کد خبر: ۱۷۹۴۵۸
تعداد نظرات: ۷ نظر
تاریخ انتشار:

تحلیلی بر واقعیت های دیپلماسی در خلوتکده ی سیاست خارجی

دکتر جهان بخش محبی نیا
دیپلماسی، ابزار، فنون و سیاست ورزی هایی است که دولت ها برای پیاده کردن سیاست خارجی آن را به کار می گیرند.در این اواخر به تبع دگردیسی های گفتمانی و آرایش های نظری سیاست جهانی ، دیپلماسی هم صورت بندی های متنوعی به خود گرفته است.مواضعی چون :من به کنفرانس ژنو مصمم آمده ام نه خوش بین از سوی فابیوس و ما نگران امنیت همسایگان ایران هستیم از سوی هیگ ؛به عنوان اعلام موضع وزمان بندی بیش از ده سال برای حل مناقشات علوم هسته ای،تعیین حق حاکمیت از طریق مذاکره نه جنگ و برداشت های یک جانبه ی حقوقی مبتنی بر هژمونی و برقراری سلسله مراتب مطلق در ساختار روابط بین المللی با ابتنا بر اقناع ،از جمله ی مواردیست که کشورهای اروپایی شورای امنیت آن را به آيین جهانی ارتقا داده اند.


توسل به تهدید ، ارعاب ،پنهان کاری وپنهان پژوهی،لبخند،قهر و تشویق تا زمانیکه از دهلیز ورودی سایت رسمی مذاکره عبور داده نشوند فاقد کارایی و اثربخشی اند . فلذا بیش تر از تهدیدی که در بیرون از قرارگاه طنین اندازمی گردد،عقلانی است به لبخندهایی امیدوار باشیم که سر میز مذاکره دیده می شود و یا بدتر از لبخندی که خارج از گود مشاهده می گردد، منطقی است نگران تهدیدهایی باشیم که در جایگاه جریان دارد و جزو پیش شرط ها ، ابهامات و زیاده خواهی ها طبقه بندی می شود. البته از کالبدشکافی گاردهای آزاردهنده ای هم که پیش می آید علی الحساب عبور می کنیم.


با این وصف در دیپلماسی هسته ای 1+5 نه تهدید های نتانیاهو واجد ارزش است و نه لبخندهای عوامل حاشیه ای ،به ویژه اگر دست ساز هم باشد.




شیرازه ی اقتصاد که با پول است و در سیاست با قدرت گره می خورد در دیپلماسی با عمل هوشمندانه و فعالیت هنرمندانه بافته شده است.البته کشورهایی را می شود نام برد که بنیان دیپلماسی شان را بر مکر نهاده اند ؛ البته این خبر به شکل متواتر به ما رسیده است که صداقت در مقابل خیانت ،حماقت است.


کارورزان عرصه ی دیپلماسی که به موقع استراحت می کنند،شاهدند چهره ی واقعی دیپلماسی موقعی است که دوربین ها کنار می روند و بخش های نمایشی دیپلماسی متوقف می شود؛هرچند در این برهه، دیپلماسی های پنهان تحت هر شرایطی فعال می گردند،اما آنچه که در ورای بخش سطحی و رسانه ای این نبرد طرح می گردد، حل مسأله به عنوان دغدغه ی اصلی است مگر در اندک موارد،شگردهای بیرون از ماجرا متن را آلوده می کند.همانند شب ادراری انسان بالغ که هیچ دلیلی بر آن نمی شود،اقامه کرد.رفتار غیرمعقول فرانسویان نمونه ی بارز این شب ادراری است؛البته از بعد روان شناختی در قالب مکانیزم دفاعی جبران شاید تحلیلی بر آن داشته باشیم. کارگزاران و عوامل دیپلماسی اگر با جامعیت و با نگاه نافذ مجموعه علل و عوامل دخیل در امر دیپلماسی را بشناسند و پیش ببرند،امر بر بعضی از مداخله گران داخل و خارج مشتبه نخواهد شد و به عنوان مجاهدان حافظ منافع ملی در گیر و دار این امر و برای روکم کنی بعضی از رژیم های ارتجاعی با توسل به احکام ثانویه از طریق جایگاه رسمی و شرعی آن کارسازی شان را بیش تر خواهند کرد.


مساله این است که بدانیم کجاییم؟ چه می خواهیم؟
یکی از حوزه های مقاوم و نفوذناپذیر در سیاست خارجی ایران که تحت هیچ شرایطی در دیپلماسی اجازه ی مذاکره در آن سطح را نداریم ، این است که خلاف منافع ملی و قوانین رسمی کشور گام برنداریم و از سوی دیگر مجوز هم نداریم که ناخواسته اجیر ناسیونالیسم کور و متعصب منطقه ای باشیم که عده ای با آویزان شدن به دین می خواهند به جهان تحمیل کنند . عبری ها وبعضی از سران کشورهای عربی که قدرت ، موقعیت و اقتضای طرح ناسیونالیسم را ندارند با توسل به آموزه های دینی و دست آویز قراردادن این موهبت و نعمت الهی در پی آنند اهداف شووینستی و نژادپرستانه شان را بر مناسبات منطقه ای و بین المللی حاکم نمایند . سطح تحلیل جمهوری اسلامی بدون شک از ناسیونالسیم فراتر است و اگر قرار باشد به ناسیونالیسم خوشامد بگوییم چرا ناسیونالیسم بومی و محلی مان را نوازش نکنیم.بدون شک پشت سر دعوی تمسک به دین صهیونیسم و دست آویز قراردادن دین توسط وهابیت و قبیله ی آل سعود تسویه حساب با دین است . آن ها می خواهند ناسیونالیسم کور را با دین جایگزین کنند.


کارگزاران خردورز عرصه ی دیپلماسی! مراقب باشند که امریکا و اروپا فریب خوردگان این صحنه اند و کوچک ترین تسامح ، تعلل ، کج فهمی و کم اندیشی در این حوزه برای یک سده ، روابط بین الملل را تحت تاثیر قرار خواهد داد. انگلیسی ها بهتر از همه می دانند که موالیدشان چون وهابیت وصهیونیسم چه مصایبی برای جهان به بار آورده است و اگر بار دگر از سر هوس و یا هر دلیلی بخواهند تن به مذلت های دیگر دهند ، بدون شک جهان را میدان تاخت و تاز مولودهای شبهه ناکی خواهند کرد که رسیدن به صلح ، آرامش و آسایش، رویایی بیش نخواهد بود.البته دانشکده های علوم سیاسی و روابط بین الملل ، علوم اجتماعی و دپارتمان های فلسفه مسؤلیت دارند با جهان گشایی ناسیونالیسم کور و تئوریزه کردن آن مقابله ی علمی نمایند. با این وصف معلوم می شود که کشوری چون عربستان و اسرايیل از اینکه دیپلماسی هسته ای لباس مذاکره بر تن می کند و دنبال مراوده است چرا اینقدر آشفته اند؟ برای تحلیل بیقراری عربستان و بی تابی اسراییل به مولفه ها و زیرمجموعه های دیگری هم نیاز است.همگان می دانند که بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ،رژیم آل سعود جایگزین پهلوی شد تا بتواند اهداف سرمایه داری جهانی را پاسبانی نماید؛ البته امریکاییان و عوامل منطقه و خود آل سعود تناسبی بین سرسپردگی و ایفای تعهدات نمی دیدند و به همین علت بعد از گذشت 35 سال عربستان با دستیاری بعضی از mini state ها، نه تنها پروژه ی خاورمیانه ای سیاست خارجی امزیکا را مدیریت نکردند بل هزینه های غیر قابل جبرانی را به امریکاییان تحمیل کردند. عمل به مولفه های ذیل متن تعهدات عربستانی ها به امریکایی ها بود:




1. شیفت بافت سیاسی و قوم وقبیله ای کشورهای حاشیه ای خلیج فارس و خاورمیانه از هویت بریتانیایی به برند امریکایی.


2. کورکردن منطقه از جنبش های سیاسی استقلال طلبانه و غرب ستیز.


3. حل مناقشه ی فلسطین و تثبیت امنیت رژیم اسراییل.


4. شکست و یا مهار انقلاب اسلامی(نقش عربستان سعودی در جنگ تحمیلی در حوزه ی دیپلماسی علیه ایران از صدام بیش تر بود).
5. جایگزینی اسلام سیاسی،انقلابی و بومی با اسلام امریکایی.


6. ممانعت از نفوذ کمونیسم به منطقه ی خاورمیانه که این ماموریت بعد از فروپاشی شوروی به بستن روزنه و ورودی به روی روس ها و چینی ها تغییر جهت داده است .


7. گسترش ایران هراسی در حوزه ی کشورهای خاور میانه به ویژه در میان اعراب .


با نگاهی ساده می توان دریافت هیچ کدام از پروژه های مذکور در طول سی سال اخیر نه تنها سرو سامان تیافته است ،بلکه موج وسیعی از انقلاب های مردمی منطقه را درنوردیده است که در صورت روال طبیعی منجر به تغییر نظام سیاسی در همه ی کشورهای عربی می شد . با اطمینان ، خاکستر تحولات و دگرگونیهای خاورمیانه مهیای آتشی دیگر است.انقلاب ها را می شود به تعویق انداخت و پیشرفت زمانی آن ها را منحرف کرد اما امکان انهدام وکورکردن روزنه ها به شکل مقطوع ، شدنی نیست. نگاهی به آخرین وضعیت خاورمیانه تصویری واضح در ذهن ایجاد می کند.


عربستان هم اینک مرکز تربیت تروریسم واپیدمیک کردن آن در سطح جهان است. افغانستان مرکز تولید مواد مخدر است که در سایه ی حضور امریکا تولید و ترانزیت آن حداقل 25برابر شده است.


اسراییل مرکزاول ذخیره ی بمب های فرسوده ی اتمی است .


در بحرین به نام دموکراسی امریکایی مردم سرکوب می شوند و در مصر ارتش با پشتیبانی امریکا به قتلگاه دموکراسی تبدیل می شود. جالب است دموکراسی به نام آزادی ، سر بریده می شود.


کارکردهای مذکور،چرخه ی به هم پیوسته ای است که در مجموع تعهدات جهانی تحت عنوان صلح و حقوق انسان را به یغما می برد. بدون شک دوگانه عمل کردن ،استفاده ی ابزاری ازدموکراتیزاسیون و حقوق بشرمستقیم به پای امریکا نوشته می شود.


پیامد غیرقابل کنترل دیگر،تحریک و تشدید حضور قدرت های دیگر جهانی در منطقه است.افشا گری های غرب و امریکا در سوریه فرصت تاریخی و دیپلماتیک موثری برای روس ها خلق کرد. لجاجت امریکایی حضور بعضی از گروه ها و مولفه های سیاست خارجی را حیثیتی کرده است. شرایط برای اتفاق غیرقابل کنترل ونامیمون به طور کامل مهیاست.


اسراییل
این قوم بدترین آرایش بین المللی را در فروپاشی سامان چهل ساله ی اخیر می بینند . اسراییلی ها با توسل به دیپلماسی مکر ، جاسوسی و شارلاتانیزم اذهان امریکایی ها را محصور کرده اند .عادت تاریخی این قبیله مبتنی بر ایجاد وحشت ، بدبینی و یاس بوده است.همیشه از جنگ و فتح می گویند اما ترسوترین جماعت در مواقع بحرانند. این ویژگی را از نیاکانشان به ارث برده اند .اسراییلی ها با خلق ایده ی خصم مصلحتی نقش گرگی را بازی می کنند که جهت بیدار ماندن به پارس نیاز دارند.این نقش را بعضی از کشورهای منطقه برایشان بازی می کنند اما اصل ترس اسراییلیان و رژیم آل سعود از چیز دیگر است ؛ آنان به دیپلماسی آرام ،پر حوصله اما کاری ایرانیان باور دارند. جنس دیپلماسی ما از نوع والیبالی است . آنان فکر می کنند ایرانیان در عین خصومت جدی با امریکاییان ، با دست آنان در دو جبهه مزاحمان جدی ، جاه طلب و نادانشان را مثل صدام و طالبان از سر راه برداشتند و با پشتیبانی مشروع حماس و حزب اله را به مرحله ای از پایداری رسانده اند که جنگ های سی و سه روزه و بیست روزه را به نحوی مدیریت کردند که فاتح میدان به حساب آمدند. یادمان نرود اسراییل قلدر جنگ شش روزه ی اعراب و اسراییل در 1967 میلادی است و تا زمان قدرت یافتن حزب اله ، معرکه گیر میدان بوده است. در حال حاضر عرصه بر اسراییل چنان تنگ آمده است که قافیه ی نیل تا فرات را به تامین امنیت آسمان تلاویو باخته است . روان شناسی اجتماعی صهیونیست جماعت را باید خوب شناخت .آنان را هر چه در تنگنا قرار دهید به همان میزان امتیاز خواهید گرفت. پشت هر ادعای خشونت در قاموس صهیونیستها بیابانی از تسلیم ، گسترده است .
طیفی از اپوزیسیون که هم با جمهوری اسلامی دشمنی دیرینه دارند در این راستا با اسراییل و عربستان هم آواز و هم صدا گشته اند .
در این اوضاع و احوال دو طیف در داخل کشور در ارتباط با دیپلماسی دولت ره به خطا می برند که اگر دلسوز کشور،نظام و انقلاب اند در اظهار مواضع و صف بندی بایسته است،از خویشتن شایستگی نشان دهند.
جمعی از دوستان در حوزه ی نظری،دوز ضد امریکایی را آنچنان بالا می برند که متاسفانه در کنار عوامل فوق ، دسته بندی می شوند ،البته این نخبگان برای سفر به امریکا بعضی از مواقع دست به کارهایی می زنند که در شان یک انسان عادی نیست تا چه رسد به کسی که داعیه ی ضد امپرسیالیستی ،استکبار ستیزی و حریت دارد.طیفی دیگر هم به قدری از پیچیدگی های عرصه ی سیاسی و آرایش های مصلحتی و سیاسی فارغ اند که حریص تر از اغیار،عروس به حجله می برند. به زعم اینان حال که خصومت سی ساله به پایان می رسد در پی آنند فتح به نام اینان ثبت شود درصورتیکه اگر موفقیتی مستمر و دنباله دار حاصل شود زمان بردار است. درثانی با عنایت حضرت ربانی توفیقی هم حاصل بشود مربوط به استفاده ی صلح آمیز هسته ای ایران است. برای عادی سازی روابط با امریکا هم بدون پیش شرط پروژه ای دیگر باید تعریف کرد. البته نحوه ی سربرآوردن مطلوب امریکاییان از امتحان هسته ای مقدمه ای خوب برای این پروژه می تواند باشد.ذوق زدگی بعضی از همراهان آقای ریس جمهور در برگشت از نیویورک به جد نشان از کم تجربگی آنان بود.دوستان آنچنان با حرص و ولع از امریکا می گفتند که معلوم بود امریکاییان این بهت و حیرت را دست آویزی برای فشار بیش تر قرار خواهند داد البته وزیر امور خارجه،عراقچی و آشنا بدون تعارف در رسانه ، حضوری متین و بسیار منطقی داشتند. بعد از این باید مواظبت کنیم در هیچ مرحله از پیروزی ها ذوق زده و خدای نکرده در شکست ها خودباخته نشویم.
در این بخش از گفتار ضرورت دارد به خطای عمده و استراتژیک امریکایی ها هم اشاره ای داشته باشیم.امریکاییان که معمول است خودشان را زود لو دهند و آن هم حاصل غرور آنان است در دیپلماسی هسته ای آشکار نمودند در ساک دستی آن ها در رابطه با ایران سهم صداقت صفر است.اولین خطای عمده ی آن ها تیپا زدن به ادعای ده ساله شان بود .امریکاییان در مناقشه ی هسته ای ایران مستقیم یا غیر مستقیم ، آشکار و پنهان اظهار می نمودند بدون حضور امریکا ، اروپا قادر به فیصله بخشیدن به مناقشه نیست.ما را دریابید که کیمیا دست ماست.اما بلافاصله بعد از مذاکره ی تلفنی روسای جمهور ایران و امریکا ، نتانیاهو به امریکا پرید و آقای اوباما با کمال تعجب و با ضعف ، حل مساله ی هسته ای ایران را منوط به رضایت اسراییل دانست. گویا دولت اوباما در امریکا نمایندگی اسراییل را بر عهده دارد .این نحوه ی گفتار و عمل ، بزرگ ترین توهین به پیشینه ، دولت و مردم امریکاست. همین سناریو را جان کری در دیدار با عربستانی ها پیاده کرد. با این منوال بعید نیست در آینده ی مذاکرات شاهد بازی های دیگر باشیم ،بعضی از دولت ها یا موسسات و یا کنگره را به میدان آورند . اشتباه دوم فراتر از تاکتیک ، خطای استراتژیک بود . آ نچه که با پایه قرار دادن رفتار امریکایی ها قابل استنباط است یک نبرد پنهان است .آنها قبل از حل مساله با توسل به شیوه ی کهنه و نخ نما شده در دیپلماسی جنگ با لطایف الحیل و برای بازسازی چهره ی خویش و خلع سلاح رقیب در حین مناقشه ، جنگ و مذاکره پیشنهادهای به ظاهر مسالمت آمیز می دهند تا عقبه ی رقیب را از وی بگیرند. تحلیل های برنزه شده در اسراییل آنان را به این باور رسانده بود که اگر حمایت مردمی از تیم مذاکره کننده گرفته شود ، رمقی برای تیم مذاکره کننده باقی نخواهد ماند. وقتی به مذاکره رسیدند و نگاه مردم به مساله عادی شد باز از نوکج رفتاری ها و بدسلیقگی ها را می توانند شروع کنند که هوشیاری مسؤلین جمهوری اسلامی و بازسازی موضوع و تایید آن توسط مردم در 13 آبان و مشارکت وزرای آموزش و پرورش ، علوم، تحقیقات و فن آوری ، کار، تعاون و رفاه اجتماعی و معاون اجرایی رییس جمهور، بازتولید حساسیت ها را نشان داد و تا حدی امریکاییان سر عقل آمدند.ای کاش سخنران این مراسم کسی دیگر بود!


با این وصف خلاف آنچه که طرف مقابل اعلام می دارد توپ در زمین ایران نیست .برای ملت ایران و رقبا به عیان ثابت شده است توپ در زمین امریکاست که توان قانع کردن کوچولوهای پشت صحنه را ندارد. با همه ی حکایت اندر شرح حال پادشاه ، ما باز خواستگار دختر شاهیم.


در پایان پیشنهاداتی را خدمت دوستان تیم مذاکره کننده ارایه می نماییم که انشا الله نافع افتد :

1- خلاف آنچه که بعضی از نیروهای واکنشی ، دعوت به ترک میدان مذاکره می کنند ما باید ثابت قدم بمانیم و مذاکرات را برای نیل به نتیجه ادامه دهیم . باور کنیم روند دیپلماسی در ایران اگر دچار کندی و تلاطم سیلاب نگردد نتیجه بخش خواهد بود.





2-از شیشه ای کردن و بلورین نمودن ساختمان دیپلماسی در درون کشور نهراسیم.هر چه مردم در جریان اطلاعات دقیق ، کارشناسی شده و حقیقی مذاکرات قرار گیرند به همان میزان حمایت مردم از اقدامات دولت پررنگ و محکم تر خواهد شد. موضوعی که اسراییل وعربستان را به ستوه می آورد.



3- تیم مذاکره کننده از سازمان دهی مطلوب و معقولی برخوردار است. از تجربیات کهنه کارانی چون آیت الله هاشمی ، حسن روحانی ،علی لاریجانی ، محمد جواد لاریجانی، کمال خرازی ،محمود دعایی ،شیخ عطار، موسویان ، بروجردی ، قشقاوی و نیروهای دیگری که اعتماد به نفس زیادی دارند استفاده کنید. از نیروهایی مثل صفری هرچند که در حوزه ی شرق فعال اند هم استفاده شود. جنس امریکایی ها جوری است که تیپ و رفتار شخصی در بعضی از مواقع بیش تر از تیم ، رویشان تاثیر گذار است. جواد ظریف این ریزه کاری ها را خوب بلد است. (محسن رفیق دوست در اثنای جنگ به کمک توانایی های فردی در تامین تجهیزات مورد نیاز جنگ ،کمک های بسیار بزرگی انجام داد).



4- ازلابی های صنفی و فنی در امریکا نهایت استفاده را ببرید. در امریکا نقش لابی های حوزه ی کشاورزی ، توریسم ، علم و حتی ورزش قدرتمند تر از لابی های سیاسی است. کمیته ای برای فعال کردن لابی های موصوف تشکیل دهید و از آن ها کار بکشید.



5- از ظرفیت ایرانیان خارج از کشور به ویژه در اروپا و امریکا که در مراکز درمانی ، دانشگاهی و تجاری حضور موثری دارند استفاده کنید .



6-اگر کسی در تلفیق توانایی های نظامی ، اطلاعاتی و امنیتی کشورها در دیپلماسی شک کند ،به جد انسان ساده لوحی است ؛ فلذا در استفاده ی از توان موثر وزارت اطلاعات ، سپاه و ارتش هیچ ابایی نداشته باشید . خلق این ترکیب و به کارگیری آن بدون شک نشان بلوغ دیپلماسی کشور است. موضوعی که در اروپا وامریکا نهادینه شده است .



7- از توان تحلیل دانشگاهیان و نخبگان علمی غفلت نکنید و بخش اعظمی از کارهای دیپلماسی را در قالب کارهای پژوهشی و حتی پایان نامه ها به آنان واگذار کنید .



8- واقعیتی در قالب گفتمان در امریکا در حال شکل گیری است که اسراییل و ارتجاع عرب هزینه های سیاست خارجی و دیپلماسی امریکا را به مراتب پرهزینه تر کرده است. رسانه ها و صدا و سیما و دانشگاه ها را کمک کنید در روشنگری مردم امریکا دخیل باشند و آن ها با شیوه ی فکر و فرهنگ خودشان بدانند که دوستی اسراییل و رژیم آل سعود با آنان دوستی خاله خرسه است.



9- گلایه ی رسمی و نهادینه شده از روس ها و چینی ها که سعی کنند در روزهای سخت دوستان قابل اعتمادی باشند.



10- از موقعیت پیش آمده برای ایران در جنبش غیرمتعهد ها و ظرفیت به وجود آمده در سیاست جهانی و روابط بین الملل بعد از انتخابات 24 خرداد 92 استفاده ی تصاعدی ، شتاب با دقت و انفجاری منوط به ایجاد موقعیت به عمل آید.

به امید پیروزی ملت ایران.
ادداشت مذکور پیش از توافقات ژنو نوشته شده است.‬



شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۷
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۶
میاندوآب
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۲/۰۹/۰۸
4
1
سلام
این نماینده در دوران نمایندگی خود در منطقه چه مدیران را که بر سر کار نیاورد؟؟؟؟
شهروند
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۰۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۰
4
1
سلام
مثلا معلم زبان انگلیسی 4 سال شهردار شهر شد.؟؟؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۲:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
5
0
چطور مي شه اثبات كرد كه صحبت خودشه يا براش نوشتن؟؟؟
همشهری میاندوآبی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۲:۱۸ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۲
2
3
دوستان چرا از خدمات چند ساله ایشان(فرمانداری ویژه ، دانشگاه سراسری ، دانشکده پرستاری ، بزرگراه های مواصلاتی منتهی به میاندوآب ، راه آهن و ارتقاء موقعیت سیاسی شهرستان در سطح ملی با عضویت در هیات رئیسه مجلس به مدت 8 سال و ...... ) را مطرح نمی کنند بلکه موارد جزئی مانند اشخاص را مطرح می کنند. در حالیکه در دوسال اخیر متاسفانه بسیاری از ادارات در هرج ومرج شدید هستند و...
ایرانی
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۲۳:۲۷ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۳
2
0
ضمن سلام
اولا ازبولتن نیوز متشکریم که چنین تحلیل جامه وبین المللی را درسایت آورده است. دررابطه باکامنتها.من به عنوان ایرانی متاسفم که به جای درک مسائل بین المللی، دعواهای منطقه ای خودشان رادر اینجا مطرح می کنند انتخابات شهرو مسائل صاحب مقاله چه ربطی به این تحلیل جامع دارد...
واقعاً ازنخبه کشی عده ای باید پناه برخدابرد.
فکر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۰۸:۱۱ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۴
1
1
سلام
کدام اتوبان؟؟
کدام دانشگاه سراسری؟؟
کدام کار؟؟
ناشناس
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۳:۴۹ - ۱۳۹۲/۰۹/۱۴
1
0
سلام
اقایاخانم فکر
من از شما خواهش می کنم فقط یک بار با انصاف عملکرد 16ساله دکتر محبی نیا راباتمام نمایندگان استان از اول انقلاب تابه حال مقایسه بکن.
بعدا قضادت کن.لطفا
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین