تئاتر نیست که شما بخواهید داستان را متوجه شوید. البته باید بگویم من در خلق این اپرا سعی کردم به مفهوم کلمه بپردازم .در تمام نبرد ها موسیقی براساس موسیقی زورخانه است و مراسم تشییع سهراب بر اساس موسیقی محرم و طبل و سنج و زنجیر است.
پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی در ارتباط با این اثر لوریس چکناواریان اظهار داشت:میراث معنوی گنجینه های هنر هر کشوری بسیار ارزشمند و قابل احترام است. چکناواریان در طول 5 دهه فعالیتش ثابت کرده که موسیقی دانی پویاست. استمرار و منحنی فعالیت های ایشان گواه این مطلب است. از آن جایی که علاقه و تخصص من در موسیقی فیلم است وقتی برای اولین بار فیلم «بیتا» را دیدم با نگاهی نو در عرصه موسیقی فیلم با آهنگسازی ایشان آشنا شدم.در واقع امثال چکناواریان در ساخت موسیقی فیلم پیشرو بوده اند. چنین کسانی که حضوری مثبت و سازنده و مستمر در فعالیت های موسیقایی داشته باشند همچون لوریس چکناواریان و یا احمد پژمان بسیار کم هستند. این عزیزان در دوره ای فعالیت می کردند که مخالفت های زیادی نسبت به نوآوری در موسیقی توسط اساتید آن موقع صورت می گرفت و فعالیت های این هنرمندان نامدار بسیار ارزشمند است.
وی در پایان صحبت هایش اجرای این اثر توسط ارکستر سمفونیک تهران به رهبری علی رهبری را دور از ذهن ندانست و گفت:امیدورام این اپرا توسط ارکستر سمفونیک تهران و نوازنده های ایرانی اجرا شود. در حال حاضر خوانندگان خوبی داریم که می توانند اشعار این کار را با توانایی بالایی اجرا کنند. سولیست های ما نیز با اجرای سمفونی شماره 9 بتهون نشان دادند از قابلیت های بالایی برخوردارند و می توانند آثار فاخر را به زیبایی اجرا کنند.
بر اساس این گزارش، لوریس چکناواریان آهنگساز و رهبر صاحب نام ارکستر ۲۵ اردیبهشت در روز ملی فردوسی به عنوان یکی از چهار شخصیت برجسته فرهنگی و هنری که در حوزه آثار فردوسی فعالیت چشمگیری و موفقی داشته اند در مراسمی از سوی رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور مورد تقدیر قرار گرفت و به همین مناسبت فیلم اپرای "رستم و سهراب" روز نهم خرداد با حضور جمعی از علاقمندان به موسیقی در سالن اصلی فرهنگسرای نیاوران به نمایش گذاشته شد.
«شهرام ناظری» از باباطاهر خواند
مراسم رونمایی کتاب «باباطاهر» نوشته نصرالله پورجوادی، در سالن کانون زبان پارسی با صدای شهرام ناظری همراه بود.

«ای ساربان آهسته ران، کارام جانم میرود... » این نوای آهنگی بود که قبل از شروع مراسم رونمایی کتاب «باباطاهر» نوشته نصرالله پورجوادی، در سالن کانون زبان پارسی با صدای شهرام ناظری پخش میشد.
از همان ابتدا هم قابل حدس بود که تمامی این مراسم تحتالشعاع حضور شهرام ناظری، و اجرای زنده دوبیتیهای باباطاهر توسط او، قرار دارد. چه از نظر استقبال حاضران، و چه از لحاظ کوتاهشدن سخنرانیهای اساتیدی که برای رونمایی کتاب آمده بودند. نکتهای که خود ناظری هم از آن گلهمند بود.
ناظری، پس از دریافت دو کتاب، «باباطاهر» و «باباطاهرنامه»، به ترتیب نوشته، پورجوادی و اذکایی، پشت تریبون قرار گرفت و گفت: هدایای بسیار ارزشمندی به من اهدا شده است، هرچند که دیگر دورهای شده که اینطور کالاهای فرهنگی کمارزش شدهاند، دستاوردهای جدید ارتباطی و رسانهای انسان را از خود جدا کردهاند. در زمان دریافت چنین هدایای ارزشمندی، با خود فکر میکردم آیا هنوز هم کتاب و جایگاه آن برای من اهمیت سابق را دارد؟
وی در بخش دیگری از سخنان خود افزود: از مسئولین برگزاری این مراسم، گله دارم، هرچند اجرای چند مصراع شعر در نزد مخاطبان برایم، دلنشین است، اما مخاطب علاقهمند میتواند با تهیه آلبومهای موسیقی من، صدای من را در هر زمان که بخواهد، بشنود، اما حضور اساتیدی چون پرویز اذکایی را دیگر نمیتواند تجربه کند، کاش مجال بیشتری برای سخنرانی به او داده می شد.
در ادامه، ناظری با گلایهای دیگر از اینکه قرار به اجرای زنده اشعار باباطاهر در میان نبوده است، به اجرای چند دوبیتی از باباطاهر پرداخت.
مو آن رندم که نامم بی قلندر / نه خون دیرم نه مون دیرم نه لنگر
چو روز آیه بگردم گرد گیتی / چو شو گرده به خشتی وانهم سر
*******
غم عالم همه كردی به بارم/ مگر مو لوک مست سر قطارم
مهارم كردی و دادی به ناكس/ فزودی هر زمان باری به بارم
*******
اینها اولین ابیاتی بودند که ناظری اجرا کرد، و پس از آن اظهار داشت: باباطاهر شخصیت عجیبی داشت، برای من جالب است که با این تعداد کلمات محدود، اعتراض خود را به جامعه نادرست آن روزگار بیان میکرد.
استاد آواز سنتی ایرانی افزود: در کشور ما، استاددادبه، کسی بود که دوبیتیهای باباطاهر را به بهترین شکل اجرا میکرد، پس از او هریک از خوانندگان، به نوعی از او تقلید کردهاند. البته همه تلاش من این بوده است که در اجرای دوبیتیهای باباطاهر، سبک خاص خودم را داشته باشم و از او تقلید نکنم.
ناظری اظهار داشت: آشنایی اولیه من با اشعار باباطاهر، به دوران کودکی من بازمیگردد، روزگاری که در کنار مولانا، حافظ و عطار، اشعار باباطاهر را برایم میخوانند و از همان ابتدا باباطاهر به عنوان شاعر و عارفی سوختهدل که از ظرافت اندیشه بسیاری برخوردار بود، در چشمم ارزش بالایی داشت. از نظر من شعر باباطاهر، قطرهای بسیار عمیق در برابر دریای بیکرانه دیگر اشعار است.
ناظری در پایان با اشاره به وظیفه هنرمندان و نخبگان جامعه در شناساندن، این چهرههای برتر ادب و شعر در ایران، این ابیات را اجرا کرد.
نسیمی کز بن آن کاکل آیو/ مرا خوشتر ز بوی سنبل آیو
چو شو گیرم خیالش را در آغوش/ سحر از بسترم بوی گل آیو
*******
در این مراسم، پرویز اذکایی، محمد سوری، منوچهر انور و نهایتاً نصرالله پورجوادی، پیرامون شخصیت باباطاهر و شیوه شعری او سخن گفتند. نکتهای که همگان بر آن تاکید داشتند، این بود که پورجوادی با نوشتن این کتاب، چهره افسانهای باباطاهر را به چهراهای تاریخی مبدل کرده است.
سوری در این رابطه گفت: تا پیش از این حتی در وجود چنین شخصیتی، تردید وجود داشت، اما با تلاش پورجوادی و با تحقیقات او، اکنون دیگر شخصیت باباطاهر به عنوان شاعر و فردی اهل تصوف در تاریخ ثبت شده است.
در پایان این مراسم، دهباشی از برگزاری شب احسان اشراقی، در تاریخ 10 خرداد (امروز) در محل کانون زبان پارسی، واقع در سه راه زعفرانیه، خیابان عارفنسب خبر داد.
بیتابی «بمرانی»ها تمام شد/ رونمایی در یک عمارت تقریبا مخروبه
دومین آلبوم رسمی گروه موسیقی«بُمرانی» با حضور هنرمندان تئاتر و موسیقی و طرفداران این گروه در یک عمارت قدیمی و تقریبا مخروبه رونمایی شد.

دومین آلبوم رسمی گروه «بُمرانی» با عنوان «مخرج مشترک» بعدازظهر شنبه نهم خرداد ماه در یک عمارت قدیمی و تقریبا مخروبه که به گفته برگزارکنندگان مراسم قرار است از این پس با عنوان «خانه گفتمان شهری» به فعالیت خود ادامه دهد رونمایی و به علاقه مندان عرضه شد.
احسان رسولاٌف تهیهکننده این آلبوم موسیقایی در این مراسم که با شکل و شمایل متفاوتتری نسبت به دیگر مراسم رونمایی آلبومهای موسیقایی برگزار شد، خطاب به حاضران در جلسه گفت: متاسفانه مدت زیادی است که بچههای گروه «بمرانی» روی صحنه نرفتهاند و میتوانم بگویم که دلشان برای یک اجرای زنده لک زده است. اما به هر ترتیب امیدواریم با انتشار آلبوم «مخرج مشترک»، تا آخر این ماه اولین اجرای رسمی خود را برگزار کنند.
وی درباره نحوه آشنایی خود با گروه موسیقی «بمرانی» توضیح داد: اولین بار که با گروه موسیقی «بمرانی» آشنا شدم، آنها هنوز در زیرزمین حضور داشتند و به نوعی برای آمدن به طبقه همکف مردد بودند تا اینکه زمستان سال ۹۲ فرا رسید و بخش اصلی همکاری من با گروه «بمرانی» آغاز شد که پیامد آن، آغاز تولید قطعههای جدید این گروه از عید سال ۹۳ بود که تا به امروز نیز این فعالیت مشترک ادامه داشته است.
این تهیهکننده بیان کرد: گروه موسیقی «بمرانی» در این مدت تلاش زیادی انجام داد تا حضور موثری در عرصه موسیقی داشته باشد و امروز خوشحالیم که بعد از چند ماه رفت و آمد و تلاش برای گرفتن مجوز، بیتابی آنها به نتیجه رسیده و امروز شاهد رونمایی از آلبوم گروه هستیم. ما تازه روز سهشنبه هفته گذشته موفق شدیم که مجوز نهایی اثر را دریافت کنیم و فکر میکنم با توجه به اینکه امروز در مراسم رونمایی حضور داریم، این یک رکورد است که در عرض چند روز کوتاه توانستهایم نسبت به برگزاری مراسم رونمایی اقدام کنیم.
بر اساس این گزارش، اجرای چند قطعه موسیقایی توسط اعضای گروه «بمرانی» و اجرای چند قطعه موسیقایی برگرفته از موسیقی سنتی فولکلور تهران از دیگر برنامههای مراسم رونمایی از آلبوم «مخرج مشترک» گروه «بمرانی» بود. نکته قابل توجه اینکه مراسم رونمایی آلبوم «مخرج مشترک» سومین برنامه در یک روز بود که احسان رسول اف در آن به عنوان تهیه کننده حضور داشت.
برای دریافت تصویر در اندازه بزرگ بر روی آن کلیک کنید
هوتن شکیبا، حمید پورآذری، روزبه اسفندارمز، فاطمه هاشمی، فریدون عموزاده خلیلی، نورالدین حیدری ماهر، سجاد افشاریان، امید نعمتی و تعدادی دیگر از هنرمندان از میهمانان ویژه مراسم رونمایی از آلبوم «مخرج مشترک» گروه «بمرانی» بودند.
محدودیت اجرای گروه پالت در شهرستانها
اولین نشستِ گروه پالت با خبرنگاران؛ ظهر امروز(9 خرداد) با حضور امید نعمتی، مهیار طهماسبی، روزبه اسفندارمز و احسان رسولاف در تالار وحدت برگزار شد.
امید نعمتی(خواننده) درباره برگزاری اولین دور کنسرتهای پالت به مناسبت انتشار آلبوم "شهر من بخند"؛ گفت: از ابتدا که برنامهریزیهای برگزاری کنسرتهای آلبوم "شهر من بخند" را انجام میدادیم؛ دغدغهی اصلی ما این بود که تمام مخاطبان دسترسی راحتی به اجراهای داشته باشند؛ مخصوصا در شرایطی که ما آلبوم را برای شهر منتشر کردیم و این مسئله تمام مخاطبان ما را در سراسر شهر فرار میگیرد.
او ادامه داد: ما برای برگزاری کنسرت تصمیم گرفتیم کنسرت را در مرکزیترین نقطه و در دل شهر برگزار کنیم. طبیعیست که تالار وحدت باتوجه موقعیتی که دارد؛ بهترین گزینه برای اجرا بود. از سوی دیگر ما برای اجرای خیابانی نیز تلاش کردیم و بازخورهای بینظیری از طرف مخاطبان دریافت شد. گرچه اجرا در خیابان محدودیتهای خاص خود را دارد که طبعا با آن مواجه هستیم.
او درباره اجرا در شهرستانها نیز بیان کرد: ما تلاش بسیاری برای اجرا در شهرهای دیگر کشور داشتیم که بسیاری از آنها در گذشته برگزار شده اما همچنان محدودیتهای اجرا در برخی شهرستانها موجود است. به طور مثال چند روز پیش برای اجرا در اصفهان اقدام کردیم اما مدیر امور هنری اصفهان به ما میگوید موسیقی پالت واجد شرایط برای اجرا در شهرستان نیست و با وجود نامهها و پیامهایی که از مردم این شهر دریافت میکنیم؛ نمیتوانیم امکان اجرا در این شهر را فراهم سازیم و این مسئله بسیار غمانگیز است.
این خواننده با بیان اینکه پالت قصد سوءاستفاده از نوستالژی و خاطرات قدیم را ندارد؛ اظهار داشت: مطلبی که همواره از بسیاری شنیدم و هیچگاه آنرا درک نکردم؛ این بود که گروه ما قصد دارد با نوستالژی بازی؛ به نوعی از مردم و مخاطبان سوءاستفاده کند. اگر نوستالژی در کار ما وجود دارد این مسئله درون ما نهادینه شده و به هیچ وجه قصد سوءاستفاده نبوده است. علاوه بر این؛ ما سنتی را گذاشتیم تا در هر آلبوم، یک ترانه به یاد یکی از موزییسینهای قدیمی کشور داشته باشیم که در این آلبوم؛ این سنت را برای عباس مهرپویا انجام دادیم.
نعمتی درباره سبک پالت نیز بیان کرد: قرار دادنِ سبکی مشخص برای آثار هنری از پیامدهای جامهی مدرن است. بهطور مثال وقتی ونگوک نقاشی میکشید هیچگاه به این فکر نمیکرد که یک اثرِ پستِ امپرسیونیسم ارائه کند بلکه در آینده آثار این هنرمند بررسی شد و به این واژه رسیدند. ما هم در ساختِ هیچ قطعهای به سبکِ خاصی فکر نمیکردیم و فکر نمیکنم انتخاب یک سبک برای پالت توسط ما کار درستی باشد.
او ادامه داد: ما در ارائهی هر آلبوم؛ به این فکر میکنیم که اثرمان یک بستهی فرهنگیست که در قالبِ موسیقی ارائه خواهد شد درنتیجه برای ارائه این بسته فرهنگی و نوع نگاهمان باید شعر را هم به خدمت بگیریم. من همیشه تلاش کردم شعر در آثارمان با محتوای موردنظر گروه همراه باشد که نتیجهاش تولید اشعاری توسط خودمان شده است.
پالت در چارچوب یک سبک محدود نمیشود
روزبه اسفندارمزر ( نوازنده کلارینت) درباره علت برگزاری کنسرتهای پالت در تالار وحدت؛ بیان کرد: ما باید بپذیریم که تالارهای زیادی برای برگزاری کنسرت در تهران وجود ندارد. سالنهایی مثل سالن برج میلاد یا وزارت کشور را نمیتوان سالن کنسرت دانست بلکه اینها سالنهای همایش هستند. علاوه بر اینکه ما علاقه داشتیم در مرکز شهر اجرا داشته باشیم؛ به نوعی محدودیت های سالنها هم موجب این اتفاق شد.
سرپرستِ گروه پالت درباره سبک این گروه بیان کرد: روزهای اول وقتی درباره سبک گروه ما میپرسیدند؛ مجبور بودم با چشمانی گرد با آنها نگاه کنم و نتوانم سبک مشخصی را درباره کارهایمان مطرح کنم. این مسئله باعث شد که به تاریخ موسیقی مراجعه کنم و متوجه شوم نیازی نیست برای گروهمان سبکی را مشخص کنیم. مشخص کردن یک سبک طبعا ما را در چارچوبی قرا میدهد که نباید در آن باشیم. هر آلبوم و اثر ما میتواند توسط منتقدان و متخصصان آنالیز شود اما نباید قاعدهای قرار بگیرد که ما خود را در آن محصور کنیم.
وی افزود: هریک از آثاری که از گروه ما منتشر شده؛ حاصل تجربیاتی مشترک بوده. ما بعد از سالها رفاقت؛ توانستیم تخصصهای خودمان را با هم به اشتراک بگذاریم. بسیاری درباره گروه ما؛ واژهی تلفیقی را به کار میبرند اما من واقعا به این واژه آلرژی دارم و معتقدم به هیچ وجه کار ما تلفیقی نیست.
پالت مخاطبمحور نیست؛ به مخاطب احترام میگذارد
احسان رسولاف(تهیهکننده) نیز درباره همکاری با پالت گفت: در فضای فرهنگی که ما کار میکنیم به بخشی از سینما، سینمای بدنه میگویند که بیشتر جنبه سرگرمی دارد. اصولاً جریانهایی نیز وجود دارند که وابسته به حوزه سرگرمی هستند که موسیقی هم از این قاعده جدا نیست هرچند من به این معتقد نیستم که موسیقی سرگرمیست اما چنین برداشتها و سلیقههایی وجود دارد. نکتهای که درباره پالت وجود دارد؛ این است که به هیچ وجه گروه مخاطبمحوری نیست بلکه به مخاطب خود احترام میگذارد. پالت همیشه به تاثیر فرهنگی گروه فکر میکند و خود موسیقی را مدنظر دارد.
تهیهکننده آثار پالت با اشاره به اینکه موسیقی پالت متعلق به دهه 60 و 7 است؛ افزود: نکتهی دیگری که من در آثار پالت و چند گروه مشابه دوست دارم؛ نوع نگاه آنهاست که مخصوص دهه 60 است. پالت به ارتباط بیدریغ و بیواسطه با نسل دهه 60 و 70 فکر میکند و این را بسیار دوست دارم.
وی درباره قیمت آلبوم "شهر من بخند" نیز توضیح داد: آلبوم ما در استودیو "اَبی رود" لندن مراحل میکس و مستر خود را طی کرد که این مسئله نشان میدهد ما کار را با کیفیت مناسبی در اختیار آن ها قرار دادیم. کیفیتی که برای ارائه آلبوم در نظر گرفته شد؛ باعث شد تا حتی با وجود قیمتگذاری 15000 تومان هم ما سود کمتری نسبت به آلبومهای 12000 تومانی داشته باشیم؛ البته این دغدغه وجود داشت که "شهر من بخند" با نقدهای آلبوم قبلی مواجه نشود چون در کار قبلی؛ بسیاری افراد درباره میکس و مستر کار نقدهایی داشتند که درست بود اما در این کار ما اجازه دادیم کار به تدریج شکل بگیرد و به بهترین شکل ارائه شود.
اجرای دانشجویی پالت در وحدت
رسولاف در پایان خبری به دانشجویان موسیقی داد و گفت: طبق برنامهها درنظر داریم که روز دوشنبه(11 خرداد) اجرای مخصوص دانشجویان را روی صحنه ببریم. بلیت این کنسرت برابر با قیمت یک تاتر قرار داده شده و دانشجویان میتوانند با ارائه کارت دانشجویی بلیت کنسرت را با قیمت 25000 تومان از تالار وحدت دریافت کنند.
او افزود: تمام بلیتهای این کنسرت بهصورت حضوری فروش میرود و قیمت آن از همکف تا بالکن سه برابر خواهد بود؛ علاوه بر این، تمام عواید کار به علاوه فروش آلبومها در روز دوشنبه برای یک کار فرهنگی و خیریه صرف میشود که به زودی خبرش را اعلام میکنیم.
جشن روابط دیپلماتیک دو کشور با موسیقی/ «ذاستا» برای تایلند نواخت
آنسامبل «ذاستا» به مدیریت هنری فردین خلعتبری با همراهی گروه «کرپای» کشور تایلند تازه ترین کنسرت خود را به مناسبت شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک ایران و تایلند در تالار وحدت برگزار کرد.
مراسمی چیتهام سفیر کشور تایلند در ایران قبل از آغاز رسمی مراسم که شنبه شب نهم خرداد ماه در تالار وحدت برگزار شد، با حضور در جایگاه سخنرانی ضمن تقدیر از برگزاری این کنسرت مشترک موسیقایی که با عنوان «کنسرت دوستی ایران و تایلند» روی صحنه رفت، توضیح داد: به عنوان سفیر کشور تایلند با افتخار و خوشحالی حضور شما در کنسرت «دوستی ایران و تایلند» را که به مناسبت نخستین سالگرد روابط دیپلماتیک میان پادشاهی تایلند و جمهوری اسلامی ایران برگزار میشود، خوشامد میگویم. قبل از هر چیز خوشحالم به اطلاع شما برسانم که روابط میان دو کشور در طول قرنها و زمینههای مختلف، شکوفاتر شده است. در این رابطه با کمال افتخار پیام تبریک آقای تاناساک پاتیما پراگورن معاون نخستوزیر و وزیر امور خارجه تایلند را به شما عزیزان منتقل میکنم.
در این پیام آمده بود: «سال سال مهمی در روابط میان تایلند و ایران به شمار میرود. هر دو کشور شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک خود را جشن میگیرند. تایلند، دوستی با ایران را گرامی میدارد. تاریخ دیرین روابط ما با تاریخ مسلمانان در تایلند در هم آمیخته است. تایلندیها با هر اعتقاد، مذهب، نژاد و فرهنگ در کنار هم در صلح و هماهنگی زندگی میکنند. تایلندیهای بسیاری با نسب ایرانی به جایگاههای برجستهای در زمینههای مختلف ارتقا پیدا کردند و نقشهای مهمی در پیشرفت، توسعه، مدرنیزه شدن و شکوفایی تایلند ایفا کردهاند. این افراد بخش جداییناپذیری از جامعه تایلند به شمار میروند و کنسرت «دوستی» امشب تاکیدی بر تمامی فعالیتها در راستای بزرگداشت شصتمین سالگرد روابط دیپلماتیک است.»
چیتهام در بخش دیگری از صحبت های خود تاکید کرد: موسیقی تایلندی عناصر متعددی از موسیقی خارجی، ریتم و تٌن دارد ضمن اینکه عناصر موسیقی ایرانی در موسیقی سنتی تایلندی همواره قابل مشاهده بوده است. هنرمندان بزرگ موسیقی تایلندی آلات موسیقی پارسی همچون دف و سنتور را با ادوات موسیقی سنتی تایلندی همچون «کین» و «رامانا» تلفیق کردهاند.
وی افزود: تاثیر موسیقی ایرانی بر موسیقی تایلندی نه تنها نمایانگر داد و ستدهای موسیقایی دو کشور است، بلکه نشاندهنده این است که تایلند سرزمین آزاد است و تمامی فرهنگها را ارج مینهد. شما عزیزان تا دقایقی دیگر به هنرنمایی هنرمندان گروه «کُرپای» و «ذاستا» گوش خواهید داد. کرپای از گروههای موسیقی تایلند است که تاکنون در نگهداری و حفظ موسیقی سنتی تایلند و ترکیب آن با موسیقی معاصر، گونه نوینی از موسیقی تایلندی را با توازن شگفتانگیز به مخاطب ارائه داده است. اعضای این گروه از دلدادگان موسیقی هستند.
در این ویژه برنامه موسیقایی که به مناسبت شصت سالگی روابط دیپلماتیک ایران و تایلند برگزار شد، آنسامبل «ذاستا» به مدیریت هنری فردین خلعتبری و رهبری ارکستر بهنام ابوالقاسم و گروه «کُرپای» از کشور تایلند ضمن اجرای سرود ملی هر دو کشور، چند قطعه موسیقایی را برای مخاطبان در تالار اجرا کردند. ضمن اینکه حین اجرای قطعات، چند قطعه مشترک نیز توسط هنرمندان هر دو گروه به مخاطبان ارائه شد.
انتهای پیام/