شهروندان مختلف در یک کشتی در حال غرق شدن چه می‌کنند؟
کشتی را فرض کنید که در حال غرق شدن است و شهروندان مختلف در آن هستند، حال ببینیم هر کدام از این شهروندان در هنگام غرق شدن چه کار می کنند؟
به گزارش بولتن نیوز به نقل از افکارنیوز: کشتی را فرض کنید که در حال غرق شدن است و شهروندان مختلف در آن هستند، حال ببینیم هر کدام از این شهروندان در هنگام غرق شدن چه کار می کنند؟
شهروند سودجو: از آب جمع شده در کشتی ماهی می گیرد.
شهروند خیلی معمولی: داخل کابینی که از آب پرشده روی کاناپه درازکشیده وسریال تلویزیونی می بیند.
شهروند معمولی: برای گرفتن جلیقه نجات به انتهای صف می رود و از آخرین نفری که توی صف ایستاده می پرسد: "ببخشید آخرین نفر کیه؟ "
شهروند دهه پنجاه: با کسانی که می خواهند خودشان را توی صف جابزنند،بحث می کند وبا نشان دادن انتهای صف، فرد خاطی را به رعایت حقوق بشر تشویق می کند.
شهروند دهه شصت: با پیرمردی که پشت سرش ایستاده درمورد شکاف نسل ها و تفاوت میزان ومحل سوختگی بحث می کنند.
شهروند دهه هفتاد: مادرش توی صف ایستاده. خودش هنوز توی رختخواب است وبیدار نشده.
شهروند عزب: به دنبال کیس مناسب برای نجات دادن می گردد.
شهروند معذب: قبل از پریدن به داخل آب، لباس هایش را در می آورد ومایو می پوشد.
شهروند مودب: مایو نمی پوشد.
شهروند مدیر: کت وشلوارخود را اتو می کند تا بعد از نجات پیدا کردن ،بتواند با ظاهری آراسته جلو دوربین های تلویزیونی ظاهر شود.
شهروندمسئولیت پذیر: برای حل مشکل با آتش نشانی تماس می گیرد.
شهروند خبرنگار: با یکی از ملوانان کشتی به عنوان "جوان موفق" مصاحبه ای انجام می دهد.
شهروند ملوان: به خبرنگار می گوید که از کودکی عاشق ملوان زبل بوده واین کار را به صورت حرفه ای از قایق پدالی های قوشکل، شروع کرده است.
یک مقام مسئول: وعده می دهد در عرض دو ماه سوراخ کشتی را تعمیر کند.
دومین مقام مسئول: قایق های نجات را تفکیک جنسیتی می کند.
مسئول مربوطه: سوراخ شدن کشتی را تکذیب می کند.
مسئول عملگرا: سعی می کند آب جمع شده در کشتی را با قاشق چایخوری خالی کند.
دولت: چه کسی گفته کشتی با سوراخ شدن غرق می شود؟
شهرداری: در مراسم انداختن اولین قایق نجات در آب شرکت می کندوپس از یک سخنرانی دو ساعته،روبان افتتاح را قیچی می کند.
مجلس: برای پرسیدن سئوال از کاپیتان کشتی امضا جمع می کند، اما تعداد امضاها متغیر است وامکان شمارش در آن وجود ندارد.
شهروند روسی: یک تماس مشکوک می گیرد.نیم ساعت بعد یک زیر دریایی برای نجاتش روی آب می آید و فقط شهروند روسی را با خود می برد.
شهروند کویتی: نوبت نفر اول صف جلیقه نجات را به قیمت یک دینار می خرد.
شهروند آمریکایی: به خاطر انتخاب مجدد اوباما و نا امیدی از بهبود شاخص های زندگی در امریکا،جیب هایش را پر از سنگ می کند تا زودتر غرق شود.
شهروند انگلیسی: از داخل جیبش یک فندک بیرون می آورد با زدن یک دکمه، فندک تبدیل به قایق موتوری می شود. بعدها یکی از مسئولان اعلام می کند که او یک جاسوس معروف به نام جیمز باند بوده است.
شهروند روشنفکر: بیانیه ای با عنوان"پارادایم های پوزیتیویسم برای عبور از شرایط گذارغرق شدگی به ساحل امن ثبات" را به دو زبان آلمانی وف رانسوی می نویسد و آن را با صدای بلند برای مردم می خواند.
شهروند دانشجو: با نشان دادن کارت دانشجویی می تواند جلیقه ی نجات را به نصف قیمت بخرد.
دوربین صدا وسیما: مناظر زیبایی از در یا وغروب خورشید را نشان می دهد.
شهروند خانه دار: مشغول پختن کتلت است. سپس کتلت ها را با گوجه و سبزی خوردن به صورت ساندویچی، لقمه می کند و به شوهرش می دهد تا در هنگام نجات پیداکردن گرسنه نماند!
شهروند سادیسم دار: به دروغ اعلام می کند که در کابینش تعداد زیادی جلیقه نجات دارد و می خواهد آنها را بفروشد.جماعت زیادی برای خرید جلیقه های نجات جلوی کابینش صف می بندند.
شهروند تازه ازدواج کرده: چند تا از عکس های آتلیه ای عروسی اش را با میخ طویله به دیوار کابینش می کوبد که باعث سوراخ شدن دیوارکشتی و غرق شدن آن می شود.
شهروند سودجو: از آب جمع شده در کشتی ماهی می گیرد.
شهروند خیلی معمولی: داخل کابینی که از آب پرشده روی کاناپه درازکشیده وسریال تلویزیونی می بیند.
شهروند معمولی: برای گرفتن جلیقه نجات به انتهای صف می رود و از آخرین نفری که توی صف ایستاده می پرسد: "ببخشید آخرین نفر کیه؟ "
شهروند دهه پنجاه: با کسانی که می خواهند خودشان را توی صف جابزنند،بحث می کند وبا نشان دادن انتهای صف، فرد خاطی را به رعایت حقوق بشر تشویق می کند.
شهروند دهه شصت: با پیرمردی که پشت سرش ایستاده درمورد شکاف نسل ها و تفاوت میزان ومحل سوختگی بحث می کنند.
شهروند دهه هفتاد: مادرش توی صف ایستاده. خودش هنوز توی رختخواب است وبیدار نشده.
شهروند عزب: به دنبال کیس مناسب برای نجات دادن می گردد.
شهروند معذب: قبل از پریدن به داخل آب، لباس هایش را در می آورد ومایو می پوشد.
شهروند مودب: مایو نمی پوشد.
شهروند مدیر: کت وشلوارخود را اتو می کند تا بعد از نجات پیدا کردن ،بتواند با ظاهری آراسته جلو دوربین های تلویزیونی ظاهر شود.
شهروندمسئولیت پذیر: برای حل مشکل با آتش نشانی تماس می گیرد.
شهروند خبرنگار: با یکی از ملوانان کشتی به عنوان "جوان موفق" مصاحبه ای انجام می دهد.
شهروند ملوان: به خبرنگار می گوید که از کودکی عاشق ملوان زبل بوده واین کار را به صورت حرفه ای از قایق پدالی های قوشکل، شروع کرده است.
یک مقام مسئول: وعده می دهد در عرض دو ماه سوراخ کشتی را تعمیر کند.
دومین مقام مسئول: قایق های نجات را تفکیک جنسیتی می کند.
مسئول مربوطه: سوراخ شدن کشتی را تکذیب می کند.
مسئول عملگرا: سعی می کند آب جمع شده در کشتی را با قاشق چایخوری خالی کند.
دولت: چه کسی گفته کشتی با سوراخ شدن غرق می شود؟
شهرداری: در مراسم انداختن اولین قایق نجات در آب شرکت می کندوپس از یک سخنرانی دو ساعته،روبان افتتاح را قیچی می کند.
مجلس: برای پرسیدن سئوال از کاپیتان کشتی امضا جمع می کند، اما تعداد امضاها متغیر است وامکان شمارش در آن وجود ندارد.
شهروند روسی: یک تماس مشکوک می گیرد.نیم ساعت بعد یک زیر دریایی برای نجاتش روی آب می آید و فقط شهروند روسی را با خود می برد.
شهروند کویتی: نوبت نفر اول صف جلیقه نجات را به قیمت یک دینار می خرد.
شهروند آمریکایی: به خاطر انتخاب مجدد اوباما و نا امیدی از بهبود شاخص های زندگی در امریکا،جیب هایش را پر از سنگ می کند تا زودتر غرق شود.
شهروند انگلیسی: از داخل جیبش یک فندک بیرون می آورد با زدن یک دکمه، فندک تبدیل به قایق موتوری می شود. بعدها یکی از مسئولان اعلام می کند که او یک جاسوس معروف به نام جیمز باند بوده است.
شهروند روشنفکر: بیانیه ای با عنوان"پارادایم های پوزیتیویسم برای عبور از شرایط گذارغرق شدگی به ساحل امن ثبات" را به دو زبان آلمانی وف رانسوی می نویسد و آن را با صدای بلند برای مردم می خواند.
شهروند دانشجو: با نشان دادن کارت دانشجویی می تواند جلیقه ی نجات را به نصف قیمت بخرد.
دوربین صدا وسیما: مناظر زیبایی از در یا وغروب خورشید را نشان می دهد.
شهروند خانه دار: مشغول پختن کتلت است. سپس کتلت ها را با گوجه و سبزی خوردن به صورت ساندویچی، لقمه می کند و به شوهرش می دهد تا در هنگام نجات پیداکردن گرسنه نماند!
شهروند سادیسم دار: به دروغ اعلام می کند که در کابینش تعداد زیادی جلیقه نجات دارد و می خواهد آنها را بفروشد.جماعت زیادی برای خرید جلیقه های نجات جلوی کابینش صف می بندند.
شهروند تازه ازدواج کرده: چند تا از عکس های آتلیه ای عروسی اش را با میخ طویله به دیوار کابینش می کوبد که باعث سوراخ شدن دیوارکشتی و غرق شدن آن می شود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
