توبه احمدی نژاد

آقای رئیس جمهور نباید فراموش كنند كه برای جریان حزب الله رنج دیده در كوران انقلاب و پابرهنگان همیشه تاریخ ،هیچ چیز با اهمیت تز از اصل ولایت فقیه نبوده و نیست و باید بدانند كه امت همیشه در صحنه سایه ولایت كلی الهی را در عصر غیبت تنها وتنها از مجرای ولایت مطلقه فقیه می جوید و هر اقدامی كه این جایگاه متعالی را دچار خدشه نماید به هیچ عنوان بر نمی تابد . این ملت نشان داده است كه مهم برای او در انتخاب ها شخص بنی صدر و رجایی و هاشمی و خاتمی و احمدی ن‍ژاد نیست بلكه معیار آنها تقرب و تبعد از ولایت فقیه است .


وقایع هفته اخیر پیرامون انتصاب آقای اسفندیار رحیم مشایی به سمت معاون اولی رئیس جمهور و رخدادهای پس از آن عرصه سیاسی كشور را یك بار دیگر در مواجهه بایك موضوع دسته دوم با تنش مواجه ساخت. هرچند عامل اصلی این رویداد چالش زا انتصاب نادرست وی توسط رئیس جمهور بوداما عملكرد منتقدان بی پروای این انتصاب نیز مزیدی بر علت شد تا این موضوع به یك تنش بی سابقه سیاسی در كشورتبدیل شود. موضع رهبر معظم انقلاب و هزینه كردن دوباره از جایگاه ایشان در مورد آقای رحیم مشایی خود پرده ای دیگر از این ماجرا بود. اما به این موضوع هم عادت كرده بودیم چرا كه هرگاه پای آقای مشایی به عرصه رسانه ای كشور باز می شود چاره ای جز هزینه پردازی از جایگاه معظم ولایت فقیه باقی نمی ماند. آنچه در نامه رهبر معظم انقلاب در مورد انتصاب آقای مشایی به خوبی عیان بود نگاه حكیمانه ،مشفقانه و با بصیرت رهبر انقلاب پیرامون این موضوع بود . ایشان این انتصاب را عاملی در جهت اختلاف و سرخوردگی در میان علاقه مندان به رئیس جمهور دانستند و این خود جای تامل بسیار دارد .اما آنچه در این میان مهم و صد البته تلخ بود سكوت هفت روزه آقای رئیس جمهور در پاسخ به حكم رهبر معظم انقلاب بود. كم اهمالی شخص رئیس جمهور در پذیرش حكم حكومتی رهبر ی حادثه ای كم نظیر در تاریخ انقلاب بود كه با هر توجیه بی موردی بود رخ داد . هرچند در نهایت رئیس جمهور محترم این حكم را پذیرفت اما متن نامه دوخطی ایشان در جواب معظم له و انتصاب شتاب زده آقای مشایی در یكی دیگر از پستهای حساس كشور نشان از داردكه آقای رئیس جمهور حكم رهبری را نه از روی وظیفه وتكلیف بلكه با اكراه و ادبار پذیرفته است. نكته مهم این جریان این است كه اگر همه اقدامات هفته گذشته رئیس جمهور را بتوان با تحلیل های ناشی از حسن ظن توجیه كرد اما كم اهمالی ایشان نسبت به نامه رهبری، آن هم توسط ایشان كه خود را شخصی ولایت مدار و فدایی ولایت می دانند اصلا قابل توجیه نبود . این اقدام رئیس جمهور نه تنها موجب سرخوردگی علاقه مندان شد بلكه عموم امت حرب الله و ولایتمدار را دچار یك شك بهت آور ساخت. این سرخوردگی ناشی از آن بود كه در اعتماد خود به ولایت مداری رئیس جمهور دچار تردید شدندو اقدامات عجولانه رئیس محترم جمهور پس از این حوادث موجب شده است كه هنوز این تردید ادامه داشته باشد. آقای رئیس جمهور نباید فراموش كنند كه برای جریان حزب الله رنج دیده در كوران انقلاب و پابرهنگان همیشه تاریخ ،هیچ چیز با اهمیت تز از اصل ولایت فقیه نبوده و نیست و باید بدانند كه امت همیشه در صحنه سایه ولایت كلی الهی را در عصر غیبت تنها وتنها از مجرای ولایت مطلقه فقیه می جوید و هر اقدامی كه این جایگاه متعالی را دچار خدشه نماید به هیچ عنوان بر نمی تابد . این ملت نشان داده است كه مهم برای او در انتخاب ها شخص بنی صدر و رجایی و هاشمی و خاتمی و احمدی ن‍ژاد نیست بلكه معیار آنها تقرب و تبعد از ولایت فقیه است . نكته قابل تامل این است كه جریان ولایت مدار جامعه كه توده عظیمی از ملت خدا جو و همیشه در صحنه ر ا تشكیل می دهند به جهت نزدیكی گفتمان آقای احمد نژاد و دولت ایشان به گفتمان اصیلی كه توسط ولایت فقیه ترسیم می شود به ایشان رای دادند ونه به چیز دیگر و در نتیجه هرگونه بی احترامی به مبدا این حركت را توسط هر شخصی حقیقی و یا حقوقی بر نمی تابند. رئیس جمهور محترم بدانند كه این ملت همانطور كه هاشمی ها ،موسوی ها و خاتمی هاو ... را به دلیل دهن كجی به این گفتمان و مبدا آن تحمل نكردند در صورت عدم جبران عملكرد خود تحمل نخوا هند كرد. آقای رئیس جمهور باید بپذیرند كه در ماجرای انتصاب آقای مشایی در ذهن علاقه مندان به ایشان نسبت به ولایت پذیری او شبه ایجاد شده و ایشان باید این شبه را رفع نماید . نباید فراموش كرد كه امروز ایشان نیز یكی از كسانی است كه در آزمون عظیم شركت جسته اند و مردود شدن در این آزمون موجب سقوط ایشان خواهد شد. علاقه مندان به رئیس جمهور منتظر اقدام ولایت مدارانه او هستند.