ماجرای خبرنگارانی که یک شبه اصلاح طلب می شوند و پناهنده غرب
دروغ هاي شاخدار يك فراري براي صداي آمريكا + دست خط فرهمندعليپور
اما مسئولين صداي آمريكا بايد بدانند كه مرحوم عطا افشاري در هيچ رسانه اصلاح طلب كار نكرده بود و هيچ سابقه كار در بين اصلاح طلبان نداشت. افشاري خبرنگار بسيار زرنگ و كار كشته ايي بود كه با اصلاح طلبان بر حسب كار ارتباط داشت و با بسياري از آنها رفيق بود. افشاري معلم وزارت آموزش و پرورش و خبرنگار شبكه خبر بود كه جذب فارس شد و در حوزه دولت و مجمع تشخيص مصلحت نظام كار مي كرد كه در آن زمان دولت اصلاح طلبان بر سر كار بود.
بولتن نیوز: یوسف اسدی خبرنگار سابق خبرگزاری فارس، در مطلبی که در وبلاگ شخصی خود با نام خبرنگار روستایی آورده است، به نکاتی اشاره دارد که نشان می دهد یک خبرنگار فراری با نام فرهمند علیپور، با دروغ های شاخدار خود در گفت وگو با صدای آمریکا، تلاش کرده که مطالب غیر واقعی را به برخی افراد و رسانه ها در داخل کشور نسبت دهد.
این مطلب افشاگرانه می تواندماهیت دروغین برخی افراد را روشن کند
اسدی در مطلب خود نوشته است: هفته گذشته تلويزيون صداي آمريكا در برنامه ايي تحت عنوان «خبرگزاري فارس؛ كارنامه يك دهه» با حضور چند فراري از ايران از جمله فرهمند عليپور كه بزرگترين فعاليت سياسي اش حضور كمتر از 2 ساله در گروه سياسي خبرگزاري فارس بود، برگزار كرد.
دروغهاي گفته شده در اين برنامه از سوي به اصطلاح كارشناساس برنامه «بخوانيد فراريان از ايران» بخصوص آقاي عليپور آنقدر مضحك و تاسف آور بود كه حتي دوستان سابق عليپور در خبرگزاري فارس از بيان اين جملات تعجب و به آن اعتراض كردند.
قبل از اشاره به چند دروغ آقاي عليپور، ذكر نكاتي ضروري است:
اول اينكه ورود اين فراري وطن فروش به خبرگزاري فارس در سال 1385 بود و اخراجش هم در سال 1386 به خاطر كم كاري و نداشتن كارايي اتفاق افتاد.
دوم اينكه آقاي عليپور در خبرگزاري فارس داراي حوزه خاص و مهمي از گروه سياسي نبود و وي صرفا با حزب اعتماد ملي و سخنگوي اين حزب كه خود جزو يكي از فراريان از كشور است، در ارتباط بود و فقط اخبار همين حزب را منعكس مي كرد كه بعضا هم خبرهاي سوخته تحويل مي داد.
سوم اينكه آقاي عليپور يك بار از خبرگزاري فارس اخراج شد و بعد از يك ماه مجددا با وساطت يكي از مسئولين گروه سياسي به خبرگزاري بازگشت اما مجددا به دليل نداشتن كارايي از فارس اخراج شد كه در دست نوشته هاي خود به اين موضوع اشاره دارد.
چهارم اينكه اين فراري قبل از اخراج دومش نامه ايي به يكي از مسئولين وقت گروه سياسي مي نويسد و به بي عرضه گي و نداشتن كارايي خود اعتراف مي كند كه دست خط وي موجود است. همچنين در اين دست نوشته تاكيد مي كند كه كار سرويس سياسي فارس روزهاي روشني در عمرش است.
اما دروغهاي اين فراري براي صداي آمريكا؛
اين فرد در بخشي از مصاحبه خود عنوان مي كند كه « مهدي فضايلي مديرعامل وقت خبرگزاري برنامه ايي داشت كه سه خبرنگار اصلاح طلب را جذب كند كه عطا افشاري، مسعود لواساني و من سه خبرنگار اصلاح طلبي بوديم كه جذب فارس شديم».
اين جملات دروغين آنقدر مضحك است كه دوستان خود وي هم بعد از ديدن اين مصاحبه به وي معترض شدند. فتاح غلامي از دوستان نزديك عليپور كه سالها در فارس كار مي كرد و گرايش اصلاح طلبي داشت بعد از اين مصاحبه گفت كه اين اظهارات كه «ما سه نفر بعنوان خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شديم» اشتباه محض است چرا كه در فارس خبرنگاران اصلاح طلب زيادي بودند.
اما مسئولين صداي آمريكا بايد بدانند كه مرحوم عطا افشاري در هيچ رسانه اصلاح طلب كار نكرده بود و هيچ سابقه كار در بين اصلاح طلبان نداشت. افشاري خبرنگار بسيار زرنگ و كار كشته ايي بود كه با اصلاح طلبان بر حسب كار ارتباط داشت و با بسياري از آنها رفيق بود. افشاري معلم وزارت آموزش و پرورش و خبرنگار شبكه خبر بود كه جذب فارس شد و در حوزه دولت و مجمع تشخيص مصلحت نظام كار مي كرد كه در آن زمان دولت اصلاح طلبان بر سر كار بود.
