به گزارش بولتن نیوز، همانطور که مستحضرید رئیس جمهور دربخشی از سخنانش در مراسم دیدار با هنرمندان، رویکرد کلان دولت جدید دربارهی نوع نگاه به هنر را به نمایش گذاشت و گفت: «هر هنرمندی میخواهد به معنای جهان و عمق جهان برسد، اگر بگوییم هنر مرده را زنده میکند سخن به گزاف نگفتهایم. پس تقسیم هنرمندان به هنرمندان ارزشی و غیر ارزشی بیمعناست.»
این سخنان رئیس جمهور با واکنشهای مختلفی روبهرو شد. به طور مثال استاد رحیمپور در جشنوارهی عمار و در جواب به این سخنان که شاید تندترین واکنش محسوب میشود، گفت: یکی کردن هنرمند ارزشی و غیرارزشی کاسبی است. عدهای که میگویند هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم دغدغهی ریاست دارند.
همچنین استاد میرباقری در ادامهی صحبتهایشان در جشنوارهی عمار این سوال را مطرح کرد که آیا این هنر با این کارکردی و این ظرفیتی که دارد آیا به دینی و غیردینی و ارزشی و غیرارزشی تقسیم می شود یا خیر؟ به اعتقاد ایشان: امروز دربارهی هنر دقیقاً همان حرفهایی که دربارهی علم زده میشود که علم جهانی است و اسلامی و غیراسلامی ندارد مطرح میشود.
وی پاسخ به سوال یاد شده را متفاوت دانست و ادامه داد: یک نگاه وارداتی در دنیای اسلام این است که دانش و هنر جهانی و انسانیاند و گویا یک واقعیتی در جهان بیرون هست و یک قوهی ادراکی در ما که این واقعیت را شکار میکند و این قوه هم انسانی است و ربطی به فرهنگ و مذهب و امثال اینها ندارد. تعریف ارسطویی از علم همین بوده است که علم صورت حاصله از اشیا در نزد آدمی است. با این تعریف پیداست که ما علم دینی و غیردینی نداریم و علم مربوط به ادراک مشترک انسانی است.
به نظر این استاد فلسفه در مورد هنر هم عدهای به همین نحو فکر میکنند. گویی که زیباییها و زشتیهای ثابتی در دنیا هست و ما قوهای داریم که وقتی با این پدیدهها مواجه میشویم میتواند احساسی نسبت به زیبایی و زشتی و خیر و شر پیدا کند. این هم احساس مشترک انسانی است. اما این یک رویکرد واراداتی و کاملا مغالطعه آمیز است.
و اما حجتالاسلام پناهیان. ایشان هم که در جشنوارهی عمار سخنرانی میکردند در این خصوص گفتند: در ابتدای جلسه بعضی از من پرسیدند هنر ارزش و ضد ارزشی داریم یا نه؟ باید گفت هر دو عبارت درست است و باید منظور را دید. پناهیان در ادامه با این مثال ادامه داد که: در زمان حجاج بن یوسف ثقفی رگ زندانیان را جلویش میزدند تا او به اشتها بیاید و غذا بخورد. پس باید گفت یکی از عوامل به اشتها آمدن افراد زدن رگ گردن مظلومان است؟ بحث هنر هم همین است. اگر کسی از ابزار رسانه استفاده کند و در خدمت زشتیها قرار بگیرد دیگر اثر او هنر نیست و آن فرد هم هنرمند نمی تواند باشد. چون هیچ حجابی را از حقایق عالم بر نداشته است.
البته این سخنان در بین اهالی سیاست هم با واکنشهایی روبهرو شد. به طور مثال دکتر زاکانی نمایندهی مردم تهران در مجلس با بیان اینکه باید فضای کشور را نقد منصفانه کنیم، گفت: این نظر رئیس جمهور که هنر ارزشی و غیرارزشی نداریم انسان را متحیر میکند.
به نظر میرسد با توجه به تجربهای که از دولتهای قبلی وجود دارد لازم است تا مجموعهی دولت، از رئیس حمهور گرفته تا وزرا و سایر اعضای هیئت دولت و وابستگان آن، از پرداختن به مباحثی که ریشه در نظریهپردازی دارد خودداری کنند و به وظیفهی اصلیشان که همان اجرای هرچه بهتر امور اجراییست بپردازند. زیرا طرح مباحث نو و تئوریپردازی ذاتا دارای حاشیه بوده و لازم است تا هر حرف جدیدی توسط دیگران نقد شود. حال اگر این عمل توسط دولتمردان انجام شود، راه را برای کشیده شدن حرف و حدیثهای گوناگون به حوزهی کاری ایشان باز میکند و این چنین میشود که بگو مگوهای عموما فرسایشی، جایگزین کار و فعالیت دولت میگردد. در نتیجه بهتر است تا دولتمردان به اجرای هر چه بهتر وظایفشان بپردازند و نظریهپردازی را به اندیشمندان واگذارند.
حالا اگر به حرفهای ما گوش نمیکنید حداقل توصیههای رهبر انقلاب را در آغاز به کار دولتتان به خاطر بیاورید. خصوصاً آن جایی که فرمودند: «دیدگاهها و سلایق متفاوت سیاسی – اقتصادی و اجتماعی حاشیه است و خدمت به مردم متن، اجازه ندهید حاشیهها بر متن اثر بگذارد ... به همهی دولتهای قبلی نیز گفتم که فرصت 4 یا 8 سال مسئولیت، به سرعت میگذرد اما همین مدت محدود، شامل فرصتهای بیپایان برای خدمت به ملت است که نباید هیچکدام را از دست داد.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com