کد خبر: ۱۵۵۵۵
تاریخ انتشار:

درس‌هاي حامد كرزي براي باراك اوباما

به‌نظر مي‌رسد كه باراك اوباما با خارج كردن نام حامد كرزي- رئيس‌جمهوري افغانستان- از فهرست رهبران خارجي مورد قبول و احترام خود، لطف بزرگي به او كرده است.

در واقع رئيس‌جمهوري آمريكا پس از مراسم تحليف خود، به خلاف رويه معمولش، رفتار بسيار توهين آميزي با كرزي داشت. در حالي كه اوباما، افغانستان را اولويت نخست ديپلماسي خارجي خود مي‌داند، حتي حاضر نشد به‌صورت تلفني به پيام تبريك حامد كرزي به مناسبت راهيابي‌‌اش به كاخ سفيد، پاسخ دهد. اما شايد همه اين رفتارها به‌دليل عدم‌محبوبيت آمريكا در افغانستان صورت گرفته و هدف اين بوده كه كرزي رئيس‌جمهوري دست‌نشانده آمريكا تلقي نشود.

جوزف بايدن، معاون رياست‌جمهوري ايالات متحده چندي پيش به كابل سفر كرد تا به حامد كرزي بفهماند كه او ديگر يك متحد مطرود است و درصورتي كه در روش‌هاي حكومتداري خود، آن هم در كوتاه‌ترين مدت، تغييري ندهد، آمريكا يك بار و براي هميشه خود را از شر او راحت خواهد كرد. بايدن آشكارا به كرزي فهماند كه ايالات متحده همانطور كه او را بر مسند قدرت نشاند، مي‌تواند به سادگي وي را مورد بي‌مهري و حتي خشم خود قرار دهد.

در چنين وضعيتي ياپ دي هوپ شفر، دبيركل زيرك سابق پيمان آتلانتيك شمالي (ناتو) كه نيم نگاهي دائمي به تحولات واشنگتن دارد، بلافاصله با درج مقاله‌اي در واشنگتن‌پست، به‌شدت به رئيس‌جمهوري افغانستان حمله كرد و او را مورد سرزنش قرار داد، همانگونه كه حاكمان، دست‌نشانده‌هاي خود را سرزنش و تنبيه مي‌كنند.

با اين همه جالب است كه در پايان ديدار سه جانبه و فشرده باراك اوباما با روساي جمهور افغانستان و پاكستان در كاخ سفيد، آنكه فاتحانه لبخند مي‌زد، كسي نبود جز حامد كرزي. در واقع هضم رويدادها و تحولات اخير در افغانستان، براي اوباما، بايدن و شفر كار سختي است. به‌نظر مي‌رسد كه حامد كرزي 5 سال ديگر نيز بر مسند قدرت در سرزمين پرتنش و متلاطم افغانستان تكيه خواهد زد. پيامي كه اين روزها از كابل به واشنگتن مي‌رسد، ساده و روشن است، اينكه هيچ‌كسي به اندازه كرزي، شانس پيروزي در انتخابات رياست‌جمهوري افغانستان را كه روز 20 آگوست (29 مرداد) برگزار خواهد شد، ندارد.

طرفه آنكه در حال حاضر آنچه به انتخاب مجدد كرزي در انتخابات پيش رو كمك خواهد كرد، اين است كه دولتمردان و ديپلمات‌هاي غربي مانند شفر و بايدن وي را عنصر نامطلوب تلقي كنند و از او آشكارا فاصله بگيرند؛ درصورت مخالفت آنها، ستاره اقبال كرزي در آسمان سياست افغانستان دوباره خواهد درخشيد و او اعتبار و حتي احترامي دوباره را در اذهان عمومي اين كشور به دست خواهد آورد.