جذب افشاري در فارس نه به خاطر اصلاح طلبي بودنش بلكه به خاطر تسلط بر كار خبر و حرفه ايي بودنش بود.
نكته ديگر در خصوص جذب خود عليپور است.
تا آنجا كه من به ياد دارم و مسئولين وقت فارس هم آنرا تائيد مي كنند، در مقطعي خبرگزاري فارس طي فراخواني از همه خبرنگاران دعوت به همكاري كرده بود كه مراجعه كنندگان با پر كردن فرمهايي و پس از ارزيابي دعوت به همكاري مي شدند كه اين فراري نيز از همين طريق جذب فارس شد. بنابراين اصلا نه فضايلي عليپور را مي شناخت تا دستور جذب وي را بدهد و نه كسي به دنبال جذب وي بود.
از طرف ديگر شروع بكار عليپور در فارس بعد از چهار سال از آغاز بكار اين خبرگزاري بود و قبل از وي چند خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شده بودند بطوريكه اولين خبرنگار جذب شده گروه سياسي فارس يك خانمي بوده كه سالها كار در روزنامه هاي هاي اصلاح طلب را در كارنامه خود دارد.
اما در پايان خطاب به وطن فروشان بايد گفت كه خود اينجانب سالها در خبرگزاري فارس كار كردم و انتقادات زيادي به عملكرد اين خبرگزاري بعد از مديريت آقاي فضايلي، داشته و دارم و در همين داخل كشور حرفهاي خود را زدم اما معتقدم كه دم تكاني عليپور براي صداي آمريكا نه براي انتقاد وي از نحوه عملكرد خبرگزاري است چرا كه وي بعد از رويت حكم اخراج با دست خط خود به صراحت تاكيد مي كند كه «سرويس سياسي روزهاي روشني در عمرم خواهد بود، گرچه اين روزها گاهي صاف، آرام و آفتابي بود و گاهي باراني، اما زيبايي و لذت آن نيز در همين ويژگي نهفته بود»
در هر حال عليپور و عليپورها در آن طرف آب براي چند روز ماندن بايد مطابق ميل ضد انقلاب و سلطنت طلبان وطن فروشي كنند اما بايد بدانند كه تاريخ مصرف آنها روزي سپري خواهد شد و اين دروغها و خود شيريني ها فايده ايي براي آنها نخواهد داشت.
لازم است بدانید که این دست آدمها که به امریکا می روند تا با وطن فروشی به جایی برسند توسط دولت امریکا تنها به رسانه گماشته می شوند. دلیل این کار دولت امریکا ان است که این دروغگو ها مهره های سوخته ای هستند و به دلیل آنکه به درد هیج کاری جز دروغ پردازی در رسانه ها نمی خورند، به این کار گماشته می شوند.
این مطلب افشاگرانه می تواندماهیت دروغین برخی افراد را روشن کند
اسدی در مطلب خود نوشته است: هفته گذشته تلويزيون صداي آمريكا در برنامه ايي تحت عنوان «خبرگزاري فارس؛ كارنامه يك دهه» با حضور چند فراري از ايران از جمله فرهمند عليپور كه بزرگترين فعاليت سياسي اش حضور كمتر از 2 ساله در گروه سياسي خبرگزاري فارس بود، برگزار كرد.
دروغهاي گفته شده در اين برنامه از سوي به اصطلاح كارشناساس برنامه «بخوانيد فراريان از ايران» بخصوص آقاي عليپور آنقدر مضحك و تاسف آور بود كه حتي دوستان سابق عليپور در خبرگزاري فارس از بيان اين جملات تعجب و به آن اعتراض كردند.
قبل از اشاره به چند دروغ آقاي عليپور، ذكر نكاتي ضروري است:
اول اينكه ورود اين فراري وطن فروش به خبرگزاري فارس در سال 1385 بود و اخراجش هم در سال 1386 به خاطر كم كاري و نداشتن كارايي اتفاق افتاد.
دوم اينكه آقاي عليپور در خبرگزاري فارس داراي حوزه خاص و مهمي از گروه سياسي نبود و وي صرفا با حزب اعتماد ملي و سخنگوي اين حزب كه خود جزو يكي از فراريان از كشور است، در ارتباط بود و فقط اخبار همين حزب را منعكس مي كرد كه بعضا هم خبرهاي سوخته تحويل مي داد.
سوم اينكه آقاي عليپور يك بار از خبرگزاري فارس اخراج شد و بعد از يك ماه مجددا با وساطت يكي از مسئولين گروه سياسي به خبرگزاري بازگشت اما مجددا به دليل نداشتن كارايي از فارس اخراج شد كه در دست نوشته هاي خود به اين موضوع اشاره دارد.
چهارم اينكه اين فراري قبل از اخراج دومش نامه ايي به يكي از مسئولين وقت گروه سياسي مي نويسد و به بي عرضه گي و نداشتن كارايي خود اعتراف مي كند كه دست خط وي موجود است. همچنين در اين دست نوشته تاكيد مي كند كه كار سرويس سياسي فارس روزهاي روشني در عمرش است.
اما دروغهاي اين فراري براي صداي آمريكا؛
اين فرد در بخشي از مصاحبه خود عنوان مي كند كه « مهدي فضايلي مديرعامل وقت خبرگزاري برنامه ايي داشت كه سه خبرنگار اصلاح طلب را جذب كند كه عطا افشاري، مسعود لواساني و من سه خبرنگار اصلاح طلبي بوديم كه جذب فارس شديم».
اين جملات دروغين آنقدر مضحك است كه دوستان خود وي هم بعد از ديدن اين مصاحبه به وي معترض شدند. فتاح غلامي از دوستان نزديك عليپور كه سالها در فارس كار مي كرد و گرايش اصلاح طلبي داشت بعد از اين مصاحبه گفت كه اين اظهارات كه «ما سه نفر بعنوان خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شديم» اشتباه محض است چرا كه در فارس خبرنگاران اصلاح طلب زيادي بودند.
اما مسئولين صداي آمريكا بايد بدانند كه مرحوم عطا افشاري در هيچ رسانه اصلاح طلب كار نكرده بود و هيچ سابقه كار در بين اصلاح طلبان نداشت. افشاري خبرنگار بسيار زرنگ و كار كشته ايي بود كه با اصلاح طلبان بر حسب كار ارتباط داشت و با بسياري از آنها رفيق بود. افشاري معلم وزارت آموزش و پرورش و خبرنگار شبكه خبر بود كه جذب فارس شد و در حوزه دولت و مجمع تشخيص مصلحت نظام كار مي كرد كه در آن زمان دولت اصلاح طلبان بر سر كار بود.
جذب افشاري در فارس نه به خاطر اصلاح طلبي بودنش بلكه به خاطر تسلط بر كار خبر و حرفه ايي بودنش بود.
نكته ديگر در خصوص جذب خود عليپور است.
تا آنجا كه من به ياد دارم و مسئولين وقت فارس هم آنرا تائيد مي كنند، در مقطعي خبرگزاري فارس طي فراخواني از همه خبرنگاران دعوت به همكاري كرده بود كه مراجعه كنندگان با پر كردن فرمهايي و پس از ارزيابي دعوت به همكاري مي شدند كه اين فراري نيز از همين طريق جذب فارس شد. بنابراين اصلا نه فضايلي عليپور را مي شناخت تا دستور جذب وي را بدهد و نه كسي به دنبال جذب وي بود.
از طرف ديگر شروع بكار عليپور در فارس بعد از چهار سال از آغاز بكار اين خبرگزاري بود و قبل از وي چند خبرنگار اصلاح طلب جذب فارس شده بودند بطوريكه اولين خبرنگار جذب شده گروه سياسي فارس يك خانمي بوده كه سالها كار در روزنامه هاي هاي اصلاح طلب را در كارنامه خود دارد.
اما در پايان خطاب به وطن فروشان بايد گفت كه خود اينجانب سالها در خبرگزاري فارس كار كردم و انتقادات زيادي به عملكرد اين خبرگزاري بعد از مديريت آقاي فضايلي، داشته و دارم و در همين داخل كشور حرفهاي خود را زدم اما معتقدم كه دم تكاني عليپور براي صداي آمريكا نه براي انتقاد وي از نحوه عملكرد خبرگزاري است چرا كه وي بعد از رويت حكم اخراج با دست خط خود به صراحت تاكيد مي كند كه «سرويس سياسي روزهاي روشني در عمرم خواهد بود، گرچه اين روزها گاهي صاف، آرام و آفتابي بود و گاهي باراني، اما زيبايي و لذت آن نيز در همين ويژگي نهفته بود»
در هر حال عليپور و عليپورها در آن طرف آب براي چند روز ماندن بايد مطابق ميل ضد انقلاب و سلطنت طلبان وطن فروشي كنند اما بايد بدانند كه تاريخ مصرف آنها روزي سپري خواهد شد و اين دروغها و خود شيريني ها فايده ايي براي آنها نخواهد داشت.
لازم است بدانید که این دست آدمها که به امریکا می روند تا با وطن فروشی به جایی برسند توسط دولت امریکا تنها به رسانه گماشته می شوند. دلیل این کار دولت امریکا ان است که این دروغگو ها مهره های سوخته ای هستند و به دلیل آنکه به درد هیج کاری جز دروغ پردازی در رسانه ها نمی خورند، به این کار گماشته می شوند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
فكر كنم الان جام جم باشه. دلم براش تنگ شده سلام برسونيد
از همون موقع هم حالش خوش نبود. زياد خودتون رو اذيت نکنيد.