کد خبر: ۸۷۷۴۸۵
تاریخ انتشار:

ابر دود نشته بر سر تبریز؛ پایتخت محیط‌زیست ؛ کدام محیط زیست؟ محیط زیست پاک یا آلوده؟

تبریز روزگاری به عنوان یکی از سالم‌ترین و بادخیزترین شهرهای ایران شناخته می‌شد؛ شهری که وزش بادهای شرقی–غربی ...
ابر دود نشته بر سر تبریز؛ پایتخت محیط‌زیست ؛ کدام محیط زیست؟ محیط زیست پاک یا آلوده؟

به گزارش بولتن نیوز، توفیق وحیدی آذر نوشت: تبریز روزگاری به عنوان یکی از سالم‌ترین و بادخیزترین شهرهای ایران شناخته می‌شد؛ شهری که وزش بادهای شرقی–غربی به‌طور طبیعی هوای آن را تهویه می‌کرد و باغات وسیع اطرافش مانند ریه‌هایی زنده، اکسیژن و حیات را به شهر می‌بخشیدند. اما امروز همان تبریز به یکی از آلوده‌ترین شهرهای کشور تبدیل شده است؛ شهری که نفس‌کشیدن در آن دشوار شده، مدارس برای روزهای متوالی تعطیل می‌شوند و شاخص آلودگی از مرزهای خطر عبور می‌کند.
این تناقض تلخ زمانی برجسته‌تر می‌شود که بدانیم تبریز در سال ۲۰۲۵ به‌عنوان پایتخت محیط‌زیست کشورهای آسیایی معرفی شده است؛ انتخابی که برای مردم شهر نه مایه افتخار، بلکه بیشتر شبیه طنز تلخی است که با واقعیت‌های میدانی هیچ سنخیتی ندارد.
تصویری جامع از دلایل بحرانی شدن وضعیت محیط‌زیست تبریز ؛ تصویری که تلفیقی از تحلیل اقلیمی، مشاهده ی میدانی، عوامل مدیریتی و اثرات ساخت‌وسازهای بی‌رویه است.
 الف. نابودی باغات تبریز؛ حذف ریه‌های طبیعی شهر
باغات اطراف تبریز، در محورهای ائل‌گلی، باسمنج، بیلانکوه  و مسیر صوفیان—از دهه‌ها پیش نقش حیاتی در تنظیم کیفیت هوای شهر داشته‌اند.
اما در دو دهه ی اخیر:
•  باغات به ویلا و ساختمان تبدیل شده‌اند
•  مسیرهای باد با برج‌سازی‌های بی‌برنامه مسدود شده
•  شبکه ی سبز شهری تقریباً از هم گسسته است
•  سودجویان باغات را به قیمت زمین مزروعی و کشاورزی از باغداران خریداری و با تغییرکاریری با برج سازی  و ساخت‌وساز، عمداً باغ‌ها را خشک می‌کنند
حذف این فضاها باعث شده ظرفیت جذب ذرات معلق در شهر تقریباً به صفر میل کند. نتیجه؟
افزایش PM2.5 و PM10 به مقادیر بی‌سابقه.
ب. شهرسازیِ بادستیز؛ مسدود کردن مسیر بادهای کلیدی
این مورد از مهم‌ترین عوامل پنهان و کمتر بحث‌شدهٔ آلودگی تبریز است.
بادهای غالب تبریز شرق به غرب هستند؛ یعنی باد باید آزادانه از میدان فهمیده به سمت قراملک حرکت کند. اما چه اتفاقی افتاده؟
•  برج‌سازی در میدان ها 
•  ساخت‌وسازهای بزرگ‌مقیاس در حاشیه باغ‌های شمال‌شرق و غرب تبریز همچون دامپزشکی و خطیب و تلاش برای تصرف منطقه لاله 
•  مجتمع‌های تجاری عظیم در محور استاد شهریار
•  برج‌های مسکونی در بیلانکوه و رشدیه
•  ده‌ها ساختمان بلند در منطقه ولیعصر و میدان فهمیده
این مجموعه عملاً مانند یک سد بتنی بزرگ در برابر جریان طبیعی هوا عمل می‌کند. وقتی باد نتواند هوا را تخلیه کند، آلودگی در لایه‌های پایین حبس می‌شود.
این پدیده در علم اقلیم‌شناسی به‌نام Urban Canyon Effect شناخته می‌شود:
شهر به تنگه‌ای بدل می‌شود که هوای آلوده در آن حبس و متراکم می‌شود.
ج. وارونگی دما؛ ترکیب خطرناک اقلیم سرد و آلودگی شهری
تبریز به دلیل موقعیت جغرافیایی و سرمای شدید پاییز و زمستان، یکی از مستعدترین شهرهای ایران برای وقوع وارونگی دما است.
در این حالت:
1.  لایه سرد هوا در سطح شهر باقی می‌ماند
2.  لایه گرم بالاتر قرار می‌گیرد
3.  آلودگی نمی‌تواند صعود کند
4.  ذرات معلق در لایه پایین به دام می‌افتند
در شهری مانند تبریز که ظرفیت طبیعی تهویه به علت سد شدن باد کاهش یافته، وارونگی دما نتیجه‌ای وحشتناک دارد: تجمع سموم در محدوده ی تنفسی انسان.
د. مازوت‌سوزی نیروگاه حرارتی؛ حذف بزرگ‌ترین منبع آلودگی، از دست مسئولان خارج است؟
بر اساس گزارش‌های محلی و مشاهدات مردمی، نیروگاه تبریز در ماه‌های سرد سال مجبور به سوزاندن مازوت می‌شود.
مازوت—سوختی بسیار سنگین و آلاینده—حدوداً:
•  ۱۰ برابر گازوئیل
•  ۲۰ برابر بنزین
ذرات سمی تولید می‌کند.
در روزهایی که بوی سوخت سوخته و دود غلیظ در هوا حس می‌شود، معمولاً همین نیروگاه متهم اصلی است.
ه . افزایش خودروهای آلاینده و ناوگان فرسوده
تبریز، بر خلاف شهرهای ساحلی یا شهرهای شبکه‌محور، خیابان‌های باریک و هسته ی مرکزی فشرده دارد. در نتیجه:
•  ترافیک سنگین
•  توقف‌های طولانی
•  انتشار پایدار دود خروجی
باعث می‌شود آلودگی ریه ی شهر را دائماً مسموم کند.
مشکلات اصلی:
•  اتوبوس‌های دودزا
•  تاکسی‌های فرسوده
•  استاندارد پایین کیفیت بنزین
•  عدم گسترش حمل‌ونقل پاک (مترو، دوچرخه‌راه)
و . تخریب عینالی؛ ضربه به آخرین سپر طبیعی شهر
عینالی تنها یک کوه نیست؛
آخرین دیواره ی طبیعی برای:
•  کاهش گردوغباری که از دشت شبستر می‌آید
•  جلوگیری از تشدید گرمایش شهری
•  تلطیف جریان باد
اما چه اتفاقی افتاده؟
•  ساخت پارکینگ
•  برج‌های بالای کوه
•  ساختمان‌سازی‌های بی‌ربط
•  جاده‌کشی‌های متعدد
•  قطع درختچه‌ها و حذف زیستگاه‌های جانوری
تمام این‌ها عینالی را از یک «منطقه ی حفاظتی» به یک «منطقه ی ساخت‌وساز» تبدیل کرده‌اند.
ز. خشک شدن دریاچه اورمیه؛ افزایش گردوغبار و تغییر اقلیم محلی
دریاچه اورمیه فقط یک دریاچه نبود؛
تنظیم‌کننده رطوبت و دمای منطقه بود.

ابر دود نشته بر سر تبریز؛ پایتخت محیط‌زیست ؛ کدام محیط زیست؟ محیط زیست پاک یا آلوده؟

خشک‌شدن آن موجب:
•  افزایش گرد و غبار نمکی
•  کاهش رطوبت هوا
•  افزایش ناپایداری دمایی
•  تضعیف جریان‌های بادی منطقه
شد.
این یعنی تبریز امروز در یک اقلیم خشک‌تر، گرم‌تر و پرگردوغبارتر نسبت به ۲۰ سال پیش زندگی می‌کند.
ح. مدیریت شهری و شعارهای بدون عمل
بدون رودربایستی، مشکل تبریز زیست‌محیطی نیست؛ مدیریتی است.
نمونه‌های بارز:
•  نصب «درخت مصنوعی» به‌جای درخت واقعی
•  هزینه‌های عجیب برای پروژه‌های نمایشی
•  نبود هیچ برنامه برای کاهش خودرو
•  عدم برخورد با قطع درختان
•  سکوت در برابر تخلفات ساخت‌وساز
•  تخریب باغات تحت عنوان «توسعه»
•  ناتوانی در گرفتن حق‌آبهٔ اورمیه
این‌ها باعث شده‌اند مردم احساس کنند عنوان «پایتخت محیط زیست» نه افتخار، بلکه اهانت به واقعیت‌های تبریز است. دیروز یکشنبه در اوج آلودگی هوا در تبریز شهرداری مشغول آسفالت ریزی  بود  ، آنهم در محلی که آسفالت سالمی پیش از کندن آن داشت ! 
چرا تبریز پایتخت محیط‌زیست شد؟
در بسیاری از موارد، اعطای این نوع عنوان‌ها:
•  سیاسی هستند
•  بر اساس گزارش‌های رسمی (نه واقعی) صادر می‌شوند
•  شهرها بر اساس پرونده ی ارائه‌شده ارزیابی می‌شوند، نه واقعیت‌ها
•  نهادهای محلی معمولاً اطلاعات به‌شدت بزک‌شده ارائه می‌کنند
•  بازدیدهای خارجی محدود و کنترل‌شده است
اگر این نهاد بین‌المللی بداند وضعیت واقعی چیست، احتمالاً تبریز نه‌تنها انتخاب نمی‌شد، بلکه باید گواهینامه بازپس گرفته شود.
از آلودگی هوای امروز شهر تا ریختن نخاله های ساختمانی در معرض دید در کوهستان عینالی و جاده کندوان و جاده اسپیران و تمام راه های منتهی به تبریز و خروجی از شهر تا تولید عجیب نخاله های بتنی با تعویض های بی مورد  جدول های پیاده رو !چگونه شهری که باغات آن نابود شده اند  ، یا باغچه های میان شهر در مسیر راه ها و گذرهای مرموز قرار گرفته اند کوهستان سرخ آن برای ساخت و ساز آماده می شود می تواند پایتخت محیط زیست سال 2025 باشد.     این را باید پرسید؟
تبریز، شهری که زیر خاکستر نفس می‌کشد
گاهی آدم می‌ماند که با تبریز چه کند؛
شهری که هر روز لاغرتر می‌شود، صدا ندارد، اما از لابه‌لای دود و غبار، هنوز آه می‌کشد.
تبریز این روزها شبیه پیرمردی است که در یک کوچهٔ باریک، نفس به نفس دنبال هوا می‌گردد؛
اما هر طرف می‌دود، دیواری تازه جلویش سبز می‌شود—
دیواری از بتون، از بی‌فکری، از پول‌پرستی، از ساخت‌وسازهای بی‌رحمانه.
دیروز که مدارس را تعطیل کردند، شهر ساکت بود؛
اما آن سکوت مثل آرامش نبود،
مثل بیماری بود.
همان‌طور که مادری فرزندش را از پنجره ی نیمه‌باز بیرون نمی‌گذارد،
تبریز هم داشت بچه‌هایش را از هوای خودش پنهان می‌کرد؛
هوایی که روزگاری «خنک و سرد اما زنده» بود،
و حالا «گرم اما خفه‌کننده».
گاهی از خودم می‌پرسم:
چطور شد که شهری با این همه باد، این همه کوه، این همه باغ،
به جایی رسید که مردمش با هر دم‌وبازدم انگار کمی از جانشان کم می‌شود؟

ابر دود نشته بر سر تبریز؛ پایتخت محیط‌زیست ؛ کدام محیط زیست؟ محیط زیست پاک یا آلوده؟
تبریز که گناهی نکرده بود.
گناهش فقط این بود که زیر دست کسانی افتاد که «عشقِ شهر» را با «عشقِ پول  سیاه و پروژه» اشتباه گرفتند.
درخت را بریدند، اما پلاکارد کاشتند. جنگلی از آهن  و پولاد ساختند.
باغ را خشک کردند، اما اسمش را «توسعه» گذاشتند.
آسمان را دود کردند،
بعد درخت پلاستیکی وسط میدان نصب کردند و گفتند:
«این کار ده‌ها درخت واقعی را انجام می‌دهد»…
همین جمله برای فرو ریختنِ قلب یک شهر کافی است.
چطور می‌شود یک شهر را به جای ترمیم، با ماکت درمان کرد؟
چطور می‌شود به مردم گفت که «شما حق ندارید نفس بکشید، ولی ما حق داریم ظاهر شهر را تمیز وانمود کنیم»؟
این دیگر آلودگی هوا نیست؛
آلودگی وجدان‌هاست.
تبریز زخمی است؛
زخمی از تیغِ بی‌فکری،
زخمی از دشنه ی بی‌برنامگی،
زخمی از حرص آدم‌هایی که حتی به سایه ی یک درخت هم رحم نکردند.
زخمی از سال‌ها فریاد که شنیده نشد،
زخمی از ریه‌هایی که هر پاییز سیاه‌تر می‌شوند…
اما هنوز زیر این همه دود،
یک چیز هست که خاموش نشده:
امید مردمش.
مردمی که اگر باغی بماند، آبیاری‌اش می‌کنند؛
اگر درختی قطع شود، صدایش را بلند می‌کنند؛
اگر عینالی زخمی شود، از همان خاک قرمز بالا می‌روند تا ثابت کنند که هنوز عاشق‌اند.
تبریز شاید امروز پایتخت آلوده‌ترین هوا باشد؛
شاید انتخابش به‌عنوان پایتخت محیط‌زیست آسیایی یک شوخی تلخ باشد؛
اما هنوز تمام نشده.
این شهر اگر یک‌بار خاکستر شود،
بار دیگر از همین خاکستر سبز می‌شود—
به شرط آنکه دست‌هایی که امروز خراب می‌کنند،
فردا کنار بروند
و دست‌هایی که می‌فهمند، می‌بینند،
می‌خواهند نجات بدهند
به میدان بیایند.

برچسب ها: تبریز ، محیط زیست

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین