سوء استفاده رادیو فردا از احساسات مادرانه

به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز،"ندا نگران است. او دختری ۲۶ ساله است و مثل برخی دیگر از هم نسل‌های خود اعتقادی به حجاب ندارد، شالش را که روی سرش می اندازد، موهای چتری‌اش روی پیشانی‌اش تاب می‌خورد. از خانه بیرون می‌رود و برای رأی دادن بیرون می‌رود. اما به هر کدام از حوزه‌های رأی‌گیری حوالی خانه‌شان که می‌رسد، جز ناظر انتخاباتی محمود احمدی‌نژاد کسی را سر صندوق‌ها نمی‌بیند تا به آنها اعتماد کند و رأی‌اش را در صندوق بیاندازد."

رادیو فردا با بیان داستانی که به اواخر عمر یکی از عناصر اغفال شده فتنه ۸۸ (ندا آقا سلطان) می پردازد سعی بر تحریک عواطف مخاطبین خود دارد تا از این طریق سرپوشی بر نقش عوامل فتنه در کشته شدن این جوان اغفال شده بگذارد آنها که برای رسیدن به اهداف سیاسی خود، حتی جان نیروهایشان کوچکترین ارزشی ندارد و زمانی که می بینند زنده ی ندا برای پیشبرد اهدافشان کارایی ندارد تصمیم به کشته شدن او می گیرند تا مرده او، آنها را در رسیدن به مقصد شومشان یاری کند اما غافل از این حقیقت بودند که وَ مَكَرُواْ وَ مَكَرَ اللَّهُ وَ اللَّهُ خَيرُْ الْمَكِرِين‏ و این سناریوی از پیش طراحی شده به لطف الهی توسط خودشان افشا می شود، اما به راستی چرا رادیو فردا این حقایق را بیان نمی کند؟ بلکه با بیان داستانی کذایی از چگونگی کشته شدن ندا بار دیگر اثبات می کند که حقیقت گویی در قاموس او جایی ندارد.
حال باید پرسید رادیو فردا با علم کردن نام ندا به عنوان نماد اعتراض مردم ایران به دنبال چیست؟ رادیو فردا در بخشی از داستان خویش با بیان جملات احساسی مادر غمدیده ندا می نویسد:

"ندا بمیرم برای اون نگاهت ندا، نگاهت به آسمونه بمیرم برات ندا، ندا تو از خدا چی می‌خواستی مامان، …"
اما تحرکات این مادر داغدار(!) به روایت تصویر:

آیا با بیان این داستان، قصد تسلای والدین او را دارد و یا نه بلکه آنها کار را به آنجا رسانده که فارغ از توجه به احساسات مادری غمدیده با بیان جملات او خطاب به فرزندش در برانگیختن عواطف مخاطبان خود و تشویش اذهان به نفع خود بهره وری کنند؟