کد خبر: ۱۶۵۷۰
تاریخ انتشار:

دور برگردان واقعيت

آيا انجام كودتاي مخملي در نظام جمهوري اسلامي ايران امكان پذير است؟ اين پرسشي است كه اين روزها برخي از فعالان سياسي كه هم حزبي ها و دوستانشان را در دادگاه و درجايگاه اتهام براندازي نرم عليه نظام مي بينند به ميان آورده اند و با ارايه مباحثي به اصطلاح تئوريك و آكادميك در مقام پاسخ برآمده اند.

آيا انجام كودتاي مخملي در نظام جمهوري اسلامي ايران امكان پذير است؟ اين پرسشي است كه اين روزها برخي از فعالان سياسي كه هم حزبي ها و دوستانشان را در دادگاه و درجايگاه اتهام براندازي نرم عليه نظام مي بينند به ميان آورده اند و با ارايه مباحثي به اصطلاح تئوريك و آكادميك در مقام پاسخ برآمده اند.
خلاصه و لب پاسخ به اين پرسش هدفمند اين است كه نمي توان جامه انقلاب رنگين را بر قامت جمهوري اسلامي پوشاند و اساساً چنين ايده اي هيچ گاه متولد نخواهد شد و يا مرده به دنيا خواهد آمد. اما اين پاسخ پلي است براي بيان اصلي و يك نتيجه گيري كليدي و راهبردي به منظور توجيه افكارعمومي و در حمايت از همان چهره هاي سياسي و دوستان گرمابه و گلستاني كه روزگاري نه چندان دور بجاي نشستن بر صندلي دادگاه بر مسند وكالت يا وزارت جلوس نموده بودند. اين جماعت از پاسخ «خير» به پرسش امكان كودتاي مخملي در ايران صدور حكم تبرئه و آزادي متهمان از اتهام سنگين براندازي نرم عليه نظام را دنبال مي كنند چرا كه ظاهر قضيه بسيار ساده مي نمايد. وقتي كه انقلاب رنگين قابليت تحقق ندارد پس وجهي براي اين اتهام باقي نمي ماند! و بي درنگ بايد آزادي بازداشت شدگان را طلب كرد.
جالب اينجاست كه در همين راستا سوال از امكان تحقق كودتاي مخملي و براندازي نرم با شكل و قيافه اي به اصطلاح حقوقي نيز از جانب جماعتي كه عنوان حقوقدان را يدك مي كشند مطرح مي شود: آيا عناويني چون «براندازي نرم»، «كودتاي مخملي»، «انقلاب رنگين» و... در قوانين موضوعه كشور آمده است و عنوان مجرمانه بر آنها بار مي شود؟
جريان ياد شده اعلام مي دارد از آنجاييكه قانونگذار اين عناوين مجرمانه را پيش بيني نكرده و در قانون براي آن مجازات تعيين نشده است با فقد عنصر قانوني! مواجه هستيم! و بنابراين هيچ گونه جرمي اتفاق نيفتاده است و نتيجه نهايي اينكه وجهي براي اتهام بازداشت شدگان سياسي باقي نمي ماند و بالفور بايد شرايط آزادي آنها مهيا گردد!!
اين يادداشت در پي آن نيست كه مشخص كند بازداشت شدگان در حبس بمانند يا بايد از زندان آزاد گردند چرا كه ناگفته پيداست كه دادگاه انقلاب كه صالح به رسيدگي است و تاكنون چهارجلسه آن برگزار شده است مي بايست درباره وضعيت بازداشت شدگان تصميم بگيرد اما آنچه كه محور اصلي اين يادداشت را شكل خواهد داد حقيقتي است كه در لابلاي برخي از اظهارنظرها و نتيجه گيري ها كه از طريق برخي نشريات و رسانه ها نيز به افكارعمومي پمپاژ مي شود ذبح شده است. دراين باره گفتني هايي هست كه به اجمال بدان ها اشاره مي شود:

1- بدون ترديد انجام كودتاي مخملي در جغرافياي نظام جمهوري اسلامي ايران امكان پذير نيست و قابليت اجرايي ندارد. چرا كه ساختار نظام بر اساس دو ركن ركين جمهوريت و اسلاميت به گونه اي است كه تحركاتي را كه با هدف براندازي نرم از سوي دشمنان خارجي و دنباله هاي داخلي آنها صورت مي گيرد در مرحله جنيني و قبل از مرحله بلوغ خنثي مي نمايد. به تعبير ديگر عمق استراتژيك جمهوري اسلامي مانع و رادع اصلي براي عينيت و به ثمر رسيدن انقلاب رنگين و يا كودتاي مخملي است.
انقلاب رنگين بر پايه نظريه ها و ايده هاي ماكياوليستي و ماترياليستي بنا نهاده شده است تا با فريب و تدليس توده ها بروز و ظهور نمايد ليكن در نظامي كه بر مبناي ماهيت ايدئولوژيك شكل يافته است و اين ظرفيت و پتانسيل را داراست كه الگوي حكومت هاي شرقي و غربي را نيز به چالش بكشاند به طريق اولي قادر است و اين توانمندي را دارد كه در برابر هجمه ها و شبيخون هاي فرهنگي به قوت و قدرت ايستادگي نمايد و در جبهه «ناتوي فرهنگي» دشمنان با آگاهي و بصيرت ترفندها و لطايف الحيل آنها را شناسايي كند و مغلوب نشود.
علاوه بر آن نظام جمهوري اسلامي از پشتونه اي مردمي برخوردار است بطوريكه حتي قالب هاي تعريف شده شيوه دموكراسي هاي رايج در كشورهاي غربي و مدعي مردم سالاري را پشت سرگذاشته است و در اينجا دموكراسي به معناي واقعي تحقق يافته و از گزند هياهوي رسانه هاي متنفذ و وابسته به كلان سرمايه دارها و همچنين نفوذ كارتل ها و تراست هاي بزرگ اقتصادي كه نقشي تاثيرگذار و غيرقابل انكار بر آراي مردم دارند در امان است.
اينجاست كه در همين انتخابات اخير حضور 85 درصدي مردم و شور و نشاط سياسي جامعه ايران غربي ها و مدعيان دموكراسي و مردم سالاري را با شوك مواجه كرده است.
نقش مردم در نظام جمهوري اسلامي به شركت در انتخابات خلاصه نمي شود بلكه در عبور از عقبه ها و گذرگاه هاي پرپيچ و خم اين ملت هستند كه نقش آفريني مي كنند چون خود را صاحبان واقعي انقلاب اسلامي و كشور مي دانند.
2- خيلي لازم نيست به عقب برگرديم و رصد كنيم كه آيا تحركاتي از جنس براندازي نرم و كودتاي مخملي كشور و منافع ملي را تهديد كرده يا نكرده است. كافي است در همين چهار، پنج ماه گذشته فضاي سياسي كشور به دقت مورد تامل و كاوش قرار بگيرد.
از يكي، دو ماه مانده به انتخابات دشمنان خارجي و متاسفانه برخي در داخل بر روي سلامت انتخابات ايران شبهه افكني كردند. نمونه ها و اظهارنظرها در اين باره به اندازه كافي موجود است اما از باب نمونه مي توان به مقاله «دانيل كالينگرت» عضو برجسته CIA اشاره نمود كه در سايت «گذار» ارگان اينترنتي «خانه آزادي» (وابسته به سازمان جاسوسي آمريكا) منتشر شد و صريحا دستورالعملي را براي شبهه افكني در انتخابات آن هم در پوشش صيانت از آراء صادر كرد. همچنانكه مركز «سابان» وابسته به انديشكده آمريكايي «بروكينگز» هم در جهت براندازي نرم در ايران و حمايت از مخالفان نظام قبل از انتخابات دستورالعمل صادر كرد.
بعد از انتخابات هم تمامي آشوب ها و اغتشاشات به بهانه دروغ بزرگ تقلب در انتخابات! كليد زده شد.
طرفه آنكه خود تحليلگران و حتي مقامات غربي با فروكش كردن ناآرامي هاي پس از انتخابات به نقش و فعاليت آمريكا، انگليس و برخي از متحدانشان در شكل گيري و شعله ور شدن آشوب ها اعتراف كردند.
همين اواخر بود كه هيلاري كلينتون وزيرخارجه آمريكا در مصاحبه با سي.ان.ان بي پرده و گستاخانه تصريح كرد كه براي حمايت از آشوب ها در ايران كارهاي زيادي كرديم.
اعترافات «تيمرمن» رئيس بنياد ملي دموكراسي (N.E.D)، «پل كريگ رابرتز» سياستمدار سابق آمريكايي، «لرد بالتيمور» نويسنده غربي، «فيل ويلاتيو» تحليلگر برجسته غربي و عضو كمپين مخالفان تحريم و مداخله نظامي در ايران نمونه هايي از اين دست است كه از نقش آمريكا در طراحي آشوب هاي پس از انتخابات پرده برمي دارد.
اكنون نيز با برگزاري دادگاه متهمان آشوب ها و اغتشاشات پس از انتخابات چهره هاي سياسي به ارتباطشان با خارج از مرزها اعتراف دارند.
سعيد حجاريان عضو شاخص حزب مشاركت بر ارتباطش با بنياد «سوروس» و تصريح بر اينكه مي خواستيم از تجارب اين بنياد در جهت انقلاب رنگي استفاده كنيم تاكيد كرد.
و يا مسعود باستاني بر دريافت پول از راديو ضدانقلابي چكاوك براي سياه نمايي عليه نظام اعتراف نمود.
كيفرخواست چند صد صفحه اي اين متهمان كه ناشي از تحقيقات مقدماتي و شواهد و قرائن غيرقابل انكار است به خوبي عمق ماجرا را به تصوير كشانده است.
حال اين پرسش مطرح است كه براستي اين تحركات و اعترافات كه خدشه اي بر آن نمي توان وارد كرد نشانه چيست؟ آيا مي توان گفت چون كودتاي رنگين در ايران قابليت اجرا ندارد پس هيچ گونه تحرك و تلاشي در زمينه براندازي نرم صورت نگرفته است؟
ساده لوحي تمام عيار يا كياستي خائنانه است كه بپنداريم حوادث پس از انتخابات از سر تصادف و يا اعتراضاتي خودجوش بوده است.
و در اين ميان جماعتي كه دنباله هاي دشمنان تابلودار نظام هستند يا در حالتي خوش بينانه در زمين دشمن بازي خورده اند نقش نداشته اند.
رهبر معظم انقلاب هفته پيش در ديدار با دانشجويان و نخبگان علمي و فرهنگي دانشگاه ها فرمودند: «ترديدي وجود ندارد كه جريانات پس از انتخابات چه مسئولان و پيشقراولان آن بدانند و چه ندانند جرياني حساب شده بود.»
اثبات اين مطلب كه كودتاي رنگين در ايران تحقق يافتني نيست نقش احزاب و جريان هاي سياسي اي كه به دنبال براندازي نرم در جامعه بودند را پاك نمي نمايد.
3- متن كيفرخواست صادره متهمان و اعترافات صريح آنها در ذيل اقدامات عليه امنيت ملي داراي عناوين مجرمانه خاص خود است كه بي شك انتظار مي رود دادگاه انقلاب در اين باره به دقت و با سرعت و البته بر پايه عدالت حكم مقتضي و قانوني را صادر كند و آشوبگران و اغتشاشگران را چه طراحان و چه عوامل ميداني را به مجازات اعمالشان برساند. بنابراين طرح مباحثي چون «فقد عنصر قانوني» در زمينه كودتاي مخملي يا انقلاب رنگين و براندازي نرم متوقف شدن در الفاظ و پشت پا زدن به مفهوم و روح قوانين كيفري است. هرچند كه اين بدان معنا نيست كه تفسير موسع در جزئيات روا باشد ضمن آنكه عناويني چون اقدام عليه امنيت ملي، تبليغ عليه نظام، جاسوسي و ... به صراحت در قوانين موضوعه كشور پيش بيني شده است.
روبرو شدن با حقايق و واقعيت ها تداوم انحراف در جاده خاكي را متوقف مي كند و الا در مسير دور برگردان از واقعيت ها قرار گرفتن بر دامنه ارزش ها و خطاها مي افزايد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین