کد خبر: ۲۲۱۴۸۶
تاریخ انتشار:
آمنه بهرامی هم آمد

بداهه‌نوازی«ای ایران»درتولدسه هنرمند

چهارمین گردهمایی هنرمندان به بهانه زادروز بهروز غریب پور، جلیل رسولی و میلاد کیایی روز گذشته 30 شهریور ماه برگزار شد.
به گزارش بولتن نیوز، عصر روز گذشته یکشنبه 30 شهریورماه چهارمین گردهمایی هنرمندان به بهانه زادروز هنرمندان حوزه تئاتر و تجسمی و موسیقی با حضور بهروز غریب‌پور، جلیل رسولی و میلاد کیایی در میلاد نور تهران برگزار شد.

در ابتدای مراسم قاسمعلی فراست دبیر چهارمین گردهمایی هنرمندان گفت: خوشحالم که امروز گردهم جمع شده‌ایم و به جای اینکه در بیمارستان همدیگر را ببینیم در مراسم شادی با یکدیگر دیدار می‌کنیم. امروز تولد هنرمندان بسیاری است که برخی از آنها در این دنیا نیستند و تعدادی از آنها هم در خارج از کشور به سر می برند. چند نفری وجود دارند که به بهانه تولد آنها گرد هم آمدیم و قرار است بزرگداشت اندیشه را برگزار کنیم.

وی عنوان کرد: امروز تولد فریدون مشیری است که در میانمان نیست. علاوه بر آن اول مهر تولد محمدرضا شجریان یکی از مفاخر موسیقی ایران است. همچنین روز اول مهر زادروز حسین منزوی از شاعران ایران نیز است. دوم مهر زادروز منوچهر آتشی شاعر و سوم مهر تولد حسن کسایی نوازنده نی است. از دیگر بزرگانی که در این روزها به دنیا آمده اند می توان به فریدون پوررضا خواننده که در روز سوم مهر به دنیا آمده است، اشاره کرد. همچنین 31 شهریور تولد زنده یاد پرویز یاحقی موسیقیدان و 27 شهریور زادروز فرهاد آئیش بازیگر سینما و تلویزیون بود.


بهروز غریب پور مجنون تئاتر است

پس از صحبتهای فراست نماهنگی در معرفی بهروز غریب پور پخش شد و سپس دبیر این جشن با اشاره به اینکه غریب پور یکی از مفاخر تئاتر ایران است، گفت: غریب پور در حوزه سینما آثاری تولید کرده که مهمترین آنها فیلم «دونده» به کارگردانی امیر نادری است که نویسندگی آن بر عهده غریب پور بود. فیلم های «کارآگاه» و «تنبل قهرمان» از جمله آثاری است که این هنرمند کارگردانی آن را برعهده داشت. غریب پور از جمله هنرمندانی است که می توان گفت عمرش را وقف هنر کرد. باید بگویم که اگر این عاشقانه ها نبود نامی از هنر باقی نمی ماند.

بهروز غریب پور کارگردان تئاتر نیز در ادامه این مراسم گفت: از قاسمعلی فراست تشکر می کنم که بانی این مراسم بود. من امشب می خواهم زودتر از حضورتان مرخص شوم تا به اجرای نمایش «لیلی و مجنون» برسم. شرمنده ام که باید به این زودی از حضور شما مرخص شوم.

غریب پور با اشاره به عشقش به هنر تئاتر تاکید کرد: در مطبوعات نمی توان به صراحت گفت اما امروز من می گویم که بهروز غریب پور مجنون تئاتر است. زمانی که ما تئاتر کار می کردیم نمایشنامه نویس در ایران نبود بعد از کودتای 28 مرداد بود که ما سعی کردیم آثار هنری را روی صحنه ببریم. پدر من فرد مذهبی ای بود و از اینکه من تئاتر بازی می کردم و روی صحنه می رفتم، می ترسید. بعد از مدتی که ما با تعدادی از دوستانمان تئاتر کار می کردیم پدرم فهمید و حضور من در عرصه تئاتر را قدغن کرد. ما در آن زمان در ایام شب جمعه تئاتر اجرا می کردیم و پدرم از این اتفاق ناراضی بود. روزی من را قسم داد که من دیگر در شب های جمعه تئاتر کار نکنم و من هم این فرمان پدر را اجرا کردم و به همکارانم گفتم که از این به بعد روزهای پنجشنبه ها تئاتر اجرا کنیم.


غریب پور در ادامه بیان کرد: یک شب پدرم بالای سر من آمد و در اتاقم پنبه ای که با زغال سیاه کرده بودیم پیدا کرد و به من گفت می دانم که تو تئاتر بازی می کنی و به حرف من گوش نمی کنی همان شب به پدرم گفتم اگر من را تکه پاره ام کنید باز هم روی صحنه می روم و تئاتر بازی می کنم. هنوز شب های جمعه که فرا می رسد یاد پدرم می افتم و از او طلب آمرزش می کنم که من عشق به تئاتر را نسبت به فرمان او ترجیح دادم.

کاگردان اپرای عروسکی «شمس و مولانا» در پایان گفت: من در تمام این سالها عاشقانه روی صحنه بودم و هیچگاه برای پول، تئاتر کار نکرده ام دلم می خواهد به هر جوانی که می خواهد وارد این عرصه شود بگویم به جای اینکه دنبال دستمزد باشد عاشقانه به کارش فکر کند و به هنر تئاتر بپردازد. من عاشق ایران و مردمم هستم اما بی صفتی ها و بی وفایی های آنها را می شناسم. از دست اندرکاران این مراسم تشکر می کنم که به یاد یک بچه ای که در بن بست های شهر سنندج به دنیا آمده است، بودند و برای او این مراسم را گرفتند.

در ادامه غلامرضا امامی از هم دوره‌ای‌های بهروز غریب پور بیان کرد: در سال 1359 سفری به کشور ایتالیا داشتم و مدتی در آنجا زندگی کردم. یک روز صاحب خانه ام به من گفت که ملکی دیگر نزدیک دریا دارم اگر دلت می خواهد آن خانه را به تو اجاره می دهم و من هم با کمال میل پذیرفتم. زمانی که وارد آن خانه شدم انگار یک روح ایرانی در آن دمیده شده بود و تمامی چیدمان و دکور خانه با سلیقه یک ایرانی شکل گرفته بود. از همانجا فهمیدم که این فضا غربی نیست و یک روح ایرانی در آن دمیده  شده است. چند روز بعد به صاحب خانه گفتم شما قبل از من این خانه را به چه کسی اجاره داده بودید؟ و صاحب خانه با زبان ایتالیایی گفت به یکی از هموطنان تو که هنرهای زیبا می خواند. قرارداد را از او خواستم و او برای من آورد و دیدم که امضا و نام بهروز غریب پور پای آن قرارداد است.

در ادامه مراسم قاسمعلی فراست ضمن تبریک فرا رسیدن هفته دفاع مقدس قطعه شعری خواند و یاد شهدا را گرامی داشت و بعد از آن ابراهیم زاهدی مطلق نویسنده و روزنامه نگار روی صحنه حاضر شد و گزارشی در خصوص کتابهایی که در حال انتشار است ارائه داد و عنوان کرد: به دلیل اقتضای شغلم معمولا برخی از دوستان قبل از انتشار کتابهایشان نسخه ای را به من می دهند که آن را بخوانم و همین مسئله سبب شد تا این نوید را به شما بدهم که دو جوان به نامهای حسام مطهری و پیام یونسی پور رمانهایی را نوشته اند که به زودی وارد بازار نشر می شود و به همه توصیه می کنم این کتابها را تهیه کنند.

پخش کلیپ بزرگداشت جلیل رسولی هنرمند عرصه خوشنویسی از دیگر بخش های این برنامه بود. سپس یکی از شاگردان میلاد کیایی نوازنده موسیقی به اجرای بداهه نوازی ساز سنتور پرداخت.

جلیل رسولی در ادامه این مراسم گفت: حدود 50 سال است که به کار خوشنویسی مشغول هستم از 14 سالی که کار خوشنویسی را آغاز کردم و در همان زمان بود که تصمیم گرفتم به راهم ادامه دهم. طی 50 سال گذشته 35 نمایشگاه انفرادی در ایران و 28 نمایشگاه در کشورهای خارجی برگزار کرده ام.


وی با اشاره به اهمیت هنر بیان کرد: هنر یعنی خلاقیت. اگر هنری در بند خلاقیت نباشد نمی توان واژه هنر را به آن اطلاق کرد. من روزی 18 ساعت کار می کردم و در ابتدا که می خواستم  قلم نی را در دست بگیرم ترس و اضطراب داشتم اما بعد از سالها تمرین و ممارست در کار کم کم توانستم قلم را مهار کنم و روزگاری رسید که قلم از دست من وحشت داشت. این گفته ها را حمل بر خود ستایی نگذارید.

وی ادامه داد: آن زمانی که من روزی 18 ساعت به فعالیت مشغول و غرق در کار بودم همسرم هر شب برای من شام می آورد و من اصلا متوجه نمی شدم بعد از مدتی زخم اثنی عشر گرفتم و همسرم تصمیم گرفت غذا را لقمه کند و حین کار به من بدهد و این داستان سالیان سال ادامه پیدا کرد.

رسولی در پایان حرفهایش گفت: خوشنویسی یک هنر جهانی است و من در سالهای اخیر به عنوان نماینده ایران در کشورهای مختلف به عنوان داور حضور خواهم داشت. خوشحالم که بعد از مرگم آثاری وجود دارد که می دانم مردم با آن ارتباط برقرار می کنند. در سالهای اخیر چند جلد کتاب را با هزینه خودم تالیف کردم که بعد از مرگم در اختیار مردم قرار بگیرد. در این سالها با عشق کار کردم و عشق عصاره خط است. در هنر باید از جان خرج کنید چون هنرمند اگر این کار را نکند کارش ماندنی نخواهد شد.

وی حرفهایش را با شعر «از صدای سخن عشق ندیدم خوش تر» به پایان رساند.


حسین باهر، دکتر روانشناس و رفتارشناس فرد دیگری بود که روی صحنه حاضر شد  و در خصوص ارتباط خود با میلاد کیایی نوازنده سنتور و از آهنگسازان قدیمی موسیقی ایران سخنانی را عنوان کرد.

وی حرفهای خود را با مصرعی از شعر «بنام خداوند جان و خرد» فردوسی آغاز کرد و گفت: حرف زدن در این جمع کار بسیار سختی است چون همه هنرمند و صاحب نام هستند. معارف را به چهار دسته علم، ادب، اخلاق و عرفان تقسیم می کنند که هر کدام از اینها کاربردهایی دارند و به چند دسته تقسیم می شوند. یکی از کاربردهای عرفان، هنر است.

وی ادامه داد: سالها پیش برنامه ای با عنوان «نسیم شبانه» در تلویزیون اجرا می شد که مدیریت محتوای این برنامه با من بود و مدیریت هنری آن را به میلاد کیایی سپرده بودند. در آن سالها بود که دیدم او عرفان را عملی اجرا می‌کرد.

باهر در ادامه مقاله ای را در ستایش برنامه «نسیم شبانه» که در سال 79  در روزنامه حیات نو چاپ شده بود خواند و در پایان گفت: نفت و گاز تمام می شود اما هنر هیچ گاه تمام شدنی نیست و این ادب و هنر است که ایران را نگه داشته است.

در ادامه نماهنگی با مضمون معرفی شخصیت میلاد کیایی هنرمند عرصه موسیقی پخش شد.

میلاد کیایی نوازنده سنتور و چهره شناخته شده موسیقی ضمن تشکر از حاضران در سالن گفت: نوازنده ها با ساز حرف می زنند و من فقط بیان احساس می کنم. وقت تنگ است وگرنه دلم می خواست امشب برای شما ساز بنوازم.

وی ادامه داد: 70 سال پیش پدر من زمانی که می خواهد شناسنامه ای برای من بگیرد به ثبت احوال مراجعه می کند و آن متصدی از او می پرسد که میلاد اسم دختر است یا پسر. در آن سالها اسم میلاد در ایران نبوده است و من اولین کسی هستم که نامش میلاد است و پدرم این نام را از شاهنامه فردوسی برای من انتخاب کرد و از این بابت خوشحالم. بعد از انقلاب نام میلاد رواج پیدا کرد و این روزها شاهد برج میلاد، تاکسی میلاد، پاساژ میلاد و ... هستیم.

این هنرمند عرصه موسیقی تصریح کرد: پدرم از ما خواست که با موسیقی عجین باشیم اما هیچ وقت از این راه ارتزاق نکنید. موسیقی برای من یک شوق و ذوق است و به آن ایمان دارم. در کلیپی که در معرفی من پخش شد عنوان کردند که من همه جای دنیا رفته ام اما من در اینجا به شما می گویم که من هنوز سفری به سوریه و لبنان نداشته ام.

میلاد کیایی طی سخنانی عنوان کرد: امروز خانمی در سالن حضور دارد که تاریخ فداکاری او را از یاد نخواهد برد. آمنه بهرامی دختری که روی صورت او اسید پاشیدند و او حاضر نشد که آن فرد را قصاص کند. چیزی که ارزش دارد گذشت این دختر است.


در ادامه آمنه بهرامی به دعوت میلاد کیایی روی سن آمد و طی جمله های کوتاهی گفت: زادروز استادان حاضر در سالن را تبریک می گویم و یاد درگذشتگان را گرامی می دارم. آقای کیایی همیشه به من لطف داشته اند و من را شرمنده کرده اند. از لحظه بخشش تا به امروز لطف استاد همیشه شامل حال من شده است.

کیایی در  پایان خطاب به صحبت های بهروز غریب پور گفت: هیچ کدام از ما ایرانی ها بی وفا نیستیم و هر جا که برویم اولین چیزی که از ما می پرسند این است که اهل کجایی؟ و ما ایرانی هستیم و قلب ما برای ایران می تپد.

میلاد کیایی با روایت خاطره ای عنوان کرد: حدود 30 سال پیش من با یوسف مناجاتی یک برنامه تلویزیونی را در رسانه ملی داشتیم که در آن زمان دو شبکه وجود داشت و همه شبکه دو را می دیدند. خواننده ما در آن محمد گلریز بودند. یک لحظه من به کارگردان تلویزیونی گفتم که سازها را نشان دهیم و او هم جوان بود و پراحساس و این کار را کرد. بعد از 15 دقیقه برنامه قطع شد و بعد از آن مناجاتی را اخراج کردند اما امروز او پیشرفت کرده است و یکی از تواناترین مدیران است. من نکته ای را می خواهم بگویم که ما هیچ وقت نباید گذشته خود را فراموش کنیم اگر این اتفاق برای او نیفتاده بود مسیر زندگی مناجاتی عوض نمی شد.

در ادامه مراسم به درخواست حاضران، میلاد کیایی نوازنده ساز سنتور خود را از جعبه خارج و برای مخاطبان قطعاتی را اجرا کرد که یکی از آن قطعات «ای ایران» بود که با بداهه نوازی کیایی اجرا شد و مورد استقبال تماشاگران قرار گرفت.

در ادامه مهناز روستا عضو خانه موسیقی پشت تریبون قرار گرفت و گفت: من به عنوان یکی از حاضران در این سالن شنیدم که آقای کیایی گفتند آمنه بهرامی استعداد هنری دارد و من می خواهم به او کمک کنم که در این مسیر گام بردارد. من از استادان موسیقی هستم.

در پایان مراسم علی اکبر قاضی نظام، فیلمنامه نویس سینمای ایران آماری را در خصوص برگزاری جشن خانه سینما، روز ملی سینما، برگزاری جشنواره یاس به مخاطبان ارائه داد و طی سخنان کوتاهی گفت: بنیاد سینمایی فارابی حامی هنرمندان بوده است و نویسندگان ما می‌توانند با این نهاد سینمایی تعامل کنند و آثار و داستانهایی که نوشته اند را با آقای جعفری جلوه در میان بگذارند تا سینمای ایران شاهد آثار تولیدکنندگان بزرگ باشد.

حاشیه ها:

تک نوازی پسر 14 ساله با نام صدرا پیشدادی از شاگردان میلاد کیایی توجه حضار در سالن را به خود جلب کرد.

در بخش معرفی میلاد کیایی نام زنده یاد بابک بیات به عنوان یکی از شاگردان او آورده شد.

یکی از نکته های جالب در این مراسم این بود که در حین معرفی هنرمندان، قاسمعلی فراست شماره پلاک خودرویی را که برای مردم ایجاد مزاحمت کرده بود، اعلام کرد.

مراسم با 45 دقیقه تاخیر آغاز شد.

منبع: خبرگزاری مهر

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین