مردی در سایه

- شاید این احساس نیاز در امثال من احساس شد در زمانه ای که جریان فتنه با رنگ و لعاب روشنفکری- عقلانیت- منطق- آزادیخواهی و.. به میدان آمده است، جهت تنویر افکار عمومی و کسانی که در حال حاضر ملا شناختشان از افراد تنها به موضعع گیریشان است، به افشای پشت پرده شخصیتی و تاریخی بسیاری مدعیان خط امام و عقلای سیاسی!! بپردازم. ضعف حافظه تاریخی در کشور ما و ناشناخته بودن تاریخ عملکرد و سرگذشت سیاسی بسیاری از افراد، باعث ترسیم غیر واقعی شخصیتهایی در ذهن افراد می شوند و این افراد بر سر بزنگاههای تاریخی انقلاب به ایفای نقش خود می پردازند. امثال میرحسین موسوی- محمد خاتمی- مهدی کروبی- محسن میردامادی- عباس عبدی- سعید حجاریان- محمود دعایی-عبدالله جاسبی و... از این دست افرادند.

- اما شاید در دوران بعد از انتخابات با فردی که از او به عنوان مرد در سایه جریان 2خرداد با اختصار (س.م.خ) یاد می کردند آشنا شده باشید. در مورد تاریخچه عملکرد و شخصیت این فرد حرف و حدیث فراوان است و قصد دارم در چند مطلب به واکاوی عملکرد «سید محمد موسوی خوئینیها» بپردازم. توصیه می کنم یکبار دیگر سرگذشت سیاسی بسیاری از سیاسیون حال حاضر ایران را بخوانید.

نشریه فرانسوی «پاری ماچ» 1985/6/28:

این مرد اسرار آمیز «حجت الاسلام سید محمد موسوی خوئینی ها» است. مدتها تمام دستگاههای پلیس جهان بعد از واقعه خونین مسجد اعظم مکه که منجر به مرگ صدها نفر در فاصله سالهای 80-1979 شد در جستجوی او بوده اند. او حتی بدون اینکه پلیس فرانسه متوجه شده باشد، سفر کوتاهی به پاریس انجام داد و در پاییز سال 1983 سه روز در سفارت ایران در پاریس اقامت کرد و درهنگامی که پلیس متوجه حضور او شد به بروکسل گریخت. اشخاص وارد به امور کرملین، معتقدند که او یار«ک.گ.ب» در ایران و دوست قدیمی «حیدر علی اف» تنها مسلمان عضو دفتر سیاسی شوروی است.( علی اف اجداد ایرانی دارد و درگذشته 17سال رییس پلیس مخفی آذربایجان بوده است). دوستی آنها از ذهه 1960 در مجارستان آغاز شد. در آن زمان «آندروپف» سفیر شوروی در مجارستان بود و «خوئینی ها» جوان در بوداپست یک دانشجوی انقلابی بود و قبل از لیسانس گرفته به آلمان شرقی رفت و بالاخره لیسانس خود را در دانشگاه «پاتریس لومومبا» ی مسکو گرفت. خوئینی ها در گذشته در اردوگاههای یمن جنوبی و جنوب لبنان آموزش دیده، وبی قید و شرط «جورج حبش»( بنیانگذار جبهه خلق برای آزادی فلسطین) را تحسین می کند. در دهه 1970 اکثر سرویسهای اطلاعاتی، خبر از رفت و آمدهای او به بغداد و الجزیره، ژنو، طرابلس و وین می دادند.

وی با آیت الله خمینی که از سال 1964 در اماکن مقدسه نجف در عراق در حال تبعید به سر می برد ملاقات کرد و همچنین با ژنرال پناهیان کمونیست قدیمی که در سالهای 45-1944 رییس ستاد ارتش خلق جمهوری مهاباد بود ملاقات کرد. وی با پناهیان و به خصوص با تیمور بختیار پایه گذار ساواک که به نوبه خود توسط مردانی در قلب پلیس مخفی ایران تربیت کرده بود کشته شد، ارتباط برقرار کرده بود.

خوئینی ها از سال 1975 در آلمان شرقی مستقر شده بود، تعلیمات خود را از «مارکوس ولف» ژنرال آلمان شرقی و رییس سرویسهای مخفی برلین شرقی در یافت می داشت... او دوست ندارد نوعی کشش مذهبی را در خود پنهان نماید. بخصوص از زمانی که در عراق با آیت الله خمینی ملاقات کرد. از دوران کودکی و نوجوانی او اطلاع زیادی در دست نیست.

2- خوئینی ها روز 21 دی ماه 1358 پیش از خطبه های نماز جمعه تهران در سخنانی از توطئه ای!!( حالا آقایان نظام را متهم می کنند که توهم توطئه دارد) خبر داد:« بعد از انقلاب ما شاهد توطئه ی پی در پی بوده ایم. یکی از همین توطئه ها نامزدی بیش از 100نفر برای ریاست جمهوری است. در کجای دنیا سراغ دارید چنین چیزی را ویقینا این تعداد فراوان نامزدهای ریاست جمهوری، برای ملت ایران به مفهوم دموکراسی و آزادی(مواضع فعلی آقایان در مورد دموکراسی و آزادی سیاسی را بخوانید حتما) تفسیر نمی شود. به معنی هرج و مرج، به معنی بی ضابطه بودن، به معنی بی قاعدگی است و همچنان که امام فرموده اند، بدون تردید این اولین توطئه در تاریخ انتخابات ریاست جمهوری است... برای تعیین افراد از میان نامزدها، وزارت کشور اسامی106نفر را به حضور امام تسلیم کرد. امام بر اساس مسائل این امر را به عهده ملت واگذار نمودند که خود ملت، افرا دبا صلاحیت را انتخاب کنند و من به عنوان نماینده امام در نظارت بر تحقیقات انتخابات(نظرات آقایان در حال حاضر در مورد نظارت استصوابی و استعلام از مراجع 4 گانه را بخوانید) انتخاب شدم. تشخیص واجد صلاحیت بودن، امر بسیار خطیر و مهمی است که این، بر عهده خود ملت ایران است. کاری که من خواهم کرد، حذف صد در صد افراد فاقد صلاحیت است.( نکته جالب اینکه آقای خوئینی بعدها در چرخشی عجیب به همراه باند خود در روزنامه سلام، ترجیع بند تکراری حذف نظارت استصوابی اعمال شده بر کاندیداها و انتخابات را سرلوحه نوشته های شوخی و جدی روزنامه خود کرده بودند). نشریه همشهری ماه- آذر80
مصطفی نمازیان