در روند ضبط آهنگ چقدر شرط میگذارید که مثلا به فلان خواننده شعر نمیدهید؟
درستش این است که شرط بگذارید. نه این که با خوانندهای مخالف باشید، بلکه با شناختی که از جنس صدای خواننده دارید تصمیم بگیرید آیا او میتواند شعر تو را آنچنان که خودت در شعر حضور داری بخواند یا نه. این حق شاعر است. ولی مسأله این است که یکدفعه شعر تو را کسی میخواند و بعد از اجرا میشنوی و میبینی اشتباه خوانده است. مثل شعری که حبیب از من خوانده است: «در این زمانه بیهای و هوی لال پرست» حبیب اگر از خودم یا از یک شاعر دیگر میپرسید آن را غلط نمیخواند. «کمالِدار برای من کمالپرست» را خوانده «کمالدار را برای من کمالپرست». شما وقتی این را میشنوید دیگر در شعر حضور ندارید.
از وقتی که حبیب به ایران برگشته این نکته را به او گفتید؟
بله.
چه جوابی به شما داده؟
گفت عوضش میکنیم.
چطور میخواهد عوضش کند؟
در بازخوانی شاید بخواهد عوضش کند.
تاکنون پیش آمده خوانندهای بخواهد کار شما را بخواند و شما دوست نداشته باشید، اما وقتی خواند از نتیجه راضی باشید؟
کار «دل من یه روز به دریا زد و رفت» که شادروان ناصر عبداللهی خواند. پیش از انقلاب این شعر را عماد رام با آهنگ محمد سریر خوانده بود. من صدای عماد رام را خیلی دوست دارم. البته آهنگش متفاوت از آهنگ ناصر عبداللهی بود. به ناصر گفتم به این شعر کاری نداشته باش، ولی ناصر آن را اجرا کرد. بعد از انتشار آن، من به او اعتراض کردم که چرا این آهنگ را خواندی. او گفت اگر هم اجازه میگرفتم شما اجازه نمیدادی. متاسفانه این آهنگ مصادف شد با فقدان ناصر عبداللهی و شعر با رفتنش نسبت پیدا میکرد. به ناصر گفته بودم این آهنگ را هرگز گوش نخواهم کرد. حتی اگر جایی به طور تصادفی آن را بشنوم گوشم را میگیرم، اما دریغ ناصر مرا آنقدر به کار علاقهمند کرده که خودم در هفته یکی دوبار آن را گوش میدهم. اینها اتفاقاتی است که باعث میشود انسان بعدها درباره قضاوتش تجدیدنظر کند. یک جاهایی آدم نباید روی قضاوتش پافشاری کند. امیدوارم طوری نباشد که فقدان یک انسان باعث تجدیدنظر ما در قضاوتهایمان شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com