در مجلس خبرگان قانون اساسی جمهوری اسلامی، بحث بر سر سه رنگ ماندن پرچم ایران و یا تبدیل آن به رنگ سبز یك دست، جریان داشت. در این مقاله به این بحثها پرداخته میشود.
1رنگ پرچم در قانون اساسی
رنگ پرچم ایران همواره در قانون اساسی مورد توجه بوده است در اصل پنجم قانون اساسی مشروطه آمده است:
«الوان رسمی بیرق ایران سبز و سفید و سرخ و علامت شیرو خورشید است.»
پس از سقوط نظام شاهنشاهی قانون اساسی شاهنشاهی منسوخ شد و قانون اساسی جدید به تصویب رسید. در اصل هجدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی آمده است:
«پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی و شعار «الله اكبر» است.»
2 دور اول مذاكرات مجلس خبرگان در مورد رنگ پرچم
مجلس خبرگان قانون اساسی در جلسهی 27 شهریور بحث در مورد پرچم را آغاز كرد. اصل 24 قانون اساسی (در بازنگری قانون اساسی اصل 18) در مورد پرچم جمهوری اسلامی به صورت كلی بیان میداشت: «پرچم رسمی ایران به رنگهای سبز و سفید و سرخ با علامت مخصوص جمهوری اسلامی»
در این زمان هنوز هیچ طرحی برای پرچم جمهوری اسلامی پیشنهاد نشده بود و هنوز آرم شیر و خورشید رسمیت داشت. پس از شروع به بحث در مورد این اصل آشكار شد كه اختلاف نظرها زیاد است و حتی در مورد رنگ پرچم هم اشتراك نظر وجود ندارد.
«آیتالله ربانی شیرازی» نمایندهی مردم فارس در مجلس خبرگان پیشنهاد كرد كه رنگ پرچم ایران به صورت سبز یكدست درآید. استدلال ایشان این بود كه این رنگ در طول تاریخ، رنگ شیعه بوده است و میتواند نماد جمهوری اسلامی به عنوان تنها حكومت شیعهی جهان قرار گیرد.[1]
به دلیل وجود اختلاف نظرهای فراوان و ابهام موضوع در نهایت تصمیم بر این قرار گرفت كه این اصل موقتا مسكوت گذارده شود تا در جلسهی مشترك گروهها بیشتر بررسی شود و در اواخر بررسی قانون اساسی دوباره به بحث گذارده شود.
3 دور دوم مذاكرات مجلس خبرگان در مورد رنگ پرچم
در جلسهی 20 آبان 1358 دوباره این اصل در صحن علنی مجلس خبرگان مطرح شد. مناقشهی اصلی بر سر تغییر آرم شیر و خورشید نبود بلكه بحث بر سر تغییر رنگ پرچم بود. بسیاری از انقلابیون خواهان تغییر رنگ پرچم ایران بودند تا هیچ نشانی از نظام شاهنشاهی باقی نماند.
ابتدا حجتالاسلام حجتی كرمانی پیشنهاد كرد كه رنگ و طرح پرچم ایران از اساس تغییر كند تا نشان دهد كه «ما به طور كلی از نظام گذشته بریدیم و به یك نظام انقلابی رسیدیم.»[2]
این سخن با اعتراض آیتالله ضیائی قرار گرفت كه پرچم را نه متعلق به پهلوی، كه نماد كشور دانست. با این توضیح، نمایندگان به دو دسته تقسیم شدند :
برخی مانند شهید هاشمینژاد، عضدی، مقدم مراغهای(علاوه بر رنگ از طرح شیر و خورشید هم دفاع كرد)، ضیائی و قرشی از پرچم سه رنگ دفاع میكردند. در مقابل كسانی مثل حجتی كرمانی و كیاوش مخالف حفظ پرچم سه رنگ بودند.
حجتی كرمانی به نمایندگی از مخالفان این اصل سخنرانی كرد. او این پرچم سه رنگ را یادآور نظام مستبد شاهنشاهی دانست و هشدار داد كه اگر در آینده كسی به این پرچم سه رنگ احترام بگذارد به سلطنت احترام گذارده است. بنابراین پیشنهاد میكند پرچم ایران به رنگ سبز باشد. [3]
سپس هاشمینژاد به عنوان موافق پرچم سهرنگ سخنرانی كرد و از انتساب یك رنگ خاص به اسلام انتقاد نمود. وی افزود اگر مردم به پرچم احترام نمیگذاشتند به دلیل نفرت از پهلوی بود و اصولا قدمت این سه رنگ به پیش از دوران مشروطیت بازمیگردد و نمیتوان آن را میراث پهلوی دانست. هاشمینژاد به روش پیامبر صلیالله علیه و آله وسلم استناد كرد كه پس از حاكمیت، در صدد محو تمام سنتهای گذشته برنیامدند و فقط آدابی را تغییر دادند كه با اسلام منافات داشت.[4]
سخنان هاشمینژاد با همراهی و تأیید برخی دیگر از خبرگان مانند آیتالله مكارم شیرازی همراه شد.
درست پیش از رأیگیری نهایی، موبد «رستم شهرزادی» نمایندهی زرتشتیان ایران در مجلس خبرگان، دفاع جالبی از پرچم سه رنگ انجام داد. او با ربط دادن سه رنگ پرچم به عقاید مذهبی شیعیان گفت:«فرزندان حضرت علی بن ابیطالب علیه السلام كه امام حسن سبزپوش و امام حسین سرخپوش و حضرت عباس سفیدپوش بودند و در تمام شمائل و احادث به این سه زنگ مخصوص ظاهر میشدند و آنچه در اذهان است سرخی، خبردهندهی شهادت، سفیدی خبردهندهی صلح و كبوتر سفید پیك صلح بوده و هست. حتی مردگان را در اسلام با پارچه به این رنگ ملبس میكنند و سبز نمونهای از نعمت و آبادانی و بزرگی بوده است و فرزندان برحق حضرت رسول اكرم كه به نام سید خوانده میشدند شال سبز كه معرف بزرگواری اجدادشان است به كمر میبستند.»[5] این تعبیر شیعی از پرچم در فضای به شدت مذهبی مجلس خبرگان قانون اساسی توسط نمایندهی زرتشتیان انجام میشود!
پس از پایان كلام موبد شهرزادی، رأیگیری انجام میشود و پرچم سهرنگ با پنجاه و نه رأی موافق و دو رأی ممتنع و بدون مخالف به تصویب رسید.[6]
[1] مشروح مذاكرات مجلس بررسی نهایی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، جلد اول، تهران: ادارهی كل امور فرهنگی و روابط عمومی مجلس شورای اسلامی، 1364، صفحه 613
[2] همان، جلد سوم، صفحه 1762
[3] همان، صفحه 1763
[4] همان، صفحه 1765
[5] همان، صفحه1766
[6] همان.