کد خبر: ۱۱۲۹۶۲
تاریخ انتشار:

مردم درمانده از سیل و مسئولانی غیرقابل توصیف!

اکنون مردم متاسف و متاثر از نابودی تنها سرمایه زندگی و خانه و کاشانه شان که در کمتر از چند ساعت با بی تدبیری مسئولان استانی و مدیریت شهری و ناکارآمدی غیرقابل بخشش آنها در مدیریت بحران،حادثه تاسف باری را در دشتستان رقم زده است.

پایگاه خبری تحلیلی "ناصرون":در روز دوشنبه مورخ 6/9/1391 ، در حالیکه مردم مسرور از هوای خنک  پائیزی بودند، آهنگِ رگبار و بارش قهّار؛ آرامش پاییزی آنها را به هم زد و چه زود، گل و لای و چوب و خاشاک، میهمان ناخواندۀ منازل شخصی و محافل خانوادگی آنها شد و نوید نیستی و رکود هستی زندگی آنها را به تاسف و تاثر داد!

در ابتدای وقوع سیل دشتستان از سوی مسئولان استانداری شاهد انکار رخ دادن هرگونه سیل به این شهرستان را شاهد بودیم اما کم کم با نمایان شدن واقعیت ها و تشریف آوردن مسئولان پشت میزنشین به سطح شهر برازجان،سعدآباد،آبپخش و روستاهای مجاور تازه به عمق ماجرا پی برده و شروع به تشکیل جلسات مدیریت بحران و وعده های آنچنانی دادند.

اما واقعیت و درد مردم واقعا فراتر از این بود.مردم بیچاره ای که تمام زندگی شان را آب گرفته و مزه خشم طبیعت را می چشیدند اینک با مسئولان کت و شلواری روبه رو بودند که برای ارائه گزارش اداره و سازمان خود هم که شده خود را در تیررس دوربین عکاسان قرار می دادند.

هر چه از وقوع سیل می گذشت اخبار دردناک تری از تلفات مالی و جانی به گوش می رسید.ابتدا مسئولان اعلام کردند تعداد کشته شدگان دو کودک بوده ساعاتی بعد آمار به 4 نفر رسید اما با گذشت یکی دو روز متاسفانه آمارها رشد صعودی گرفت و تا حال حاضر بنا به آمارغیررسمی 10 نفرکشته و بیش از 20 نفر مفقود شده اند.

متاسفانه اعلام ضد و نقیض تلفات این حادثه با گذشت 5 روز از وقوع آن خود حکایت تلخ دیگری دارد که اساساً، بنا به دلایل نامعلومی از سوی مراجع دولتی انعکاسی نداشته است! بیشتر منازل واقع در کنار دره ها و رود خانه های فصلی تخریب و یا آسیب بسیار جدی دیده است.



مردم بیچاره ای که در محله های جنوب شهر زندگی می کردند این روزها با حسرت شاهدند منازل و تمامی وسایل و لوازم زندگی  آنان طعمه خشمِ تخریب طبیعت وفدای بی کفایتی مسئولانی شده که با عدم تخصیص بودجه و انجام امور زیربنایی مناسب از مسببان وخیم تر شدن عواقب این سیل بوده اند.مسئولان محترمی که مشخص نیست بودجه هرساله مدیریت بحران را کجا هزینه می کنند که مردم خیر باید غذا پخته و به خانواده های سیل زده ببرند.

مسئولان شهری و اجرایی استان بوشهر و شهرستان دشتستان باید پاسخگو باشند که چرا جهت هدایت رودخانه های فصلی و دیوارکشی مناسب دره هایی که وسط شهر برازجان قرار دارد ، کار زیربنایی و اساسی انجام نداده اند.

هیچ کس منکر شدت وقوع این حادثه که در طول سال های اخیر بی نظیر بوده است نیست، اما اگر پیش بینی چنین روزی از قبل در دستور کار شهرداری برازجان و فرمانداری شهرستان که نماینده عالی دولت در شهرستان است قرار گرفته بود مسلما امروز شاهد این حجم وسیع از تلفات مالی و جانی نمی بودیم.

مسئولان باید پاسخگو باشند که در محله های جنوبی شهر برازجان از قبیل گرمسیری،علی آباد،حسین آباد...و روستاها و سایر شهرهای این شهرستان جهت بازسازی و نوسازی خانه های با بافت فرسوده چکار کرده اند؟

شهر برازجان شهری است که در دامنه کوه قرار دارد و با بارش باران همیشه حجم آب زیادی از بالای شهر از سوی رودخانه ها و دره هایی که در چندین نقطه از شهر قرار دارند به طرف محلات جنوبی که عمدتا از محلات کمتر برخوردار هستند روانه میشود.و ظاهرا همیشه تقدیر براین بوده و خواهد بود که مردم ضعیف و محروم محلات جنوبی شهر علاوه بر کمبود فضاهای فرهنگی و ورزشی که از گذشته وجود داشته از این به بعد باید هر آن منتظر این چنین حادثه هایی نیز باشند.

حال  مردم متاسف و متاثر از نابودی تنها سرمایه زندگی و خانه و کاشانه شان که در کمتر از چند ساعت با بی تدبیری مسئولان استانی و مدیریت شهری و ناکارآمدی غیرقابل بخشش آنها در مدیریت بحران،حادثه تاسف باری را در دشتستان رقم زده است.

با وجود حضور شهردار برازجان در ساعات اولیه وقوع سیل در سطح شهر به دلیل عدم داشتن برنامه مشخص و آمادگی لازم جهت مدیریت بحران از سوی مسئولان شهرستان تلفات انسانی و مادی شهروندان بیش از پیش بینی های اولیه شده است.این نکته نیز قابل ذکر است که از همان دقایق اولیه نیروهای داوطلب مردمی،هلال احمر وحوزه مقاومت بسیج شهرستان با اعزام نیروهای خود و کمک به مردم سیل زده توانست اندکی از آلام مردم بکاهد.

مشاهدات مستقیم نگارنده و تصاویر، ویدئوها و مستندات موجود  کوچه ها و خیابان ها، با وجود گذشت پنج روز از وقوع سیل، سرشار از گل و لای بود و بوی تعفّن و خاکروب های  گلی انتقالی به منازل مردم، رفت و آمد ها و ورود آنها به خانه و مامنِ سابق خویش و رسیدگی به ویران سرای خود را مُختل کرد و مردم و شهروندان، دست به دست هم به دلیل مدیریت غیرمسولانه مسئولان، سعی در خروج گندابِ سیلاب از منزل و محفل زندگی و اتاق های خواب و سالن های پذیرایی و زیر زمین های پیش از این رویائی خویش داشته، تا بلکه، با وجود نیست و نابودی منازل خود، راهی برای ورود به این ویرانۀ سرای تاسف بار خویش و نیم نگاهی به گذشته های نه چندان دور آن بیافکنند.



صدای لودر ها و بولدوزرها، فریاد کامیون ها و بیل و کلنگ ها و حرکت فورقن های حامل اشغال و گنداب ها، پرواز گل و لای و آه و فغان مردم و پیر و جوان و زن و مردِ زندگی از دست رفته شهری و روستایی، همراه با بوی نامطبوع فاضلاب های شهری و لجن های انتقالی و سیلابی، دیگر هیچگونه نشان و نویدی ازدشتستان سرسبزو زیبا که عروس سبز استان بوشهر است نمی دهد!


و دردناکتر از تمام اینها قربانیان این سیل است که نمی دانیم باید بگوییم به کدامین گناه کشته شده اند؟در میان کشته شدگان که به دلیل سانسور شدید هنوز آمار قطعی از آن نداریم از کودک تا جوان همه را در خود جا داده است.

وقتی خبر مفقود شدن دختر 18 ساله ای را شنیدیم که خانواده اش جهت یافتن او مسیر برازجان به گناوه که حدود 80 کیلومتر است را جستجو کرده و چیزی نیافته اند به راستی قلب انسان بسیار جریحه دار می شود و یا 2 کودکی که جسد های آنها کشف شده است و...

گویی، که مسئولان در خواب بوده اند و سیل  آرام و آرام خود را به شهر رسانده و شروع به ویرانگری نموده است.

این را نیزباید گفت که سفر فرمایشی و تشریفاتی برخی مسئولان کشوری و استانی ، تا به حال که نه دستاوردی برای مردم داشته و نه اثر بخشی در جهت زدودن دردها و مصیبت این شهر.

آخر این چه حکایتی است که صدا و سیما و رسانه های محلی و ملی و مراجع رسمی، گویا در عمل، نقش و مسئولیتی در این باره نداشته و با پرداختن به حواشی و مسائل انحرافی، دغدغه ای در اطلاع رسانی ازوضعیت بحرانی مردمان دشتستان و برازجان  نداشته اند و قطعا این عدم اطلاع رسانی مناسب از صدا و سیمای به خصوص استانی خود بر درد مردم می افزاید.

آفرین بر این مسئولان پاک و ناب و مردمدار که اینچنین، مردمِ در افتاده در گل و سیلاب و خاک و آه را در عمل و برخلاف وجدان بشری با وعده های توخالی خود دلگرم می کنند و مردمی که  چه نیک و زود دریافتند که نباید به وعده های رویایی و تصمیمات نامرئی مسئولان گوش داد و چاره کار باید به خود کرد و چشم براه همکاری و همیاری مادی و معنوی مردم و هم میهنان ایرانی بوده و بدان ، دل سپرد. در شب های سرد زمستانی سیل زدگان دشتستانی را دریابیم.


تو را من چشم در راهم...

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین