کد خبر: ۱۵۶۳۴۶
تاریخ انتشار:

الزام به رعایت اصل اعتدال

حبیب ساسانی*
اصل اعتدال به عنوان یکی از اصول در رفتارهای بشری در تمامی عرصه هاو در حوزه های مختلف سیاسی واجتماعی مورد قبول عقلا می باشد.تاملی در ادورا حیات بشری بیانگر ان است که آسیب هایی که انسان متحمل شده در رعایت نگردن این اصل اساسی ریشه دارد به گونه ای که نتایج وثمرات نامیمون آن قرنها گریبانگیر بشر بوده است.تاکید دین گرانسنگ اسلام نیز بر رعایت اعتدال در تمامی شؤون می باشد.پیامبر اسلام در حیاتش رفتارهای افراط گرایانه فردی و اجتماعی را مذموم می شمارد و خود نیز با ان برخورد می نمود وتازه مسلمانانی که قصد داشتند با دوری گزینی از اجتماع و عزلت پیشگی به مقامات عرفانی دست پیداکنندانان را از اینکار نهی می نمود. ویا حضرت علی (ع)نیز یکی از فتنه های زمان خودش را افراطیون می داند و حتی کسانیکه به دنبال آن بودند تا تصاویری غلو آمیز از شخصیت ایشان ارایه نمایندبا برخوردهای تند حضرت مواجه می شدند و این گروه از افراد را از کسانی می دانستند که در اثر جهالتشان بیشترین آسیب را به ایشان وهمچنین حکومتشان وارد نمودند. معصومین دیگر نیز در زمان حیاتشان سعی داشتند تا افراد را از افتادن به دام افراط و تفریط باز دارند و راه درست اسلام را که همان راه «اعتدال» است به افراد زمانشان بیاموزند.
اگر تحولات بعد از انقلاب تا کنون که در دهه چهارم آن قرار داریم را به سه دهه اصلی تقسیم کنیم و به فراز و فرودهای آن نظری افکنیم، می بینیم که تعدادی از رفتارهای فردی و حتی تصمیم سازی های سیاسی بر رویکردهای افراط گرایانه مبتنی بود. رویکرد عرفی و برداشت طیف خاصی از اشخاص از مبانی دینی و نهادینه کردن آن به نام دین بوده است .در حالی که بسیاری از این رفتارها با اصل شرع و دین اسلام فرسنگها فاصله داشته است.به عنوان مثال زمانی پوشیدن آستین کوتاه برای مردان نوعی رفتار ضد شرعی تلقی می شد در حالی که بر هیچ مبنای دینی و شرعی نیز استوار نبوده و تنها برداشت خاصی از رفتار افرادی بوده که این نوع سبک پوشش را براساس برداشت های خودشان غیر شرعی قلمداد می کردنند.

اما در این دهه نمایندگان مجلسی را می بینیم که با آستین کوتاه در صحن علنی مجلس حضور پیدا می کنندو یا وقتی می خواستیم چهره و شمایل پیامبر را توصیف کنیم حدیث نقل می کردیم که حضرت رسول بلندی موهایش به اندازه ای بوده که تا چهار انگشت بنا گوش حضرت را پر می نمود و در همان زمان جوانانی که اندکی موهای بلندی داشتند با استدلال غرب گرایی برخورد می کردیم و جوان ما نمی دانست با این رفتار های پارادکسی که به صورت نهادینه شده نیز در حال اجرا بود، چه موضع گیری داشته باشد تا به انواع ضدیتها متهم نشود. حال این سوال مطرح است که خسارتی که به لحاظ فردی و اجتماعی در یک مقطع زمانی خاص به افراد وارد گردیده پاسخگوی ان چه کسی است؟ چه کسی باید پاسخ گوی بدبینی طیفی از افراد نسبت به شرع ودین مبین اسلام که مبتنی بر خرد بشری وحکیمانه است باشد. . تاوان تضییع حقوق اجتماعی وشهروندی افرادبرعهده کیست؟و......
در حوزه مسایل سیاسی نیز فراز وفرود تحولات سیاسی این خصیه را با خود به همراه داشته و آسیب هایی نیز متوجه نظام ومردم در داخل وخارج از کشور نموده است. البته این خصیصه تنها مختص به بعد از انقلاب نیست بلکه تاریخ این مرزو بوم با افراط گری هایی چه از جانب افراد و چه از سوی سیاستمدارن وحاکمان مواجه بوده است.زمانی رضا شاه به دنبال آن بود تا بدون توجه به سنت های جامعه و به تقلید از نظام آتاتورک در ترکیه و اروپا حجاب از سر زنانی بردارد که تا چند دهه قبل از آن وهمچنين زمان خودش از روبند استفاده می نمودند.
محمدرضا پهلوی فرزندش، نیز در صدد تداوم همان راه پدر بود که با بروز انقلاب طومار نظام شاهنشاهی برچیده شد و جامعه از فازی که قرار بود توسط سیاستمدارن به سوی لیبرالیسم هدایت شود به سوی مذهب گرایی شیفت پیدا نمود .این یک واقعیت تاریخی است و نمی توان از ان چشم پوشید که با بروز انقلاب نیز افراط گرایی از نوعی دیگر اما با ماهیت کاملا متفاوت از نظام قبل توسط برخی از افراد و حتی جریانهای سیاسی دنبال گردید که نتیجه ان ر ا امروز در رفتارهای اجتماعی وسیاسی مشاهده می کنیم و نسلی را که ساخته و پرداخته همین نظام آموزشی است به انواع ضدیتها متهم می کنیم و غافل از اینکه این نسل که سن متوسط انان نیز بین 25تا 30 می باشند دست پرورده خودمان هستند.

بنابر این باید بیاندیشیم که چرا در هر مقطعي از تاریخ این مرزوبوم اعمال برخی از سیاستهابا نتایج معکوس ومتضاد به همراه بوده است.(رویکرد علمی جامعه شناختی برای تبیین این ایده ضرورت دارد)
در حوزه مسایل سیاسی نیزچه بسا بسیاری از منتقدین سیاستهای ما را به جرم مخالفت با سیاستهای ما نه مخالفت با نظام ضد نظام عنوان نمودیم در حالی که در درون خانواده نظام وانقلاب قرار داشتند و این اتهام باعث شد تا این طیف افراد و حتی جریان های سیاسی را خود به خود از دایره نظام خارج نموده واگر زمانی منتقد سیاستها بوده امروز به مخالفان اصل نظام تبدیل شده‌اند و حتی اصلاحات درون سیستمی را نیز قبول ندارند. .یعنی این تصور که انچه ما فکر می کنیم درست است واندیشه های ما منطبق بر همان چیزی است که نظام به دنبال ان می باشدباعث خواهد شدتا حلقه خودی ها روز به روز تنگ تر شود.
به نظر می رسد که این فت نیزدر دهه چهارم انقلاب کماکان وجود داردو فضای کشور در حوزه های سیاسی و اقتصادی و اجتماعی از نوعی افراط گرایی رنج می برد.در حالی که فضای سیاسی واجتماعی کنونی کشور با توجه به شرایط موجود و تحریم های همه جانبه و مشکلات اقتصادی و معیشتی ای که مردم به ان گرفتار هستند می طلبد تا تصمیم سازی ها درکشور مبتنی برخردگرایی و پرهیز از رویکردهای افراطی دردو حوزه سیاست داخلی وخارجی باشد تا منافع ملی در پرتو ان تامین شود.مسلما افراط گرایی تامین کننده منافع مردم نخواهد بود و در دراز مدت نیز واکنش ها و اعتراضاتی را با خود به همره خواهد داشت و قطعا نیز فضای سیاسی – اجتماعی ایران در آیند ه از کسانی خواهد بود که تصمیم سازی های شان مبتنی بر الزام به اصل اعتدال در همه زمینه ها باشد. از این رو بر رسانه ها از یکسو و نخبگان فکری و دانشگاهی و حوزوی از سوی دیگر فرض است تا همگان را به حفظ اصل اعتدال و رعایت ان تشویق نمایند.

*كارشناس ارشد علوم سياسي (Sasani_habib@yahoo.com)


شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین