نامهات را با انشاي بسيار بد و با صداي خودت كه بدتر از نوشتهات بود از حلقوم آمريكاي وحشي شنيدم.
فكر ميكردم به قول خودت مبارزي چون تو كه با شاه جنگيده است و دم از شناخت يزيد و خولي و شمر و ... ميزند بايد فحش نامهاي عليه آمريكا در محكوميت كشتار شيعيان يمن مينوشت و از حنجرة مظلومان فلسطين و غزه براي جهانيان ميخواند اما نامهات را علیه ايران اسلامي شنيدم. من تو را ميشناسم تو را قبل از توبه نصوح و باغ بلور و عروسي خوبان و دستفروش و سفرقندهار و ... تو را حتي قبل از اينكه خودت، خودت را به عنوان تخم عرق معرفي كرده باشي من تو را خوب ميشناسم تو حتي تخم عرق نيستي زيرا در اين طايفه از قديم گفتهاند مستي و راستي تو با آبروي مستان و راستان بازي نكن.
نامه ات را خواندم و شنيدم. همسرم با شنيدن صداي تو و نامهات گريست. ميخواستم جوابي ننويسم اما به پاس عاشورا و گريه همسرم و خيلي گريه هاي ديگر چند كلمه از من بشنو.
كارآگاه شدهاي دنبال قاتل منتظري ميگردي؟ پليس مخفي غربي؟ يك جاني دالر بساز؟ كوجكي فراهم كن؟ آريون سايدي فيلم كن؟ از تو بر ميآيد؟ تو خودت هم ميتواني لي مي جرز شوي و از بلندترين ساختمان غرب بپري در قم و قاتلش را پيدا كني ميتواني در اين پرواز سگي به نام جو هم به همراه داشته باشي تو پر ازحقههاي سينمايي هستي جايزههاي بيريشةغرب به فحشاي تو به مبارك باد يزيديان ميرسد. چرا نتواني؟ از شاه ميگويي و مبارزه با آن دمت گرم و سرت خوشباد.
لاف در غريبي تيز در بازار مسگرهاست. تيغت تيز باد! هر كه نداند فكر ميكند زندانها كشيدهاي، گلوله ها خوردهاي و نداند كه شاه چه حال هاي به تو داده است و نداند كه آبروي انقلابيات را از كجا آوردهاي، ايران اسلامي هنوز آنقدر بيحافظه نشدهاست كه زنداني كشيدههاي ستم شاهي را نشناسد. غيب گو شدهاي اين تحفه را از كدام هند آوردهاي پيش بيني ميكني چراغ قوه به دست دانشجو ميدهي؟ تخم عرق و شيشه بازي! تو چه زود بزرگ شدي و چه زودتر كوچك و عاشوراي امسال چقدر ناچيز و بي همه چيز و ... چيزهاي ديگر! آيا اين آخرين رنگ توست يا هنوز هم رنگ هاي ديگري در حقهّات هست؟ هست يا نيست، براي من آخرين رنگ بود كه بالاتر از سياهي لباسهاي عزاداران عاشوراي حسيني رنگي نيست رنگي كه تو آن را به بازي خواستي بگيري! ميداني كه عرق خوران درست ماه محرم تعطيل بودند. دم شما گرم عاشوراي امسال شرابخواري در كاخ يزيد و پيمانه به پيمانه ابن زياد زدن و اين بدمستي ها ... نه! تو تخم عرق نيستي تو بي تخمه و تركهاي.
اين را عاشوراي امسال خودت جار زدي تو با همه مبارزه كردهاي غير از خودت و اين در طول تاريخ ويژگي همة هنربندان بي تخم و تركه بوده است آنها كه با همه و در هر زمان مبارزه ميكنند الّا با نفس خود اصلاً جهان را همين جماعت به هم ريخته است.
شايد تو از آن اجیر كردههايي هستي كه هرجا هركس با هركس درگير است تو هم آنجايي به زبان سادهتر هركجا آش است مخملباف فراش است.
حرف آخر اينكه از خودت ناراضي هستي حرف درستي است ما هم از تو ناراضي بوديم و امروز آن طرف ناراضي بودن تو را نميبينيم كه راضي باشيم يا راضي نباشيم.
جل و پلاست را جمع كن، خجالت بكش، آمريكا كشوري نيست كه تو آن را نشناسي با توسل به راديوهاي بيگانه به هيچ جا نميرسي كه نرسيدهاي... و تو ... تو حتي لياقت فحش را هم نداري.
ناصر عزيز خاني