برخورد متفاوت رادیو فردا با فرزندان دو تن از شاخص ترین چهره های انقلاب
از آقا مجتبی تا آقازاده مهدی!
چرا رادیو فردا با فرزندان دو تن از شاخص ترین چهره های انقلاب دو برخورد متفاوت دارد؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از رادیو دیروز، دو بازوی قدرتمند
انقلاب، دو همرزم و همسنگرِ بزرگ، دو یار همیشگی، و دو همراهِ بزرگترین
شخصیتِ غیبت کبری، که در واپسین لحظات عمر نورانی اش خطاب به آنان فرمود از
هیچ خطری بر انقلاب آنقدر بیمناک نیست، که از قطع ارتباط بین این دو یارِ
صمیمی و آنگاه مولایمان به مولایش اطمینان داد که این قطع ارتباط از جانب
او نخواهد بود!
و او با قلبی مطمئن و ضمیری پاک از جمعِ باصفای فرزندان بی نظیرِ قرن چهاردهم هجری پر کشید و رفت و ... اُصِبنا بِکَ یا حَبیبِ قُلوبِنا، ما با رفتن شما مصیبت دیدیم ای حبیب قلبهای ما!
و ناخدای بزرگ چه خوب می دید روزهایی که می گذشت و حادثه هایی که می آمد.... از همان لحظه شروع شد: طرحِ شورای رهبری به جای رهبریِ واحد، ورود حاج احمد آقا به قضیه معرفی آقای خامنه ای و .... فتنه ۷۸، نامه بدون سلام و والسلام، فتنه ی ۸۸، خطبه های عجیب جمعه ای که آخرین خطبه های نماز جمعه بود... و سیدِ بزرگوار مانند جدش علی علیه السلام، همه و همه را تحمل کرد چون استخوان در گلو و خار در چشم....أِنا عَلَی العهد الذی فارغنی علیک! اما همسنگرِ سابق، هیچگاه اعلام برائت نکرد نه از سروش، نه از گوگوش، نه از اوباما، نه از نتان یاهو و ایهود باراک و نه از هیچ ظالم آخرینی که ظلم کرد به محمد و آلِ محمد (علیهم السلام). حتی به گونه ای موضع می گرفت که جوانانِ نژادِ پَست تر (مردم) به خیابان بیایند، اگر کشته هم بشوند باکی نیست... فدای یک تار مویِ نژادِ برتر: مهدی آقا و فائزه خانم ... فقط مهدی و فائزه در دادگاه صالحه محاکمه شوند، بعد از سه سال فراری بودن... البته دیگر نه قوه قضائیه صلاحیت محاکمه دارد، نه قوه مجریه صلاحیت برگزار کردن انتخابات و فقط ایشان صلاحیتِ همه چیز ها را دارند...
از پدرها که بگذریم، پسرها در رسانه های ضد انقلاب مورد دو برخورد متفاوت واقع می شوند که حیرت همگان را بر می انگیزد. ابتدا یک مقدمه از زبان سردار نورعلي شوشتري:
"فرزندان آقا به دفعات در جبهه نبرد حاضر شدند و در عملياتهاي مختلف شرکت کردند؛ مثلا يک شب در عمليات «بيت‌المقدس ۳» بود که ديديم «آقا سيد مجتبي» با پسر آقاي هاشمي رفسنجاني، آن جا ظاهر شدند".
و اما حال:
در پیِ "مستند"هایی! که بی بی سی با نمایش چند عکس و تفسیر و تعبیرهایی که فقط خودِ کارکنان بی بی سی را قانع می نمود، و استقبال سرد مردم از آن (مانند فیلم مستند بی‌بی‌سی: خط و نشان رهبر ) که حتی مهاجرانی هم طی مصاحبه ای آن را رد نموده و اعلام داشته که زندگی رهبر ایران را از نزدیک دیده و این مستند! ها واقعیت ندارد، به نظر می رسد پروژه تخریب آقا مجتبی خامنه ای توسط رسانه نماهایی مانند رادیو فردا در حال شکل گیریست.
تاج زاده مثلاً از فعالترین عمله های سیاسی فتنه است که با گرم شدن تنور انتخابات ۹۲ باید به افکار عمومی فشار بیاید تا به قوه قضائیه فشار بیاورند، بلکه آزاد شود و او این روزها مانند همه لشگریان رادیو فردا بیمار است (یارانِ رادیو فردا همگی یا بیمار جسمی- روانی هستند یا به ادعای رادیو فردا در زندان بیمار می شوند). رادیو فردا می گوید پرونده اش هم در دست مجتبی خامنه ای است! برای همین هیچ کس نمی تواند اعمال نظر بکند!
رادیو فردایِ در حرف دیکتاتورستیز، اما ،در عمل بسیار دیکتاتور است چرا که معمولاً برای همه ادعا هایش یک سند محکم دارد: "اینکه این مطلب را رادیو فردا گفته" و بس! و همه باید بپذیرند! معمولا رادیو فردا به همین مقدار اکتفا می کند، اگر هم شاهد بیاورد، منبع آگاهی است که هیچگاه نخواهد خواست نامش فاش شود، شاهد عینی گفته، منابع خبری گفتند و از این دست منبع ها که هیچگاه هویتشان آشکار نمی شود. (در ضمن، رادیو فردا مدعیست هیچ خبرنگاری در ایران ندارد!) و تیترها و حملات و نسبت های ناروایی دیگر از این دست: "پرونده تاجزاده در دست «مجتبی خامنه‌ای» است" چون پرونده آقای تاجزاده، همانطور که خود تاجزاده گفته، دست مجتبی خامنه‌ای است هیچکس آن قدر اختیار ندارد که بتواند تصمیم بگیرد و برای اعزام او به بیمارستان اقدام کند.
گاردین: پسر دوم خامنه‌ای، از عوامل اصلی سرکوب مردم
مجتبی خامنه‌ای و روال رهبرسازی
رهبر بعدی چگونه تعیین خواهد شد؟
فرزندان قدرت
مصطفی تاج زاده، مجتبی خامنه ای را مسول پرونده قضایی خود و همسرش معرفی کرد
اما در مقابل از تریبون رسمی مجلس، نماینده ای شاخص مانند رسایی، آقازاده مهدی را، آماج اتهامات قرار می دهد. وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، رسانه ها، تلویزیون رسمی و همه و همه از وی به عنوان آقا زاده فراری و متهم نام می برند اما رادیو فردا به جای جشن گرفتن در این مورد و موقعیت استثنائی، تلاش بی وقفه ای می کند تا مهدی راتبرئه نماید! مقاله می نویسد، کارشناس دعوت می کند، موج ایجاد می کند و هر چه در بضاعتش هست به میدان می آورد تا جنود جهل را یکجا به کمک خویش آورده باشد و به اهداف شیطانی اش برسد.
و این تیتر ها را ببینید:
مهدی هاشمی همچنان در «انفرادی» و «ممنوع‌الملاقات
مهدی هاشمی: هدف، پدر مظلومم است
خانواده هاشمی رفسنجانی در درون و بیرون از زندان اوين
دانشگاه آکسفورد ادعاهای مطرح شده علیه مهدی هاشمی را رد کرد
به راستی چه اتفاقی افتاد؟ یادمان هست امام فرمودند هاشمی زنده است تا انقلاب زنده است! و شناسنامه انقلاب اکنون به دست چه کسانی افتاده و با چه منظوری از او و خاندانش دفاع می کنند؟ آیا دشمنانِ ما دست از خصومت کشیده اند؟ آیا خانواده رفسنجانی خدای ناکرده دست از مواضعشان برداشته اند و یا شاید هم به گونه ای رفتار می کنند که زمینه سوء استفاده آنها را فراهم می کنند؟
آیا نیازی به برگزاری دادگاه رسمی می ماند؟ آیا اینها، همه و همه چهره واقعی فرزندِ خلفِ سید علی و فرزندِ خلفِ طرف مقابل را نشان نمی دهد؟ آیا طرحِ این تهمت ها نشان از آن ندارد که آقا مجتبی مانند پدر بزرگوارش زیّ طلبگی و اسلام را در گفتار و کردار حفظ نموده و پیاده می کند و منشِ وی نقشه های دشمنان را نقش برآب می کند و زندگی علی گونه ایشان، به سانِ زلزله ای کاخ های پوشالین دشمنان را بر سرشان خراب می کند اما در طرفِ مقابل، مصالح، معمارها و منابع مورد نظر برای کاخ هایی که دشمنان می سازند تهیه می شود؟ و اگر اینچنین نمی بود دیگر چه جای دفاع از آقازاده ای که همه او را به حق متهم می دانند و حمله به آقایی که همه او را به حق پاک می شمرند؟ این برخورد دوگانه رادیو فردا انسان را به یاد جمله مشهور طلبه ها می اندازد که "باوءکَ تَجُر وَ بائی لاتَجُر؟!".
و او با قلبی مطمئن و ضمیری پاک از جمعِ باصفای فرزندان بی نظیرِ قرن چهاردهم هجری پر کشید و رفت و ... اُصِبنا بِکَ یا حَبیبِ قُلوبِنا، ما با رفتن شما مصیبت دیدیم ای حبیب قلبهای ما!
و ناخدای بزرگ چه خوب می دید روزهایی که می گذشت و حادثه هایی که می آمد.... از همان لحظه شروع شد: طرحِ شورای رهبری به جای رهبریِ واحد، ورود حاج احمد آقا به قضیه معرفی آقای خامنه ای و .... فتنه ۷۸، نامه بدون سلام و والسلام، فتنه ی ۸۸، خطبه های عجیب جمعه ای که آخرین خطبه های نماز جمعه بود... و سیدِ بزرگوار مانند جدش علی علیه السلام، همه و همه را تحمل کرد چون استخوان در گلو و خار در چشم....أِنا عَلَی العهد الذی فارغنی علیک! اما همسنگرِ سابق، هیچگاه اعلام برائت نکرد نه از سروش، نه از گوگوش، نه از اوباما، نه از نتان یاهو و ایهود باراک و نه از هیچ ظالم آخرینی که ظلم کرد به محمد و آلِ محمد (علیهم السلام). حتی به گونه ای موضع می گرفت که جوانانِ نژادِ پَست تر (مردم) به خیابان بیایند، اگر کشته هم بشوند باکی نیست... فدای یک تار مویِ نژادِ برتر: مهدی آقا و فائزه خانم ... فقط مهدی و فائزه در دادگاه صالحه محاکمه شوند، بعد از سه سال فراری بودن... البته دیگر نه قوه قضائیه صلاحیت محاکمه دارد، نه قوه مجریه صلاحیت برگزار کردن انتخابات و فقط ایشان صلاحیتِ همه چیز ها را دارند...
از پدرها که بگذریم، پسرها در رسانه های ضد انقلاب مورد دو برخورد متفاوت واقع می شوند که حیرت همگان را بر می انگیزد. ابتدا یک مقدمه از زبان سردار نورعلي شوشتري:
"فرزندان آقا به دفعات در جبهه نبرد حاضر شدند و در عملياتهاي مختلف شرکت کردند؛ مثلا يک شب در عمليات «بيت‌المقدس ۳» بود که ديديم «آقا سيد مجتبي» با پسر آقاي هاشمي رفسنجاني، آن جا ظاهر شدند".
و اما حال:
در پیِ "مستند"هایی! که بی بی سی با نمایش چند عکس و تفسیر و تعبیرهایی که فقط خودِ کارکنان بی بی سی را قانع می نمود، و استقبال سرد مردم از آن (مانند فیلم مستند بی‌بی‌سی: خط و نشان رهبر ) که حتی مهاجرانی هم طی مصاحبه ای آن را رد نموده و اعلام داشته که زندگی رهبر ایران را از نزدیک دیده و این مستند! ها واقعیت ندارد، به نظر می رسد پروژه تخریب آقا مجتبی خامنه ای توسط رسانه نماهایی مانند رادیو فردا در حال شکل گیریست.
تاج زاده مثلاً از فعالترین عمله های سیاسی فتنه است که با گرم شدن تنور انتخابات ۹۲ باید به افکار عمومی فشار بیاید تا به قوه قضائیه فشار بیاورند، بلکه آزاد شود و او این روزها مانند همه لشگریان رادیو فردا بیمار است (یارانِ رادیو فردا همگی یا بیمار جسمی- روانی هستند یا به ادعای رادیو فردا در زندان بیمار می شوند). رادیو فردا می گوید پرونده اش هم در دست مجتبی خامنه ای است! برای همین هیچ کس نمی تواند اعمال نظر بکند!
رادیو فردایِ در حرف دیکتاتورستیز، اما ،در عمل بسیار دیکتاتور است چرا که معمولاً برای همه ادعا هایش یک سند محکم دارد: "اینکه این مطلب را رادیو فردا گفته" و بس! و همه باید بپذیرند! معمولا رادیو فردا به همین مقدار اکتفا می کند، اگر هم شاهد بیاورد، منبع آگاهی است که هیچگاه نخواهد خواست نامش فاش شود، شاهد عینی گفته، منابع خبری گفتند و از این دست منبع ها که هیچگاه هویتشان آشکار نمی شود. (در ضمن، رادیو فردا مدعیست هیچ خبرنگاری در ایران ندارد!) و تیترها و حملات و نسبت های ناروایی دیگر از این دست: "پرونده تاجزاده در دست «مجتبی خامنه‌ای» است" چون پرونده آقای تاجزاده، همانطور که خود تاجزاده گفته، دست مجتبی خامنه‌ای است هیچکس آن قدر اختیار ندارد که بتواند تصمیم بگیرد و برای اعزام او به بیمارستان اقدام کند.
گاردین: پسر دوم خامنه‌ای، از عوامل اصلی سرکوب مردم
مجتبی خامنه‌ای و روال رهبرسازی
رهبر بعدی چگونه تعیین خواهد شد؟
فرزندان قدرت
مصطفی تاج زاده، مجتبی خامنه ای را مسول پرونده قضایی خود و همسرش معرفی کرد
اما در مقابل از تریبون رسمی مجلس، نماینده ای شاخص مانند رسایی، آقازاده مهدی را، آماج اتهامات قرار می دهد. وزیر اطلاعات، دادستان کل کشور، رسانه ها، تلویزیون رسمی و همه و همه از وی به عنوان آقا زاده فراری و متهم نام می برند اما رادیو فردا به جای جشن گرفتن در این مورد و موقعیت استثنائی، تلاش بی وقفه ای می کند تا مهدی راتبرئه نماید! مقاله می نویسد، کارشناس دعوت می کند، موج ایجاد می کند و هر چه در بضاعتش هست به میدان می آورد تا جنود جهل را یکجا به کمک خویش آورده باشد و به اهداف شیطانی اش برسد.
و این تیتر ها را ببینید:
مهدی هاشمی همچنان در «انفرادی» و «ممنوع‌الملاقات
مهدی هاشمی: هدف، پدر مظلومم است
خانواده هاشمی رفسنجانی در درون و بیرون از زندان اوين
دانشگاه آکسفورد ادعاهای مطرح شده علیه مهدی هاشمی را رد کرد
به راستی چه اتفاقی افتاد؟ یادمان هست امام فرمودند هاشمی زنده است تا انقلاب زنده است! و شناسنامه انقلاب اکنون به دست چه کسانی افتاده و با چه منظوری از او و خاندانش دفاع می کنند؟ آیا دشمنانِ ما دست از خصومت کشیده اند؟ آیا خانواده رفسنجانی خدای ناکرده دست از مواضعشان برداشته اند و یا شاید هم به گونه ای رفتار می کنند که زمینه سوء استفاده آنها را فراهم می کنند؟
آیا نیازی به برگزاری دادگاه رسمی می ماند؟ آیا اینها، همه و همه چهره واقعی فرزندِ خلفِ سید علی و فرزندِ خلفِ طرف مقابل را نشان نمی دهد؟ آیا طرحِ این تهمت ها نشان از آن ندارد که آقا مجتبی مانند پدر بزرگوارش زیّ طلبگی و اسلام را در گفتار و کردار حفظ نموده و پیاده می کند و منشِ وی نقشه های دشمنان را نقش برآب می کند و زندگی علی گونه ایشان، به سانِ زلزله ای کاخ های پوشالین دشمنان را بر سرشان خراب می کند اما در طرفِ مقابل، مصالح، معمارها و منابع مورد نظر برای کاخ هایی که دشمنان می سازند تهیه می شود؟ و اگر اینچنین نمی بود دیگر چه جای دفاع از آقازاده ای که همه او را به حق متهم می دانند و حمله به آقایی که همه او را به حق پاک می شمرند؟ این برخورد دوگانه رادیو فردا انسان را به یاد جمله مشهور طلبه ها می اندازد که "باوءکَ تَجُر وَ بائی لاتَجُر؟!".
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
چون فرزندان امام خامنه ای فوق العاده خدایی و خاکی هستند و ریا نکرده اند و فروتن بوده اند که امثال شما ایشان را نشناخته اید و باور نمی کنید....
خداوند پشت و پناهشان باشد و این ذریّۀ جلیل سادات را زیاد بگرداند.
آمیـــــــــــــــن
لااقل کاشکی میشد آقا مجتبی رو ببینم
مهاجرانی فراری در مورد زندگی رهبری حرفای جالبی زده که از بولتن خواهشمندم بازنشرش بده
«این دورهٔ هشت ساله برای کشور، یک دورهٔ بسیار پرکار و پرتلاش و پر عاید و حقیقتا دورهٔ بازسازی بود... حقیقتا کشور بازسازی شد، کشوری که قبل از ویرانی‌های جنگ هم، حقیقتا هیچ میراث زیربنایی قابل توجه و قابل قبولی از رژیم گذشته نداشت... بخش قابل توجهی از این، به خصوصیات شخص آقای هاشمی بر می‌گردد، یعنی واقعا برخی از خصوصیات در ایشان هست که تاثیر تام تمامی در این موفقیتها داشته، از قبیل برخورداری ایشان از روحیهٔ کار – پرکاری – روحیهٔ ابتکار و نوآوری و ورود در میدان‌های جدید و ناپیموده، همت بلند در امر سازندگی و نترسیدن از طرح‌های بزرگ و اقدام کردن شجاعانه در مورد کارهای بزرگ، شیوهٔ مدیریت باز که در ایشان وجود داشت و این به همکارهای ایشان امکان می‌داد که ابتکار و تلاش خودشان را به کار بیندازند و از آنها استفاده بکنند. ایمان عمیق به توانایی خود نیز نقش زیادی داشت. هم چنین هوشمندی در شناخت مسایل و مضایق و پیدا کردن راه حل‌ها، بخشی از خصوصیاتی است که بلاشک موثر بود.»
خب معلومه بچه های حضرت آقا اینجوری باشن . غیره این بود جای تعحب داشت .
بشناسید چیزها را با ضد آن
مخالفت هوای نفس و آمریکا با فرزند مقام معظم رهبری یعنی که به صراحت ایشان در راه حقیقت وعقل هستند
خداوندا وهم کل وابلیس اعظم را با فرج صاحبت محو فرما