حامد كرزي چندي پيش رسما براي حضور در انتخابات رياست‌جمهوري ثبت‌نام كرد. وي نام دو چهره سرشناس ائتلاف ضد‌طالبان شمال را به‌عنوان معاونان خود اعلام كرده است. بر اين اساس، محمد فهيم قاسم از دره پنج‌شير و محمد كريم خليلي از هزاره‌جات، معاونان و ياران كرزي در انتخابات پيش رو و دولت احتمالي او پس از انتخابات خواهند بود. شكي نيست كه كرزي تركيبي رؤيايي را براي پيروزي در انتخابات برگزيده است. فهيم حمايت تاجيك‌ها را با خود دارد و خليلي نيز رهبر بي‌چون و چراي شيعيان هزاره در باميان محسوب مي‌شود.
حامد كرزي خود فرزندي از اكثريت قدرتمند پشتون است.

انتظار مي‌رود كه مثلث كرزي، فهيم و خليلي مورد حمايت عبدالرشيد دوستم، مرد قدرتمند ازبك‌ها و محمد محقق، فرمانده هزاره‌هاي ساكن شمال افغانستان نيز قرار گيرد.
مثلث انتخاباتي كرزي ويژگي‌هاي قابل توجه ديگري نيز دارد. نخست آنكه اين مثلث، يك تركيب چند قومي، چند فرهنگي و بين منطقه‌اي محسوب مي‌شود و نكته دوم آنكه اين مثلث، ظرفيت تجديد سازمان و تقويت دوباره مجاهدين را دارد. فهيم و خليلي هر دو از رهبران سرشناس مجاهدين محسوب مي‌شوند و شبكه ارتباطي محكمي را با ساير رهبران مجاهدين دارند.

امتياز سوم اين مثلث مخالفت جدي آن با طالبان است، نكته‌اي كه كمتر كسي در افغانستان درباره آن ترديد دارد. حضور رهبران مجاهدين در بالاترين رده‌هاي قدرت، از لازمه‌هاي تشكيل يك دولت فراگير در كشور است و كامل و جامع بودن دولت مي‌تواند به حل مسئله طالبان كمك كند.

ويژگي چهارم تركيب انتخاباتي كرزي، آن است كه فهيم و خليلي به واقع فرزندان ميهن و خاك افغانستان محسوب مي‌شوند. آنها مسلما فاقد توانايي‌هاي كرزي در صحبت كردن به زبان انگليسي، آداب‌داني و آشنايي با فنون ديپلماتيك هستند اما طي 30سال جنگ داخلي، از كوهستان‌هاي خاكي و پيچ در پيچ هندوكش خود را به بالاترين مراتب قدرت رسانده‌اند. آنها از خصوصياتي برخوردارند كه كرزي فاقد آنها است.

فهيم و خليلي، فرمانده بسياري از شبه نظاميان هستند كه در معادلات قدرت در جامعه پيچيده افغانستان، امتياز بسيار مهمي است. فهيم همچنين مسئول فعاليت‌هاي تجسسي و اطلاعاتي شوراي شمال در دوران احمد شاه مسعود بوده است. علاوه بر اينها، فهيم از نظر حامد كرزي، يك رقيب انتخاباتي محسوب مي‌شد و خليلي نيز چهره‌اي است كه از احترام و حمايت ايران برخوردار است. در نهايت و فراتر از تمام اين امتيازات، كرزي با انتخاب فهيم و خليلي، امكان شكل‌گيري يك جناح مخالف منسجم را كه بتواند براي او در انتخابات پيش رو چالش ايجاد كند، عملا از بين برده است.

درك اينكه حامد كرزي چگونه با چنين مهارتي خود را در بالاترين مراتب قدرت حفظ مي‌كند، حاوي درس‌هاي مهم و عبرت آموزي درباره معادلات قدرت در افغانستان است. وي طي يكي دو ماه اخير، به شيوه مرسوم افغان‌ها مشغول مذاكرات پشت پرده بوده و موفق شده است تا با بسياري از دشمنان و رقباي سابق خود به توافق برسد و بر سر كسب نفوذ و تقسيم قدرت با آنها مصالحه كند. جالب‌ترين نكته درباره فعاليت‌هاي پشت پرده حامد كرزي هنگامي آشكار شد كه گل آقا شيرزاي، فرماندار محبوب ايالت ننگرهار كه بسياري او را فرد مورد نظر باراك اوباما براي رياست‌جمهوري افغانستان مي‌دانند و انتظار مي‌رفت كه نامزدي خود را براي اين انتخابات اعلام كند، به ملاقات كرزي در كاخ رياست‌جمهوري در كابل رفت.

2رهبر پشتون تبار، 4 ساعت پشت درهاي بسته با يكديگر مذاكره و گفت‌وگو كردند و در پايان شيرزاي با خبري مهم به سراغ خبرنگاران منتظر رفت. وي اظهار داشت: من با رئيس‌جمهوري ديدار كردم و پسر كوچك او را در آغوش گرفتم و از نامزدي در انتخابات منصرف شدم. من نه نامزد انتخابات خواهم شد و نه رهبري جناح مخالف دولت را بر عهده خواهم گرفت.

شيرزاي درباره اين تغيير نظر ناگهاني خود حرفي به خبرنگاران نزد. شايد نيازي به گفتن نباشد كه شرح مذاكرات بين ارباب قدرت در افغانستان هيچ‌گاه اعلام نمي‌شود. در عوض، شيرزاي در نمايشي تمام عيار از بي‌اعتنايي خود به قدرت اظهار داشت كه حتي از مقام فرمانداري ايالت ننگرهار نيز كناره خواهد گرفت.

پس از آن سخنگوي دولت با صدور بيانيه‌اي اعلام كرد: رئيس‌جمهوري از گل آقا شيرزاي به خاطر انصراف از حضور در رقابت انتخاباتي قدرداني و اين تصميم او را گامي مثبت براي اصلاح دولت و اتحاد مردم افغانستان تلقي مي‌كند. وي افزود: رئيس‌جمهوري، گل آقا شيرزاي را فرمانداري بسيار سختكوش و مشاوري ارزشمند براي خود مي‌داند و استعفاي او را رد مي‌كند.

كرزي – به‌خصوص با توجه به كناره‌گيري گل آقا شيرزاي- حمايت پشتون‌هاي قدرتمند
2 ايالت قندهار (زادگاه خود وي) و ننگرهار (حوزه قدرت شيرزاي) را به‌عنوان مبناي قدرت نمايي خود در انتخابات به دست آورده است.

تجربه افغانستان از دمكراسي، درس‌هاي خوبي براي باراك اوباما دارد؛ اينكه بهترين كار آن است كه ضمن حفظ فاصله‌اي محتاطانه، بگذارد افغان‌ها براساس اوضاع و احوال خود و خصلت‌ها و سنت‌هايشان، قدرت را بين خود تقسيم كنند. به‌نظر مي‌رسد كه به خلاف سال2001 – هنگامي كه كرزي به‌عنوان نخستين رئيس‌جمهوري كشور و فرد مورد نظر آمريكا، خود را به افغان‌ها تحميل كرد – يا سال 2004 – هنگامي كه ايالات متحده با طراحي و صحنه‌آرايي انتخابات، او را به‌عنوان رهبر منتخب مردم افغانستان در كاخ رياست‌جمهوري كابل نگهداشت – اين بار حامد كرزي با تكيه بر تلاش و زيركي خود، به اندازه‌اي نزد افغان‌ها به مشروعيت دست يافته كه اوباما حتي فكر آن را هم نمي‌كرده است.

اگر چه ظاهرا رئيس‌جمهوري آمريكا تا درس گرفتن از دمكراسي سبك كوهستان‌هاي هندوكش – منطقه‌اي كه تاريخ آن مشحون از احساس استقلال و بي‌نيازي به بيگانگان است – فاصله بسياري دارد. اين موضوع را مي‌توان از كنفرانس چندي پيش اوباما دريافت، هنگامي كه وي صراحتا دولت منتخب پاكستان را به باد انتقاد گرفت.

اوباما اظهار داشت: «من عميقا درباره شرايط فعلي پاكستان نگرانم، چرا كه فكر مي‌كنم دولت اين كشور به سرعت در حال فروپاشي است و طالبان كنترل اوضاع را در دست خواهد گرفت. من بيشتر از اين نگرانم كه دولت غيرنظامي در پاكستان در حال حاضر بسيار شكننده است و به‌نظر نمي‌رسد كه توان تامين خدمات اوليه شامل مدرسه، بهداشت، برقراري قانون و يك نظام قضايي را كه در خدمت مردم باشد، داشته باشد. در نتيجه براي دولت غيرنظامي، جلب حمايت و احترام مردم، بسيار دشوار است.» اوباما سپس به تمجيد از ارتش پاكستان در مقايسه با دولت غيرنظامي اين كشور پرداخت.

برخي مقامات آمريكايي در پي اين كنفرانس، اطلاعاتي را در اختيار رسانه‌ها قرار دادند مبني بر اينكه دولت ايالات متحده بيش از پيش براي دسترسي و گفت‌وگو با نواز شريف، رهبر مخالفان دولت فعلي و رقيب اصلي آصف علي زرداري، رئيس‌جمهوري پاكستان تلاش مي‌كند. به گزارش رسانه‌ها، واشنگتن و لندن درباره وضعيت فعلي نوازشريف با يكديگر گفت‌وگو كرده‌اند، گرچه هنوز به نتيجه‌اي نرسيده‌اند. ايده آمريكا و انگليس اين است كه از محبوبيت فعلي نواز شريف براي حل و فصل مسائلي مانند خشونت و درگيري‌هاي فعلي پاكستان، استفاده شود.

اما مقامات آمريكايي مورد اشاره، ظاهرا اهميتي به اين موضوع نمي‌دهند كه اگر ميزان محبوبيت نواز شريف در ميان پاكستاني‌ها به 83 درصد رسيده، به خاطر آن است كه وي – درست يا نادرست – سياستمداري تلقي مي‌شود كه جرات ايستادن را در برابر آمريكايي‌ها دارد. روزنامه نيشن، چاپ لاهور با لحني كنايه‌آميز در اين باره مي‌نويسد كه اين گزارش‌ها و ادعاي تماس آمريكا و انگليس با نواز شريف، ضربه مهلكي به اعتبار اين سياستمدار پاكستاني خواهد زد و حمايت واشنگتن از شريف، وجهه او را به‌عنوان يك رهبر سياسي در اذهان عمومي پاكستان خدشه‌دار خواهد كرد.

اين ادعا در مورد افغانستان نيز حقيقت دارد. هنگامي كه جوزف بايدن، معاون رياست‌جمهوري آمريكا، كابل را ترك مي‌كرد، كرزي چهره‌اي بازنده محسوب مي‌شد.

در حالي كه وي از حمايت واشنگتن محروم مانده بود، به‌نظر مي‌رسيد كه نفس‌هاي حامد كرزي در عرصه سياست افغانستان به شماره افتاده است، به‌خصوص آنكه جامعه بين‌المللي اشاره‌هاي واشنگتن را دريافت و بلافاصله در پي دولتمردان آمريكايي به انتقاد از رئيس‌جمهوري مغضوب افغانستان، به خاطر تمام اشتباهاتي كه در اين كشور طي سال‌هاي اخير رخ داده است، پرداخت.

اما اگر بتوان تاريخي را براي درخشش دوباره ستاره اقبال كرزي در افغانستان تعيين كرد، اين زمان 20 ژانويه گذشته است، هنگامي كه 4 سياستمدار افغاني براي حضور در مراسم تحليف باراك اوباما به واشنگتن دعوت شدند و حامد كرزي، رئيس‌جمهوري افغانستان عملا از سوي دولت جديد آمريكا ناديده گرفته شد.

سياستمداران مورد اشاره – شامل شيرزاي و دكتر عبدالله – تا همين اواخر از اميد‌هاي پيروزي در انتخابات افغانستان محسوب مي‌شدند، اما شيرزاي – جنگ سالار دخيل در تجارت مواد‌مخدر، فئودال بزرگ ايالت ننگرهار و چهره مورد نظر دولت اوباما- در نهايت راهي كاخ رياست‌جمهوري كابل شد، فرزند دو ساله رئيس‌جمهوري را در آغوش گرفت و به خلاف انتظار اعلام كرد كه به‌عنوان رقيب پدر اين پسرك، وارد گود رقابت‌هاي انتخابات نخواهد شد.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین